راهبردهای نو در روانشناسی و علوم تربیتی
راهبردهای نو در روانشناسی و علوم تربیتی دوره سوم پاییز 1400 شماره 11
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر می باشد. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی مراجعه کنندگان به کلینیک های روان درمانی سطح شهر مشهد بودند که به وسیله ی مصاحبه ی بالینی و پرسشنامه ی اختلال اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران (2006) تشخیص این اختلال را گرفته بودند. از میان مراجعه کنندگان، تعداد 30 نفر از افراد انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. متغیرهای پژوهش در مرحله پیش آزمون در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، کیفیت خواب پیتزبورگ و پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ) بود. پس از اتمام جلسات مداخله که طبق برنامه درمانی الگوی کابات زین و همکاران (1992) تنظیم شد متغیرهای پژوهش در مرحله پس آزمون در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. نتایج آنکووا نشان داد که با 95 درصد اطمینان می توان گفت میانگین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای کیفیت خواب (965/5= F و 035/0=p) و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا (789/6= F و 035/0=p) متفاوت است و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر مؤثر می باشد.
اثربخشی آموزش هوش معنوی بر سرزندگی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و امید تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دوم متوسطه شهرستان رابر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر سرزندگی، اشتیاق و امید تحصیلی دانش آموزان انجام شد. برای این منظور از بین تمامی دبیرستان های دخترانه شهررابر در سال تحصیلی 99-1398، 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش هوش معنوی قرار گرفت؛ و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی اسکافیلی و همکاران و پرسشنامه امید تحصیلی کمپل و کاون به عنوان ابزار پژوهش در هر دو گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله (قبل و بعد آموزش) استفاده شد. در پایان داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت؛ که یافته های به دست آمده نشان داد بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. به این معنا که آموزش هوش معنوی موجب افزایش سرزندگی، اشتیاق و امید تحصیلی دانش آموزان شده است؛ بنابراین با توجه به یافته های پژوهش حاضرمی توان نتیجه گرفت آموزش هوش معنوی می تواند به عنوان یکی از روش های مؤثر بر سرزندگی، اشتیاق و امید تحصیلی دانش آموزان مورداستفاده قرار گیرد.
تدوین مدل معادلات ساختاری اهمالکاری بر اساس سرمایه روانشناختی (امید، خوشبینی، تاب آوری و خود کارآمدی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل اهمال کاری کارکنان بر اساس میزان سرمایه های روان شناختی (تاب آوری. خودکارآمدی، امید و خوش بینی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی در کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان در سال98-99 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسشنامه اهمال کاری سازمانیSOP، مقیاس سرمایه روان شناختی لوتانز و آولیو (2007) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس بودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25 و نرم افزار لیزرل انجام شد. طبق نتایج به دست آمده بار عاملی مسیر مستقیم تأثیر متغیر سرمایه روان شناختی بر متغیر اهمال کاری معنی دار نبود، اما با میانجیگری متغیر تفکر انتقادی این مسیر معنی دار شد. سپس به جهت اصلاح مدل، مسیرهایی که بار عاملی آن ها معنی دار نبود، حذف گردید. درنهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود. در مدل نهایی همه بارهای عاملی معنی دار بودند که نشان از رابطه قوی بین متغیرهای مشاهده شده و متغیرهای مکنون داشت.
پیش بینی سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه بر اساس اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کووید- 19
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه بر اساس اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کووید- 19 انجام شد. طرح پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان جلفا در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 672 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه مشخص گردید و اعضای نمونه توسط پرسشنامه GHQ- 12، مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علیپور، 1398)، و همبستگی اجتماعی (بر اساس پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز و شاپیرو، 2004) به صورت مجازی و از طریق شبکه های اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که اضطراب بیماری کووید- 19 (به صورت منفی) و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کووید- 19 (به صورت مثبت) با سلامت روان همبستگی دارد. همچنین مشخص شد که اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کووید- 19، به ترتیب 45 و 24 درصد از تغییرات سلامت روان را پیش بینی می کنند. این نتایج نشان دهنده بروز اثرات مثبت و منفی روانی و اجتماعی در زمان قرنطینه بوده و دارای تلویحات کاربردی در تدوین مداخلات بحران در زمان همه گیری بیماری کووید- 19 است.
بررسی ارتباط استرس ادراک شده و بهزیستی روانشناختی در دوران قرنطینه ی پاندمیک کرونا: نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه بر اساس اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط استرس ادراک شده و بهزیستی روان شناختی در دوران قرنطینه ی پاندمیک کرونا با نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای بود. ازنظر هدف، پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. طرح پژوهش توصیفی بوده و از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی افرادی بودند که در خلال بیماری کرونا دچار استرس ناشی از کرونا شده بودند. تعداد 120 نفر از اعضا به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف (1980)، استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و راهبردهای مقابله اندلر و پارکر (1990) پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین استرس ادراک شده و بهزیستی روان شناختی با واسطه گری راهبردهای مقابله رابطه معنادار وجود دارد (0/173= Fو 0/001=p).
آموزش مهارت تفکر انتقادی بر کنترل خشم و افزایش عزت نفس دانشجویان دختر و پسر
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر کنترل خشم و عزت نفس دانشجویان دختر و پسر پرستار دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران در سال 1399 است. این پژوهش به روش آزمایشی با گروه کنترل و مداخله و طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام گردید. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دختر و پسر پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران می باشند که روی 100 نفر از کسانی که مایل به شرکت در گروه ها بودند آزمون های عزت نفس کوپر اسمیت و مقیاس صف- حالت بیان خشم (STAXI-2) اجرا گردید و از بین افرادی که نمره پایینی در این دو آزمون کسب کرده بودند. تعداد 30 نفر، به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و در دو گروه (آزمایش 15 نفر) و (کنترل 15 نفر) قرار داده شدند. افراد گروه آزمایش در 10 جلسه 2 ساعتی (هر هفته یک جلسه) جهت آموزش تفکر انتقادی شرکت نمودند، سپس از هر دو گروه (آزمایش و کنترل) پس آزمون گرفته شد و تفاوت میانگین های پیش آزمون و پس آزمون ازلحاظ آماری با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد؛ میانگین کنترل خشم آزمودنی های گروه آزمایشی (99/27=M،13/85=SD)، گروه گواه (118/4=M، 13/97=SD) و میانگین عزت نفس گروه آزمایشی (41/53= M،4/5=SD) و گروه گواه در پس آزمون (30/53=M، 4/45=SD) در پس آزمون به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد، آموزش مهارت تفکر انتقادی بر کنترل خشم و افزایش عزت نفس دانشجویان تأثیر معنادار در سطح (0/01>P) دارد.
بررسی رابطه ی عدم تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوره پاندمیک کرونا: نقش میانجی استرس ادراک شده
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی عدم تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوره پاندمیک کرونا: نقش میانجی استرس ادراک شده بود. ازنظر هدف، پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. طرح پژوهش توصیفی بوده و از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی افرادی بودند که در خلال بیماری کرونا دچار اضطراب مرگ ناشی از کرونا شده بودند. تعداد 150 نفر از اعضا به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های تحمل ابهام مک لین (1993)، پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که عدم تحمل ابهام و استرس ادراک شده به صورت مستقیم و مثبت قادر به تبیین اضطراب مرگ است و اثر غیرمستقیم عدم تحمل ابهام بر اضطراب مرگ به واسطه استرس ادراک شده نیز مثبت و معنادار است.
بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با رضایت جنسی در زنان متأهل دانشگاه پیام نور شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با رضایت جنسی است. جامعه ی آماری این تحقیق، زنان متأهل دانشگاه پیام نور شهر اهواز بود که از بین آن ها 196 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در سال 1390-1389 انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها دربرگیرنده ی پرسشنامه های رضایت جنسی پینی و مقیاس ذهن آگاهی فیلادلفیا بود. این تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ذهن آگاهی با رضایت جنسی رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. این تحقیق نشان داد که ذهن آگاهی باعث افزایش رضایت جنسی می شود و ازاین رو هم می توان گفت به کار بردن آن در خانواده درمانی می تواند باعث بهبود روابط زناشویی شود.
رهیافتی پدیدارشناسانه در زمینه ی عوامل مؤثر بر ارتقاء هویت فردی و ملی دانش آموزان از دیدگاه معلمان
حوزه های تخصصی:
اهمیت شکل گیری هویت در افراد، متصدیان را وا می دارد که با دقت نظر اهمیت و ضرورت شکل گیری هویت در افراد و اعمال حساسیت های لازم را با اتخاذ روش های مناسب برای ایجاد آگاهی و حس تعلق به هویت ملی و فردی در دانش آموزان فراهم آورند و موجب بروز رفتارهای مناسب فردی و ملی و اجتماعی در این زمینه شوند. لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی تجارب معلمان در زمینه عوامل مؤثر بر ارتقاء هویت فردی و ملی دانش آموزان بود. میدان تحقیق و جامعه موردمطالعه معلمان مدارس شهر سنندج بودند که 15نفر که به صورت هدفمند برای شرکت در مصاحبه نیمه ساختاریافته برگزیده شده بودند مشارکت کردند. تجارب مشارکت کنندگان در چهار الگو ترسیم گردید. 1- عوامل درونی، 2- عوامل بیرونی، 3- وحدت و یکپارچگی ملی، 4- حراست و حفظ منافع ملی.
مقایسه اثر بخشی درمان هیجان مدار و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت آنلاین بر کاهش مشکلات بین فردی و الگوهای ارتباطی زوجین در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت آنلاین بر کاهش مشکلات بین فردی و الگوهای ارتباطی زوجین در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کرونا بود. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زوجین شهر تهران بودند که در خلال بیماری کرونا و قرنطینه ناشی از آن دچار مشکلات ارتباطی شده بودند. از میان مراجعه کنندگان، تعداد 45 نفر از افراد به صورت در دسترس انتخ اب شدند و به صورت تصادفی در 3 گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (15 نفر)، آزمایش درمان هیجان مدار (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسین و سالاوی (1984) و مشکلات بین فردی (IIP-32) بود. اعضای گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین در معرض درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس پروتکل ارائه شده توسط سگال و ویلیامز (2002) و گروه دوم آزمایش نیز به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین در معرض درمان هیجان مدار جانسون (2010) قرار گرفتند و گروه کنترل نیز هیچ درمانی دریافت نکرد. نتایج نشان داد که رویکردهای هیجان مدار و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی توانسته اند به طور معنی داری بر کاهش مشکلات بین فردی و بهبود الگوهای ارتباطی در تمامی زیر مؤلفه ها مؤثر باشند. رویکرد هیجان مدار بیشتر از رویکرد ذهن آگاهی بر الگوهای ارتباطی و مشکلات بین فردی مؤثر است.
قصه ها پلی از خیال تا واقعیت (گریزی به نقش کتابداران با استفاده از قصه ها در آموزش مهارت های زندگی به کودکان و نوجوانان)
حوزه های تخصصی:
قصه گویی از دیرباز به عنوان روشی غیرمستقیم جهت سرگرم کنندگی و همچنین آموزش برخی مهارت ها به کودک به کار می رفتند. قصه ها می توانند به راحتی حس خیال پردازی را در کودک تقویت کنند و با ایجاد سؤال در ذهن، به وی آموزش می دهد که حوادث را به هم بچسباند و واقعیت ها را کشف کند. این پژوهش به دلیل ناآشنایی بسیاری افراد با ویژگی خاص اثرگذاری قصه-ها، در پی تبیین ارزش کتاب های قصه و نقش آن در پرورش روان کودک و همچنین استفاده از شیوه های مختلف بازگو کردن قصه به عنوان روشی جذاب در ایجاد علاقه بیشتر کودکان به مطالعه توسط کتابداران در راستای اهداف کتابخانه های عمومی است. این پژوهش به واسطه مروری نظام مند، با استفاده از روش کتابخانه ای به صورت جمع بندی با تکیه بر متون و منابع معتبر و نیز مشورت با اساتید حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و روانشناسی، نتیجه گیری پژوهشگران و نویسندگان را در قالبی واحد و در سه بخش بیان کرده است: بخش اول به بیان تعاریفی از مفاهیم مرتبط با قصه پرداخته شده، در بخش دوم: از انواع تأثیرات بیان کتب قصه سخن به میان آمده است و در بخش سوم نیز ضمن تبیین نقش تأثیرگذار کتابداران در ترویج فرهنگ مطالعه، به بحث و نتیجه گیری و سپس ارائه پیشنهاداتی در این زمینه پرداخته شده است. نتایج نشان داد که قصه گویی توسط کتابداران می-تواند در ارتقای انواع مهارت های اجتماعی و اخلاقی و همچنین علاقه مند کردن کودک به مطالعه و جذب آن ها به محیط کتابخانه نقش بسزایی داشته باشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان از روش قصه گویی به عنوان شیوه ای جذاب و متناسب با سن و روحیه کودک، علاوه بر علاقه مند کردن وی به مطالعه از انواع اثرات آموزشی و تربیتی آن بهره برد؛ لذا استفاده هر چه بیشتر این روش توسط مؤسسات آموزشی، بخصوص کتابخانه ها و کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیشنهاد می گردد و نباید مورد غفلت آنان قرار گیرد و همواره در زمره فعالیت های ثابت جنبی این مکان ها قرار داشته باشد.
بررسی رابطه مصرف و نگرش دانشجویان به دخانیات با چهار الگوی رفتاری شخصیتی A,B,C,D
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به تغییرات سریع اجتماعی، رفتارهای پرخطر جوانان، ازجمله نگرش به مصرف سیگار، از سوی سازمان های بهداشتی به عنوان یکی از مهم ترین مشکلات موجود در جامعه موردتوجه قرارگرفته است. مصرف سیگار یکی از رفتارهای غیربهداشتی در جوامع بشری است که متأسفانه شیوع روزافزون آن در بین همه اقشار، به خصوص قشر جوان، نگرانی های زیادی به وجود آورده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه نگرش دانشجویان به دخانیات و مصرف آن با چهار الگوی رفتاری شخصیتی A, B, C, D بود. جامعه موردپژوهش ما دانشجویان شرکت کننده درترم تابستان 1398 دانشگاه بوعلی بود که از این افراد 300 نفر دانشجو (178 دختر و 122 پسر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تیپ شخصیتی A و B (روز من و فریدمن، 1974)؛ تیپ شخصیتی C (هوساکا و فوکوشی، 1999)؛ تیپ شخصیتی D (دنولت، 1998) اندازه گیری نگرش نسبت به سیگار، (رجبی، 1385) و یک سری سؤالات محقق افزوده استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از رگرسیون لجستیک در نرم افزار spss-16 استفاده شد. در تحلیل رگرسیون لجستیکی که اجرا شد عامل نگرش مثبت و منفی به دخانیات به عنوان متغیر ملاک و تیپ های شخصیتی A, B, C, D به عنوان متغیرهای پیش بین به کار رفتند و مدل به طور معنی داری پایا بود (0/013 >p و 8 df= و 8/63=Chi-square). این مدل بین 12/9 تا 8/7 از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند. درصد پیش بینی درست برای نگرش مثبت 66/7 و برای نگرش منفی به دخانیات 60/3 است و در کل 63/3 درصد پیش بینی ها درست بود. در مورد پیش بینی الگوهای رفتاری شخصیتی و پیش بینی مصرف دخانیات نتایج نشان می-دهد که هیچ کدام از تیپ های شخصیتی نقش معناداری در پیش بینی مصرف یا عدم مصرف دخانیات نداشتند. نتایج این مطالعه نشان داد می توان نگرش مثبت یا منفی به دخانیات را از طریق الگوهای رفتاری شخصیتی پیش بینی کرد. نتایج این مطالعه از پیش بین بودن الگوهای رفتاری شخصیتی A, B, C, D برای مصرف دخانیات (سیگار و قلیان) پشتیبانی نمی کند.
رابطه هوش اخلاقی وجرات ورزی با استرس در بانوان هیئت های مذهبی شهر تهران
حوزه های تخصصی:
بنا بر آموزه های دین اسلام؛ اخلاق، یکی از عوامل مؤثر در کاهش استرس و ایجاد آرام ش اس ت؛ همچنین شخص دارای توانایی جرأت ورزی، با ارزیابی موقعیت تصمیم می گیرد که چگونه بدون اضطراب یا احساس گناه عمل کند. آگاهی از استرس و اضطراب در افراد سبب مدیریت و کاهش اضطراب می شود. در این پژوهش محقق به دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی است که آیا میان هوش اخلاقی و جرات ورزی با استرس در زنان هیئت های مذهبی شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؟ پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه پژوهش بانوان هیئت های مذهبی شهر تهران در سال 1399 و نمونه آماری شامل 195 نفر می باشد. روش نمونه گیری با استفاده از جدول کرجسی مورگان و به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش برای هر سه متغیر پرسشنامه می باشد که هر سه ابزارهایی استاندارد و دارای روایی و پایایی می باشند. داده ها از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه گردید و با استفاده از نرم افزار spss تجزیه وتحلیل گردیدند. یافته ها نشان داد که هوش اخلاقی ومولفه های آن با استرس رابطه منفی و معنادار دارند. جرات ورزی و مؤلفه های آن نیز با استرس رابطه مثبت و معنادار دارند.
بررسی رابطه بین جوسازمانی با فرسودگی شغلی دبیران دبیرستان های شهر بهارستان
حوزه های تخصصی:
هر سازمان، ازجمله آموزش وپرورش، دارای جوسازمانی خاصی است که اگر همساز با باورهای کارکنان خود نباشد موجب ناکارآمدی سازمان و درنهایت فرسودگی شغلی کارکنان خواهد شد، لذا این پژوهش باهدف بررسی رابطه بین جوسازمانی و فرسودگی شغلی دبیران مقطع متوسطه شهر بهارستان انجام گرفته است. جامعه آماری موردبررسی در این تحقیق، کلیه دبیران دبیرستان های شهر بهارستان در سال تحصیلی 99-1398 می باشد که تعداد آن ها بالغ بر 130 نفر بوده است. حجم نمونه آماری از طریق نمونه گیری تصادفی 92 نفر تعیین شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه جوسازمانی ساسمن و دیپ (1989) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاک و جکسون (1981) استفاده شد. روش تحقیق از نوع همبستگی می باشد که با بهره گیری از نرم افزار SPSS اطلاعات به دست آمده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیقات نشان داد: به طورکلی، بین جوسازمانی و فرسودگی شغلی دبیران دبیرستان های شهر بهارستان رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین بین ابعاد: وضوح و توافق اهداف، وضوح و توافق نقش، رضایت و توافق رویه ها و سابقه خدمت با فرسودگی شغلی رابطه معنی داری وجود ندارد؛ و بین ابعاد رضایت از پاداش، اثربخشی ارتباطات، با فرسودگی شغلی رابطه معنی داری وجود دارد. بین جنسیت و فرسودگی شغلی نیز تفاوت معنی داری وجود ندارد.
آسیب های تمدنی برآمده از تکنولوژی مدرن در سبک زندگی
حوزه های تخصصی:
امروزه تکنولوژی جز اصلی و لاینفک زندگی بشری محسوب می گردد. که در کنار مزایای آن پیامدهای منفی بسیاری به دنبال داشته است. تمدن یکی از مولفه های مهم در سبک زندگی افراد بوده که تحت تاثیر آسیب های ناشی از تکنولوژی مدرن قرار دارد. در این پژوهش سعی شده است که زمینه های ایجاد آسیب به سبک زندگی و تحولات ناشی از تکنولوژی و فضای مجازی مورد بررسی قرار گرفته و به روش علمی و پژوهشی به تبیین موضوع پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که ارزش ها و سنت های موجود در خانواده ها و سبک زندگی (به ویژه سبک زندگی اسلامی) به طور کامل از بین نرفته است. اما با توجه به تحولات غیرقابل انکار فضای مجازی و تکنولوژی پیشرفته، ضرورت دارد تا با مدیریت و استفاده درست از تکنولوژی آسیب های ناشی از آن را کاهش داد و در راستای حفظ حریم خانواده تلاش شود.