فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۸۱ تا ۶٬۵۰۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با پژوهش در آثار گفتاری و نوشتاری علّامه مصباح، اموری نظیر رابطه دنیا و آخرت، نیاز همیشگی به دین، جهانشمولی دین اسلام، و هدف و قلمرو دین را به عنوان مبانی دین شناختی دیدگاه بدیع ایشان پیرامون علم دینی معرفی کرده و به توصیف و تحلیل آنها پرداخته است. به اعتقاد علامه مصباح، انسان ضرورتا و به صورت همیشگی به دین نیاز دارد و دین اسلام که آخرین دین الهی به شمار میرود جاودانه است. با پژوهشی درون دینی، روشن می شود که دین نسبت به بیان حقایق خارجی تعهدی ندارد و مسائلِ توصیفی علوم طبیعی و انسانی، بالذات جزء دین نیست؛ چراکه رسالتِ اصلی دین، نشان دادن راه کمال قرب به خدا از طریق بیان حکم افعال اختیاری انسان است. در عین حال، توجه به هدف و قلمرو دین نشان می دهد که دین به لحاظ احکام ارزشی در همه عرصه های زندگی انسان ازجمله در علوم طبیعی و رشته های مختلف علوم انسانی مانند مدیریت، فلسفه، سیاست و... حضور دارد و به راستی این گونه، می توان علوم را شایسته نام دینی دانست.
بررسی تطبیقی امکان، ضرورت و کیفیت معاد در دین زرتشت و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باور به معاد، از اصول اساسی ادیان الهی است. موضوع این نوشتار، بررسی تطبیقی امکان، ضرورت و کیفیت معاد از منتظر دین زرتشت و اسلام است. دین زرتشت مانند اسلام، معتقد به حیات پس از مرگ و رستاخیز مردگان بوده و در متون اوستایی و پهلوی در موارد متعددی به حیات پس از مرگ و داوری نهایی اشاره شده است. این نوشتار، پس از تبیین سه محور امکان، ضرورت و کیفیت معاد از دیدگاه دین زرتشت و اسلام، به بیان شباهت ها و تفاوت ها در این زمینه پرداخته است. از جمله شباهت های دو دین در آموزه معاد، می توان به ضرورت معاد و اعتقاد به معاد جسمانی و روحانی اشاره کرد. فراوانی بحث معاد در متون اسلامی، در مقایسه با متون زرتشتی، عدم طرح رستاخیز مردگان در اوستا و ذکر آن در قرآن، از جمله تفاوت ها به شمار می آید. این مقاله، با روش تطبیقی و تحلیلی تدوین یافته و تأکید آن در ارائه مباحث بر قرآن، اوستا و متون پهلوی است.
قتل ناشی از سرایت: بررسی فقهی و حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرایت جنایت از موضوعاتی است که در بحث قتل مطرح می شود. در اینجا مسئله این است که سرایت، اگر فرجامش مرگ مجنی علیه باشد، چه حکمی خواهد داشت؟ در جایی که جانی قصد قتل داشته یا جنایتش غالباً سرایت کننده به نفس است، مشکلی وجود ندارد و قتل عمدی است، لکن چالش هنگامی رخ می دهد که نه قصد قتل وجود دارد و نه جنایت غالباً سرایت کننده به نفس است. این موضوع هم در فقه و هم در حقوق امکان بررسی دارد. فقها در این مورد به دو دسته مشهور و غیرمشهور تقسیم می شوند. مشهور بر پایه ادله ای چون اجماع، بهره گیری از قاعده ضمان اثر جنایت غیرمأذون، اینکه سرایت ذاتاً کشنده است و سایر قواعد فقهی، حکم به قتل عمدی داده اند. در حالی که غیرمشهور با استناد به روایت، عمومات راجع به قتل عمد، بحث قتل عمدی را منتفی و بر قتل شبه عمدی تأکید کرده اند. بررسی ادله هر دو طرف آشکار می کند که دیدگاه غیرمشهور (شبه عمدی تلقی کردن این نوع قتل) با عمومات قتل عمد سازگاری بیشتری دارد. بررسی حقوقی مسئله نیز مشخص می کند که معیارهای حقوقی بر دیدگاه غیرمشهور منطبق است، زیرا نظام های حقوقی مختلف (فرانسه، انگلیس و ایران ) تنها تا اندازه ای از توجه به قصد صریح منصرف شده اند که بتوان با توجه به رفتار مرتکب که نوعاً، و در برخی نظام ها، قطعاً کشنده است، قصد را احراز کرد.
نظریه قرآن در باب چیستى علم; (نیم نگاهى به نهضت تولید علم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۳ شماره ۸۳
حوزه های تخصصی:
استنطاق قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استنطاق قرآن یعنی طرح پرسش در پیشگاه قرآن و طلب نطق و پاسخ از آن. این تعبیر، نخستین بار از سوی امام علی(ع) مطرح گردیده است. عالمان دینی آن را بر تفسیر قرآن به قرآن، تأویل، تفسیر موضوعی و استنباط از قرآن اطلاق کرده¬اند که هر یک، بعدی از ابعاد استنطاق را در بر می¬گیرد. استنطاق قرآن، دارای مبانی محکم و روشنی مانند جامعیت قرآن، جاودانگی قرآن و نظام¬مندی قرآن است؛ اما از جهت این که پرسش¬ها در چه حوزه ای می¬تواند باشد و هم از این جهت که استنطاق قرآن، از عهده¬ی چه کسی بر می¬آید، میان دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد. با تأمل در سخن هر گروه، معلوم می¬شود که اختلاف موجود، ناشی از تفاوت نگاه است. ظرفیت گسترده¬ی قرآن کریم، این امکان را به وجود آورده است که هم گستره ی طرح سؤال در برابر قرآن بسیار وسیع باشد و هم غیر معصوم (ع)، بتواند با کسب شایستگی لازم، از عهده ی مراتبی از استنطاق قرآن برآید.
متن کاوی موضوعی رایانه ای قرآن کریم، برای کشف ارتباطات معنایی میان آیات، بر مبنای تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
متن کاوی موضوعی قرآن کریم، رویکردی جدید در «پردازش ارتباطات معنایی» میان آیات قرآن کریم است، که با استفاده از ابزارهای داده کاوی رایانه ای به این کاوش می پردازد. با استفاده از مبانی تفسیری علامه طباطبایی در نگاه موضوعی و نگاه غایت محور، یک پیکرة موضوعی از آیات قرآن تشکیل دادیم که شامل بخشی تفسیری (برای ارزیابی نتایج) و بخشی تشخیصی (با کدگذاری موضوعی آیات برای ورود به الگوریتم های رایانه ای) است. موضوعات این پیکره ، مبتنی بر بیان علامه در مقدمة المیزان، شامل هفت موضوع ذیل است که با نظمی توحیدی، نظام معنایی جامعی را تشکیل می دهند: ذات و اسماء الهی، وسایط الهی، افعال الهی، انسان قبل از دنیا، انسان در دنیا، انسان بعد از دنیا، هدایت انسان به سوی خدا (با ولایت توحیدی، اوصاف اخلاقی و احکام شرعی).
برای اثبات معنادار بودن طرح متن کاوی موضوعی، آن را بر سورة «حج ر» (در مدل سوره)، و آیات تفسیری مرتبط با آیة 21 حجر (در مدل آیات مرتبط) اجرا نمودیم، و در ده آزمون داده کاوی برخی ارتباطات معنایی را کشف کردیم، که به دلیل محدودیت گنجایش مقاله، تنها نتیجة معنادار سه آزمون مطرح شده است.
سیستم قضایی خصوصی به روش قاضی تحکیم از منظر فقه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام قضایی اسلامی برای حل و فصل سریع، عادلانه و فارغ از تمرکز گرایی دعاوی استفاده از قاضی تحکیم پیش بینی شده که به تعبیری به معنای خصوصی کردن قضاوت است. بر این اساس اصحاب دعوا می توانند خارج از نظام قضایی متمرکز حکومتی، فرد واجد شرایط را برگزینند و فصل خصومت را از این طریق پی گیری کنند. مشهور فقیهان شیعه، قاضی تحکیم را پذیرفته اند ولی بسیاری از آنان فرض وجود آن را در عصر غیبت منکرند زیرا به نظر آنان در این عصر، همة فقها برای قضاوت منصوبند و قاضی واجد شرایط غیر منصوب وجود ندارد تا به عنوان تحکیم برگزیده شود. در این نوشتار برای حل اشکال یاد شده، نظریه های گوناگونی مطرح شده و با بررسی اقوال و دلایل، مشروعیت قاضی تحکیم در دوران غیبت در محدوده حق مردم اثبات گردیده است. بنابراین، خصوصی کردن قضاوت به روش قاضی تحکیم، از منظر فقه شیعه قابل قبول خواهد بود.
شرایط و آثار انتقال قرارداد اجاره به مستأجر جدید در فقه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
35 - 64
حوزه های تخصصی:
موقعیتی که از قرارداد برای طرفین قرارداد حاصل می شود، در برخی موارد قابل انتقال است؛ به طوری که یکی از طرفین قرارداد، موقعیت خود را به شخص ثالثی واگذار می کند و خود از قرارداد کنار می رود و مقصود این است که انتقال گیرنده، جانشین طرف قرارداد شود و از تمام حقوق و تعهداتی که از قرارداد برای طرف عقد حاصل گشته، برخوردار شود. از جمله عقودی که قانون گذار، انتقال قرارداد را در آن پیش بینی کرده است، عقد اجاره می باشد. هنگامی که مستأجر، قرارداد اجاره را به غیر منتقل می کند، حقوق و تعهدات حاصل از قرارداد به منتقل الیه (مستأجر جدید) منتقل می شود و وی قائم مقام مستأجر می گردد. راجع به انتقال قرارداد، قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 76 نیز به تبعیت از قانون مدنی، دیدگاهی مشابه دارد. اما در قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 56 مقرراتی خلاف آنچه در قانون مدنی پیش بینی گردیده، مورد نظر مقنن بوده است؛ به نحوی که انتقال قرارداد اجاره به مستأجر جدید را منوط به تصریح این حق در قرارداد و اجازه مالک دانسته و سکوت قراردادی را مورد اجازه و اباحه چنین اقدامی نمی داند. فقها بر این عقیده اند که اگر صراحتاً اذنی از موجر برای واگذاری یا انتقال منافع به مستأجر داده نشده باشد و شک داشته باشیم که در این حال، مستأجر می تواند منافع مورد اجاره را به غیر واگذارد یا نه، همین مقدار که شرط استیفای منفعت نشده باشد، ظاهر این است که خلافی در جواز نقل نباشد. مهم ترین اثر انتقال عقد اجاره، قائم مقامی منتقل الیه است که در این صورت حقوق و تعهدات عقد اجاره اصلی به او تسری می یابد. بنابراین دو اثر مهم عقد اجاره، یکی انتقال حقوق و اختیارات و دیگری تعهدات ناشی از عقد اجاره می باشد.دنوشتار حاضر به بررسی شرایط و همچنین آثاری که این انتقال بر روابط موجر، مستأجر و مستأجر جدید می گذارد، پرداخته و این امر را بر مبنای موقعیت قراردادی امکان پذیر دانسته و برای آن ماهیت حقوقی مستقلی در نظر گرفته است.
درآمدى بر مبانى عرفان و تصوف در قرآن
منبع:
معرفت ۱۳۷۲ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
تفاوت تناسخ با معاد جسمانی
حوزه های تخصصی:
معاد جسمانی گرچه آموزه ای دینی و منصوص است، در طول تاریخ بحث های فراوانی را رقم زده است. پرداختن به مسئلة تناسخ و تبیین صحیح رابطة آن با معاد جسمانی، پاسخ به یکی از آن مباحث است. در گزارش دیدگاه ها بر روش توصیفی و در نقد و بررسی آنها بر روش عقلی و نقلی متمرکز خواهیم شد. تناسخی که به منزلة جایگزین معاد مطرح شود، باطل است؛ چراکه علاوه بر مخالفت قطعی با آیات و روایات، موجب تعلق دو نفس به یک بدن و اجتماع دو روح در یکتن است و همچنین ناهماهنگی بین نفس و بدن را موجب میشود؛ اما تناسخی که به معنای شکل گرفتن نفس انسان به صورت مثالی خاص متناسب با نیات، ملکات و اعمال او نه تنها محذوریتی ایجاد نمیکند، ادلّة دینی نیز دارد. معاد جسمانی - روحانی به این معناست که روح به بدن باز میگردد و بدن عیناً همان بدن دنیوی است؛ هرچند که بدن او در دنیا بدن مادی و طبیعی، در آخرت بدن اخروی است.
دستورالعمل قرآنی:شیوه دوست یابی
منبع:
بشارت ۱۳۸۳ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
قاعده مقابله به مثل در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان قاعده جواز «مقابله به مثل در پرتو قرآن» و بررسی محدودیت ها و موانع آن در سه حیطه حقوق خصوصی، حقوق جزا و حقوق بین الملل از موضوعات مطرح در نوشتار حاضر است.در حیطه حقوق خصوصی، پرسش اینکه آیا می توان از آیات مقابله به مثل و تقاص، به ضمان و مسئولیت مدنی رسید؟ در قسمت اول این نوشتار، با نقد دیدگاهی که دلالت آیات مقابله به مثل را بر ضمان نپذیرفته، دیدگاهی که دلالت آیات بر ضمان را پذیرفته تقویت شده است.
در حیطه حقوق جزا، به رغم پذیرش جریان قاعده بر جرایم ارتکابی بر نفس و عضو، با توجه به آیات قصاص و مقابله به مثل این پرسش مطرح می باشد که آیا امکان مقابله به مثل چند نفر در مقابل یک نفر وجود دارد؟ آیا این قاعده درباره جرایم ارتکاب یافته بر غیرعضو مجنی علیه مانند جرایم مربوط به هتک حرمت وی یا تهدید، ارعاب و اکراه او جریان دارد یا خیر؟ در قسمت دوم نوشتار، جریان قاعده در جایی که چند نفر مقابل یک نفر قصاص می شوند، بی اشکال دانسته شده است؛ ولی اجرای قاعده در مورد جرایم وارده بر غیرجسم مجنی علیه یا جایی که جانی، عضو مماثلی در بدن ندارد، با شرایطی دارای محدودیت دانسته شده است.
در حیطه حقوق بین الملل، با پذیرش اصل جواز مقابله به مثل برای حکومت اسلامی از راه آیات، دیدگاه امکان اقدام متقابل دولت اسلامی و مقابله به مثل، دقیقاً متناظر و مشابه تعدی صورت گرفته از جانب دشمن پذیرفته نشده است و اثبات گردیده که جریان قاعده مقابله به مثل، نسبت به غیرنظامیان و با استفاده از روش های غیرانسانی و سلاح های کشتار جمعی، با محدودیت ها و ممنوعیت هایی مواجه است.
پژوهشی در حجیت ذاتی قطع در علم اصول(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۸۳)
103 - 130
حوزه های تخصصی:
از میان معانی حجیت، سه معنا در مسئله «حجیت قطع» مطرح است: الف) قرارگرفتن حد وسط؛ ب) کاشفیت و طریقیت؛ ج) معذریت و منجزیت. در اندیشه شیخ انصاری، اتصاف قطع به معنای اول صحیح نیست. در مورد معنای دوم، چهار دیدگاه درمیان اصولیان مطرح است: مطابق دیدگاه اول، کاشفیت و طریقیت، ذاتی باب ایساغوجی وجزء مقوم برای قطع است، اما مطابق دیدگاه دوم، کاشفیت و طریقیت، مقوم حقیقت قطع است و تمام حقیقت قطع را تشکیل می دهد. دیدگاه سوم بر این است که کاشفیت و طریقیت از لوازم قطع است. مطابق دیدگاه چهارم، کاشفیت قطع پذیرفتنی نیست. در مورد معنای سوم نیز پنج دیدگاه مطرح است:دیدگاه اول، ذاتی بودن معذریت و منجزیت برای قطع است؛دیدگاه دوم، لازم ذاتی بودن معذریت و منجزیت است؛دیدگاه سوم، حکم عقلی به معذریت و منجزیت است؛دیدگاه چهارم، اعتباری بودن معذریت و منجزیت استو دیدگاه پنجم، تبعیت معذریت و منجزیت از مولویت مولی است. نوشتار حاضر به تحلیل و بررسی این دیدگاه ها می پردازد. مسئله «حجیت قطع» با علم فقه نیز ارتباط تنگاتنگی دارد؛ زیرا از یک سو، مطابق دیدگاه ذاتی بودن حجیت برای قطع، امکان ردع از قطع از سوی شارع وجود ندارد، اما در مباحث فقهی، مواردی یافت می شود که با علم تفصیلی متولد از علم اجمالی، مخالفت شده که با حجیت ذاتی قطع ناسازگار می نماید.
بررسی تحلیلی تطوّر مفهوم نفس از افلاطون تا ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
در حالیکه افلاطون، بر اساس اعتقادش به جهان ایده ها، نفس را مربوط به جهانی دیگر و امری مفارق از بدن معرفی می کند، ارسطو که توجه خود را به تفحص و چگونگی کارکرد واقعی موجودات این جهان معطوف داشته، بر نظر ورزی محض در باره ماهیت و سرشت آن ها تاکید دارد. وی در تعریف نفس نیز به تحلیل مو جو دات جاندار پرداخته و نفس را صورت بدن معرفی می کند. در اندیشه فلوطین، نفس جزئی از نفس کلی است که یکی از اقانیم سه گانه است و یک رویش به قلمرو نوس است و روی دیگرش به عالم خاکی و بدن مرتبط است به طوریکه حلقه اتصال جهان معنوی و مادی است. ابن سینا بر اساس دغدغه های دینی اش دراثبات جاودانگی به صورت روحانی، نفس را ا مری مجرد و کمال بدن معرفی می کند. سهروردی، فیلسوف اشراق مسلک جهان اسلام، با الهام از دید گاه فلوطین و حکمای ایران باستان نفس را موجودی معنوی واز انوار مدبره دانسته به آن نور اسفهبدیه نام نهاد که مسئو لیت فرماندهی دژ (بدن ) را به عهده دارد. همه این فلاسفه در نحوه ارتباط نفس با بدن با معضلات و تناقضاتی روبرو بوده اند. ملاصدرا با تاثیر از این متفکران و بر اساس مبانی ابداعی اش در حکمت متعالیه تعریف خود را از نفس به گو نه ای دیگر ارائه میدهد که در عین صحت واستحکام از مشکلات مر بوطه مبراست.
«رسالة العشق» ابن سینا و تأثیر آن در ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
صدرالمتألهین، براساس مبانی اصالت، وحدت و تشکیک وجود، عشق را مساوق هستی شمرده و آن را برحسب مراتب وجود، در تمامی ذرات عالم، جاری دانسته است. او عشق را از نهاده های الهی در ذات آدمی برمی شمارد و آن را سرشار از حکمت ها و مصلحت ها می داند. گرچه تبیین عشق، بر مبنای اصالت الوجود، از شاخصه های تفکر صدرایی به شمار می رود، پیش از او، ابن سینا نیز در «رسالة العشق» خویش، به تحلیل وجودی عشق، بیان احوال و اطوار آن پرداخته است که تا حد زیادی با نگرش عرفا در این باب ، مناسبت و همسانی دارد. صدرالمتألهین شیرازی، در تحلیل عشق، از نظر شیخ الرئیس در این رساله، بهره های فراوان برده است. مساوقت عشق با وجود و خیر، تشکیک در عشق، اثبات عشق و شوق در هیولا، تبیین عشق در نفوس نباتی و حیوانی، اثبات عشق در وجود حضرت احدیت و تشریح محاسن و برکات عشق مجازی انسانی، از جمله این تأثیرپذیری ها است.
تحلیلی نظری از انقلاب 1979 – 1977 ایران
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر تلاشی است برای تحلیل انقلاب اسلامی ایران. از آنجا که نظریههای اجتماعی موجود توان آن را ندارد که شکلگیری و آغاز انقلاب، نقش مردم و علل انقلاب و همچنین نقش روحانیت را تبیین و تشریح کننده نگارنده بر آن شده که به تشریح سه مسأله در مورد انقلاب بپردازد: 1ـ انقلاب اسلامی و نظریههای موجود در مورد آن؛ 2ـ تشریح انقلاب اسلامی؛ 3ـ علل انقلاب اسلامی ایران. علاوه بر این، نویسنده در این مقاله انقلاب اسلامی را با سایر انقلابها مقایسه میکند و سپس به نقش این انقلاب در آشکار کردن ضعف نظریههای اجتماعی موجود در تشریح انقلابها، از یکسو، و تکمیل این نظریهها تحت تأثیر انقلاب اسلامی، از طرف دیگر، میپردازد.
نشانه های ظهور
منبع:
موعود ۱۳۷۷ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
ولایت و محجوریت؟
منبع:
کتاب نقد ۱۳۷۷ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
ولایت مطلقه فقیه از مظلومترین مفاهیم حقوقى - سیاسى است که درایران مطرح شده است. هم بدان جهت که دشمنان مغرض و سرسختى دارد و هماز آن رو که بسیارى از دوستان و طرفدارانش تبیینهاى صحیح و استوارىاز آن ارائه نداده، بیشتر به تمجید مىپردازند و حتى در بعضى مواردچهرهاى غیر منطقى از آن مىنمایانند. مقاله حاضر متکفل آن است که به نقد و بررسى دو شبهه از مهمترینشبهاتى که در مورد ولایت فقیه مطرح شده ستبپردازد.
تحولات اجتماعی و انقلاب در اندیشه های فقهی - سیاسی امام خمینی
منبع:
حضور ۱۳۸۰ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی: