مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رسیدن به عملکرد بهینه توجه از مهم ترین اهداف دانشجویان است. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر ارتقای توجه پیوسته انجام شد. روش: این پژوهش، به صورت نیمه تجربی بوده و در آن از پیش آزمون پس آزمون با گروه پلاسیبو استفاده شد. روش نمونه گیری به صورت در دسترس است. نمونه شامل 30 دانشجوی ورزشکار شهر تبریز بود. 15 نفر برای گروه آزمایش و 15 نفر برای گروه پلاسیبو به صورت جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. آموزش نوروفیدبک طی 20 جلسه، هر هفته سه جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و پلاسیبو تفاوت معنی داری وجود داشت، به نحوی که آموزش نوروفیدبک باعث بهبود توجه مستمر در افراد شده است. به نحوی که بین دو گروه در نتیجه کل [73/19F=، 001/0< P]، زمان آزمایش [14/11F=، 003/0 P
تدوین و اعتباریابی مقیاس دیدگاه گیری اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دیدگاه گیری اجتماعی یکی از مهارت های ضروری برای برقراری روابط اجتماعی است که ریشه در توانایی های شناختی دارد. مقیاسی که منحصراً این مهارت را بسنجد وجود ندارد و ابزارهای موجود تنها به عنوان خرده مقیاس، دیدگاه گیری اجتماعی را اندازه گیری کرده اند. لذا هدف پژوهش حاضر معرفی مفهوم دیدگاه گیری اجتماعی و تدوین مقیاسی برای سنجش آن بود. روش: در این پژوهش 750 نفر از دانشجویان دانشگاه های استان کردستان شرکت داشتند و مقیاس دیدگاه گیری اجتماعی را برای هنجاریابی و مقیاس های شادکامی آکسفورد و اضطراب بک را برای تعیین روایی تشخیصی تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد میان دیدگاه گیری اجتماعی و شادکامی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و میان دیدگاه گیری اجتماعی با اضطراب، همبستگی منفی معناداری وجود دارد که حاکی از روایی تشخیصی این مقیاس است. همچنین پایایی مقیاس دیدگاه گیری اجتماعی با استفاده از آلفای کرونباخ 78/0 به دست آمد. با استفاده از روش تحلیل عامل برای مقیاس دیدگاه گیری اجتماعی 4 عامل: پیش بینی شناختی دیگران، ادراک دیدگاه دیگران، خود را جای فرد دیگر گذاشتن، احترام به تفاوت ها استخراج شد. نتیجه گیری: برآورد مقدماتی نشان داد که مقیاس دیدگاه گیری اجتماعی، ابزاری پایا و معتبر برای ارزیابی مهارت دیدگاه گیری اجتماعی است.
تمایزیافتگی و تفکرارجاعی: نقش واسطه ای درماندگی آموخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوش حاضر با هدف پیش بینی تفکر ارجاعی بر اساس تمایز یافتگی خود با واسطه درماندگی آموخته شده در دانشجویان انجام شد. روش: 335 نفر (164 پسر و 176 دختر) از دانشجویان دانشگاه آزاد لار به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های تمایزیافتگی دریک (2011)، پرسشنامه درماندگی آموخته شده کوینلس و نلسون (1988) و پرسشنامه تفکر ارجاعی ارینگ (2010) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان مبتنی بر روش بارون و کنی (1986) نشان دادند که واکنش سازی عاطفی، هم آمیختگی با دیگران و گسلش عاطفی پیش بینی کننده مثبت تفکر ارجاعی و موقعیت من پیش بینی کننده منفی تفکر ارجاعی است. همچنین هم آمیختگی با دیگران و گسلش عاطفی، پیش بینی کننده مثبت درماندگی آموخته شده و موقعیت من پیش بینی کننده منفی درماندگی آموخته شده بودند. در نهایت درماندگی آموخته شده، در رابطه بین تمایز یافتگی و تفکر ارجاعی نقش واسطه ای را ایفا کرد. نتیجه گیری: به این ترتیب که واکنش هیجانی و موقعیت من به واسطه درماندگی آموخته شده به ترتیب پیش بینی کننده مثبت و منفی تفکر ارجاعی بودند.
مقایسه کارکردهای اجرایی و حافظه دانش آموزان دوزبانه و یک زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و حافظه دانش آموزان دو زبانه و یک زبانه بود. روش: برای این منظور 120 دانش آموز دختر و پسر 7 12 ساله (60 دانش آموز یک زبانه فارسی زبان و 60 دانش آموزان دو زبانه ارمنی فارسی زبان) از پایه های دوم تا ششم دبستان های منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. از آزمون آندره ری و ویسکانسین برای سنجش کارکردهای اجرایی (برنامه ریزی و سازماندهی، انعطاف پذیری) وماتریس 3×3 و 5×5 کورنولدی برای سنجش حافظه فعال و حافظه منفعل آزمودنی ها استفاده شد. داده ها به روش تحلیل واریانس دو راهه و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که کارکردهای اجرایی سازماندهی و برنامه ریزی و انعطاف پذیری دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه متفاوت است اما در حافظه فعال و منفعل بین این دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد. علاوه بر این، تفاوت های جنسیتی چندانی بین دو گروه مشاهده نشد، به جز اینکه در دانش آموزان یک زبانه کارکرد اجرایی انعطاف پذیری دختران بهتر از پسران به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده و برتری دانش آموزان دو زبانه در کارکردهای اجرایی نسبت به دانش آموزان یک زبانه می توان نسبت به برنامه ریزی زودهنگام آموزش زبان دوم در مدارس پیش دبستانی اقدام کرد.
مقایسه شایعه پراکنی اینترنتی و خودشیفتگی در بین کاربران فیسبوک، اینترنت و افراد غیر کاربر اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه شایعه پراکنی اینترنتی و خودشیفتگی در بین کاربران فیسبوک با کاربران اینترنت و افراد غیر کاربر اینترنت در بین ساکنین شهر تهران است. روش: از میان کاربران اینترنت شهر تهران نمونه ای 500 نفری به صورت تصادفی خوشه ای از مناطق 22 گانه شهر تهران انتخاب شد. این گروه نمونه شامل 183 نفر کاربر اینترنت و 163 نفر کاربر فیس بوک و 110 نفر از افرادی که هیچ گونه اطلاعاتی از اینترنت ندارند و مطلقاً از اینترنت استفاده نمی کنند، در سطح جامعه است. 44 پرسشنامه به دلیل ناقص بودن از پژوهش حاضر حذف گردید که در مجموع حجم نمونه این تحقیق 456 نفر است. این پژوهش از پرسشنامه شخصیت خودشیفته (راسکین و تری، 1988)، پرسشنامه شایعه پراکنی اینترنتی (جانگ هیون کیم و ووباک، 2010) و پرسشنامه فیسبوک (راس و همکارن، 2009) به عنوان ابزارهای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه متغیرها و از آزمون تحلیل واریانس برای مقایسه گروه ها و مؤلفه های پرسشنامه ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دادند که بین خودشیفتگی و استفاده از فیس بوک رابطه مثبت معنی داری وجود دارد و خودشیفتگی می تواند 28/0 استفاده از فیس بوک را پیش بینی کند. در حالی که بین مدت زمان استفاده از اینترنت و شایعه پراکنی رابطه معنی داری وجود ندارد. از دیگر نتایج پژوهش حاضر می توان بیان کرد که مؤلفه خودشیفتگی در بین کاربران فیس بوک، اینترنتی و گروه بدون اینترنت تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در مورد مؤلفه های خودشیفتگی نیز نتایج به دست آمده نشان داد بین مؤلفه های اقتدار، خودنمایی، برتری جویی، محق بودن و خودبینی بین سه گروه مورد پژوهش تفاوت معنی دار وجود دارد درحالی که دو مؤلفه بهره کشی و خودبسندگی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین گروه های مورد پژوهش ندارد. همچنین این پژوهش نشان داد میان شایعه پراکنی و مؤلفه های آن بین گروه کاربران فیس بوک و کاربران اینترنتی تفاوت معنی داری نیست. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر با کاهش مدت زمان استفاده از فیس بوک می توان به ارتقاء بهزیستی جامعه کمک کرد. همچنین بررسی و تمهیدات لازم آموزشی در خصوص اصلاح و تغییر سبک زندگی و ویژگی شخصیتی خودشیفتگی که در بهبود روابط بین فردی و اجتماعی مؤثر است، پیشنهاد می گردد.
مقایسه نظریه ذهن، مفهوم خدا و مفهوم میهن در بین کودکان دارای سبک های فرزندپروری متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر مقایسه نظریه ذهن، مفهوم خدا، مفهوم میهن در بین کودکان برخوردار از سبک های فرزندپروری متفاوت در کودکان مهدکودک و پیش دبستانی بود. روش: طرح این پژوهش از نوع پس رویدادی است. جامعه آماری شامل کودکان مهدکودک و پیش دبستانی شهر تهران است. از این جامعه 51 کودک 5/3-6 ساله به عنوان نمونه مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کودکان بر اساس شیوه فرزندپروری در سه گروه مستبدانه، مقتدرانه و سهل گیرانه - قرار گرفتند. از هرکدام از شرکت کننده ها آزمون نظریه ذهن از طریق آزمون بازی و آزمون تصور از خدا از طریق نقاشی و توصیف از خدا و مفهوم شناختی میهن از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مفهوم میهن سنجیده شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده از اجرای آزمون ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی از جمله آزمون کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تعداد کودکان دست یافته به نظریه ذهن در خانواده های با سبک فرزندپروری مقتدرانه بیشتر از همتایان خود در سایر خانواده ها است. در مقایسه سه گروه مشخص شد که تصور مهربانانه از خدا در گروه فرزندپروری مستبدانه از دو گروه دیگر پایین تر است. نتیجه گیری: در نهایت، ارتباطی بین مفهوم میهن و شیوه های فرزندپروری وجود نداشت. نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت سبک فرزندی مقتدرانه در شکل گیری نظریه ذهن و تصور مهربانانه از خدا تأثیر دارد.
اثربخشی آموزش حل مسئله بر اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی میزان اثربخشی آموزش حل مسئله بر اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی دانش آموزان پسر دبستانی بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر نجف آباد در سال تحصیلی 1393-1392 بود که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. هردو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، به پرسشنامه اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک (1996) پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، هشت جلسه گروهی آموزش حل مسئله به صورت یک بار در هفته اجرا شد، اما گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمام متغیرهای وابسته در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش حل مسئله می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در جهت کاهش اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دبستانی در نظر گرفته شود.
بررسی بازشناسی هیجان چهره در افراد با علائم روان شناختی بر اساس پرسشنامه نشانگان روانی (SCL-90-R)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در راستای نقش کلیدی بازشناسی هیجانِ چهره در تسهیل تعاملات اجتماعی و نتایج متناقض پژوهش های محدودی که در گذشته بازشناسی هیجان در چهره را در جمعیت سالم با علائم اختلال روانی ارزیابی کرده اند، هدف از پژوهش حاضر بررسیِ بازشناسی هیجان چهره در افراد با علائم اختلال روانی به صورتی که در مقیاس SCL-90-R فهرست شده، است. روش: حجم نمونه در این پژوهش 60 نفر است که شامل 31 فرد سالم با علائم اختلال روانی و 29 فرد سالم بدون علائم اختلال روانی به عنوان گروه مقایسه است. فهرست بازبینی شده 90 نشانه ای (SCL-90-R) را برای تعیین کیفیتِ سطح نشانگان روانی، استفاده شد و همچنین بازشناسی هیجان در چهره به وسیله 42 تصویر از تصاویر هیجانِ چهره ای اکمن و فرایزن (1976) که 6 حالت هیجانی مختلف (غم، شادی، ترس، خشم، تنفر، تعجب) و همچنین حالت خنثی را بررسی می کرد، مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که افراد سالم با علائم افسردگی در بازشناسی حالت خنثی، تنفر و شادی عملکرد ضعیف تری داشتند، در حالی که افراد با علائم اضطراب عملکرد بهتری در بازشناسی هیجان ترس داشتند. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که علائم بالینی متفاوتی که ناشی از عملکردهای شناختی و نوروبیولوژیکیِ زمینه ای متفاوت است، به شیوه ای متفاوت بر بازشناسی هیجان در چهره تأثیر می گذارند.
رابطه بین سوگیری های شناختی و وسوسه در افراد مبتلا به وابستگی به مواد افیونی: نقش تعدیل کنندگی خصوصیات شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بر اساس تحقیقات اخیر، سوگیری در پردازش اطلاعات و ارتباط آن با سایر فاکتورها مثل وسوسه و خصوصیات شخصیتی نقش مهمی را در سبب شناسی و نگهداری اختلالات وابستگی به مواد بازی می کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی خصوصیات شخصیت بر رابطه بین سوگیری های شناختی و وسوسه است. روش: به این منظور 100 نفر از افراد مذکر وابسته به مواد افیونی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش با اجرای آزمایه های پروب دات، حافظه بازشناسی، تکمیل کلمات ناتمام، پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز و مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو جمع آوری گردید. داده های پژوهش با تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که برخی از خصوصیات شخصیتی می توانند نقش تعدیل کنندگی را در رابطه بین وسوسه و سوگیری توجه و حافظه ضمنی بازی کنند، اما این ویژگی ها اثری در رابطه بین وسوسه و سوگیری حافظه آشکار نداشتند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که پردازش های شناختی خودکارمثل توجه و حافظه ضمنی، پردازش های پایین به بالا هستند و تحت تأثیر خصوصیات شخصیت فرد قرار می گیرند، در حالی که پردازش های شناختی آگاهانه مثل حافظه آشکار، پردازش بالا به پایین هستند و تحت تأثیر ادراک فرد قرار می گیرند.
بررسی روابط ساختاری بین بخشش، رضایت از زندگی و سلامت عمومی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشش بر سلامت عمومی از طریق رضایت از زندگی در دانشجویان بود. روش: در این مطالعه علّی همبستگی، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز لامرد و دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد می باشند که در نیم سال دوم سال تحصیلی 93 92 مشغول به تحصیل بودند. 166 نفر از دانشجویان (67 نفر دختر و 99 نفر پسر) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس گرایش به بخشش هارتلند (HFS)، پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS) و مقیاس سلامت عمومی (GHQ-28) بودند. ارزیابی الگوهای پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بر اساس نرم افزار AMOS-16 انجام گرفت. یافته ها: تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری نشان دادند که الگوی پیشنهادی برازنده داده ها است، بر اساس نتایج مدل پیشنهادی، بخشش هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق رضایت از زندگی با سلامت عمومی رابطه دارد. نتیجه گیری: بر مبنای این نتایج می توان گفت که افراد با بخشیدن خطاهای خود و دیگری، احساس رضایت و شادمانی را برای خود به ارمغان می آورند و مشکلات و ناراحتی های جسمانی و روانی خود را تقلیل می دهند.