فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
83 - 100
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، تعیین تأثیر استفاده از سناریوهای مجازی مبتنی بر بازخورد عصبی در قالب بازی رایانه ای بر افزایش تمرکز افراد سالم است. روش: طرح پژوهش حاضر تجربی است و جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پسر دانشگاه هنر اسلامی تبریز در سال 1397 بودند. به منظور برآورد حجم نمونه از جدول کوهن استفاد شد که حجم نمونه معادل 24 نفر به شکل داوطلبانه وارد پژوهش شدند و در سه گروه تقویت منفی(اعمال جریمه)، تقویت مثبت(اعمال پاداش) و تقویت رقابتی(تأثیر بر عملکرد حریف) مورد آزمون قرار گرفتند. داده های مربوط به میزان تمرکز هر فرد و عملکرد وی در طول بازی از طریق دستگاه مغزنگار الکتریکی و ساختار چندنخی بازی ضبط و ثبت می گردید. در سناریوهای طراحی شده، از آستانه تمرکز هر فرد برای تنظیم جریان بازی استفاده می شد تا از این طریق فرآیند آموزش تمرکز، نسبت به فعالیت مغزی همان شخص تنظیم گردد. به منظور آزمودن فرضیات این پژوهش یک مطالعه کاربری صورت پذیرفت و نتایج حاصل با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس مختلط و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد روش تقویت رقابتی، تقویت منفی و تقویت مثبت در افزایش تمرکز مؤثر است. همچنین تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه تجربه کاربری نشان داد که سناریوهای طراحی شده توانسته اند بازیکنان را در جریان بازی غوطه ور ساخته و جذابیت و تعامل لازم را به وجود آورند. نتیجه گیری: استفاده از بازی رایانه ای مبتنی بر رابط مغز- رایانه و بازخورد عصبی منجر به بالا بردن بازده آموزش تمرکز می شود.
اثربخشی آموزش برنامه دانش و مهارت فراشناخت جاگر بر مهارت های عصب روانشناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
17 - 30
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال خواندن یکی از انواع رایج اختلال یادگیری است که به نقص در اکتساب مهارت های خواندن اشاره دارد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی رویکرد فراشناختی جاگر بر مهارت های عصب روانشناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. به این منظور از بین دانش آموزان نارساخوان در شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-98 با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل( 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم و آزمون عصب روانشناختی کانرز استفاده شد. داده ها به روش تحلیل کواریانس با استفاده از spss-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش روش فراشناختی جاگر بر بهبود عملکرد عصب روانشناختی دانش آموزان نارساخوان موثر است(p<0/01). روش آموزشی فراشناختی جاگر می تواند رویکرد درمانی موثری در جهت بهبود مهارت های عصب روانشناختی دانش آموزان نارساخوان که پیش نیاز خواندن است، باشد.
اثر القاء عاطفه مثبت و منفی بر ناقرینگی پیشانی و خلفی امواج آلفا مغز در افراد با سیستم های مغزی رفتاری بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
9 - 20
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سیستم های مغزی رفتاری، با رفتارهای اجتنابی و روی آوری مرتبط هستند. دیویدسون مدل ناقرینگی پیشانی و هیجان را مطرح کرد. هدف پژوهش، بررسی اثر القاء عاطفه بر ناقرینگی پیشانی و خلفی امواج آلفا مغز در افراد با سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری بالا و پایین است. روش: فعال سازی/ بازداری رفتاری توسط پرسشنامه کارور و وایت، ارزیابی شد. پرسش نامه ها میان 300 دانش جو توزیع و نمره گذاری شدند و بر اساس نمرات انتهایی توزیع بر مبنای نمرات Z، چهار گروه اصلی پژوهش (28n=، هر گروه 7 نفر)، انتخاب شدند. الکتروآنسفالوگرافی کمّی هر فرد، در شرایط خط پایه، القاء عواطف مثبت و منفی ثبت شد. داده های توان مطلق امواج آلفای افراد استخراج شده و برای بررسی ناقرینگی، از T همبسته و تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: در شرایط خط پایه، گروه بازداری بالا، ناقرینگی پیشانی را در سطح P=0.04 نشان دادند، که با برانگیختگی بیشتر F4 و انگیزه اجتناب مرتبط است. در شرایط القاء عاطفه مثبت، دو گروه فعال سازی بالا و پایین، ناقرینگی پیشانی را در سطح P<0.01 نشان دادند که با برانگیختگی بیشتر F3 و انگیزه روی آوری مرتبط است. در شرایط القاء عاطفه منفی، گروه بازداری بالا، ناقرینگی پیشانی را در سطح P=0.001 (برانگیختگی F4)، و گروه فعال سازی پایین، ناقرینگی خلفی را در سطح P=0.002، (برانگیختگی O2) نشان دادند. نتیجه گیری: نظریه گری و دیویدسون برای ناقرینگی پیشانی تأیید شد. نوع عاطفه القاء شده و تفاوت های شخصیتی منجر به تفاوت در الگوی ناقرینگی پیشانی مغز می گردد.
تأثیر موسیقی بر یادگیری الگوهای فضایی و زمانی هماهنگی دودستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
9 - 26
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این تحقیق بررسی تأثیر موسیقی بر یادگیری الگوهای فضایی و زمانی حرکات هماهنگی دودستی بود. روش : ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل: دستگاه هماهنگی دودستی، مترونوم و دستگاه پخش کننده موسیقی بود. آزمودنی های پژوهش 60 دانشجوی راست دست پسر بدون سابقه نواختن ساز انتخاب شدند و در شش گروه 10 نفری در قالب سه آزمایش قرار گرفتند. گروه های اول، سوم و پنجم به ترتیب ترسیم متقارن دودستی، ترسیم نامتقارن زمانی و ترسیم نامتقارن فضایی با موسیقی و گروه های دوم، چهارم و ششم گروه های جفت شده بدون موسیقی بودند. پیش آزمون شامل اجرای تکلیف هماهنگی دودستی با ریتم 100 ضرب مترونوم در 60 ثانیه بود. شرکت کنندگان سه جلسه تمرین در سه روز متوالی انجام دادند، پس از آن آزمون های اکتساب و انتقال و 48 ساعت بعد یادداری به عمل آمدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس مرکب نشان داد که موسیقی همراه با تمرین باعث بهبود حرکات دودستی در تکالیف هماهنگی دودستی می شود ولی برای انتقال این تکالیف به حالت عکس تأثیر مثبتی ندارد. نتیجه گیری : بر اساس یافته ها با توجه به نوع تفاوت در الگوی حرکتی دودست در تکالیف هماهنگی دودستی، موسیقی مورد استفاده در این تحقیق باعث بهبود هماهنگی دودستی می شود
تاثیر tDCS روی OFC نیمکره راست در عملکرد اجرایی تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
47 - 62
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری بخشی از کنترل شناختی است که در ارزیابی خواسته ها نقش اساسی دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیرات tDCS روی ناحیه مغزی OFC نیمکره راست در تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع مطالعه آزمایشی یک سو کور بود که روی 30 فرد بزرگسال سالم انجام شد. در این مطالعه افراد به تصادف در دو گروه آزمایشی و شم قرار گرفتند. در گروه آزمایشی تحریک آندیOFC نیمکره راست و تحریک کاتدی DLPFC نیمکره چپ در حدود 2 میلی آمپر اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده نسخه های کامپیوتری آزمون بارت و آزمون آیوا برای بررسی تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری بودند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تک متغیره(آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه آزمایش و کنترل در آزمون بارت(05/0
اثربخشی تمرین های عملی عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
43 - 58
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال خواندن یکی از انواع رایج اختلال یادگیری است که به نقص در اکتساب مهارت های خواندن اشاره دارد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی تمرین های عملی عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. به این منظور از بین دانش آموزان نارساخوان در شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-99 با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش( 15 نفر) و کنترل( 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم، آزمون عصب شناختی کولیج و آزمون توجه و تمرکز d2 استفاده شد. داده ها به روش تحلیل کواریانس با استفاده از spss-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تمرین های عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان نارساخوان موثر است(p<0/01). تمرین های عملی عصب روانشناختی می تواند رویکرد درمانی موثری در جهت بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان نارساخوان باشد.
بررسی اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری ریاضی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
123 - 142
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درسی علوم عصبی شناختی در بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانش آموزان مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ریاضی در شیراز صورت گرفت. روش: روش تحقیق نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی در یادگیری ریاضی از کلاس دوم تا ششم ناحیه 2 و 4 شهر شیراز است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، سی و یک دانش آموز به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش در گروه کنترل براساس سبک تدریس سنتی و آموزش در گروه آزمایش براساس الگوی برنامه درسی علوم اعصاب شناختی انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت بین میانگین نمرات حافظه فعال در پس آزمون بعد از کنترل پیش آزمون و در دو گروه آزمایش و کنترل برابر بود با 740/8. و Fبرابر با 144/26 با سطح معناداری P≤0.001 و این، نشان می دهد که این تفاوت، با کنترل پیش آزمون معنادار است. در بخش کارکردهای اجرایی میانگین نمرات برابر شد با 337/205 و مقدار F هم 94/2 به دست آمد. کشش(Trend) به سمت اثربخشی مداخله بوده است ولی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. بنابراین می توان گفت که مداخله تأثیر مثبت و معناداری بر حافظه فعال و تأثیر غیرمستقیمی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان داشته است. نتیجه گیری: مداخلات علوم اعصاب شناختی با توجه به برجسته کردن مهارت های اساسی یادگیری ریاضی می تواند یک روش مؤثر در بهبود ناتوانی یادگیری ریاضی باشد.
مطالعه تأثیر تحریک فراجمجمه ایی مستقیم مغز (TDCS) بر کاهش علائم اختلال اسکیزوفرنی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
9 - 26
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر مطالعه تاثیر تحریک فراجمجمه ای مستقیم مغز(tDCS) بر کاهش علائم اختلال اسکیزوفرنی مزمن بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح ABA بود. جامعه آماری کلیه افراد دارای اختلال اسکیزوفرنی مزمن بستری در مرکز درمان بیماران روانی گشت فومن بود. روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس بود که از بین آن ها 6 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنی(PANSS) و دستگاه تحریک بیرونی مغز به وسیله جریان مستقیم(tDCS) بود. یافته ها: یافته ها نشان داد اعمال TDCS آندی بر قشر خلفی - جانبی پیش پیشانی چپ بر کاهش علائم مثبت، منفی، ازهم گسیختگی و افسردگی افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی تاثیر دارد. نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت تحریک الکتریکی مستقیم با TDCS بر کاهش علائم اسکیزوفرنی مؤثر بود، بنابراین می توان از این روش در درمان افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی مزمن استفاده کرد.
تدوین یک برنامه توان بخشی شناختی و بررسی تأثیر آن بر عملکردهای شناختی و رضایت از زندگی در سالمندان ایرانی با آلزایمر خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
70 - 98
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین یک برنامه توان بخشی شناختی و بررسی تأثیر آن بر عملکردهای شناختی و رضایت از زندگی در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف انجام گرفت. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل کل سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف مقیم آسایشگاه های سالمندان منطقه شمیرانات تهران از زمستان 1397 تا تابستان 1398 است. گروه نمونه شامل 50 نفر با تشخیص آلزایمر خفیف توسط پزشک به روش هدفمند و با غربال گری توسط آزمون معاینه مختصر وضعیت ذهنی(MMSE) به شرط کسب نمره بین 20 تا 25 انتخاب شدند و به روش گمارش تصادفی در دو گروه 25 نفری آزمون و گواه قرار گرفتند. مداخلات شناختی به مدت 20 جلسه، هفته ای دو جلسه و هر جلسه بین 45 دقیقه تا یک ساعت در گروه آزمون انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون های حافظه وکسلر بزرگسالان(WMSQ)، دسته بندی کارت های ویسکانسین(WCST)، توانمندی شناختی سالمندان از تغییرات فردی و رضایت از زندگی در سالمندان(LSI-Z) و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد نمرات گروه آزمون در تمام آزمون های شناختی و در شاخص رضایت از زندگی نسبت به گروه گواه افرایش یافته است و نتایج آزمون پیگیری یک ماهه حاکی از ماندگاری اثربخشی این روش بود . نتیجه گیری: روش توان بخشی شناختی جهت بهبود نقایص شناختی و افزایش رضایت از زندگی در بیماران مبتلا به آزایمر خفیف مفید است و پیشنهاد می شود از این روش به عنوان یک درمان غیردارویی در این بیماران استفاده شود.
مقایسه کارکرهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلال شخصیت مرزی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
105 - 122
حوزه های تخصصی:
هدف: از آن جایی که مشکلات بین فردی و نقایص شناختی تاثیر قابل توجهی بر زندگی مبتلایان به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی ایفا می کند، هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در این بیماران با افراد بهنجاراست. روش : این مطالعه یک پژوهش توصیفی- مقایسه ای است که طی آن عملکرد اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین 3 گروه مقایسه شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام بیماران سرپایی و بستری مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اسکیزوفرنی که در سال 1397 به مرکز روان پزشکی بیمارستان امام حسین تهران مراجعه کرده بودند، و به روش نمونه گیری در دسترس از بین آن ها تعداد 74 نفر انتخاب شدند. آزمون های دسته بندی ویسکانسین و آزمون ذهن خوانی از روی تصاویر چشم در جلسه های انفرادی برای تمام آزمودنی ها اجرا شد و در نهایت با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری(001/0>P) بین گروه بیماران اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی با افراد بهنجار در کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تفاوت وجود دارد و همچنین بین تعداد طبقات تکمیل نشده و پاسخ های صحیح از زیر مقیاس های کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اسکیزوفرنی در سطح(05/0>P) تفاوت وجود دارد و بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هستند. نتیجه گیری : کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و گروه بهنجار است و شدت بیماری در عملکرد کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تاثیر دارد.
بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی پاول بر بهبود کارکرد های اجرایی، حافظه و توجه جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی به شیوه پاول بر بهبود کارکردهای اجرایی، حافظه و توجه جانبازان مبتلاء به اختلال PTSD است. روش: این مطالعه بر روی 24 جانباز مبتلا به اختلال PTSD در قالب دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جهت اجرای این پژوهش از آزمون های PSSI، آزمون کارت های ویسکانسین، آزمون استروپ و آزمون حافظه فعال استفاده گردید. تحلیل آماری این پژوهش به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد روش توانبخشی شناختی پاول بر بهبود خطای درجاماندگی، تعداد طبقات تکمیل شده، توالی، فراخنای فضایی رو به جلو و معکوس، خطای تداخل زمان و خطای تداخل اشتباهات موثر است. بحث و نتیجه گیری: درمان توانبخشی شناختی پاول بر بهبود کارکردهای اجرایی، حافظه و توجه جانبازان مبتلاء به اختلال PTSD مؤثر است.
اثربخشی برنامه آموزش توانبخشی شناختی(باشگاه مغز) بر سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش عصبی به درونداد کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
91 - 104
حوزه های تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی(باشگاه مغز) بر سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش عصبی به درونداد درکودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام شده است. روش: روش پژوهش از جهت گردآوری اطلاعات، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال هماهنگی حرکتی مراجعه کننده به کلینیک های توانبخشی شهر تهران در سال ۹۸-۹۹ بود. از بین کل جامعه تعداد ۲۲ نفر به صورت نمونه در دسترس از مراجعان مرکز توانبخشی صدر تهران انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(۱۱نفر) و کنترل(۱۱نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از آزمون رایانه ای سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش شناختی به درونداد، نسخه ۲۰۱۸ استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه با رعایت پیش فرض های کاربست استفاده شد. برنامه توانبخشی شناختی باشگاه مغز در ۱۰جلسه متوالی به مدت دو ماه برای گروه آزمایش اجرا شد، بعد از پایان دوره آزمایش برای رعایت اخلاق پژوهش، گروه کنترل هم آموزش دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی به طور معناداری در سطح ۰.۰۱p < موجب بهبود سرعت پردازش و سرعت واکنش عصبی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی، کاربرد این برنامه در مراکز آموزشی توانبخشی توصیه می شود.
مطالعه اثربخشی تمرین تکالیف دوگانه شناختی- حرکتی بر حافظه فضایی بیماران ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
17 - 30
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مشکلات شایع در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) اختلال در حافظه است. با وجود تأیید تأثیر تمرینات تکالیف دوگانه شناختی حرکتی بر عملکرد شناختی بیماران ام اس، تاکنون، پژوهش های اندکی در این زمینه صورت گرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بهبود حافظه فضایی بیماران ام اس در نتیجه تمرینات تکالیف دوگانه بود. روش: طرح تحقیق از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه های تصادفی، روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و به لحاظ هدف کاربردی بود. در اجرا، 30 زن مبتلا به ام اس(20-60 ساله)عضو انجمن ام اس استان تهران، به صورت داوطلبانه و با کسب رضایت نامه آگاهانه به عنوان شرکت کننده به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرارگرفتند و پیش آزمون حافظه فضایی از طریق دستگاه حافظه فضایی مدلLM-01 از آنان گرفته شد. سپس شرکت کنندگان به مدت هشت هفته که هر هفته شامل دو جلسه 45 تا 60 دقیقه ای بود به انجام تمرینات تکالیف دوگانه پرداختند. با اتمام تمرینات پس آزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب و تی همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0≥ p انجام شد. یافته ها: نتایجنشان داد که تمرینات تکالیف دوگانه موجب بهبود معنی دار حافظه فضایی)04/0= p ) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد . نتیجه گیری: تمرین تکالیف دوگانه شناختی- حرکتی موجب فعالیت بیشتر مغز می شود و می توان آن را روشی مناسب برای ارتقای توانایی های شناختی مانند حافظه فضایی در نظر گرفت.
اثربخشی تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ بر بهبود عملکرد حافظه بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
59 - 72
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حافظه برای ذخیره و کدگذاری اطلاعات، تفکر، استدلال، سازمان دهی، ارزیابی و سایر فعالیت های شناختی و فراشناختی ضروری است، لیکن راهکارهای ارتقاء این سازه در بزرگسالان کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ بر بهبود عملکرد حافظه بزرگسالان بود. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی (از نوع پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل) انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل بزرگسالان 30 تا 60 سال با مشکل در حافظه بودند که به کلینیک های روانشناختی شهر اصفهان، در نیمه اول سال 1398 مراجعه نموده بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بودند که به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پیش آزمون از طریق آزمون حافظه (وکسلر، 1974) انجام شد. تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی با استفاده از نسخه 2014 نرم افزار کاپیتان لاگ، طی 15 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. سپس پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ بر بهبود حافظه و ابعاد آن شامل آگاهی شخصی در مورد مسائل روزمره وشخصی، کنترل ذهنی، حافظه منطقی، تکرار ارقام رو به جلو و معکوس، حافظه بینایی و یادگیری تداعی ها تاثیر دارد (05/0>p). این روش بر آگاهی نسبت به زمان و مکان (جهت یابی) بزرگسالان تاثیر نداشته است. نتایج: بنابراین به منظور بهبود عملکرد حافظه بزرگسالان می توان از نرم افزار کاپیتان لاگ استفاده نمود.
تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص (نارساخوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
101 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 380 دانش آموز با اختلال یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، 62 نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری خواندن، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان، آزمون برج لندن و آزمون ویسکانسین بود. گروه آزمایش تحت آموزش حافظه فعال، طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان اثر داشته(۰۰۱/0˂ P) و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند(۰۰۱/0˂ P). نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که از آموزش حافظه کاری می توان به عنوان مداخله کاربردی و موثر به خصوص برای بهبود برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان استفاده گردد.
بررسی تاثیر تکالیف توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه (رحا) بر فرآیندهای شناختی کودکان با اختلال کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
27 - 42
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه توانبخشی مبتنی بر رایانه و بررسی اثربخشی آن بر حافظه فعال، توجه و بازداری پاسخ در کودکان با ضعف کارکردهای اجرایی انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه انتظار بوده است. جامعه آماری شامل۲۳ کودک واجد شرایط، به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و انتظار قرار گرفتند. در همین راستا، در گام نخست به شناسایی نیازها و مولفه های برنامه توانبخشی شناختی به مطالعه و مرور نظامدار پژوهش های موجود پرداخته و در نهایت براساس مبانی نظری و پژوهشی موجود، اقدام به طراحی یک برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای گردید. به منظور بررسی نشانه های ضعف کارکردهای اجرایی از پرسشنامه درجه بندی رفتاری و کارکردهای اجرایی(بریف-فرم والد)، جهت سنجش حافظه فعال برای کودکان از آزمون(حافبک) و برای سنجش توجه دیداری، شنیداری و بازداری پاسخ(IVA-2) استفاده گردید. دانش آموزان به مدت 18 جلسه(45 دقیقه) تحت مداخله قرار گرفتند و گروه انتظار هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده های حاصل از این پژوهش با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل داده ها پس از حذف اثر پیش آزمون حاکی از اثربخشی برنامه توانبخشی رایانه ای بر عملکرد حافظه فعال، توجه و توجه مستمر بوده است(۰۵/۰p≤). با این وجود نتایج تحلیل کواریانس تفاوت معناداری را در آزمون بازداری پاسخ نشان نداده است(۰۵/۰p≤). نتیجه گیری: به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که توانبخشی شناختی رایانه ای به عنوان یک روش مکمل درمانی در کنار سایر درمان ها، در مداخلات مرسوم جهت ارتقاء کارکردهای اجرایی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی پسخوراند عصبی بر بهبود نشانه های مصرف، بهزیستی و حالت روان شناختی مردان مصرف کننده مورفین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
57 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی پسخوراند عصبی بر بهبود نشانه های مصرف، بهزیستی و حالت روان شناختی مردان مصرف کننده مورفین بود. روش: برای انجام این پژوهش40 نفر از مراجعه کنندگان به چهارمرکز مشاوره حومه شهر تهران که طبق ملاک های تشخیصی اختلال مصرف مورفین داشتند(در دو گروه پسخوراندعصبی و کنترل) در دو مرحله پیش و پس آزمون از طریق کیت مورفین، آزمون حالت های مثبت روان شناختی و آزمون بهزیستی روان شناختی ریف مورد سنجش قرارگرفتند. به گروه آزمایش طبق برنامه درمانی30 جلسه 45 دقیقه ای آموزش پسخوراندعصبی داده شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از روش توصیفی و روش تحلیل کواریانس توسط نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها: سطح معناداری آماری یافته ها زیر 05/0 بود که نشان داد که پسخوراندعصبی باعث کاهش مصرف مورفین و افزایش بهزیستی روان شناختی و اکثر زیرمقیاس های حالت های مثبت روان شناختی در گروه درمان گردید. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها نتیجه گیری شد که استفاده از پسخوراندعصبی در درمان و ارتقای بهزیستی و حالت های مثبت روان شناختی مردان مصرف کننده مورفین موثراست و می توان از روش پسخوراندعصبی در درمان و ارتقای بهزیستی و حالت های مثبت روان شناختی مردان مبتلا به اختلال مصرف مورفین بهره برد.
اثربخشی آموزش ایمن سازی روانی بر مهارت های عصب روانشناختی و نشانگان رفتاری(کمبود توجه و تکانشگری) کودکان دارای اختلال کمبود توجه/بیش فعالی براساس مدل مایکنبام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
111 - 130
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخلات ایمن سازی روانی بر مهارت های عصب روانشناختی و نشانگان رفتاری از جمله(کمبود توجه و تکانشگری) براساس مدل مایکنیام انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش<sub> </sub>آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. به این منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از بین کودکان 7 تا 12 ساله شاغل به تحصیل در مدارس ابتدایی و مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی شهر ارومیه، تعداد 30 کودک انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15نفر) و کنترل(15نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی ده جلسه 1ساعته(دو روز در هفته) تحت آموزش ایمن سازی روانی مدل مایکنبام قرار گرفتند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش ایمن سازی روانی بر مهارت های عصب روانشناختی(توجه، کارکردهای اجرایی، زبان، یادگیری، و خواندن) و نشانگان رفتاری(کمبود توجه و تکانشگری) کودکان دارای اختلال کمبود توجه / بیش فعالی تأثیر معنادار داشته است (05/0>P). ضمن این که آموزش ایمن سازی روانی بر عملکرد پردازش بینایی- فضایی کودکان بیش فعال موثر نبوده است. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از این پژوهش، می توان آموزش ایمن سازی روانی براساس مدل مایکنبام را به عنوان روشی کارآ برای بهبود مهارت های عصب روانشناختی و نشانگان رفتاری کودکان با اختلال کمبود توجه/بیش فعالی مورد استفاده قرار داد.
اثربخشی مداخلات توانبخشی شناختی مغز بر کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
131 - 140
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه و بیش فعالی به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات رشدی-عصب شناختی در کودکان است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر مداخلات شناختی مغز بر کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی است. روش: روش اجرای این تحقیق از نوع نیمه تجربی و از لحاظ هدف کاربردی است که با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 30 کودک مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی در این تحقیق شرکت کردند. در مرحله پیش آزمون از تمام شرکت کنندگان آزمون توجه انتخابی بوسله آزمون اثراستروپ در دوره بی پاسخی روان شناختی به عمل آمد.سپس شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 12 جلسه یک ساعته و در طی 4 هفته(هر هفته 3 جلسه) تحت مداخله تمرینات شناختی مغز قرار گرفت. در طی این مدت در گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. پس از پایان دوره مداخله، پس آزمون گرفته شد. داده ها با تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که مداخله شناختی مغز بر توجه انتخابی متمرکز(001/0P<) و تقسیم شده (002/0P<) تأثیر دارد . نتیجه گیری: در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان کرد که ارائه مداخلات شناختی مغز می تواند موجب بهبود کارکردهای اجرایی از قبیل توجه انتخابی متمرکز و توجه انتخابی تقسیم شده در کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی گردد. کلیدواژه ها: مداخلات شناختی مغز، کارکردهای اجرایی، توجه انتخابی، اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی
ساخت و رواسازی آزمون عصب - روان شناختی تشخیص اختلال های یادگیری غیرکلامی برای کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
9 - 36
حوزه های تخصصی:
مقدمه : نقص ودشواری درکارکردهای عصب-روان شناختی ، مهمترین مولفه درنشانگان اختلال های یادگیری غیرکلامی است.هدف پژوهش حاضر،ساخت،اعتباریابی و رواسازی آزمون عصب-روان شناختی تشخیص اختلال های یادگیری غیرکلامی بود. روش:روش پژوهش توصیفی – پیمایشی است.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره ابتدایی شهرستان های استان البرزاست که درسال تحصیلی 97-1396مشغول به تحصیل بودند. گروه نمونه شامل 480 دانش آموز پایه اول تا ششم ابتدایی استان البرز بودکه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدندوبا آزمون محقق ساخته ،خرده آزمون استدلال ادراکی وخرده آزمون درک مطلب کلامی ازمقیاس هوشی وکسلر کودکان چهار مورد آزمون قرار گرفتند.روایی صوری ومحتوایی مقیاس مورد تایید دونفر متخصص دراین زمینه قرار گرفت .همچنین برای بررسی روایی صوری ، ازنمرات تأثیرآیتم استفاده شد.روایی محتوایی با دوروش شاخص نسبت روایی محتواوشاخص روایی محتوابررسی شد.روایی همزمان آزمون با استفاده ازخرده آزمون استدلال ادراکی از مقیاس هوشی وکسلر کودکان چهار وروایی تفکیکی(تشخیصی) آزمون با استفاده ازخرده آزمون درک مطلب کلامی از مقیاس هوشی وکسلرکودکان چهاربررسی شد. برای بررسی روایی سازه ، ازروش تحلیل عاملی به شیوه مولفه های اصلی و ازچرخش عوامل از نوع واریماکس استفاده شد. یافته ها :نتایج ، تایید کننده روایی صوری ومحتوایی ،روایی همزمان، روایی تفکیکی و روایی سازه بود. پایایی آزمون محقق ساخته از طریق محاسبه آلفای کرونباخ ، 81/0 و با روش دونیمه کردن 78/0 بود. بهترین نقطه برش بالینی آزمون 5/18 بدست آمد. نتیجه گیری :براساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آزمون تشخیص اختلال های یادگیری غیرکلامی ازروایی وپایایی کافی برخورداراست ومی تواند به عنوان ابزاری معتبر برای تشخیص اختلال های یادگیری غیرکلامی دردوره ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد.