فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۴۱ تا ۵٬۶۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
171 - 204
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی براستعاره های مثنوی معنوی بر بهبود ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان افسرده دختر صورت گرفت. ابتدا جهت استخراج استعاره های مثنوی معنوی، از تحلیل محتوای کیفی جهت دار (رهنمودی) و تحلیل محتوای کمی با نرم افزار MAXQDA استفاده شد. کدهای شناسایی شده به روش پایایی کدگزاران توسط 5 صاحبنظر روانشناس اعتبارسنجی شد که با درجه توافق 85/0 تایید شده و در پروتکل ذهن آگاهی جایگزین شدند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون به همراه گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 195 نفر از دانشجویان دختر که در سال 98 دانشجوی رشته روانشناسی واحد چالوس بودند. 40 دانشجواز طریق روش نمونه گیری هدفمند که نمرات بالایی در پرسشنامه افسردگی بک کسب نمودندانتخاب شده و به گونه ی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) جای گذاری شدند. محتوای جلسات درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار22- SPSS و روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد بین میانگین ابعاد سرمایه روانشناختی(خودکارآمدی، امید، تاب آوری و خوش بینی) در گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری (p <0/05)وجود داشت و همچنان در پیگیری یک ماهه وضعیت خود را حفظ نمود. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی موجب بهبود سرمایه روانشناختی دانشجویان دختر افسرده می شود.
الگوی ساختاری استفاده آسیب زای مادران از اینترنت و مشکلات رفتاری کودکان با میانجی گری تعامل مادر- کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
139-117
حوزه های تخصصی:
هدف: استفاده آسیب زای مادران از اینترنت با اخلال در تعامل مادر-کودک و مشکلات رفتاری کودک همراه است. این مطالعه با هدف بررسی مدل ساختاری استفاده آسیب زای مادران از اینترنت و مشکلات رفتاری کودکان با میانجی گری تعامل مادر-کودک انجام شد. روش: جامعه آماری این پژوهش تمام مادران شهر تهران در سال 1399 بود. نمونه ای از 322 مادر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد استفاده آسیب زا از اینترنت کاپلان (2010)، پرسشنامه توانایی ها و مشکلات رفتاری کودک گودمن (1997) و پرسشنامه تعامل والد-کودک پیانتا (1992) بود. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که استفاده آسیب زای مادران از اینترنت با تعامل مادر-کودک رابطه منفی و معنادار و با مشکلات رفتاری کودک رابطه مثبت و معنادار دارد. یافته های برآمده از معادلات ساختاری نشان داد که شاخص های نیکویی مدل در محدوده مطلوب قرار دارند و نقش میانجی متغیر تعامل مادر-کودک در رابطه بین استفاده آسیب زای مادران از اینترنت با مشکلات رفتاری کودک تایید شد. نتیجه گیری: براساس این نتایج، به والدین و روان درمانگران پیشنهاد می شود که با مدیریت استفاده والدین از اینترنت در هنگام تعاملات مادر-کودک و تقویت این تعامل، مشکلات رفتاری در کودکان را بهبود بخشند. بدین سان می توان در گستره روابط خانوادگی، تربیتی و درمانی به متغیر های یاد شده، توجه نمود.
از جدایی تا هویت باختگی: تبیین کیفی کارتن خوابی در معتادان شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پدیده کارتن خوابی در شهرهای بزرگ ایران به خصوص تهران پدیده نسبتاً جدیدی است که به عنوان یک معضل جدی اجتماعی در عرصه عمومی مطرح می شود. اصطلاح کارتن خوابی عمدتاً در خصوص کسانی به کار می رود که شب ها را در فضاهای عمومی مانند پیاده روها، پارک ها یا زیرپل ها سپری می کنند. مطالعات نشان می دهد که کارتن خوابی با اختلال مصرف مواد گره خورده است. هدف این پژوهش بررسی فرایند و تحلیل تجربیات افراد کارتن خواب دارای اختلال مصرف مواد است. مواد و روش ها: این تحقیق کیفی و به روش گراندد تئوری صورت گرفته است. با روش نمونه گیری هدفمند و سپس نظری درنهایت بیست نفر (نه مرد و یازده زن) از کارتن خواب های شهرستان تهران در مطالعه شرکت کردند و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و مشاهده گردآوری شد. تحلیل داده ها برای مشخص کردنِ روند به روش توصیه شده توسط اشتراوس و کوربین (1998) انجام شد. یافته ها: میانگین سن مشارکت کنندگان 2/36 بود. یافته ها نشان داد که فرایند کارتن خوابی فرد دچار اختلال مصرف مواد دارای دو مرحله است که هرکدام دارای طبقاتی هستند؛ مرحله اول: مرحله جدایی از مأوای پایدار، از دو طبقه اصلی تشکیل شده است: جدایی مبتنی بر تصمیم فرد و جدایی خارج از اختیار. مرحله دوم: مرحله بی خانمانی (بقا به هر قیمتی)، شامل چهارطبقه اصلی است: مأواگزینی گریزان، امرار معاش غیررسمی و متخلفانه، حضور در شبکه روابط بهره جویانه و مقوله هویت باختگی فردی و اجتماعی. نتیجه گیری: در مرحله جدایی از مأوای پایدار و مرحله بی خانمانی فرد، علاوه بر مسئله مصرف مواد با توجه به ابعاد جدیدی که این نوع زندگی دارد هویت فرد به بی خانمان گریزان، خلاف کار، آسیب دیده و طردشده اجتماعی تبدیل می شود. همین امر او را در این سیکل معیوب بقا به هر قیمتی قرار می دهد. از این روست که می توان این گروه را قشری شدیداً آسیب دیده و درگیر مسائل اجتماعی، قانونی و روانی گوناگون دانست. با توجه به پیچیدگی ابعاد بی خانمانی معتادان، به مداخلات هماهنگ بین فرد، خانواده و سیستم های حمایت کننده در تمام سطوح نیاز است.
نامه به سردبیر: بی وفایی زناشویی: چالش فراروی درمانگران
حوزه های تخصصی:
توجه به مشکل روابط خارج از ازدواج یا بی وفایی زناشویی بسیار حیاتی به نظر می رسد، زیرا مسئله ای آسیب زا برای خانواده ها و همسران و همچنین مسئله ای شایع در مشاوره و درمان برای درمانگران حوزه سلامت روان است. این معضل اجتماعی شیوع بالایی نیز دارد ولی متأسفانه به علت حساسیت موضوع اطلاعات دقیقی از شیوع آن در ایران در دسترس نیست. بی وفایی به هرگونه پنهان کاری از همسر درباره روابط خارج از ازدواج گفته می شود. در واقع پنهانی بودن بخش مهمی در رابطه نامشروع و عاشقانه است. انواع بی وفایی شامل بی وفایی جنسی، احساسی و مجازی (اینترنتی) هستند. بی وفایی در مردان و زنان تفاوت هایی دارد و شیوع آن در مردان بیشتر است. مردان به بی وفایی جنسی و زنان به بی وفایی عاطفی واکنش شدیدتری نشان می دهند. نکته مهمی که حتماً باید به آن اشاره کرد، این موضوع است که نارضایتی از ازدواج می تواند باعث بی وفایی باشد اما ازدواج موفق هم تضمینی برای عدم رخداد آن نیست. علی رغم شایع بودن این مسئله، تحقیقات زیادی بر درمان آن انجام نشده است. در مطالعه ای که در آمریکا انجام شده از روش درمانی مداخله تلفیقی برای زوج هایی که با این مشکل روبه رو بوده اند استفاده شد و مشاهده شد که این مدل درمان یکپارچه ساز اثربخشی خوبی بر علائم اختلال استرس پس از سانحه دارد؛ اختلالی که بسیاری از افراد در برخورد با بی وفایی آن را تجربه می کنند. خوشبختانه مطالعاتی نیز در ایران با وجود حساسیت موضوع صورت گرفته است. در مرور سیستماتیک که در مشهد برای بررسی علل ایجادکننده بی وفایی در زنان متأهل انجام شد، چهار علت فردی شخصیتی، فرهنگی اجتماعی، خانوادگی تربیتی و مذهبی اعتقادی بیش از سایر علل تأثیرگذار بودند. در مطالعه دیگری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) در شهر تهران برای کاهش اضطراب و افسردگی در میان زنان با تجربه روابط فرازناشویی انجام شد و مشاهده گردید که درمان مذکور به طور واضحی علائم ذکرشده را کاهش می دهد. نویسندگان با طرح این عنوان در کانون پیشکسوتان انستیتو روان پزشکی تهران و تمایل اعضای حاضر امید دارند.
اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر توانایی های شناختی، تحمل آشفتگی و علائم اختلال وسواس ناخودداری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
551-566
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال وسواس - ناخودداری یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین اختلالات روانشناختی است. پژوهش های زیادی به بررسی اثربخشی درمان های شناختی - رفتاری و نسل سوم بر بهبود اختلال وسواس پرداخته اند، اما مسئله اصلی این است که درمان های نوین از جمله تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر اختلال وسواس زنان تأثیر دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر توانایی های شناختی، تحمل آشفتگی و علائم اختلال وسواس - ناخودداری در زنان انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است. طرح نیمه آزمایشی پژوهش حاضر پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان 20 تا 45 ساله شهر کرمانشاه در سال 1397 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 40 نفر از زنان 20 تا 45 ساله بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس وسواس - ناخودداری ییل -براون گودمن (1986) ، پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392) و مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و همکاران (2005) استفاده شد. گروه آزمایشی 12 جلسه 90 دقیقه ای تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش مبتنی بر روی آورد اوشا و موران (2019) را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که تصویرسازی ذهنی دستوری و باز پردازش بر کاهش مشکلات شناختی و علائم وسواس - ناخودداری و افزایش تحمل آشفتگی مؤثر است (0/001 ≥ P ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق و با توجه به اینکه الگوی درﻣﺎنی تصویرسازی ذهنی دستوری ﺑﺮ تصاویر، اﺣﺴﺎﺳﺎت، خاطرات آزاردهنده و بازسازی شناختی متمرکز است می توان از آن به عنوان یک مداخله اثربخش در کنار سایر مداخلات درمانی برای بیماران مبتلا به وسواس - ناخودداری استفاده کرد.
تاثیر برنامه ی گذار خانه به مدرسه بر آمادگی اجتماعی - هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
200-224
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه ی گذار خانه به مدرسه بر آمادگی اجتماعی- هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان پیش دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی ٩٧-٩6 بودند که برای اولین بار وارد مهد کودک می شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت داوطلبانه و از بین مهدکودک های ناحیه 5، دو مهد که حاضر به همکاری در این پژوهش بودند، مشخص شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه گواه و آزمایش هر کدام شامل ١٧دانش آموز بود که شرایط ورود به مداخله را داشتند. برنامه گذار خانه به مدرسه طی سه ماه بر روی دانش آموزان گروه آزمایش انجام شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی آمادگی اجتماعی- هیجانی باستین (٢٠٠٧) استفاده شد. یافته ها: داده ها به روش کوواریانس یک متغیره و چند متغیره تحلیل شد و نتایج نشان داد برنامه ی گذار خانه به مدرسه بر آمادگی اجتماعی- هیجانی کودکان مؤثر بوده است. (٠٠٣/٠ < P ). نتیجه گیری: بنابراین می توان از برنامه ی گذار خانه به مدرسه برای افزایش آمادگی اجتماعی – هیجانی دانش آموزان پیش دبستانی استفاده کرد.
پیش بینی آسیب شناسی عود مصرف مواد بر اساس روابط موضوعی اولیه و سازمان یافتگی شخصیت در معتادان مرد تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
173-184
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی عود مصرف مواد بر اساس روابط موضوعی و سازمان یافتگی شخصیت در معتادان مرد تحت درمان با متادون انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل معتادان مرد تحت درمان متادون شهرستان کاشان در بهار 1389 بودند که از این بین 170 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس عود مصرف (رایت و همکاران، 2001)، پرسشنامه روابط موضوعی (بل، 1955) و سیاهه سازمان شخصیت (کرنبرگ و کلارکین، 1995) استفاده گردید. داده ها با آزمون رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد روابط موضوعی و سازمان شخصیت به ترتیب 48/0 و 17/0 از واریانس عود مصرف مواد را تبیین می کند. ضریب رگرسیون در ابعاد دلبستگی ناایمن، بی کفایتی، مکانیسم های دفاعی نخستین، سردرگمی هویت و سازمان شخصیت مرزی به ترتیب 28/0، 29/0، 70/0، 16/0 و 18/0 بود (01/0 > p ). با توجه به یافته های پژوهش حاضر، روابط موضوعی و سازمان یافتگی شخصیت می توانند در پیش بینی آسیب پذیری افراد به عود مصرف مواد کمک کننده باشند.
پیش بینی سازگاری- رضایت زناشویی و آشفتگی روان شناختی (افسردگی و اضطراب) در زنان متاهل بر اساس ادراک ازدواج والدین و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری، رضایت زناشویی و آشفتگی روان شناختی زنان متاهل بر اساس ادراک ازدواج والدین و سبک های دلبستگی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و رگرسیون بود. جامعۀ پژوهش شامل کلیۀ زنان متاهل شهر زنجان بود که از بین آنها تعداد 200 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجارب در روابط صمیمانه ( ECR-12 ) لافونتین و همکاران، پرسشنامۀ ادراک ازدواج والدین ( PPM ) میگان و همکاران، مقیاس رضایت از ازدواج ( MS ) باسبی و همکاران، پرسشنامۀ سلامت بیمار-2 ( PHQ-2 ) کرونک و همکاران ، مقیاس سازگاری زناشویی ( DAS-4 ) سابورین و همکاران و پرسشنامۀ اختلال اضطراب فراگیر ( GADQ ) کرونک و همکاران بود. داده ها توسط رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که همبستگی ادراک ازدواج والدین با رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی مثبت و معنی دار و با افسردگی منفی و معنی دار است. همبستگی دلبستگی اجتنابی با رضایت زناشویی منفی و معنی دار و با افسردگی مثبت و معنی دار بود( 05/0 = α ). همچنین نتایج نشان دادند که تنها ادراک ازدواج والدین قادر به پیش بینی سازگاری زناشویی بود. دلبستگی اضطرابی، دلبستگی اجتنابی و ادراک ازدواج والدین هر سه قادر به پیش بینی رضایت زناشویی بودند، اما سهم دلبستگی اضطرابی بیشتر بود. لذا می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی و ادراک ازدواج والدین عوامل مهمی هستند که می توانند سازگاری و رضایت ارتباطی زنان و همچنین سلامت روان بعدی آنها را پیش بینی کنند.
اثربخشی گروه درمانی روان پویشی یکپارچه بر خودشناسی انسجامی در اختلالات افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات افراد افسرده، ناتوانی در خودشناسی است و یکی از درمانهای احتمالا موثر در این زمینه، درمان های مبتنی بر رویکرد روانپویشی است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی روان پویشی یکپارچه بر خودشناسی انسجامی در افراد افسرده است. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و با دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مراجعه کننده به کلینیک بلاغ در شهر قم بودند. از میان آنها 32 نفر (16 نفر مبتلا به افسرده خویی و 16 نفر مبتلا به افسردگی اساسی) به صورت هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه خودشناسی انسجامی (قربانی، 2008 ) را تکمیل کردند. گروه آزمایش با پروتکل گروه درمانی روان پویشی یکپارچه در طول 24 جلسه (هفته ای یک جلسه 120 دقیقه ای) تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد گروه درمانی روانپویشی یکپارچه به طور معناداری منجر به افزایش خودشناسی انسجامی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (01/0> P ). بنابراین می توان از گروه درمانی روان پویشی یکپارچه برای افزایش خودشناسی انسجامی در افراد افسرده بهره برد.
تجربه زیسته همسران سالم در دورۀ همه گیری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم ویروس کرونا بر ابعاد مختلف زندگی افراد، هدف از پژوهش حاضر شناسایی تجارب زیسته و چالش های همسران سالم در دوره همه گیری ویروس کرونا بود. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. جامعه پژوهش کلیه زوجین در شهر تهران بودند که خود و همسرشان از ابتدای شیوع ویروس کرونا، به این بیماری مبتلا نشده اند. نمونه مورد مطالعه شامل 9 نفر از همسران سالم بودند که به نمونه گیری هدفمند وارد پژوهش شدند. از افراد مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه 4 مضمون اصلی شامل نگرانی ها، واکنش های شخصی، تغییرات روابط اجتماعی و تغییر دیدگاه، شناسایی شد. با توجه به یافته ها می توان گفت زندگی همسران به شدت تحت تأثیر این بیماری قرار گرفته و لازم است برای آنان به تناسب شرایط شان، سیستم های حمایتی فراهم شود.
بررسی هیجان و تعامل آن با شناخت: پیشنهادهای پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۶۳)
171-184
حوزه های تخصصی:
تقدم هیجان و شناخت و استقلال و وابستگی این دو سازه، از جمله موضوعات مهم روانشناسی شناختی است که گرچه تا قرن بیستم موضوعی غالباً فلسفی بوده ولی پس ازآن بنیان نظریه های روانشناسان تجربی بوده است. تعادل بین شبکه های هیجان و شناخت، به عنوان شالوده معماری نظام روان شناختی انسان، موجب عملکرد سالم می شود. به رغم پندار گذشتگان درباره نقش ابتدایی هیجان در عملکردهای غریزی، امروزه هوشمندی هیجانات و تاثیرشان بر افکار نشان داده شده است. همچنین سودمندی تقویت توانایی های هیجانی و شناختی، در ایجاد ارتباطات مثبت و سازنده با دیگران و اهمیت آن در موفقیت های تحصیلی و شغلی آشکار شده است. اما به رغم این اهمیت، اگرچه نظریه پردازان مختلفی به تبیین رابطه چندگانه هیجان و شناخت پرداخته اند ولی هنوز موفق نشده اند که شکاف موجود را پر کنند. مطالعات عصب شناسی نیز یافته های همانندی ندارد. سامانه های مغزی هیجان، آن قدر با سامانه های شناختی هم پوشانی دارد که تمایز بین آن ها بسیار مشکل است. بر این اساس اصطلاحات مغز هیجانی و مغز شناختی، صحیح نبوده و این دو سامانه به شدت در هم تنیده اند. جهت روشن شدن این موضوع، ما در ابتدا به تعریف هیجان و شناخت پرداخته ایم. سپس انواع تعامل بین هیجان و شناخت را در پنج دسته و به دو شیوه دسته بندی کرده ایم. پس از آن به بیان برخی موانع پژوهش درباره توانایی های هیجانی و اجتماعی پرداخته و هشت پیشنهاد برای برطرف ساختن این موانع ارائه نموده ایم. این پیشنهادها عبارتند از: بررسی مؤلفه های هیجانی و ترکیب های تعاملی شان به صورت جزئی نگرانه، دسته بندی سنی و بهره گیری از رویکرد تحولی، کاربست روش های سنجش مناسب، استفاده از رویکرد عصب شناسی، استفاده از مدل های محاسباتی و ریاضیاتی، تعریف دقیق و عملیاتی هیجان و پرهیز از ابهام، توجه به جنبه درون فردی و بین فردی هیجان و بررسی سازه های بینابینی. کاربست این پیشنهادها در پژوهش، می تواند به والدین، جامعه آموزشی و سیاست گذاران برای برنامه ریزی بهتر برای جامعه کمک کند.
اثربخشی گروه درمانی آنلاین مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اشتغال ذهنی به بدشکلی بدن و ترس از تصویر بدنی در افراد دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی آنلاین مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اشتغال ذهنی به بدشکلی بدن و ترس از تصویر بدنی در افراد دارای اضافه وزن یا چاقی در دوران پاندمی ویروس کرونا صورت گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 14 نفر از افراد دارای اضافه وزن یا چاقی در بازه زمانی شهریور تا مهر 1399 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 7 جلسه 120 دقیقه ای جلسات آنلاین قرار گرفت، اما گروه کنترل تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای سنجش این پژوهش پرسشنامه ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن (ربیعی و همکاران، 1390) و ترس از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) بود. یافته ها نشان داد که گروه درمانی آنلاین مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اشتغال ذهنی به بدشکلی بدن و ترس از تصویر بدنی در افراد دارای اضافه وزن یا چاقی اثربخش است (05/0> p ). از این یافته ها می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت مجازی برای افراد دارای اضافه وزن اثربخش بوده است و می توان از آن به عنوان یک راهکار جایگزین در دوران پاندمی ویروس کرونا استفاده کرد.
مدل معادلات ساختاری رابطه بین سبک های دلبستگی و پریشانی روانشناختی : نقش واسطه ای طرحواره های هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسردگی و اضطراب جزء رایج ترین اختلالات روانشناختی هستند که علاوه بر تحمیل هزینه های گزاف بر فرد و جامعه با بسیاری از اختلالات روانشناختی نیز همپوشانی دلرند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای طرحواره های هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و پریشانی روان شناختی بود. تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویانی بود که در سال تحصیلی 99-1398 در دانشکده های علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه های تهران و شهید بهشتی تحصیل می کردند و از این تعداد، 154 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همه افراد به پرسشنامه های سبک های دلبستگی کالینز و ریدز (کالینز و رید، 1990)، مقیاس افسردگی اضطراب استرس (لاویباند و لاویباند، 1995) و پرسش نامه طرحواره های هیجانی (لیهی، 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها و تعیین اثر غیرمستقیم از آزمون میانجی گری سوبل استفاده شد. نتایج نشان داد که طرحواره های هیجانی سازگار در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن و پریشانی روانشناختی نقش واسطه ای ایفا می کنند (05/0 p≤ ). میان سبک های دلبستگی و پریشانی روانشناختی با درنظر گرفتن طرحواره های هیجانی به عنوان عامل واسطه ای رابطه غیرمستقیم وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد نمود که برای درمان افسردگی و اضطراب به طور همزمان به ترمیم و بهبود سبک های دلبستگی و طرحواره های هیجانی پرداخته شود.
پیش بینی قلدری شغلی از طریق تعارضات کار-خانواده و نیازهای بنیادین روانشناختی در پرستاران و بهیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
99-108
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی قلدری شغلی از طریق تعارضات کار-خانواده و نیازهای بنیادین روانشناختی در پرستاران و بهیاران صورت گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران و بهیاران شاغل در شهرستان زرندیه بودند که از میان آنها تعداد 132 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های اعمال منفی- تجدید نظر شدۀ (اینارسن و همکاران، 2009)، نیازهای بنیادین روانشناختی (گاردیا و همکاران، 2000) و تعارض کار- خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) بود. داده ها با تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس یافته ها بین قلدری شغلی با تعارض کار- خانواده و تعارض خانواده – کار رابطه مثبت معنی دار و با نیازهای بنیادی روان شناختی (و مولفه های آن) رابطه منفی معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 33 درصد از تغییرات قلدری شغلی، توسط نیازهای بنیادی روان شناختی، 1/44 درصد توسط تعارضات کار – خانواده و 2/47 درصد توسط تعارضات خانواده- کار قابل تبیین است. براساس نتایج حاضر می توان گفت که تعارضات کار-خانواده و نیازهای بنیادین روانشناختی از عوامل تأثیرگذار بر قلدری پرستاران و بهیاران است. لذا تدارک برنامه های ی از سوی مسئولان مربوطه به منظور انجام مداخلات روانشناختی در راستای بهبود این عوامل می تواند زمینه ساز کاهش قلدری در محیط های مراقبت پزشکی گردد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر شرم درونی شده و ترس از شکست دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
133-142
حوزه های تخصصی:
هم زمانی بلوغ با دوره انتقال به دبیرستان چالشی مهم برای دانش آموزان ششم ابتدایی در ایران است که می تواند به پیدایش احساسات منفی مانند شرم و ترس از شکست در دختران منجر می شود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شرم درونی شده و ترس از شکست دختران پایه ششم بود. پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم مدارس ابتدایی شهر بابل استان مازندران در سال تحصیلی 98-1397 بود که 30 نفر از آن ها بر اساس شرایط ورود به پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس شرم درونی شده (فرگوسن و همکاران، 2000) و پرسشنامه ترس از ارزیابی شکست عملکرد (کانروی، 2002) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایشی 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان پذیرش و تعهد به صورت هفتگی دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش شرم درونی (001/0> p ؛ 94/36= F ) و ترس از شکست (001/0> p ؛ 50/34= F ) مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر جهت کاهش ترس از شکست و شرم درونی شده دانش آموزان دختر استفاده شود.
مداخلات و ویژگی های روانشناختی موثر بر کووید- 19 و آسیب شناسی روانی ناشی از آن: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
197-206
حوزه های تخصصی:
بیماری کرونا (کووید-19) که تهدیدی برای سلامتی جهانی است، علاوه بر اینکه سلامت جسمی افراد را به خطر می اندازد، تاثیرات جبران ناپذیر روانشناختی نیز ایجاد می کند. با توجه به این امر، شناخت عوامل روانشناختی مثبت و درمان های روانشناختی موثر برای مقابله با کرونا ضرورت دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی مداخلات و ویژگی های روانشناختی موثر بر بیماری کرونا و آسیب های روانی آن به روش مرور نظام مند بود. به این منظور، مطالعات در سال های 1398 تا 1399 در پایگاه های اطلاعاتی فارسی با جستجوی کلیدواژه های کرونا، کووید 19، قرنطینه، ویژگی های روانشناختی و سلامت روان مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس معیارهای ورود از بین مقاله های مورد بررسی 23 مقاله وارد پژوهش شدند و نتایج آن ها طبقه بندی، خلاصه و گزارش شد. ارزیابی حاصل از نتایج نشان داد افزایش اضطراب و افسردگی، مشکلات خواب، ترس از مرگ و استرس پس از آسیب از جمله پیامدهای روان شناختی شیوع این بیماری برای مردم عادی به شمار می رود. همچنین داشتن ویژگی هایی مانند تاب آوری، سرسختی روانشناختی، شوخ طبعی و حس انسجام خود می توانند در مقابل فشارهای بیماری کرونا به افراد کمک کنند. همچنین درمان های روان شناختی شامل درمان های مبتنی بر معنویت، واقعیت درمانی، شناختی- رفتاری و پذیرش و تعهد در کمک به بهبود و مقابله با بیماری موثر هستند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، نیاز است مداخلات آموزشی و درمانی در راستای کاهش مشکلات روان شناختی و تقویت ویژگی های روان شناختی مثبت جهت مقابله با بیماری کرونا صورت گیرد.
بررسی نقش میانجی شرم و عزت نفس در ارتباط بین شفقت به خود و افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر شرم و عزت نفس در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی در دانشجویان انجام شد. 251 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد ( 169 نفر دختر و 82 نفر پسر) از دانشگاه های خوارزمی تهران، اصفهان و شهرضا به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت آنلاین به پرسشنامه های مقیاس شفقت به خود ریس و همکاران(2011)، فرم کوتاه مقیاس افسردگی بک (1972)، مقیاس عاطفه ی خودآگاهی-3 تانگنی و همکاران (2000) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ(1965) پاسخ دادند. به منظور بررسی روابط ساختاری در مدل مفروض از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل مفروض میانجی گری نسبی شرم و عزت نفس در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که در مدل مفروض تمام وزن های رگرسیونی به لحاظ آماری معنادار بودند ( P<.05 ). در این مدل 81 درصد از واریانس نمرات افسردگی از طریق متغیرهای مکنون عزت نفس، شرم و شفقت به خود تبیین شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی، متغیرهای شرم و عزت نفس، نقش میانجی ایفا می کنند. از یافته های پژوهش حاضر می توان در جهت کاهش ا فسردگی از طریق درمان ها و آموزش های مبتنی بر شفقت به خود استفاده کرد.
پیامدهای عوامل زمینه ای در فرایند تکوین هوش معنوی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین پیامدهای عوامل زمینه ای در فرایند تکوین هوش معنوی دانش آموزان دوره دوم متوسطه به روش نظریه ی داده بنیاد و بر اساس مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین(2008) انجام شد. مشارکت کنندگان به تعداد 21 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تبریز ، معلمان و افرادی بودند که با دانش آموزان در ارتباط هستند.برای نمونه گیری از رویکرد هدفمند و تکنیک نمونه گیری نظری و برای کفایت حجم نمونه از منطق اشباع داده ها استفاده گردید. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری و کد گذاری شدند. به منظور افزایش اعتبار یافته ها از روش زاویه بندی محقق و چک کردن داده ها توسط شرکت کنندگان استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که پیامدهای حاصل از فرایند شکل گیری هوش معنوی، شامل تحول در جهان بینی، دستیابی به آرامش درونی، موفقیت در زندگی و رشد ارزش های اخلاقی است که از عوامل درونی، محیطی، ارزشهای دینی و فرادینی به عنوان عوامل زمینه ای تاثیر می پذیرد. دستیابی به آرامش درونی به عنوان پدیده مرکزی مفهوم پردازی شد .
اثربخشی گروه درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خود بیمارانگاری و اضطراب مردان مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
41 - 56
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی بر خودبیمارانگاری و اضطراب مردان مبتلا به درد مزمن انجام شد. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مرد مبتلا به درد مزمن عضلانی - اسکلتی مراجعه کنند به مراکز توان بخشی شهر شیراز در شش ماهه دوم سال 1398 بوده اند. با توجه به ارزیابی اولیه، تعداد 30 نفر از بیمارانی که نمره بالاتری در پرسشنامه شدت درد مزمن مک گیل کسب کردند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خودبیمارانگاری اهواز و اضطراب کتل در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای خودبیمارانگاری و اضطراب، تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمجموع، پیشنهاد می شود که مشاوران، روان شناسان و روان درمانگران، از نتایج گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی به عنوان مداخله ای سودمند، جهت کاهش خودبیمارانگاری و اضطراب افراد مبتلا به درد مزمن، بهره ببرند.
تحلیل پدیدارشناسی مؤلفه های شناختی در تعارضات میان همسران شاغل (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: مرور ادبیات پژوهشی نشان می دهد، کمیت و شدت تعارضات میان همسران شاغل نسبت به زوجین تک شاغل، وضعیت متفاوتی پیدا می کند. به نظر می رسد یکی از عوامل مؤثر بر تعارضات این نوع زوجین، مؤلفه های شناختی است. ازاین رو، مسئله اصلی در مطالعه حاضر این بود که تجارب زیستۀ همسران شاغل از مؤلفه های شناختی مؤثر بر تعارضات، چگونه است؟ هدف: مطالعه حاضر با هدف کشف تجارب زیستۀ همسران شاغل دارای تعارض از مؤلفه های شناختی مؤثر بر تعارضات زوجی انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری در سال 1397 در شهر نورآباد انجام شد. نمونه های پژوهش با انتخاب 12 زوج هر دو شاغل دارای تعارض(با اذعان زوجین به تعارض و کسب نمرۀ 187 یا بالاتر از آن در پرسشنامه MCQ ) با روش نمونه گیری هدفمند به حد اشباع رسید. برای جمع آوری داده ها از مصاحبۀ نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه ها با استفاده از روش دیکلمن، آلن و تانر که دارای ماهیت تیمی بوده و در پدیدارشناسی تفسیری مرسوم است، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل تجارب مشارکت کنندگان، منجر به شناسایی 2 مضمون اصلی، غفلت شناختی (در بردارندۀ 2 مضمون فرعی؛ ضعف در آگاهی و استعاره های بدبینانه) و آسیب پذیری شناختی (دربردارندۀ 3 مضمون فرعی؛ باورهای معیوب، نگرش های منفی و سازه های شناختی ناکارآمد) شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد مؤلفه های شناختی در شروع و تشدید تعارضات میان همسران شاغل نقشی اساسی دارند. آگاهی از این مؤلفه های شناختی و مدیریت آنها می تواند در کاهش تعارضات زوجی در این نوع سبک زندگی تأثیرگذار باشد