فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۵۰۳ مورد.
تفکر در کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۶۳ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
تأثیر بازی های ویدیویی کنشی (اکشن) بر توجه انتخابی بینایی کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی های ویدیویی کنشی (اکشن)بر توجه انتخابی بینایی کودکان نارساخوان انجام گرفت.روش: در این پژوهش که از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود،از میان دانش آموزان پسر نارساخوان ٩ تا ١١ساله مراجعه کننده به مرکز ویژه ناتوانی های یادگیری شهرستان تهران در سال تحصیلی 92-93 ،٣٠ کودک به عنوان نمونه آماری به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و سپس از نمونه انتخابی،١٥نفر در گروه آزمایش و ١٥نفر در گروه کنترل بکار گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت ٩ جلسه و در هر جلسه ،٨٠ دقیقه به انجام یک بازی ویدیویی کنشی(اکشن) پرداخت.بعد از مداخله،از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای جمع آوری داده ها از نرم افزار آزمون استروپ،آزمون ماتریس های پیش رونده رنگی ریون و آزمون بیش فعالی/کمبود توجه(ADHD) اقتباس شده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4)استفاده شد. داده های پژوهش توسط نرم افزار (SPSS)و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانسمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، در آزمون استروپ در سطح معناداری (٠٥/٠p<)،بین گروه آزمایش و گواه به لحاظ زمان آزمایش همخوان و ناهمخوان، پاسخ صحیح همخوان و ناهمخوان،و زمان واکنش همخوان و ناهمخوان تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری:نتایج پژوهش نشان داد که بازی ویدیویی کنشی(اکشن) باعث افزایش توجه انتخابی بینایی کودکان نارساخوان گروه آزمایش شده است.ثانیاً،نتایج حاکی از پایداری اثرات بعد از گذشت ٢ ماه در گروه آزمایش بود.
مقایسه توجه گزینشی و سرعت پردازش اطلاعات در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و افراد غیرمبتلا (با توجه به سطح افسردگی، اضطراب و استرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
مطالعه ی تطبیقی سبک های تفکر دانشجویان رشته های تحصیلی مختلف دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از پژوهش ها نشان داده است که سبک های تفکر و یا سبک های یادگیری بیش از هوش تبیین کننده کیفیت و میزان یادگیری دانشجویان است. سبک تفکر و یا اصطلاحات همپوش آن مانند سبک شناختی تفکر و سبک یادگیری به برتری های فرد در یادگیری اشاره دارد. با توجه به این که شناسایی روش های ترجیحی فراگیران، نقش مهمی در برنامه ریزی درسی و آموزشی رشته های دانشگاهی دارد، هدف این پژوهش مقایسه سبک های تفکر دانشجویان بر حسب رشته تحصیلی و جنسیت آنان بوده است. بدین منظور 350 دانشجوی رشته های علوم انسانی، علوم پایه و فنی- مهندسی (188 پسر و 162 دختر) دانشگاه شیراز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه سبک تفکر (گراشا و ریچمن،1996) پاسخ دادند. پایایی ابزار پژوهش به وسیله ی آلفای کرونباخ و روایی آن به وسیله ی تحلیل عامل تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که دانشجویان علوم پایه در مقایسه با دانشجویان علوم انسانی و مهندسی بیشتر از سبک های تفکر مسؤولیت پذیر و همکاری خواه استفاده می کنند. همچنین یافته ها روشن ساخت که پسران دانشجو در مقایسه با دختران بیشتر از سبک های تفکر مستقل و اجتناب کننده استفاده می کنند.
مقایسه رشد تفکر انتقادی، تفکر خلاق و توانایی تشخیص غیرمنطقی در نوجوانان دختر دوره متوسطه شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه نحوه رشد شناختی همواره جزو علاقمندی های پژوهشگران بوده است. زیرا با کاوش عمیق در این مسیر می توان علل افت و خیز آن را شناسایی نموده و در راستای بهبود این مهارت ها برنامه ریزی کرد. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی تحول تفکر انتقادی، تفکر خلاق و توانایی ارزیابی غیرمنطقی در مرحله نوجوانی بود. در این راستا، هدف نمونه ای به تعداد 300 نفر از دانش آموزان دختر مقطع تحصیلی دوم راهنمایی، اول دبیرستان و سوم دبیرستان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. دانش آموزان به پرسش نامه های گرایش تفکر انتقادی، کالیفرنیا (CTDI) تفکر خلاق تورنس و پرسش نامه ارزیابی غیرمنطقی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه از نظر مؤلفه های تفکر انتقادی حقیقت جویی، تفکر خلاق و انعطاف پذیری با توجه به دوره تحصیلی تفاوت معنی دار وجود دارند.
نسخه ای برای گوارا کردن زندگی: خود را بشناس
حوزه های تخصصی:
انحرافات فکری
حوزه های تخصصی:
" هشت نکته برای بهتر کردن حافظه "
حوزه های تخصصی:
تاثیر تقسیم توجه و دستگاه حسی مورد استفاده در مرحله مطالعه بر میزان یادآوری کاذب در مدل دیز- رودیگر- مک درموت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از نظریه های مربوط به حافظه کاذب، برقراری رابطه معنایی بین اقلام آموختنی را که باعث افزایش آسیب پذیری فرد می شود، در سبب شناسی این خطای حافظه دخیل می دانند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روش منحرف ساختن توجه افراد از طریق تقسیم توجه در دو دستگاه حسی دیداری و شنیداری طراحی و اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 462 دانشجو (355 دختر، 107 پسر) بودند که با استفاده از مدل دیز- رودیگر- مک درموت (DRM) مورد آزمون حافظه کاذب قرار گرفتند. مجموعه مرجع دیز- رودیگر- مک درموت شامل فهرست هایی از کلمات است که واژه های هر فهرست با یک کلمه تله که در فهرست موجود نیست ارتباط معنایی بالایی دارند و یادآوری کلمه تله به هنگام آزمون حافظه نشان دهنده حافظه کاذب است. نتایج نشان داد که میزان یادآوری کاذب گروه تقسیم توجه کمتر از گروه کنترل بود، اما بین دو گروه تقسیم توجه و تمرکز توجه تفاوتی مشاهده نشد. به علاوه، میزان یادآوری کاذب در فهرست هایی که به صورت دیداری ارایه شده بودند کمتر از فهرست هایی بود که به شکل شنیداری ارایه شدند. نتایج هم چنین تعامل معنا داری بین تقسیم توجه و نحوه ارایه فهرست ها نشان داد. به این نحو که تفاوت در میزان یادآوری کاذب در ارایه شنیداری و دیداری فقط در شرایطی قابل مشاهده بود که فرد با توجه کامل درگیر تکلیف شده باشد. نتایج پژوهش نشان داد که تقسیم توجه در مرحله مطالعه می تواند به عنوان یکی از راه-های موثر کاهش یادآوری کاذب در دو دستگاه حسی دیداری و شنیداری مورد توجه قرار گیرد.
تمایزیافتگی و تفکرارجاعی: نقش واسطه ای درماندگی آموخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوش حاضر با هدف پیش بینی تفکر ارجاعی بر اساس تمایز یافتگی خود با واسطه درماندگی آموخته شده در دانشجویان انجام شد. روش: 335 نفر (164 پسر و 176 دختر) از دانشجویان دانشگاه آزاد لار به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های تمایزیافتگی دریک (2011)، پرسشنامه درماندگی آموخته شده کوینلس و نلسون (1988) و پرسشنامه تفکر ارجاعی ارینگ (2010) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان مبتنی بر روش بارون و کنی (1986) نشان دادند که واکنش سازی عاطفی، هم آمیختگی با دیگران و گسلش عاطفی پیش بینی کننده مثبت تفکر ارجاعی و موقعیت من پیش بینی کننده منفی تفکر ارجاعی است. همچنین هم آمیختگی با دیگران و گسلش عاطفی، پیش بینی کننده مثبت درماندگی آموخته شده و موقعیت من پیش بینی کننده منفی درماندگی آموخته شده بودند. در نهایت درماندگی آموخته شده، در رابطه بین تمایز یافتگی و تفکر ارجاعی نقش واسطه ای را ایفا کرد. نتیجه گیری: به این ترتیب که واکنش هیجانی و موقعیت من به واسطه درماندگی آموخته شده به ترتیب پیش بینی کننده مثبت و منفی تفکر ارجاعی بودند.
ترجمه ماشینی زبان فارسی: راه کارها و موانع
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، خلاصه پژوهش های انجام شده در زمینه پردازش زبان فارسی اعم از واکافت ساختواژی، نحوی و معنایی، نحوه بازنمایی معنای جملات و به کارگیری دانش بازنمایی شده، درک متن فارسی و ساختار دستور زبان فارسی و نیز نظریه گشتاری چامسکی در ساختار زبان فارسی و پژوهش هایی از این قبیل گردآوری گردیده اند. این مجموعه می تواند در ارایه طریق به پژوهشگرانی که هدفشان تحقیق در حوزه پردازش زبان فارسی است، کمک موثری باشد. در ضمن، به موانع موجود به خصوص در زمینه ابهام معنایی اشاره گردیده و در خاتمه راه حل مناسبی برای ترجمه ماشینی فارسی مورد بررسی قرار گرفته است.
الگوی معادلات ساختاری از روابط بین هوش عاطفی، مثلث شناختی و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ی هوش عاطفی و سلامت روانی دانشجویان با واسطه گری مثلث شناختی (نگرش منفی به خود، دنیا و آینده) بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 400 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که با استفاده روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند و سه پرسشنامه ی هوش عاطفی پترایدز و فارنهام، سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر، و مثلث شناختی بکهام و همکاران را در محل کلاس های عادی خود تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و در قالب الگوی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هوش عاطفی قدرت پیش بینی سلامت روانی را به طور مستقیم و معنادار دارد. رابطه ی مثلث شناختی و سلامت روانی نیز به صورت منفی و معنی دار بود علاوه بر این، هوش عاطفی توانست از طریق واسطه گری مثلت شناختی، به نحو غیرمستقیم نیز سلامت روانی را پیش بینی نماید. استفاده از آزمون بوت استروپ نشان داد که نقش واسطه ای مثلث شناختی در رابطه ی بین هوش عاطفی و سلامت روانی معنادار است.
حافظه
منبع:
پیوند ۱۳۷۰ شماره ۱۴۴
حوزه های تخصصی: