فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۵۲۳ مورد.
ارتقاء تعامل والدین و فرزندان با استفاده از آموزش روش های نوین فرزند پروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده اولین و مهم ترین نظام ارتباطی برای کودکان به شمار می رود و استفاده از شیوه های مناسب حل مسئله در این محیط می تواند تاثیر قابل توجهی بر رشد روانی و اجتماعی کودکان داشته باشد. این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله به والدین بر شیوه های تربیتی و تعاملی آنها با فرزندان شان انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی است. گروه نمونه شامل 28 نفر از مادران دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی مدارس غیر انتفاعی شهر تهران بوده است که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده بودند. مادران در کارگاه های آموزش تربیت فرزندان با روش حل مسئله شرکت کردند که هفته ای یک بار در 9 جلسه 2 ساعته برگزار شدند. قبل از شروع و بعد از اتمام هر کارگاه، والدین پرسش نامه روش های تربیتی والدین و سیاهه رابطه والد- کودک را تکمیل کردند. یافته های حاصل از تحلیل اندازه گیری های مکرر نشان داد شرکت در کارگاه آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله به افزایش میانگین روش تعامل بر اساس حل مساله و کاهش میانگین روش تنبیه و توبیخ در پرسش نامه روش های تربیتی والدین منجر شده است. داده های حاصل از سیاهه رابطه والد- کودک نیز نشانگر افزایش میانگین ایجاد محدودیت می باشد. آموزش مهارت حل مسئله به والدین می تواند باعث افزایش به کارگیری سبک تربیتی مبتنی بر حل مسئله و کنترل کودکان به وسیله والدین از راه ایجاد قانونمندی در خانواده شود.
نقش ابعاد رضایت زناشویی در پیش بینی اختلال رفتار مقابله ای و اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش پیش بینی کننده سبک های فرزندپروری و حرمت خود در شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی شادکامی براساس حرمت خود و سبک های فرزندپروری در دانشجویان بود. بدین منظور 350 نفراز دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی با روش نمونه گیرى خوشه اى تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های حرمت خود روزنبرگ، شیوه های فرزند پروری بورای (فرم مادر) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. برای تعیین و تحلیل رابطه بین متغیرها و پیش بینی تغییرات شادکامی، روش های همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک فرزند پروری قاطع با حرمت خود و شادکامی رابطه معنادار دارد. بین سبک مستبدانه و شادکامی رابطه منفی معنادار یافت شد. همچنین بین دختران و پسران در نمره شادکامی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. آشکار شد که حرمت خود و سبک فرزند پروری مقتدرانه به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین شادکامی دارند. در مجموع نتایج حاکی از آن است که حرمت خود و نوع سبک فرزندپروری که والدین به کار می برند در شادکامی نقش اساسی و مهمی دارد.
بررسی رابطه عملکرد خانواده اصلی و کیفیت زندگی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه عملکرد خانواده اصلی و کیفیت زندگی است. روش تحقیق از نوع توصیفی است. نمونه مورد مطالعه شامل 317 دانشجو که به روش نمونه گیری خوشه ای از بین کلیه دانشجویان انتخاب شدند. بـرای گردآوری داده ها از پرسشنامه ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین اختلال در عملکرد خانواده و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معکوس وجود دارد (381/0-r= ). بین اختلال در هر یک از ابعاد عملکرد خانواده (عملکرد کلی، حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، کنترل رفتار و آمیزش عاطفی) و کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معکوس وجود دارد (r به ترتیب 369/0-، 272/0-، 251/0-، 32/0-، 247/0-، 328/0-، 29/0-).
به منظور پیش بینی کیفیت زندگی از روی ابعاد عملکرد خانواده از تحلیل رگرسیون گام با گام استفاده شد که نتیجه نشان داد حدود 14درصد از تغییرات کیفیت زندگی در دانشجویان را ابعاد عملکرد کلی و کنترل رفتار تبیین می کنند. برای ارتقای کیفیت زندگی دانشجویان می توان عملکرد خانواده آن ها را از طریق برنامه های آموزشی و مشاوره ای بهبود بخشید
سبک فرزند پروری شما
سبک فرزندپروری شما
پیش بینی سرسختی خانواده توسط فراغت و انجام فرائض دینی در منزل با واسطه گری کیفیت ارتباط در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با گسترش نگرانی ها از آمار طلاق و گسست پیوندهای خانوادگی، مشاوران و متخصصان خانواده نیاز بیشتری به فهم عوامل مؤثر بر مفاهیمی همچون سرسختی خانواده احساس می کنند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی فراغت خانواده و انجام فرائض دینی در منزل در سرسختی خانواده و همچنین نقش واسطه ای کیفیت ارتباط خانواده در روابط بین متغیرهای پیش بین و ملاک انجام گرفته است. روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی است. به همین منظور 125 نفر از ساکنین شهرستان کرمانشاه به روش نمونه گیری جامعه ی در دسترس برای تکمیل پرسشنامه های فراغت خانواده ((FLAP و فعالیت های دینی در منزل(FAITHS) و کیفیت ارتباط (FCS) و سرسختی خانواده (FHI) انتخاب شدند. پس از گردآوری داده ها از همبستگی پیرسون و همچنین رگرسیون متوالی همزمان (روش بارون و کنی) برای آزمون فرضیه ها ی تحقیق استفاده گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای پیش بین توانستند به طور معناداری سرسختی خانواده را تبیین کرده و کیفیت ارتباط در خانواده نیز در این میان نقشی واسطه ای را ایفا کند. نتایج: می توان چنین استنباط کرد که التزام خانواده های ایرانی به فعالیتهای فراغتی و همچنین انجام دسته جمعی برخی فرائض دینی در منزل علاوه بر اینکه موجب افزایش کیفیت ارتباط در خانواده می شود، می تواند تا حدودی از گسستگی خانواده در هنگام رویارویی با سختی ها و چالش های فراروی جلوگیری کرده و پایداری و استقامت آنها را افزایش دهد#,
تأثیر آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله بر روش فرزندپروری و رفتارهای خشمگینانه والدین
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که خشم در برخی از موارد نتیجه ناتوانی افراد در اتخاذ راه حل مناسب برای مشکلات روزمره خانوادگی است، آموزش مهارت های حل مسئله و به کارگیری آن در تربیت فرزندان می تواند از بروز رفتارهای پرخاشگرانه والدین پیشگیری کند. هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله بر تغییر روش تربیتی والدین و کاهش خشم آنها نسبت به فرزندان است. در این مطالعه والدین 29 کودک به صورت داوطلبانه در کارگاه های آموزش والدین شرکت کردند. در این کارگاه ها والدین در زمینه استفاده از روش حل مسئله و تغییر روش تربیتی خود در مواجهه با رفتارهای چالش برانگیز کودکان و واکنش مناسب نسبت به آنها آموزش دیدند. کارگاه ها به مدت 9 جلسه دو ساعته و یک روز در هفته برگزار می شدند. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه ارزیابی روش تربیتی والدین و پرسشنامه ارزیابی میزان خشم والدین بوده است. نتایج نشان داد که آموزش روش حل مسئله به والدین در بهبود سبک تربیتی و کاهش رفتارهای خشم آلود آنها نسبت به فرزندان موثر بوده است.
بررسی رابطه رفتارهای متفاوت ارتباطی - نظارتی والدین در وضعیت های مختلف تحصیلی و اجتماعی فرزندان دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، به عنوان بخشی از یک پژوهش ملی، بررسی تاثیر رفتار ارتباطی و نظارتی والدین بر وضعیت تحصیلی- اجتماعی دانشجویان می باشد. تعداد 2636 نفر متشکل از 1318 دانشجو از میان دانشجویان مجرد دوره های کارشناسی دانشگاه های شهید بهشتی، تبریز، اصفهان، شهرکرد و گیلان (دانشگاه های جامع دولتی تحت پوشش وزارت علـوم، تحقیقـات و فنـاوری در گـروه های آمـوزشی پنج گـانـه) و 1318 نفـر والـد پـاسخگـو (والد یا یکی از افرادی که به عنوان مراقب اصلی با دانشجو زندگی می کند)، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. معیار انتخاب، پیشرفت تحصیلی و سازگاری اجتماعی با محیط دانشگاه بوده که در این چارچوب از میان دانشجویان 421 دانشجوی مشروط و 411 نفر معادل مشروط، 237 دانشجوی کمیته انضباطی، 245 نفر معادل کمیته انضباطی، انتخاب شدند. سپس هر دو عضو خانواده های شرکت کننده در طرح (دانشجو و والد پاسخگو) به طور جداگانه مقیاس سنجش کیفیت ارتباط با خانواده و میزان نظارت والدین را تکمیل کردند.
مقایسه نتایج گزارش شده در این پژوهش نشان داد که تفاوت میانگین نمرات متغیرهای مقیاس های چندگانه (ارتباط از دید فرزند و والد، گرمی ارتباط از دید فرزند و والد، نظارت از دید فرزند و والد و لزوم نظارت از دید فرزند و والد) در بین دانشجویان متعلق به گروه های مشروط، کمیته انضباطی و گروه های معادل آن ها به گونه ای است که میانگین نمرات ارتباط و گرمی ارتباط و هم چنین نظارت، در دانشجویان و والدین دانشجویان متعلق به گروه های مشروط و کمیته انضباطی نسبت به گروه های معادل آن ها پایین تر و تفاوت میانگین نمرات معنادار است. کیفیت ارتباط والدین با فرزندان، میزان محبت و کنترل والدین، از مؤلفه های مهم در افزایش سلامت روان دانشجویان است. ارتباط مناسب والدین و فرزندان، همدردی در مورد مشکلات، تبادل نظر در مورد مسائل تحصیلی و اجتماعی و کنترل و نظارت بر وضعیت آن-ها منجر به ایجاد احساس خودکارآمدی در دانشجویان و انگیزه بیشتر برای کسب موفقیت های بعدی در تحصیل می-گردد.
رابطه شیوه های فرزندپروی با سبک های هویت یابی و گرایش به مشاغل در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که سبک های فرزندپروری بر جنبه های مختلف تحول نوجوان تاثیرگزار است و گرایش به مشاغل بخشی از هویت یابی را در نوجوانان تشکیل می دهد، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه شیوه-های فرزندپروی با سبک های هویت یابی و گرایش به مشاغل در نوجوانان انجام شد. به این منظور تعداد 190 نفر از نوجوانان پسر سال سوم دبیرستان و مراکز پیش دانشگاهی شهر تهران به شیوه تصادفی خوشه-ای چندمرحله ای جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در پژوهش شامل پرسشنامه شیوه ها و ابعاد فرزندپروری (رابینسون و همکاران، 2001)، پرسشنامه سبک های هویت یابی (برزونسکی، 1989) و پرسشنامه گرایش به مشاغل (نجفی، ١٣٧٤) بود. پرسشنامه سبک های هویت یابی و گرایش به مشاغل توسط نوجوانان و پرسشنامه شیوه ها و ابعاد فرزندپروی توسط والدین تکمیل گردید. به منظور تحلیل آماری داده های پژوهش از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که شیوه فرزندپروری مقتدرانه به طور معناداری توانست سبک هویت اطلاعاتی نوجوانان را پیش بینی کند. هم چنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که به طور معنادار شیوه فرزندپروری مستبدانه پیش بینی کننده سبک هویت سردرگم در نوجوانان می باشد اما هیچ کدام از شیوه های فرزندپروری گرایش به مشاغل انسانی و مشاغل ابزاری را پیش بینی نکردند (01/0>P).
نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای سبک والدگری و مشکلات هیجانی
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه تبین نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای سبک های والدگری و مشکلات هیجانی بود. بدین منظور با انتخاب یک گروه 240 نفری از دانش آموزان دبیرستانی از شهرستان فسا به شیوه ی خوشه ای چند مرحله ای مقدمات مطالعه مهیا گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از سه مقیاس پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه سبک والدگری آلاباما و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس استفاده شد. به منظور بررسی نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای سبک والدگری و مشکلات هیجان در قالب یک مدل علّی از شیوه ی مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج این تحلیل حاکی از تایید نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان بود. همچنین شاخص های برازش مدل نیز حاکی از کفایت مناسب مدل مورد آزمون بود. نتایج این مطالعه نشان داد که والدگری کارآمد موجب کاهش استفاده از استراتژی های منفی تنظیم شناختی هیجان برای مقابله با شرایط استراس زا در نوجوانان می شود و این امر موجب افزایش سطح سلامت در آنها می گردد. از سوی دیگر سبک والدگری ناکارآمد از طریق افزایش به کارگیری استراتژی های منفی در تنظیم شناختی هیجان موجب افزایش مشکلات هیجانی در نوجوانان می شود.
رابطة «جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی» با «گرایش به اعتیاد»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطة «جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی» با «گرایش به اعتیاد» در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز می باشد. نمونه شامل 200 نفر (100 دختر و 100 پسر) بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه: «جوّ عاطفی خانواده»، «جهت گیری مذهبی» آلپورت و «گرایش به اعتیاد» زرگر، استفاده شد. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 0001/0>p نشان داد که؛ بین جوّ عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی با گرایش به اعتیاد دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان دادند که بین جوّ عاطفی خانواده، جهت گیری مذهبی و گرایش به اعتیاد دانشجویان رابطة چندگانه وجود دارد. در عین حال تحلیل رگرسیون نشان داد که جوّ عاطفی خانواده نسبت به جهت گیری مذهبی، پیش بینی کنندة بهتری برای متغیر ملاک گرایش به اعتیاد می باشند.
رابطه «الگوهای ارتباطی زوجین» با «رضامندی زناشویی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه «رضامندی زناشویی» با «الگوهای ارتباطی زوجین» انجام گرفت. حجم نمونه که با روش خوشه ای چندمرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شد شامل 121 زوج (242 نفر) از دانشگاه تربیت معلم و حوزه علمیه شهر اصفهان بود. «پایبندی مذهبی» نیز متغیر تعدیل کننده بود.برای اندازه گیری متغیرهای پژوهشی از پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی و پرسشنامه مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی جدیری و پرسشنامه پایبندی مذهبی جان بزرگی استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین «الگوی ارتباطی سازنده متقابل» با «رضایت زناشویی» رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0 < p). میان الگوهای ارتباطی «توقع/ کناره گیر، توقع/ کناره گیر مرد/ زن»، «توقع/ کناره گیر زن/ مرد» و «الگوی ارتباطی اجتنابی متقابل» با «رضایت زناشویی» در سطح (01/0< p) رابطه منفی معناداری وجود دارد. پس می توان رضایت زناشویی را از طریق الگوهای ارتباطی پیش بینی نمود؛ پایبندی مذهبی نیز یکی از عوامل پیش بینی کننده رضایت زناشویی است.
مطالعه ای بر تعارض تکالیف کار با تکالیف خانواده در مراحل رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تعارض تکالیف کار با تکالیف زندگی خانوادگی در مراحل رشدی و تحصیلی مختلف بوده است. زمینه ی نظری این پژوهش مبتنی بر برخورد مراحل رشد روانی اجتماعی اریکسون (سه مرحله ی آخر) با دنیای کار و تأثیر آن بر زندگی خانوادگی بوده است. روش: جامعه ی آماری این پژوهش، شامل تمام کارکنان ایستگاه های منطقه ی دو عملیات انتقال گاز (اصفهان) مشتمل بر 613 نفر بوده است که در سال 1389 مشغول به کار بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 150 نفر از کارکنان ایستگاه های منطقه ی دوعملیات انتقال گاز انتخاب شدند که در نهایت 124 پرسشنامه جمع آوری شد (نرخ بازگشت 83 درصد) که به پرسشنامه ی تداخل کار- خانواده پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر آن بودند که با افزایش سن و با توجّه به مقتضیات مراحل تحوّل روانی اجتماعی اریکسون، سرریز شدن مسایل کاری به زندگی خانوادگی کاهش می یابد. همچنین یافته های پژوهش نشان دادند که با افزایش سطح تحصیلات، تداخل خانواده- کار تشدید می گردد. نتایج: همبستگی منفی مراحل سنی و ادراک تداخل کار-خانواده، با استفاده از نیازمندی ها و منابع در دستر افراد برای برآورده کردن این نیازمندی ها در مراحل تحوّلی متفاوت، قابل تبیین است. همچنین در تبیین همبستگی مثبت سطح تحصیلات و ادراک تداخل کار-خانواده می توان به افزایش آگاهی از مسؤولیّت های خانوادگی و افزایش مسؤولیّت های شغلی در اثر افزایش سطح تحصیلات اشاره کرد. با توجّه به نتایج تحقیق به نظر می رسد با مدیریت صحیح، نیازمندی های مراحل تحوّل فرد و همچنین برنامه های مداخله ای برای افراد با سطح تحصیلات بالا بتوان از سطح تداخل کار- خانواده کاست. این پژوهش زمینه ی توجیه کاربردی این مسأله را فراهم کرده است. محدودیّت عمده ی این پژوهش نوع بررسی مقطعی آن است که دلایل آن ذکر شده است و البته با پیشنهاد یک پژوهش طولی راهی برای غلبه بر آن ارایه شده است.