مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله «رشد دینداری در اوائل کودکی» را از منظر روان شناختی و اسلامی و با هدف دستیابی به شناختی عمیق تر و چندوجهی بررسی کرده است. پرسش از وجوه تمایز و تشابه دو رویکرد، محور اساسی بررسی این مطالعه است. روش پژوهش تطبیقی است. یافته های پژوهش حاکی از تمایز بین دو رویکرد، در توصیف و تبیین مبانی و ریشه های اولیه دینداری است. از منظر روان شناختی، ریشه های اولیه دینداری ناشی از برآیند تجارب کودک با محیط پیرامونی است. از منظر اسلام نیز، ریشه های اولیه دینداری را باید در فطرت به معنای عشق به خیر و سعادت مطلقه پی جویی کرد، برایند تجارب کودک با محیط پیرامونی، تنها زمینه رشد یا انحراف از فطرت را فراهم می کند. در زمینه چگونگی شکل گیری دینداری، وجه تشابه دو دیدگاه، تأکید بر ایجاد محیط زیست امن، پویا و پاسخ گو برای رشد مطلوب دینداری است. هر دو دیدگاه، بر ثبت تجارب کودک- والدین در نظام روانی کودک و تأثیر این تجارب بر دینداری در آینده تأکید دارند.
مقایسة اثر بخشی معنویت درمانی و طرحواره درمانی بر افسردگی دانشجویان افسرده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسة اثربخشی معنویت درمانی و طرحواره درمانی بر افسردگی دانشجویان دانشگاه «پیام نور» سمیرم است. آزمودنی های این پژوهش از طریق فراخوان و از میان کسانی که از طرف روان شناس بالینی قبلاً تشخیص افسردگی گرفته بودند، به روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند. ابزار تشخیصی افسردگی آزمون «افسردگی بک» (BDI-II) است و برای سنجش معنویت، از شرح حال دینی و روایی (RSHI) استفاده شده است. آزمودنی هایی که دارای ملاک های مناسب برای گروه های درمان بودند به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. دو گروه درمانی در هشت جلسة شرکت کردند و گروه کنترل (فهرست انتظار) در هیچ گونه گروه درمانی شرکت نکرد. در پایان، مداخلات درمانی هر سه گروه بار دیگر با آزمون ا«فسردگی بک» (BDI-II) ارزیابی شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ، معنویت درمانی و طرحواره درمانی به طور معناداری در بهبود افسردگی دانشجویان مؤثر بوده است. در مقایسة دو روش درمانی نیز تفاوت معنا داری به چشم می خورد و معنویت درمانی اثربخشی بیشتری نسبت به طرحواره درمانی در بهبود افسردگی نشان می دهد.
بررسی نقش تمایزیافتگی و عوامل شخصیت در میزان تحول روانی معنوی دانشجویان متأهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش تمایز یافتگی و عوامل شخصیت در میزان تحول روانی- معنوی است. برای دستیابی به این هدف، 220 نفر از میان متأهلین دو دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به کلیه گویه های پرسش نامه های جمعیت شناختی، تمایزیافتگی، شخصیت و تحول روانی- معنوی پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چند متغیره انجام شد. پس از تحلیل یافته ها، نتایج حاصل از همبستگی پیرسون حاکی از رابطه معنادار مثبت بین تمایزیافتگی، مقبولیت و وظیفه شناسی، با تحول روانی- معنوی و همچنین رابطه معنادار منفی بین روان آزرده خویی با تحول روانی- معنوی بود. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که تمایزیافتگی و عامل مقبولیت در شخصیت، نقش پیش بینی کننده برای تحول روانی- معنوی دارند. به نظر می رسد، هرچه متأهلین از سطح تمایزیافتگی بیشتری برخوردار باشند و مقبولیت و وظیفه شناسی بیشتری داشته باشند، در سطوح بالاتری از تحول روانی- معنوی جای می گیرند و هرچه درجه روان آزرده خویی آنها بیشتر شود، سطح تحول روانی معنوی کاهش می یابد.
نقش صفات اخلاقی کبر، حرص و حسادت در پیش بینی روان آزردگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آموزه های اسلام رذایل اخلاقی را از منابع اصلی تهدید سلامت روان می داند. این پژوهش توصیفی، به منظور بررسی نقش صفات اخلاقی «کبر»، «حرص» و «حسد» در پیش بینی روان آزردگی انجام گرفته است. بدین منظور، 384 نفر از دانشجویان دانشگاه «آزاد اسلامی» خمین به روش «نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای» انتخاب شدند. از پرسش نامه های پنج عاملی «شخصیت»، مقیاس های اسلامی «حرص- قناعت»، «تکبر- تواضع» و «حسادت» برای جمع آوری داده ها استفاده شده و با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد مؤلفه های «احساس محرومیت و حقارت»، «محرومیت و نیاز مادی»، «اندوه مقایسه»، «نیاز به تأیید اجتماعی»، «علاقه به سلب نعمت از دیگران»، و «مهارگسیختگی مادی»، توان پیش بینی بخشی از واریانس روان آزردگی را دارد. احساس حقارت و فقدان پایگاه مطمئن درونی، متکبر، حریص و حسود را نیازمند بیرون از خود، محیط و روابط اجتماعی می کند و پس از آنکه با تجربة هیجانات منفی متعدد همراه شد، سبب می گردد فرد با سازوکار های شناختی، هیجانی و رفتاری درصدد جبران برآید.
پیش بینی کننده های معنوی رضایت زناشویی پرستاران: نقش بهزیستی معنوی و معنا در زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل مرتبط با رضایت زناشویی پرستاران به سبب فشارآور بودن شغل آنها دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر آزمودن نقش بهزیستی معنوی و معنا زندگی در پیش بینی رضایت زناشویی پرستاران است. روش پژوهش «توصیفی- همبستگی» و جامعة آماری آن تمام پرستاران شهرستان تالش است که با روش نمونه گیری «دربستی» انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های «معنا در زندگی»، «بهزیستی معنوی» و «رضایت زناشویی» استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری «رگرسیون چندگانة استاندارد» و «رگرسیون سلسله مراتبی» تحلیل گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای بهزیستی مذهبی، بهزیستی وجودی و معنا در زندگی به خوبی می توانند رضایت زناشویی پرستاران را پیش بینی کنند. همچنین معلوم شد با کنترل اثر متغیرهای جنسیت و سن پرستاران، هر سه متغیر مذکور با توان بالایی قادر به پیش بینی رضایت زناشویی هستند. با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان و مشاوران خانواده برای بهبود رضایت زناشویی پرستاران، بر نقش بهزیستی معنوی و معنا در زندگی توجه کنند.
رابطه میزان عمل به باورهای دینی با تاب آوری و خوش بینی در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله تأثیرات عمل به باورهای دینی در افراد، خوش بینی و تاب آوری می باشد. از آنجا که منابع دینی به عنوان تکیه گاه بزرگ خوش بینی و تاب آوری به حساب می آیند، انتظار می رود که افراد با جهت گیری قوی مذهبی خوش بین تر و در مواجه با مشکلات، تاب آورتر از سایر افراد باشند. این پژوهش، با هدف پیش بینی سازه های تاب آوری و خوش بینی بر اساس میزان عمل به باورهای دینی در دانشجویان صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا شهر همدان در سال تحصیلی 93 92 تشکیل دادند که شامل 10593 نفر بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، از بین هشت دانشکده به تعداد 200 نفر انتخاب شد. شرکت کنندگان پرسش نامه های خوش بینی (LOT-R)، مقیاس خود سنجی التزام عملی به اعتقادات اسلامی (نویدی) و تاب آوری کانر و دیویدسون (CD- RISC) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده ازآزمون آماری رگرسیون تحلیل شد. یافته ها نشان داد که عمل به باورهای دینی، نقش مؤثری در پیش بینی سازه های تاب آوری (β=0/44, p<0/001) و خوش بینی (β =0/51, p<0/001) در دانشجویان دارد.
رابطه بین پایبندی مذهبی و بخشش با کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر در زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین پایبندی مذهبی و بخشش با کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر در زنان بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود و 372 زن مسلمان، که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند، به مقیاس پایبندی مذهبی، پرسش نامه بخشش و پرسش نامه کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روابط مطلوب زوجین و خانواده همسر، با پایبندی مذهبی و بخشش همبستگی مثبت و با ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی منفی دارد، همچنین روابط نامطلوب زوجین و خانواده همسر، با ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی مثبت و با پایبندی مذهبی و بخشش همبستگی منفی (01/0 >P) دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که پایبندی مذهبی و بخشش توانایی پیش بینی کیفیت روابط زوجین خانواده همسر را دارا هستند. براساس نتایج پایبندی مذهبی و بخشش می توانند روابط خانوادگی بهتر و شاداب تری را به همراه داشته باشند و در حفظ و پایداری روابط زوجین و خانواده همسر نقش بسزایی ایفا کنند.
بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره با طلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره با طلاق است. نمونه پژوهش، شامل 262 زن و مرد متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه است که در اسفند ماه 1391 با روش نمونه گیری در دسترس، به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کرده اند. ابزار پژوهش، پرسش نامه 70 سؤالی جهت گیری مذهبی، مقیاس تک گویه ای تماشای ماهواره و پرسش نامه 16 سؤالی طلاق است. پژوهش کمی از نوع همبستگی است. داده ها براساس ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون دو متغیره تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین جهت گیری مذهبی با طلاق رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین، بین تماشای ماهواره با طلاق، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره، می توانند 13 درصد از واریانس طلاق را تبیین نماید. بر این اساس، ضعف پایبندی به مذهب و تماشای ماهواره موجب تشدید تعارضات زناشویی می گردد و احتمال وقوع طلاق را افزایش می دهد. یافته های مذکور همسو با بسیاری از پژوهش های داخلی و خارجی و براساس آموزه های اسلامی است.