هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 380 دانش آموز با اختلال یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، 62 نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری خواندن، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان، آزمون برج لندن و آزمون ویسکانسین بود. گروه آزمایش تحت آموزش حافظه فعال، طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان اثر داشته(۰۰۱/0˂ P) و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند(۰۰۱/0˂ P). نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که از آموزش حافظه کاری می توان به عنوان مداخله کاربردی و موثر به خصوص برای بهبود برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان استفاده گردد.