فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
بررسی تأثیر آموزشهای ضمن خدمت بر عملکرد کارکنان سازمانهای اداری شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب شناسی فرهنگی زنان (با تاکید بر تولیدات فرهنگی شبکه های مختلف تلویزیون ایران) از دیدگاه دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان سال تحصیلی 86 1385
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی تاثیر تولیدات فرهنگی شبکه های مختلف تلویزیون ایران بر آسیبهای فرهنگی زنان از دیدگاه دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان در سال تحصیلی86 ـ 1385 اجرا گردید. به همین منظور از تعداد 6575 دانشجوی زن دانشگاه با روش نمونه گیری چند مرحله ای، 380 نفر انتخاب گردیدند. از میان 380 پرسشنامه توزیع شده 366 مورد تکمیل شده و عودت داده شد که همین تعداد در ارزیابی ها مورد استفاده قرار گرفت. ابزار مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای بودکه 49 سؤال بسته پاسخ برای بررسی آسیبهای فرهنگی زنان در 5 محور؛ معیارهای همسرگزینی، روابط اعضای خانواده و به ویژه همسران، بروز خشونت علیه زنان، گرایش زنان به تجملات، مد و آرایش و توسعه مشارکتهای اجتماعی و اقتصادی زنان و یک سؤال باز پاسخ داشت. روش تحقیق غالب، توصیفی ـ پیمایشی بود. آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 94/0 به دست آمد که بیانگر اعتبار بالای پرسشنامه بود. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت، در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، نمودار میانگین و در سطح آمار استنباطی از آزمون T تک متغیره، T هتلینگ، تحلیل واریانس، آزمون توکی و رگرسیون استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که از نظر دانشجویان زن شرکت کننده در پژوهش، تولیدات فرهنگی شبکه های مختلف تلویزیونی ایران بر معیارهای همسرگزینی (با میانگین 56/3)، روابط اعضای خانواده و به ویژه همسران (با میانگین 56/3)، خشونت علیه زنان (با میانگین 74/3)، گرایش زنان به تجملات، مد و آرایش (با میانگین 97/3) و بر توسعه مشارکتهای اجتماعی و اقتصادی زنان (با میانگین 72/3) تاثیرگذار بوده است. با توجه به ویژگیهای جمعیت شناختی بین دیدگاههای دانشجویان زن در سطح 01/0 برحسب سن، رشته تحصیلی، وضعیت تاهل و شغل در مورد میزان تاثیرگذاری تولیدات فرهنگی بر محورهای پنجگانه آسیب فرهنگی مورد مطالعه، تفاوت معنادار وجود داشت و بیشترین نمره تاثیر بر گرایش زنان به تجملات، مد و آرایش و کمترین نمره به معیارهای همسر گزینی و روابط خانوادگی اختصاص یافت.
امکان سنجی تحقق سازمان دانایی محور در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
ارزشیابی برنامه درسی مبتنی بر رویکرد ساخت وسازگرایی راهبردی نوین در ارزشیابی برنامه درسی دردوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی برنامه درسی بعنوان یک قلمرو مطالعاتی اصلی و مهم در زیر مجموعه حوزه برنامه درسی مطرح می باشد.علیرغم ایجاد رسمی قلمرو برنامه درسی در دهه 1920 اما ظهور ارزیابی برنامه درسی مربوط به چند دهه بعد می شود. اگر چه قبل از این زمان بصورت اولیه ارزشیابی ازبرنامه ها صورت می گرفت اما از نیمه قرن بیستم به بعد بود که این حوزه مطالعاتی بصورت خاص مورد توجه قرار گرفت.اکنون پس از گذشت چند دهه از ظهور این قلمرو مطالعاتی این حوزه دستخوش تغییراتی شده است.از سوی دیگر دوره ابتدایی با عنایت به ویژگی هایی که دارد رویکرد ارزشیابی برنامه درسی خاص خود را می طلبد.در این مقاله ضمن اشاره به مفهوم و تاریخچه ارزشیابی برنامه درسی سعی می گردد تغییر پارادایمی که در این قلمرو رخ داده است و ضرورت بکارگیری رویکرد سازنده گرا در ارزشیابی برنامه درسی دوره ابتدایی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
ارزشیابی کیفیت تدریس در آموزش عالی: بررسی برخی دیدگاه ها، یحیی معروفی
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی سه ماموریت اصلی آموزش، پژوهش و ارائه خدمات را برعهده دارند. با عنایت به نقش مهم این نهاد ها در ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه، اطمینان ازکیفیت آنها به جهت جلوگیری از هدر رفتن سرمایه های انسانی و مادی و نیز داشتن توانایی رقابت در دنیای آینده، که کیفیت مهمترین مولفه برای ادامه حیات یک سازمان است ، ضرورتی انکار ناپذیر است. بنابراین توجه مناسب به هر یک از این کارکردها و ماموریتها از اهمیت خاصی برخوردار بوده و تاثیر مهمی در اثر بخشی دانشگاهها دارد.
اگرچه غالبا اعلام می شود، تحقیق و تدریس در دانشگاهها از اهمیت یکسانی برخوردارند،اما در فرایند انتخاب، استخدام و ارتقاء اعضای هیات علمی دانشگاه ها ،عملا بر نقش پژوهش بیش از آموزش تاکید می شود و این امر منجر به این باور شده است که شاخصهای عملکرد آموزش عالی بیش از حد، بر بروندادهای پژوهشی متمرکز شده و کارکرد آموزش در دانشگاه ها بطور گسترده ای مورد بی اعتنایی قرار گرفته است. عوامل مختلفی در بی توجهی به کارکرد آموزش در هنگام ارزشیابی عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه ها و تاکید بیش از حد بر پژوهش موثرند،که از مهمترین آنها می توان به اعتماد بیش از حد به پرسشنامه های ارزیابی دانشجو به عنوان مهمترین منبع جمع آوری اطلاعات برای ارزیابی کیفیت تدریس، علیرغم وجود شواهد مختلف در پایین بودن روایی و اعتبار آنها ،اشاره کرد.
بررسی علل و عوامل بی توجهی به کیفیت کارکرد آموزش در مقایسه با کارکرد پژوهش در دانشگاه ها، ارتباط آن با شیوه رایج ارزشیابی از کیفیت تدریس ، انتقادات بعمل آمده از شیوه رایج ارزشیابی مبتنی بر دیدگاههای دانشجویان از کیفت تدریس و عوامل مختلفی که موجب کاستی و ناکارآمدی این شیوه شده و بطور غیر مستقیم زمینه بی توجهی به کیفیت تدریس را فراهم ساخته است، هدفهای اصلی این مقاله را تشکیل می دهند .روش پژوهش حاضر،کتابخانه ای است و جامعه مورد بررسی پژوهشهای انجام شده در زمینه ارزشیابی تدریس می باشد. توجه به ابعاد و جنبه های مختلف تدریس در ارزشیابی کیفیت آن، استفاده از منابع و ابزارهای مناسب دیگری برای جمع آوری اطلاعات در کنار پرسشنامه ارزیابی دانشجو، از جمله راهکارهای است که در الگوی پیشنهادی ،به منظور افزایش اعتبار ارزیابیهای کیفیت تدریس مدرسین دانشگاه ها و توجه بیشتر به اهمیت کارکرد آموزش، مد نظر قرار گرفته است.
تنگناهای ترویج و آموزش در مراکز ترویج و خدمات جهاد کشاورزی
حوزه های تخصصی:
ضرورت توسعه رشته های آموزش علوم در دوره های کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کیفیت برنامه درسی دانشگاهی (مورد برنامه درسی آموزش بزرگسالان)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام دادن این تحقیق، ارزشیابی کیفیت درونی و بیرونی برنامه های درسی رشته آموزش بزرگسالان بوده است. از بعد درونی، کیفیت برنامه درسی رشته آموزش بزرگسالان، با توجه به عناصر نه گانه فرانسیس کلاین مورد بررسی قرار گرفته است. از بُعد بیرونی نیز این که برنامه درسی آموزش بزرگسالان بوده تا چه اندازهاسخ گوی نیازهای مشتریان است، مورد توجه بوده است.
برای دستیابی به هدف پژوهشی، دو سؤال مطرح شد:
1. میزان مطلوبیت برنامه درسی رشته آموزش بزرگسالان، با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی چه قدر است؟
2. رشته آموزش بزرگسالان تا چه اندازه پاسخ گوی نیازهای مشتریان (سازمان ها و نهادها) است؟
این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار اندازه گیری پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل موارد زیر است:
- دانش آموختگان و دانشجویان رشته آموزش بزرگسالان که در دانشگاه شهید بهشتی تهران از سال 1373 تا سال 1382 به تحصیل پرداخته اند.
- استادانی که دروس گوناگون را در رشته آموزش بزرگسالان تدریس کرده اند.
- مدیران سازمان هایی که دانش آموختگان رشته آموزش بزرگسالان در آنها مشغول فعالیت بوده اند.
- دانشجویان رشته کارشناسی ارشد آموزش بزرگسالان در سال 1384
برای انتخاب نمونه آماری، از جدول مورگان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات پرسش نامه ای از روش های آماری فراوانی، درصد، درصد تراکمی، میانه، میانگین وزنی، انحراف معیار در آمار توصیفی و آزمون های ناپارامتریک (آزمون t برای گروه های مستقل، آزمون لون برای برابری واریانس ها، آزمون هم بستگی) و آزمون ها ی ناپارامتریک (آزمون یومن ویتنی، آزمون فریدمن) در آمار استنباطی بهره گیری شد. برای اجرای آزمون های مطرح شده، از نرم افزار آماری spss استفاده شد.
یافته ها نشان داد که کیفیت رنامه درسی رشته آموزش بزرگسالان، با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی در سطح متوسط است. دانشجویان و مدرسان پیشنهاد حذف بعضی دروس و افزایش دروس جدید دیگر مرتبط با رشته تحصیلی آموزش بزرگسالان را دادند که در متن به تفصیل به آنها اشاره شده است. همچنین رضایت مطلوب از سوی سازمان های استخدام کننده فارغ التجصیلان و خود دانش آموختگان در زمینه برنامه های آموزش بزرگسالان وجود دارد. براساس داده های جمع آوری شده، فارغ التحصیلان آموزش بزگرسالان از لحاظ دانش و نگرش دروضعیت بسیار خوبی هستند؛ اما از نظر مهارت و توانایی های عملی، با مشکلاتی مواجه اند.
مروری بر نظام آموزشی کانادا
حوزه های تخصصی:
رابطه ی سبک های دلبستگی و عزت نفس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، رابطه ی سبک های دلبستگی و عزت نفس اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه ی نوع رابطه ی سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی مضطرب/دوسوگرا با عزت نفس اجتماعی بود. 84 دانشجوی مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد (52 نفر پسر و 32 نفر دختر) در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد ، پرسش نامه ی دلبستگی بزرگسال (AAQ)، مقیاس دلبستگی بزرگسال(RAAS) و پرسش نامه عزت نفس اجتماعی را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش، از شاخص ها و روش های آماری ، شامل میانگین، انحراف معیار، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دلبستگی مضطرب/ دوسوگرا می توانند واریانس متغیر عزت نفس اجتماعی را به صورت معنادار تبیین کنند (05/0< P، 01/0 P<)، یعنی افزایش سبک دلبستگی ایمن باعث افزایش عزت نفس اجتماعی می شود و افزایش سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی مضطرب /دوسوگرا باعث کاهش عزت نفس اجتماعی می شود. سبک های دلبستگی از طریق تاثیر بر کیفیت روابط اجتماعی در دو جهت مثبت یا منفی، با عزت نفس اجتماعی رابطه دارد و باعث افزایش یا کاهش عزت نفس اجتماعی می شوند.