مجید یاریان

مجید یاریان

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری حکمت متعالیه دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

هنر، حقیقت، ابتذال (بازاندیشی حقیقت هنر در مبانی صدرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هنر حقیقت ابتذال خیال عشق ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۲
دنیای مدرن با ورود به تمامی ساحات زیست بشر و جای دادن خود در متن واقعیت، چنان عرصه را بر امر متعالی تنگ کرده که گویا ردپایی از آن در متن وقایع برجای نمانده است. در راستای برون رفت از بحران پدیدآمده، صدرالمتألهین چهره کارآمدی است که نظام حکمی خود را بر پایه مبانی و اصولی استوار کرده که پیش از او کمتر به عنوان زیربنای یک اندیشه فلسفی مورد توجه قرار گرفته است. حرکت جوهری ماده و تطور نفس از ماده تا ملکوت، تشکیک وجود و ذومراتب بودن نفس، جایگاه عالم خیال به عنوان واسطه ای میان ماده و عقل، اتحاد نفس با عقل فعال، عین الربط بودن پدیده ها به ذات مستقل الهی و نیز اصول عشق شناسی او، در زمره این مبانی اند. این اصول و مبانی، موجب بروز تأثیری قابل ملاحظه و نگرشی متفاوت در شناخت هنر و تبیین فرایند و به تبع آن، فرآورده های هنری گردیده و مرزی قابل تأمل میان امر حقیقی و امر مبتذل ترسیم نموده است. عنایت خاص صدرا به حضور امر متعالی در متن پدیده ها، تبیین فلسفی تصویرگری خیال در خلق هنر و جایگاه میانی معنی دار آن، هویت امری انسان، تشبه انسان به خدا در مرتبه خیال، رابطه دوسویه عشق انسانی و هنر و نیز قدسی بودن ساحت هنر اصیل، از جمله دستاوردهای این نگرش، به شمار می-رود. در این نوشتار، علاوه بر مطالعه اصول وجودشناختی و معرفت شناختی ملاصدرا و تأثیرات آن در فرایند آفرینش هنر، سعی بر آن است که از حقیقت و ابتذال در هنر، الگویی مبتنی بر مبانی استخراج گردد.
۲.

نقش هستی شناختی بدن در تبیین پنج مسئله از علم النفس صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدن ماده نفس تجرد ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۲۹۹
در حکمت اسلامی، نفس همواره اساس و شالوده ساختار وجودی انسان معرفی شده و در مقابل، به بدن و نقش آن در شناخت هویت انسان، کمتر توجه شده است. این در حالی است که شناخت نفس در بیشتر زوایای معرفت شناختی آن، متکی بر شناخت بدن و جایگاه آن است و این امر با دقت نظر در مباحث علم النفس آشکار خواهد شد. در نوشتار پیش رو، چند مبحث از نفس شناسی ملاصدرا حول محور پنج پرسش بررسی شده اند: 1. ملاصدرا چگونه از بدن و ویژگی های جسمانی در ابطال تناسخ بهره می جوید؟ 2. ویژگی های بدنی در حکمت متعالیه چگونه ملاصدرا را قادر به دفاع از اتحاد نفس و بدن کرده است؟ 3. صدرا چگونه با کمک بدن تعدد قوای نفس را به اثبات می رساند؟ 4. بدن در حکمت متعالیه چه کارکردی در تبیین فرایند علم و ادراک دارد؟ 5. ملاصدرا چگونه بدن و ویژگی های آن را در اثبات جاودانگی نفس به استخدام می گیرد؟ در پاسخ به این پرسش ها، استدلال های منتهی به مطلوب، مبتنی بر مقدماتی است که وابستگی مستقیم به شناخت بدن و ویژگی های آن دارد؛ ازجمله این مقدمات عبارتند از: تناسب مراتب قوه و فعل نفس با درجات قوه و فعل بدن، ذومراتب بودن بدن و جایگاه آن در حرکت جوهری استکمالی نفس، تغییر، ضعف یا زوال برخی از قوای بدنی در زمان هایی خاص از حیات دنیوی، مقدمه بودن حس و ادراکات بدنی در شکل گیری ادراکات فراحسی و منزّه بودن برخی از ساحت های وجودی انسان از عوارض مادی و بدنی. با این زاویه دید خاص، نقش بدن و ویژگی های آن در تبیین و تحلیل این پنج مسئله، انکارناپذیر خواهد بود.
۳.

جایگاه بدن در نفس شناسی صدرالمتالهین (بررسی هفت مبحث از علم النفس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدن نفس خیال عاقله تجرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۴۴۹
در مباحث انسان شناسی فلسفی غالبا مسایل مرتبط با بدن، تحت الشعاع نفس و مسایل آن واقع شده و نقش بدن در ترسیم هویت انسان، تا حد زیادی مورد غفلت قرار گرفته است. بی شک معرفت نفس و شناخت حقیقت وجودی انسان نیازمند مقدماتی است که شناخت بدن و آثار و لوازم آن، یکی از ضروری ترین آن هاست. در این نوشتار شناخت نفس و انسان شناسی فلسفی در اندیشه ی صدرالمتالهین، با محوریت بدن مورد توجه قرار گرفته است. ویژگی های بدن جسمانی گاه به نحو ایجابی در شناخت اوصاف و احکام نفس دخالت دارند؛ مانند نحوه ی استفاده از این ویژگی ها در تعریف نفس یا در اثبات جسمانیه الحدوث بودن نفس؛ اما برخی ویژگی های بدن به نحو سلبی در شناخت نفس مؤثرند، به عنوان مثال ماده ی بدنی دارای کمیت، وضع، انقسام پذیری و تناهی افعال است و ضعف، کهولت و خستگی عارض آن می گردد؛ مزاج بدنی همواره با انفعال و تغییر و دگرگونی همراه است و در انجام افعال خود، نیازمند ابزار و آلات جسمانی است؛ به علاوه علم به بدن و افعال آن نیز، حصولی و تابع وضع و محل است. با سلب این ویژگی ها از برخی ساحت های وجودی انسان می توان به تحلیل و تبیین بسیاری از مسایل نفس پرداخت. مسایلی همچون اثبات وجود نفس، تجرد قوه ی خیال و قوه ی عاقله از جمله مسایلی هستند که صدرالمتالهین با بهره گیری از شناخت بدن و ویژگی های بدنی به نحو سلبی به توضیح و تحلیل آنها می پردازد.
۴.

تأثیر شناخت «بدن» در نفس شناسی ابن سینا (بررسی هشت مسئله از علم النفس سینوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس بدن ماده تجرد ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۲ تعداد دانلود : ۵۴۹
از منظر حکمت، وجود انسانی حاصل پیوندی عمیق میان نفس و بدن است و این دو، در کنار یک دیگر هویت انسان را رقم می زنند. در دوگانه نفس و بدن، نفس جایگاهی به مراتب رفیع تر به خود اختصاص داده و عموم حکمای مسلمان ازجمله ابن سینا در مباحث انسان شناختی خود کوشیده اند تا «نفس» را به عنوان اساس و شالوده وجود انسان مورد شناسایی قرار دهند و جایگاه آن را در منظومه هستی شناسی خویش، تبیین کنند. بدیهی است که به جهت محوریت مباحث «نفس» در نگاه پژوهشگران، نقش و جایگاه «بدن» از مرکز توجه خارج شده و کمتر مورد عنایت و التفات قرار گرفته است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که در اندیشه فیلسوفی چون ابن سینا، جایگاه «بدن» و شناخت آثار و احوال آن به چه میزان در شناخت نفس انسان شایسته توجه و اهتمام است؟پاسخ اجمالی به این پرسش، این است که در نگرش طبیعی و فلسفی ابن سینا، بدون شناخت بدن انسان و خصوصیات آن، شناخت نفس، امری ناممکن می نماید و مباحثی چون تعریف نفس، اثبات وجود نفس، جوهریت و تجرد نفس، مغایرت نفس و بدن، ادراک نفس و اثبات روح بخاری، به مدد شناخت ماده بدنی و از طریق تبیین ویژگی های بدن امکان پذیر است.
۵.

بررسی تأثیر مبانی هستی شناختی ملاصدرا بر عشق شناسی وی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتحاد عاقل و معقول اصالت وجود حرکت جوهری عشق وجود رابط تشکیک وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۶۲ تعداد دانلود : ۶۱۴
صدرالمتالهین شیرازی براساس مبانی هستی شناختی خود در حکمت متعالیه عشق را مساوق هستی شمرده و آن را برحسب مراتب وجود در تمامی ذرات عالم جاری و ساری دانسته است. او عشق را نحوه ی وجود آدمی و از نهاده های الهی در ذات آدمی برمی شمارد و آن را آکنده از حکمت و مصلحت می داند. گرچه حکماء و عرفاء پیش از ملاصدرا در باب عشق قلمفرسایی های فراوان کرده اند اما وی حکمت متعالیه ی خود را بر پایه ی مبانی و اصول متمایزی استوار کرده که پیش از او کمتر به عنوان زیربنای یک نظام فلسفی مورد توجه قرار گرفته است و از این رو در تبیین این حقیقت شگرف سخنان تازه ای دارد. اصالت وجود، تشکیک وجود، مساوقت وجود با علم و حیات و خیر، حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول و وجود رابط و مستقل بخشی از این اصول اساسی در نظام حکمت صدرایی به شمار می رود. در این نوشتار، به بررسی جایگاه این اصول و مبانی و تأثیرات اساسی آن ها در عشق شناسی ملاصدرا پرداخته شده است.
۶.

الگوی مشترک براهین تجرد نفس با محوریت بدن در اندیشه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدن جسم ماده نفس تجرد نفس ابن سینا ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۲۸۱
حکمای اسلامی همچون ابن سینا و ملاصدرا در مباحث انسان شناختی خود، به بیان ویژگیهای نفس و از جمله اثبات تجرد آن پرداخته اند. با استقرا در آثار این دو حکیم، میتوان ملاحظه کرد که براهین مثبِت تجرد نفس تماماً بر اساس نفی ویژگیهای جسم و ماده بدنی استوار شده اند؛ به این معنا که نفس، فاقد ویژگیهای بدن و جسم است و از اینرو تجرد آن به اثبات میرسد. بعنوان نمونه، ماده بدنی دارای کمیت، وضع، تغییر، انقسام پذیری و تناهی افعال است و ضعف، کهولت و خستگی عارض آن میگردد و علم به بدن و افعال آن نیز حصولی و تابع وضع و محل است. این دو فیلسوف با نفی و سلب این خصایص از نفس، تجرد آن را به اثبات میرسانند و بنابرین، شناخت نفس و اثبات تجرد آن جز با شناخت بدن و سلب ویژگیهای بدنی از آن امکانپذیر نیست. در این نوشتار، علاوه بر بازنویسی براهین اثبات تجرد نفس و تعیین جایگاه کلیدی بدن در آن، الگویی کلی برای مجموع این براهین طراحی و عرضه شده است.
۷.

بررسی تأثیر مبانی نفس شناسی صدرالمتألهین بر وحی شناسی وی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس وحی قوای نفس تشکیک وجود اتحاد عاقل و معقول عقل فعال خیال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۲۱۸
صدرالمتألهین شیرازی نظام حکمت متعالیه و بتبع آن، نفس شناسی خود را بر پایه مبانی و اصولی استوار کرده که پیش از او به آنها بعنوان مبانی زیربنایی یک اندیشه فلسفی کمتر توجه شده است. حرکت جوهری نفس از ماده تا ملکوت، تشکیک وجود و ذومراتب بودن نفس، جایگاه عالم خیال و نیز اتحاد نفس با عقل فعال از زمره این اصول اساسی در نفس شناسی صدرایی بشمار میروند. در این نوشتار، به بررسی جایگاه اصول و مبانی علم النفس ملاصدرا و تأثیر بنیادین آن در شناخت وحی و تبیین فرایند آن پرداخته شده است. از جمله نتایج این اصول و مبانی میتوان به کلامی بودن وحی، غیرشخصی بودن آن، خطاناپذیری، همراستایی وحی با عقل و انقطاع ناپذیری آن اشاره نمود.
۸.

«رسالة العشق» ابن سینا و تأثیر آن در ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وحدت وجود اصالت وجود عشق شوق تشکیک وجود رسالة العشق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۳۳۴۰ تعداد دانلود : ۸۵۲
صدرالمتألهین، براساس مبانی اصالت، وحدت و تشکیک وجود، عشق را مساوق هستی شمرده و آن را برحسب مراتب وجود، در تمامی ذرات عالم، جاری دانسته است. او عشق را از نهاده های الهی در ذات آدمی برمی شمارد و آن را سرشار از حکمت ها و مصلحت ها می داند. گرچه تبیین عشق، بر مبنای اصالت الوجود، از شاخصه های تفکر صدرایی به شمار می رود، پیش از او، ابن سینا نیز در «رسالة العشق» خویش، به تحلیل وجودی عشق، بیان احوال و اطوار آن پرداخته است که تا حد زیادی با نگرش عرفا در این باب ، مناسبت و همسانی دارد. صدرالمتألهین شیرازی، در تحلیل عشق، از نظر شیخ الرئیس در این رساله، بهره های فراوان برده است. مساوقت عشق با وجود و خیر، تشکیک در عشق، اثبات عشق و شوق در هیولا، تبیین عشق در نفوس نباتی و حیوانی، اثبات عشق در وجود حضرت احدیت و تشریح محاسن و برکات عشق مجازی انسانی، از جمله این تأثیرپذیری ها است.
۹.

درآمدی بر پیامدهای تربیتی و اخلاقی عشق در اندیشه ی سهروردی(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: عقل معرفت نور عشق سهروردی محبت حُزن حسن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۵۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۷۷
شیخ اشراق به مقوله ی عشق، نگاهی فیلسوفانه و عارفانه دارد. او عشق را فرزند عقل و ملازم حزن می شمارد و رسیدن به حسن وکمال را جز از طریق عشق میسر نمی داند. به تعبیر وی، عشق محبتی مفرط و بیرون از حد است که در مجموعه ی هستی سریان دارد و هر موجودی - اعم از نوری و غیر نوری - از آن بهره و نصیبی دارد. عشق رابط وجودی میان موجودات عالم است. مقدمه ی وصول به عشق، معرفت ومحبت و غایت آن فناست. در اندیشه ی او، عشق آثار و پیامدهای تربیتی و اخلاقی با اهمیتی دارد که کمال جویی، دنیاگریزی، مبارزه با زشتی ها و هوای نفس، وحدت گرایی، میل به عقلانیت و خردورزی، صبر و استقامت، التزام به اعمال صالح، کسب معرفت و همچنین طاعت و عبادت حضرت حق، در زمره ی این آثار است.
۱۰.

دین و تمدن

نویسنده:

کلید واژه ها: دین فرهنگ تمدن عقلانیت و اجتماع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴۵ تعداد دانلود : ۷۷۵
دراین مقاله به بررسی مفهوم «دین» و «تمدن»، نسبت ورابطه این دو با یکدیگر و تبیین نقش «دین» در تکوین «تمدن» پرداخته شده است. چنان که می دانید «دین» حقیقتی متعالی و مجموعه ای از قوانین و برنامه هاست که غایت آن تکامل وکامیابی بشر است. «تمدن» نیز مقوماتی دارد که اگر این مقومات، موجود باشند، «تمدن» پدیدار می گردد. گروهی از بشر در قالب یک «اجتماع»، حول یک محور «عقلانیت»، گرد هم می آیند و درراستای سعادت خویش، مدارج ترقی وکمال را یکی پس از دیگری می پیمایند. رشد «فرهنگ»، تربیت انسانی، خردمندی، اخلاق متعالی، تشکیل حکومت، گسترش علوم، فنون، ادبیات وهنر و بسط امنیت و آزادی همگی از عوامل سازنده «تمدن» به شمار می آیند. اکنون باید به بررسی نقش «دین» در فراهم آوردن مؤلفه های تمدن ساز و تاثیر آن در توسعه تمدن بشری پرداخت. ادیان آسمانی بخصوص دین مبین اسلام در جمیع این جهات، برنامه های تعالی بخش وسازنده ای ارایه کرده اند و ثمربخش بودن آموزه های دینی در عرصه اعتلای «تمدن» در طول تاریخ تمدن دینی به اثبات رسیده است. بدون شک نمی توان این حقیقت را انکار کرد که ادیان الهی مادر تمدن ها هستند و بزرگترین تمدن ها در دامان ادیان آسمانی رشد و بالندگی یافته اند. روح و باطن «تمدن»، «فرهنگ» و باطن و حقیقت «فرهنگ»، معنویت و گرایش دینی است. بنابراین «دین» نه تنها تعارضی با «تمدن» ندارد بلکه عاملی اساسی در بنا و قوام «تمدن» است
۱۱.

عشق از منظر شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل نور عشق حُزن حسن معرفت و محبت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۷۴
نگاه «سهروردی» به مقوله « عشق»، نگاهی فیلسوفانه و عارفانه است. وی «عشق»، «حسن» و «حزن» را سه فرزند «عقل» می خواند، «حزن» و «رنج» را همواره ملازم و همرکاب «عشق» می شمارد و رسیدن به «حسن» وکمال را جز از طریق «عشق» میسر نمی داند. به تعبیر وی عشق پیچکی را ماند که درخت را در میان می گیرد، رطوبت آن را در خود کشیده، می خشکاند، تن را فانی کرده و جان را بقا می بخشد. در نگاه او «عشق» محبتی مفرط و بیرون از حد است که در مجموعه هستی، سریان دارد و هر موجودی، چه نوری و چه غیر نوری، از آن بهره و نصیبی دارد و این «عشق» است که رابط وجودی، میان موجودات عالم است. سالک طریق، باید از دو وادی «معرفت» و«محبت» گذر کند و گاو نفس را در پیش پای «عشق» قربانی نماید تا به آب حیات «عشق» رسد و از آن جرعه ای برگیرد. غایت این «عشق» تشبه به خدا و فنای در اوست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان