عصب روانشناسی

عصب روانشناسی

عصب روانشناسی سال ششم زمستان 1399 شماره 4 (پیاپی 23) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مطالعه تأثیر تحریک فراجمجمه ایی مستقیم مغز (TDCS) بر کاهش علائم اختلال اسکیزوفرنی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحریک فراجمجمه ایی مستقیم مغز اسکیزوفرنی علائم مزمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۷
مقدمه: پژوهش حاضر مطالعه تاثیر تحریک فراجمجمه ای مستقیم مغز(tDCS) بر کاهش علائم اختلال اسکیزوفرنی مزمن بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح ABA بود. جامعه آماری کلیه افراد دارای اختلال اسکیزوفرنی مزمن بستری در مرکز درمان بیماران روانی گشت فومن بود. روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس بود که از بین آن ها 6 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنی(PANSS) و دستگاه تحریک بیرونی مغز به وسیله جریان مستقیم(tDCS) بود. یافته ها: یافته ها نشان داد اعمال TDCS آندی بر قشر خلفی - جانبی پیش پیشانی چپ بر کاهش علائم مثبت، منفی، ازهم گسیختگی و افسردگی افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی تاثیر دارد. نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت تحریک الکتریکی مستقیم با TDCS بر کاهش علائم اسکیزوفرنی مؤثر بود، بنابراین می توان از این روش در درمان افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی مزمن استفاده کرد.
۲.

بررسی تاثیر تکالیف توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه (رحا) بر فرآیندهای شناختی کودکان با اختلال کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای حافظه فعال توجه بازداری پاسخ کارکردهای اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۸
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه توانبخشی مبتنی بر رایانه و بررسی اثربخشی آن بر حافظه فعال، توجه و بازداری پاسخ در کودکان با ضعف کارکردهای اجرایی انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه انتظار بوده است. جامعه آماری شامل۲۳ کودک واجد شرایط، به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و انتظار قرار گرفتند. در همین راستا، در گام نخست به شناسایی نیازها و مولفه های برنامه توانبخشی شناختی به مطالعه و مرور نظامدار پژوهش های موجود پرداخته و در نهایت براساس مبانی نظری و پژوهشی موجود، اقدام به طراحی یک برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای گردید. به منظور بررسی نشانه های ضعف کارکردهای اجرایی از پرسشنامه درجه بندی رفتاری و کارکردهای اجرایی(بریف-فرم والد)، جهت سنجش حافظه فعال برای کودکان از آزمون(حافبک) و برای سنجش توجه دیداری، شنیداری و بازداری پاسخ(IVA-2) استفاده گردید. دانش آموزان به مدت 18 جلسه(45 دقیقه) تحت مداخله قرار گرفتند و گروه انتظار هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده های حاصل از این پژوهش با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل داده ها پس از حذف اثر پیش آزمون حاکی از اثربخشی برنامه توانبخشی رایانه ای بر عملکرد حافظه فعال، توجه و توجه مستمر بوده است(۰۵/۰p≤). با این وجود نتایج تحلیل کواریانس تفاوت معناداری را در آزمون بازداری پاسخ نشان نداده است(۰۵/۰p≤). نتیجه گیری: به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که توانبخشی شناختی رایانه ای به عنوان یک روش مکمل درمانی در کنار سایر درمان ها، در مداخلات مرسوم جهت ارتقاء کارکردهای اجرایی مورد استفاده قرار گیرد.
۳.

اثربخشی تمرین های عملی عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصب روان شناختی کارکردهای اجرایی اختلال یادگیری خواندن توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
مقدمه: اختلال خواندن یکی از انواع رایج اختلال یادگیری است که به نقص در اکتساب مهارت های خواندن اشاره دارد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی تمرین های عملی عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. به این منظور از بین  دانش آموزان نارساخوان در شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-99 با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش( 15 نفر) و کنترل( 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم، آزمون عصب شناختی کولیج و آزمون توجه و تمرکز d2 استفاده شد. داده ها به روش تحلیل کواریانس با استفاده از spss-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تمرین های عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان نارساخوان موثر است(p<0/01). تمرین های عملی عصب روانشناختی می تواند رویکرد درمانی موثری در جهت بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان نارساخوان باشد.
۴.

اثربخشی تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ بر بهبود عملکرد حافظه بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بزرگسالان حافظه نرم افزار کاپیتان لاگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۰
مقدمه: حافظه برای ذخیره و کدگذاری اطلاعات، تفکر، استدلال، سازمان دهی، ارزیابی و سایر فعالیت های شناختی و فراشناختی ضروری است، لیکن راهکارهای ارتقاء این سازه در بزرگسالان کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ بر بهبود عملکرد حافظه بزرگسالان بود. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی (از نوع پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل) انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل بزرگسالان 30 تا 60 سال با مشکل در حافظه بودند که به کلینیک های روانشناختی شهر اصفهان، در نیمه اول سال 1398 مراجعه نموده بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بودند که به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پیش آزمون از طریق آزمون حافظه (وکسلر، 1974) انجام شد. تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی با استفاده از نسخه 2014 نرم افزار کاپیتان لاگ، طی 15 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. سپس پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ بر بهبود حافظه و ابعاد آن شامل آگاهی شخصی در مورد مسائل روزمره وشخصی، کنترل ذهنی، حافظه منطقی، تکرار ارقام رو به جلو و معکوس، حافظه بینایی و یادگیری تداعی ها تاثیر دارد (05/0>p). این روش بر آگاهی نسبت به زمان و مکان (جهت یابی) بزرگسالان تاثیر نداشته است. نتایج: بنابراین به منظور بهبود عملکرد حافظه بزرگسالان می توان از نرم افزار کاپیتان لاگ استفاده نمود.
۵.

تدوین یک برنامه توان بخشی شناختی و بررسی تأثیر آن بر عملکردهای شناختی و رضایت از زندگی در سالمندان ایرانی با آلزایمر خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بخشی شناختی عملکردهای شناختی رضایت از زندگی سالمندان آلزایمر خفیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۳
هدف: این پژوهش با هدف تدوین یک برنامه توان بخشی شناختی و بررسی تأثیر آن بر عملکردهای شناختی و رضایت از زندگی در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف انجام گرفت. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل کل سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف مقیم آسایشگاه های سالمندان منطقه شمیرانات تهران از زمستان 1397 تا تابستان 1398 است. گروه نمونه شامل 50 نفر با تشخیص آلزایمر خفیف توسط پزشک به روش هدفمند و با غربال گری توسط آزمون معاینه مختصر وضعیت ذهنی(MMSE) به شرط کسب نمره بین 20 تا 25 انتخاب شدند و به روش گمارش تصادفی در دو گروه 25 نفری آزمون و گواه قرار گرفتند. مداخلات شناختی به مدت 20 جلسه، هفته ای دو جلسه و هر جلسه بین 45 دقیقه تا یک ساعت در گروه آزمون انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون های حافظه وکسلر بزرگسالان(WMSQ)، دسته بندی کارت های ویسکانسین(WCST)، توانمندی شناختی سالمندان از تغییرات فردی و رضایت از زندگی در سالمندان(LSI-Z) و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد نمرات گروه آزمون در تمام آزمون های شناختی و در شاخص رضایت از زندگی نسبت به گروه گواه افرایش یافته است و نتایج آزمون پیگیری یک ماهه حاکی از ماندگاری اثربخشی این روش بود   . نتیجه گیری: روش توان بخشی شناختی جهت بهبود نقایص شناختی و افزایش رضایت از زندگی در بیماران مبتلا به آزایمر خفیف مفید است و پیشنهاد می شود از این روش به عنوان یک درمان غیردارویی در این بیماران استفاده شود.
۶.

تشخیص اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با ابزار وکسلر چهارم و نسخه تکمیلی: رتبه بندی خرده مقیاس های موثر با تحلیل شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارسایی توجه/ بیش فعالی مقیاس هوشی وکسلر تحلیل شبکه عصبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۰
مقدمه: اختلال نقص توجه /بیش فعالی اختلالی است با نقص در کارکردهای شناختی که آزمون هایی نظیر وکسلر در تشخیص این نواقص کاربرد دارد. اخیراً داده کاوی بر اساس شبکه عصبی در تحقیقات روان شناختی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش رتبه بندی خرده مقیاس های موثر وکسلر در پیش بینی اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی با تحلیل شبکه عصبی بود. روش: نمونه پژوهش دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهریار بوده و به روش نمونه گیری در دسترس و با مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5 به تعداد 162 نفر در سال تحصیلی 97-96 انتخاب شدند. نمرات نارسایی توجه، بیش فعالی و نوع ترکیب با تکمیل پرسشنامه سوانسون و نوپلهام توسط معلمان تعیین شده و در نهایت آزمون هوشی وکسلر نسخه چهارم انجام شد. داده ها با روش شبکه عصبی و نرم افزار متلب مورد تحلیل قرار گرفتند. 40 خرده مقیاس به عنوان ورودی شبکه با 40، یک لایه میانی با 42 نورون و یک لایه خروجی به عنوان بهترین الگوی شبکه مشخص شد.یافته ها: در نوع ترکیبی خرده مقیاس های 1- رمزگذاری، 2- ظرفیت حرف با آهنگ، 3- شباهت ها، 4- گزینه ای واژگان تصویری، 5- حذف تصادفی، در بیش فعالی 1- رمزگذاری، 2- حذف تصادفی، 3- ظرفیت فضایی مستقیم،4- فرایند طراحی با مکعب و 5- شباهت ها و در نارسایی توجه1- مفاهیم تصویر 2- شباهت ها 3- نمادیابی، 4- توالی عدد- حرف و 5- محاسبات به عنوان موثرترین خرده مقیاس ها مشخص شدند(05/0P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد شبکه عصبی روش توانمندی در پیش بینی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است و برخی خرده مقیاس های وکسلر در شناسایی نواقص شناختی این افراد از بقیه برتر بوده است.
۷.

بررسی اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری ریاضی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی علوم اعصاب شناختی کارکردهای اجرایی حافظه فعال ناتوانی یادگیری ریاضیات دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۷
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درسی علوم عصبی شناختی در بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانش آموزان مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ریاضی در شیراز صورت گرفت. روش: روش تحقیق نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی در یادگیری ریاضی از کلاس دوم تا ششم ناحیه 2 و 4 شهر شیراز است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، سی و یک دانش آموز به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش در گروه کنترل براساس سبک تدریس سنتی و آموزش در گروه آزمایش براساس الگوی برنامه درسی علوم اعصاب شناختی انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت بین میانگین نمرات حافظه فعال در پس آزمون بعد از کنترل پیش آزمون و در دو گروه آزمایش و کنترل برابر بود با 740/8. و Fبرابر با 144/26 با سطح معناداری P≤0.001  و این، نشان می دهد که این تفاوت، با کنترل پیش آزمون معنادار است. در بخش کارکردهای اجرایی میانگین نمرات برابر شد با 337/205 و مقدار F هم 94/2 به دست آمد. کشش(Trend) به سمت اثربخشی مداخله بوده است ولی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. بنابراین می توان گفت که مداخله تأثیر مثبت و معناداری بر حافظه فعال و تأثیر غیرمستقیمی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان داشته است. نتیجه گیری: مداخلات علوم اعصاب شناختی با توجه به برجسته کردن مهارت های اساسی یادگیری ریاضی می تواند یک روش مؤثر در بهبود ناتوانی یادگیری ریاضی باشد. 
۸.

اثر القاء عاطفه مثبت و منفی بر ناقرینگی پیشانی و خلفی امواج آلفا مغز در افراد با سیستم های مغزی رفتاری بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الکتروآنسفالوگرافی کمّی بازداری رفتاری ناقرینگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: سیستم های مغزی رفتاری، با رفتارهای اجتنابی و روی آوری مرتبط هستند. دیویدسون مدل ناقرینگی پیشانی و هیجان را مطرح کرد. هدف پژوهش، بررسی اثر القاء عاطفه بر ناقرینگی پیشانی و خلفی امواج آلفا مغز در افراد با سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری بالا و پایین است. روش: فعال سازی/ بازداری رفتاری توسط پرسشنامه کارور و وایت، ارزیابی شد. پرسش نامه ها میان 300 دانش جو توزیع و نمره گذاری شدند و بر اساس نمرات انتهایی توزیع بر مبنای نمرات Z، چهار گروه اصلی پژوهش (28n=، هر گروه 7 نفر)، انتخاب شدند. الکتروآنسفالوگرافی کمّی هر فرد، در شرایط خط پایه، القاء عواطف مثبت و منفی ثبت شد. داده های توان مطلق امواج آلفای افراد استخراج شده و برای بررسی ناقرینگی، از T همبسته و تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: در شرایط خط پایه، گروه بازداری بالا، ناقرینگی پیشانی را در سطح P=0.04 نشان دادند، که با برانگیختگی بیشتر F4 و انگیزه اجتناب مرتبط است. در شرایط القاء عاطفه مثبت، دو گروه فعال سازی بالا و پایین، ناقرینگی پیشانی را در سطح P<0.01 نشان دادند که با برانگیختگی بیشتر F3 و انگیزه روی آوری مرتبط است. در شرایط القاء عاطفه منفی، گروه بازداری بالا، ناقرینگی پیشانی را در سطح P=0.001 (برانگیختگی F4)، و گروه فعال سازی پایین، ناقرینگی خلفی را در سطح P=0.002، (برانگیختگی O2) نشان دادند. نتیجه گیری: نظریه گری و دیویدسون برای ناقرینگی پیشانی تأیید شد. نوع عاطفه القاء شده و تفاوت های شخصیتی منجر به تفاوت در الگوی ناقرینگی پیشانی مغز می گردد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳