فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های اصلی کارآفرینی، کارآفرینی در سازمان است که بدون شک سهم چشم گیری در توفیق و تعالی سازمان ها دارد. بسیاری از سیاست های سازمان ها که برای توسعه کارآفرینی تدوین می گردد، با فن آوری های اطلاعاتی مرتبط است. از سوی دیگر تلاش های کارآفرینی در سازمان با سرمایه فکری اثربخش تر گشته و می تواند، مزیت های رقابتی را افزایش داده و عمکرد کلی شرکت را بهبود ببخشد. لذا، هدف از این تحقیق، تحلیل تأثیر فن آوری اطلاعات و سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل 172 نفر از کارکنان شرکت سبحان انکولوژی بودند که به صورت تصادفی طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران نمونه آماری تحقیق، 119 انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه مارتینز لورنز و همکاران (2004) برای سنجش فن آوری اطلاعات، و از پرسش نامه سرمایه فکری بونتیس (1998) و پرسش نامه کارآفرینی سازمانی اوزدمیرسی (2011) استفاده شده است. روایی (محتوا، همگرا، واگرا) و پایایی (بار عاملی، ضریب پایایی مرکب، ضریب آلفای کرونباخ) پرسش نامه ها حاکی از آن هستند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردار هستند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات توسط نرم افزار SMART-PLS و با استفاده از آماره آزمون t و ضرایب مسیر (β)، نشان داد که متغیر فن آوری اطلاعات بر سرمایه فکری تأثیر معنی دار و قوی دارد. سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی تأثیر معنی دار و ضعیفی دارد، اما، فن آوری اطلاعات بر کارآفرینی سازمانی تأثیر معنی دار و متوسط دارد. هم چنین، فن آوری اطلاعات می تواند، به عنوان متغیر تعدیل کننده اثر مثبت سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی را افزایش دهد.
میزان کاربست مولفه های چابکی سازمانی در دانشگاه ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: نظام آموزش عالی و دانشگاه ها به فرم هایی از چابکی نیاز دارند. این پژوهش با هدف تعیین میزان استفاده از مولفه های چابکی سازمانی در دانشگاه ها براساس 5 مولفه محرک ها، قابلیت های، تسهیل کننده، موانع و پیامدهای چابکی صورت گرفت.
روش ها: این پژوهش توصیفی پیمایشی در اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی استان فارس انجام شد و 310 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته 116سئوالی سنجش میزان کاربست چابکی در دانشگاه ها استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری T یک نمونه ای و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
یافته ها: بین نظرات اعضای هیات علمی دانشگاه ها در مورد میزان کاربست مولفه های چابکی سازمانی بر حسب جنسیت آنان تفاوت معنی داری وجود نداشت؛ اما بر حسب رتبه علمی، سابقه تدریس، نوع دانشگاه اعضای هیات علمی و سمت افراد دارای تفاوت آماری معنی دار بود.
نتیجه گیری: میزان استفاده از مولفه های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی استان فارس در سطح کمتر از متوسط است.
دست برتری و هوش: مقایسه هوش (کلامی و عملی) و خرده مقیاس های آن بین چپ دست ها و راست دست ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه نمره هوش(کلامی و عملی) و خرده مقیاس های آن براساس دست برتری بین دو گروه چپ دست و راست دست بوده است. نمونه پژوهش را 120 دانشجوی کارشناسی تشکیل دادند که به روش تصادفی ساده انتخاب و سپس با آزمون دست برتری ادینبورگ و مقیاس هوش وکسلر بزرگسالان مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج آزمون تی استودنت و تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین افراد چپ دست و راست دست در هوش کلی (2.63= t، 0.05>P)، هوش کلامی(61.13=F،0.01 P<) و سه تا از خرده مقیاس های هوش کلامی(اطلاعات، فراخنای ارقام و درک مطلب) و برخی از مؤلفه های هوش عملی (تکمیل و تنظیم تصاویر و طرح مکعب ها) تفاوت معناداری وجود دارد و هوش کلی و کلامی افراد چپ دست در این پژوهش، بیشتر از راست دست ها به دست آمد، در رابطه با هوش عملی (0.021=F، 0.05< P) و دو خرده مقیاس آن(الحاق قطعات و رمزنویسی) تفاوت معناداری بین دوگروه مشاهده نشد.
خودمدیریتی دیابت: همبسته های اجتماعی، جمعیت شناختی و بیماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت خودمدیریتی دیابت بر حسب جنسیت، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، میزان درآمد، وضعیت بیمه، شبکه زندگی بیمار، مدت دیابت، نوع درمان، شدت بیماری، مصرف سیگار و سن بود.
روش: در این پژوهش طرح زمینه یابی مقطعی به کار رفت و روش اجرا فردی بود. تعداد 500 نفر (245 مرد و 255 زن) بیمار سرپائی مبتلا به دیابت نوع II در درمانگاههای بیمارستان شریعتی تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 259 نفر از آنان درمان داروئی و 241 نفر انسولین دریافت می کردند. داده ها با استفاده از مقیاس خود مراقبتی دیابت و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی جمع آوری و به کمک آزمونt ، تحلیل واریانس و متعاقب آن آزمون تعقیبی شفه تحلیل شدند.
یافته ها: خود مدیریتی برحسب جنسیت، رفتار سیگار کشیدن، نوع درمان، وضعیت تاهل، وضعیت تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت بیمه، وضعیت شبکه زندگی، وضعیت درآمد و نیز بر حسب شدت بیماری به طور معناداری متفاوت بود. در مقایسه های زوجی چندگانه نیز اغلب تفاوت ها معنادار بود.
نتیجه گیری: رفتارهای خودمدیریتی دیابت بر حسب عوامل اجتماعی، عوامل جمعیت شناختی و ویژگی بیماری متفاوت است. این نتیجه برای متخصصان بالینی و درمانگاه های دیابت اهمیت کاربردی دارد. مبتنی بر این پژوهش و انجام پژوهش نیازسنجی ضروری است برنامه های تقویت رفتارهای خودمراقبتی و نیز برنامه های بهبود زیر ساخت های رفتار خودمدیریتی (بهبود وضع بیمه، اشتغال، درآمد، ...) نه تنها به منظور کاهش آسیب های همراه دیابت، بلکه مهم تر به منظور ارتقاء سلامت کلی جامعه در اولویت قرار بگیرند.
نقش تعدیل کننده خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده مقدمه: نقص و نارسایی در مکانیسم های تنظیم هیجان ها و شناخت ها، سیستم های پردازشی را تحت تأثیر قرار می دهند و فرد را با مشکلات جدی سلامت و اختلال های روان شناختی مواجه می سازند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد انجام شد. روش: این پژوهش یک پژوهش اکتشافی از نوع طرح های همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، مردان مبتلا به اختلال های مصرف مواد مراجعه کننده به چهار مرکز درمان مصرف مواد در تهران بودند. نمونه این پژوهش شامل 122 بیمار مرد بود که به روش هدفمند و بر حسب مراجعات متوالی به مراکز درمانی انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال، مقیاس خودتنظیم گری و شاخص شدت اعتیاد را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با خودتنظیم گری رابطه مثبت و با شدت اختلال های مصرف مواد رابطه منفی دارد و سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با خودتنظیم گری رابطه منفی و با شدت اختلال های مصرف مواد رابطه مثبت داشتند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که خودتنظیم گری رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد را تعدیل می کند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که خودتنظیم گری شدت اختلال های مصرف مواد را تحت تأثیر قرار می دهد.
ارتباط منبع کنترل وخودتنظیمی با پیشرفت تحصیلی
حوزه های تخصصی:
دراین پژوهش‘رابطه منبع کنترل دانش آموزان(شامل گرایش های سه گانه درونی‘افراد قدرتمند‘وشانس)وخودتنظیمی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی(نمره درس شیمی و ریاضی)مورد بررسی قرار گرفته است.150 نفر از دانش آموزان پسر رشته ریاضی-فیزیک سال سوم دبیرستان شهر تهران به پرسشنامه منبع کنترل لونسون(IPC)(1972)وپرسشنامه خودتنظیمی زیمرمان ومارتینز-پونز(فرمSRLIS وRSSRL) (1986) پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان میدهد که در درس شیمی ‘به ترتیب اهمیت ‘منبع کنترل درونی و خودتنظیمی دانش آموز رابطه مثبت ومنبع کنترل در بعد شانس وافراد قدرتمند رابطه منفی با پیشرفت تحصیلی دانش آموز دارند.همچنین در درس ریاضی به ترتیب اهمیت ‘خودتنظیمی دانش آموز و منبع کنترل درونی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت ومنبع کنترل در بعد افراد قدرتمند وشانس رابطه منفی با پیشرفت تحصیلی دارند.بین خودتنظیمی دانش آموز با منبع کنترل درونی رابطه مثبت وبا منبع کنترل بیرونی شانس رابطه منفی وجود دارد .بین خودتنظیمی دانش آموز و منبع کنترل در بعد افراد قدرتمند رابطه معنی داری یافت نشد .همچنین رابطه ای بین خودتنظیمی دانش آموز از نظر دبیر با سایر متغیرها بدست نیامد.
خصوصیات روانسنجی پرسشنامه روابط میانی دلبستگی برای دوره ی سنی میانی کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی خصوصیات روان سنجی پرسشنامه ی روابط میانی دلبستگی (KCAQ) برای کودکان انجام گرفته است. مطالعه ی انجام شده، بررسی توصیفی- پیمایشی از نوع ابزارسازی و اعتبارسنجی بود. نمونه ی پژوهش شامل 400 نفر از کودکان مقطع ابتدایی بود که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه ی روابط میانی دلبستگی(KCAQ)(هالپرن و کاپنبرنگ،2006)، پرسشنامه ی سبک های هیجانی مادرانه(MESQ)( لاگاسه سگوین و کاپلان،2005) و پرسشنامه ی توانایی ها و مشکلات (SDQ) (گودمن،1997) بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای (SPSS) و (AMOS) نسخه ی 16 استفاده گردید.نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد که آزمون(KMO) برابر با 73/0 و در سطح مطلوب بوده و آزمون کرویت بارتلت از نظر آماری معنی دار بود. نتایج تحلیل عاملی با چرخش واریماکس وجود چهار عامل در گویه ها را تایید نمود که 72/48% از واریانس کل مقیاس را تبیین کرد. ضرایب همسانی درونی مقیاس(KCAQ) در حد بالایی به دست آمد. محاسبه ی ضریب آزمون- بازآزمون به فاصله ی یک ماه مطلوب و بالا بود(001/0>P). تحلیل عامل تاییدی، نتایج حاصل از تحلیل عامل به روش چرخش واریماکس را تایید کرد و مدل به دست آمده با داده های پژوهش برازش داشت. همچنین همبستگی معنی دار نمرات پرسشنامه ی (KCAQ) با نمرات پرسشنامه های(MESQ) و (SDQ) روایی همگرا، واگرا و همزمان مقیاس را تایید کرد. یافته های پژوهش بیانگر این است که نسخه ی فارسی مقیاس(KCAQ) در زمینه ی سنجش دلبستگی کودکان در دروه ی سنی میانی کودکی از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است
همجنس گرایی، تربیت یا طبیعت؟ مروری بر زمینه های نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
153-164
حوزه های تخصصی:
همجنس گرایی به کشش جنسی، عاطفی و رمانتیک شخص به همجنس خود گفته می شود. در برخی جوامع این گرایش قانونی و طبیعی و در برخی جرم و اختلال تلقی می شود؛ که می تواند به دید فلسفی و سبب شناختی این گرایش مربوط باشد و بر قوانین، سیاست و روانشناسی آن جامعه تأثیرگذار باشد. این مقاله به روش پژوهش مطالعات کتابخانه ای و یادداشت برداری و خواندن اسناد و جمع آوری مطالب علمی در مقالات بین المللی، درزمینه سبب شناسی همجنس گرایی و تربیتی یا سرشتی بودن آن در پایگاه های فارسی و انگلیسی زبان از سال های 1970 تا 2020 انجام گرفت. مرور یافته ها نشان داد که عوامل ژنتیکی، آناتومی مغز، هورمونی، محیطی، آموزشی و روانی بر سبب شناسی این گرایش دخیل هستند، اما توافقی بر سر آن ها وجود ندارد. چنانچه به نظر می رسد برای هر شخص همجنس گرا علت منحصربه فردی در سبب شناسی وجود دارد. دو دیدگاه کلی و متضاد وجود دارد. دیدگاه اول بیان می دارد که این گرایش بیشتر سرشتی است و لذا نباید جلوی گرایش طبیعی فرد را گرفت. دیدگاه دوم اذعان می دارد که این گرایش بیشتر تربیتی است اما اگر سرشتی نیز باشد، فرد باید رفتار جنسی خود را کنترل کند، به این معنا که فرد اختیار دارد که این رفتار را انجام دهد یا ندهد. امید است با شناخت این مباحث، خدمات روان شناختی مفید، حرفه ای و اخلاقی به مراجعان همجنس گرا ارائه شود.
تاثیر آموزش روش های تربیتی بر اساس دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی بر تغییر نگرش مادران در تربیت فرزندان
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی شیوه های تربیتی خواجه نصیرالدین طوسی و اثر آن بر تغییر نگرش مادران در تربیت فرزندان پرداخته شده است. روش تحقیق تجربی بوده و در آن از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه آزمایش و گواه استفاده شده است. جامعه آماری مادران دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان اصفهان بودند. نمونه آماری 30 نفر از مادران برای گروه آزمایش و 30 نفر برای گروه گواه بودند که به صورت تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن براساس بازآزمایی 84/0 و براساس آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که شیوه های تربیتی خواجه نصیرالدین طوسی بر تغییر نگرش مادران در تربیت فرزندان مؤثر بوده است (01/0 ).
رابطه ی سلامت روان وعملکرد شغلی بر اساس ویژگی شخصیتی معلمان در راستای پیشنهاد یک مدل علّی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی ""سلامت روان"" و ""عملکرد شغلی"" بر اساس ""ویژگی شخصیتی"" معلمان دوره ی ابتدایی بود. جامعه ی آماری 170 نفر از معلمان ابتدایی بود که تماماً به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها از راه سه پرسشنامه ی سلامت روان (GHQ)، عملکرد شغلی پاترسون و ویژگی شخصیتی نئو گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین سلامت روان و عملکرد شغلی با ویژگی شخصیتی معلمان رابطه ای معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از ابعاد ویژگی های شخصیت، ""برون گرایی""، ""روان رنجوری"" و ""وجدانی بودن"" ، سلامت روان و برون گرایی و روان رنجوری عملکرد شغلی را پیش بینی می کنند. برداشت کلی از این نتایج چنین بود که بهترین متغیر پیش بینی کننده برای سلامت روان و عملکرد شغلی، به گونه ی مثبت بعد برون گرایی بود. بررسی نتایج بیان گر ضرورت توجه به ویژگی های شخصیتی افراد در گماردن به مشاغل گوناگون بویژه حرفه ی معلمی می باشد.
رابطه سلامت روانشناختی نوجوانان 15-18 ساله با سبک های تربیتی و وضعیت اقتصادی اجتماعی والدین
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رابطه و عوامل پیش بینی کننده سلامت روانشناختی نوجوانان از طریق نوع سبک های تربیتی و همچنین وضعیت اقتصادی اجتماعی والدین آنان بوده است. 1396 دانش آموز دختر و پسر 15-18 ساله شهر تهران، از طریق تقسیم بندی مناطق مختلف تهران، مقیاس سلامت روانشناختی (دینر، 1992) و مقیاس وضعیت اقتصادی اجتماعی محقق ساخته را کامل کردند و پس از آن، مادران این دانش آموزان پرسشنامه سبک های تربیتی والدینی (بورای، 1991) را تکمیل کردند.
نتایج نشان داد که پایین ترین شاخص سلامت روانشناختی در مناطق جنوب شهر و بالاترین شاخص آن در مناطق شمال شهر است. از بین سبکهای والدینی نیز، سبک اقتدار منطقی و سبک استبدادی از توان پیش بینی معنادار سلامت روانشناختی نوجوانان برخوردار بودند. در پایان، نتایج مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفتند.
رابطه بین مکانیزم های دفاعی با تجربه و ابراز خشم در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین رابطه بین مکانیزم های دفاعی، تجربه و ابراز خشم در یک نمونه دانشجویی بود.
روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل سال 89-1388 دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی به تعداد 4200 نفر بود که از میان آن ها 213 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه مکانیزم های دفاعی باند و همکاران (1983) و نسخه شماره 2 پرسشنامه بروز خشم زمینه ای- خصلتی اسپیلبرگر (1986) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از فراوانی، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد مکانیرم دفاعی رشد یافته با تجربه و مهار خشم رابطه مثبت و با ابراز خشم و برخی زیرمقیاس های آن از جمله بروز کلامی و جسمانی خشم، خلق و خو و واکنش خشمگینانه رابطه منفی دارد و مکانیزم های دفاعی رشد نایافته و روان آزرده با تجربه و مهار خشم رابطه منفی و با ابراز خشم و زیرمجموعه های آن رابطه مثبت دارد.
نتیجه گیری: افرادی که از مکانیزم های دفاعی رشدیافته استفاده می کنند می توانند احساس های خود از جمله خشم را تجربه کنند و به همین خاطر، خشم خود را بهتر می توانند مهار می کنند. اما افرادی که از مکانیزم های دفاعی رشد نایافته و روان آزرده استفاده می کنند از تجربه احساس های خویش اجتناب می کنند که به معنای از بین رفتن آن احساس نیست بلکه این احساس نادیده گرفته شده، به شکل رفتارهایی برون ریزی می شود که گاهی خارج از کنترل آن ها است. بنابراین باید افراد را برای استفاده از مکانیزم های دفاعی رشدیافته آموزش داد.
"ررسی رابطه کارایی خانواده و دینداری با بحران هویت "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه کارایی خانواده و دینداری با بحران هویت در دانش آموزان است. بدین منظور 312 دانش آموز دختر و پسر پایه سوم دبیرستان در رشته های تحصیلی علوم تجربی، انسانی و ریاضی با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که نهایتا 287 پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل آماده شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه کارایی خانواده (family assessment devic:FAD)، آزمون معبد و آزمون هویت شخصی بوده است. داده های به دست آمده با روش های آماری «تی» برای مقایسه دو گروه، همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین کارایی خانواده و دینداری با بحران هویت رابطه معکوس معنادار وجود دارد. بین سازه های کارایی خانواده، یعنی نقش ها و حل مساله با بحران هویت نیز رابطه معکوس معنادار مشاهده شد. همچنین مشخص گردید که از بین دو عامل دینداری و کارایی خانواده، دینداری، و از بین سازه های کارایی خانواده، نقش ها و سپس حل مساله، بیش ترین تغییرات مربوط به بحران هویت را تبیین می کنند. علاوه بر این مشاهده شد که بین دینداری دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد و دختران نسبت به پسران باورهای مذهبی قوی تر دارند. اما بین بحران هویت دو گروه تفاوت معناداری یافت نشد. در این تحقیق، تاثیر کارایی خانواده و دینداری بر بحران هویت تایید شد که این بیانگر اهمیت نقش خانواده و مذهب در هویت یابی نوجوانان است.
"
مقایسه مهارتهای حرکتی دانش آموزان کلاس اول دختر و پسر منطقه 3 آموزش و پرورش استان تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: این پژوهش تحقیقی است توصیفی ـ تحلیلی که به منظور یافتن تفاوت های مهارت های حرکتی دختران و پسران 7 ساله در سال 83 به انجام رسیده است.
روش بررسی: جامعه مورد نظر شامل 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) می باشد که از 6 دبستان از منطقه 3 آموزش و پرورش انتخاب شده اند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شده است. ابزار تحقیق شامل مقیاس رشد حرکتی لینکلن اوزورتسکی و پرسشنامه مربوط به اطلاعات شخصی می باشد. بعد از انجام ارزیابی های انفرادی و جمع آوری داده ها، کلیه اطلاعات با استفاده از نرم افزارspss و آزمون sample T - Test تجزیه و تحلیل گردیده و مقایسه میانگین نمرات مهارت های حرکتی انجام گرفت.
یافته ها: یافته های حاصل در ارتباط با اهداف پژوهش نشان دادند که بین میانگین نمرات مهارتهای حرکتی کلی، تعادل کلی، تعادل با چشم باز، تعادل با چشم بسته، تعادل داینامیک و استاتیک با چشم باز، هماهنگی حرکتی دو طرفه، هماهنگی اندام های فوقانی، هماهنگی اندام های فوقانی ـ تحتانی و دقت وسرعت حرکتی در دو گروه دختران و پسران کلاس اول ابتدایی تفاوت معنی داری وجود ندارد. تنها تفاوت معنی دار بین میانگین نمرات هماهنگی چشم و دست در دو گروه دختران و پسران می باشد.
نتیجه گیری: کاربرد نتایج این پژوهش در حیطه های مختلف درمانی ـ آموزشی رشد روانی حرکتی کودکان می باشد و می توان از این یافته ها در جهت بهبود هرچه بیشتر برنامه ریزی های مرتبط با کودکان در مراکز مختلف دولتی و غیر دولتی بهره برد."
" نگرش و رفتار دینی دانشجویان دانشگاه شهید باهنرکرمان "
حوزه های تخصصی:
"هدف این تحقیق، شناسایی نگرش و رفتار دینی و بررسی رابطه آن با متغیرهای جنسیت، وضعیت تاهل، معدل دیپلم، نوع دانشکده دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان بوده است. روش تحقیق، همبستگی و جامعه آماری دانشجویان این دانشگاه باهنر کرمان می باشد که از بین آنها تعداد400 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید.
ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون کروسکال و الیس و همبستگی استفاده شده است.
نتایج حاصل از این تحقیق مبین آن است که در مورد ابعاد در نظر گرفته شده برای نگرش دینی در بعد شناختی %96، بعد عاطفی%93، بعد پیامدی %54 و در مورد رفتار دینی معادل %36 از نظرات پاسخگویان در حد مطلوب بوده است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نوع دانشکده، جنسیت، وضعیت تاهل، معدل دیپلم با رفتار دینی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین بعد شناختی، بعد عاطفی و بعد پیامدی نگرش دینی با رفتار دینی (بعد مناسکی) دانشجویان رابطه ی معنی داری وجود دارد.
"
رابطه ابعاد مختلف فرسودگی شغلی و برخی از عوامل مربوط به شغل در مدیران سازمان های دولتی استان لرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ویژگیهای فرسودگی شغلی و تأثیرات آن بر فرد و سازمان در دهه های اخیر، توجه بسیاری از محققان را به خود معطوف داشته است. هدف این مطالعه، شناسایی ارتباط فرسودگی شغلی با برخی متغیرهای شغلی نظیر نوع و سطح مسؤولیت، سابقه کار و مدیریت مدیران بود.
مواد و روش ها: این پژوهش یک تحقیق مقطعی بود که در سال 1385 بر روی نمونه 245 نفری که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انجام شد. وضعیت متغیرهای شغلی در جمعیت مورد مطالعه با استفاده از پرسش نامه فرسودگی شغلی مورد آزمون قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های آماری t وANOVA برای مقایسه گروه ها ارزیابی گردید.
یافته ها: فرسودگی شغلی آزمودنی ها در ابعاد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی با نوع و سطح مسؤولیت، سابقه کار و مدیریت رابطه داشت.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که نوع و سطح مسؤولیت مدیران از حساسیت و اهمیت بالایی برخوردار است؛ چرا که می توانند به عنوان برخی عوامل ایجاد کننده مشکلات در مدیران باشند.