فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۵۲۳ مورد.
بررسی اثر کوتاه مدت آموزش برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله-ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر کوتاه مدت آموزش مدیریت والدین بر اساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند می باشند.
نمونه گیری در دو مرحله انجام شد، 30 نفر از مادران کودکانی که بر اساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب و شیوه فرزندپروری آن ها با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا باوم-ریند مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 22 نفر از مادرانی که دارای شیوه فرزندپروری ناکارآمد بودند انتخاب و به دو گروه آزمایش (12n=) و گواه (12n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. در طول دوره آموزش، 3 نفر از مادران گروه آزمایش از شرکت در جلسات خودداری کردند، ولی تعداد افراد گروه گواه ثابت ماند. شیوه های فرزندپروری مادران دو گروه، بلافاصله پس از پایان جلسات آموزشی، مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج بدست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون ـ پس آزمون شیوه های فرزندپروری در دو گروه آزمایش و گواه نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه و سهل-گیرانه مادران گروه آزمایشی پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغیرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (01/0P<)، در مقابل شیوه فرزندپروری مقتدرانه در گروه آزمایش نسبت به گواه افزایش یافته است (05/0P<). این نتایج نشان می دهند که آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، شیوه های فرزندپروری ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای را تغییر می دهد. با توجه به این که روابط معناداری بین شیوه فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای و بروز، شدت و تداوم بیماری کودکان وجود دارد، لذا با آموزش برنامه هایی که شیوه فرزندپروری والدین را مورد هدف قرار می دهند، می توان مشکلات رفتاری کودکان را کاهش داد.
مهارت های فرزندپروری
شیرخواران دارای وزن کم واهمیت مداخله زودهنگام:افزایش تعاملات مادر- شیرخوار
حوزه های تخصصی:
تحلیل روان شناختی ترسیم خانواده کودکان خانوادههای عادی و تک والدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه نتایج آزمون ترسیم خانواده در کودکان10-5 ساله ی خانوادههای تک والدی و عادی بود.روش کار: در این پژوهش توصیفی پس رویدادی که در بهار 1387 انجام گرفت، 160 دختر و پسر 5 تا 10 ساله پیشدبستانی و دبستانی شهر سنندج که شامل 60 کودک دوره ی قبل از دبستان و 100 کودک دوره ی دبستانی مورد مطالعه قرار گرفتند. نیمی از کودکان از خانوادههای تک والدی و به روش نمونه گیری سیستماتیک داخل خوشه ها انتخاب شده بودند آزمودنی ها توسط آزمون ترسیم خانواده ی کرومن مورد سنجش قرار گرفتند. آنها در ترسیم نقاشی خانواده آزاد بودند و اطلاعات آن ها محرمانه ثبت و نگهداری گردید. روشهای اطلاعات به دست آمده با استفاده از شاخص های توصیفی مانند جدول فراوانی و میانگین و آزمون های استنباطی مانند مجذور خی، t وابسته و کولموگراف اسمیرنوف مورد تحلیل قرا گرفتند. یافتهها: کودکان خانوادههای تک والدی بیشتر از کودکان خانوادههای عادی در ترسیمهای خود به واکنشهای عاطفی نسبت به خانواده از جمله حذف خود و اعضای بدن (001/0=P)، ترسیم والدین با فاصله (017/0=P)، تنوع رنگ کمتر (001/0= P) و حذف یکی از والدین شان (001/0=P) میپردازند. نتیجهگیری: از نقاشی کودکان میتوان به عنوان ابزاری جهت سنجش برخی ویژگی های شناختی عاطفی کودکان تک والدی استفاده کرد.
"
نقش خانواده در تربیت فرزندان (بخش اول)
حوزه های تخصصی:
رابطه هوش هیجانی با میزان کمرویی دانشجویان دانشگاه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین رابطه هوش هیجانی با میزان کمرویی در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای 300 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه صنعتی شریف در سال تحصیلی 1388 انتخاب شدند و به پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان (1997 ) و کمرویی زیمباردو (1990) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد 3/14 درصد از دانشجویان در سطح پایین تر از متوسط و 70 درصد از آنان در سطح متوسط، 7/15 درصد از دانشجویان در سطح بالاتر از متوسط دچار کمرویی هستند. رابطه بین ویژگی-های هوش هیجانی دانشجویان با میزان کمرویی آنان منفی و میزان کمرویی با نمرات هوش هیجانی آنان قابل پیش بینی بود. قدرت پیش بینی کمرویی بر اساس متغیرهای روابط بین فردی، استقلال و عزت نفس؛ بیش از حل مسئله، خوشبختی، تحمل فشار روانی، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، واقع گرایی، خوش بینی، کنترل تکانشی، انعطاف-پذیری، مسئولیت پذیری اجتماعی، همدلی، و خودابرازی است. نتیجه گیری هوش هیجانی به عنوان یک تعدیل گر کمرویی عمل می کند و دانشجویان با هوش هیجانی در سطح بالا، کمرویی کمتری را تجربه می کنند.
بررسی و مقایسه سازگاری تحصیلی دانشجویان سال اول تا چهارم دانشگاه و رابطه آن با حمایت اجتماعی خانواده و دوستان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه سازگاری تحصیلی دانشجویان دختر سال اول تا چهارم و رابطه آن با حمایت اجتماعی خانواده و دوستان بوده است. بدین منظور 600 آزمودنی (150 آزمودنی از هر ورودی سالهای تحصیلی اول، دوم، سوم و چهارم) دانشگاه پیام نور تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. اندازه گیری متغیرهای یاد شده به وسیله پرسشنامه های حمایت اجتماعی پروسیندانو و هلر (1983، به نقل از ثنایی،1379) که دارای دو مقیاس خانواده و دوستان است و پرسشنامه سازگاری تحصیلی هنری بارو که در سال 1949 در دانشگاه استنفورد تهیه شده است، انجام گرفته است.
یافته ها نشان داد که تنها اثر اصلی ترکیبی سال ورود با رشته تحصیلی با 324/2= Fبا درجه آزادی 6 در سطح اطمینان 95% بر روی سازگاری تحصیلی معنادار است. همچنین یافته های دیگر این پژوهش بیانگر این است که ضریب همبستگی بین متغیرهای حمایت خانواده و دوستان و سازگاری تحصیلی، از نظر آماری معنادار است.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه حمایت خانواده پیش بینی کننده قوی برای سازگاری تحصیلی می باشد، با تقویت آن می توان به دانشجویان کمک کرد تا بر مسائل و مشکلات تحصیلی خود غلبه کرده و سازگاری تحصیلی بهتری را بدست آورند.
نظریه وارونه سازی و ارتباط متقابل فیزیولوژیک در تعاملات دوتایی مادران و دختران کم تعارض و پرتعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این آزمایش ارتباط متقابل فیزیولوژیکی را در زوجهای مادر - دختر با استفاده از سازه های نظریه وارونه سازی (Apter, 1982) شامل حالت های فراانگیزشی، و فرآیندهای وارونه سازی مورد بررسی قرار داده است. ارتباط متقابل فیزیولوژیکی مقیاسی از کیفیت و میزان پیش بینی پاسخ های فیزیولوژیکی یک فرد از الگوهای پاسخ فیزیولوژیکی فرد دیگر است. از بین 63 زوج مادر - دختر که در یک آزمایش قبلی (غفار تبریزی، 2003) شرکت کرده بودند، یک گروه پر تعارض (12 زوج) و یک گروه کم تعارض (12 زوج) بر اساس خرده مقیاس تعارض از مقیاس محیط خانواده (Moss&moss 1994) تشکیل شد. این مطالعه سطح ارتباط متقابل فیزیولوژیکی بین زوج ها و همچنین پیش بینی کننده های هیجانی و فرا انگیزشی ارتباط متقابل فیزیولوژیکی را در تعاملات خنثی، متعارض و مطبوع مطالعه نمود. نتایج نشان داد که پاسخ های فیزیولوژیکی دختران پاسخ های مادران را بهتر پیش بینی کرد تا بر عکس این مورد طبق نتایج، میزان عناد طلبی و آرامش دختران پیش بینی کننده ارتباط متقابل بود. سود و زیان تعاملی نیز با فیزیولوژی مشترک ارتباط داشتند. برای گروه پرتعارض، ارتباط متقابل فیزیولوژیکی در زمان مکالمه متعارض قوی تر از زمان مکالمه مطبوع بود. به طور کلی، داده ها سودمندی سازه های نظریه وارونه سازی را در توضیح تداخل اثر بین فرآیندهای فرا انگیزشی، هیجانی حین تعاملات و ارتباط متقابل فیزیولوژیکی بین زوج های مادر - دختر نشان داد. با این وجود، عوامل شناختی، کلامی و غیرکلامی که ارتباط متقابل فیزیولوژیک را بر می انگیزند، باید هدف مطالعات آینده قرار گیرند
ارتباط بین شیوه های فرزندپروری مادر و فرزندپروری ادراک شده با مکان کنترل و خودپنداره فرزندان
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین شیوههای فرزندپروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزادگذاری) و ادراک فرزند از آن شیوهها با مکان کنترل و خودپنداره فرزندان در شهر تهران، انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانشآموزان پسر پایه سوم راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 81 ـ 80 و همچنین مادران آنها که دارای حداقل تحصیلات پنجم ابتدایی و بالاتر بودهاند، تشکیل میدهد. تعداد 388 نفر دانشآموز و مادران آنان بهصورت تصادفی چند مرحلهای به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. روش پژوهش از نوع همبستگی است. پرسشنامه اقتدار والدین بورای (30 سؤال)، پرسشنامه سبکهای فرزندپروری ادراک شده مکلون و مررل (18 سؤال)، مقیاس مکان کنترل نوویکی و استریکلند (40 سؤال) و آزمون خودپنداره تنسی (84 سؤال) اجرا شد. نتایج نشان داد که بین شیوههای فرزندپروری مادر با مکان کنترل و خودپنداره رابطه معناداری وجود ندارد (05/0P>). اما بین ادراک دانشآموزان از شیوههای فرزندپروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزادگذاری) با مکان کنترل و خودپنداره رابطه معناداری مشاهده شد (0001/0P<). یافتهها نشان داد که ادراک فرزندان از شیوههای فرزندپروری بهعنوان یک عامل اثرگذار بیرونی قدرت تبیین بهتری برای شکلگیری مکان کنترل و خودپنداره فرزند در مقایسه با نگرش مادر به این شیوهها میتواند داشته باشد.
"
اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی شناختی - رفتاری بر کاهش تنیدگی مادران شاغل بر حسب ویژگی های مادر - کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی شناختی- رفتاری بر کاهش تنیدگی زندگی مادران شاغل بر حسب ویژگی های تنیدگی زای مادر و کودک است. 130 نفر پرستار شاغل در بیمارستانهای تهران بر اساس متغیرهای سن، تعداد فرزندان و سلامت جسمانی در این مطالعه شرکت کردند. در مرحله اول گروه نمونه از طریق شاخص تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزشیابی قرار گرفتند. در مرحله دوم 24 نفر از مادران بر اساس احراز بالاترین میزان تنیدگی زندگی بطور تصادفی در دو گروه مساوی گواه و آزمایشی جایگزین شدند. قبل از اعمال مداخله از هر دو گروه پیش آزمون بعمل آمد. سپس گروه آزمایشی به مدت 13 هفته تحت آموزش تنیدگی زدایی قرار گرفت. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد.
نتایج مطالعه حاکی از آن است که روش آموزش تنیدگی زدایی بر کاهش تنیدگی زندگی و بعضی از ویژگی های تنیدگی زای مادر و کودک موثر بوده است.
بررسی رابطه بین سابقه انواع بدرفتاری والدین در دوران کودکی با افسردگی دوران بزرگسالی در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه و سهم نسبی انواع بدرفتاری والدین در تبیین افسردگی بوده است.به همین منظور تعداد 131 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین جامعه بیماران افسرده مراجعه کننده، به مراکز مشاوره شهر اصفهان طی سالهای 85- 84 انتخاب و مطالعه شده اند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه افسردگی بک و مقیاس خود گزارشی کودک آزاری محمد خانی استفاده شد.بخشی از نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ازبین انواع بد رفتاری والدین در دوران کودکی مرتبط با افسردگی، بدرفتاری عاطفی(23./.)، بدرفتاری جسمی (27./.)، بدرفتاری جنسی (32./.) تبیین کننده افسردگی بیماران بزرگسال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بوده اند.
" بررسی قدرت پیش بینی کنندگی ابعاد هویتی فرزندان توسط ابعاد فرزندپروری والدین در بین دانشجویان دانشگاه شیراز "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال بوده است که آیا ابعاد فرزند پروری والدین قدرت پیش بینی ابعاد هویتی در میان دانشجویان را دارد. به منظور پاسخ به این سؤال از نمونه 242 نفری دانشجویان، اعم از (134 نفر) دختر (108 نفر) پسر استفاده شد که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شده بودند، میانگین سنی دختران 89/20 و پسران 25/21 و انحراف معیار سنی آنها به ترتیب برابر با 93/1 و 17/2 بود. ابزار های اندازه گیری در این پژوهش عبارت از مقیاس شیوه های فرزند پروری شیفر و مقیاس هویت(EIPQ) بودند. پایایی ابزارها به روش آلفای کرونباخ و روایی آنها به شیوه تحلیل عامل سنجیده شد.
به منظور تعیین قدرت پیش بینی کنندگی ابعاد هویتی از طریق ابعاد فرزند پروری والدین از شیوه آماری رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که بعد گرمی- سردی از قدرت پیش بینی کنندگی مثبت و معنا داری برای بعد تعهد داشت در حالی که بعد آزادی- کنترل چنین قدرتی نداشت. ابعاد فرزند پروری والدین قدرت پیش بینی کنندگی معناداری برای بعد جستجوگری نداشته و نتایج نشان داد که بعد گرمی- سردی به تفکیک جنسیت برای هر دو جنس قدرت پیش بینی کنندگی مثبت و معناداری برای بعد تعهد داشته است.
"