آرزو شمالی اسکویی

آرزو شمالی اسکویی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

مقایسه تطبیقی «تیپ های شخصیتی» در اشعار سیمین بهبهانی و غاده السمان بر اساس نظریه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل روانکاوانه تیپ های شخصیتی کارن هورنای سیمین بهبهانی غاده السمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 457 تعداد دانلود : 206
تحلیل روانشناختی شخصیت، یکی از رویکردهای اساسی نقد ادبی معاصر است. روانکاوان بزرگی چون فروید، یونگ و آدلر به بررسی روانشناختی شخصیت پرداخته اند. نظرها و آرای کارن هورنای، هم مبتنی بر اندیشه های فروید است و این مفاهیم را با اندک اختلافی که اندیشه های فروید در زمینه زیست شناختی دارد بسط می دهد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به مقایسه تطبیقی اشعار سیمین بهبهانی و غاده السمان بر اساس نظریه تیپ های شخصیتی کارن هورنای پرداخته ایم. این پژوهش در صدد پاسخ به این سوال است که شخصیت دو شاعر مورد نظر با توجه به اشعارشان، با کدام تیپ شخصیتی روانکاوانه کارن هورنای قابل انطباق است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه بسامد زیاد موضوع عشق در اشعار این دو شاعر و دلزدگی از اجتماع، تیپ های شخصیتی این دو شاعر، مهرطلب و عزلت طلب است. هر دو شاعر در عرصه مضمون از کلیشه های اجتماعی روزگار و پارامتر های عاشقانه ای که زن را به انحصار و انقیاد می کشاند، بیزاری جسته اند و دنیای پیرامون را برای اصالت دادن به تجارب و احساسات زنانه، دنیای فاقد صلاحیت می دانند، بنابراین مطابق نظرات هورنای، این اجحاف، ظلم و فشار سبب پناه بردن آن ها به درون و انزوا و ایده آل گرایی شده است و از همین جاست که عشق یکی از آرمان های مطرح شده در شعر دو شاعر محسوب می شود.
۲.

مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت درمانی با رویکرد روان درمانی تکامل نگر بر کاهش علایم افسردگی

کلید واژه ها: فراشناخت درمانی رویکرد رواندرمانی تکامل نگر افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 810 تعداد دانلود : 969
زمینه و هدف: افسردگی سومین علت اصلی از دست دادن سلامت غیرکشنده جهانی در سال 2017 مشخص شده است که بیش از 300 میلیون نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت درمانی با رویکرد روان درمانی تکامل نگر برکاهش علایم افسردگی انجام شد. روش پژوهش: روش گرداوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با پیگیری دوماهه است. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به افسردگی را شامل می گردد. تعداد 45 نفر از زنان مبتلا به افسردگی درمرحله اول براساس روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند و درمرحله بعد از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده در سه گروه فراشناخت درمانی (15 نفر)، تلفیق فراشناخت درمانی با روان درمانی تکامل نگر (15 نفر) و گروه گواه (15نفر) گنجانده شدند و پرسشنامه های افسردگی بک (1961) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نمرات افسردگی در دو گروه فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر تفاوت معنی دار وجود داشت که این تفاوت به نفع گروه تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر بود (05/0>p ). نتایج همچنین نشان داد که بین فراشناخت درمانی با گروه گواه در نمرات افسردگی تفاوت معنی دار وجود داشت که این تفاوت به نفع گروه فراشناخت درمانی بود (01/0>p ). بین گروه تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر با گروه گواه در افسردگی تفاوت معنی دار وجود داشت (01/0>p ). در نهایت نتایج نشان داد فراشناخت درمانی در نمرات افسردگی (01/0>p ) و تلفیق فراشناخت با درمان تکامل نگر در نمرات افسردگی (01/0>p ) اثربخش بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت فراشناخت درمانی و تلفیق فراشناخت با درمان تکامل نگر در کاهش نشانه های افسردگی اثربخش بود. همچنین تلفیق فراشناخت و درمان تکامل نگر نسبت به درمان فراشناختی در کاهش نشانه های افسردگی اثربخشی بیشتری داشت.
۳.

اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس والدگری روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 288 تعداد دانلود : 559
زمینه و هدف: عوامل فراوانی می تواند باعث ایجاد استرس والدگری شود که داشتن فرزندی با اختلال طیف اُتیسم ازجمله آنها است؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند اُتیستیک بود. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه، همراه با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم شهر تهران در سال 1399 بود. از میان آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گواه ) 15 نفر ( و آزمایشی ) 15 نفر ( جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ی شاخص استرس والدگری )آبیدین، 1990 ( استفاده شد. گروه آزمایشی، مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در 12 جلسه 60 دقیقه ای )هر هفته یک جلسه( به صورت فردی، دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیری یکراهه اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری )حس صلاحیت، دلبستگی، محدودیت نقش، افسردگی، روابط با همسر، انزوای اجتماعی و سلامت والدین( مادران دارای فرزندان با اختلال طیف اُتیسم تأثیرگذار بوده است. اثربخشی بعد از دوره پیگیری نیز حفظ شد ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده، راهبردی مؤثر در بهبود تمامی مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم می باشد و می توان از آن به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد.
۴.

مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی با درمان شناختی رفتاری گروهی بر رضایت زناشویی و خودکنترلی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارض خودکنترلی درمان شناختی - رفتاری رضایت زناشویی واقعیت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 760 تعداد دانلود : 192
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی با درمان شناختی رفتاری گروهی بر رضایت زناشویی و خودکنترلی زنان دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان دارای تعارض زناشویی بود که در سال 1398 به مراکز مشاوره منطقه 7 شهر تهران مراجعه کرده بودند، که از میان آنها 60 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جلسات واقعیت درمانی به صورت گروهی هفته ای یک جلسه دو ساعته طی 7 هفته برگزار شد. جلسات درمان شناختی رفتاری به صورت گروهی هفته ای یک جلسه دو ساعته طی 8 جلسه برگزار شد. شرکت کنندگان جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس رضایت زناشویی انریچ (1982) و مقیاس خودکنترلی تانجنی و همکاران (2004) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد اثر متقابل زمان * گروه ها موجب افزایش رضایت زناشویی و خودکنترلی (001/0=P) در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه شد. نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از تفاوت معنادار درمان شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی با گروه گواه برای متغیرهای رضایت زناشویی و خودکنترلی بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد واقعیت درمانی و درمان شناختی- رفتاری هر دو، به زنان متأهل با بهبود خودکنترل گری به آنها کمک می کند تا روابط زناشویی خود را بهبود بخشند.
۵.

ارائه الگوی ساختاری پیش بینی پرخوری عصبی براساس استرس و تنظیم هیجانی با میانجی-گری گسستگی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس پرخوری تنظیم هیجان گسستگی ذهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 250 تعداد دانلود : 1000
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی پرخوری عصبی بر اساس استرس و تنظیم هیجانی با میانجی گری گسستگی ذهن بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در پاییز سال 1398 تشکیل می دادند. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس و حجم نمونه 370 نفر بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، مقیاس گسستگی ذهن (برنستاین و پاتنام، ۱۹۸۶) و مقیاس استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر غیرمستقیم بین راهبردهای مثبت تنظیم هیجانی و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، منفی و معنادار بود (01/0> p ، 100/0-= β ). ضریب مسیر غیرمستقیم بین راهبردهای منفی تنظیم هیجانی و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، مثبت و معنادار بود (05/0> p ، 076/0= β ). ضریب مسیر غیرمستقیم بین استرس و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، مثبت و معنادار بود (01/0> p ، 093/0= β ). بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت زمانی که فرد به واسطه استرس وارد شده و بدتنظیمی هیجانی با گسستگی ذهن مواجه می شود، به پرخوری افراطی به عنوان سبکی از مقابله متوسل می شود.
۶.

نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مؤلفه های دلبستگی خودپنداره خودشناسی انسجامی نقش میانجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 418 تعداد دانلود : 290
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودشناسی انسجامی در رابطه بین مؤلفه های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران و والدینشان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آن ها 446 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های خودپنداره راج کمار ساراسوت، دلبستگی هازن و شیور، و خودشناسی انسجامی قربانی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) و خودشناسی انسجامی بر خودپنداره معنی دار بود. همچنین خودشناسی انسجامی در رابطه بین سبک های دلبستگی والدین با خودپنداره دانش آموزان نقش میانجی داشت. بر این اساس، سبک های دلبستگی والدین با میانجی گری خودشناسی انسجامی می توانند خودپنداره دانش آموزان را پیش بینی نمایند.
۷.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی واقعیت درمانی با آموزش گروهی شناختی رفتاری بر همدلی و خودکنترلی زنان دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همدلی خودکنترلی شناختی رفتاری واقعیت درمانی تعارض زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 185 تعداد دانلود : 503
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه تأثیر آموزش گروهی واقعیت درمانی و آموزش گروهی شناختی رفتاری بر همدلی و خودکنترلی زنان دارای تعارض زناشویی بود. روش : طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان دارای تعارض و درگیری با همسر و مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 7 شهر تهران در سال 1398 بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری هدفمند 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. در ابتدا از هر سه گروه پیش آزمون به عمل آمد و پس از آن گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی (گلاسر، 2012) و گروه آزمایش دوم نیز به مدت 8 جلسه آموزش شناختی رفتاری (فری، 1999)، بک (2011)، نینان و درایدن (2004) را به شیوه گروهی دریافت کردند. در پایان از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد و پس از گذشت سه ماه یک آزمون پیگیری جهت اطمینان از نتایج حاصله به عمل آمد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تعارض زناشوئی ثنایی و براتی، پرسشنامه های همدلی جولیف و فارینگتون و خودکنترلی تانجی و همکاران بودند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره وتحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو آموزش گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی و شناختی رفتاری اثر معناداری بر همدلی و خودکنترلی زنان دارای تعارض زناشویی داشتند ( P<0.01 ) . همچنین، روش شناختی رفتاری بر خودکنترلی مؤثرتر از روش واقعیت درمانی و روش واقعیت درمانی بر همدلی مؤثرتر از روش شناختی رفتاری عمل نموده است. نتیجه گیری : با توجه به تأثیر هر دو روش بر متغیرهای پژوهش، استفاده از این آموزش ها به وسیله روان شناسان و مشاوران در برنامه های روان آموزشی افراد دارای تعارض زناشویی توصیه می شود. همچنین با توجه به اثرگذاری بیشتر هر آموزش بر یک متغیر پیشنهاد می شود تا برنامه های آموزش زوجی براساس این یافته ها تنظیم گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان