فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
65 - 106
حوزه های تخصصی:
تلفیق فناوری های دیجیتال در فرآیند یاددهی و یادگیری یک پدیده جهانی است که عمدتاً به وسیله دولت ها، در دانشگاه ها، دانشکده های علوم تربیتی و مدارس با هدف بهبود سیستم آموزشی توصیه می شوند. هرچند علی رغم قابلیت های متعدد این فناوری ها، استفاده از آن ها در کلاس های درس، جدید و بیشتر محدود به پایه های ابتدایی است. این مطالعه با رویکرد آمیخته سلسله مراتبی اکتشافی، به استخراج عوامل مؤثر در ارتقای استفاده از فناوری های دیجیتال از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با شرکت شش گروه سه تا پنج نفری پرداخته و با اجرای پیمایش با شرکت 457 نفر از معلمان دوره دوم ابتدایی و دبیران ریاضی اول متوسطه به وسیله تحلیل مسیر با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری، روابط بین عوامل را آزمون و پیشنهاد هایی برای ارتقای استفاده از آن ها ارائه کرده است. نتیجه اصلی این پژوهش این است که آمادگی معلم در استفاده فناوری های دیجیتال متأثر از آمادگی مدرسه است که روی استفاده دانش آموزان از فناوری های دیجیتال اثر مثبت و معناداری دارد.
کورره من: روایت هایی از تجربیات تدریس من در بدو معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
125 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بازنمایی و روایت تجربیات تدریس پژوهش گر است. این که وی در امتداد دو سال آموزگاری خویش در پایه های چهارم و ششم ابتدایی، فرایند تدریس، عمل معلمی و پدیده مدرسه را چگونه تجربه و فهم نموده است. برای دست یابی به این هدف از روش خودشرح حال نویسی بهره گرفته شده است تا پژوهشگر بتواند کورره خویش را روایت نماید. نتایج تحقیق حکایت از تأثیر عمیق پیشینه زیسته پژوهشگر بر کُنش های جاری و چشم اندازهای تربیتی وی دارد. افزون براین، روایت های پژوهشگر از فراز و فرودهایی پرده برمی دارد که در آن معلم در مدرسه و کلاس درس در زمینهایی باتلاقی قرار میگیرد و نظریه های تربیتی به جای عامل بودن، ناظر باقی می مانند. بنابراین پژوهش حاضر، به مثابه داستان سفری است که محقق با روایت زندگی شخصی خویش، از شکاف بین نظریه و عمل معلمی میگوید و دیگر معلمان را دعوت میکند تا تجربیات تدریس خویش را روایت کنند و با جامعه به اشتراک بگذازند.
بررسی میزان رعایت اصول علمی قصد شده مربوط به عنصر اهداف در درس تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۷
59 - 80
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی میزان رعایت اصول علمی قصد شده مربوط به عنصر اهداف در درس تفکر و پژوهش پایه ششم بوده است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن از نوع پیمایشی است. اطلاعات به صورت کمّی و کیفی (ترکیبی) جمع آوری شد. جامعه آماری بخش کمّی، مدرسان، مؤلفان، کارشناسان و معلمان در دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری بوده است. برای انتخاب نمونه، چون جامعه آماری مدرسان و مؤلفان محدود بود، بنابراین از طریق سرشماری اقدام و از همه آن ها نظرسنجی به عمل آمد (44 نفر). برای بقیه گروه ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده و به ترتیب، 18 و 264 نفر انتخاب شد. در بخش کیفی، از 95 کلاس درس مشاهده و با 180 نفر از کارشناسان، مدرسان و معلّمان مصاحبه هدفمند، انجام گرفت. داده ها از طریق پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده گردآوری شد. برای تعیین روایی، از روایی محتوا و روایی سازه استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ، پایایی مشاهده ها از روش پایایی مشاهده گر مربوط به ملاک و برای پایایی مصاحبه ها به روش پیاده سازی عینی و دقیق گفتار مصاحبه شوندگان عمل شد. طبق نظر معلّمان و کارشناسان تا حدودی (55/3=، طبق نتایج مشاهده گران در حد کم (80/2=)، اصول علمی قصد شده مربوط به عنصر اهداف، در درس تفکر و پژوهش بکارگیری شده است.
تحلیل مقایسه ای هژمونی فرهنگی در برنامه درسی پنهان متون بین المللی آموزش زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل مقایسه ای متون آموزش زبان انگلیسی در مؤسسات آموزشی که عموماً توسط ناشران امریکایی و اروپایی در جهان به چاپ می رسد، هدف اصلی این مقاله است. زیرا متون آموزشی یکی از اثر بخش ترین عناصر تربیتی اثرگذار بر نگرش های دانش آموزان نسبت به سایر کشورها است که لازم است از نظر تأثیر و تأثر آنها مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مفاهیمی که می تواند مبنای چنین تحلیلی قرار گیرد مفهوم هژمونی فرهنگی است که در آن یک گفتمان سعی می کند با طرد و حذف سایر گفتمان های رغیب بر آنها چیره شود. بر این مبنا ابتدا با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای ریزمؤلفه های هژمونی فرهنگی، جهت تحلیل در متون آموزشی بر اساس نظر صاحب نظران استخراج گردید و سپس محتوای کتاب های پر کاربرد آمورش زبان انگلیسی در آموزشگاه ها از نظر مؤلفه های هژمونی فرهنگی مورد تحلیل قرار گرفت. مطالعه اسناد پیرامون هژمونی فرهنگی و داده های حاصل از تحلیل محتوای متون این کتاب ها حاکی از آن بود که برخی کتاب های آموزش زبان انگلیسی رایج در مؤسسات آموزش زبان انگلیسی، مانند کتاب های سری امریکن فایل اینگلیش نسبت به سایر کتاب ها به شدت هژمونیک بوده و مجموعه کتاب های آموزشی اکتیو اسکیلز اگر چه در تحلیل هژمونیک بودند، اما بار هژمونیک کمتری داشتند.
شناسایی مؤلفه های آموزش اخلاق و میزان توجه به آن در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
133 - 156
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی با هدف شناسایی مؤلفه ها و بررسی میزان توجه به آموزش اخلاق در مدارس ابتدایی انجام شده است. در بخش کیفی با روش استنتاجی-پدیدارشناسی، با 14 استاد و محقق حوزه آموزش اخلاق و مؤلفان کتب درسی که به صورت هدفمند و با روش زنجیره ای انتخاب شده بودند تا حد اشباع نظری، مصاحبه نیمه ساختارمند انجام شد. روایی و پایایی مصاحبه با پیاده سازی متن، بازنگری سؤالات و پاسخ ها و تطبیق برخی مضامین، توسط دو تحلیل گر مستقل تأیید شد.سپس هشتاد مضمون پایه وسیزده مضمون سازمان دهنده، در قالب چهار بعد (اهداف فردی، اهداف اجتماعی، روش، چالش ها و نارسایی های آموزش اخلاق)، دسته بندی شدند و پرسش نامه ای با محوریت چهار بعد اصلی برای بخش کمّی (توصیفی - پیمایشی) تحقیق تنظیم شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه به تأیید ده تن از استادان دانشگاه رسید. ضریب آلفا کرانباخ به دست آمده حاکی از پایایی مطلوب پرسش نامه است. طبق نتایج کمی، دبیران، در بعد اهداف فردی، مضامین بهداشت فردی، رابطه فرد با خدا، پاکدامنی و خویشتن بانی؛ و در بعد اهداف اجتماعی، مضامین رابطه فرد با دیگر انسان ها و رابطه فرد با طبیعت را ، به صورت معناداری از میانگین مطلوب بالاتر ارزیابی کردند که نشانه توجه کافی به آنها در مقایسه با سایر مضامین است. مضامین اخلاق فردی (شجاعت، معنویت نه به معنای پرورش دینی، کرامت انسانی، انضباط شخصی و خود راهبری) و نیز برنامه درسی منسجم در قالب تحقق اهداف سطوح بالای شناختی، عاطفی و عملی نیازمند توجه و برنامه ریزی فکورانه تری هستند. رشد توانمندی معلمان در فهم شفاف تر مضامین اخلاقی و بکارگیری اثربخش آموزش اخلاق از پیشنهادات مهم این پژوهش است.
جستاری پیرامون «نظریه عملی» شوآب و دلالت های آن برای آزادسازی تصمیم گیری درباره برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۲
127 - 158
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا ابعاد مختلف نظریه «عملی» در قلمرو برنامه درسی از طریق مراجعه مستقیم به آثار ژوزف شوآب به عنوان بنیان گذار این نظریه، مطرح شده و سپس دلالت های این نظریه برای یکی از موضوعات بحث برانگیز برنامه ریزی درسی، یعنی آزادسازی تصمیم گیری درباره برنامه درسی از سیطره تشکیلات مرکزی، موردبررسی قرار می گیرد. به طور طبیعی، پاسخگویی به نیازهای مناطق مختلف از سوی یک مرکز ملی برنامه ریزی درسی ممکن نیست. برای اینکه برنامه درسی با شرایط محیطی مناطق مختلف کشور سازگار شود بایستی این مناطق بتوانند برحسب ظرفیت های خود به جریان تصمیم گیری ها ورود پیدا کنند. این مباحث در «نظریه عملی» شوآب با بحث تصمیم گیری مبتنی بر موقعیت های تربیتی عملی مرتبط است.
تحلیل برنامه ی درسی کاوشگری موسیقایی در برنامه ی درسی فلسفه برای کودکان (فبک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر،بررسی امکانات کاوشگری موسیقایی برای یادگیری به شیوه ی فبک بود. پرسشهای پژوهش عبارت اند از کاوشگری موسیقایی چیست؛چه امکاناتی برای آموزش موسیقی فراهم می کند.روش شناسی پژوهش،کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است.مقاله با کاربرد مؤلفه های دانش موسیقایی به طراحی سه شیوه ماهیت هستی شناختیِ اثر موسیقایی؛موسیقی چونان اثر زیباشناختی؛موسیقی بمثابه کنش اجتماعی به استخراج مفاهیم از محرکها پرداخت.شیوه ی گردآوری اطلاعات،کتابخانه ای با بررسی سبک های موسیقی کلاسیک جهانی1900تا1950میلادی و پس از1950بود.محرک ها:دو اثر از جان کیج،اثری از کلود دبوسی، اثری از پندرسکی بود.کاوشگری موسیقایی،روش تجهیز دانش آموزان به توانایی های زبانی و شناختی،با ترکیبی از تحلیل های تکنیکی و تجربه های زیباشناختی است؛نتیجه ی یادگیری موسیقی با کاوشگری به دانش آموزان می آموزد چگونه موسیقی بمنزله ی یک پدیده ی اجتماعی عمل می کند؛با ارائه ابزاری از جمله مفاهیم و واژگان موسیقایی به آنها مهارت و قدرت گفتگو پیرامون آثار موسیقایی می بخشد. برای نهادینه کردن مفاهیم تاریخی در ذهن و افزایش توانایی دانش آموزان در آهنگسازی یا تنظیم،فعالیت هایی با تلفیق کاوشگری اجتماعی و موسیقایی پیشنهاد می شود.
الگوی مفهومی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی با رویکردآینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر آینده، عصر شبکه ها است، اما نه شبکه های تکنولوژی، بلکه شبکه های انسانی و عصر هوشمندی مجموعه انسانی در شبکه های جهانی است و نقش معلمان به عنوان هسته مرکزی نظام آموزشی با رویکرد توسعه حرفه ا ی بیش از پیش مورد توجه خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان با رویکرد آینده پژوهی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش پژوهش نظریه ای انجام گرفته است. همچنین شیوه های گردآوری اطلاعات میدانی بوده است و از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی و نظرورزی محققان برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 10 نفر از معلمان ابتدایی ،3 نفر از مدیران این مدارس و 2 نفر از کارشناسان آموزش منابع انسانی اداره آموزش و پرورش شهرستان سرایان بودند که به صورت هدفمند (ملاک محور) و بر اساس قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. معیار هدف مندی داشتن مدرک کارشناسی ارشد و دکتری و حداقل سابقه خدمت 20 سال است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا (1980) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل مفهومی توسعه حرفه ای معلمان متناسب با آینده دارای مبانی معرفت دینی، فرهنگی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. این مدل همچنین دارای دو بعد درونی و بیرونی است که بعد درونی شامل فردی، مهارت ورزی و محتوایی و بعد بیرونی شامل فناوری، سازمانی و ارتباطات است. براساس نتایج بدست آمده، سه سناریو یعنی نوع مطلوب، موجود و نوع بحرانی با توجه به مدل قابل تبیین است.
باورهای جنسیتی مرتبط با ریاضی در ذهن دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۴
117 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی باورهای دانش آموزان در مورد ماهیت حوزه ریاضی از منظر جنسیت (مردانه، زنانه، خنثی) از طریق وجود یا نبودِ تفاوت جنسیتی در پاسخ های دانش آموزان بود. بدین منظور، مقیاس باورهای تحصیلی ریاضی توسط 400 نفر (200 نفر دختر و 200 نفر پسر) از دانش آموزان دبیرستانی شهرستان جیرفت در رشته های ریاضی و تجربی تکمیل شد. برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از آزمون های من ویتنی، خی دو و t گروه های مستقل استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بودند که ریاضی از نظر این دانش آموزان، یک حوزه مردانه است و در پاسخ های دانش آموزان، این نگاه مشهود بود. همچنین نتایج نشان دادند که نظرات دختران و پسران در مورد برخی از گویه های پرسشنامه با هم متفاوت است. با توجه به این که ریاضی از نظر دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش حاضر، یک حوزه مردانه به حساب آمده است، لازم است معلمان و آموزشگران ریاضی، اقداماتی را جهت اصلاح چنین باورهایی انجام دهند.
طراحی و اعتباربخشی الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی در دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی در دوره دوم متوسطه انجام شد. نمونه آماری در بخش کیفی 17 نفر از اساتید مطالعات برنامه درسی و متخصصان علوم اجتماعی و سیاسی و در بخش کمی 207 نفر از اساتید، دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد مطالعات برنامه درسی بودند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته الکترونیکی بود. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری سه گانه اشتراوس و کوربین (1990) و در بخش کمی از روش های آمار توصیفی و استنباطی در قالب نرم افزارهای SPSS و AMOs استفاده شد. نتایج نشان داد که هفت عامل یادگیری اخلاق گرا، یادگیری خودراهبر، یادگیری تأملی، ادراک مسأله، راهبردهای یاددهی یادگیری تعاملی، محتوای تعاملی چندوجه نمای رسانه ای و رویکرد ارزشیابی ساختن گرا، تبیین کننده ویژگی های الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی دوره دوم متوسطه بودند که در صورت کاربست می توانند موجب تقویت بینش، نگرش و مهارت نقادانه دانش آموزان شده و اعمال فرهنگی، اجتماعی، سیاسی آنان را سامان دهند.
بررسی اعتیاد به فضای مجازی و رابطه ی آن با ویژگی های شخصیتی دانشجومعلمان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 56
حوزه های تخصصی:
اعتیاد در معنای کلی آن، یعنی یک نوع عادت اجباری در انجام دادن فعالیتها و یا مصرف موادی خاص که علارغم پیامدهای ویرانگر فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی، روحی و روانی به صورت مستمر ادامه پیدا می کند. ویژگی های شخصیتی صفاتی پایدار در طول زمان هستند که از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییر چندانی نمی کنند. تحقیقات بسیاری نشان داده است که ویژگی های شخصیتی تاثیر مهمی بر استفاده از اینترنت دارند، لذا این پژوهش برای ارزیابی این ارتباط در دانشجومعلمان شهر اردبیل طراحی گردید. روش کار: نمونه ی پژوهش که در بهار سال ۱۴۰۰ انجام گرفته است، در بر گیرنده ی ۲۱۱ نفر از دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به وسیله ی پرسش نامه ی ۲۰ سوالی اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسشنامه ی ۶۰ سوالی نئو مورد سنجش قرار گرفتند. آزمودنی ها در پاسخ گویی مختار بودند و اطلاعات آن ها محرمانه ثبت و نگهداری گردید. روش های آماری مورد استفاده شامل ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون هم زمان و گام به گام می باشد. یافته ها: ارتباط معنی داری میان روان رنجورخویی و اعتیاد به اینترنت در دانشجویان دختر و پسر در ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون هم زمان و گام به گام ( ۰۱/۰P<، ۴۵/۰r=) وجود دارد. همچنین ارتباط معنی داری میان وظیفه شناسی و اعتیاد به اینترنت در دانشجویان دختر و پسر در ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون هم زمان و گام به گام ( ۰۱/۰P<، ۵۰/۰-r=) به دست آمد. نتیجه گیری: اعتیاد به اینترنت با برخی از صفات شخصیتی دانشجویان از جمله روان رنجورخویی و وظیفه شناسی ارتباط دارد.
طراحی الگوی نظام دستیابی به صلاحیت های موردانتظار معلمان هنر (دوره های ابتدایی و اول متوسطه) در دوره کارشناسی آموزش هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۰
109 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی نظام دستیابی به صلاحیت های موردانتظار معلمان هنر (دوره های ابتدایی و اول متوسطه) در دوره کارشناسی آموزش هنر است. برای نیل به این مقصود از رویکرد پژوهش آمیخته و روش کیو استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع نظری، نمونه ای به حجم 15 نفر از متخصصین دانشگاهی در رشته های هنر و برنامه درسی انتخاب شده و با ایشان مصاحبه نیمه ساختار یافته کیفی انجام شد. در بخش دوم (کمی) از مشارکت 15 نفر از معلمان هنر باسابقه برای وزن دهی و دسته بندی صلاحیت ها کمک گرفته شد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل کیو مورد تجزیه و تحلیل و کدگذاری قرار گرفت. یافته های این پژوهش، صلاحیت های موردانتظار دانش آموختگان دوره کارشناسی رشته آموزش هنر را در چهارسطح به صورت یک نظام مارپیچی معرفی می کند و آنها را با نظام صلاحیت های معلمی معرفی شده توسط کهلر (2006) و مهرمحمدی (1392) مقایسه می کند. یافته های این پژوهش علاو ه براینکه می تواند در مراحل مختلف برنامه ریزی درسی مبتنی بر صلاحیت های معلمان هنر مورد استفاده قرار گیرد، چشم اندازی جامع نسبت به آنچه که در طی دوره کارشناسی رشته آموزش هنر باید کسب شود، ارائه می دهد.
ارزشیابی وضعیت یاددهی – یادگیری معلمان دوره ابتدایی شهر یزد بر اساس مدل اشور و ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۸
63 - 84
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزشیابی وضعیت یاددهی – یادگیری معلمان دوره ابتدایی شهر یزد براساس مدل اشور و ویژگی های جمعیت شناختی بوده است. نوع پژوهش کاربردی وروش آن توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش معلمان دوره ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 96-1395بالغ بر4196 نفر بوده است. با استفاده ازجدول کرجسی ومورگان تعداد 351نفرازمعلمان به عنوان نمونه آماری به شیوه طبقه ای متناسب باحجم انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده پرسشنامه محقق ساخته براساس مدل اشوربوده است.روش های آماری در این پژوهش آمار توصیفی شامل (میانگین، توزیع فراوانی و انحراف معیار) و آمار استنباطی شامل (آزمونT تک نمونه ای، آزمونT دوگروه مستقل، آزمون F تحلیل واریانس یک راهه و آزمون های تعقیبی مربوط) می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میانگین اقدام معلمان دوره ابتدایی شهر یزد در ابعاد؛ تحلیل ویژگی های دانش آموزان و انتخاب روش ها، رسانه ها و مواد آموزشی در فرآیند تدریس پایین تر از حد متوسط و در بعد میزان بکارگیری رسانه ها و مواد آموزشی در فرآیند تدریس نیز در حد متوسط بوده درحالی که در ابعاد بیان هدف های آموزشی کلاس درس و مشارکت دهی دانش آموزان و ارزشیابی آموزشی در فرآیند تدریس بالاتر از حد متوسط، بوده است. معلمان دارای سابقه خدمت بالاتر، به طورمعناداری رسانه ها و مواد آموزشی را بیشتر به کار می گیرند. دبیران زن در مولفه های بیان هدف های آموزشی، انتخاب روش ها، رسانه ها و موادآموزشی، بکارگیری رسانه ها و مواد آموزشی، مشارکت دهی دانش آموزان و ارزشیابی آموزشی به طور معناداری عملکرد بالاتری داشته اند.
رابطه گرایش به تفکر انتقادی و ادراک از مؤلفه های برنامه درسی با باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
203 - 231
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه گرایش به تفکر انتقادی و ادراک از مؤلفه های برنامه درسی با خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران بود. برای انتخاب نمونه آماری نیز از نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه بهره گرفته شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس، ادراک دانشجویان از مؤلفه های برنامه درسی طاطاری و باورهای خودکارآمدی تحصیلی زاژکوا، لینچ و اسپنشاد بود که روایی و پایایی آن ها تأیید شدند. داده های جمع آوری شده با بهره گیری از نرم افزار SPSS 22 در قالب آمار توصیفی و آزمون های پیرسون و رگرسیون چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های گرایش به تفکر انتقادی با باورهای خودکارآمدی تحصیلی (مؤلفه های اطمینان به توانایی خود در انجام تکالیف در کلاس درس، اطمینان به توانایی خود در انجام تکالیف بیرون از کلاس، اطمینان به توانایی خود در تعامل با دیگران در دانشگاه و اطمینان به توانایی خود در مدیریت کار، خانواده و دانشگاه) رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین، یافته ها حاکی از ارتباط مثبت معنی دار ادراک از مؤلفه های (روش، محتوا و ارزشیابی) برنامه درسی با باورهای خودکارآمدی و مؤلفه های آن بود. بااین حال یافته های برآمده از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که مؤلفه های روش و محتوا از متغیر ادراک از برنامه درسی، همچنین مؤلفه درگیری ذهنی از متغیر گرایش به تفکر انتقادی از قابلیت تبیین باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان برخوردار بودند. بنابراین باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان از طریق مؤلفه های تفکر انتقادی و ادراک از مؤلفه های برنامه درسی تبیین پذیر است.
Designing an Effective Professional Ethics Model in Training from the Perspective of Heads and Deputies of Education of Tehran Province
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
100 - 109
حوزه های تخصصی:
Purpose : This aim of present research was designing an effective professional ethics model in training from the perspective of heads and deputies of education of Tehran province. Methods : This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative and quantitative). The research population in both qualitative and quantitative sections was the heads and deputies of education in 2019-20 academic years. The research sample in the qualitative section according to the theoretical saturation principle was 40 people who were selected by purposive sampling method and in the quantitative section according to Cochran's formula were 230 people who were selected by multi-stage cluster sampling method. The research instruments were the semi-structured interview and a researcher-made questionnaire whose psychometric indicators were confirmed. Data were analyzed with using methods of open, axial and selective coding, exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and LISREL software. Finding : The results of both qualitative and quantitative sections showed that effective professional ethics in training had 40 indicators and 9 components including self-efficacy, scientific responsibility, individual ethics, managerial factors, organizational factors, job ethics, extra-organizational factors, social responsibility and belonging to scientific society. Also, the effective professional ethics model in training had a good fit and all 9 components had a significant effect on the mentioned model (P <0.05). Conclusion : According to the results, planning to improve the effective professions ethics in education is necessary by experts and planners. As a result, they can enhance the components of self-efficacy, scientific responsibility, individual ethics, managerial factors, organizational factors, job ethics, extra-organizational factors, social responsibility and belonging to scientific society
آموزش مبتنی بر سرگرمی در برنامه درسی دوره ابتدایی: چیستی و چگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چیستی و چگونگی آموزش مبتنی بر سرگرمی در برنامه های درسی دوره ابتدایی بود.پارادایم پژوهش،کیفی و روش سنتز پژوهشی بود.جامعه پژوهش شامل رساله ها، کتاب ها و طرح های پژوهشی معتبر و جدید در جهان و روش نمونه گیری، روش هدفمند مبتنی بر معیار بود.به منظور کیفیت بخشیدن به یافته ها، پس از کد گذاری و مقوله بندی نهایی، از نظرات اساتید حوزه برنامه درسی استفاده شد.منطق برنامه در قالب مجموعه ای از مبانی فلسفی ساختن گرایی تبیین شد. اهداف آموزش مبتنی بر سرگرمی شامل ایجاد شایستگی فردی، آموزش مهارت،کاهش شکاف دیجیتال،ایجاد علاقه به آموزش، ارتقای سواد رسانه ای، فراهم کردن آموزش مادام العمر بود؛محتوا شامل اسباب بازی های آموزشی، بازی های ویدیویی و فعالیت های هنری و سیالی بود؛راهبردهای یاددهی و یادگیری شامل آموزش مستقیم،آموزش چرخشی، آموزش مبتنی بر حل مسئله و آموزش اکتشافی بود و ارزشیابی به سه صورت ارزشیابی تکوینی، بازخود دادن و ارزشیابی پایانی صورت میپذیرد.
The Effect of the Idea of Education Content Knowledge on the Planning and Development of Faculty Members in Farhangian University, Region 2 of the Country
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
69 - 76
حوزه های تخصصی:
Purpose : The impact of content knowledge idea instruction on teaching quality of Farhangian University faculty members of Region 9 of Iran. Method : This applied study was conducted with a mixed approach using a qualitative and quantitative approach. In the qualitative section, the statistical population included 20 professors of Farhangian University in Region 9, 10 of who were selected by purposive sampling method based on saturation law, and 263 faculty members, professors and visiting lecturers of Farhangian University in Region 9 of the country. Including (Semnan, Mazandaran and Golestan) were in the quantitative section that 156 of them were selected as a sample using random sampling method classified according to Cochran's formula. To collect data, two content knowledge education questionnaires (researcher-made) with 82 questions and the development of faculty members of Qoroneh et al. With 93 questions were used. The validity and validity of the instruments were confirmed by the supervisors and consultants and the combined reliability and Cronbach's alpha were calculated higher than 0.7. SPSS21 and PLS3.2 software and structural equations were used for data analysis. Findings : The results of structural equation test showed that the effect of content knowledge of education and training on the development of faculty members in Farhangian University, Region 9 was positive and significant. Conclusion : The results showed that the effect of content knowledge of education on the development of faculty members in Farhangian University in 9 countries has been significant.
ساخت و اعتباریابی مقیاس برنامه های درسی نال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم برنامه درسی نال (1979) اولین بار به وسیله آیزنر مطرح گردید. از نظر وی آنچه از دستور کار مدارس حذف می شوند، زمینه ساز بروز نقایص تربیتی در متربیان می گردد. بروز نقایص تربیتی عمدتاً ناشی از حذف برخی از آموزش ها نمی باشد، بلکه وجوه دیگری از برنامه درسی نال مانند برنامه درسی مغفول، منسوخ، محرَّف و عقیم وجود دارند که آن ها نیز موجب بروز کمبودهایی در جریان تعلیم و تربیت افراد می گردد (مرزوقی، 2015). در این مقاله تلاش می گردد، انواع برنامه های درسی نال در دو بعد عامدانه و غیر عامدانه و در سطوح قصد شده، اجراشده و آموخته شده مورد بررسی و اعتبار یابی قرار گیرد. برای تعیین روایی این یافته ها، از روش تحلیل گویه و برای تعیین پایایی و اعتبار آن از روش ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که یافته های به دست آمده حکایت از روایی و اعتبار بسط مفهومی و انواع برنامه های درسی نال مطرح شده در این پژوهش دارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی هنر مبتنی بر رویکرد چندفرهنگی در دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
75 - 112
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی هنر مبتنی بر رویکرد چندفرهنگی در دوره اول متوسطه انجام شده است. روش پژوهش از نوع آمیخته است. جامعه پژوهشِ بخش کیفی، کلیه اسناد بالادستی در دسترس در حوزه هنر و چندفرهنگی و کشورهایی که در حوزه برنامه درسی هنر و چندفرهنگی دارای تجاربی هستند، بوده است. و در بخش کمی متخصصان برنامه ریزی درسی، هنر و چندفرهنگی و کارشناسان آشنا به موضوع هنر و چندفرهنگی در دوره اول متوسطه بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری بخش کیفی، اسناد و منابع مرتبط و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان تأیید و پایایی با استفاده از ضریب توافقی 33/90 به دست آمد. به منظور تجزیه داده های بخش کیفی از تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی و در بخش کمی از روش دلفی استفاده شد. در بخش نتایج در عنصر اهداف، 21؛ در عنصر محتوا، 19؛ در عنصر فرصت های یادگیری، 14؛ در عنصر منابع، 6؛ در عنصر فضا، 4 و در عنصر ارزشیابی،11 مؤلفه بدست آمد. در خصوص اعتبار الگو،70 درصد توافق بین نظرات صاحب نظران بر روی مناسب بودن گویه ها شکل گرفت. لذا الگو از اعتبار مناسب برخوردار بوده است. .
روش تدریس تفکر جانبی در برنامه درسی دوره ابتدایی
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
84 - 96
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی روش تدریس تفکر جانبی در دوره ابتدایی است. لذا ابتدا کلیاتی درباره تفکر در مدارس طرح شد و ضرورت و اهمیت پرورش تفکر و تعقل در برنامه درسی ملی مطرح و سپس تعریف تفکر از دیدگاه های مختلف بررسی و تفکر جانبی از دیدگاه ادوارد دوبونو تعریف گردید. و مقایسه ای بین تفکر سنتی و تفکر جانبی انجام گرفته و سپس تکنیک های تفکر جانبی شامل ، پو، شکل های هندسی و سهمیه ها، طرح و تردید نسبت به فرضیات شرح داده و برای آن ها نمونه هایی آورده تا در کلاس درس در دوره ابتدایی استفاده شوند. پو تحریک ایده ای است که تفکر را به جایی جدید منتقل می کند که ایده ها یا راه حل های جدید در آن یافت می شود. با استفاده از سهمیه ها، به تعیین تعداد مشخص راه حلهای بدیل که باید تولید شوند، پرداخته می شود. بدین ترتیب فرد تلاش خود را صرف تولید راه حلهای گوناگون و نه پریدن بر روی یک نتیجه، می کند. اشکال هندسی ایجاد راههای متفاوت را مورد تفهیم قرار می دهد. در خلق طرح، دانش آموز به ساخت طرحهای بصری می پردازد و می تواند برای انجام دادن امور، روشهای مختلفی بکار ببرد. تردید نسبت به مفروضات کوشش در تجدید ساخت و تغییر ساخت هر الگویی می باشد در نهایت نشان داده شد که این روش های تدریس می تواند خلاقیت را در دانش آموزان رشد و تقویت نماید و در این راستا معلم در راهنمایی آنان نقش بسزایی دارد.