فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۱۶٬۵۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی میزان تحقق مؤلفه کیفیت زندگی کاری در میان اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان (دانشگاه اصفهان، علوم پزشکی و صنعتی اصفهان) بود. سؤالات تحقیق با توجه به میزان کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی برحسب سن، جنسیت، رشته تحصیلی، مرتبه علمی، وضعیت استخدامی و دانشگاه محل خدمت آنان مطرح شده بود. روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان (1505 نفر) در سال تحصیلی 85 ـ 84 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 205 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها یک پرسشنامه کیفیت زندگی کاری با 23 گویه بود که ضریب پایایی آن 96/0به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانگین، درصد و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس تک متغیره، آزمون تعقیبی LSD و t مستقل) که با استفاده از بسته نرم افزار آماری علوم اجتماعی صورت گرفت. یافته ها نشان داد تفاوت معنادار و مثبتی بین میانگین کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی برحسب سن، جنسیت، رشته تحصیلی و دانشگاه محل خدمت وجود ندارد.
طراحی و تأثیر نرم افزار بازی بهبود توجه (ب.ب.ت.1) بر افزایش آستانه توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه یک فرایند ذهنی است که فرد را قادر به انتخاب و تمرکز بر برخی از محرک ها و نادیده گرفتن سایر محرک ها می سازد. عدم توجه جزو علائم اصلی در اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی یکی از اختلالات شایع دوران رشد کودکی است. هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی بازی های رایانه ای بهبود توجه در افزایش آستانه توجه کودکان دچار اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی است. روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. در این مطالعه، از میان مراجعان دو مرکز روان شناسی شهر قم در گروه سنی 9-11 سال که بر اساس ملاک تشخیصی ویراست پنجم دی ام اس، مقیاس کانرز (معلم و والد) و آزمون عملکرد پیوسته، دچار اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی ارزیابی شدند، 50 کودک به شیوه تصادفی انتخاب و بعد از همتاسازی بر اساس سن و جنسیت به دو گروه کنترل و آزمایش (25 نفر) گمارده شدند. پیش آزمون و پس آزمون توسط دو نرم افزار از هر دو گروه گرفته شد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش کولموگروف اسمیرنف، آزمون برابری لوین و کوواریانس پردازش گردید و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج آزمون اول نشان داد که نرم افزار بازی رایانه ای بهبود توجه بر افزایش آستانه توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی تأثیر دارد (1=df و 05/0>P). نتایج آزمون پیگیری که بعد از یک ماه انجام شد نشان دهنده ماندگاری تأثیرات آموزش بر آستانه توجه کودکان بود (1=df و 05/0>P). ضریب آلفای کرونباخ برای بازی رایانه ای مورد نظر (بازی بهبود توجه) برابر با 79/0 به دست آمد که نشان دهنده معتبر بودن این نرم افزار است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت تقویت مؤلفه های توجه در قالب بازی، می تواند بر افزایش آستانه توجه کودکان به ویژه کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثر واقع شود.
بررسی تأثیر فرآیند تدریس-یادگیری، پژوهش و کیفیت تدریس بر کارآیی آموزش از دور
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر فرآیند تدریس - یادگیری، پژوهش و کیفیت تدریس بر کارآیی آموزش از دور است. عامل فرایند تدریس- یادگیری نیز متشکل از چهار زیر عامل استفاده از بازخورد، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، استفاده از منابع و وسایل آموزشی و الگوها و روش های تدریس است. عامل پژوهش نیز دارای سه زیر مؤلفه قراردادهای پژوهشی، سمینارها و همایش ها و فرصت های مطالعاتی است و عامل کیفیت تدریس نیز دارای سه زیر مؤلفه طرح درس، اجرای تدریس و ارزشیابی از تدریس است. بر اساس ادبیات نظری و مدل تدوین شده پرسشنامه پژوهش که شامل 36 سؤال بود تهیه و تدوین گردیده است. پس از تعیین پایایی ابزار پژوهش، روایی آن نیز با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان می دهد که عامل های تناسب برنامه آموزشی و درسی، امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی، منابع مالی، اهداف، فرآیند تدریس-یادگیری، پژوهش، کیفیت تدریس، رضایت دانشجویان، آثار علمی تولیدشده و دانش آموختگان از عوامل اصلی تأثیرگذار بر کارآیی آموزش از دور است. بنا بر تحلیل های انجام گرفته می توان عنوان کرد که تأثیر فرآیند تدریس یادگیری، پژوهش و کیفیت تدریس بر کارآیی آموزش از دور معنادار و مثبت است.
بررسی میزان استفاده دانش آموزان د بیرستانی شهر شیراز از فناوریهای اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان استفاده دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز از فناوریهای اطلاعاتی می پردازد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش ر ا دانش آموزان پایه های اول، دوم و سوم دبیرستانهای مناطق چهارگانه شهر شیراز تشکیل داد ه اند که از میان آنها 824 دانش آموز دختر و پسر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان افراد نمونه مورد تحقیق انتخاب شده اند . روش پژوهش به کار رفته، روش پیمایشی – تو صیفی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است . یافته های پژوهش بر استفاده بسیار زیاد پاسخگویان از رایانه و لوح فشرده دلالت دارد، در حالی که کمتر از 50 درصد دانش آموزان از اینترنت استفاده می کنند. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه
نشان داد میان رشته های مختلف تحصیلی از لحاظ میزان استفاده از هر یک از فناوریهای اطلاعاتی تفاوت معنادار وجود ندارد . همچنین نتیجه آزمون تی مستقل نشان داد که در میزان استفاده دانش آموزان از فناوری رایانه و اینترنت میان دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد . با توجه به نتایج به دست آمده از تحقی ق حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد که فناور یهای اطلاعاتی مورد استقبال توجه بسیار دانش آموزان است و این در حالی است که مراکز آموزشی کشور هنوز به عنوان یک محیط آموزشی مبتنی بر فناوریهای اطلاعاتی شناخته نشده اند در صورتی که دانش آموزان به فناوریهای
اطلاعاتی د ر منزل و مکانهای دیگر از قبیل کافی نتها و خانه دوستان خود دسترسی دارند.
بررسی رابطه ارزشیابی کیفی با خلاقیت و خودپنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر به بررسی رابطه ارزشیابی کیفی با خلاقیت و خودپنداره در دانش¬آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی مدارس شهرستان بوکان می پردازد. این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش¬آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی مدارس شهرستان بوکان، می باشد که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، که طبقات جنسیت می باشند (60 نفر زن و 60 نفر مرد) انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون خلاقیت کودک شیفر و خودپنداره کودک پیرز - هریس می باشد. برای تحلیل داده ها از دو سطح توصیفی (میانگین، میانه، انحراف استاندارد و...) و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره) استفاده شد است. نتایج تحلیل واریانس تأثیر ارزشیابی کیفی بر خلاقیت و خودپنداره (به¬طور کلی) در سطح 002/P< معنی¬دار می¬باشد. هم¬چنین تأثیر ارزشیابی کیفی بر خلاقیت در سطح 002/P< و تأثیر ارزشیابی کیفی بر خودپنداره نیز در سطح 018/ P<معنی دار می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها، ارزشیابی کیفی بر خلاقیت و خودپنداره در دانش¬آموزان تأیید گردید.
آثار تحولات جمعیتی ایران بر شاخص های کمّی آموزش و آینده نگری جمعیت دانش آموزی تا سال 1409(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر جمعیت شناسان اقدام به افزودن متغیر «سطح آموزش» به عنوان بُعد سوم تحلیل های جمعیت شناختی کرده اند. در این پژوهش، براساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سالهای متفاوت، ضمن واکاوی برخی شاخصهای مهم آموزشی همچون میزان ثبت نام، میزان دسترسی به سطوح مختلف تحصیلی در میان گروه های مختلف سنی و جنسی، برابری جنسیتی آموزش، به تحلیل وضعیت پویایی های جمعیت لازم التعلیم و دانش آموزی ایران و آینده نگری آن تا سال 1409 پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که جمعیت دانش آموزی ایران در دهه های اخیر تحولات جمعیت شناختی قابل توجهی را پشت سر گذاشته است و در مجموع، سیر رشد آن (در سه مقطع تحصیلی) تا میانه دهه 1370 ادامه داشته و پس از آن روند کاهشی پیدا کرده است. در تحلیل این تغییر و تحولات آماری، به خوبی آثار باروری بسیار بالای دوره 1357 تا 1364 و کاهش شدید بعد از آن دوره را مشاهده می کنیم. به خلاف رشد متوالی کل جمعیت ایران طی سالیان اخیر و تداوم آن در آینده، تعداد و همچنین سهم جمعیت لازم التعلیم ایران از 4/30 درصد از کل در سال 1365 به 4/18 درصد در سال 1390 کاهش یافته است. برابر پیش بینی های جمعیتی سازمان ملل(2012) با فرضیات نوع متوسط، سهم جمعیت لازم التعلیم ایران از کل تا سال 1409، به 6/14 درصد کاهش خواهد یافت. براساس سناریوی «افزایش در سطح متوسط میزان ثبت نام»، جمعیت دانش آموزی 6 تا 17 ساله ایران، 12461249 نفر برای سال 1399، 12346772 نفر برای سال 1404، و 11071393 نفر برای سال 1409 برآورد می شود. چنانچه میزان ثبت نام در سال 1409 نسبت به سال 1390 تغییری نداشته باشد، با وجود حدود دو برابر شدن کل جمعیت ایران در 1409 نسبت به سال 1365، جمعیت دانش آموزی این دو دوره تقریباً برابر خواهد بود. این پدیده به دلیل تغییرات قابل ملاحظه در ساختار سنی جمعیت و سال خوردگی آن در سالهای آینده است که در پی آن اکثریت جمعیت کشور در سنین بزرگسالی و خارج از سن تحصیلات عمومی قرار خواهند گرفت.
نظرورزی درباره برنامه درسی دبیرستان: گرایش عمومی ، تخصصی یا همگرائی در چارچوب ""تخصص گرائی نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ابتدا مقدمه ای در باب چگونگی رویاروئی با اندیشه های به ظاهر آشتی ناپذیر مطرح می شود. این مقمه در واقع رویکرد کلی نویسنده به مواضع تناقض آمیز ناظر به جهت گیری برنامه های درسی دوره متوسطه را آشکار می نماید. پس از آن گذری بر پیشینه بحث خواهیم داشت و در ادامه پیشینه نظری موضوع در خارج از ایران را تحت عنوان مروری بر مواضع پارادوکسیکال با تفصیل بیشتر مطرح می نمائیم. این بخش در حقیقت حاوی مهم ترین داده های بحث است که وجود مواضع متعارض میان اندیشمندان تعلیم و تربیت در عصر حاضر را مستند می سازد.
در تعقیب سیر منطقی بحث شاهد تلاش نویسنده برای ارائه طریق و حل پاردوکس مربوط به برنامه ی درسی دوره متوسطه می باشیم که می توان آن را نمونه ای از کوشش های مبتنی بر تفکر تلفیقی ارزیابی کرد. در این قسمت نخست مفروضات فلسفی – تربیتی و سپس مفروضات علمی – تجربی مطرح شده و بر اساس آن ها ساختار سه وجهی برنامه درسی دوره متوسطه ارائه می گردد. بخش پایانی نوشتار به جمع بندی و بحث اختصاص یافته که طی آن موضوع تاسیس ""دبیرستان های جامع"" در ایران نیز به تناسب ساختار پیشنهادی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
نگارنده برآن است که از طریق واکاوی دیدگاه ها و مواضع گوناگون نشان دهد وجه تقابلی یا تباینی این دو نگاه در برنامه درسی دوره متوسطه را می توان به همگرائی و تعبیه ساختاری ترکیبی در برنامه درسی این دوره تبدیل نمود ، و بدین ترتیب کوشش کرد تا از گزند انتقادات وارد به هریک از این مواضع مطلق اندیش و قطبی برحذر ماند. ایده اساسی قابل طرح در این زمینه "" تخصص گرائی نرم در قالب یک برنامه درسی دارای ماهیت عمومی در دوره متوسطه"" می باشد که به شرح آن پرداخته شده است.
تبیین پژوهش استعلایی – انتقادی در تعلیم و تربیت از دیدگاه باسکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین پژوهش استعلایی- انتقادی در تعلیم و تربیت از دیدگاه باسکار است. این مقاله با روش استنتاجی، به تبیین چیستی و چگونگی پژوهش استعلایی- انتقادی در تعلیم و تربیت از دیدگاه باسکار پرداخته است. این رویکرد با روش استعلایی شرط امکان معرفت را جهانی ساختارمند و قابل کشف از طریق فعالیت بشری می داند. انتقاد نیز اشاره به نقد تبیینی ساختارها و سازوکارها و نظریات محدودیت آفرین به منظور اصلاح و تغییر آنها دارد. روش مناسب به منظور تبیین ساختارها و سازوکارها روش پژوهش میان- رشته ای است. روش پژوهش میان- رشته ای به بررسی سطوح و ساختارهای چندگانه، سازوکارهای هر ساختار و نقش آنها در خلق رویدادها می پردازد. مراحل پژوهش شامل فرآیندی است که طی آن باید از توصیف یک موضوع انضمامی مبهم به سوی انتزاع ساختارهای معنادار از آن حرکت کرد، سپس این روش به تبیین ساختارها با توجه به عوامل درونی و بیرونی می پردازد. در نهایت دانش حاصل از این تبیین را به منظور نقد و اصلاح عوامل محدودیت آفرین ترکیب می کند. این فرآیند شامل شناسایی مسئله، طرح سؤال استعلایی، توصیف پدیده های پیچیده و لایه مند به گونه ای انضمامی، تفکیک و انتزاع، استنباط فرآیندی به منظور شناخت سازوکارهای هر ساختار، باز توصیف و ترکیب جدید و در نهایت کنش است. این روش پژوهشی در تعلیم و تربیت شامل پنج اصل اساسی است. این اصول راهنمای مراحل پژوهش تربیتی میان- رشته ای و شامل بررسی انضمامی، بررسی انتزاعی، کفایت تبیینی، حذف و اصلاح، ارائه بدیل و سیاستگذاری آموزشی هستند.
بررسی فلسفه ایجاد مدارس غیرانتفاعی و سازگاری آن با عدالت تربیتی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت: رویکردی هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی فلسفه ایجاد مدارس غیرانتفاعی و سازگاری آن با عدالت تربیتی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و هرمنوتیک انتقادی بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده نشان داد که ایجاد مدارس غیرانتفاعی در مبانی خود با اصول عدالت اجتماعی ناسازگاری دارد، هرچند که مسئولان با گنجاندن طرح رافع سعی در عادلانه ساختن این مدارس داشته اند. همچنین، نتایج حاصل از مصاحبه با متخصصان حاکی از آن است که هدف هایی چون جلب مشارکت والدین در امر تعلیم و تربیت فقط در شکل ظاهری و تأمین منابع مالی آموزش محقق شده و هدف افزایش کیفیت آموزش نیز در عمل تحقق پیدا نکرده است. از مهم ترین نقدهای وارد به مدارس غیرانتفاعی می توان به بازتولید طبقات اجتماعی، شکاف طبقاتی، توجه به ظاهر آموزش و آثار روانی برای سایر دانش آموزان اشاره نمود.
دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه ، بیش فعالی در کلاس درس
حوزه های تخصصی:
بررسی روند برنامه ریزی فعالتی های فرهنگی دانشگاه های دولتی اصفهان طی برنامه دوم و سوم توسعه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی روند برنامه ریزی فعالتی های فرهنگی دانشگاه های دولتی اصفهان طی برنامه دوم و وسم توسعه کشور است برای دستیابی به این هدف تلاش گردید تا پژوهش امکان دستیابی به چهار هدف جزیی را فراهم آورد که شامل بررسی مولفه های برنامه ریزی شاخص های کمی و کیفی شاخص ها و الگوهای برنامه ریزی و نهایت تفاوت عمکلرد مجریان فعالیت های فرهنگی در دانشگاه های دولتی اصفهان طی برنامه دوم و سوم توسعه کشور بوده است رونش انجام این پژوهش پیمایشی است نتایج به دست آمده بیانگر آْن است که میان مولفه های شاخص های کیفی در برنامه ریزی فعالتی های فرهنگی طی برنامه دوم و سوم توسعه تفاوکت چندانی وجود ندارد ولی در خصوص شاخص های کمی میان دو برنامه تفاوت اساسی مشاهده می شود میان عملکرد مجریان فرهنگی در برنامه دوم نیز تفاوت چندانی وجود ندارد ولی در برنامه سوم بیشترین تفاوت میان عملکرد اداره کل امور فرهنگی و جهاد دانشگاهی با مجریان دیگر فعالیت های فرهنگی مشا هده می شود.
معرفت شناسی روش تدریس اکتشافی
حوزه های تخصصی:
تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی از منظر فعال و غیرفعال بودن بر مبنای الگوی ویلیام رومی
حوزه های تخصصی:
کتب درسی در نظام آموزش وپرورش یکی از عناصر مهم تلقی می شود که در تحقق اهداف نظام آموزشی نقش مهم و اساسی دارند. در این پژوهش به تحلیل محتوای متن، تصاویر و فعالیت های کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی در سال تحصیلی ۱۳۹5 بر مبنای فعال و غیرفعال بودن محتوای کتاب بر اساس تکنیک ویلیام رومی پرداخته شده است؛ و روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش، کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی در سال تحصیلی ۱۳۹5 بود. یافته های تحقیق نشان داد که ضریب درگیری متن 55/0 است که نشان می دهد متن کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی به شیوه فعالی نوشته شده است. ضریب درگیری تصاویر نیز 75/1 تعیین شد که نشان داد تصاویر کتاب، دانش آموز را درگیر در یادگیری نمی کند. همچنین در بخش تحلیل شاخص فعالیت محور بودن کتاب، ضریب درگیری 33/6 تعیین شد که نشان می دهد کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی، فعالیت محور نمی باشد.
مقایسه مهارتهای اجتماعی دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری و دانش آموزان عادی 8 تا 12 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه مهارتهای اجتماعی در دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان عادی پایه دوم ابتدایی تا دوم راهنمایی شهر تهران و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری 8 تا 12 ساله تشکیل می دهد که در سال تحصیلی 1381 به تحصیل اشتغال داشتند. برای بدست آوردن نمونه مورد نظر با استفاده از نمونه گیری در دسترس 30 دانش آموز دختر و پسر مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری که در مرکز اختلالات یادگیری یوسف آباد مورد تشخیص قرار گرفته بودند انتخاب شدند و برای انتخاب گروه مقایسه با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 30 دانش آموز دختر و پسر انتخاب شدند و از نظر خصوصیاتی همچون سن، طبقه اقتصادی – اجتماعی همتا گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش آماری تحلیل واریانس دو راهه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که بین اسناد نیت دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری تفاوت آماری معنادار وجود ندارد. (P>%5 ? (1.56) =0.212). در الگوهای حل مسایل اجتماعی (پرخاشگری، کناره گیری و مساله گشایی) تفاوتها از لحاظ آماری معنادار است.(? (1.56) = 7.45, P<%10). در الگوی پرخاشگرانه پسران مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری، در الگوی کناره گیری دختران مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری و در الگوی مساله گشایی پسران عادی بالاترین میانگین را بدست آوردند. از طرف دیگر بین رفتار اجتماعی دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری تفاوت آماری معنادار وجود دارد (? (1.56) = 4.78, P<%5). در خود کارآمدی تصوری در دستیابی به اهداف اجتماعی نیز تفاوتها از لحاظ آماری معنادار است.(? (1.56) = 4.78, P<%5).
بررسی رابطه تحقق شرح وظایف مدیران مدرسه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هویت شرح حال نویسی در برنامه درسی ملی – مطالعه ی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، کاوش هویت شرح حال نویسی در سند برنامه درسی ملی بود. روش تحقی ق، ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی بوده است که در قسمت کیفی مطالعه ی موردی و در بخش کمّی تحلیل محتوای کمی بوده است. جامعه ی آماری در بخش کیفی، شامل کتاب ها و اسناد مرتبط به هویت خود شرح حال نویسی و در بخش کمّی سند برنامه درسی ملی بوده است. نتایج بخش کیفی شامل استخراج 19 مضمون پایه بوده که بر اساس آن 5 مضمون سازمان دهنده برای هویت شرح حال نویسی به عنوان مفهوم مضمون کل یا فراگیر درنظر گرفته شد که روایی آن مورد تایید اعضای هیأت علمی گروه های برنامه ریزی درسی، فلسفه ی تعلیم و تربیت و روان شناسی تربیتی دانشگاه بوعلی سینا قرار گرفت که تعداد کل آن ها 12 نفر بودند. سپس بر اساس ابزار ساخته شده ی سند برنامه درسی توسط تیم پژوهش مورد تحلیل مضمونی قرار گرفته و توسط اساتید دانشگاه بوعلی نظرخواهی و میزان توافق ثبت شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کمّی از شاخص های آمار توصیفی فراوانی و درصد استفاده شده است. نتایج نشان داد که در سند برنامه درسی ملی به مؤلفه ی معماری خود 27/26 درصد؛ مؤلفه ی خودتنظیمی 57/24 درصد، تجربه زیسته 33/20 درصد، خودتعریفی 43/14 درصد و تخیل با 40/14 درصد تأکید شده است. و در مجموع بر هویت خود شرح حال نویسی به میزان 97/19 درصد تأکید شده است.