هدف اصلی این پژوهش، بررسی فلسفه ایجاد مدارس غیرانتفاعی و سازگاری آن با عدالت تربیتی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و هرمنوتیک انتقادی بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده نشان داد که ایجاد مدارس غیرانتفاعی در مبانی خود با اصول عدالت اجتماعی ناسازگاری دارد، هرچند که مسئولان با گنجاندن طرح رافع سعی در عادلانه ساختن این مدارس داشته اند. همچنین، نتایج حاصل از مصاحبه با متخصصان حاکی از آن است که هدف هایی چون جلب مشارکت والدین در امر تعلیم و تربیت فقط در شکل ظاهری و تأمین منابع مالی آموزش محقق شده و هدف افزایش کیفیت آموزش نیز در عمل تحقق پیدا نکرده است. از مهم ترین نقدهای وارد به مدارس غیرانتفاعی می توان به بازتولید طبقات اجتماعی، شکاف طبقاتی، توجه به ظاهر آموزش و آثار روانی برای سایر دانش آموزان اشاره نمود.