فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در کاهش مشکلات رفتاری نوجوان دارای پدر مبتلا به سوء مصرف مواد انجام شده است. روش پژوهش حاضر در چارچوب طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه منفرد اجرا شد. آزمودنی یک نوجوان پسر 13 ساله، دانش آموز کلاس هشتم و تنها فرزند خانواده بود و پدر مبتلا به سوءمصرف مواد بود، بنابراین مداخله خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری در 13 جلسه و هر هفته در یک جلسه برای آزمودنی و خانواده اش برگزار شد. به منظور ارزیابی مشکلات رفتاری، علاوه بر مصاحبه بالینی از نوجوان و گزارش های معلمان و معاونین آموزشگاه، از آزمون خود گزارش دهی (YSR) مبتنی بر نظام سنجش آخنباخ (ASEBA) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از نمودار خط پایه، درمان و پیگیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رویکرد درمانی مورد نظر توانسته است تغییرات معنادار و قابل توجهی در مشکلات درونی سازی و برونی سازی آزمودنی ایجاد کرده و نمودار خط پایه نشان داد که مشکلات درونی سازی و برونی سازی بعد از فرآیند درمان در آزمودنی کاهش یافته است. اثربخشی مداخله نشان داد طرح-های درمانی مبتنی بر خانواده در بهبود مشکلات رفتاری نوجوانان در معرض خطر تأثیر داشته و رویکرد خانواده درمانی مبتنی بر فنون شناختی رفتاری به عنوان یک طرح درمانی کارآمد می تواند برای کمک به خانواده های مبتلا به سوءمصرف مواد دارای نوجوان به کار گرفته شود.
تاثیر فیلم های کمدی در کاهش افسردگی بیماران اسکیزوفرنیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: این بررسی به منظور تاثیر فیلم توام با طنز در کاهش افسردگی بیماران اسکیزوفرنیک بستری در بخشهای توانبخشی درازمدت انجام گرفته است.
مواد و روش تحقیق : 50 نفر از بیماران اسکیزوفرنیک بلوک های 5 و 6 بیمارستان روانپزشکی رازی به روش نمونه گیری آسان انتخاب و به دو گروه 25 نفری مرکب از گروه تجربی و گروه گواه تقسیم شدند. در ابتدا میزان افسردگی آنها از طریق آزمون افسردگی بک اندازه گیری شد. سپس یک روز در میان، روزی 30 دقیقه به مدت دو هفته برای گروه تجربی بخشهایی از فیلم های کمدی صامت چارلی چاپلین و روآن اتکینسون (مستربین) به نمایش گذاشته شد. برای گروه گواه نیز به همان نسبت بخشهایی از یک فیلم مستند در مورد پیدایش کره زمین پخش شد. در پایان هفته دوم، میزان افسردگی هر دو گروه به وسیله آزمون بک مجددا اندازه گیری شد.
یافته ها: جهت بررسی معنی دار بودن تفاوت میان افسردگی گروه تجربی پیش از مداخله و پس از آن و نیز بررسی گروه گواه، به همین ترتیب از آزمون رتبه علامت دار ویل کاکسون برای نمونه های زوجی استفاده شد. برای توصیف داده ها، جدول فراوانی و ترسیم نمودارها نیز نرم افزار SPSS و Excel مورد استفاده قرار گرفت. طبق این بررسی میان نمره های افسردگی گروه تجربی پیش از مداخله و پس از آن تا میزان 95% اطمینان، تفاوت معنی دار وجود دارد. ولی میان نمره های افسردگی گروه گواه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
بحث و نتیجه گیری: فیلم های کمدی سبب کاهش معنی دار از نظر آماری در افسردگی بیماران اسکیزوفرنیک با اقامت طولانی در بیمارستان روانی می شوند.
"
مشاوره سوگ و داغداری
حوزه های تخصصی:
رابطه بین اعتماد معلمان به مدیر و سازمان با ادراک آنها از عدالت توزیعی ، رویه ای و تعاملی در شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط بین اعتماد معلمان به مدیر و سازمان با ادراک آنان از ابعاد عدالت سازمانی در آموزش و پرورش شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمد. در راستای دستیابی به هدف پژوهش، از بین کلیه معلمان آموزش و پرورش شهر اصفهان 361 نفر (127 مرد و 234 زن) به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین نواحی پنجگانه انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش شامل 2 پرسشنامه برای سنجش اعتماد به سازمان و اعتماد به مدیر و 3 پرسشنامه برای اندازه گیری ابعاد عدالت سازمانی ادراک شده (عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی) بوده است. داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی کنونیکال و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی روابط همبستگی کنونیکال اعتماد به مدیر و سازمان با ابعاد عدالت سازمانی ادراک شده معلمان نشان داد که رابطه با اولین زوج همبستگی بین اعتماد به سازمان با ابعاد عدالت سازمانی مثبت و معنادار بوده و با دومین زوج همبستگی بین اعتماد به مدیر با ابعاد عدالت سازمانی رابطه نداشته است. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که از بین کلیه ابعاد عدالت سازمانی تنها عدالت تعاملی برای اعتماد به سازمان دارای توان پیش بینی بوده است.
رابطهی الگوی صفات شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان 15-5 سالهی مبتلا به اختلالهای رفتاری با نوع اختلال آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین میانگین ابعاد مختلف صفات شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان 15-5 سالهی مبتلا به اختلالهای رفتاری و ارتباط آن با نوع اختلال رفتاری کودک انجام شد .
روشکار: مطالعهی حاضر، توصیفیتحلیلی و جامعهی پژوهشی آن از بین مراجعان مراکز درمانی خصوصی و دولتی سرپایی شهر اصفهان در سال 88-1387 به روش آسان انتخاب شد. تعداد نمونهها 200 نفر و در دامنهی سنی 15-5 سال بودند و تشخیص بالینی برای آنها توسط روانپزشک گذاشته شده بود. دادهها از طریق فرم بلند پرسشنامهی شخصیتی نئو جمعآوری و سپس با آزمونهای آماری t مستقل و ANCOVA و ANOVAمورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: صفتهای پرخاشگری والدین با اختلالهای اضطرابی و خلقی، افسردگی با اختلال نقصتوجهبیشفعالی و اعمال با اختلالهای اضطرابی و تخیل و احساسات و نمرهی کل پرسشنامه با اختلالهای رفتار آشفته و نوعدوستی با اختلالهای خلقی و تواضع با اختلالهای اضطرابی، اعتماد و نمرهی کل با اختلال نقصتوجه بیشفعالی و هیجانهای مثبت والدین با اختلالهای رفتار آشفته و تلاش برای موفقیت، خویشتنداری، احتیاط در تصمیمگیری و نمرهی کل با اختلالهای اضطرابی، تلاش برای موفقیت والدین با اختلالهای رفتار آشفته و وظیفهشناسی والدین با اختلال نقصتوجه بیشفعالی و خویشتنداری والدین با اختلالهای دفعی و نظموترتیب و احتیاط در تصمیمگیری والدین با اختلالهای خلقی در کودکان رابطهی معنیداری داشت (05/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به رابطهی متقابل آسیبشناسی روانی مبتنی بر مزاج والدین با خلقوخو و رفتار کودک باید به چیزی بیش از یک رابطهی خطی بین متغیرها توجه داشت.
مقایسه اثر بخشی دو شیوه روان درمانی گروهی با روش های تحلیل روانی و شناختی بر روی ناسازگاری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به مقایسه اثر بخشی دو شیوه روان درمانی گروهی با روش های روان تحلیلی و شناختی بر روی ناسازگاری زوجین پرداخته شده، فرضیه های این تحقیق در جستجوی این مساله بود که بین اثربخشی دو شیوه روان درمانی گروهی به شیوه های روان تحلیلی و شناختی بر افزایش سطح سازگاری، ابراز محبت، توافق و هم رایی، همبستگی و رضایت زوجین تفاوت معنا داری وجود دارد. برای آزمودن فرضیه های مذکور طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل در نظر گرفته شد. آزمودنی های این پژوهش شامل 24 زوج ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران بودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش تست سازگاری زوجین D.A.S بود که زن و شوهرانی که توسط این تست ناسازگار تشخیص داده شده اند به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی روان تحلیلی و شناختی و گروه کنترل جایگزین شدند. پس از تعیین گروه ها هر دو گروه آزمایشی به مدت بیست جلسه تحت مشاوره گروهی به روش های روان تحلیلی و شناختی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. نتایج تحقیق نشان داد که بین گروه های آزمایشی روان تحلیلی و شناختی با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. لیکن بین گروه های آزمایشی روان تحلیلی و شناختی تفاوت معناداری وجود نداشت.
بررسی و مقایسه شیوه ها و سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه الزهراء ( راهکاری به منظور شناسایی مسیر حرفه ای )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه شیوه ها و سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه الزهراء انجام شد. از بین دانشکده های دانشگاه الزهرا، دانشکده های هنر، فنی، علوم پایه و روانشناسی به صورت تصادفی انتخاب شد و 312 نفر از دانشجویان این دانشکده ها به روش نمونه گیری خوشه ای - تصادفی، به عنوان گروه آزمون انتخاب شدند. برای اندازگیری متغیرهای پژوهش(شیوه ها و سبک های یادگیری) از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب استفاده شد. یافته ها نشان داد که دانشجویان دانشکده های مختلف از شیوه ها و سبک های یادگیری متفاوتی استفاده می کنند. دانشجویان دانشکده هنر بیشتر از شیوه تجربه عینی و سبک های واگرا - انطباق یابنده، دانشجویان دانشکده فنی از شیوه های مشاهده تاملی و مفهوم سازی انتزاعی و سبک جذب کننده، دانشجویان دانشکده روانشناسی از شیوه های آزمایشگری فعال، مفهوم سازی انتزاعی و سبک همگرا و دانشجویان دانشکده علوم پایه نیز از شیوه مفهوم سازی انتزاعی و سبک همگرا استفاده می کنند.
در این پژوهش، به منظور کارآمدی و رضایت تحصیلی- شغلی دانشجویان، پیشنهاد شده است سبک ها و شیوه های خاص یادگیری آنها در دوران قبل از دانشگاه بررسی شود و براساس آن و با توجه به علایق دانش آموزان، رشته تحصیلی مناسب آنها انتخاب شود، همچنین می توان شیوه ها و سبک های مناسب رشته مورد دلخواه دانش آموزان را به آنها آموزش داد تا در تحصیل رشته موردنظر موفق باشند.
"
اثربخشی روش درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی بر درمان بیماران وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی بر درمان اختلالات مصرف مواد افیونی بود. در یک طرح آزمایشی صدوبیست بیمار مرد با تشخیص وابستگی به مواد افیونی (بر پایه معیارهای (DSM-IV-TR) که برای درمان نگهدارنده با متادون مراجعه کرده بودند به صورت تصادفی به تساوی در سه گروه آزمایشی و یک گروه گواه در هر گروه 30 نفر اختصاص داده شدند: 1) گروه درمان با روش فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی همراه با متادون (2 گروه درمان با روش فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی همراه با آموزش حمایت خانواده و متادون؛ (3 گروه درمان با روش شناختی - رفتاری همراه با متادون؛ و (4 گروه درمان با متادون. گروه های آزمایشی اول و دوم هشت جلسه و گروه آزمایشی سوم دوازده جلسه تحت روان درمانی گروهی قرار گرفتند. آزمودنی ها توسط مصاحبه ساختاریافته شاخص مصرف مواد افیونی (OTI) و پرسشنامه سلامت روانی (MHI) قبل از شروع درمان و پنج ماه پس از پایان درمان گروهی مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه گواه بدون هیچ درمان گروهی تنها داروی متادون دریافت کرد. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که در هر سه گروه آزمایشی، شاخص های درمانی شامل بهبود عملکرد اجتماعی، کاهش رفتارهای بزهکارانه، بهبود تندرستی، افزایش بهزیستی روان شناختی، کاهش درماندگی روان شناختی از گروه دریافت کننده درمان با متادون تنها موثرتر بود. با توجه به یافته های پژوهش به نظر می آید به کارگیری روش درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی به نحو قابل توجهی اثربخشی درمان دارویی را در درمان بیماران وابسته به مواد افیونی افزایش می دهد.
برنامه ریزی درسی مبتنی بر شایستگی؛ راهبردی مطلوب برای توسعه شایستگی های اساسی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آمار دانشآموختگان بیکار دانشگاهها، نمایانگر ارتباط نامناسب برنامههای درسی آموزش عالی با حوزه صنعت و مشاغل و تواناییهای بالقوه موجود در صنایع است و فقدان تخصصهای لازم در صنایع و افزایش بیکاران تحصیلکرده فاقد مهارتهای لازم را نمایان میسازد. برنامهریزی درسی مبتنی بر شایستگی، راهبردی است که میتوان از آن بهمنظور پرورش شایستگیهای اساسی در دانشجویان و فراهم نمودن متخصصان تحصیلکرده برای اشتغال در صنعت و کاهش دانشآموختگان بیکار و افزایش اثربخشی در حوزه آموزش عالی و صنایع سود جست. این مقاله مروری با هدف تشریح جایگاه برنامه درسی مبتنی بر شایستگی نگارش شد.
نتیجهگیری: تحقیقات اندکی که در زمینه اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی در ایران صورت گرفته نشان می دهد که برنامه های درسی آموزش عالی در پرورش و تقویت شایستگی های مورد نیاز دانش آموختگان از توفیق چندانی برخوردار نبوده اند و پس از ورود به حوزه شغلی به دلیل نداشتن شایستگی ، موجب اتلاف هزینه و کاهش اثربخشی در حیطه شغلی می شود. به منظور پرورش دانش آموختگانی شایسته می توان از رویکرد برنامه درسی مبتنی بر شایستگی سود جست. تدوین کنندگان برنامه های درسی باید به این نکته توجه داشته باشند که برنامه درسی بایستی به گونه ای تدوین شود که شایستگی های لازم را به منظور موفقیت دانش آموختگان در موقعیت های شغلی و مسایل زندگی در آنها ایجاد و تقویت نماید.
بررسی زمینههای پیشاعتیادی معتادان و مقایسه آن با افراد سالم غیرمعتاد
حوزه های تخصصی:
"بهمنظور بررسی تفاوت زمینههای مستعدکننده اعتیاد در افراد سالم و معتاد از دو گروه مطالعه (معتادان) و مقایسه (افراد سالم) استفاده شد. آزمودنیهای شرکتکننده در پژوهش 400 نفر بودند که 200 نفر آنها را معتادان مراجعهکننده به مرکز بازتوانی معتادان ارومیه و 200 نفر آنها را افراد سالم شهر ارومیه تشکیل میدادند. نمونه معتادان بهصورت نمونه تصادفی ساده و نمونه افراد سالم بهصورت غیرتصادفی ساده انتخاب شد. آزمودنیها مرد و تحصیلات حداقل پنجم ابتدایی به بالا داشتند. دادهها با پرسشنامه 70 سؤالی محققساخته که اعتبار و پایایی آن مطلوب برآورد شد، جمعآوری گردید و در یک طرح علیـ مقایسهای با آزمون آماری t تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد، زمینههای پیشاعتیادی معتادان (خصوصیات شخصیتی، روابط خانوادگی، شیوه زندگی، عقاید) بهطور معناداری متفاوت از افراد سالم است. لذا وجود زمینه و استعداد ویژه برای قبول و مصرف مواد مخدر ضروری است و لازم است، اقدامات پیشگیرانه از زمان کودکی و از درون نظام خانواده آغاز شود و در درمان بیماران معتاد علاوه بر جنبه جسمی به جنبههای روانشناختی و اجتماعی تخریب یافته، برای کسب بهبودی، توجه اکید شود.
"
بررسی نقش واسطه ای باورهای ناسازگار مرکزی و باورهای اختلال خوردن در علایم اختلال خوردن و پیوند والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای باورهای ناسازگار مرکزی و باورهای اختلال خوردن در بروز علایم اختلال خوردن و پیوند والدینی است. روش: نمونه آماری این پژوهش را دانش آموزان سال دوم دبیرستان 18 کلاس (403 نفر) تشکیل می دادند که از میان دبیرستان های دولتی دخترانه شهر تهران، به شیوه خوشه ای مرحله ای، انتخاب شده بودند. تمام آزمودنی ها به نسخه فارسی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن و شکل کوتاه پرسشنامه طرحواره ها یا باورهای ناسازگار مرکزی یانگ (1998)، پرسشنامه علایم اختلال خوردن و پرسشنامه پیوند والدینی پاسخ دادند. روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ محاسبه شد. با استفاده از تحلیل ساختار کوواریانس یا مدل معادله ساختاری، مدل علی احتمالی تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که باورهای اختلال خوردن به عنوان متغیر میانجی و باورهای ناسازگار مرکزی به عنوان متغیر تعدیل کننده در پیوند والدینی با علایم اختلال خوردن نقش واسطه ای ایفا می کنند. نتیجه گیری: بر اساس این شواهد می توان چنین استنباط کرد که پیوند والدینی، باورهای ناسازگار اولیه و باورهای اختلال خوردن می توانند زمینه ایجاد علایم اختلالات خوردن را فراهم آورند، اگرچه نقش هر یک در ایجاد آسیب شناسی این اختلال متفاوت است.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد انجام شده است.
روش: در یک طرح شبه آزمایشی 27 مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایشی (13 نفر) و گروه گواه (14 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 جلسه گروهی تحت آموزش مهارت های مقابله ای قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی های مورد پژوهش توسط مقیاس تاب آوری کونور دیویدسون (CD-RIS) و آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، پایان درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری 4 ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون خی دو و آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون خی دو نشان دادکه تفاوت معنی داری بین فراوانی عود در دو گروه وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس نشان دادکه بین دو گروه در افزایش تاب آوری در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مقابله ای در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد مؤثر است.
بررسی رابطه ی بین نیاز های اساسی روان شناختی و اضطراب آمار دانشجویان رشته ی روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درس آمار در میان دانشجویان رشته ی روان شناسی جزء اضطراب آورترین درس های دانشگاهی محسوب می شود. این اضطراب اثرات منفی بر عملکرد دانشجویان در درس آمار می گذارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین نیاز های اساسی روان شناختی و اضطراب آمار بود. بدین منظور یک نمونه ی ۳۵۰ نفری از دانشجویان رشته ی روان شناسی دانشگاه بین الملل امام خمینی (ره)، دانشگاه پیام نور و دانشگاه تربیت معلم استان قزوین به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق شامل پرسش نامه اضطراب آمار مورگان و مقیاس ارضای نیازهای اساسی روان شناختی جوهانسون و فینی بود. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روش تحلیل عامل و پایایی آن ها به روش آلفای کرونباخ احراز گردید. یافته های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل هم بستگی بنیادی نشان داد، ابعاد نیاز های اساسی روان شناختی رابطه ی معناداری با میزان اضطراب آمار و عملکرد آمار دارند. هم چنین نتایج تحلیل کانونی یک مجموعه ی معنادار بین نیاز های اساسی روان شناختی و اضطراب آمار را نشان داد. درمجموعه ی اول ابعاد نیاز به خودمختاری، شایستگی و پیوندجویی، رابطه ی منفی و معناداری با اضطراب آمار و رابطه ی مثبت و معناداری با عملکرد در آمار داشتند. درمجموع، با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت، آن دسته از دانشجویان روان شناسی که احساس شایستگی، پیوندجویی و خودمختاری بیش تری دارند، میزان اضطراب آمار کمتر و عملکرد بهتری تجربه می کنند. در پایان نتایج به تفصیل مورد تبیین قرار گرفت.
بررسی تأثیر مشاوره شغلی گروهی به شیوه پردازش اطلاعات شناختی بر کاهش افکار ناکارآمد حرفه ای دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی میزان اثر بخشی مشاوره شغلی به شیوه گروهی بر مبنای پردازش اطلاعات شناختی بر کاهش افکار نا کارآمد حرفه ای(شغلی) دانشجویان دانشگاه اصفهان بوده است.
به منظور بررسی فرضیه های پژوهش در قالب یک طرح نیمه تجربی تعداد30 آزمودنی به روش تصادفی ساده از بین دانشجویان مراجعه کننده به مرکز کار آفرینی دانشگاه اصفهان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت شش جلسه تحت مشاوره شغلی گروهی به شیوه پردازش اطلاعات شناختی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه افکار ناکارآمد حرفه ای بود که در مورد هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. نتایج پژوهش نشان داد که مشاوره شغلی به شیوه گروهی بر مبنای پردازش اطلاعات شناختی بر کاهش افکار ناکار آمد حرفه ای بود که در مورد هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد.
نتایج پژوهش نشان داد که مشاوره شغلی به شیوه گروهی بر مبنای پردازش اطلاعات شناختی بر کاهش حرفه ای و چهار زیر مقیاس آن یعنی افکار ناتوانی(0.01=p)، افکار تایید دیگران(0.009=p)، افکار نبودن فرصت (0.002=p)، و افکار سردرگمی(0.02=p)، موثر بوده است. همچنین مشاوره شغلی به شیوه پردازش اطلاعات شناختی بر کاهش یکی از زیر مقیاس ها یعنی افکار کمال گرایی (0.45=p) موثر نبوده است.
معلم فرهنگ آفرینی و اقتدار فرهنگی
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۸
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی سبک ها و مکانیسم های دفاعی بیماران مبتلا به برگشت محتویات معده به مری و افراد سالم میانجیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه ی سبک ها و مکانیسم های دفاعی افراد مبتلا به برگشت محتویات معده به مری (GERD) و افراد سالم، انجام پذیرفت. به این منظور60 بیمار (شامل30 زن و30 مرد) مبتلا به GERD، از بین بیماران مراجعه کننده به یک کلینیک تخصصی گوارش در شهر تهران، با تشخیص پزشک فوق تخصص گوارش به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین60 فرد سالم (شامل30 زن و30 مرد) که از نظر میانگین سنی و ملاک های ورود به گروه بیمار نزدیک بودند، به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. هر دوگروه با استفاده از پرسشنامه ی سبک های دفاعی (DSQ-40)، مورد ارزیابی قرارگرفتند. میانگین-های دو گروه در متغیر مورد نظر، با استفاده از آزمون t برای مقایسه ی دو گروه مستقل، مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که افراد مبتلا به GERD نسبت به افراد سالم، از سبک ها و مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و روان-آزرده، بیشتراستفاده می کردند. برگشت محتویات معده به مری، بیماری مزمنی است که برکیفیت زندگی بیماران مبتلا اثر می گذارد. شناخت الگوهای دفاعی نامناسب بیماران مبتلا به GERD، می تواند ضمن تاکید بر نقش عوامل روان شناختی در پدیدآیی اختلال، منجر به مداخلات درمانی خاص در جهت تعدیل شیوه های دفاعی باشد.
بررسی رابطه سبک های هویتی با سازگاری عاطفی، اجتماعی، و آموزشی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازگاری در حال حاضر از مهم ترین نشانه های سلامت روان در نوجوانان محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک های هویتی با سازگاری عاطفی، اجتماعی، و آموزشی دانش آموزان مقطع متوسطه است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر در مقطع دبیرستان در سال تحصیلی 94-95 در شهر کرمانشاه بود، که 282 نفر (160 دختر و 122 پسر) در پایه های اول، دوم، و سوم با روش نمونه گیری خوشه ایی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک هویت و مقیاس سازگاری دانش آموزان بود. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک های هویت به شکل معناداری توانایی پیش بینی سازگاری عاطفی، اجتماعی، و آموزشی را دارند. نتایج نشان داد که بین سبک هویت اطلاعاتی و سازگاری عاطفی رابطه وجود ندارد، اما بین سبک اطلاعاتی و سازگاری اجتماعی و آموزشی رابطه وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین سبک های هویتی هنجاری و اجتنابی با سازگاری عاطفی، اجتماعی، و آموزشی رابطه وجود دارد. نتایج نشان داد که سبک های هویت نقش مهمی در سازگاری عاطفی، اجتماعی، و آموزشی دانش آموزان دارند. دانش آموزان با سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری، میزان سازگاری عاطفی، اجتماعی، و آموزشی بالاتری دارند.
تفکر خلاق و رابطه آن با موفقیت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش میزان استفاده از تفکر خلاق در دانشجویان و ارتباط آن را با موفقیت تحصیلی و متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات پدر و مادر، معدل درسی، دوره و رشته تحصیلی بررسی کرده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و در حوزه مقایسه پس رویدادی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دوره کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان در سال تحصیلی 86 ـ85 تشکیل داده اند که به روش تصادفی طبقه ای و از طریق فرمول انتخاب حجم نمونه تعداد 250 نفر برگزیده شدند. ابزار سنجش، پرسشنامه تفکر خلاق پیتر هانی است که برخی مشخصات جمعیت شناختی به آن اضافه گردید. داده های این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون t همبسته، t مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون توکی و ضریب همبستگی پیرسون) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که دانشجویان به میزان متوسط از تفکر خلاق بهره مند هستند. همچنین بین میزان استفاده از تفکر خلاق و متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات پدر و مادر، معدل درسی و رشته تحصیلی دانشجویان ارتباط معناداری وجود ندارد، در صورتی که بین میزان استفاده از تفکر خلاق در دانشجویان دوره های (مقاطع) تحصیلی مختلف تفاوت معنادار وجود دارد. براساس نتایج آزمون توکی، اختلاف بین تفکر خلاق دانشجویان دوره کاردانی با کارشناسی ارشد و کارشناسی با کارشناسی ارشد در سطح 05/0≥P معنادار بوده است. تفکر خلاق در دانشجویان دوره کارشناسی ارشد بیشتر و در دانشجویان دوره کاردانی کمتر مشاهده گردید.