مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
اختلال یادگیری خواندن
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای فراشناختی (آموزش دوجانبه) بر بهبود خواندن، درک مطلب و سرعت خواندن دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری خواندن انجام شد. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه ی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی آموزش وپرورش شهر تهران که در سال تحصیلی 1389-1388 مشغول به تحصیل بودند.به منظور انتخاب نمونه آماری در مرحله اول، از همه مناطق آموزش وپرورش تهران، یک منطقه به صورت تصادفی انتخاب گردید. درمرحله دوم، دو دبستان از منطقه مورد نظر و در مرحله بعد ده کلاس از سی کلاس موجود در آن دو مدرسه، بطور تصادفی انتخاب شدند. سپس با اجرای آزمون خواندن و نارسا خوانی کرمی نوری و مرادی (1387) 68 نفراز دانش آموزان گروه نمونه که نمره پایین تر از میانگین کسب کرده بودند، انتخاب شدند. با توجه به نیمه آزمایشی بودن پژوهش، 34 نفر در گروه کنترل و34 نفر در گروه آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 36 جلسه یک ساعته، تحت آموزش دو جانبه قرار گرفت و گروه کنترل آموزش عادی مدرسه رادریافت نمود. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری در سطح (001/0p<) نشان داد که آموزش دو جانبه باعث افزایش درک مطلب و عملکرد کلی خواندن و کاهش تعداد غلط ها در خواندن گردید و باعث افزایش در سرعت خواندن در سطح (05/0<P) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی بر بهبود خواندن، درک مطلب و سرعت خواندن و کاهش تعداد غلط ها در خواندن تأثیر داشت و آموزش فراشناختی می تواند برای بهبود درک مطلب و خواندن دانش آموزان در سایر دروس و سطوح تحصیلی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی رفتار های آشکار (پرخاشگری و قانون شکنی) با رفتار های ناآشکار (نشانه های افسردگی) در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
165-178
حوزه های تخصصی:
اختلال های رفتاری آشکار برونی سازی شده و رفتارهای ناآشکار درونی سازی شده در دوران کودکی، خطر نتایج ضعیف در ابعاد تحصیلی و اجتماعی در زندگی آتی کودکان را افزایش می دهند، به همین جهت شناسایی این مشکلات رفتاری امری است بسیار مهم، از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی این سؤال انجام شده است که آیا رفتار های آشکار (رفتار های پرخاشگرایانه و قانون شکنانه) و رفتارهای ناآشکار (نشانه های افسردگی) در میان دانش آموزان با اختلال یادگیری اختصاصی همراه با نقص در خواندن در مقایسه با دانش آموزان عادی مقطع ابتدایی متفاوت است. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود، که به روش نمونه گیری دردسترس بر روی یک نمونه 140 نفری از دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن و دانش آموزان عادی انجام گرفت. جهت گردآوری اطلاعات از فهرست رفتاری کودکان (1991) استفاده شد. جهت تحلیل نتایج از آزمون تی نمونه های مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از وجود تفاوت معناداری (05/0 P< ) در رفتار های پرخاشگرایانه و قانون شکنانه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن نسبت به دانش آموزان عادی بود، بدین معنا که دانش آموزان با اختلال یادگیری در مقایسه با کودکان عادی، رفتار های پرخاشگرایانه و قانون شکنانه بیشتری را نشان می دهند. از دیگرسو بین دانش آموزان عادی و دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن به لحاظ متغیر مربوط به افسردگی تفاوت معناداری (0/05 P< ) وجود داشت، به صورتی که دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن از افسردگی بالاتری نسبت به دانش آموزان عادی برخوردار بودند. بنابراین به نظر می رسد دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن در مقایسه با دانش آموزان عادی مشکلات رفتاری بیشتری را تجربه کرده و به همان میزان مشکلات هیجانی بالاتری را نیز گزارش می کنند.
مقایسه رابطه حافظه کاری و حافظه کاذب در دانش آموزان مبتلابه اختلال یادگیری خواندن و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حافظه و خواندن در تعامل نزدیک با یکدیگر هستند و پژوهش حاضر با هدف مقایسه رابطه حافظه کاری و حافظه کاذب در دانش آموزان مبتلابه اختلال یادگیری خواندن و دانش آموزان عادی شهر اصفهان به اجرا درآمد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه دوم دارای اختلال یادگیری خواندن و دانش آموزان عادی ناحیه 4 آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 1395-1396 بودند. 50 نفر از دانش آموزان پایه دوم دارای اختلال یادگیری خواندن به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دانش آموزان عادی نیز پس از همتاسازی براساس ملاک های هوش، سن و جنسیت و متناظر با محل تحصیل با گروه دانش آموزان نارساخوان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، آزمون خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1387)، مقیاس وکسلر کودکان ویرایش چهارم، آزمون حافظه کاری کورنولدی (1995) و آزمون پارادیم درم (دیس- رودریگر- مکدرمت، 1995) بود. تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار ( SPSS20 ) با استفاده از روش های آمار توصیفی و از آزمون های تحلیل واریانس چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون z فیشر انجام شد. یافته ها: ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که در هر دو گروه دانش آموز رابطه معکوس بین حافظه کاری و حافظه کاذب وجود دارد (05/0 p< ). با استفاده از آزمون z ، تفاوت دوضریب همبستگی معنادار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین حافظه کاری و حافظه کاذب در این دو گروه دانش آموز وجود دارد. در اینجا پیشنهاد می شود در آموزش خواندن به کودکان با ناتوانی یادگیری به پیش نیازهای یادگیری همچون حافظه کاری توجه کنند. با توجه به وجود رابطه معکوس میان حافظه کاری و حافظه کاذب پیشنهاد می شود آموزش هایی که در زمینه حافظه کاری اعم از دیداری، شنیداری و اجرایی با استفاده از تصاویر، اعداد، کلمات و حروف به کودکان داده شود، تا زمینه ای برای پیشگیری از خطا در حافظه شود.
بررسی اثربخشی آموزش دقت و تمیز دیداری بر بهبود عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با نوع خواندن (نارسا خوان) مقطع ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 1396
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
35 - 49
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش دقت و تمیز دیداری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با نوع خواندن (نارسا خوان) مقطع ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 1396می باشد. جامعه این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال نارساخوانی در پایه های تحصیلی دوم و سوم می باشد که ابتدا یکی از مراکز اختلالات یادگیری شهر مشهد به صورت تصادفی انتخاب و سپس به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در پیش آزمون هردو گروه، با آزمون تشخیصی سطح خواندن خرم نژاد، یارمحمدیان و عابدی (1391) مورد سنجش قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش، آموزش های دقت و تمیز دیداری را طی هشت (8) جلسه دریافت کردند درحالی که گروه های کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. در انتها هر دو گروه با پرسشنامه ی با آزمون تشخیصی سطح خواندن خرم نژاد، یارمحمدیان و عابدی (1391) مجددا مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش دقت و تمیز دیداری باعث بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با نوع خواندن (نارساخوان) گردیده است و فرضیه اصلی پژوهش در سطح معنی داری 05/0 تائید می شود. در ارتباط با مؤلفه های عملکرد خواندن، آموزش دقت و تمیز دیداری باعث بهبود مؤلفه های درک حروف، درک کلمه، صحیح خوانی، حافظه دیداری و نشانگان نارساخوانی در سطح معنا داری 05/0 شده است اما بر مؤلفه های حافظه شنیداری و درک متن، تأثیر معنا دار نداشته است.
اثربخشی مداخله مبتنی بر بازآموزی اسنادی بر فرسودگی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن علیرغم دارا بودن هوش طبیعی، در مهارت هایی مختلف تحصیلی مانند گوش دادن، خواندن، نوشتن، ریاضیات و حل مسئله، منطبق با سن خود عمل نمی کنند. به طوری که مشکلات ممتعددی در حوزه خواندن درست کلمات، سرعت و فصاحت خواندن و درک مطلب شفاهی دارند که این مشکالت در عملکرد تحصیلی و همچنین تعامل های اجتماعی آن ها تأثیرات زیان باری بر جای می گذارد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر بازآموزی اسنادی بر فرسودگی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام کودکان 7 تا 10 سال دارای اختلال یادگیری خواندن بود که به مراکز توانبخشی شهر اصفهان در سال 1401 مراجعه کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997)، پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سواری (1390) و آزمون خواندن و نارساخوانی کریمی نوری و مرادی (1387) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که مداخله مبتنی بر بازآموزی اسنادی بر فرسودگی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی گروه آزمایش تأثیر معنادار دارد و اثربخشی آن در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت برای کاهش فرسودگی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن می توان از شیوه مداخله مبتنی بر بازآموزی اسنادی استفاده کرد. از این رو پیشنهاد می گردد در مراکز مشاوره کودک و نوجوان و مراکز توانبخشی از این شیوه استفاده گردد.
تأثیر روش بارش مغزی بر کاهش اختلال یادگیری خواندن در دانش آموزان دوره ابتدائی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
135 - 152
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روش تدریس بارش مغزی بر کاهش اختلال یادگیری خواندن در دانش آموزان دوره ابتدائی شهر همدان انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان یک پژوهش مقطعی، از لحاظ نوع داده ها کمی و از نظر روش تحقیق، نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری از نوع خواندن، مقطع ابتدایی که در سال تحصیلی ۱۴01- 1400 به مرکز اختلال یادگیری شهر همدان مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. از جامعه آماری مذکور، تعداد ۳۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، آنگاه گروه آزمایش به مدت 8 جلسه آموزشی (دو جلسه در یک هفته) به مدت 45 دقیقه تحت جلسات آموزش بارش مغزی قرار گرفتند اما مداخله برای گروه کنترل اجرا نگردید. سپس از هر دو گروه به وسیله پرسشنامه مذکور پس آزمون به عمل آمد. ابزار پژوهش شامل برنامه بارش مغزی بر اساس پروتکل بارش مغزی لفرانکویس (1991) و آزمون اختلال خواندن شیرازی و نیلی پور (1383) می باشد، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد اثرات تدریس به روش بارش مغزی بر درک مطلب معنادار می باشد و اثرات تدریس به روش بارش مغزی بر سرعت خواندن و صحت خواندن تأثیر ندارد. روش تدریس بارش مغزی نتوانسته در مؤلفه سرعت خواندن و صحت مطالب بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری ایجاد کند.
اثربخشی تمرین های عملی عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
43 - 58
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال خواندن یکی از انواع رایج اختلال یادگیری است که به نقص در اکتساب مهارت های خواندن اشاره دارد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی تمرین های عملی عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. به این منظور از بین دانش آموزان نارساخوان در شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-99 با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش( 15 نفر) و کنترل( 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم، آزمون عصب شناختی کولیج و آزمون توجه و تمرکز d2 استفاده شد. داده ها به روش تحلیل کواریانس با استفاده از spss-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تمرین های عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان نارساخوان موثر است(p<0/01). تمرین های عملی عصب روانشناختی می تواند رویکرد درمانی موثری در جهت بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان نارساخوان باشد.
اثربخشی کاربست خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری خواندن: یک مطالعه مقدماتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
102 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی کاربست اثربخشی خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن بود. به همین منظور در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی، 5 دانش آموز (3 دختر و 2 پسر) پایه سوم دبستان انتخاب شدند. با استفاده آزمون تشخیصی خواندن (شیرازی و نیلی پور، 1384) و آزمون آگاهی واج شناختی (دستجردی و سلیمانی، 1384)، سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان قبل از مداخله سنجش شد. سپس در طی 11 جلسه انفرادی، 44 کلمه به شرکت کنندگان آموزش داده شد. درنهایت، یک هفته پس از مداخله، دوباره سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان سنجش شد. برای تحلیل داده ها، علاوه بر تحلیل دیداری نمودار، از فرمول درصد بهبودی و آزمون آماری ویلکاکسون نیز استفاده شد. یافته ها نشان داد که استفاده از خانه های الکانین باعث بهبود آماری معنادار آگاهی واج شناختی شده است. همچنین، سیالی خواندن دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش، هم به لحاظ آماری و هم به لحاظ بالینی به صورت معناداری بهبود یافته بود. خانه های الکانین به عنوان یک روش آوایی و چند حسی می تواند آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن را بهبود ببخشد.
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر توجه دیداری و شنیداری کودکان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
94 - 110
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال یادگیری خواندن از جمله مشکلات رایج دوران کودکی محسوب می شود. بنابراین لزوم انجام مداخلات مؤثر، احساس می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر توجه دیداری و شنیداری کودکان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش : طرح پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی اختلالات یادگیری امید شهر اراک در سال 1402 بودند که در ابتدا با استفاده از پرسشنامه کلورادو مورد غربالگری قرار گرفتند و سپس بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از آنها انتخاب شدند و با استفاده از جایدهی تصادفی در گروه های 10 نفری رایانه یار، واقعیت مجازی، و گواه جایدهی شدند. سپس گروه های رایانه یار (12 جلسه 30 دقیقه ای) و واقعیت مجازی (16 جلسه 30 دقیقه ای) مورد مداخله قرار گرفتند و همچنین هر سه گروه توسط ویرایش دوم آزمون پیوسته دیداری شنیداری در مراحل پیش آزمون و پس آزمون ، مورد سنجش قرار گرفتند. در پایان نیز برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی و از طریق نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، هر دو درمان توانبخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی توانستند تأثیر معناداری بر بهبود توجه دیداری و شنیداری شرکت کنندگان بگذارند (05/0> P) و این تأثیر در درمان توانبخشی شناختی رایانه یار، کمی بیشتر بود. نتیجه گیری: می توان گفت که از توانبخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی می توان برای بهبود سطح توجه کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن استفاده کرد.