نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی اجتماعی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اضطراب اجتماعی یکی از عواملی است که در روند رشد اجتماعی افراد خلل ایجاد می کند، مطالعات متعددی رابطۀ بین طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب اجتماعی را مورد تأیید قرار داده اند اما مسئلۀ اصلی این است، آیا راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی اجتماعی می توانند در رابطۀ بین طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب اجتماعی نقش واسطه ای داشته باشند؟ هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی اجتماعی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر ایلام به تعداد 3822 نفر بود که در سال تحصیلی 400-99 مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها 360 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان (لاجرکا و لوپز، 1998)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998)، فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی و کرایج، 2006) و مقیاس خودکارآمدی برای موقعیت های اجتماعی (گودیانو و هربرت، 2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و از نرم افزار های SPSS 24 و Amos 24 استفاده شد. یافته ها: تمامی اثرات مستقیم متغیر های پژوهش معنادار بودند (0/01 > P ) اما اثر مستقیم طرحواره محدودیت مختل بر اضطراب اجتماعی معنادار نبود (0/05 < P ). همچنین اثرات غیر مستقیم طرحواره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی از طریق راهبرد های تنظیم شناختی هیجان (انطباقی و غیرانطباقی) و خودکارآمدی اجتماعی همگی معنادار بوده (0/05 > P ) و مدل پژوهش نیز از برازش مناسب برخوردار بود. نتیجه گیری: طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند با تأثیر بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی اجتماعی، سطوح اضطراب اجتماعی را در دختران نوجوان پیش بینی کنند. این پژوهش لزوم توجه بیشتر به بهداشت روانی نوجوانان از طریق انجام برنامه ریزی های جامع جهت توانمندسازی آنها و مداخلات به موقع را آشکار می سازد.