مریم وفایی

مریم وفایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۵ مورد.
۱.

Sustainable School in the Islamic Republic of Iran: A Multiple methods Qualitative Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: School sustainable school Sustainable Education Sustainable Development social system

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۱۰
هدف این پژوهش طراحی الگویی برای مدرسه پایدار در جمهوری اسلامی ایران بود. روش تحقیق کیفی چند روشی شامل: روش فراترکیبی و مطالعه موردی بود. منابع گردآوری داده ها، کلیه تحقیقات مربوط به مدرسه پایدار برای دوره زمانی 1384 تا 139 بوده است. این پژوهش ها به روش نمونه گیری موردی از شدت با دقت نمونه گیری هدف انتخاب شده اند. در این بخش از تحلیل کیفی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. یافته های این بخش از مدل مدرسه پایدار را کرد. در مطالعه موردی، شرکت کنندگان بالقوه مورد مصاحبه، بومیان با تجربه بودند و اسناد بالادستی ایران و اظهارات رهبرانقلاب مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات کلیدی مورد مصاحبه با روش نمونه گیری هدفمند استاندارد انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها در این بخش، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرچینان کلیدی و اسناد کاوی بود. یافته های این پژوهش مدل مدرسه پایدار در جمهوری اسلامی ایران بود که شامل ورودی ها (معلم و کادر اجرایی، برنامه درسی، فضا و تجهیزات و خط مشی ها)، فرآیندها (تدریس، یادگیری، مدیریت و برنامه ریزی)، زیر سیستم ها (فردی) است. ساختاری، سیاسی و فرهنگی)، خروجی ها (دانش آموز با رویکرد توسعه پایدار و الگوی مدرسه پایدار) و ویژگی های آنها در قالب یک نظام اجتماعی. نتایج این تحقیق نشان داد که برای دستیابی به خروجی های مورد نظر، کلیه ورودی ها، فرآیندها و زیر سیستم ها باید دارای ویژگی های مناسب باشند. یافته های این پژوهش مدل مدرسه پایدار در جمهوری اسلامی ایران بود که شامل ورودی ها (معلم و کادر اجرایی، برنامه درسی، فضا و تجهیزات و خط مشی ها)، فرآیندها (تدریس، یادگیری، مدیریت و برنامه ریزی)، زیر سیستم ها (فردی) است. ساختاری، سیاسی و فرهنگی)، خروجی ها (دانش آموز با رویکرد توسعه پایدار و الگوی مدرسه پایدار) و ویژگی های آنها در قالب یک نظام اجتماعی. نتایج این تحقیق نشان داد که برای دستیابی به خروجی های مورد نظر، کلیه ورودی ها، فرآیندها و زیر سیستم ها باید دارای ویژگی های مناسب باشند. یافته های این پژوهش مدل مدرسه پایدار در جمهوری اسلامی ایران بود که شامل ورودی ها (معلم و کادر اجرایی، برنامه درسی، فضا و تجهیزات و خط مشی ها)، فرآیندها (تدریس، یادگیری، مدیریت و برنامه ریزی)، زیر سیستم ها (فردی) است. ساختاری، سیاسی و فرهنگی)، خروجی ها (دانش آموز با رویکرد توسعه پایدار و الگوی مدرسه پایدار) و ویژگی های آنها در قالب یک نظام اجتماعی. نتایج این تحقیق نشان داد که برای دستیابی به خروجی های مورد نظر، کلیه ورودی ها، فرآیندها و زیر سیستم ها باید دارای ویژگی های مناسب باشند. خرده سیستم ها (فردی، ساختاری، سیاسی و فرهنگی)، بروندادها (دانش آموز با رویکرد توسعه پایدار و الگوی مدرسه پایدار) و ویژگی های آنها در قالب یک نظام اجتماعی. نتایج این تحقیق نشان داد که برای دستیابی به خروجی های مورد نظر، کلیه ورودی ها، فرآیندها و زیر سیستم ها باید دارای ویژگی های مناسب باشند. خرده سیستم ها (فردی، ساختاری، سیاسی و فرهنگی)، بروندادها (دانش آموز با توسعه پایدار و الگوی مدرسه پایدار) و ویژگی های آنها در قالب یک نظام اجتماعی. نتایج این تحقیق نشان داد که برای دستیابی به خروجی موارد نظر، کلیه ورودی ها، فرآیندها و زیر سیستم ها باید دارای ویژگی های مناسب باشند.
۲.

راهبردهای تطابق سازنده در بیماران دارای ضایعه نخاعی: یک مطالعه پدیده شناسی هرمنوتیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ضایعه نخاعی تطابق روانی تجربه زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۴۶
اهداف: ضایعه نخاعی یکی از شایع ترین عوامل ناتوانی های مزمن در جهان است. درک راهبردهای تطابق در این مددجویان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه پدیده شناسی با هدف درک راهبردهای تطابق در مددجویان دارای ضایعه نخاعی انجام شد. مواد و روش ها: رویکرد پدیده شناسی هرمنوتیک برای هدایت مطالعه استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، پانزده مشارکت کننده (چهار زن و یازده مرد) مبتلا به ضایعه نخاعی که در شهر اردبیل زندگی می کردند، وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های فردی نیمه ساختار و عمیق استفاده شد. زمان مصاحبه ها از 30 تا 100 دقیقه متغیر بود. داده های صوتی بعد از جمع آوری به متن تبدیل و با استفاده از تحلیل مضمون ون مانن تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تجارب مرتبط با راهبردهای تطابق در مددجویان مبتلا به ضایعه نخاعی در شش مضمون اصلی خلاصه شد که عبارت اند از: «درک علاج ناپذیری»، «میل به استقلال»، «استمداد الهی»، «صبر داشتن و قانع بودن»، «زمان عامل تطابق» و «تشکیل خانواده». نتیجه گیری: مددجویان دارای ضایعه نخاعی علاوه بر مکانیسم های سازگاری کلاسیک، سعی می کنند با استفاده از راهبردهایی خود را با شرایط جدید وفق دهند. لازم است درمانگران بالینی؛ به ویژه روان شناسان و روان پزشکان در طرح درمانی خود، راهبردهای تطابق بیماران دارای ضایعه نخاعی را تقویت کرده و از آن ها برای سازگاری سریع تر مددجویان خود استفاده کنند.
۴.

بررسی شاخص های روانسجی سیاهه علائم اختلال خوردن EDI در دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبار شاخص های روانسنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸۰ تعداد دانلود : ۱۴۸۳
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی ویژگی های روان سنجی و هنجاریابی سیاهه علائم اختلال خوردن گارنر و همکاران (1983) بوده است. در این پژوهش دانش آموزان 18 کلاس (403 نفر) مقطع دوم متوسطه، از دبیرستانهای دولتی دخترانه شهر تهران به شیوه خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه آماری، انتخاب شدند. تمام آزمودنی ها به فرم فارسی سیاهه علائم اختلال خوردن و پرسشنامه باور اختلال خوردن کوپر و همکاران (1996) پاسخ دادند. روایی این پرسشنامه نیز از راه شاخص های روایی سازه، همزمان و تحلیل عاملی بررسی شد. نتایج تحلیل عوامل با استفاده از روش های مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس نشان داد که این سیاهه از هفت عامل تشکیل شده است. این عوامل بیش از 65/42 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. روایی سازه این پرسشنامه با محاسبه ضریب همبستگی زیرمقیاس های این پرسشنامه با یکدیگر و با کل پرسشنامه تایید شد که ضرایب بین زیر مقیاس ها با کل، به ترتیب 58/0، 53/0، 66/0، 48/0، 34/0و 43/0متغیر و معنادار بودند (01/0 P<). روایی همزمان نیز با به کارگیری مقیاس باورهای اختلال خوردن، برآورد شد که ضریب همبستگی (48/0) بین این دو پرسشنامه بود(01/0 P<). اعتبار پرسشنامه باور اختلال خوردن با استفاده از روشهای آلفای کرونباخ و روش تنصیف تحلیل شد، که به ترتیب ضرایب 76/0و 56/0 به دست آمد. با در نظر گرفتن نتایج پژوهش حاضر، آزمون باورهای اختلال خوردن می تواند به عنوان ابزاری معتبر، برای ارزیابی علائم اختلال خوردن در سطح دبیرستان های دخترانه استفاده شود.
۵.

رابطه راهبردهای مقابله مذهبی با تعالی پس ضربه ای و درماندگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس تعالی پس ضربه ای درماندگی مقابله مذهبی مثبت و منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۷ تعداد دانلود : ۷۲۶
هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه راهبردهای مقابله مذهبی مثبت و منفی با تعالی پس ضربه ای و درماندگی و شناسایی سهم این راهبردها در پیش بینی آنها بود. نمونه پژوهش شامل 381 دانشجوی مقطع کارشناسی (257 زن و 124 مرد) بود که از بین سه دانشگاه شهید بهشتی، علامه طباطبایی و شاهد به طور تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مقابله مذهبی، مقیاس مقابله مذهبی مبتنی بر اسلام، پرسشنامه تعالی پس ضربه-ای و مقیاس پیامد رویداد استفاده گردید. نتایج به دست آمده بیانگر آن بود که استفاده از راهبردهای مقابله مذهبی مثبت با تعالی پس ضربه ای و راهبردهای مذهبی منفی با درماندگی رابطه مثبت معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مقابله مذهبی مثبت و راهبردهای مقابله مذهبی مبتنی بر اسلام قادر به پیش بینی تعالی پس ضربه ای و راهبردهای مقابله مذهبی منفی قادر به پیش-بینی درماندگی هستند. بنابراین، شناسایی شیوه های استفاده از باورها و مناسک مذهبی در فرایند مقابله با استرس و هدایت این راهبردها می تواند در کاهش پیامدهای منفی و فراهم نمودن زمینه برای دستیابی به پیامدهای مثبت مؤثر باشد.
۸.

بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبار شاخص های روان سنجی روایی و پرسشنامه باورهای اختلال خوردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴۱
هدف: پژوهش حاضر به منظور ارزیابی ویژگی های روان سنجی و هنجاریابی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن کوپر و همکارانش (1997) انجام شد روش: نمونه آماری این پژوهش دانش آموزان سال دوم دبیرستان 18 کلاس (403 نفر) بودند که از میان دبیرستان های دولتی دخترانه شهر تهران، به شیوه خوشه ای مرحله ای انتخاب شده بودند. تمام آزمودنی ها به نسخه فارسی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن و نسخه کوتاه پرسشنامه طرح واره ها یا باورهای ناسازگار هسته ای یانگ (1998) پاسخ دادند. یافته ها: روایی این پرسشنامه به وسیله شاخص های روایی همگرا و همزمان، و تحلیل عاملی بررسی شد. نتایج تحلیل عوامل با استفاده از روش های مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس نشان داد که این پرسشنامه از چهار عامل خودباوری های منفی، کنترل پرخوری، خودپذیری و پذیرش به وسیله دیگران تشکیل شده است. این عوامل بیش از 26/46 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. روایی همگرای این پرسشنامه با محاسبه ضریب همبستگی زیرمقیاس های این پرسشنامه با یکدیگر و با کل پرسشنامه تایید شد که این ضرایب بین 31/0 تا 84/0 متغیر و معنادار بودند. روایی همزمان نیز با به کارگیری مقیاس باورهای ناسازگار اولیه برآورد شد که ضریب همبستگی میان این دو پرسشنامه 48/0 بود. اعتبار پرسشنامه باورهای اختلال خوردن با روش های آلفای کرونباخ و روش دونیمه سازی تحلیل شد که به ترتیب ضرایب 89/0و 72/0 به دست آمد. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش، می توان گفت آزمون باورهای اختلال خوردن به طور کلی می تواند ابزاری معتبر در ارزیابی باورهای اختلال خوردن در جمعیت ایرانی باشد.
۹.

بررسی نقش واسطه ای باورهای ناسازگار مرکزی و باورهای اختلال خوردن در علایم اختلال خوردن و پیوند والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای ناسازگار مرکزی باورهای اختلال خوردن پیوند والدینی علایم اختلال خوردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳۴
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای باورهای ناسازگار مرکزی و باورهای اختلال خوردن در بروز علایم اختلال خوردن و پیوند والدینی است. روش: نمونه آماری این پژوهش را دانش آموزان سال دوم دبیرستان 18 کلاس (403 نفر) تشکیل می دادند که از میان دبیرستان های دولتی دخترانه شهر تهران، به شیوه خوشه ای مرحله ای، انتخاب شده بودند. تمام آزمودنی ها به نسخه فارسی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن و شکل کوتاه پرسشنامه طرحواره ها یا باورهای ناسازگار مرکزی یانگ (1998)، پرسشنامه علایم اختلال خوردن و پرسشنامه پیوند والدینی پاسخ دادند. روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ محاسبه شد. با استفاده از تحلیل ساختار کوواریانس یا مدل معادله ساختاری، مدل علی احتمالی تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که باورهای اختلال خوردن به عنوان متغیر میانجی و باورهای ناسازگار مرکزی به عنوان متغیر تعدیل کننده در پیوند والدینی با علایم اختلال خوردن نقش واسطه ای ایفا می کنند. نتیجه گیری: بر اساس این شواهد می توان چنین استنباط کرد که پیوند والدینی، باورهای ناسازگار اولیه و باورهای اختلال خوردن می توانند زمینه ایجاد علایم اختلالات خوردن را فراهم آورند، اگرچه نقش هر یک در ایجاد آسیب شناسی این اختلال متفاوت است.
۱۳.

تعارض زناشویی، ارزیابی و مقابله شناختی کودک با تعارضات والدین و نشانه های آسیب شناختی و سلامت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس ارزیابی تعارض زناشویی مقابله عوامل خطر نشانه های آسیب شناختی روانی سلامت کودک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی اول
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی دوم
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
تعداد بازدید : ۴۶۲۱ تعداد دانلود : ۲۲۳۷
در دو دهه گذشته نظریه شناختی استرس (لازاروس، 1991) به عنوان نظریه ای برای بزرگسالی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. هدف از اجرای این پژوهش بررسی نظریه شناختی استرس یعنی رابطه استرس- ارزیابی- مقابله شناختی و نقش این رابطه در مشکلات عاطفی - رفتاری و سلامت جسمی و روانی - اجتماعی در کودکان است. این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر روی یک نمونه 413 نفری از دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران (220 دختر و 193 پسر) انجام شد. کودکان به پرسشنامه ادراک کودک از تعارض والدین، مادران به پرسشنامه های خصومت آشکار اولری- پورتر و سلامت کودک و مادران و معلمان به پرسشنامه تواناییها و مشکلات کودک پاسخ دادند. نتایج نشان دهنده رابطه معنادار بین تعارض زناشویی با ارزیابی منفی کودک از تعارض والدین و مقابله شناختی کودک است. همچنین رابطه معنادار بین تعارض زناشویی و ارزیابی شناختی منفی کودک از تعارض والدین با نشانه های آسیب شناختی و سلامت کودک بدست آمد. علاوه بر روابط مستقیم، نقش تعاملی تعارض زناشویی و ارزیابی شناختی منفی تعارض والدین در نشانه های آسیب شناختی کودک نیز مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش در قالب الگوی چارچوب شناختی مبتنی بر بافت، نظریه شناختی استرس و رویکرد سیستمی در آسیب شناسی تحولی، تایید کننده نقش مستقل و تعاملی دو عامل خطر تعارض زناشویی و ارزیابی های شناختی منفی کودک در پیش بینی مشکلات آسیب شناختی روانی و کاهش سلامت کودکان است.
۱۴.

رابطه عوامل مدل پنج عاملی شخصیت و سبک های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت رویکرد صفت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
تعداد بازدید : ۳۱۴۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه عوامل مدل پنج عاملی شخصیت با سبک­های هویت است. بدین منظور از میان دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه­ های تهران و شهید بهشتی، 359 نفر (182 پسر و 177 دختر) با روش نمونه ­گیری تصادفی طبقه­ ای چند مرحله ­ای انتخاب شدند. عوامل شخصیت توسط پرسشنامه شخصیت NEOPI-R و سبک­های هویت توسط پرسشنامه سبک ­های هویت برزونسکی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس تحلیل ­های همبستگی، صفات برون­گرایی، دلپذیربودن و با وجدان بودن با هویت اطلاعاتی و هنجاری ارتباط مثبت داشتند. ویژگی انعطاف­پذیری با هویت اطلاعاتی ارتباط مثبت و با هویت هنجاری ارتباط منفی داشت. در صورتی ­که روان ­رنجورخویی با هویت اطلاعاتی و هنجاری ارتباط منفی و با هویت مغشوش ارتباط مثبت نشان داد. بر اسـاس نتایـج تحلیل­ هـای رگرسیـون، هویـت اطلاعاتـی توسط با وجدان بودن و انعطاف­ پذیری، هویت هنجاری تـوسط بـاوجدان بـودن، بـرون­گـرایـی، دلپـذیـربـودن و همچنین انعطاف­ پذیری (به­طور منفی) و در نهایت هویت مغشوش تنها توسط با وجدان بودن (به­ طورمنفی) پیش­بینی شدند.
۱۵.

آسیب شناسی مشکلات رفتاری و عاطفی نوجوانان دختر در خانواده های محروم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: نوجوان مشکلات رفتاری مشکلات عاطفی خانواده های محروم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰۵ تعداد دانلود : ۱۷۶۷
ابعاد گوناگون اختلال هاى عاطفى ـ رفتارى کودکان سبب شده است که دیدگاه ها و پژوهش هاى علمى زیادى در این باره متمرکز گردند. کودکانى که در معرض خطرِ مشکلات رفتارى، سازگارى و عاطفى هستند، درصد زیادى از جوانان امروز را تشکیل مى دهند. از سال 1374 ه . ش مطالعه در مورد اختلالات عاطفى ـ رفتارى کودکان و نوجوانان بیشتر شده و مطالعات نشان داده است که مداخلات خانوادگى در این زمینه مؤثرتر از مداخلات و درمان هاى فردى است که این امر دال بر شکل گیرى هسته این مشکلات در خانواده مى باشد. این پژوهش درباره 85 تن از دختران نوجوان (با میانگین سنى 5/12 سال) از منطقه محروم همدان ـ که به عنوان یک منطقه آسیب پذیر در نظر گرفته شده بودـ اجرا شد. هدف این پژوهش تعیین نقش عوامل خانوادگى در سلامت روانى ـ اجتماعى دختران نوجوان در چارچوب الگوى نظرى «آسیب پذیرى روانى ـ اجتماعی» است. ابزارهاى مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: 1. مصاحبه نیم ساخت یافته عوامل خطر که با مادران انجام شد؛ 2. پرسش نامه رویدادهاى نامطلوب خانواده (کوبین، 1998م.) که کودکان تکمیل کردند؛ 3. پرسش نامه مشکلات عاطفى ـ رفتارى کودکان (کودمن، 2001م.) که مادران تکمیل کردند. تحلیل داده ها به وسیله هم بستگى و تحلیل رگرسیون چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که بین عوامل خطرزاى خانواده و مشکلات عاطفى ـ رفتارى دختران از یک سو و بین حوادث نامطلوب خانواده و مشکلات عاطفى ـ رفتارى دختران از سوى دیگر، ارتباطى قوى، مثبت و معنادار وجود دارد.
۱۶.

قنش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی کودک با تعارض و مزاج وی در سلامت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مزاج سلامت ارزیابی شناختی تعارض بین والدین مقابله شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی دوم
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۱۸۱۲
هدف: هدف بررسی نقش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی وی با تعارض و مزاج کودک در سلامت جسمانی و روانی- اجتماعی اوست. این مطالعه، رابطه مزاج کودک را با ارزیابی و مقابله وی با تعارض والدین نیز بررسی کرده است. روش: از میان دانش آموزان پنجم ابتدایی شهر تهران 413 نفر (220 دختر و 193 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. مادران به پرسشنامه های مزاج اوایل نوجوانی و سلامت کودک، و دانش آموزان به مقیاس ادراک کودک از تعارض والدین پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان دهنده نقش پیش بینی کننده مزاج، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک در سلامت وی است. همچنین مزاج نیز پیش بینی کننده ارزیابی کودک از تعارض والدین و مقابله شناختی وی با تعارض است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در قالب الگوهای مربوط به رابطه مزاج با سازگاری، الگوی شناختی – بافتی، و عوامل خطر و محافظ درآسیب شناسی تحولی مورد بحث قرار گرفتند. نقش پیش بینی کننده مزاج مثبت کودک به عنوان یک عامل محافظ فردی، و مزاج منفی، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک به عنوان عوامل خطر فردی در سلامت وی از محورهای این بحث است. علاوه بر این، مطالعه حاضر نقش پیش بینی کننده مزاج را به عنوان یک عامل بافتی تاثیر گذار بر ارزیابی تعارض و مقابله شناختی کودک با تعارضات والدین تایید می کند.
۱۸.

ارتباط حساسیت پردازش حسی با شیوه های فرزندپروری و شاخص های آسیب شناسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
تعداد بازدید : ۲۳۹۳ تعداد دانلود : ۱۳۳۵
هدف: حساسیت پردازش حسی سازه ای است که تمایل به پردازش دقیق و عمیق اطلاعات هیجانی را در برمی گیرد. برخی تحقیقات نشان داده اند که افراد دارای حساسیت پردازش حسی بالا در صورتی که شیوه های فرزندپروری والدینشان نامناسب باشد، مستعد عواطف منفی هستند. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط حساسیت پردازش حسی و شیوه های فرزند پروری با اضطراب و افسردگی پرداخت. روش: 372 دانشجوی پسر مقطع کارشناسی انتخاب شدند و پرسشنامه های شخص با حساسیت پردازش حسی بالا (آرون و آرون)، شیوه های فرزندپروری (پارکر و همکاران)، افسردگی (بک و استیر) و اضطراب خصیصه - حالت (اسپیلبرگر) را تکمیل کردند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: حساسیت پردازش حسی با اضطراب و افسردگی و شیوه های فرزندپروری رابطه معنی دار داشت (01/0p<). ارتباط حساسیت پردازش حسی با اضطراب قوی تر از ارتباط با افسردگی بود و حساسیت پردازش حسی، افسردگی را بعد از کنترل اضطراب پیش بینی نکرد. اثرات تعاملی نیز معنی دار بود (05/0p<) که این مسأله بیانگر نقش حساسیت پردازش حسی در پیش بینی شاخص های آسیب شناسی روان شناختی در ارتباط با شیوه های فرزندپروری است. نتیجه گیری: در مجموع با استناد به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که حساسیت پردازش حسی در تعامل با شیوه های فرزندپروری نامناسب می تواند فرد را مستعد آسیب شناسی روان شناختی سازد.
۱۹.

ایمنی هیجانی در خانواده و نشانه های آسیب شناختی روانی و سلامت کودک: بررسی نقش واسطه ای و تعدیل کننده خلق کودک

کلید واژه ها: ایمنی هیجانی خانواده مقابله هیجان مدار خلق کودک نشانه های عاطفی – رفتاری سلامت جسمی و روانی- اجتماعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی اول
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی دوم
تعداد بازدید : ۳۶۰۵ تعداد دانلود : ۱۷۳۰
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی نقش واسطه ای و تعدیل کننده خلق کودک در رابطه بین ارزیابی کودک از ایمنی هیجانی در خانواده با نشانه های مشکلات عاطفی – رفتاری و سلامت جسمی و روانی – اجتماعی کودک است. برای این منظور، یک گروه نمونه (413 نفر) از جامعه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران شامل 220 دختر و 193 پسر، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. مادران به پرسشنامه خلق نوجوانی اولیه و سلامت کودک-فرم 28 سوالی والدین- و مادران و معلمان به پرسشنامه توانایی ها و مشکلات کودک پاسخ دادند. دانش آموزان نیز به مقیاس ایمنی در سیستم خانواده پاسخ دادند. یافته ها نشانگر نقش پیش بینی کننده ایمنی هیجانی خانواده در کاهش مشکلات عاطفی- رفتاری و نقش پیش بینی کننده ایمنی هیجانی خانواده در کاهش مشکلات عاطفی- رفتاری و نقش پیش بینی کننده مقابله هیجان مدار کودک به ناایمنی و همچنین خلق کودک در پیش بینی نشانه های آسیب شناختی و سلامت کودک است. علاوه بر این، نقش واسطه ای خلق منفی کودک در رابطه بین مقابله هیجان مدار با سلامت جسمی کودک و همچنین در رابطه بین ایمنی هیجانی با نشانه ای آسیب شناختی کودک تایید شد. هیچگونه حمایتی برای نقش تعدیل کننده خلق کودک در این تحقیق بدست نیامد. نتایج این پژوهش در قالب نظریه های خلق و الگوهای مرببوط به رابطه خلق با سازگاری، نظریه ایمنی هیجانی و رویکرد سیستمی به عوامل خطر و محافظ در آسیب شناسی تحولی، نشان می دهند که خلق منفی کودک می تواند به عنوان یک عامل خطر فردی اثر محافظ ایمنی هیجانی بر نشانه های آسیب شناختی کودک را خنثی کند. همچنین، مقابله هیجان مدار کودک با ناایمنی در خانواده (به دو صورت مشغله ذهنی و کناره گیری)، در کودکانی که واجد خلق منفی هستند می تواند منجر به کاهش سلامت جسمی کودک شود.
۲۰.

رابطه بین تیپ شخصیتی D با سیستمهای بازداری رفتاری و فعال ساز رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم فعال ساز رفتاری سیستم بازداری رفتاری تیپ شخصیتی D سیستمهای مغزی ـ رفتاری گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴۴ تعداد دانلود : ۲۱۱۳
یکی از موضوعاتی که امروز ذهن محققان را در حیطه روانشناسی سلامت به خود مشغول کرده است رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و ابتلا به بیماری کرونر قلبی است. در این راستا پژوهش حاضربه بررسی رابطه بین تیپ شخصیتی D که مستعد بیماری کرونر قلبی است و سیستمهای بازداری رفتاری و فعال ساز رفتاری می پردازد تا فهم ما را از مکانیسمهای زیربنایی نوروفیزیولوژیکی تیپ شخصیتی D افزایش دهد. به این منظور، 400 دانشجوی زن ومرد مقطع کارشناسی ارشد (259 مرد، 141 زن) به تصادف ازتعدادی از کلاسهای کارشناسی ارشد دانشگاههای دولتی شهر مشهد انتخاب و به وسیله پرسشنامه تیپ شخصیتی D و پرسشنامه شخصیتی گری ـ ویلسون ارزیابی شدند. اطلاعات به دست آمده ازطریق آزمون همبستگی، تحلیل رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد تیپ شخصیتی D به طورمعناداری با افزایش فعالیت سیستم بازداری رفتاری درکل نمونه و در آزمودنیهای با بالاترین تیپ شخصیتی D همراه است. اما تیپ شخصیتی D به طور معناداری با کاهش فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری در کل نمونه و در آزمودنیهای با بالاترین تیپ شخصیتی D همراه نبود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان