مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه اثربخشی فراشناخت درمانگری با رویکرد اسلامی، در درمان افراد مبتلا به اختلال تنیدگی، پس از ضربه (ناشی از تصادف رانندگی) بود. بدین منظور از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایة چندگانه با دوره پیگیری استفاده شد. برای انجام این پژوهش، سه نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر یک از شرکت کنندگان به صورت تصادفی، بین 3 تا 5 هفته مرحله خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابی ها با استفاده از مقیاس تجدیدنظر شده تأثیر رویداد (IES-R)، پرسش نامه افسردگی (BDI-II) و پرسش نامه اضطراب (BAI)، در مرحله خط پایه، جلسات درمان و دو ماه پس از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. یافته ها نشان داد که هر سه مراجع، در پایان درمان کاهش معناداری را در طراز نمرات علائم تنیدگی پس از ضربه، افسردگی، اضطراب نشان دادند. بر این اساس، به نظر می رسد فراشناخت درمانگری با رویکرد اسلامی یک درمان کوتاه مدت مؤثر برای کاهش علائم و نشانه های اختلال تنیدگی پس از ضربه است.
تفاوت های تبیین رفتار انسان در قلمرو پارادایم اسلامی در مقایسه با سایر رویکردهای روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بیان تفاوت های تبیین رفتار انسان در پارادیم اسلامی، در مقایسه با سایر رویکردهای روان شناختی انجام شده است. یافته های اولیه، با مراجعه به آیات و روایات و منابع روان شناختی، نشان داد که روان شناسان به دنبال کشف قواعد حاکم بر سازمان روانی انسان بوده اند؛ ولی هر یک با پیش فرض های هستی شناختی، انسان شناختی، ارزش شناختی، شناخت شناسی و روش شناختی خود، به بررسی رفتار انسان پرداخته اند. به همین دلیل، پیروان پارادایم های مختلف حتی افراد درون یک پارادایم، نقطه نظرات متفاوت و گاهی متعارض نسبت به یک موضوع ارائه کرده اند. این واقعیت نشان می دهد راه یابی روان شناس، به گزاره های علمی دربارة رفتار، کاملاً رنگ پارادایمی دارد. میزان مطابقت گزاره علمی یا یافته روان شناس درباره موضوع بررسی، به میزان مطابقت مؤلفه های پارادایمی او با واقع بستگی دارد. به همین دلیل، تبیین رفتار انسان در چارچوب پارادایم اسلامی می تواند: 1. با یافته های روان شناختی متفاوت باشد؛ 2. یافته های روان شناختی در چارچوب پارادایم اسلامی، از صحت بیشتری برخوردار باشد؛ زیرا این پارادایم مبتنی بر منابع وحیانی می باشد.
واکاوی هویت معنوی ادراک شده دانشجویان مسلمان ایرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی وضعیت هویت معنوی ادراک شده، در اوایل بزرگسالی میان دانشجویان مسلمان ایرانی است. بدین منظور، از طریق روش نمونه گیری نظری، 20 دانشجوی 18 تا 29 سال از دانشگاه تهران انتخاب، و به صورت انفرادی، مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها، به وسیلة مصاحبه عمیق و مبتنی بر طرح کیفی نظریه زمینه ای انجام شده است. نتایج نشان داد که می توان وضعیت هویت معنوی، در اوایل بزرگسالی را به پنج مقوله انتخابی تقسیم کرد: هسته های شناختی معنویت (اعتقاد به قدرت متعالی، هدفمندی هستی، جبران اعمال، فطرت، دین)؛ رابطة متعالی با عناصر (تعالی رابطه ای با خدا، ائمه، دیگران، خود، طبیعت)؛ رفتار اخلاقی- ارزشی؛ محاسبه و رسالت؛ سنن دینی. با توجه به داده ها، می توان گفت: هویت معنوی نوعی برقراری ارتباط آگاهانه یا ناآگاهانه با جهان هستی، مبتنی بر هسته های شناختی متعالی شکل گرفته در ذهن است که منجر به انتخاب پویا و عامل رفتار اخلاقی ارزشمند، هدفمندی حیات و تعهد به سنن دینی می شود.
مقایسة عملکرد خانواده از دیدگاه قرآن (آیة 21 سوره روم) در میان زنان متقاضی طلاق و زنان غیرمتقاضی شهر اراک(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی وضعیت هویت معنوی ادراک شده، در اوایل بزرگسالی میان دانشجویان مسلمان ایرانی است. بدین منظور، از طریق روش نمونه گیری نظری، 20 دانشجوی 18 تا 29 سال از دانشگاه تهران انتخاب، و به صورت انفرادی، مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها، به وسیلة مصاحبه عمیق و مبتنی بر طرح کیفی نظریه زمینه ای انجام شده است. نتایج نشان داد که می توان وضعیت هویت معنوی، در اوایل بزرگسالی را به پنج مقوله انتخابی تقسیم کرد: هسته های شناختی معنویت (اعتقاد به قدرت متعالی، هدفمندی هستی، جبران اعمال، فطرت، دین)؛ رابطة متعالی با عناصر (تعالی رابطه ای با خدا، ائمه، دیگران، خود، طبیعت)؛ رفتار اخلاقی- ارزشی؛ محاسبه و رسالت؛ سنن دینی. با توجه به داده ها، می توان گفت: هویت معنوی نوعی برقراری ارتباط آگاهانه یا ناآگاهانه با جهان هستی، مبتنی بر هسته های شناختی متعالی شکل گرفته در ذهن است که منجر به انتخاب پویا و عامل رفتار اخلاقی ارزشمند، هدفمندی حیات و تعهد به سنن دینی می شود.
شخصیت ضد اجتماعی؛ نقش خلق و خو، سبک های فرزندپروری و طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی برازش مدل تبیین اختلال شخصیت ضداجتماعی بر اساس طرح واره ناسازگار اولیه، سبک های فرزندپروری و خلق و خو بود. در این پژوهش، 412 دانشجو (244 پسر و 168 دختر) از دانشگاه های شهر قم به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. پرسش نامه های چند محوری میلون3 (MCMI_III)، طرح واره ناسازگاراولیه یانگ (YSQ-SF)، فرزند پروری یانگ (YPI) و خلق و خوی کلونینجر (TCI) را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل عامل اکتشافی، تأییدی و معادلات ساختاری بررسی شد. اعتبار و روایی ابزارها، تأیید و مدل ساختاری، از شاخص های برازندگی مطلوب و رضایت بخشی در نمونه پژوهش برخوردار بود. نتایج نشان داد که ضرایب مسیر مستقیم سبک های فرزندپروری و خلق وخو، به اختلال شخصیت ضداجتماعی معنا دارند. اما ضرایب مسیر معرف نقش واسطه ای طرح واره های ناسازگاراولیه معنادار نبودند. علی رغم توان بالای سبک های فرزندپروری و ابعاد خلق وخو در تبیین شخصیت ضداجتماعی، نقش واسطه ای طرح واره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری و خلق و خو، با شخصیت ضداجتماعی معنادار نبودند. معنادار نبودن نقش واسطه ای طرح واره ها، احتمالاً ناشی از متناظر بودن سبک های فرزندپروری و طر ح واره ها و همبستگی بالای آنهاست.
بررسی مدل پیشنهادی رابطة دلبستگی به خدا و رضایت زناشویی با میانجی گری معنویت زناشویی و بهزیستی معنوی در کارکنان زن اداره های دولتی شهر اهواز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی مدل پیشنهادی رابطة بین دلبستگی به خدا و رضایت زناشویی، با میانجی گری معنویت زناشویی و بهزیستی معنوی در میان زنان متأهل شاغل در اداره های دولتی شهرستان اهواز بود. اعتباریابی ابزار پژوهش، بر روی نمونة 103 نفری انجام شد. نمونه اصلی شامل 193 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسش نامة دلبستگی به خدا پرسش نامة رضایت زناشویی، پرسش نامة معنویت زناشویی پرسش نامة بهزیستی معنوی بود. ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. آزمون مدل در نمونه، برازندگی مناسبی داشت. نتایج نشان داد که بین متغیرهای دلبستگی به خدا و معنویت زناشویی، دلبستگی به خدا و بهزیستی معنوی، معنویت زناشویی و رضایت زناشویی و بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی، رابطة مستقیم مثبت معنادار وجود دارد. همچنین متغیر دلبستگی به خدا از طریق معنویت زناشویی و بهزیستی معنوی با رضایت زناشویی رابطه دارد.
نقش جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت در پیش بینی نشانه های اختلال شخصیت دستة «ب»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت در پیش بینی نشانه های اختلال شخصیت دستة «ب» بود. برای این منظور، تعداد 290 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به وسیلة پرسش نامه «میلون-3»، پرسش نامة کوتاه «شخصیت نئو»، و «مقیاس جهت گیری مذهبی» ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش «تحلیل رگرسیون چندگانه» تحلیل شد. نتایج نشان داد عامل روی آوری به مذهب با اختلالات شخصیت به صورت مثبت همبسته است و توانست نشانه های اختلال شخصیت نمایشی، ضداجتماعی و مرزی را پیش بینی کند. همچنین صفات شخصیت تجربه پذیری، توافق جویی، برون گرایی و روان نژندی با اختلالات شخصیت به صورت متفاوت همبسته بود و توانست نشانه های آنها را پیش بینی کند. جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت با اختلالات شخصیت مرتبط است و می تواند نشانه های اختلال شخصیت را پیش بینی نماید.
بررسی نقش تبیین کنندگی سبک های هویت و اعتقادات دینی در سازه خردورزی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش تبیین کنندگی سبک های هویتی و اعتقادات دینی در سازة خردورزی است. روش پژوهش «توصیفی»از نوع «همبستگی» است. جامعه آماری، 200 نفر افراد شاغل بخش خصوصی و دولتی همدان با میانگین سنی 37 سال می باشد. ابزار پژوهش، مقیاس «سنجش اعتقادات دینی»، آزمون «سبک های هویتی» و «مقیاس سه بعدی خردورزی» می باشند. یافته ها نشان می دهد سبک های هویت 8 درصد واریانس خردورزی را تبیین می کنند. از ابعاد خرد، بعد شناختی با سبک اطلاعات جمعی، و بعد تأملی با سبک های هویتی هنجاری و اطلاعات جمعی و بعد مشارکت دینی دارای ارتباطی معنادار است. بعد عاطفی با سبک هویتی اطلاعات جمعی و با هر سه مؤلفة اعتقادات دینی، یعنی مشارکت دینی، پایبندی، و مسائل شرعی ارتباط معناداری دارد. در مجموع، از بین سبک های هویتی، افراد دارای سبک هویت اطلاعات جمعی که اطلاعات را فعالانه و منتقدانه بررسی می کنند و بیشتر در جستجوی درک معنای واقعی زندگی هستند، با سازة خردورزی دارای ارتباطی معناداری هستند. ابعاد اعتقادات دینی با بعد عاطفی خرد، نظیر درک احساسات، همدلی و کمک به دیگران ، رابطة مثبت نشان داد.