فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ی ششم ابتدایی انجام شد.
روش کار: پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه ابتدایی دخترانه شهر تبریزدر سال تحصیلی 98-1397 بود که با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی دردو گروه آزمایش وکنترل قرار گرفت. گروه آزمایش 16جلسه ی آموزش کارکردهای اجرایی سرد را گذراند. داده های بدست آمده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی درمرحله پیش آزمون و پس آزمون، با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج نشان داد که بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بطور معناداری انگیزش تحصیلی را بهبود بخشید و باعث افزایش معنادار انگیزش تحصیلی بیرونی و درونی و کاهش معنادار بی انگیزگی تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد(001/0>p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی درونی ، بیرونی و بی انگیزگی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی تایید شد. بنابراین این بسته آموزشی جهت آموزش به دانش آموزان پایه ششم ابتدایی پیشنهاد می شود.
تدوین مدل ساختاری شادکامی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بر اساس سرمایه روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
785 - 800
حوزه های تخصصی:
زمینه: تولد و حضور فرزند با ناتوانی هوشی در خانواده ها انواع مختلفی از واکنش های عاطفی و شناختی را به دنبال خواهد داشت، لذا برخی از مادران این کودکان تفکر انعطاف پذیر ندارند و در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل عدم داشتن سرمایه روانشناختی بالا دچار تنش های بیشتری می شوند.
هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل ساختاری شادکامی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بر اساس سرمایه روانشناختی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی بود.
روش: روش مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی بود که در سازمان آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران (مدارس استثنایی شهر تهران، سال تحصیلی 1401-1400) دارای پرونده می باشند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرجیل، 2005)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و ونادروال، 2010) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 8 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که شادکامی بر اساس سرمایه روانشناختی مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی (از طریق انعطاف پذیری) تأثیر غیرمستقیم دارد (0/000=p). رابطه ی مذکور حدود 77 درصد از اثر سرمایه های روانشناختی بر شادکامی از طریق انعطاف پذیری تبیین شده است (0/020=p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به اینکه مادران دارای فرزند با ناتوانی هوشی در برخورد با مسائل و مشکلات انعطاف پذیری کمتری دارند و به سختی می توانند مسائل و مشکلات را بپذیرند لذا بهتر است تحقیقات گسترده تر با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.
ارائه الگو ساختاری اضطراب امتحان بر اساس طرحوارهای ناسازگار اولیه با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
929 - 946
حوزه های تخصصی:
زمینه: اضطراب امتحان یکی از مشکلات روانی و تحصیلی رایج در دانش آموزان است که می تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی، روحیه و رفتارهای اجتماعی آن ها داشته باشد. فهم عمیق تر از فرایندهای روانی اضطراب امتحان می تواند در ارائه راهکارهای مؤثر برای بهبود کارایی تحصیلی و بهبود کیفیت زندگی روزمره دانش آموزان کمک کننده باشد. با این حال در پیشینه این حوزه، تعاملات دقیق میان طرحواره ها، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب امتحان به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته اند.
هدف: این پژوهش با هدف ارائه الگوی ساختاری اضطراب امتحان بر اساس طرحوارهای ناسازگار اولیه با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان شهر تهران انجام شد.
روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول در شهر تهران بود که از این میان 500 دانش آموزان به روش نمونهگیری در دسترس در سال 1400 انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از سیاهه اضطراب امتحان (ابوالقاسمی و همکاران، 1375)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ نسخه سوم (یانگ، 2005) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار 24SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین طرحوار های ناسازگار اولیه با میانجی گری ترس از ارزیابی منفی با اضطراب امتحان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/01 >P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم طرحوار های ناسازگار اولیه از طریق نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی بر اضطراب امتحان معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/05 >P) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد طرحوارهای ناسازگار اولیه از طریق نقش میانجی ترس از ارزیابی منفی بر اضطراب امتحان تأثیر معناداری دارند بنابراین، با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که طرحواره ها علاوه بر تأثیر مستقیم بر اضطراب امتحان به واسطه ترس از ارزیابی منفی می تواند متغیر وابسته یا ملاک را تحت تأثیر قرار دهد. در نتیحه این یافته گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر اضطراب دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تهران است.
اثر القای خلق مثبت و منفی بر حافظه کاری، اتوبیوگرافیک و معنایی در افراد با کمال گرایی ناسازگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1653 - 1668
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از کارکردهای شناختی مهم، حافظه محسوب می شود. حافظه فرآیندی است که به وسیله آن اطلاعات کدگذاری، ذخیره و بعداً یادآوری می شود. برخی ویژگی های شخصیتی مانند کمال گرایی به دلیل تأثیرات مثبت یا منفی که بر خلق می گذارند می توانند به عنوان یک متغیر واسطه ای یا تعدیل کننده بر فرآیندهای شناختی مانند انواع حافظه تأثیر داشته حتی موجب سوگیری های شناختی در این فرآیندها شوند. اما پژوهش های اندکی در زمینه تأثیر القای خلق با توجه به ویژگی کمال گرایی ناسازگارنه وجود دارد.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر القای خلق مثبت و منفی بر حافظه کاری، اتوبیوگرافیک و معنایی در افراد با کمال گرایی ناسازگارانه بود.
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه آماری شامل 30 دانشجو بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در سه گروه خلق مثبت (10 نفر)، خلق منفی (10 نفر) و خلق خنثی (10 نفر گروه گواه) گمارده شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از انجام القای خلق، آزمون های حافظه کاری (کرچنر، 1958)، سیالی کلامی (قاسمیان شیروان و همکاران، 2018) و بازیابی خاطرات سرگذشتی (ویلیامز و برودبنت، 1986) را تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد القای خلق مثبت می تواند باعث بهبود نمرات حافظه کاری در افراد با کمال گرایی ناسازگارانه گردد (05/0 p<). همچنین القای خلق منفی می تواند باعث کاهش نمرات حافظه کاری و حافظه معنایی در افراد با کمال گرایی ناسازگارانه گردد (05/0 p<).
نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، شرایط خلقی مثبت و منفی در تعامل با ویژگی شخصیتی کمال گرایی ناسازگارانه برحافظه فرد تأثیر می گذارد. از یافته های پژوهش حاضر می توان در روند درمان اختلالات هیجانی، با دادن بازخوردهای مکرر درباره نحوه پردازش اطلاعات استفاده نمود.
نقش سرمایه های روانشناختی و خودتنظیمی در اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری سبک های شناختی ویت کین (مطالعه موردی: دختران 16 تا 18 سال دانش آموز مقطع متوسطه دوره دوم شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1723 - 1738
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات گذشته نشان داده است که سبک های یادگیری دانش آموزان می تواند به عنوان متغیر میانجی در تأثیر سازه های روانشناختی چون خود تنظیمی و سرمایه های روانشناختی بر شدت اشتیاق تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنادار داشته باشد. سبک شناختی ویژگی های شخصیتی را شامل می شود که سبب تفاوت افراد از یکدیگر می گردد. بررسی های انجام شده نشان داد که مدلی برای تبیین نقش سرمایه های روانشناختی و خود تنظیمی در اشتیاق تحصیلی دانش آموزان وجود ندارد.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه های روانشناختی و خود تنظیمی در اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری سبک های شناختی ویت کین بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری دختران 16 تا 18 سال شاغل به تحصیل در دوره دوم متوسطه شهر زاهدان بودند. که از بین آن ها 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ها شامل پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007)، مقیاس خود تنظیمی انگیزشی (ولترز، 1999)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فریدل و پاریس، 2005) و آزمون شکل های نهفته استفاده شده است. روش تحلیل داده ها مبتنی بر داده های ترکیبی و مدل رگرسیون چندمتغیره با الگوی حداقل مربعات با استفاده از آزمون سوبل و بوسیله نرم افزار آماری Spss نسخه 20 و لیزرل بود.
یافته ها: نتایج آزمون سوبل نقش واسطه ای سبک های شناختی بر ارتباط بین سرمایه روانشناختی و خودتنظیمی و اشتیاق تحصیلی را معنادار نشان داد. سرمایه روانشناختی بر اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی سبک های شناختی با ضریب مسیر (27/0) و اثر کل 78/0 اثر غیر مستقیم دارد. همچنین خودتنظیمی بر اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی سبک های شناختی با ضریب مسیر (44/0) و اثر کل 88/0 اثر غیرمستقیم دارد.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش توصیه می شود به منظور افزایش اشتیاق دانش آموزان شرایطی برای ایجاد رقابت سالم، خودمختاری و دریافت بازخورد مثبت فراهم شود. در این ارتباط، ایجاد فرصتی برای تفکر، تفحص، تحقیق، انتقاد سازنده، تشویق و تقویت بهنگام، افزایش اعتماد به نفس می تواند کارساز باشد.
تجربه زیسته بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر از عوامل زمینه ای ابتلا به بیماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
73 - 82
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر از عوامل زمینه ای ابتلا به بیماری صورت گرفت.روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته انجام گرفت. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل 13 نفر از بیماران دارای سندروم روده تحریک پذیر در شهر تهرآن بودند. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج از استان تهران در سه ماهه سوم 1401 صورت گرفت و تا زمان اشباع اطلاعات ادامه یافت. گردآوری داده ها، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد و پس از ضبط هر مصاحبه، محتوای استخراج شده به صورت واژه به واژه نوشته شد. کدگذاری داده ها، همزمان با جمع آوری داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از روش کُلایزی (هفت مرحله) انجام شد. مجموعا از تعداد 13 مصاحبه، 13 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان می دهد عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی و عوامل فردی- اجتماعی از پیامدهای ابتلا به سندروم روده تحریک پذیر است.
نقش میانجی خودانتقادی در رابطه بین ذهن آگاهی و نگرانی از تصویر بدن در دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
141 - 150
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودانتقادی در رابطه بین ذهن آگاهی و نگرانی از تصویر بدن در دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی شاغل به تحصیل دانشگاه های آزاد استان گیلان در نیمسال دوم تحصیلی 1402-1401 بودند. 300 دانشجو از طریق نمونه گیری هدفمند برای گروه نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های نگرانی تصویر بدنی (BICI) لیتلتون و همکاران (2005)، پرسشنامه مقیاس سطوح خودانتقادی تامپسون و زوروف (2۰۰4)، پرسشنامه پرخوری عصبی گورمالی، بلک، داستون، رادین (1982) و مقیاس ذهن آگاهی (MASS) ریان و براون (2003) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گفت. نتایج نشان داد که ذهن آگاهی و خودانتقادی بر نگرانی از تصویر بدن اثر مستقیم و معنادار دارد (05/0>P). همچنین ذهن آگاهی به طور مستقیم بر خودانتقادی اثر دارد (05/0>P). همچنین نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که ذهن آگاهی با نقش میانجی خوانتقادی بر نگرانی از تصویر بدن اثر غیرمستقیم معنادار دارد (05/0>P). طبق نتایج مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مناسب برخوردار است. نتایج پژوهش حاکی از اهمیت نقش ذهن آگاهی بر نگرانی از تصویر بدن دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده اجرای برنامه هایی به منظور بهبود ذهن آگاهی در دانشجویان با نشانگان پرخوری عصبی می تواند منجر به کاهش نگرانی از تصویر بدن و خودانتقادی در آنان شود.
اثربخشی آموزش همدلی بر احساس شرم و گناه و ترس از صمیمیت زنان دارای دلبستگی ناایمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
201 - 210
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش همدلی بر احساس شرم و گناه و ترس از صمیمیت زنان دارای دلبستگی ناایمن بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعان زن متأهل مراکز مراقبت از خانواده (طلیعه و ایرانی) وابسته به بهزیستی شهر تهران در سال 1402-1401 بود. حجم نمونه پژوهش شامل 40 زن بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه گمارده شدند (هر گروه 20 نفر). ابزار پژوهش شامل پرسشنامه آمادگی شرم و گناه (GASP) کوهن و همکاران (2011) و ترس از صمیمیت (FIS) دسکاتنر و سلن (1991) بود. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد، اما گروه آزمایش پژوهش، مداخله همدلی را در طول 8 جلسه 120 دقیقه ای در 8 هفته دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل پیش آزمون بین میانگین پس آزمون احساس شرم، گناه و ترس از صمیمیت در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود داشت. نتایج نشان داد که آموزش همدلی، احتمالاً درمان کارآمدی برای درمان احساس شرم و گناه و ترس از صمیمیت در زنان دارای دلبستگی ناایمن است.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی در زنان دارای همسران سوءمصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
235 - 244
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی در زنان دارای همسران سوءمصرف کننده مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1400 بود که از میان آنها تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به روش در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (SF-36، سازمان بهداشت جهانی، 1996) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB-SF، ریف، 1989) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی زنان دارای همسران دچار سوءمصرف مواد در دو گروه آزمایش و کنترل در سطح 05/0 تفاوت معنی داری وجود دارد. آموزش درمان مبتنی بر شفقت می تواند ابزاری سودمند در بهبود بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی در زنان دارای همسران دچار سوءمصرف مواد باشد.
تاثیر مهارت های روانشناسی تربیتی معلم در مهندسی رفتار دانش آموزان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
103 - 106
حوزه های تخصصی:
امروزه معلمان برای داشتن یک کلاس اثربخش نیازمند داشتن مهارت هایی هستند از جمله مهارت ها می توان به مهارت های روانشناسی تربیتی اشاره کرد که با توجه به الگوها و متدهای روانشناسی می توانند رفتارهای دانش آموزان را کنترل ، هدایت و رهبری کنند از این رو با استعاره "مهندسی رفتار" آشنا می شویم که اشاره به الگوبرداری و الگو پذیری دانش آموزان دارد و نقش معلم به عنوان اسوه و الگوی اخلاقی دانش آموز بسیار مهم استمعلمان با داشتن مهارت های چون برقراری ارتباط موثر، مدیریت کلاس، تشویق و تحسین های به موقع ، مدیریت رفتار کلاسی ، حل تعارضات در کلاس درس، قدرت تشخیص، تنظیم انگیزه ، ارتباط موثر با والدین، ایجاد محیط یادگیری پویا ، توانایی تدریس اثربخش و تسلط بر محتوای تدریس می تواند بر رفتار دانش آموز خود تاثیرگذار باشد
روابط موضوعی و نشانه های شخصیت نمایشی: نقش میانجی گر مکانیسم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1739 - 1754
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال شخصیت نمایشی (HPD) یک سندرم بالینی است که در آن افراد، دارای سبک تعاملی سبک بین فردی هستند که با اغواگری، سطحی نگری هیجانی و نمایش اغواگری، سطحی نگری هیجانی و نمایشی مشخص می شود.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین نشانه های شخصیت نمایشی براساس روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که 508 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و ابزارهای این مطالعه شامل پرسشنامه های سبک های دفاعی (اندروز و همکاران، 1993)، نشانه های شخصیت نمایشی (چریستوفر و همکاران، 2014) و مقیاس روابط موضوعی (بل و همکاران، 1973) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL 8.8 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که روابط موضوعی به طور مستقیم 24/0 درصد و به واسطه مکانیسم های دفاعی 34/0 درصد از نشانه های شخصیت نمایشی را تبیین می کند (05/0 P<). در مجموع، برآورد مدل ساختاری که در آن روابط موضوعی متغیر پیش بین و مکانیسم دفاعی به عنوان متغیر میانجی وارد مدل شدند، نشان دادکه این مدل 47/0 درصد از نشانه های شخصیت نمایشی را تبیین می کند (05/0 P<).
نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر می توان چنین نتیجه گیری نمود که نشانه های شخصیت نمایشی پدیده تک بعدی نیست و متغیرهای متعددی می توانند آن را تحت تأثیر قرار دهند. بنابراین در درمان نشانه های این اختلال بایستی متغیرهای ارتباطی و فردی را مورد بررسی قرار داد.
بررسی فرا تحلیل درمان اعتیاد به خرید، اعتیاد به قمار،اعتیاد به رفتارهای پرخطر و اعتیاد جنسی
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی فرا تحلیل درمان اعتیاد به خرید، اعتیاد به قمار، اعتیاد به رفتارهای پرخطر و اعتیاد جنسی بوده است. مواد و روش کار: روش پژوهش فرا تحلیل و جامعه ی آماری آن شامل همه ی تحقیقات انجام شده که از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ در خصوص روش ها و راهکارهای درمانی اعتیاد به خرید، اعتیاد به قمار، اعتیاد به رفتارهای پرخطر و اعتیاد جنسی به چاپ رسیده اند بود. در بخش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و در بخش گردآوری داده ها از روش میدانی استفاده شد. تعداد کل مقالات یافت شده با در نظر گرفتن معیارهای ورودی، 7724 مطالعه بود که پس از بررسی و غربالگری نهایتاً نتایج استخراج شده از 230 مطالعه مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش از نرم افزارMAXQDA برای اولویت بندی راهکارهای شناسایی شده و از روش تحلیل سلسله مراتبی در قالب نرم افزار EXPERT CHOICE استفاده شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که در درمان اعتیاد به خرید، اعتیاد به قمار، اعتیاد به رفتارهای پرخطر و اعتیاد جنسی، رویکرد رفتاردرمانی، رویکرد نظری غالب در پژوهش های بررسی شده است. هم چنین مشاوره فردی و روان درمانی اثربخشی بالایی نسبت به درمان های دیگر دارد. بحث و نتیجه گیری: انتخاب بهترین روش درمانی برای هر فرد به توصیه تخصصی پزشکان و متخصصان اعتیاد و ارزیابی دقیق فرد و توجه به ویژگی ها و نیازهای او بستگی دارد. درمان های جدید و ترکیبی می توانند نقش مهمی را در کاهش آسیب ها ایفا کنند.
طراحی و اثربخشی برنامه ارتقاء مهارت های خواندن بر اساس کارکردهای اجرایی ویژه دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی با کاستی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
267 - 286
حوزه های تخصصی:
زمینه: با توجه به تک بعدی بودن پروتکل های موجود درباره کارکرد اجرایی، تدوین مداخلات تکلیف محور مبتنی بر کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر مهارت های خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی با کاستی توجه اهمیت دارد.
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و بررسی اثربخشی برنامه ارتقاء مهارت های خواندن براساس کارکردهای اجرایی ویژه دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی با کاستی توجه انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی و کمی) بود در بخش کیفی با مرور سیستماتیک از پژوهش های مرتبط با اثربخشی کارکرد اجرایی بر علملکرد خواندن بررسی و 35 مقاله انتخاب و براساس تکالیف استفاده شده در این مقالات یک برنامه درمانی طراحی گردید؛ و اعتبار آن توسط 9 نفر متخصص ارزیابی گردید. روش مرحله دوم پژوهش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان نارساخوان پایه دوم و سوم شهر تهران بود که به مراکز ناتوانی یادگیری شهر تهران مراجعه کرده بودند که براساس فراخوان به روش نمونه گیری داوطلبانه 55 نفر از آن ها انتخاب شد، سپس براساس ملاک های ورود و خروج در نهایت 24 نفر (هر گروه 12 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزارهای مورد استفاده مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش پنجم (کرمی و همکاران، 1395)، مقیاس درجه بندی اسنپ-4 و آزمون نما بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در نرم افزار 25-SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: شاخص های CVI و CVR به ترتیب برابر با 82/0 و 78/0 بود میانگین آزمون خواندن در گروه آزمایش بین مراحل پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی دار داشت (01/0 >P). میانگین آزمون خواندن در گروه آزمایش بین مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار نداشت (05/0 <P).
نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که تکالیف مبتنی بر کارکردهای اجرایی در ارتقای مهارت های خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی با کاستی توجه کارآمد است
اثربخشی معنویت درمانی مبتنی بر خودآگاهی بر سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
49 - 70
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی از جمله متغیرهای موثر برسلامت روان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان هستند که طی سال های اخیر، توجه صاحبنظران حوزه های آموزشی و پژوهشی را به خود جلب نموده اند و پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر معنویت درمانی مبتنی برخودآگاهی بر سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شاهد شهر اهواز انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان های شاهد شهر اهواز بود که 36 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس ارزیابی سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و چاری، 1391) و پرسش نامه تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) استفاده شد. نتایج: تحلیل یافته های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مختلط نشان داد که در مرحله پس آزمون گروه آزمایش، در نمرات سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل وجود داشته است و این افزایش در مرحله پیگیری پایدار ماند. بحث: بر اساس یافته های این پژوهش، استفاده از روش آموزش معنویت درمانی مبتنی برخودآگاهی به منظور افزایش سرزندگی تحصیلی و تاب آوری دانش آموزان توصیه می شود.
تدوین مدل ساختاری رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و نظم جویی هیجانی با میانجی گری سرسختی روانشناختی در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
431 - 450
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از فرآیندهای شناختی عمیق که نقش پایه ای و اساسی در ایجاد اختلالات اضطرابی دارد، طرحواره های ناسازگار اولیه است. از دیگر علل زیربنایی اختلالات اضطرابی، ناتوانی در نظم جویی هیجانی است. همچنین سرسختی روانشناختی نیز به عنوان یک سازه شخصیتی مهم بر نحوه و کیفیت برخورد افراد با منابع اضطراب زا مؤثر است. تا کنون پژوهش خاصی به ارائه مدل ساختاری در مورد رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و نظم بخشی هیجانی با نقش میانجی گری سرسختی روانشناختی در بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی نپرداخته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و نظم جویی هیجانی با میانجی گری سرسختی روانشناختی در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی تحت نظارت سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1400 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، 300 نفر از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998)؛ راهبردهای تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و سرسختی روانشناختی (کوباسا، 1979) استفاده شد. همچنین جهت تحلیل داده ها از روش های همبستگی و تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است. نتایج همچنین نشانگر آن است که طرحواره های بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، جهت مندی، گوش بزنگی بیش از حد و بازداری بر ارزیابی مجدد اثر منفی و معنادار و بر سرکوبی اثر مثبت و معنادار داشتند. همچنین اثر طرحواره محدودیت های مختل بر سرکوبی، مثبت و معنادار بود. سرسختی روانشناختی بر ارزیابی مجدد اثر مثبت و معنادار و بر سرکوبی نیز اثر منفی و معنادار دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده که نقش میانجی گرانه متغیر سرسختی روانشناختی در پژوهش حاضر مورد تأیید قرار گرفت و از آنجایی که این متغیر باعث افزایش تاب آوری فرد می شود و در نتیجه او را در یک چرخه مثبت و سالم قرار می دهد، پیشنهاد می شود درمانگران مراکز مشاوره، فنون ارتقای سرسختی روانشناختی را به افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی آموزش دهند.
اثربخشی آموزش هوش معنوی بر وندالیسم مدرسه ای و پرخاشگری دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1165 - 1186
حوزه های تخصصی:
زمینه: پرخاشگری و رفتارهای وندالیستی از شایع ترین رفتارهای ناشی از وجود آسیب روانی در نوجوانان هستند و به کارگیری مداخلات روانی باهدف کاهش گرایش به پرخاشگری و رفتارهای وندالیستی ضروری است که یکی از این مداخلات که تاکنون در این زمینه مورد بررسی قرار نگرفته است، آموزش هوش معنوی است.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر وندالیسم مدرسه ای و پرخاشگری دانش آموزان نوجوان بود.
روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دهم به تعداد 2195 نفر بود که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس متوسطه شهرستان بیرجند مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش، برای هر گروه 25 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده با استفاده از نمونه گیری در درسترس انتخاب و سپس در دوگروه آزمایش و گواه به روش تصادفی ساده گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش هوش معنوی (منصوری و حسینی، 1399) قرار گرفتند. از پرسشنامه پرخاشگری (زاهدی فر و همکاران، 1379) و پرسشنامه وندالیسم مدرسه ای (ثالث موید، 1396) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-26 برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد آموزش هوش معنوی بر تمامی مؤلفه های پرخاشگری شامل خشم و عصبانیت (198/844=F؛ 0/001>P)، تهاجم و توهین (96/515=F؛ 0/001 >P) و لجاجت و کینه توزی (664/146 =F؛ 0/001 >P) و وندالیسم درون مدرسه ای (156/430=F؛ 0/001>P) و وندالیسم برون مدرسه ای (151/162=F؛ 0/001 >P) نوجوانان دختر تأثیر دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش ضمن تبیین اثربخشی آموزش هوش معنوی بر کاهش پرخاشگری و رفتارهای وندالیستی نوجوانان، حاوی تلویحات کاربردی روانی-تربیتی با هدف کاهش رفتارهای پرخاشگرانه، مخرب و آسیب رسان در دانش آموزان با استفاده از مداخله مبتنی بر هوش معنوی است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و حافظه اتوبیوگرافیک نوجوانان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی در دوران نوجوانی می تواند مشکلات روانی و اجتماعی بسیاری برای فرد به همراه داشته باشد که معمولأ تا بزرگسالی ادامه می یابد.
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و حافظه اتوبیوگرافیک نوجوانان بوده است.
روش: پژوهش حاضر مطالعه موردی با خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل نوجوانان 12- 18 ساله بود که در سال 1401-1402 به کلینیک های روان شناختی غیردولتی شهر رشت مراجعه داشتند. حجم نمونه شامل 3 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1996)، آزمون بازیابی خاطرات خودشرح حالی (ویلیامز و برودبنت، 1986) بود. شاخص تغییر پایا، شاخص اندازه اثر، شاخص درصد بهبودی و رگرسیون آمیخته با استفاده از نرم افزار SPSS24 برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که بسته درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر ذهنی در کاهش علائم افسردگی نوجوانان (05/0p<) و افزایش خاطرات خود شرح حالی معنایی و کاهش خاطرات خود شرح حالی بیش کل گرا مؤثر بود (05/0p<).
نتیجه گیری: هنگامی که فرد به جای اجتناب یا نادیده گرفتن خاطرات اختصاصی، به تصاویر نزدیک می شود، هیجان پنهان در آن آشکار و معنایی جدید از آن تصاویر برای فرد محقق می شود که به بهبود خلق کمک می نماید. با توجه به اثربخشی بسته درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویرسازی بر علائم افسردگی و خاطرات اتوبیوگرافیک نوجوانان، پیشنهاد می شود درمانگران حوزه سلامت برای مراجعان دارای تشخیص افسردگی به یافته های این پژوهش توجه داشته باشند.
واژه های کلیدی: افسردگی، حافظه اتوبیوگرافیک، درمان شناختی رفتاری مبتنی بر تصویر ذهنی، نوجوانان.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه ی بین بی حوصلگی شغلی با رضایت شغلی و نیت ترک شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
63 - 72
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه ی بین بی حوصلگی شغلی با رضایت شغلی و نیت ترک شغل انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن شاغل در مقطع متوسطه ناحیه یک شهر ری در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنها، 303 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس رضایت شغلی (JSS) اسمیت و همکاران (1969)، مقیاس نیت ترک شغل (TIS) کیم و لیونگ (2007)، مقیاس بی حوصلگی شغلی (JBS) لی (1986) و مقیاس پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ) بائر و همکاران (2004) گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون ضریب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. شاخص های برازش نشان داد، مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار بود. نتایج نشان داد اثرات مستقیم بی حوصلگی شغلی بر رضایت شغلی و نیت ترک شغل معنادار بود، همچنین اثرات غیر مستقیم بی حوصلگی شغلی بر رضایت شغلی و نیت ترک شغل از طریق ذهن آگاهی معنادار بود (01/0p<). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که رضایت شغلی و نیت ترک شغل براساس بی حوصلگی شغلی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی در معلمان زن شاغل در مقطع متوسطه برازش دارد.
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
77 - 89
حوزه های تخصصی:
کژکاری جنسی معمولا با نبود تعادل و ابرازگری هیجانی و کاهش عزت نفس روانشناختی و جنسی همراه است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامع ه آم اری زن ان متأه ل مبتلا ب ه ک ژکاری جنس ی بود ک ه ب ه مراک ز مش اوره ش هر تهران در فاصله ماه های بهمن 1401 تا اردیبهشت 1402 مراجعه کردند. نمونه پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به کژکاری جنسی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه (15 نفره) آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد جنسی زنان، شاخص عزت نفس جنسی زنان و آزمون عاطفه خودآگاه استفاده شد. گروه آزمایشی طی 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی مبتنی بر شفقت قرار گرفتند و گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده ها با نرم افزار SPSS.24 و با استفاده از تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. نتایج حاصل نشان داد که بین پس آزمون و پیگیری گروه آزمایشی و گواه در نمرات عزت نفس جنسی و هیجان های خودآگاه تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0≥P). بر اساس این نتایج روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان مبتلا به کژکاری جنسی اثربخش است. بنابراین پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری در خصوص اثربخشی این رویکرد و مقایسه آن با سایر روش های درمان مبتنی بر شواهد در نمونه های بزرگتر صورت گیرد.
اثربخشی تفکر انتقادی برروی صفات سه گانه تاریک(ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و خودشیفتگی) شخصیتی دانشجویان نخبه ی ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
176-204
حوزه های تخصصی:
سه گانه تاریک شخصیت از مشکلات شناختی دانشجویان ورزشکار نخبه است که می تواند علاوه بر عملکرد ورزشی در تمرین و رقابت حتی بر زندگی شخصی فرد نیز اثر گذار باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات آموزش تفکر انتقادی بر بهبود سه گانه تاریک شخصیت دانشجویان ورزشکار نخبه انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری تحقیق پسر نخبه ورزشکار و به-صورت در دسترس 30 نفر (10 نفر در گروه آزمایش و 10 نفر در گروه کنترل) انتخاب شدند و به عنوان نمونه در تحقیق مشارکت کردند. در پیش آزمون تمامی ازمودنی ها پرسشنامه های تفکر انتقادی (هایپل (2005) و فیشر (1986) و سه گانه تاریک شخصیت (جنیسون و وبستر )را تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش در هشت جلسه ی 90 دقیقه ای مداخله تفکر انتقادی را دریافت کردند. نتایج نشان داد . نمرات رگه های شخصیتی ماکیاولیسم و جامعه ستیزی در گروه آزمایش به ترتیب 502/7 و 610/6 بوده است که مقایسه آنها با مقادیر گروه کنترل به ترتیب 498/11 و 323/12 بیانگر معنی دار بودن اثر مداخله آموزش تفکر انتقادی در بین ورزشکاران نخبه بوده است (992/31=F(1,25)، 001/0p< و 353/62=F(1,25)، 001/0p<). همجنین نتایج بیانگر این حقیقت است که اثر مداخله در کاهش خودشیفتگی در گروه ازمایش نسبت به گروه کنترل معنی دار نبوده است مقادیر خودشیفتگی در گروه آزمایش و کنترل به ترتیب برابر است با 435/20 و 298/20. ( 174/0=F(1,25)، 682/0p<). لذا می توان پیشنهاد داد برای افزایش عملکرد ورزشکاران نخبه دارای سه گانه تاریک شخصیتی از روش تفکر انتقادی استفاده شود.