پژوهش در برنامه ریزی درسی (دانش و پژوهش در علوم تربیتی)
دانش و پژوهش در علوم تربیتی سال چهارم تابستان 1386 شماره 14
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش باورهای غیرمنطقی و پرخاشگری بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر بود. نمونه پژوهش 240 دانش آموز پسر دوره متوسطه شهر تبریز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه باورهای غیرمنطقی و پرخاشگری و از معدل نمرات سالانه دانش آموزان به عنوان عملکرد تحصیلی استفاده شد. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد باورهای غیرمنطقی با پرخاشگری رابطه مثبت معنادار (74/0 = r ، 001/0>P)، و با عملکرد تحصیلی رابطه منفی معنادار (61/0- = r ، 003/0>P) دارد. همچنین بین پرخاشگری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی معنادار (52/0- = r ، 005/0>P) وجود دارد و متغیرهای پیش بینی کننده در این مطالعه یعنی باورهای غیرمنطقی و پرخاشگری به ترتیب هر یک نقش معناداری در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر دارند. در نهایت ضرایب رگرسیون چندگانه با روش مرحله ای نشان داد که مجموع متغیرهای پیش بین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی دارند و آن را پیش بینی می کنند، اما متغیر باورهای غیرمنطقی در تبیین واریانس عملکرد تحصیلی نقش بیشتری نسبت به متغیر پرخاشگری دارد.
تاثیر آموزش روش های تربیتی بر اساس دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی بر تغییر نگرش مادران در تربیت فرزندان
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی شیوه های تربیتی خواجه نصیرالدین طوسی و اثر آن بر تغییر نگرش مادران در تربیت فرزندان پرداخته شده است. روش تحقیق تجربی بوده و در آن از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه آزمایش و گواه استفاده شده است. جامعه آماری مادران دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان اصفهان بودند. نمونه آماری 30 نفر از مادران برای گروه آزمایش و 30 نفر برای گروه گواه بودند که به صورت تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن براساس بازآزمایی 84/0 و براساس آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که شیوه های تربیتی خواجه نصیرالدین طوسی بر تغییر نگرش مادران در تربیت فرزندان مؤثر بوده است (01/0 ).
رابطه فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، پژوهشگر در صدد بررسی رابطه بین دو متغیر فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه می باشد. روش پژوهش، توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری آن کلیه مدیران و معلمان دبیرستانهای پسرانه و دخترانه نواحی پنجگانه و منطقه جی شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 86 ـ 85 بود که تعداد آنها برابر با 7069 نفر است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، 294 مدیر و معلم (76 مدیر و 218 معلم) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه فرهنگ سازمانی می باشد. سه مؤلفه کار گروهی، توجه به نیازهای ارباب رجوع (مشتری گرامی) و فراهم ساختن زمینه یادگیری سازمانی به عنوان مؤلفه های بهبود کیفیت و مؤلفه های تواناسازی و تفویض اختیار به کارکنان، توسعه قابلیت های دبیران و کارکنان، توجه به ارزشهای محوری، جلب توافق دبیران و کارکنان، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین کارکنان، فراهم کردن زمینه تغییر در مدرسه، رهبری اثربخش، توجه به اهداف درازمدت و کوتاه مدت و توجه به چشم انداز بلندمدت در مدرسه به عنوان مؤلفه های فرهنگ سازمانی در نظر گرفته شده اند. پرسشنامه با توجه به استاندارد بودن، دارای روایی بوده و پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ 96/0 برآورد گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری در سطح آمار توصیفی شامل جدول توزیع فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، نمودارها و در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون توکی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و بهبود کیفیت مدارس متوسطه شهر اصفهان و همچنین بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی یعنی تواناسازی و تفویض اختیار به کارکنان (679/0= r)، توسعه قابلیت های دبیران و کارکنان (68/0= r)، توجه به ارزشهای محوری (556/0= r)، جلب توافق دبیران و کارکنان (596/0= r)، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین کارکنان (644/0= r)، فراهم کردن زمینه تغییر در مدرسه (679/0= r)، رهبری اثربخش (751/0= r)، توجه به اهداف درازمدت و کوتاه مدت (669/0= r) و توجه به چشم انداز بلند در مدرسه (649/0= r) با بهبود کیفیت، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
ارزشیابی توصیفی با نظام سنتی بر اساس جو کلاس ، ویژگیهای عاطفی و میزان خلاقیت دانش آموزان دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این پژوهش مقایسه طرح ارزشیابی توصیفی و نظام ارزشیابی سنتی با توجه به متغیرهایی مانند جو کلاس درس، خصوصیات عاطفی و رفتارهای خلاقانه دانش آموزان دوره ابتدایی بود. این پژوهش یک تحقیق کاربردی، غیرآزمایشی بوده و طرح آن از نوع دو گروهی بدون کنترل است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه سوم ابتدایی بودند که در مدارس استان چهارمحال و بختیاری تحت پوشش طرح ارزشیابی توصیفی و نظام سنتی قرار داشتند و نمونه آن 480 نفر از آزمودنیهای همین جامعه می شدند که بر اساس جدول کرجسی مورگان (1970) به طور تصادفی مشخص شده بودند (240 نفر از کلاسهای ارائه دهنده طرح ارزشیابی توصیفی و 240 نفر مربوط به کلاسهای نظام سنتی). در این مطالعه آزمودنیها به سه ابزار، آزمون شاخص زندگی کلاس درس (CLM، جانسون و جانسون، 1983)، پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه (SLQ، آینلی و بورک، 1992)، آزمون تصویری تفکر خلاق (تورنس فرم B)، پاسخ دادند و نتایج با نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین آزمودنیهای متعلق به طرح ارزشیابی توصیفی و نظام سنتی از لحاظ متغیرهای مربوط به جو کلاس (یادگیری مشارکتی، فردگرایانه، رقابتی، انصاف در نمره دهی، احساس بیگانگی نسبت به مدرسه، همبستگی کلاسی و حمایت اجتماعی) تفاوت معناداری وجود دارد. غیر از اینکه این تفاوت درباره متغیرهای متعلق به ویژگیهای عاطفی دانش آموزان (رضایت کلی، عاطفه منفی، رابطه با معلم، همبستگی اجتماعی، فرصت، موفقیت و ماجرا) نیز معنادار بود.
عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران
حوزه های تخصصی:
سازمان ها با سرمایه های هوشی و توانایی یادگیری سریع، رهبران جهانی خواهند شد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل فناورانه فرهنگی و اجتماعی بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد. روش پژوهش توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران اجرایی و آموزشی دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران تشکیل داده اند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده و برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد که بر این اساس 162 نفر در این پژوهش مشارکت داشته اند. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه صورت گرفت. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و صوری استفاده شد و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ بررسی و مقدار 81/0 محاسبه گردید. داده های پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آزمون t تجزیه و تحلیل شد، یافته های پژوهش نشان می دهد که فناوری اطلاعاتی عامل مؤثری بر استقرار مدیریت دانش است و با توجه به اهمیت فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی و نیروی انسانی، این عوامل در این پژوهش بر استقرار مدیریت دانش تاثیر نداشته اند. از پیشنهادهای مهم این پژوهش افزایش میزان سرمایه گذاری به منظور گسترش زیرساخت های فناورانه، آموزش و به کارگیری ابزارهای فناوری اطلاعاتی و به روز کردن پایگاه دانش است.
مقایسه هوش هیجانی دانش آموزان تیزهوش و عادی و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی
حوزه های تخصصی:
هوش هیجانی یکی از سازه های نوظهور در گستره علم روان شناسی است که پژوهش های زیادی را به خود اختصاص داده است و رابطه آن با هوش شناختی و پیشرفت تحصیلی یکی از این حوزه های پژوهشی است. در همین راستا پژوهش حاضر در قالب یک طرح پس رویدادی به بررسی مقایسه ای میزان هوش هیجانی در دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی مقطع پیش دانشگاهی و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی یکی از مناطق شهر تهران پرداخته است. نمونه 120 نفری شامل 60 دانش آموز تیزهوش (30 دختر و 30 پسر) و 60 دانش آموز عادی (30 دختر و 30 پسر) است. ابزار سنجش میزان هوش هیجانی، آزمون هوش هیجانی بار ـ اُن و معدل سال تحصیلی گذشته دانش آموزان، ملاک پیشرفت تحصیلی آزمودنی ها بوده است. فرضیه های اصلی به تفاوت هوش هیجانی در دو گروه تیزهوش و عادی از یکسو و ارتباط هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی معطوف بود. براساس نتایج به دست آمده تفاوت معناداری بین هوش هیجانی دانش آموزان تیزهوش و عادی مشاهده نشد. همچنین بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی نیز رابطه معنا داری به دست نیامد؛ بنابراین فرضیه های پژوهش در نمونه مورد بررسی تایید نگردید. بر اساس یافته دیگر پژوهش، میزان هوش هیجانی در دختران بالاتر از میزان هوش هیجانی در پسران است. پیشنهاد می شود که پژوهش های بعدی در جامعه آماری وسیعتری انجام گیرد و از سوی دیگر، اولویت های هیجانی تربیت مورد توجه بیشتری قرار گیرند.
میزان انطباق ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش شهر اصفهان با ویژگیهای سازمان یادگیرنده از دیدگاه دبیران در سال تحصیلی 85-1384
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، میزان انطباق ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش شهر اصفهان با ویژگیهای سازمان یادگیرنده را در سه حیطه فردی، گروهی و سازمانی مورد بررسی قرار داده و در صدد تعیین تفاوت در نحوه تلقی پاسخگویان برحسب سن، میزان تحصیلات و سابقه تدریس از سازمان آموزش و پرورش، به عنوان سازمان یادگیرنده بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران دبیرستان های دخترانه نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 85 ـ1384 تشکیل داده اند که به روش تصادفی خوشه ای و از طریق فرمول انتخاب حجم نمونه، تعداد 260نفر از نواحی 2،3 و 4 انتخاب شدند. از این تعداد 18 نفر به سؤالات پاسخ کامل ندادند و بنابراین از تحقیق کنار گذاشـته شدند و 242 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعـات، پرسشنامه ابعاد سازمـان یادگیرنده واتکینز و مارسیک بود. داده های پژوهش در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس یکطرفه، t تک متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج نشان داد که ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش در حیطه فردی و سازمانی با ویژگیهای سازمان یادگیرنده انطباق دارد، ولی در حیطه گروهی انطباق ندارد. تلقی افراد از سازمان یادگیرنده نیز فقط در حیطه فردی برحسب سابقه تدریس تفاوت معناداری را نشان داد.