فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۳۴٬۶۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: شواهد موجود بیانگر نقش باورهای خودکارآمدی در انتخاب مشاغل و رشد حرفهای است. این باورها ممکن است در دو جنس متفاوت باشند. تحقیق حاضر با هدف مقایسهی باورهای خودکارآمدی شغلی دختران و پسران دبیرستانی استان فارس انجام شده است. روش کار: تحقیق حاضر از نوع علی مقایسهای است و جامعهی آماری آن را کلیهی دانشآموزان دبیرستانی استان فارس تشکیل میدهد. نمونهی پژوهش شامل 1833 دانشآموز دبیرستانی (1007 دختر و 826 پسر) از بین مناطق مختلف استان فارس است که به شیوهی نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شد و پرسش
نامهی خودکارآمدی شغلی را تکمیل کردند. پایایی و روایی ابزار با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ و روایی ملاکی بررسی شد و به منظور تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یک سویه استفاده گردید.نتایج: نتایج نشان داد که دختران و پسران در خودکارآمدی تحصیلی مشاغل مردانه تفاوت معنیداری ندارند(05/0<P)، اما در مورد باور خودکارآمدی انجام وظایف شغلهای مردانه تفاوت معنیداری به نفع پسران وجود دارد.(03/0= P). برعکس، دختران دارای میانگین بالاتری در خودکارآمدی تحصیلی مشاغل زنانه (0001/0=P) و نیز خودکارآمدی انجام وظایف شغلی زنانه
( 0001/0=P) هستند.نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر لزوم فراهم سازی فرصتهای شغلی برای دختران و ارایهی راه کارهایی به منظور افزایش خودکارآمدی شغلی آنان را نشان می دهند.
"
تفکر خلاق و باروری آن در سازمانهای آموزشی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی مفاهیم تفکر خلاق و توصیف وضعیت آن در سازمانهای آموزشی‘مخصوصاً مدارس که ممکن است منجر به خلاقیت بیشتر شود‘تدوین یافته است .پس از ارائه تعاریف تفکر خلاق‘ویژگی های تفکر خلاق مورد بررسی قرار گرفته ودرنهایت تفاوت های بین تفکر خلاق و تفکر عادی معرفی شده است . ضمن آن که فرآیند یا مراحل شکل گیری تفکر خلاق مورد توجه قرار گرفته است ‘وضعیت مدارس در رابطه با تفکر خلاق با تکیه بر پژوهش های انجام شده نیز مورد مطالعه قرار گرفته است و به موانع آن در مدارس جامعه ما اشاره شده است . در انتهای مقاله‘راه کارهای به وجودآمدن تفکر خلاق در مدارس پیشنهاد شده است.
اثر مسدودکننده های کانال های پتاسیم و کلسیم و باکلوفن بر اثر بخشی داروهای ضد افسردگی در مدل آزمون شنای اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به دخالت کانال های پتاسیم و کلسیم و همچنین گیرنده GABAB در بروز علایم افسردگی، در این مطالعه اثر گلیبن کلامید (مسدودکننده کانال پتاسیم)، آملودیپین (مسدود کننده کانال کلسیم) و باکلوفن (آگونیست گیرنده GABAB) بر اثر ضد افسردگی دو داروی آمی تریپتیلین و فلوکستین در آزمون شنای اجباری به عنوان مدل افسردگی مورد مطالعه قرار گرفت.
روش: این مطالعه از نوع تجربی بود و آزمون شنای اجباری به عنوان مدل افسردگی به کار رفت، به این ترتیب که مدت زمان بی حرکتی به عنوان معیار افسردگی حیوان در نظر گرفته شد. اثر داروهای گلیبن کلامید، آملودیپین، باکلوفن و نیز دو داروی آمی تریپتیلین و فلوکستین به تنهایی در آزمون شنای اجباری سنجیده شد. سپس اثر داروهای گلیبن کلامید، آملودیپین و باکلوفن بر اثر ضد افسردگی دو داروی آمی تریپتیلین و فلوکستین بررسی گردید.
یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که دو داروی گلیبن کلامید و آملودیپین بر مدت زمان بی حرکتی حیوانات در آزمون شنای اجباری تاثیری ندارد و اثر ضد افسردگی آمی تریپتیلین و فلوکستین نیز تحت تاثیر آنها قرار نمی گیرد. در بخش دوم آزمایش ها، تجویز مقادیر زیاد باکلوفن موجب افزایش مدت زمان بی حرکتی گردید، در حالی که مقادیر کم آن تاثیر قابل توجهی نداشت. تجویز مقادیر مختلف باکلوفن همراه با آمی تریپتیلین، موجب افزایش اثر ضد افسردگی آمی تریپتیلین گردید، در حالی که تجویز همزمان با کلوفن و فلوکستین اثر ضد افسردگی فلوکستین را کاهش داد.
نتیجه گیری: گیرنده های GABAB بر آثار ضد افسردگی داروهای فلوکستین و آمی تریپتیلین تاثیر دوگانه ای دارند.
اثربخشی آموزش مهارتهای کنترل خشم بر سازگاری فردی ـ اجتماعی دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ماهشهر
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای کنترل خشم بر سازگاری فردی ـ اجتماعی دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ماهشهر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ماهشهر در سال تحصیلی ۸۷ ـ ۸۶ بودند. نمونه این پژوهش را ۵۰ نفر از این دانشآموزان تشکیل میدادند که از بین جامعه مورد نظر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند (گروه آزمایش ۲۵ نفر و گروه گواه ۲۵ نفر). پژوهش به روش تحقیق آزمایشی انجام شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سازگاری فردی ـ اجتماعی کالیفرنیا بود. پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایش و گواه، ابتدا بر روی هر دو گروه پیشآزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی (آموزش مهارتهای کنترل خشم)، در ۸ جلسه ۵/۱ ساعته ارائه گردید و پس از اتمام برنامه آموزش، پسآزمون روی هر دو گروه اجرا شد. سپس دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که آموزش مهارتهای کنترل خشم موجب افزایش سازگاری فردی ـ اجتماعی دانشآموزان دختر گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است. سطح معناداری در این پژوهش۰۰۱/۰P< است.
ارزیابی توانمندی شغلی دانش آموختگان رشته های فنی - حرفه ای ( شاغل در شرکت ایران خودرو از دیدگاه مدیران واحدهای تولیدی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یکی از راهبردهای اساسی تغییر در نظام های آموزشی افزایش توانمندی شغلی دانش آموختگان، با توجه به نیازهای جامعه، بازار کار و اشتغال است که با کنترل خروجی های سازمان های آموزشی به سامان می رسد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی توانمندی شغلی دانش آموختگان برخی رشته های فنی– حرفه ای شاغل در شرکت ایران خودرو از دیدگاه مدیران واحد های تولیدی است. نمونه های مورد بررسی دانش آموختگان رشته های ساخت و تولید، مکانیک خودرو و الکترونیک هنرستان های فنی– حرفه ای هستند که در سال 1383 جذب شرکت ایران خودرو شده اند. نمونه های مورد بررسی 200 نفر بوده که با روش سرشماری انتخاب شده اند ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه توانمندی شغلی بوده است.
یافته های پژوهش نشان داده اند که از دیگاه مدیران واحدهای تولیدی شرکت ایران خودرو، دانش آموختگان رشته های ساخت و تولید، مکانیک خودرو و الکترونیک به میزان مطلوبی از مهارت های ارتباطی، کارگروهی، تعهد و مسوولیت پذیری برخوردارند. همچنین آنان از خلاقیت، توانایی حل مساله، دانش تخصصی و مهارت های فنی و عملی نسبتا مطلوب برخوردارند. در مجموع، از دیدگاه مدیران واحدهای تولیدی شرکت ایران خودرو، میزان توانمندی شغلی دانش آموختگان این رشته ها نسبتا مطلوب است. همچنین یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد که دانش آموختگان رشته های الکترونیک نسبت به دانش آموختگان رشته ساخت، تولید متعهدتر و مسوولیت پذیرترند. در سایر موارد تفاوت معنادار میان دانش آموختگان سه رشته مذکور وجود ندارد
"
بررسی نقش خودکارآمدی حافظه بر عملکرد حافظه رویدادی و معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، نقش خودکارآمدی حافظه در عملکرد حافظه رویدادی و معنایی دانشجویان دختر و پسر بررسی شده است. بدین منظور، از بین شش گروه روان شناسی، تکنولوژی آموزشی، برنامه ریزی درسی و آموزشی، راهنمایی و مشاوره، بنیادهای آموزش و پرورش، و گروه مدیریت آموزشی، نمونه ای شامل 16 دختر و 16 پسر دانشجوی مقطع کارشناسی از دانشکده روان شناسی دانشگاه تربیت معلم به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از دو آزمون یادآوری کلمات پربسامد و کم بسامد، و تصاویر مشهور و غیرمشهور برای حافظه رویدادی؛ و از دو آزمون مقوله های طبقاتی و سیالی واژگان برای حافظه معنایی استفاده شد. طرح عاملی 2×2 استفاده شد (دو جنس و دو سطح کارآمدی) و نتایج تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت حافظه رویدادی در دانشجویان دارای سطح خودکارآمدی زیاد و کم حافظه، معنادار است. به عبارت دیگر، سطح بالاتر خودکارآمدی حافظه به عملکرد بهتر حافظه رویدادی منجر می شود. در حافظه معنایی دانشجویان دارای سطح خودکارآمدی زیاد و کم حافظه، تفاوت معنادار مشاهده نشد. کنش متقابل عوامل جنسیت و سطح خودکارآمدی حافظه بر عملکرد حافظه رویدادی و معنایی اثر معناداری نداشت.
رضایت مندی از زندگی و بهداشت روان در خانواده بیماران افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مطالعات مربوط به عواقب مراقبت از بیماران روانپزشکی بیشتر به اسکیزوفرنی محدود بوده است. بر اساس شواهد، زندگیکردن با بیمار افسرده نیز میتواند مشکلات روانپزشکی در افراد مراقب ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان سلامت روان و رضایتمندی از زندگی در مراقبان افراد افسرده و اعضای خانوادههای غیرافسرده انجام شد.
روش: این مطالعه ؟؟ مقطعی در سال 1386 روی 70 فرد از مراقبان بیماران افسرده و 70 فرد از خانوادههای بدون بیمار افسرده انجام شد. مراقبان بیماران افسرده با نمونهگیری تصادفی ساده از بین مراجعهکنندگان مراکز اعصاب و روان بیمارستانهای حافظ و ابنسینای شهر شیراز و گروه کنترل از بین کارکنان و دانشجویان بیمارستانهای فوقالذکر انتخاب شدند. دادهها با مقیاس رضایتمندی ادواری از زندگی و پرسشنامه سلامت عمومی که روایی و پایایی هردو مورد تایید بود، جمعآوری و با آزمونهای همبستگی پیرسون، T وابسته و تحلیل واریانس طرحهای تکراری با تصحیح بنفرونی با استفاده از نرمافزار SPSS 10 تحلیل شد.
یافتهها: همبستگی معنیداری بین میزان رضایتمندی از زندگی و سلامت روان خانوادههای افسرده و غیرافسرده وجود داشت. خانوادههای افراد افسرده رضایتمندی بیشتری از زندگی گزارش کردند. تفاوت معنیداری بین سلامت عمومی در دو گروه وجود نداشت. مراقبان افراد افسرده علایم افسردگی بیشتری نشان دادند. بیشترین رضایتمندی مربوط به آینده و کمترین مقدار مربوط به گذشته بود.
نتیجهگیری: مراقبت از فرد افسرده میتواند باعث افزایش رضایتمندی از زندگی شود، ضمن آن که علایم افسردگی را درمیان مراقبان افزایش میدهد. مراقبت از بیمار افسرده دارای جنبههای مثبت و منفی است و بهطور همزمان طاقتفرسا و رضایتبخش است.
تاثیر فعالیت بدنی بیشینه و جنس بر میزان ترشح هورمون رشد (GH) در نوجوانان دختر و پسر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیقات متعددی ارتباط خطی بین ورزش و رهایی هورمون رشد (GH) نشان داده شده است. سطح آمادگی بدنی، سن و جنس، از عوامل اثرگذار بر ترشح این هورمون هستند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعة پاسخ هورمون رشد (GH) به 20 دقیقه فعالیت بیشینة فزاینده (با شدتVO2Peak 65%) در نوجوانان دختر و پسر فعال بود. به این منظور 15 آزمودنی با دامنة سنی 15-11 سال شامل 8 آزمودنی دختر فعال با میانگین سن 5/0± 13 سال، قد 73/3±25/153 سانتیمتر، وزن 10/5±43 کیلوگرم و شاخص توده بدن (BMI30/18 (کیلوگرم بر مترمربع) و 7 آزمودنی پسر فعال با میانگین سن 5/0±14 سال، قد 07/6±86/166 سانتیمتر، وزن 61/5±86/52 کیلوگرم و شاخص تودة بدنی (BMI 86/18 (کیلوگرم بر مترمربع)، در آزمون ورزشی فزاینده بر روی تردمیل (آزمون ورزشی بالک اصلاح شده) شرکت کردند. نمونه های خونی برای تعیین تغییرات غلظت GH قبل و بلافاصله بعد از اتمام فعالیت از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. تحلیل داده ها با روش آماری T همبسته و مستقل، نشان داد که بعد از فعالیت بیشینه، غلظت GH به طور معناداری در هر دو گروه افزایش داشت (05/0 P<). بین غلظت GH قبل از فعالیت در هر دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد ((99/1 و 12/1 (نانوگرم بر میلی لیتر)). اما بعد از فعالیت، غلظت GH در نوجوانان دختر در مقایسه با نوجوانان پسر افزایش معناداری را نشان داد ((39/12 و 23/4 (نانوگرم بر میلی لیتر)). همچنین بر اساس نتایج ضریب همبستگی پیرسون، بین BMI و غلظت GH در نوجوانان دختر و پسر قبل از یک جلسه تمرین بیشینه، رابطة معناداری به دست نیامد (05/0 P>). نتایج تحقیق نشان داد که فعالیت بدنی بیشینه به طور معناداری هورمون رشد را افزایش می دهد و در نوجوانان دختر این افزایش بارزتر بود.
اثربخشی آموزش جرات¬ورزی و ایمن¬سازی در مقابل تنیدگی بر احساس غربت دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهـش حاضر به بررسی اثربخـشی روش آمـوزش جراتورزی و ایمنسازی در مقابل تنیدگی بر احساس غربت دانشجویان دختر، با توجه به ویژگی شخصیت و سبک دلبستگی آنان پرداخته است.
روش: 249 دانشجوی دختر سال اول مراکز تربیت معلم، با محدوده سنی 17 تا 35 سال، از طریق پرسشنامههای احساس غربت، سبک دلبستگی و ویژگیهای شخصیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. 90 دانشجو بر اساس اکتساب نمره بالاتر از میانگین (1 واحد انحراف معیار بالاتر) و 30 نفر بر اساس اکتساب نمره پایینتر از میانگین (1 واحد انحراف معیار پایینتر) در پرسشنامه ""احساس غربت"" انتخاب شدند. سپس گروه نمونه (کسانی که نمره احساس غربت آنان 1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود)، بهطور تصادفی به 3 گروه دستهبندی شده و در دو گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت شیوههای آموزشی قرار گرفتند. پس از آموزش، احساس غربت 3 گروه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج آزمون t نشان داد که شیوههای آموزشی بهکاررفته در تغییر احساس غربت دانشجویان موثر بوده است. احساس غربت با ویژگیهای نوروزگرایی بالا و برونگرایی پایین تعیین گردید. میان سبک دلبستگی و احساس غربت تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: برنامههای آموزش جراتورزی و ایمنسازی در کاهش احساس غربت و استرس ناشی از حادثه انتقال موثر است. "
روش درمانی عفو و گذشت با تأکید بر دیدگاه اسلامی: بررسی موردی
حوزههای تخصصی:
بررسی همه گیرشناسی ناتوانی یادگیری املاء در دانش آموزان دختر و پسر دوره ابتدائی شهر اهواز و اثر درمان چند حسی در کاهش ناتوانی یادگیری املاء در آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناتوانی یادگیری نوشتن یکی از اختلالات یادگیری بخصوص است که به درک با استفاده از زبان نوشتاری مربوط می شود. برای تشخیص این اختلال باید مهارتهای نوشتن کودک به طور قابل توجهی زیر سن تقویمی، هوش و عملکرد تحصیلی وی باشد. این اصطلاح اصولا افرادی را که به واسطه معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شده اند، شامل نمی شود. این پژوهش با هدف بررسی همه گیرشناسی ناتوانی یادگیری املاء در بین دانش آموزان دوره ابتدائی و بررسی تاثیر روش ترمیمی چند حسی در کاهش این ناتوانی انجام پذیرفته است. در این پژوهش روش آزمایشی میدانی به کار رفته است که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروههای آزمایشی، گواه و گواه بهنجار استفاده شده است. نمونه مربوط به همه گیرشناسی 160 کلاس (شامل 4000 دانش آموز پسر و دختر) دبستانهای اهواز بود که به صورت نمونه گیری مرحله ای انتخاب شدند. همچنین 180 دانش آموز به طور تصادفی ساده برای آزمون فرضیه ها گزینش شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمونهای تشخیصی اختلال املاء، ماتریسهای پیشرونده ریون، آزمون املاء و بررسی پرونده تحصیلی دانش آموز استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که میزان همه گیرشناسی ناتوانی یادگیری املاء 7 درصد است. میزان همه گیرشناسی ناتوانی یادگیری املاء در دانش آموزان پسر نسبت به دختر (7.6 درصد در مقابل 6.4 درصد) بیشتر است. نتایج حاصل از اجرای آزمایش روش ترمیمی چند حسی نشان داد که استفاده از این روش به صورت معنی داری باعث کاهش اختلال املاء می گردد و پس از یک ماه پیگیری نتایج حاصل از مداخله نسبتاً پایدار بودند.
تأثیرآموزش گروهی والدین کودکان 4 تا 10 ساله مبتلا به اختلال نقصان توجه – بیش فعالی بر اختلالات رفتاری فرزندانشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف :اختلال نقص توجه – بیش فعالی شایعترین اختلال عصبی رفتاری دوران کودکی می باشد که برای بهبود تعاملات اجتماعی و عاطفی ایشان به مداخلات روانی اجتماعی نیاز است و یکی از تأثیرگذارترین این برنامه ها آموزش گروهی والدین می باشد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر برنامه آموزش گروهی والدین بر میزان اختلالات رفتاری کودکان دچار نقص توجه- بیشفعالی می باشد. روش بررسی : در این مطالعه شبه تجربی 54 کودک 4 تا 10 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه- بیشفعالی، از بین مراجعهکنندگان به 7 مرکز کاردرمانی سطح شهر تهران بهروش ساده و در دسترس انتخاب و به طور تصادفیتعادلی به دو گروه شاهد و مداخله اختصاص یافتند. علاوه بر برنامه های کاردرمانی و دارودرمانی مشترک در هر دو گروه، به مادران کودکان گروه مداخله، به مدت 8 جلسه دو ساعته و بهصورت هفتگی برنامه آموزش گروهی والدین طبق دستورالعمل فرزندپروری مثبت ساندرز (2005) ارائه شد. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه 48 سئوالی مقیاس ردهبندی والدین کانرز بود. دادههای حاصل به وسیله آزمون های آماری مجذور خی، تی زوجی، تی مستقل و آنالیز کوواریانس تحلیل شد. یافته ها : علی رغم بهبود معنادار هر دو گروه در ارزیابی درونگروهی قبل و بعد، میزان کاهش نمرات خرده مقیاس های رفتاری سلوک (00۱/0>P)، اضطراب (00۱/0>P)، شاخص بیش فعالی (016/0 =P) و نمره کل پرسشنامه (00۱/0>P) در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد معنادار بود. در حالی که در خرده مقیاس های یادگیری(052/0 =P)، تکانشی بیش فعالی (267/0 =P) و مشکلات روانتنی(526/0=P) تغییر معناداری ایجاد نشد. نتیجه گیری : آموزش گروهی والدین کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی در کاهش میزان اختلالات رفتاری و اضطرابی ایشان تأثیر گذار است و این مداخله می تواند در کنار برنامه های دارودرمانی و کاردرمانی سودمند واقع شود.
بررسی رابطه تصویر سازمان، تصویر نام تجاری، کیفیت خدمات و رضایت مشتریان با وفاداری مشتریان صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه تصویر سازمان و نام تجاری، کیفیت خدمات و رضایت با وفاداری مشتریان صنعت بانکداری شهرستان میبد در استان یزد بود. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان بانک های شهرستان میبد در بهمن ماه سال 1390 بود که از طریق نمونه گیری زمانی، نمونه ای به تعداد 180 نفر انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های: وفاداری مشتریان، تصویر سازمان و تصویر نام تجاری، رضایت و کیفیت خدمات بود و به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss-16 استفاده شد. نتایج همبستگی ها با تایید فرضیه های پژوهش نشان دادند تصویر سازمان، تصویر نام تجاری، رضایت و کیفیت خدمات با وفاداری مشتریان رابطه مثبت دارند (p≤0/008). همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، رضایت بیشترین قدرت پیش بینی وفاداری را دارد و با اضافه شدن تصویر سازمان و کیفیت خدمات قدرت پیش بینی به طور معنی داری افزایش می یابد (01/.P<). به خاطر نداشتن قدرت پیش بینی، متغیرهای تصویر نام تجاری، سن و سابقه مراجعه از معادله حذف شدند. با توجه به یافته ها، پیشنهادهایی به پژوهشگران آتی و برنامه ریزان و مدیران ارائه گردیده است.
پیش درآمدی بر نظریه«روان شناسی و تعلیم و تربیت فطرت گرا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سردمداران نهضت انسان گرایی یا نیروی سوم به ویژه آبراهام مزلو، دیدگاه های نیروهای اول و دوم یعنی مکاتب رفتارگرایی و روان تحلیل گری را مردود دانسته و نسبتا با دید خوشبینانه ای به انسان نگریستند و به رشد و کمال شخصیت و پرورش و گسترش استعدادهای نهان آدمی توجه نمودند. مزلو پدر معنوی این نهضت، امیدوار بود با توجه به باب تازه ای که در مطالعات روانشناسی باز شده است، در آینده ای نه چندان دور بتوان از روانشناسی متعالی یا فراشخصی سخن به میان راند. مقاله حاضر که بر اساس روش تحقیق بنیادی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، تحلیلی و مروری انجام شده است؛ به اولین سوال اساسی این پژوهش که آیا روانشناسی انسان گرای قرن بیستم با رهبری مزلو توانسته است پاسخگوی مسائل و مشکلات روانشناسی و تعلیم و تربیت نسل امروز و فردا باشد، پاسخ منفی داده است. زیرا براین باور است که مبنای تفکرات سردمداران این مکتب، صرفا اندیشه های اومانیسمی بوده که فرد را فاقد هویت پیشین و صرفا ساخته و پرداخته عوامل خارجی دانسته و توانایی های بالقوه فطری و آرمانی انسان، نادیده انگاشته شده است. در پاسخ به سوال دوم پژوهش که آیا می توان نظام روانشناسی و تعلیم و تربیتی بنیان نهاد که فرافرهنگی بوده و پاسخگوی مشکلات و مسائل روانشناختی و تعلیم و تربیتی عموم انسان ها باشد؛ ضمن مثبت بودن پاسخ، نظریه روانشناسی و تعلیم و تربیت فطرت گرا مطرح شده است که با ترسیم نموداری از مراتب رشد درجات انسانی، به سوال سوم هم که آیا می توان نموداری ترسیم کرد که در صورت تبعیت از فطرت، مراتب رشد انسانی را توصیف نماید؛ پاسخ مثبت داده شده است. نگارنده بر این باور است که با تصحیح و تکمیل نظریات انسانگرایان/ وجودگرایان و البته با زاویه افق دیگری، می توان به انسان از زاویه دیگر و با نگاه تازه ای نظرکرد. لذا با الهام از آموزهای اسلامی و به ویژه نظریات حکما و بزرگان مسلمانی چون مولوی، طرح کلی روانشناسی و تعلیم و تربیت فطرت گرا، به عنوان پیش درآمدی بر نظریه ای جدید مطرح شده که فرازمانی و فرامکانی بوده و پاسخ گوی نیازهای بشری است و آرزوی مزلو را که امیدوار بود نوعی روانشناسی از روی دلسوزی و محبت نسبت به فطرت انسان تدوین شود که اعماق و منتهای درجات فطرت آدمی در برگیرد را برآورده می کند و براین باور است که با به کار بستن این نظریه، نه تنها می توان به سلامت روانی و شخصیت سالم دست یافت؛ بلکه امکان رشد و کمال نهایی انسان تا صعود به قله ی انسان کامل میسر و مقدور خواهد بود.
ساختار عاملی، پایایی و روایی مقیاس نگرش سنج دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: هدف از انجام این مطالعه تعیین ساختار عاملی، روایی سازه و پایایی مقیاس نگرش سنج دینی و تغییر و تعدیل آن به منظور آماده سازی جهت کاربرد در پژوهش های بالینی بود. روش کار: 80 بیمار سرپایی مراجعه کننده به درمانگاه های روان پزشکی نور و نواب صفوی اصفهان، به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه کنترل، شامل80 نفر غیر بیمار بودکه با گروه بیماران از نظر سن، جنس و میزان تحصیلات همتا شده بودند. هر دو گروه توسط مقیاس نگرش سنج دینی 40 سئوالی (خدایاری فرد و همکاران) مقیاس نگرش های ناکارآمد (DAS)، پرسش نامه ی سلامت عمومی(28GHQ-) ارزیابی شدند. داده های مربوط به این مطالعه تحت برنامه SPSS با استفاده از روش های تحلیل عوامل وتعیین پایایی، تجزیه و تحلیل گردیدند.نتایج: با روش تحلیل عوامل مولفه های اساسی، 4 عامل از مقیاس نگرش سنج دینی استخراج شد. این عوامل نسبتا مستقل بودند. همبستگی درونی سئوال ها با یکدیگر و با نمره کل محاسبه شد. براساس داده های مذکور، سئوال های ضعیف حذف شدند و نهایتا نسخه 25 سئوالی تهیه و مجددا ارزیابی شد. آلفای کرونباخ مقیاس 954/0 و ضریب اسپیرمن- براون 948/ 0 به دست آمد. آلفای کرونباخ سئوال های مقیاس تجدید نظر شده نسبت به نسخه ی اصلی، افزایش قابل توجهی را نشان داد. روایی سازه از طریق همبستگی نمرات مقیاس تجدید نظر شده ی نگرش سنج مذهبی و مقیاس سلامت عمومی در بین بیماران مبتلا به اختلالات خلقی و وسواسی اجباری وهم چنین همبستگی بین عوامل و آیتم ها تعیین گردید. بحث: با توجه به محدودیت های جسمانی و روان شناختی بیماران که موجب می شود آن ها نتوانند به پرسش نامه های طولانی با دقت پاسخ دهند، نسخه 25 سئوالی نگرش سنج دینی روایی بیشتری داشته، شاخص های روان سنجی آن در حد بالایی بوده و می تواند به عنوان یک شاخص معتبر برای تعیین نگرش دینی بیماران و جمعیت عادی مورد استفاده قرار گیرد.
"
رابطه بین چشم انداز زمان با جهت گیری هدف، تعلل تحصیلی و پیشرفت تحصیلیِ دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چشم انداز زمان چگونگی ادراک یا ارزیابی شخص از گذشته، حال و آینده را مشخص می کند. چشم انداز زمان، ساختار شناختی ناهشیاری دارد که فرد در هنگام تصمیم گیری درباره اعمال و اهداف کوتاه مدت یا بلندمدت به کار می برد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای جهت گیری هدف در رابطه بین چشم انداز زمان، پیشرفت تحصیلی و تعلل تحصیلی دانشجویان بود. روش: به این منظور 424 نفر (223 زن، 201 مرد) از دانشجویان دانشکده های مختلف (ادبیات، مهندسی، علوم پایه) دانشگاه خلیج فارس بوشهر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس چشم انداز زمان زیمباردو (ZTPI، فرم 56 سؤالی)، مقیاس آینده متعالی (TFTPS)، مقیاس جهت گیری هدف 2×3 (3 × 2 AGQ-S) و پرسش نامه تعلل ورزی تحصیلی (TPS) پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مستقیم بین چشم انداز زمان و جهت گیری هدف معنی داری بود؛ و رابطه ی بین چشم انداز زمان و تعلل تحصیلی معنادار بود. رابطه ی غیرمستقیم جهت گیری هدف و تعلل تحصیلی با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. همچنین رابطه ی غیرمستقیم چشم انداز زمان از طریق جهت گیری هدف با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. به علاوه رابطه ی غیرمستقیم چشم انداز زمان از طریق تعلل تحصیلی با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. نتایج مدل معادلات ساختاری حکایت از برازندگی مدل مفروض تحقیق داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که جهت گیری هدف نقش واسطه ای مهمی در رابطه ی بین چشم انداز زمان، پیشرفت تحصیلی و تعلل تحصیلی ایفا می کند. بر این اساس با در نظر گرفتن نقش چشم انداز زمان، افزایش آگاهی نسبت جهت گیری هدف و تعلل تحصیلی می توان پیشرفت تحصیلی دانشجویان را بهبود بخشید.