فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۷۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
چشم انداز آموزش عالی به طور چشم گیری در دهه های اخیر تغییر یافته و به موازات آن محتوا و استانداردهای برنامه درسی نیز دستخوش تغییراتی گردیده است. برنامه درسی و ارزیابی های مرتبط با آن به عنوان قلب نظام های آموزشی در سراسر جهان به شمار می روند. هدف این مطالعه ارزیابی کیفیت برنامه درسی به صورت مطالعه تطبیقی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تحلیلی بوده و برای این منظور دیدگاههای صاحبنظران، کتب، پیشینه مطالعاتی و تحقیقات انجام شده پیرامون شیوه ارزیابی کیفیت برنامه های درسی دانشگاهی در کشورهای افریقای جنوبی، استرالیا، فنلاند، انگلستان و کشورهای اروپای شمالی (دانمارک، ایسلند، نروژ و سوئد) و ایران مورد مطالعه و بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد هدف های برنامه درسی آموزش عالی در ایران با برنامه درسی کشورهای مورد مطالعه دارای تشابهات بسیاری می باشد از جمله: از نظر تربیت نیروی متخصص و ماهر برای جذب بازار کار، نخبه پروری، پرورش دانشجویان خلاق و نوآور و توانایی تحلیل مسائل، داشتن تفکر انتقادی، تضمین کیفیت و... می باشد به طور کلی همه برنامه های درسی آموزش عالی یک هدف کلی دارند و آن تبدیل کردن جوانان به عنصر ارزشمند در جامعه می باشد. برنامه درسی تمام کشورها بدنبال یک هدف کلی است و آن عبارت از تبدیل کردن جوانان به عنوان عضو ارزشمند جامعه می باشد. به همین منظور می توان تجربیات و ایده های مطرح شده در این زمینه را به چالش کشیده و درباره آنها به بحث پرداخت تا به واسطه آنها بتوان آموزه های مفید مربوط به کیفیت برنامه های درسی در آموزش عالی را استخراج نموده و در پرتو آن برنامه های درسی را بهبود بخشید.
مقایسه قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در درس فارسی پنجم ابتدایی و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای تعیین سطح خوانایی کتابهای درسی و تشخیص متناسب بودن متن با توانایی دانش آموزان، اندازه گیری قدرت خوانایی متن است که عوامل مهمی همچون خود یادگیرنده و کتاب درسی (فونت، شکلها و اندازه متن و...) را درنظر می گیرد. هدف از نگارش این مقاله بررسی قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه (فارس زبان) و دو زبانه (کرد و آذری زبان) و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی است. این تحقیق با روش علّی- مقایسه ای انجام شده است. ۴۳۰ دانش آموز پنجم ابتدایی یک زبانه فارس و دو زبانه آذری و کرد زبان به منزله نمونه آماری در سه شهر تهران، مهاباد و مراغه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. شمار نمونه ها در این شهرها به ترتیب ۱۵۳، ۱۴۵و ۱۳۲ بوده است. برای اندازه گیری قدرت خوانایی دانش آموزان از آزمون کلوز و برای پیشرفت تحصیلی از آزمون معلم ساخته که دارای روایی و پایایی لازم بودند، استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که میان قدرت خوانایی دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه تفاوت معنادار وجود دارد و یک زبانه ها قدرت خوانایی بالاتری دارند، اما میان قدرت خوانایی دو زبانه های آذری و کردزبان، تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که میان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) نیز تفاوت وجود دارد و همبستگی معناداری میان قدرت خوانایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (یک زبانه و دو زبانه) وجود دارد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که متن کتاب فارسی پنجم متناسب با سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه نیست و متن از نظر سطح خوانایی بالاتر از سطح توانایی دانش آموزان دو زبانه است، اما متن کتاب برای دانش آموزان یک زبانه مناسب است.
تلفیق، راهبردى مناسب براى تدوین برنامه درسى چندفرهنگى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس نتایج این پژوهش، مشخص شد که برنامه درسى آموزش عالى کشور به سبب مغفول بودن سیاست قومى و چندفرهنگى در ایران، الگو و راهکارى در زمینه برنامه درسى چندفرهنگى ندارد. ازطرفى، به کاربستن نتایج پژوهش ها درباره الگوى پیشنهادى چندفرهنگى و سیاست قومى مناسب ایران نیز در هاله اى از ابهام و عدم قطعیت، گزارش شده است. این موضوعات، ضمن محروم کردن برنامه هاى درسى از صفاتى مثل چالاکى، تنوع و تکثّر، موانعى را نیز در برابر بین المللى کردن برنامه درسى آموزش عالى ایران ایجاد کرده است. در روبه روشدن با این مسئله، متخصّصان این حوزه از دانش، با چالش هایى مواجه شده اند و سیاست گذاران آموزش عالى نیز چاره اى جز ورود به این بحث ندارند.
براى رهایى از این وضعیت، سکون و پاسخگویى به این نیاز معرفتى و اجتماعى و پرهیز از یک سونگرى به مفهوم چندفرهنگى، رویکرد میان رشته اى و تلفیق، به عنوان راهبرد مناسب، معرفى و اَشکال برنامه ریزى تلفیقى چندرشته اى متقاطع و برنامه ریزى چندرشته اى متکثّر، براى طراحى رشته برنامه درسى چندفرهنگى پیشنهاد شده است
بررسی میزان استفاده از استراتژی های شناختی و ارتباط آن با استقلال دانشجویان زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش میزان استفاده از استراتژی های شناختی بین دانشجویان و ارتباط بین استراتژی های شناختی (استراتژی های آگاهانه) و استقلال دانشجویان زبان زبان آموزان فرانسه مورد بررسی قرار گرفته است.
برای اندازه گیری میزان استفاده از استراتژی های شناختی و درک بهتر ارتباط موجود بین استراتژی های شناختی و استقلال، از پرسشنامة دوازه سؤالی تلفیقی خود ساخته بر اساس تعاریف استراتژی های شناختی بر اساس دسته بندی پل سیر (1988) و اُمالی و شامو (1983) و پرسشنامة کیفی ژیلداس نِژِر در مقاله ای تحت عنوان «رویکرد جامعه شناختی 2006» استفاده شد.
در این مقاله به کارگیریِ استراتژی های شناختی از قبیل خلاصه نویسی، به خاطرسپاری، حدس زدن، سازماندهی، تکرار، تمرین خارج از کلاس، استدلال و قیاس، ارتباط و تداعی کلمات، دسته بندی مطالب، یادداشت بردای، مرور و پژوهش نزد دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مورد بررسی قرار گرفته است.
تجزیه و تحلیل آماری داده های جمع آوری شده نشان داد که از میان استراتژی های شناختی، استراتژی های یادداشت برداری 30/76 درصد، استراتژی های مربوط به حدس معنی لغات 71/75 درصد و استراتژی ارتباط و تداعی کلمات 71/71 درصد بیشترین استفاده را داشتند.
همچنین چنین نتیجه حاصل شد که در میان استراتژی های شناختی دو عامل جست وجوی منبع و ارتباط و تداعی کلمات با 58 درصد بیشترین تأثیر را در استقلال زبان آموز داشتند.
تبیین برنامه درسی تربیت دینی مبتنی بر رویکرد تکلیف گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش تبیین عناصر برنامه درسی تربیت دینی و ویژگی های آن مبتنی بر رویکرد تکلیف گرا می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی و استنتاجی الگوی فرانکنا بهره گرفته شد. بر پایه نتایج به دست آمده، تکلیف مداری به عنوان هدف غایی برنامه درسی تربیت دینی و توحیدمحوری، اخلاص، هدایت، اندیشه ورزی، عقل ورزی، کسب علم و معرفت، عدالت، توانایی انجام کار، آزادی و اختیار به عنوان هدف های واسطی از متون دینی و تربیتی اسلام استنتاج شدند. سپس، ویژگی های فرآیند یاددهی-یادگیری مربوط به هدف ها از متون معتبر اسلامی و تربیتی استنتاج شدند. این ویژگی ها شامل انگیزه درونی، پرورش حواس، پرورش اراده، توجه به تفاوت های فردی و ارائه الگو و نمونه عملی برای برنامه درسی تربیت دینی می باشند. هچنین، برای عنصر ارزشیابی در برنامه درسی تربیت دینی توصیه شد هویت تربیت جدی گرفته و به دلیل تفاوت در توان متربیان، اشکال و ابزار مختلفی برای سنجش عملکرد آنان استفاده شود. به کارگیری رویکرد تکلیف گرا در برنامه درسی تربیت دینی می تواند منجر به دادن امکان انتخاب آزادانه و آگاهانه به فرد و رهایی از جبر محیطی، توجه به تفاوت های فردی و ارائه تکلیف به قدر وسع، ارزیابی اعمال از درون به بیرون شود.
ارزیابی درونی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران مطالعه موردی
حوزه های تخصصی:
در طی دو دهه گذشته، اغلب نظام های آموزش عالی جهان کوشش هایی برای انجام ارزیابی و بهبود کیفیت آموزش، پژوهش و عرضه خدمات تخصصی در سطح دانشگاه و نیز در سطح نظام های آموزش عالی انجام داده اند.کشورهایی که به کسب تجربه موفق در این زمینه نایل آمده اند، به انجام ارزیابی مستمر پرداخته اند و از ارزیابی درونی به عنوان رویکردی زیربنایی با هدف اشاعه فرهنگ کیفیت استفاده کرده اند. در ایران نیز اجرای طرحهای مربوط به ارزیابی مستمر از سال 1375 آغاز شد. پس از آن کوشش هایی در انجام ارزیابی درونی در گروههای آموزشی دانشگاهی به عمل آمده است. در این راستا ارزیابی کیفیت دوره های دکتری نیز به علت نقش این دوره ها در تربیت افراد متخصص و انجام پژوهش و تولید دانش، از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین امروزه ارزیابی کیفیت دوره های دکتری در نظام های ارزیابی دانشگاهها مدنظر قرار می گیرد. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی ـ تحلیلی است و برای انجام آن از ابزارهای کمی (پرسشنامه) بهره گرفته شده است. جامعه مورد مطالعه شامل: 1ـ مدیرگروه 2ـ اعضای هیات علمی 3ـ دانشجویان دوره دکتری 4ـ دانش آموختگان و کارفرمایان است. با توجه به کوچک بودن جامعه مورد مطالعه و به منظور بررسی عمیق آن سرشماری کامل انجام شده است. در نهایت با توجه به داده های به دست آمده، میزان مطلوبیت هر یک از عوامل مورد ارزیابی به این ترتیب است: عامل اول ـ دانشجویان: مطلوب؛ عامل دوم ـ اعضای هیات علمی: مطلوب؛ عامل سوم ـ برنامه درسی: نسبتاً مطلوب؛ عامل چهارم ـ منابع کالبدی: نسبتاً مطلوب؛ عامل پنجم ـ فرایند تدریس و یادگیری؛ نسبتاً مطلوب؛ عامل ششم ـ دانش آموختگان: نسبتاً مطلوب؛ عامل هفتم ـ مدیریت گروه: مطلوب.
ترکیب فن آوری اطلاعات و منطق فازی در ارایه روشی نوین برای ارزشیابی آموزشی (مطالعه موردی تدریس ریاضیات)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی آموزشی همواره فرآیندی مهم، وقت گیر و هزینه بر در سیستم های آموزشی بوده است. از سوی دیگر دستیابی به نتیجه قابل اعتماد بدون استفاده از معیارهای مناسب، امکان پذیر نمی باشد. در این مقاله با استفاده از معیارهای منطق فازی، سیستمی جهت ارزشیابی نحوه آموزش مدرسان پیشنهاد شده است. منطق فازی از روش های نوین استنتاج محسوب می شود و در ترکیب با رایانه به عنوان ابزاری قدرتمند در کاربردهای مختلف استفاده می شود. مراحل این تحقیق بدین صورت است که ابتدا با آمارگیری از استادان با تجربه و مسلط به دانش و فن آوری های نوین آموزشی، داده های مورد نیاز جمع آوری گردیده است. سپس به عنوان مطالعه موردی، شیوه های مؤثر در آموزش ریاضیات مقطع کارشناسی با استفاده از روش های نوین و ایده های منطق فازی مورد تحلیل و مطالعه قرار گرفته است. در نهایت، با استفاده از تحقیقات انجام شده، یک سیستم فازی جهت ارزشیابی آموزشی، طراحی و با نرم افزار MATLAB پیاده سازی شده است. نتایج ارزیابی نشان داد که با استفاده از این سیستم پیشنهادی (در مطالعه موردی انجام شده)، ارزشیابی مؤثرتری از عملکرد آموزشی مدرسان امکان پذیر است و مدرسان می توانند با استفاده از این سیستم، اقدام به اصلاح و افزایش بهره وری روند آموزش خود نمایند. همچنین این تحقیق نشان داد که با استفاده از استنتاج فازی خطاهای ارزشیابی کاهش یافته و از حالت مطلق گرای منطق کلاسیک عاری گردیده است.
مراحل و معیارهای تدوین، تصویب و ارزشیابی درس جدید در دانشگاه¬های استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدوین درس جدید، کاری علمی و هنری است، به¬همین جهت، صاحب¬نظران الگوهای مختلفی برای آن معرفی نموده اند که هرکدام بر رویکردها و نگاه های خاص به فرایند یاددهی و یادگیری مبتنی است. از این¬رو، هدف پژوهش حاضر بررسی مراحل تدوین درس جدید، رویکردهای مورد توجه و فرایند تصویب و ارزشیابی آن¬ها در دانشگاه های استرالیاست. به این منظور، با یازده نفر از اعضای هیأت علمی در سه دانشگاه مهم استرالیا، شامل نیوسات ولز، مک کوآری و تکنولوژی سیدنی که درس های جدیدی را تدوین کرده اند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به-عمل آمد. مصاحبه¬ها، پس از پیاده شدن، به شیوه مقوله-بندی باز تجزیه و تحلیل شد. یافته¬ها گویای آن است که تدوین درس طی پنج مرحله انجام می شود و رویکرد موردنظر، توجه به انجام کارهای عملی و حل مسأله است. تصویب درس های جدید در دانشگاه انجام می شود، ولی دارای مراحل متعدد و هم¬چنین زمان بر است؛ به¬گونه¬ای که موجب استنکاف اعضای هیأت علمی از تدوین درس جدید شده است.
آموزاندن ""به"" و آموختن ""از"": تحول در آموزش و پرورش در پرتو عاملیت و تعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین آموزاندن «به» و آموختن «از» با تاکید بر تحول در آموزش و پرورش در پرتو عاملیت و تعامل می باشد. با این توضیح که تعلیم و تربیت بیش از هر چیز بر تعامل معلم و شاگرد استوار است. تعامل در اینجا مفهومی فراتر از تأثیر متقابل است که میان اشیاء نیز برقرار می شود و تنها در جایی ممکن است که رابطه ای میان دو «عامل» مورد نظر باشد. در این بستر تعاملی، تدریس همواره آموزاندن «به» کسی و یادگیری همواره یادگیری «از» کسی چون معلم یا هم شاگردی (و گاه از شاگرد) خواهد بود. در این ارتباط، عناصر دیگری مانند کتاب و ابزارهای آموزشی نیز حضور دارند، اما همه این عناصر چون قمرهایی بر گرد یک یا هر دوی این قطب های تعاملی می گردند. زنده بودن تعلیم و تربیت و زندگی ساز بودن آن در گرو فراهم آمدن چنین آرایشی است؛ چنان که انحطاط و میرایی آن نیز در گرو جا به جا کردن و به هم ریختن این نظم است. با در نظر داشتن منطق بسط و گسترش منظومه تعلیم و تربیت بر اساس رابطه تعاملی می توان گفت که فرو شکستن این منطق به ظهور مشکلات و موانعی در جریان تحول تعلیم و تربیت می انجامد که هر یک به گونه ای محور بودن رابطه تعاملی معلم و شاگرد را نادیده می گیرند.