تعالی مشاوره و روان درمانی (آموزش، مشاوره و روان درمانی سابق)

تعالی مشاوره و روان درمانی (آموزش، مشاوره و روان درمانی سابق)

تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار 1400 شماره 37 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

مقالات

۱.

طراحی الگوی آسیب شناختی و درمان یکپارچه نگر و تعیین اثربخشی آن بر بی ثباتی هیجانی در افراد دارای ویژگی های شخصیت مرزی: یک مطالعه آمیخته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آسیب ها اختلال شخصیت مرزی بی ثباتی هیجانی درمان یکپارچه نگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۳۷۳
هدف : ویژگی های شخصیت مرزی می تواند مشکلات متعدی در مسیر زندگی افراد واجد این ویژگی ها ایجاد کند. بر همین اساس، این پژوهش با هدف طراحی الگوی آسیب شناختی و درمان یکپارچه نگر و تعیین اثربخشی آن بر بی ثباتی هیجانی در افراد مرزی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از زمره پژوهش های آمیخته (کیفی و کمی) است. در مرحله کیفی از روش تحلیل مضمون به شیوه براون و کلارک  (2006) استفاده شد. بافت پژوهش در بخش کیفی، متون مربوط به آسیب های افراد مرزی، حجم نمونه 25 متن مرجع  بود که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. در همین مرحله، پس از استخراج طیف آسیب ها، با استفاده از 6 نفرگروه متمرکز تخصصی، درمان های مورد نیاز برای طیف آسیب ها تعیین و بسته درمان یکپارچه نگر با ضریب توافق برابر با 94/0 طراحی گردید. در مرحله  کمی از روش نیمه تجربی دو گروهی با سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. در این مرحله از میان 70 فرد مرزی،30 نفر به صورت هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (15 نفر برای هر گروه) گمارده شدند. گروه درمان یکپارچه نگر به مدت 15 جلسه، تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت ننمود. از مقیاس بی ثباتی هیجانی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. داده ها در بخش کیفی از طریق تحلیل مضمون و در بخش کمی با استفاده از آزمون خی-دو، تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار اس پی اس اس، نسخه 24 تحلیل گردید. یافته ها : یافته های بخش کیفی برای طراحی درمان یکپارچه نگر، حاکی از پنج دسته آسیب شامل آسیب پذیری هیجانی و رفتاری، آسیب پذیری ادراکی و شناختی، آسیب پذیری هویتی، آسیب پذیری اجتماعی و آسیب پذیری جسمی در میان افراد مرزی بود. در بخش کمی نتایج تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده نشان داد که بین در مان یکپارچه نگر با گروه کنترل در بی ثباتی هیجانی در پس آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد (205/0=P). اما در مرحله پیگیری به طور معناداری موجب کاهش بی ثباتی هیجانی گردید (001/0>P). نتیجه گیری : با توجه به طیف آسیب های پنجگانه یکپارچه افراد دارای ویژگی های شخصیت مرزی، درمان یکپارچه نگر را می توان به عنوان یک رویکرد درمانی برای بی ثباتی هیجانی افراد مرزی مد نظر قرار داد.
۲.

اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی بر نشخوار فکری و سلامت روان زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: نشخوار فکری سلامت روان پذیرش و تعهد شفقت درمانی سرطان سینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۳۵۳
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی بر نشخوار فکری و سلامت روان زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران در سال 1398 بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلابه سرطان سینه شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد توأم با شفقت درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو (1991) و پرسشنامه استاندارد سلامت روان گلدبرگ (1973) انجام گرفت. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی باعث کاهش «نشخوار فکری» زنان مبتلابه سرطان سینه شد. همچنین نتایج نشان داد گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی باعث بهبود سلامت روان در زنان مبتلابه سرطان سینه شد. بنابراین یافته های مطالعه حاضر نشان داد که درمان پذیرش و تعهد توأم با شفقت درمانی بر کاهش نشخوار فکری و افزایش سلامت روان بیماران مبتلابه سرطان سینه مؤثر است. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با نگاهی بر شفقت درمانی باعث کاهش نشخوار فکری در زنان مبتلا به سرطان سینه شد.
۳.

تبیین الگوی اثربخشی روش های تثبیت شده در اتیسم (تحلیل رفتار کاربردی ABA، اسنوزلن، دوسا) مبتنی بر انعطاف پذیری رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تحلیل رفتار کاربردی اسنوزلن دوسا انعطاف پذیری رفتاری اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۲۳۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف، تبیین الگوی اثربخشی روش های تثبیت شده در اتیسم (تحلیل رفتار کاربردی ABA، اسنوزلن، دوسا) مبتنی بر انعطاف پذیری رفتاری در کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم شهر تهران در سال 1397 انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم شهر تهران در مراکز آموزشی و توانبخشی دولتی و خصوصی بود که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 48 نفر انتخاب و به طور تصادفی ساده به 4 گروه مداخله به روش تحلیل رفتار کاربردی، اسنوزلن، دوسا و گروه کنترل، تقسیم شدند. جمع آوری داده ها بر اساس مقیاس تشخیص اتیسم گیلیام (گارز) (1995)، چک لیست بازبینی اصلاح شده و آزمون هوش وکسلر انجام پذیرفت و از روش آماری توصیفی و استنباطی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری برای حذف اثر پیش آزمون با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد هر سه روش تحلیل رفتار کاربردی ABA، اسنوزلن و دوسا نسبت به گروه کنترل تأثیر معناداری بر افزایش انعطاف پذیری رفتاری داشته اند. همچنین روش تحلیل رفتار کاربردی ABA نسبت به دو گروه ازمایشی دیگر تأثیر بیشتری بر بهبود انعطاف پذیری رفتاری در سه مرحله اندازه گیری داشته است. نتیجه گیری: در نتیجه استفاده از مداخلات (تحلیل رفتار کاربردی ABA، اسنوزلن، دوسا) و برنامه های آموزشی به عنوان روشی در بهبود و توانبخشی کودکان مبتلابه  اختلال اتیسم پیشنهاد می شود.
۴.

اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد روابط فرزند با والدخوانده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۲۴۳
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه خانواده های ازدواج مجدد شهر خرم آباد در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 20 خانواده بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 10 خانواده) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 2 ساعته (هفته ای دو جلسه) تحت مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس تعارض والد- نوجوان (پرینز و همکاران، 1979) جمع آوری و با روش های آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تی نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون از نظر روابط فرزند با والدخوانده تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پس آزمون از نظر آن تفاوت معناداری داشتند (05/0p <). نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد باعث بهبود معنادار روابط فرزند با والدخوانده شد (001/0p <). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر بهبود روابط فرزند با والدخوانده، استفاده از این شیوه در کنار سایر روش های آموزشی و درمانی جهت بهبود روابط فرزند با والدخوانده ضروری است. در نتیجه، متخصصان سلامت و درمانگران می توانند از روش مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد برای بهبود ویژگی های روانشناختی از جمله روابط فرزند با والدخوانده استفاده کنند.
۵.

تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب و فشار خون سالمندان مبتلا به بی خوابی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: درمان پذیرش و تعهد کیفیت خواب فشار خون سالمندان بی خوابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۱۹۳
هدف: این مطالعه با هدف تعیین تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب و فشار خون سالمندان مبتلا به بی خوابی انجام شد. روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش سالمندان مبتلا به بی خوابی مرکز روزانه سالمندی جهان دیدگان شهر شیراز در سال 1398 بودند که از میان آنها تعداد 40 نفر با توجه به ملاک های ورود به مطالعه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ (بویسی و همکاران، 1989) و دستگاه فشارسنج خون جمع آوری و با روش های خی دو، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-23 نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر جنسیت، تحصیلات و تأهل تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، درمان پذیرش و تعهد باعث بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک سالمندان مبتلا به بی خوابی شد (05/0P<)، اما بر فشار خون دیاستولیک آنها تاثیر معناداری نداشت (05/0P>) و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد. نتیجه گیری: طبق نتایج، برنامه ریزی برای استفاده از روش درمان پذیرش و تعهد در حیطه سالمندی جهت بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک ضروری است. بنابراین متخصصان سلامت و درمانگران می توانند از درمان پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی جهت بهبود کیفیت خواب و فشار خون سیستولیک استفاده کنند.
۶.

تاثیر آموزش چندحسی فرنالد بر نارساخوانی، اختلال دیکته و سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدائی مبتلا به اختلال یادگیری شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آموزش چندحسی فرنالد نارساخوانی اختلال دیکته سازش یافتگی های رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۲۵۳
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش چندحسی فرنالد بر مشکل نارساخوانی، اختلال دیکته و سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری شهر اهواز بود. روش: روش پژوهش آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر عبارت از کلیه دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری کلاس اول و دوم ابتدایی مراکز اختلالات یادگیری شهر اهواز در سال 1398 بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز دارای اختلال یادگیری کلاس اول و دوم ابتدایی (15 نفر گروه آزمایش 1 (آموزش چندحسی فرنالد)، و 15 نفر گروه کنترل بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه های آموزش در طی 8 جلسه 45 دقیقه ایی آموزش دریافت کردند. بعد از جلسات آموزش روش چندحسی فرنالد بر روی گروه آزمایش و گروه کنترل، پس آزمون نارساخوانی، اختلال دیکته و سازش یافتگی های رفتاری اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نارساخوانی وکسلر (1945)، آزمون دیکته نویسی و پرسشنامه سازش یافتگی های رفتاری لامبرت و همکاران (1974) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و کوواریانس چندمتغیره مانکوا، آنکوا استفاده شد. بافته ها: نتایج نشان داد، آموزش چندحسی فرنالد باعث کاهش نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت روش های آموزش چندحسی فرنالد موجب کاهش نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری می شوند و آموزش چندحسی فرنالد روش موثرتری بر کاهش خشم نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگی های رفتاری دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری است.
۷.

اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: رفتار درمانی دیالکتیکی خودنظم دهی شناختی هیجان صمیمیت زناشویی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۵۴
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تاثیر رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق انجام شد. روش: روش پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر جمع آوری داده ها کمی بود. ااین مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان در آستانه طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه پنج شهر تهران در سال 1399 بودند که از میان آنها تعداد 40 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی به کمک قرعه کشی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش فرم کوتاه پرسشنامه خودنظم دهی شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) بودند. داده ها با روش های مجذور کای، آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر سن، تحصیلات و نوع ازدواج تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P). همچنین، گروه ها در مرحله پیش آزمون از نظر خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P)، اما در مرحله پس آزمون از نظر آنها تفاوت معناداری داشتند (05/0P<). به عبارت دیگر، رفتار درمانی دیالکتیکی باعث افزایش راهبردهای مثبت خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی و کاهش راهبردهای منفی خودنظم دهی شناختی هیجان در زنان آستانه طلاق شد (001/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمانگران و مشاوران می توانند از روش رفتار درمانی دیالکتیکی در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های روانشناختی زنان در آستانه طلاق به ویژه بهبود خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی آنان استفاده نمایند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵