فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۴٬۲۲۰ مورد.
۳۲۱.

مقایسه سوگیری توجه نسبت به تهدید در کودکان دارای نشانه های اختلالات درونی سازی و برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کووید-19 اعتیاد به اینترنت استرس خشونت زناشویی خشونت خانوادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۵۸۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای سوگیری توجه نسبت به تهدید بین اختلالات درونی سازی شده و برونی سازی شده بود. ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، به والدین 700 نفر از کودکان پسر رده سنی 12-11 سال مقطع ابتدایی در شهرستان تبریز پرسشنامه سی بی سی آل ارائه شد و از بین این تعداد 80 کودک که مبتلا به اختلالات افسردگی، اضطراب، بیش فعالی و پرخاشگری بودند (برای هر اختلال 20 دانش آموز)، انتخاب شدند. سپس نحوه اجرا آزمون به هر دانش آموز توضیح داده شد و نهایتاً با استفاده از آزمون رایانه ای دات- پروب سوگیری توجه در این کودکان بررسی شد. یافته ها نشان داد که سوگیری توجه نسبت به تهدید در کودکان دارای نشانگان افسردگی با کودکان دارای نشانگان پرخاشگری متفاوت می باشد. علاوه بر آن، سوگیری توجه نسبت به تهدید در کودکان دارای نشانگان اضطراب با کودکان دارای نشانگان بیش فعالی متفاوت است ولی بین سوگیری توجه نسبت به تهدید در کودکان دارای نشانگان اضطراب و کودکان داری نشانگان پرخاشگری تفاوتی دیده نشد. همین طور بین سوگیری توجه نسبت به تهدید در کودکان دارای نشانگان افسردگی با کودکان دارای نشانگان بیش فعالی تفاوتی به دست نیامد.
۳۲۲.

طراحی الگوی آسیب شناختی و درمان یکپارچه نگر و تعیین اثربخشی آن بر بی ثباتی هیجانی در افراد دارای ویژگی های شخصیت مرزی: یک مطالعه آمیخته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آسیب ها اختلال شخصیت مرزی بی ثباتی هیجانی درمان یکپارچه نگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۳۵۳
هدف : ویژگی های شخصیت مرزی می تواند مشکلات متعدی در مسیر زندگی افراد واجد این ویژگی ها ایجاد کند. بر همین اساس، این پژوهش با هدف طراحی الگوی آسیب شناختی و درمان یکپارچه نگر و تعیین اثربخشی آن بر بی ثباتی هیجانی در افراد مرزی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از زمره پژوهش های آمیخته (کیفی و کمی) است. در مرحله کیفی از روش تحلیل مضمون به شیوه براون و کلارک  (2006) استفاده شد. بافت پژوهش در بخش کیفی، متون مربوط به آسیب های افراد مرزی، حجم نمونه 25 متن مرجع  بود که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. در همین مرحله، پس از استخراج طیف آسیب ها، با استفاده از 6 نفرگروه متمرکز تخصصی، درمان های مورد نیاز برای طیف آسیب ها تعیین و بسته درمان یکپارچه نگر با ضریب توافق برابر با 94/0 طراحی گردید. در مرحله  کمی از روش نیمه تجربی دو گروهی با سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. در این مرحله از میان 70 فرد مرزی،30 نفر به صورت هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (15 نفر برای هر گروه) گمارده شدند. گروه درمان یکپارچه نگر به مدت 15 جلسه، تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت ننمود. از مقیاس بی ثباتی هیجانی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. داده ها در بخش کیفی از طریق تحلیل مضمون و در بخش کمی با استفاده از آزمون خی-دو، تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار اس پی اس اس، نسخه 24 تحلیل گردید. یافته ها : یافته های بخش کیفی برای طراحی درمان یکپارچه نگر، حاکی از پنج دسته آسیب شامل آسیب پذیری هیجانی و رفتاری، آسیب پذیری ادراکی و شناختی، آسیب پذیری هویتی، آسیب پذیری اجتماعی و آسیب پذیری جسمی در میان افراد مرزی بود. در بخش کمی نتایج تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده نشان داد که بین در مان یکپارچه نگر با گروه کنترل در بی ثباتی هیجانی در پس آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد (205/0=P). اما در مرحله پیگیری به طور معناداری موجب کاهش بی ثباتی هیجانی گردید (001/0>P). نتیجه گیری : با توجه به طیف آسیب های پنجگانه یکپارچه افراد دارای ویژگی های شخصیت مرزی، درمان یکپارچه نگر را می توان به عنوان یک رویکرد درمانی برای بی ثباتی هیجانی افراد مرزی مد نظر قرار داد.
۳۲۳.

تأثیر مشاوره شغلی توان مبنا بر مکاشفه مسیرشغلی، خودکارآمدی و باورهای ناکارآمد مسیرشغلی فارغ التحصیلان زن بیکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای ناکارآمد مسیر شغلی خودکارآمدی مسیر شغلی فارغ التحصیلان بیکار مکاشفه مسیر شغلی مشاوره شغلی توان مبنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مشاوره شغلی توان مبنا بر مکاشفه مسیر شغلی، خودکارآمدی و باورهای ناکارآمد مسیر شغلی فارغ التحصیلان بیکار انجام گرفت. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون _ پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل کلیه فارغ التحصیلان زن بیکار شهرستان اسلام آباد غرب در سال 1396 بود. از جامعه فوق 28 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 14 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی چهار جلسه ی نود دقیقه ای، (یک جلسه در هفته) مشاوره شغلی توان مبنا را دریافت کردند و در این مدت، گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی مکاشفه مسیر شغلی، پرسشنامه خودکارآمدی مسیرشغلی و پرسشنامه افکار ناکارآمد مسیر شغلی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس تک متغیری انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر مکاشفه مسیر شغلی (01/0 P<،99/102=F ؛01/0 P<،66/68=F)، خودکارآمدی مسیر شغلی (01/0 P<،94/47=F ؛01/0 P<،31/34=F) و باورهای ناکارآمد مسیر شغلی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0 P<،22/88=F ؛01/0 P<،89/7=F) و این تفاوت در طول زمان (با پیگیری سه ماهه) پایدار است. نتایج: با توجه به یافته های پژوهش می توان استنتاج کرد که مشاوره شغلی توان مبنا مدلی اثربخش در افزایش مکاشفه مسیر شغلی و خودکارآمدی مسیر شغلی و کاهش باورهای ناکارآمد مسیر شغلی فارغ التحصیلان بیکار است.
۳۲۴.

تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر بلوغ عاطفی دختران در دوره بلوغ

کلید واژه ها: ذهن آگاهی بلوغ عاطفی دختران در دوره بلوغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۱۸۱
با توجه به این که از بین دوره های مختلف زندگی انسان، دوران کودکی و نوجوانی از مهم ترین و حساس ترین مراحل زندگی هر فرد به شمار می رود از این رو هدف پژوهش حاضر " تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بلوغ عاطفی دختران دردوره بلوغ" بود. روش پژوهش نیمه تجربی و طرح انتخابی برای اجرا نیز طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دختران پایه متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 98-1399 تشکیل می دادند. 30 نفر از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (15 نفر برای هر گروه). گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن آگاهی به شیوه گروهی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس های بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1974) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد و نتیجه گیری می کنیم که آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری در افزایش بلوغ عاطفی دختران نوجوان مفید بوده است.
۳۲۵.

اثربخشی درمان شناختی-تحلیلی بر نشانگان اختلال استرس حاد و تجارب تجزیه ای در مصدومین حوادث جاده ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: درمان شناختی - تحلیلی استرس حاد تجارب تجزیه ای حوادث جاده ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی-تحلیلی بر نشانگان اختلال استرس حاد و تجارب تجزیه ای مصدومین حوادث جاده ای انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. تمامی مصدومین حوادث رانندگی مراجعه کننده به بخش های ارتوپدی و ترومای بیمارستان شهدای هفتم تیر جامعه پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 30 بیمار واجد ملاک های ورود به پژوهش با روش در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی سازی در گروه های آزمایش و گواه گمارش شدند. گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات دموگرافیک با مقیاس می سی سی پی (Norris & Reed, 1997) و مقیاس تجارب تجزیه ای (Bernstein & Putnam, 1986) انجام شد. گروه مداخله برنامه شناختی-تحلیلی را طی 16 جلسه به صورت جلسات هفتگی 1 ساعته دریافت نمودند اما گروه گواه این برنامه را دریافت نکرد. داده ها با آزمون های t (مستقل و زوجی) و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: برنامه شناختی-تحلیلی بر کاهش نمره اختلال استرس حاد (02/36=F، 64/0=Eta و 05/0>P) و مؤلفه های آن (خاطرات رخنه کننده، مشکل در ارتباط بین فردی، ناتوانی در کنترل عاطفی و احساس افسردگی) در آزمودنی های گروه مداخله اثربخش بوده است. بین میانگین نمره تجارب تجزیه ای دو گروه نیز در دوره پس آزمون تفاوت معنی داری بود (12/23=F، 61/0=Eta و 05/0>P). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از کارایی این شیوه درمانی نوظهور است. به نظر می رسد به علت تلفیقی بودن درمان و نقش فعال بیمار در آن برای مبتلایان به اختلالات مرتبط با آسیب و عوامل استرس زا مناسب تر است.
۳۲۶.

هم سنجی اثربخشی سایکودرام، خاطره پردازی و درمان عقلانی عاطفی رفتاری الیس بر شادکامی مردان سالمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سایکودرام خاطره پردازی درمان عقلانی عاطفی رفتاری شادکامی مردان سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف : با توجه به افزایش آمار سالمندان و اهمیت شادکامی در آنان، پژوهش حاضر با هدف هم سنجی اثربخشی سایکودرام، خاطره پردازی و درمان عقلانی عاطفی رفتاری الیس بر شادکامی مردان سالمند انجام شد. روش : این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش مردان سالمند سرای سالمندی شهر کرمانشاه در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 40 نفر بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طورتصادفی در چهار گروه مساوی (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش اول 12 جلسه یک ساعتی تحت آموزش سایکودرام، گروه آزمایش دوم 10 جلسه یک و نیم ساعتی تحت آموزش خاطره پردازی، گروه آزمایش سوم 8 جسه یک و نیم ساعتی تحت درمان عقلانی عاطفی رفتاری قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. داده ها با معاینه مختصر وضعیت شناختی و سیاهه شادکامی آکسفورد جمع آوری و با روش تحلیل کواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها : نتایج حاکی از آن بود که هر سه روش مداخله سایکودرام، خاطره پردازی و درمان عقلانی عاطفی رفتاری الیس در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش نمره شادکامی مردان سالمند شدند و اثربخشی روش سایکودرام بیشتر از درمان عقلانی عاطفی رفتاری بود (05/0˂P)، اما بین اثربخشی دو روش سایکودرام و خاطره پردازی و دو روش خاطره پردازی و درمان عقلانی عاطفی رفتاری بر افزایش شادکامی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). نتیجه گیری : با توجه به نتایج درمانگران و متخصصان سلامت می توانند از هر سه روش به ویژه روش سایکودرام برای افزایش شادکامی مردان سالمند استفاده کنند.
۳۲۷.

بررسی اثربخشی حکایت درمانی بر تعالی شغل-خانواده و بهزیستی ذهنی زنان کارمند دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: حکایت درمانی تعالی شغل- خانواده تعالی خانواده - شغل بهزیستی ‏ذهنی زنان کارمند دانشگاه اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۰
هدف : هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی حکایت درمانی بر تعالی شغل-خانواده و بهزیستی ذهنی زنان کارمند دانشگاه اصفهان بود. روش : طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی زنان کارمند دانشگاه اصفهان در سال 1400بودند که از این جامعه تعداد 30 نفر از زنان کارمند بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل با 15 عضو قرار گرفتند. آزمودنی ها به پرسشنامه ی تعالی شغل- خانواده (گرینهاوس و پاول،2006) و مقیاس بهزیستی ذهنی بزرگسالان (کی یز و ماگیار-مو، 2003) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش به مدت 11 جلسه (هر جلسه90 دقیقه) حکایت درمانی (وایت و اپسون، 1985) را دریافت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار آماری SPSS23   و با استفاده از  تحلیل کوواریانس انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که حکایت درمانی بر افزایش تعالی خانواده –شغل و تعالی شغل- خانواده زنان کارمند مؤثر است (05/0>P). همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که حکایت درمانی بر افزایش سطح بهزیستی ذهنی مؤثر بوده است (05/0>P). نتیجه گیری : بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که می توان از حکایت درمانی به عنوان یکی از مداخلات حوزه ایجاد سریزی مثبت بین دو نقش شغل و خانواده و ارتقاء بهزیستی ذهنی زنان کارمند استفاده کرد.
۳۲۸.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی واقعیت درمانی با آموزش گروهی شناختی رفتاری بر همدلی و خودکنترلی زنان دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همدلی خودکنترلی شناختی رفتاری واقعیت درمانی تعارض زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه تأثیر آموزش گروهی واقعیت درمانی و آموزش گروهی شناختی رفتاری بر همدلی و خودکنترلی زنان دارای تعارض زناشویی بود. روش : طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان دارای تعارض و درگیری با همسر و مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 7 شهر تهران در سال 1398 بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری هدفمند 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. در ابتدا از هر سه گروه پیش آزمون به عمل آمد و پس از آن گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی (گلاسر، 2012) و گروه آزمایش دوم نیز به مدت 8 جلسه آموزش شناختی رفتاری (فری، 1999)، بک (2011)، نینان و درایدن (2004) را به شیوه گروهی دریافت کردند. در پایان از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد و پس از گذشت سه ماه یک آزمون پیگیری جهت اطمینان از نتایج حاصله به عمل آمد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تعارض زناشوئی ثنایی و براتی، پرسشنامه های همدلی جولیف و فارینگتون و خودکنترلی تانجی و همکاران بودند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره وتحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو آموزش گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی و شناختی رفتاری اثر معناداری بر همدلی و خودکنترلی زنان دارای تعارض زناشویی داشتند ( P<0.01 ) . همچنین، روش شناختی رفتاری بر خودکنترلی مؤثرتر از روش واقعیت درمانی و روش واقعیت درمانی بر همدلی مؤثرتر از روش شناختی رفتاری عمل نموده است. نتیجه گیری : با توجه به تأثیر هر دو روش بر متغیرهای پژوهش، استفاده از این آموزش ها به وسیله روان شناسان و مشاوران در برنامه های روان آموزشی افراد دارای تعارض زناشویی توصیه می شود. همچنین با توجه به اثرگذاری بیشتر هر آموزش بر یک متغیر پیشنهاد می شود تا برنامه های آموزش زوجی براساس این یافته ها تنظیم گردد.
۳۲۹.

بررسی کیفی نقش عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بررسی کیفی خانواده سازوکارهای دفاعی غیرسازشی اختلال شخصیت مرزی نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۸۴
بررسی عوامل کارساز در شکل گیری کارکردهای اختلال شخصیت مرزی همواره مورد توجه درمانگران و پژوهشگران بوده است و خانواده همچون بخش جدایی ناپذیر عوامل تأثیرگذار اهمیت بسزایی در پژوهش های این گستره دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی نقش عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی بود. برای انجام این پژوهش کیفی، از میان مراجعین بیمارستان رازی تبریز 10 فرد دچار اختلال شخصیت مرزی به شیوه نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. این افراد توسط روان پزشکان بیمارستان تشخیص اختلال شخصیت مرزی دریافت کرده بودند. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند با سؤالات باز بود. اطلاعات برآمده از مصاحبه ها پس از پیاده سازی، با بهره گیری از مدل استراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. درستی و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های برآمده از مصاحبه با شرکت کنندگان در گستره آسیب های خانواده و شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی با به کارگیری مطالعه نظریه داده بنیاد، در سه مقوله اصلی «عوامل آسیب زای خانواده»، «آسیب های دوران کودکی» و «سازوکارهای دفاعی غیر سازشی» و چندین خرده مقوله خلاصه گردید و سرانجام به استخراج یک مدل پارادایمی در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی انجامیده شد. به صورت کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داده است، عوامل آسیب زای خانواده در شکل گیری سازوکارهای دفاعی غیر سازشی افراد دچار اختلال شخصیت مرزی نقش دارند.
۳۳۰.

کاربست مدل سازی ساختاری-تفسیری در طراحی الگوی جاودانگی مدیران در نظام بانکی ایران (مطالعه موردی: بانک سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جاودانگی جاودانگی مدیران مدلسازی ساختاری - تفسیری نظام بانکداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۲۷۵
هدف: هدف پژوهش حاظر ،طراحی الگوی جاودانگی مدیران در نظام انکی ایران با استفاده از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری است.روش: روش تحقیق از لحاظ ماهیت اکتشافی با رویکرد کیفی است. جهت گردآوری داده ها و شناسایی عوامل از روش تحلیلِ محتوا و مرور متون مربوطه و همچنین مصاحبه با خبرگان منتخب به روش غیرتصادفی و تکنیک گلوله برفی تاحصول به اشباع نظری استفاده گردید.یافته ها: پرسشنامه ماتریسی ساخت یافته برای تعیین ارتباطات بینابینی شاخص ها تدوین گردید. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از مدل سازی ساختاری-تفسیری، تحلیل و در3 سطح در یک شبکه تعاملی ترسیم شد که در نتیجه عامل "مشتری مداری" و در بالاترین سطح قرارگرفت. همچنین، قدرتِ نفوذ و میزان وابستگی این عوامل نسبت به هم در ماتریس قدرتِ نفوذ -وابستگی، مورد بررسی قرارگرفت.نتیجه گیری: شاخص "مشتری مداری" و "تفویض اختیار"در ماتریس قدرت نفوذ-وابستگی درناحیه وابسته یعنی بیشترین میزان وابستگی و کمترین نفوذ، و عوامل "ارتباطات اثربخش" ،"برنامه ریزی"،"سیستمِ پاداش"، ،"ریسک پذیری" در ناحیه متصل یعنی بیشترین قدرت نفوذ و بیشترین میزان وابستگی قرار دارند.
۳۳۱.

مقایسه اثربخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر سبک های عاطفی در کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی درمانی کودک محور بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک سبک های عاطفی اختلال اضطراب جدایی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۲۵۱
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر سبک های عاطفی در کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی بود. روش : این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب جدایی در پایه های پنجم و ششم در شهر بابل بودند، نمونه 45 نفراز آنان بودندکه ابتدا بصورت هدفمند و سپس به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش1 گروه آزمایش2 و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول، بازی درمانی کودک محور با رویکرد اکسلاین را در 16 جلسه 45دقیقه ای و گروه آزمایشی دوم، آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک را در 10 جلسه 2 ساعته دریافت کردند. ابزار پژوهش فرم (د) پرسشنامه علائم مرضی کودکان (اسپرافکین لانی و گادو، 1994) و پرسشنامه سبک های عاطفی (هافمن و کاشدان، 2010) بود. داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو مداخله در ارتقای سبک های عاطفی درکودکان دچار اضطراب جدایی مؤثر هستند. همچنین بین اثربخشی دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک در بهبود سبک های عاطفی مؤثرتر بوده است ) 05/0 p < ) . نتیجه گیری: می توان برنامه آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک را جایگزین مناسب تری در بهبود سبک های عاطفی و همچنین بهبود علائم روان شناختی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی درنظر گرفت .
۳۳۲.

اثربخشی رفتار درمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر کنترل تکانه و دشواری در تنظیم هیجان در نوجوانان مراجعه کننده به مراکز DIC شهر تهران

کلید واژه ها: کنترل تکانه دشواری در تنظیم هیجان رویکرد REBT نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۸۸
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی  رفتار درمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر کنترل تکانه و دشواری در تنظیم هیجان در نوجوانان مراجعه کننده به مراکز DIC شهر تهران بود . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مراجعه کننده به مراکز DIC شهر تهران در 6 ماهه دوم سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری مقیاس تکانشگری (BIS - 11) (بارت و همکاران، 2004) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان ( DERS ) (گراتز و روئمر، 2004) بودند. رفتاردرمانی با رویکرد REBT بر کنترل تکانه و دشواری در تنظیم هیجان به مدت 8 جلسه 90دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که مشاوره گروهی با رویکرد REBT بر کاهش نشانه های تکانشگری و دشواری در تنظیم هیجان تأثیر داشته است (P<0/05). با توجه به اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی بر نشانه های تکانشگری و دشواری در تنظیم هیجان اجرای کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در مراکز مشاوره خانواده توصیه می شود.
۳۳۳.

بررسی نقش خانواده اصلی در پیوند زناشویی نافرجام فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانواده اصلی ازدواج نافرجام فرزندان پژوهش کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۵
پیوند زناشویی و تشکیل خانواده همچون قدیمی ترین نهادهای زندگی بشر از دیرباز موردتوجه متفکرین علوم اجتماعی، علوم اخلاقی، علمای مذهبی و سایر دانشمندان بوده است. در همین راستا شناسایی عوامل مؤثر در تشکیل و یا تخریب این بنیان اهمیتی بی بدیل دارد. لذا هدف از پژوهش حاضر  بررسی نقش خانواده اصلی  در ازدواج نافرجام فرزندان با رویکرد کیفی بود. شرکت کنندگان 20 نفر از زنان و مردان ایرانی (10 زوج) دارای تجربه زندگی مشترک با همسر به روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین گوناگونی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته، با پرسیدن پرسش های باز درباره اهداف پژوهش گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل درون مایه کیفی سنتی تحلیل شد. بر پایه برآیندها، شرکت کنندگان در پژوهش 5 کد اصلی (عوامل شکل گیری ازدواج نامناسب، کارکردهای خانواده اصلی، تجربیات دوران کودکی، نقش اساسی مادر برای فرزند، ویژگی های اخلاقی و فردی) از مصاحبه ها استخراج شد. بررسی مفاهیم مرتبط با ازدواج نافرجام و توجه به بافت خانوادگی و اثرات گسترده ی آن به مراکز و سازمان های خانواده محور پیشنهاد می گردد.
۳۳۴.

اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده و زوج درمانی با الگوی گاتمن روی بی رمقی زناشویی و تاب آوری زوجین دارای تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری بی رمقی زناشویی زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده گاتمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۹۱
 انتخاب روش درمانی کارآمد در بهبود کارکردهای خانواده همواره موردتوجه مشاوران و روان درمانگران بوده است. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن اثربخشی رویکردهای زوج درمانی رفتاری-یکپارچه شده و زوج درمانی گاتمن بر بی رمقی زناشویی و تاب آوری زوجین متعارض بود. روش پژوهش، طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره شمیم در زمستان سال 1399 بود. نمونه با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که دربرگیرنده 6 زوج از مراجعین به این مرکز بودند، که با توجه به نتایج پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی (Fletcher et al, 2000; citing Madani, 2017)  جزء زوج های متعارض قرار گرفتند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. پروتکل های درمانی گاتمن (Gottman & Gottman, 2015) و رفتاری یکپارچه شده (Poursardar, 2021) در دو تا چهار مرحله خط پایه، مداخله 14 و 16 جلسه ای و پیگیری دوماهه اجرا گردید. مشارکت کنندگان به پرسشنامه های بی رمقی زناشویی (Paniz, 2015) تاب آوری زوجین (Connor & Davidson, 2003) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها نشان داد روش گاتمن در هم سنجی اثربخشی با روش رفتاری-یکپارچه شده از دید اندازه تغییر، فراگیری و پایداری، فراگیری و پایداری بیشتری داشته و تراز بهبود زوج های متعارض در روش گاتمن و رفتاری یکپارچه شده در مرحله پس از درمان و پیگیری به ترتیب، بی رمقی زناشویی (55/44) و (14/37) و تاب آوری زوجین (69/45) و (79/38) درصد بود. بر پایه نتایج به دست آمده می توان گفت به رغم اثربخشی دو روش مداخله، روش گاتمن، نقش کارسازتری در بهبود و کاهش بی رمقی زناشویی و تاب آوری زوجین داشته است.
۳۳۵.

هنجاریابی پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان

کلید واژه ها: پرسشنامه پرورش فرزند مادران هنجاریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۵۶
زمینه و هدف: نگرش درباره پرورش فرزند یکی از عواملی است که در کوشش های ذهنی، هیجانی و رفتاری پدرومادر به ویژه مادران در جهت اتخاذ راهبرد های پرورش فرزندان تاثیر فراوانی دارد. هدف این پژوهش هنجار کردن پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع هنجاریابی بوده است. جامعه آماری مادران تهرانی در سال 1397-98 بودند که با به کارگیری روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی تعداد 599 مادر از مادران تهرانی انتخاب و در گروه نمونه قرار گرفتند. در این پژوهش تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد که از فراوانی، درصد، رتبه درصدی، نمره Z و T، تحلیل عامل اکتشافی، تحلیل عامل تاییدی، ضریب همبستگی، شناسه های برازش، آلفای کرونباخ و آزمون مجدد استفاده شده است. یافته ها: عوامل زیر بنایی پرسشنامه، سه گستره ی شناختی، رفتاری و هیجانی تعیین و 27 پرسش از بار عاملی لازم برخوردار هستند. داده های به دست آمده نشان می دهد که پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان از روایی سازه، روایی همگرا، همسانی درونی، روایی محتوایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ بالاتر از 84/0 بوده است. روایی محتوایی این پرسشنامه در بررسی متخصصان مورد تایید قرار گرفت. شناسه های IFI، TLI، CFI، NFI، GFI، RMSEA بر برازش مطلوب و مناسب دلالت دارد. نتایج: نشان می دهد که پرسشنامه نگرش مادران درباره پرورش فرزندان دارای روایی و پایایی و نرم مناسب است. همچنین با افزایش تحصیلات نگرش مساعد بیشتری درباره پرورش فرزند در گروه نمونه وجود داشت، ولی اشتغال و سن نتوانست تفاوتی را ایجاد نماید.
۳۳۶.

شناسایی عوامل مؤثر بر بی وفایی زناشویی در فضای برخط با تحلیل پدیدارشناسانه شیوه زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بی وفایی زناشویی فضای برخط شیوه زندگی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۴
خانواده در میان همه جوامع بشری به عنوان بنیادی ترین نهاد اجتماعی زیربنای جوامع و منشأ فرهنگ ها و تاریخ بشر بوده است. پرداختن به این بنای مقدّس بنیادین، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و فروگذاری آن مایه دور شدن آدمی از زندگی سالم بوده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر بی وفایی زناشویی در فضای برخط با تحلیل پدیدارشناسانه شیوه زندگی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، دربرگیرنده زوجین درخواست کننده طلاق، ارجاعی از دادگاه شهرستان مرند در سال 1401 بود. اندازه نمونه دربرگیرنده 14 نفر مشارکت کننده بود که با روش غیر احتمالی و هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش تحلیل درون مایه کدگذاری و تحلیل شدند. پس از کدگذاری مصاحبه ها و دسته بندی درون مایه ها، 4 درون مایه اصلیِ خانوادگی- پرورشی، فردی، زوجی و محیطی- اجتماعی به دست آمد. نتایج حاصل نشان داد چنان چه افراد در خانواده مبدأ الگوی رفتاری مناسب و شیوه زندگی بالیده و متعهدانه و غیر مصرف گرا را نیاموخته و خود نیز در جهت کسب آن ها و نیز تشکیل هویت زوجی سالم کوشش نکنند، در محیط نامناسب مستعد بروز رفتار پیمان شکن خواهند بود.
۳۳۷.

تغییرات زندگینامه شغلی آینده نگر از طریق مداخلات روایتی مبتنی بر داستان زندگی من و روایت های ترسیمی : مطالعه موردی با مشکل گذار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارض زناشویی آموزش زوج ها رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد رویکرد تصویرسازی ارتباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۱۵۲
تجربه ی گذارهای متعدد به عنوان مشخصه ی مسیرهای شغلی نوین، ضرورت نوآوری در زمینه ی مداخلات را پررنگ می کند. از جمله مداخلات نوین، مداخلات طراحی زندگی با هدف تغییر روایت های شغلی است. پژوهش حاضر با دو هدف انجام شد. هدف اول بررسی چگونگی تأثیر مداخلات روایتی شغلی مبتنی بر داستان شغلی من (MCS) و روایت های ترسیمی (PN) بر تغییرات زندگینامه ی شغلی آینده نگر (FCA)، و هدف دوم مطالعه ی چگونگی تاثیر این مداخلات بر عبور موفقیت آمیز گذار از طریق ایجاد تغییر در عاملیت و تأمل پیشگی بود. روش مطالعه در این پژوهش، کیفی و از نوع مطالعه ی موردی بود. این پژوهش تأثیر مداخله ی مبتنی بر داستان شغلی من و روایت های ترسیمی که در قالب 4 جلسه اجرا شد را بر روی یک مورد مطالعه، به طور عمیق مورد بررسی قرار داد. شیوه ی جمع آوری داده شامل مصاحبه ی عمیق، مشاهده و ثبت اسناد بود. بررسی تغییرات زندگینامه ی شغلی آینده نگر، با استفاده از فرم زندگینامه ی شغلی آینده نگر(رفوس، 2009) به صورت مقایسه ی پیش -پس مداخله صورت پذیرفت. مقایسه ی پیش -پس مداخله ی مورد مطالعه در یافته ها دو تغییر موضوعی در فرم زندگینامه ی آینده نگر در موضوعات کلی به مضمون موضوعات مشخص تر و نیز بی اعتنایی به مضمون جهت گیری را گزارش کرد . نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از مداخله های روایتی (MCS) و (PN)در قالب یک مداخله ی واحد، برای گسترش روایت-های آینده نگرانه ی مسیرشغلی مورد مطالعه مفید بوده و هم چنین، با ایجاد تغییر در عاملیت و تأمل پیشگی به عبور موفق او در گذار دانشگاه کمک کرده است.
۳۳۸.

تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب و فشار خون سالمندان مبتلا به بی خوابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: درمان پذیرش و تعهد کیفیت خواب فشار خون سالمندان بی خوابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۱۶۷
هدف: این مطالعه با هدف تعیین تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب و فشار خون سالمندان مبتلا به بی خوابی انجام شد. روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش سالمندان مبتلا به بی خوابی مرکز روزانه سالمندی جهان دیدگان شهر شیراز در سال 1398 بودند که از میان آنها تعداد 40 نفر با توجه به ملاک های ورود به مطالعه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ (بویسی و همکاران، 1989) و دستگاه فشارسنج خون جمع آوری و با روش های خی دو، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-23 نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر جنسیت، تحصیلات و تأهل تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، درمان پذیرش و تعهد باعث بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک سالمندان مبتلا به بی خوابی شد (05/0P<)، اما بر فشار خون دیاستولیک آنها تاثیر معناداری نداشت (05/0P>) و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. نتیجه گیری: طبق نتایج، برنامه ریزی برای استفاده از روش درمان پذیرش و تعهد در حیطه سالمندی جهت بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک ضروری است. بنابراین متخصصان سلامت و درمانگران می توانند از درمان پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی جهت بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک استفاده کنند.
۳۳۹.

تجربه زیسته زنان مبتلا به دیسپارونیا و واژینیسموس: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیسپارونیا واژینیسموس تجربه زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۳۲۱
هدف: دیسپارونیا و واژینیسموس مسئله ای مهم در زندگی زنان مبتلا به این اختلال است و عواقب ناگوار و پیامدهای مخربی بر فرد، نهاد خانواده و صمیمیت زوجی می گذارد. ازاین رو هدف پژوهش فعلی بررسی تجربه زیسته زنان مبتلا به دیسپارونیا و واژینیسموس در مشارکت کنندگان پژوهش بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پدیدارشناسی بود و 9 مشارکت کننده زن که مبتلا به اختلال دیسپارونیا و واژینیسموس بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با آن ها تا رسیدن داده ها به اشباع ادامه یافت. بعد از جمع آوری داده ها و رونوشت آن ها توسط پژوهشگر از شیوه ی پدیدارشناسی پنج مرحله ای گیورگی برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها به 12 جزء تشکیل دهنده ی تجربه زیسته زنان مبتلا به دیسپارونیا و واژینیسموس منجر شد که شامل: فقدان آگاهی، تجربه علائم فیزیکی اضطراب، ترس، پیش بینی درد، احساس بی کفایتی و حقارت، احساس شرم، احساس نفرت از رابطه جنسی و همسر، احساس رنج، احساس خشم، احساس گناه، کاهش صمیمیت عاطفی و جنسی و پشیمانی از ازدواج است. نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش ادبیات پژوهشی گذشته را در زمینه تجربه زیسته دیسپارونیا و واژینیسموس را غنی تر می کند. همچنین ساختار تجربه زیسته دیسپارونیا و واژینیسموس استخراج شده این مطالعه برای تدوین و به کارگیری برنامه های پیش گیرانه و درمانی این آسیب و همین طور پیامدهای آن کاربرد فراوانی دارد . همچنین نتیجه این پژوهش ادبیات پژوهشی گذشته را در زمینه تجربه زیسته دیسپاورنیا و واژینیسموس غنی تر می کند.
۳۴۰.

تأثیر برنامه والدگری مبتنی بر ذهن تمام عیار در افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران دارای فرزند دچار اختلال ناخشنودی جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب تنیدگی والدگری ذهن تمام عیار ناخشنودی جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۳
نظر به موضوعیت دو گروه جنسیتی در جوامع، جای شگفتی نیست که برخی والدین به مجرد آگاه شدن  از انتخاب جنسیت ناهمخوان با جنس فرزندان، به دلیل تنش برآمده از شرم و سرافکندگی دچار مشکلات روانی شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه والدگری مبتنی بر ذهن تمام عیار بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی در مادران دارای فرزند با اختلال ناخشنودی جنسیتی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه کنترل بود که در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون با دوره پیگیری سه ماهه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را همه مادران دارای فرزند دچار ناخشنودی جنسیتی و مراجعه کننده به مرکز بهزیستی و انستیتو روان پزشکی شهر تهران در سال 1401 تشکیل می دادند که از میان آن ها بر پایه پرسشنامه هویت جنسیتی (Deogracias et al, 2007) و مصاحبه بالینی ساختاریافته طبق معیارهای DSM-5 با فرزندانشان،30 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. آزمودنی های انتخاب شده در هر دو گروه به وسیله پیش آزمون و توسط پرسشنامه افسردگی، اضطراب و تنیدگی (Lovibond & Lovibond, 1996) مورداندازه گیری قرار گرفتند، پس ازآن برنامه والدگری مبتنی بر ذهن تمام عیار (Bögels & Restifo, 2014) به گروه آزمایش آموزش داده شد ولی گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. پس از آموزش در هر دو گروه پس آزمون اجراشده و همچنین پس از سه ماه آزمون پیگیری از هر دو گروه به عمل آمد. داده های به دست آمده با به کارگیری روش آماری واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه والدگری مبتنی بر ذهن تمام عیار مایه بهبود سطح افسردگی، اضطراب و تنیدگی در مادران دارای فرزند دچار ناخشنودی جنسیتی شده که این بهبودی تا مرحله پیگیری برقرار بوده است (05/0 P<). بر این بنیاد پیشنهاد می شود که مشاوران و روان شناسان از این روش در مراکز مشاوره برای این گروه از مادران استفاده کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان