آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

هدف : ویژگی های شخصیت مرزی می تواند مشکلات متعدی در مسیر زندگی افراد واجد این ویژگی ها ایجاد کند. بر همین اساس، این پژوهش با هدف طراحی الگوی آسیب شناختی و درمان یکپارچه نگر و تعیین اثربخشی آن بر بی ثباتی هیجانی در افراد مرزی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از زمره پژوهش های آمیخته (کیفی و کمی) است. در مرحله کیفی از روش تحلیل مضمون به شیوه براون و کلارک  (2006) استفاده شد. بافت پژوهش در بخش کیفی، متون مربوط به آسیب های افراد مرزی، حجم نمونه 25 متن مرجع  بود که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. در همین مرحله، پس از استخراج طیف آسیب ها، با استفاده از 6 نفرگروه متمرکز تخصصی، درمان های مورد نیاز برای طیف آسیب ها تعیین و بسته درمان یکپارچه نگر با ضریب توافق برابر با 94/0 طراحی گردید. در مرحله  کمی از روش نیمه تجربی دو گروهی با سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. در این مرحله از میان 70 فرد مرزی،30 نفر به صورت هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (15 نفر برای هر گروه) گمارده شدند. گروه درمان یکپارچه نگر به مدت 15 جلسه، تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت ننمود. از مقیاس بی ثباتی هیجانی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. داده ها در بخش کیفی از طریق تحلیل مضمون و در بخش کمی با استفاده از آزمون خی-دو، تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار اس پی اس اس، نسخه 24 تحلیل گردید. یافته ها : یافته های بخش کیفی برای طراحی درمان یکپارچه نگر، حاکی از پنج دسته آسیب شامل آسیب پذیری هیجانی و رفتاری، آسیب پذیری ادراکی و شناختی، آسیب پذیری هویتی، آسیب پذیری اجتماعی و آسیب پذیری جسمی در میان افراد مرزی بود. در بخش کمی نتایج تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده نشان داد که بین در مان یکپارچه نگر با گروه کنترل در بی ثباتی هیجانی در پس آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد (205/0=P). اما در مرحله پیگیری به طور معناداری موجب کاهش بی ثباتی هیجانی گردید (001/0>P). نتیجه گیری : با توجه به طیف آسیب های پنجگانه یکپارچه افراد دارای ویژگی های شخصیت مرزی، درمان یکپارچه نگر را می توان به عنوان یک رویکرد درمانی برای بی ثباتی هیجانی افراد مرزی مد نظر قرار داد.

تبلیغات