فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۴۴۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر بازی های رایانه ای بر حرمت خود دانش آموزان مقطع سوم دوره راهنمایی و با استفاده از روش پیمایشیانجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانش آموزان مقطع سوم دوره روزانه راهنمایی شهر قم از هر دو جنس (مذکر و مؤنث)تشکیل می دهند که در سال تحصیلی 87-86 مشغول به تحصیل بوده اند. از کل جامعه آماری، تعداد 220 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. شایان ذکر است که در این تحقیق، از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که:
1. بازی های رایانه ای بر حرمت خود خانوادگی تاثیر منفیداشته و بر مؤلفه های حرمت خود کلی و حرمت خود اجتماعی و حرمت خود تحصیلی تاثیری نداشته است.
2. دانش آموزانیکه به طور متوسط، روزانه بیشتر یا مساوی 45 دقیقه به بازی های رایانه ای پرداخته اند، از حرمت خود کمتری برخوردارند.
3. جنسیت، در همبستگی بین بازی های یارانه ای و حرمت خود، تاثیرگذار است.
نقش مؤلفه های انتظار- ارزش بر پیشرفت شیمی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه ارزش تکلیف، باورهای توانایی- انتظار، درک دشواری تکلیف، منبع کنترل و پیشرفت قبلی با پیشرفت بعدی شیمی و آزمون مدل اکلز و ویگفیلد انجام شد. روش: به همین منظور 200 دانش آموز دختر پایه سوم (119 نفر رشته تجربی و 81 نفر رشته ریاضی) به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از میان دبیرستان های دولتی شهر تهران انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه انتظار – ارزش سمنان (SVEQ) و منبع کنترل راتر(I-E) را تکمیل کردند. داده ها با رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در مدل نخست، ارزش تکلیف به تنهایی می توانست پیشرفت بعدی شیمی را پیش بینی کند، اما در مدل دوم ارزش تکلیف در کنار باورهای توانایی- انتظار نقشی در پیش بینی پیشرفت شیمی نداشت. در مدل سوم درک دشواری تکلیف به دو پیش بینی کننده قبلی افزوده شد که قادر بود به طور معکوس پیشرفت بعدی را پیش بینی نماید. در مدل چهارم منبع کنترل به مدل سوم افزوده شد که نقش معناداری را در پیش بینی پیشرفت شیمی نشان داد. در مدل های دوم تا چهارم ارزش تکلیف توان پیش بینی پیشرفت بعدی را نداشت. در مدل پنجم با افزودن پیشرفت قبلی به سایر پیش بینی کننده های مدل، توان پیش بین به طرز قابل ملاحظه ای افزایش یافت. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه در چارچوب نظریه انتظار – ارزش به خوبی تبیین می شود و از طرفی یا یافته های پژوهش های قبلی همخوان است. تلویحات نظری یافته ها مورد بحث قرار گرفت.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودکارآمدی دانش آموزان می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان رشت در سال تحصیلی89 - 1388 است. حجم نمونه طبق اصول علمی 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعیین شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی و آموزش مهارت حل مساله طی هشت جلسه (2 ساعته) به مدت یک ماه استفاده گردید. پژوهش نیمه آموزشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری می باشد. برای تحلیل داده ها و بررسی سؤال های پژوهش از آزمون تی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. سؤال های پژوهش عبارتند از: میزان خود کار آمدی دانش آموزان دختر دوره متوسطه چقدر است؟ آیا آموزش مهارت حل مساله بر خود کارآمدی دانش آموزان دختر دوره متوسطه موثر است؟ آیا آموزش مهارت حل مساله بر خود کارآمدی دانش آموزان دختر دوره متوسطه در طول زمان از پایداری مناسب برخوردار است؟
نتایج پژوهش نشان داد که میزان خود کارآمدی دانش آموزانی که آموزش مهارت حل مساله دریافت کردند بیشتر از میزان خودکارآمدی دانش آموزانی است که آموزش مهارت حل مساله را دریافت نکرده اند . همچنین میزان خودکارآمدی دانش آموزان در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار است.
رابطه باورهای کمال گرایانه و رفتارهای خودناتوان ساز در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: شناخت باورهای مثبت و منفی کمالگرایی و رابطه آنها با مولفههای روانی و شخصیتی اهمیت زیادی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای کمالگرایانه و رفتارهای خودناتوانساز بود.
روش: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 360 دانشجوی سال سوم کارشناسی دانشگاههای تهران (170 پسر و 190 دختر) براساس نمونهگیری خوشهای انتخاب و با تکمیل مقیاس کمالگرایی فراست و مقیاس خودناتوانسازی در این پژوهش شرکت کردند. دادههای پژوهش توسط روشهای آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: بین کمالگرایی مثبت و منفی با خودناتوانسازی بهترتیب همبستگی منفی و مثبت معنیدار وجود داشت. همچنین، کمالگرایی مثبت و منفی هر دو توانستند تغییرات مربوط به خودناتوانسازی را بهصورت معنیدار پیشبینی کنند (001/0>p).
نتیجهگیری: در حضور متغیر کمالگرایی مثبت احتمال افزایش رفتارهای خودناتوانساز کمتر و در حضور متغیر کمالگرایی منفی احتمال وجود رفتارهای خود ناتوانساز بیشتر است."
نقش خودکار آمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت در تنیدگی، اضطراب و افسردگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر روابط بین فردی، عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینا
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر روابط بین فردی، عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینای مرکز فاطمه زهرا (س) اصفهان در سال 1386 بود. پژوهش از نوع تجربی بوده و در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دختران نابینای این مرکز تشکیل می دادند که از بین آنها دختران بین سنین 20 تا 40 سال به دلیل توانایی درک بهتر جلسات برای تحقیق مد نظر قرار گرفتند و از میان آنها 26 نفر به طور تصادفی انتخاب و در 2 گروه 13 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 2 ساعته و 2 روز در هفته تحت آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق زیر مقیاس روابط بین فردی از پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز (1384)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه ابراز وجود آلبرتی و آمونز بود. نتایج این پژوهش استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس و ابراز وجود دختران گروه آزمایش تاثیر مثبت معنادار داشته است (001/0>P)، ولی بر روابط بین فردی آنها تاثیر معناداری نداشته است (05/0>P).
خودگرانی عقلانی، مدل پذیرفته شده خودگرانی فردی؛ بحثی در اهداف تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودگردانی فردی ایده ای است که با دو واکنش متفاوت صاحب نظران تربیتی روبرو شده است. در حالی که طرفداران این ایده آن را هدفی مثبت ارزیابی کرده اند که توانایی انتخاب آزاد و مستقل را در فرد ایجاد می کند، مخالفان آن بر این باورند که در نظر گرفتن خودگردانی فردی به عنوان هدفی تربیتی ممکن است منجر به جدایی فرد از جامعه شده و او را به سمت خودشیفتگی و عدم تبعیت از اصول و ارزش های جمعی سوق دهد. به نظر می رسد که منشاء این مخالفت ها، به سوء برداشت ها و اختلاف نظرهایی بر می گردد که درباره ی «مفهوم» و «درجه ی» خودگردانی فردی وجود دارد. در این مقاله، مدلی از خودگردانی بر اساس «مفهوم عقلانی» و «درجه ی حداقلی» آن معرفی شده است که می توان آن را به عنوان مدلی توجیه پذیر و متعادل از خودگردانی فردی پذیرفته شده، به مثابه «هدفی تربیتی» پیشنهاد کرد.
اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودپنداره تحصیلی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
اهداف. بسیاری از موفقیتها یا شکستهای تحصیلی، ریشه در تصورات کلی فرد نسبت به تواناییهای خود در رابطه با یادگیریهای آموزشگاهی دارد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مساله در ارتقای مفهوم خودتحصیلی و در نتیجه در پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام شد.
روشها. این پژوهش شبه- آزمایشی با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل روی 30 نفر از دانشجویان رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه شیراز با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انجام شد. ابزار بهکاررفته برای جمعآوری دادهها، آزمون مفهوم خودتحصیلی دلاور بود و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی شامل تحلیل واریانس یکطرفه با نرمافزار SPSS 11 استفاده شد.
یافتهها. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله در پیشرفت تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 86/12= x1 و در گروه کنترل میانگین 85/10= x2 و 31/2= t بهدست آمد. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر مفهوم خودپنداره تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 26/56= x1 و در گروه کنترل میانگین 53/48= x2 و 2/9= t بهدست آمد.
نتیجهگیری. آموزش مهارتهای حل مساله به دانشجویان، باعث توانمندی و ارتقای مفهوم خودتحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان میشود و باید در برنامههای آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی میزان اثربخشی خودگوئی های درونی مثبت بر افزایش باورهای خودکارآمدی عمومی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور، بررسی اثربخشی خودگوئی های درونی مثبت بر افزایش میزان باورهای خودکارآمدی عمومی زنان انجام گرفته است. ابزاری که در این پژوهش مورد استفاده قرارگرفته است، مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE) شرر و همکاران (1982) است که ضریب پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برای خرده مقیاسهای خودکارآمدی عمومی و اجتماعی به ترتیب 86/0 و 71/0 گزارش شده است. جامعه آماری پژوهش، زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز آموزش خانواده کمیته امداد امام خمینی(ره) غرب استان تهران بودند. از بین مراجعه کنندگانی که پس از فراخوان مرکز در تیرماه 86، داوطلب شرکت در دوره آموزشی شدند، پس از مصاحبه اولیه وکسب اطمینان از علاقه و تعهد آنها نسبت به شرکت در تمام جلسات، 24 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند که در دو گروه 12نفر کنترل و آزمایش به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس، اعضای دو گروه به پرسشنامه خود کارآمدی عمومی پاسخ دادند. آنگاه گروه کنترل در نوبت انتظار قرار گرفته و گروه آزمایش طی 8 جلسه یک ساعت و نیمی در برنامه آموزش خودگوئی های درونی مثبت برمبنای مفاهیم مکتب شناخت درمانی شرکت کردند. پس از آن، از هردوگروه پس آزمون به عمل آمد و داده های حاصله توسط آزمون t برای مقایسه میانگین های دو گروه مستقل مورد تجزیه و تحلیل واقع گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که آموزش خودگوییهای مثبت در افزایش میزان باورهای خودکارآمدی عمومی زنان مورد نظر مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش حل مساله شناختی- اجتماعی بر بهبود روابط بین فردی تغییر رفتارهای اجتماعی و ادراک خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش حل مساله شناختی- اجتماعی بر بهبود روابط بین فردی و ادراک خودکارآمدی کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری بود.
روش: به شیوه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پی گیری با گروه شاهد اجرا شد. نمونه پژوهش 30 دانش آموز دختر و پسر مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهر اصفهان بودند که به وسیله مسؤولان مدارس ابتدایی که قبلاً با نشانگان ناتوانی های یادگیری آشنا شده بودند، شناسایی و سپس به مرکز ارجاع شدند. این دانش آموزان به وسیله گروهی متشکل از دو روان شناس، دو روان پزشک، دو کارشناس ناتوانی های یادگیری و یک کارشناس گفتاردرمانی، بر اساس نمره هوش در آزمون وکسلر، انحراف از میانگین کلاسی و فهرست وارسی ناتوانی های یادگیری DSM-IV-TR و آزمون های غیررسمی در سه حوزه خواندن، نوشتن و ریاضی برای شرکت در تحقیق انتخاب شدند. از این 30 نفر، 15 نفر به طور تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایش با دو روش SLAM و FAST در زمینه حل تعارضات بین فردی، شناخت و تنظیم هیجانات و مقابله با احساس تنهایی، طی ده جلسه متوالی (هفته ای یک جلسه)، تحت آموزش مداخله شناختی به شیوه حل مساله اجتماعی قرار گرفت، ولی در مورد گروه شاهد مداخله ای نشد.
یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که شناخت و تنظیم هیجانات و آموزش حل مساله اجتماعی با شیوه شناختی، به طور معناداری عملکرد دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری را در زمینه افزایش حل مساله اجتماعی، کاهش رفتارهای نامطلوب پرخاشگری و کناره گیری و نیز تغییر اهداف اجتماعی بهبود می بخشد. نتایج همچنین نشانگر بهبود داوری دانش آموزان و افزایش خودکارآمدی اجتماعی آنان در زمینه سازگاری و افزایش رفتار دوستانه بود.
نتیجه گیری: از آنجا که دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری، علاوه بر مشکلات تحصیلی، افسردگی و تنهایی را تجربه می کنند و نسبت به دانش آموزان عادی از عزت نفس کمتری برخوردارند، مداخله فوق می تواند به بهبود روابط بین فردی آنها کمک کند.
ارتباط مدیریت زمان و خود اثربخشی ادراک شده با اهمالکاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق ارتباط مدیریت زمان و خود اثربخشی ادراک شده با اهمالکاری تحصیلی بین دانشجویان دانشگاه پیام نور اهواز مورد بررسی قرار گرفت. از بین دانشجویان مشغول به تحصیل 180 نفربه شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های-مدیریت زمان ترومن و هارتلی (1996) - خود اثربخشی ادراک شده شوارتز و جروسالم (2001) و اهمالکاری تحصیلی محقق ساخته (1387) استفاده به عمل آمد. نتایج نشان داد که بین متغیر مدیریت زمان و خود اثربخشی ادراک شده و اهمالکاری تحصیلی همبستگی منفی وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که بین متغیرهای پیش بین (مدیریت زمان و خود اثربخشی ادراک شده) با متغیر ملاک (اهمالکاری تحصیلی) همبستگی چندگانه 553/R= معنی داری وجود دارد که در سطح 0001p</ معنی دار است و مقدار آن نیز از ضرایب همبستگی ساده هر یک از متغیرهای فوق الذکر با اهمالکاری تحصیلی بیشتر است. تحلیل رگرسیون با روش مرحله ای نیز نشان داد که مدیریت زمان و خود اثر بخشی ادراک شده با اهمالکاری تحصیلی همبستگی چندگانه معنی دار دارد و بهترین پیش بین اهمالکاری تحصیلی به شمار می روند.
نفس چیست ؟
مقایسه ی رابطه ی بین سخ ترویی، باورهای خود کارآمدی و راهبردهای خود تنظیمی عاطفی در دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خودکارآمدی عمومی و تحصیلی دانش آموزان و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی
حوزه های تخصصی:
مطالعات متعددی به نقش عوامل خانوادگی بر رفتارهای جنسی نوجوانان اشاره کرده اند. با توجه به اهمیت رفتارهای جنسی در نوجوانی و لزوم بررسی ها ی دقیق تر، در مطالعه ی حاضر، به بررسی کیفی نقش عملکرد خانواده در پیشگیری و یا بروز رفتارهای جنسی نوجوانان در شهرستان زاهدان پرداخته می شده است. روش پژوهش مطالعه ی کیفی و جامعه ی آماری آن، دانش آموزان سال اول، دوم و سوم دبیرستان شهر زاهدان بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ابزار مصاحبه سازمان یافته، 20 دانش آموز از مدارس دخترانه و پسرانه شهر زاهدان، با تناسب مساوی، و توجه به اینکه نیمی از افراد هر گروه دارای رفتار جنسی بودند، انتخاب شدند.
نتایج به دست آمده نشان داد که عملکرد خانواده از جمله: گرمی و پذیرش در روابط والدین و نوجوان، کنترل نوجوان به شیوه ی متقاعد سازی و ساخت خانواده(خانواده ی طبیعی، عدم اعتیاد والدین و یا درگیری والدین در رفتارهای مخاطره آمیز) در پیشگیری از رفتارهای مخاطره آمیز جنسی در نوجوانان مهم است. بررسی عامل جنسیت نشان داد که روابط گرم همراه با پذیرش و داشتن الگوی مثبت و مؤثر برای پسران، از مهم ترین عوامل محافظتی رفتار جنسی نوجوانان به شمار می آید