فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۶٬۰۱۲ مورد.
مطالعه تأثیر مشاوره گروهی شناختی ـ رفتاری با تأکید بر اندیشه های معنوی در افزایش معنویت و سلامت روان بیماران ام اس استان قم (1388)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر مشاوره گروهی شناختی ـ رفتاری با تأکید بر اندیشه های معنوی در افزایش معنویت و سلامت روان بیماران ام اس استان قم با استفاده از روش تجربی است. جامعه آماری این پژوهش، تمام مردان و زنان مبتلابه ام اس استان قم از نوع عود و بهبود 18-35 سال استان قم است که فاقد اختلال روان شناختی بوده و بالاتر از دیپلم هستند. برای انتخاب نمونه با حجم چهل نفر (بیست نفر گروه آزمایش و بیست نفر گروه کنترل) از مجموع 418 بیمار ام.اس استان قم و از شیوه نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. آزمودنیها قبل از ورود به جلسات به مقیاس های سلامت روان مختص بیماران ام اس، مقیاس سنجش معنویت روزانه پاسخ داده اند. نتایج آزمون نشان میدهد که همبستگی معناداری بین شرکت در جلسات مشاوره گروهی شناختی ـ رفتاری با تأکید بر اندیشه های معنوی و افزایش معنویت و افزایش سلامت روان، وجود دارد و میتوان بیش بینی کرد که شرکت در جلسات مشاوره گروهی شناختی-رفتاری با تأکید بر اندیشه های معنوی، در افزایش سلامت روان و میزان معنویت بیماران تأثیر دارد.
تأثیر سطوح مختلف انگیختگی و شدت تمرین بر تصمیم گیری فوتبالیست های ماهر زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد ماهرانه در فوتبال علاوه بر تکنیکهای درست، به تصمیمگیری سریع و صحیح نیازمند است. این تصمیمات به طور معمول در شدتهای مختلف فعالیت و عملکرد اتخاذ میشوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سطوح مختلف شدت فعالیت و انگیختگی بر تصمیمگیری (سرعت و دقت تصمیمگیری) فوتبالیستهای زن ماهر است. 16 فوتبالیست ماهر زن شرکتکننده در تحقیق که سابقة شرکت در مسابقات را به مدت هشت سال یا بیشتر داشتند، از مجموع بازیکنان ماهر حاضر در لیگ برتر بانوان استان تهران بهصورت داوطلبانه انتخاب شدند. برای ارزیابی عملکرد تصمیمگیری از تصاویر موقعیت فوتبالی به کمک مانیتور استفاده شد، که بازیکنان باید پاسخ صحیح را از میان گزینهها (شوت – پاس - دریبل) انتخاب میکردند. همچنین موقعیتهای آزمون بهصورت 3 (سطوح انگیختگی) در 3 (سطوح شدت فعالیت) طراحی شد که سطوح مختلف شدت فعالیت شامل سه سطح استراحت، 40 درصد حداکثر ضربان قلب، 80 درصد حداکثر ضربان قلب و سطوح مختلف انگیختگی شامل سه سطح موقعیت بدون حضور تماشاچی، موقعیت همراه با تماشاچی غیرفعال، موقعیت همراه با تماشاچی فعال بود. از روش آماری پارامتریک تحلیل واریانس چندمتغیره، 3 (سطوح شدت فعالیت) در3 (سطوح انگیختگی) بر دقت و نیز سرعت تصمیمگیری بهمنظور مقایسة کلی میان موقعیتهای آزمون برای پیدا کردن تفاوت به تفکیک در موقعیتها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه، اندازههای تکراری و نیز آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری 95درصد استفاده شد. نتایج تفاوت معنیداری را در سرعت تصمیمگیری بین سطوح مختلف انگیختگی نشان نداد (05/0R>)، اما دقت تصمیمگیری بین سطوح مختلف انگیختگی تفاوت معنیداری را نشان داد (05/0R< ). سرعت تصمیمگیری بازیکنان در سطوح انگیختگی بدون حضور تماشاچی و تماشاچی غیرفعال با افزایش در شدت تمرین بهبود داشت، ولیکن سرعت تصمیمگیری بازیکنان در موقعیت همراه با تماشاچی فعال بین شدتهای مختلف فعالیت تفاوت معنیداری را نشان نداد (05/0R>). همچنین دقت تصمیمگیری بازیکنان در موقعیتهای بدون حضور تماشاچی و تماشاچی فعال بین شدتهای مختلف فعالیت اختلاف معنیداری را نشان نداد (05/0R>). دقت تصمیمگیری بازیکنان در موقعیت تماشاچی غیرفعال با افزایش در شدت فعالیت بهبود یافت. این یافتهها نشان میدهد که شدت فعالیت و انگیختگی بهطور جداگانه بر هر یک از مؤلفههای تصمیمگیری اثرگذارند.
آشنایی با هنر درمانی
حوزه های تخصصی:
اثربخشی فراشناخت درمانگری با رویکرد اسلامی در درمان افراد مبتلا به اختلال تنیدگی پس از ضربه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه اثربخشی فراشناخت درمانگری با رویکرد اسلامی، در درمان افراد مبتلا به اختلال تنیدگی، پس از ضربه (ناشی از تصادف رانندگی) بود. بدین منظور از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایة چندگانه با دوره پیگیری استفاده شد. برای انجام این پژوهش، سه نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر یک از شرکت کنندگان به صورت تصادفی، بین 3 تا 5 هفته مرحله خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابی ها با استفاده از مقیاس تجدیدنظر شده تأثیر رویداد (IES-R)، پرسش نامه افسردگی (BDI-II) و پرسش نامه اضطراب (BAI)، در مرحله خط پایه، جلسات درمان و دو ماه پس از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. یافته ها نشان داد که هر سه مراجع، در پایان درمان کاهش معناداری را در طراز نمرات علائم تنیدگی پس از ضربه، افسردگی، اضطراب نشان دادند. بر این اساس، به نظر می رسد فراشناخت درمانگری با رویکرد اسلامی یک درمان کوتاه مدت مؤثر برای کاهش علائم و نشانه های اختلال تنیدگی پس از ضربه است.
بررسی تأثیر مدارس هوشمند بر اضطراب رایانه، خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی و مقایسه آن با مدارس غیر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدارس هوشمند بر اضطراب رایانه، خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی و مقایسه آن با مدارس غیر هوشمند بود. بدین منظور با بهره گیری از روش علی- مقایسه ای، اطلاعات با استفاده از 3 پرسشنامه اضطراب رایانه CARS، خودتنظیمی بوفارد و عملکرد تحصیلی درتاج جمع آوری شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه اول دبیرستان شهر یزد در سال تحصیلی92-1391 بود. نمونه پژوهش شامل 102 دانش-آموز مدارس هوشمند بودند که به روش تمام شماری و 102 دانش آموز مدارس غیرهوشمند که به شیوه همتاسازی (بر اساس جنس، تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی) انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح توصیفی با استفاده از مشخصه های آمار توصیفی و در سطح استنباطی از آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین مدارس هوشمند و غیر هوشمند در متغیرهای اضطراب رایانه، خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد. بین متغیرهای خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بین متغیرهای خودتنظیمی و اضطراب رایانه رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بین اضطراب رایانه و عملکرد تحصیلی رابطه معناداری به دست نیامد. در نتیجه کاربرد فناوری جدید در مدارس هوشمند می تواند بسیاری از مشکلات آموزشی را حل کند.
"تاثیر رابط مشاوران همسان در ارتقای سلامت روانی و سازگاری دانشجویان جدیدالورود غیربومی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف اساسی تحقیق حاضر، بررسی نقش رابط مشاوران در سلامت روانی و سازگاری دانشجویان جدیدالورود بوده است. بدین خاطر پانزده نفر از دانشجویان سال بالا، تحت آموزش قرار گرفتند. سپس دو گروه کنترل و آزمایشی از دختران دانشجوی سال اول تشکیل شد. این دو گروه قبل از شروع ارتباط با مشاوران همسان توسط پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسشنامه سازگاری بارو بررسی شدند. سپس گروه آزمایشی تحت نظارت رابط مشاوران قرار گرفت، اما گروه کنترل هیچ رابطی نداشت. در پایان یک دوره چهار ماهه، دو گروه بار دیگر توسط آزمون های یاد شده بررسی گردیدند. سپس با گذشت 9 ماه و بعد از ادامه آموزش ها، بار دیگر آزمودنی های گروه کنترل و آزمایشی به آزمون پاسخ دادند تا پایداری مشاوره های همسالان مشخص گردد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته درون – برون گروهی نشان داد که در اغلب خرده مقیاس های سلامت عمومی و سازگاری، بین گروه کنترل و آزمایشی تفاوت معنادار وجود دارد. این تفاوت در طی اندازه گیری های مکرر در خلال زمان بعد از شروع و 9 ماه بعد از اتمام آموزش مشهود بوده و ادامه داشته است.
"
ارزیابی نقش عامل فردی در انتقال اثربخش آموزش های ضمن خدمت کارکنان به محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توانمندسازی و ایجاد فرصت برای به کارگیری و انتقال آموخته های کارکنان به موقعیت شغلی از کلیدی ترین دغدغه های مدیران سازمان در آموزش های سازمانی به شمار می رود. انتقال آموزش فرآیندی است که با ارزیابی آن می توان نقاط قوت و قابل بهبود را شناسایی کرد و دستیابی به اهداف سازمانی را تسریع بخشید. عوامل مختلفی بر فرآیند انتقال آموزش در سازمان تأثیرگذار هستند؛ به طور ویژه عامل فردی دربرگیرنده ی آن دسته از ویژگی های مربوط به فراگیر است که در انتقال آموخته ها به محیط کار تأثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی نقش عامل فردی در انتقال اثربخش آموزش های ضمن خدمت کارکنان بانک انصار به محیط کار می باشد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده بر حسب متغیرهای جمعیت شناختی، سنوات خدمت و مدرک تحصیلی تعداد 535 نفر از کارکنان بانک انصار کشور، انتخاب شدند و مقیاس پژوهشگر ساخته بین آن ها توزیع گردید. نتایج نشان داد که 1) اهمیت ابعاد آمادگی یادگیرنده، انگیزه انتقال، انتظارات از نتایج عملکرد، انتظار از نتایج انتقال، خودکارآمدی یادگیرنده، از میانگین معیار بالاتر می باشد؛ 2) از بین ابعاد متعدد عامل فردی مؤثر بر انتقال آموزش، بالاترین میانگین متعلق به خودکارآمدی عملکرد و پایین ترین میانگین متعلق به نتایج فردی مثبت می باشد؛ 3) بین اهمیت ابعاد هفت گانه عامل فردی در انتقال اثربخش آموزش به محیط کار از دیدگاه کارکنان با مدارک تحصیلی مختلف تفاوت معنادار وجود دارد و 4) بین اهمیت ابعاد هفت گانه عامل فردی در انتقال اثربخش آموزش به محیط کار از دیدگاه کارکنان با سنوات خدمت مختلف تفاوت معنادار وجود دارد. به طور کلی می توان گفت که عامل فردی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر انتقال آموزش کارکنان به محیط کار می باشد. بر این اساس لازم است برنامه ریزان و مدیران آموزشی در ارزیابی و تقویت ابعاد مرتبط با این عامل در سازمان ها توجه ویژه ای داشته باشند.
رابطه عقل و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Ali Zekavati Gharagozlou (Ph.D) abstract: بررسی راه حل های عاقلانه به جای راه حل زورمدارانه (تحمیل،قهر و تهاجم و ناهمدلی) یا فریب آمیز (دستاموزگری،وافسون، وجزم باوری )در فرایند توصیف سیرتاریخی تکوینی ، ساختاری و کارکردی عقل و نیز ترسیم بعضی شرایط تجویزی موضوع اساسی نوشته است. می توان الگوها و طرح واره های اندیشه وعمل واحساس را به مثابه حوزه ارزشها به اعتبار معانی در نظر گرفت و کنش را تحقق انگیزه/ \# دلیل\# یا اعتبار ارادی فردی از آن معانی تلقی کرد که حوزه تعقل را تشکیل می دهد. تحقق رابطه فرهنگ، اخلاق و تربیت و جامعه پذیری با رویکرد قاعده مندی و در عرصه اراده و انتخاب وعقلانیت با#یادگیری متفکرانه وکنش تفاهمی# احراز می شود. در این جا رویکرد اول یا #یادگیری متفکرانه# نماد پویش زنده هماهنگی بین کنش و الگوها و طرح واره های اندیشه وعمل واحساس منظور شده است. رویکرد دوم ، رویکردرفتارگرایانه ویادگیری سطحی ،بر اساس شرطی سازی و نظم وانضباط بیرونی و کنترل از راه ترساندن دستاموزگری،وافسون، وجزم باوری در باره هنجارها،نظم وانضباط است. مدعای اول نوشته روشنگری و بیان تمایز مفاهیم یادگیری متفکرانه( رویکرد اول)، که با ارتباط(عینیت اجتماعی حاصل از روابط و نقد متقابل )تکوین می یابد. محوریت عقل یاری می کند که این دو رویکرد در تربیت و جامعه پذیری اخلاقی خلط نشوند. منظور از عقلانیت که زمینه ساز جامعه پذیریِ اخلاقی تواند بود،#,
بررسی مقایسه ای نحوه ی مراجعه به مطب روان پزشکی در تهران و یک شهرستان با تجربه ی جدید یک روان پزشک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی و تحلیلی است که به منظور بررسی و شناخت مسیر مراجعه به روان پزشک در شهرستانی با تجربه جدید یک روان پزشک در مقایسه با تهران صورت گرفته است. متغیرهای مورد مطالعه شامل مشخصات جمعیت شناختی مراجعان، منبع ارجاع، محل مراجعه قبلی، استفاده از درمان های سنتی، محلی و نیز زمان بین بروز مشکل با نشانه بیماری تا نخستین مراجعه به روان پزشکی بوده است.
موارد و روش تحقیق: ابتدا از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد هزار نفر مراجعه کننده بار اول به اولین و تنها مطب روان پزشکی در یکی از شهرستان های استان کرمان به نام سیرجان با جمعیتی بالغ بر یک صد و بیست هزار نفر در سال اول افتتاح مطب و سپس هزار نفر دیگر در طی یک سال بعد انتخاب شدند. در تهران نیز با همین روش تعداد پانصد مراجعه کننده جدید برای سال اول تاسیس مطب و تعداد پانصد نفر دیگر نیز برای سال دوم انتخاب شدند. بعد از ارزیابی پرونده های تمامی مراجعان، متغیرهای پژوهش با استفاده از نرم افزار مربوطه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: بیش ترین منبع ارجاع به روان پزشک در هر چهار سال مورد ارزیابی، بستگان و آشنایان مراجعه کنندگان بودند. پزشکان عمومی نقش کمی در ارجاع بیماران به روان پزشک داشتند. در شهرستان سیرجان در طی سال دوم به تدریج میزان ارجاع از طرف متخصصان، پرسنل بهداشتی درمانی و مراکز غیرپزشکی با تفاوت معنادار آماری افزایش یافت. با این حال در تهران تفاوت بین منابع ارجاع در سال اول و دوم معنادار نبود.
به ترتیب 33.4% و 8.6% آنها به مطب سیرجان و تهران حداقل یک بار در طول عمر خود به درمان گر محلی مراجعه کرده بودند که از نظر آماری تفاوت معناداری داشت.
بحث و نتیجه گیری: تغییرات یاد شده در متغیرهای مورد ارزیابی و مقایسه آماری آن در دو شهرستان مورد مطالعه علاوه بر نشان دادن مشخصات جمعیت شناختی و سطح آگاهی مردم در خصوص چگونگی استفاده از خدمات بهداشت روانی می تواند نشان دهنده نقش مداخله های گوناگون آموزشی در سطح کلی جامعه نیز در سطوح مختلف درمانی برای پزشکان و پرسنل بهداشتی و درمانی دیگر جهت تشخیص صحیح مشکل و ارجاع به موقع بیماران به روان پزشک باشد و بر آن تاکید ورزد.
مقایسة برنامة حرکتی اسپارک با برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد بر رشد مهارت های بنیادی در کودکان 6 تا 8 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارتهای حرکتی بنیادی، پایه و اساس مهارتهای تخصصی هستند. علاوهبر بالیدگی غنیسازی محیط نیز میتواند بر توسعة این مهارتها اثرگذار باشد. هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسة تأثیر برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و برنامة حرکتی اسپارک بهعنوان تجربههای حرکتی بر رشد مهارتهای حرکتی بنیادی کودکان 6 تا 8 ساله بود. به این منظور 120 کودک 6 تا 8 ساله از بین مدارس ابتدایی شهر تهران بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. آنها در سه گروه برنامة اجرای حرکتی اسپارک، برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و گروه کنترل بعد از اجرای پیشآزمون (آزمون مهارتهای حرکتی درشت – ویرایش دوم اولریخ) و به شیوة همتاسازی قرار گرفتند. برنامهها بهصورت یکساله در گروهها (36 هفته و هر هفته یک جلسه و هر جلسه 30 دقیقه) انجام گرفت. در هفتة سیوهفتم پسآزمون اجرا شد. در این آزمون برای آزمون فرضیه از روش استیودنت وابسته و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که دو گروه برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و برنامة حرکتی اسپارک در مهارتهای بنیادی و جابهجایی نسبت به گروه کنترل با (05/0 P<) عملکرد بهتری داشتند و تفاوت بین دو گروه آزمایشی با یکدیگر معنادار نبود. در مهارتهای دستکاری برنامة حرکتی اسپارک نسبت به دو گروه برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و کنترل تأثیر بیشتری بر رشد این مهارتها داشت. برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد نسبت به گروه کنترل تأثیر بیشتری بر رشد مهارتهای دستکاری داشت (05/0 P<). باتوجه به نتایج بهدستآمده، برنامههای آموزشی مورد استفاده میتوانند تجربة حرکتی مناسبی برای کودکان باشند. این برنامهها با ایجاد فرصت مناسب برای تمرین و ارائة تکالیف متناسب با رشد حرکتی میتوانند در مدرسه برای رشد مهارتهای حرکتی استفاده شوند.
رابطه میزان عمل به باورهای دینی با تاب آوری و خوش بینی در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله تأثیرات عمل به باورهای دینی در افراد، خوش بینی و تاب آوری می باشد. از آنجا که منابع دینی به عنوان تکیه گاه بزرگ خوش بینی و تاب آوری به حساب می آیند، انتظار می رود که افراد با جهت گیری قوی مذهبی خوش بین تر و در مواجه با مشکلات، تاب آورتر از سایر افراد باشند. این پژوهش، با هدف پیش بینی سازه های تاب آوری و خوش بینی بر اساس میزان عمل به باورهای دینی در دانشجویان صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا شهر همدان در سال تحصیلی 93 92 تشکیل دادند که شامل 10593 نفر بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، از بین هشت دانشکده به تعداد 200 نفر انتخاب شد. شرکت کنندگان پرسش نامه های خوش بینی (LOT-R)، مقیاس خود سنجی التزام عملی به اعتقادات اسلامی (نویدی) و تاب آوری کانر و دیویدسون (CD- RISC) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده ازآزمون آماری رگرسیون تحلیل شد. یافته ها نشان داد که عمل به باورهای دینی، نقش مؤثری در پیش بینی سازه های تاب آوری (β=0/44, p<0/001) و خوش بینی (β =0/51, p<0/001) در دانشجویان دارد.
نقش ادراک در ارائه و دریافت خدمات بهداشتی و مراقبتی
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه دین داری و اضطراب مرگ در بین دانشجویان و طلاب شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه دل بستگی به خدا و میزان اضطراب مرگ در بین طلاب حوزه علمیه قم و دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی واحد قم انجام شده است. برای انجام این بررسی 342 نفر از دانشجویان و طلاب به روش نمونه برداری احتمالی تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پس از اجرای آزمون های دل بستگی به خدا (روات و کرک پاتریک،2002) و اضطراب مرگ (تمپلر،1970) نتیجه گرفته شد که اضطراب مرگ با دل بستگی ایمن به خدا رابطه منفی معنادار داشت و با افزایش میزان دل بستگی ایمن به خدا، سطح اضطراب از مرگ کاهش یافت و بر عکس آن، بین دل بستگی نوع اجتنابی و دوسوگرا به خدا و اضطراب از مرگ رابطه مثبت معنادار دیده شد. بنابراین می توان ادعا کرد که دل بستگی ایمن به خدا، در کنترل برخی مشکلات روانی از جمله اضطراب مرگ و بیماری هایی که به هر نحو با آن رابطه دارند، مؤثر است.