فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی در تمیز دانشجویان دارای اضطراب امتحان بالا و پایین بود. 387 نفر از دانشجویان دانشگاه به روش خوشه ای انتخاب و مقیاس های سبک مقابله ای دانشجویی، ادراک حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان را تکمیل نمودند. برای بررسی داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل ممیز استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مقابله هیجان مدار (514/0=r) و مسأله مدار (418/0-=r) و ادراک حمایت اجتماعی (334/0-=r) با اضطراب امتحان رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل ممیز نشان داد که سبک مقابله هیجان مدار، مسأله مدار و حمایت اجتماعی خانواده به طور معنی داری دانشجویان دارای اضطراب امتحان بالا و پایین را متمایز نموده است (05/0>p). اما حمایت دوستان و دیگر افراد مهم، دانشجویان دارای اضطراب امتحان بالا و پایین را متمایز نکرده است.
مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی بین بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی در اختلال اضطراب فراگیر نقش بسزایی ایفا می کنند و به ایجاد، تداوم و تشدید علائم این اختلال منجر می شوند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه این مولفه های شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی بود. در این راستا، تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و 30 نفر از افراد عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، سپس پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، پرسشنامه چرا نگرانی و پرسشنامه ی جهت-گیری منفی به مشکل اجرا شد. نتایج نشان داد بین گروه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی در مولفه های جهت گیری منفی به مشکل (13/19F=0001/0P<) و عدم تحمل بلاتکلیفی (88/23F= ، 0001/0P<) تفاوت معنادار وجود دارد. تلویحات عملی و نظری یافته ها در قسمت نتیجه گیری مورد بحث واقع شده است.
تاثیر درمان های فراشناختی و دارویی بر باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر درمان های فراشناختی و دارویی بر باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بود.
روش : نمونه این تحقیق شامل شصت بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بود که از بین بیماران مبتلا در شهر اردبیل انتخاب و در دو گروه آزمایشی (فراشناختی و دارویی) و یکگروه کنترل به صورتِ تصادفی جایگزین شدند (هر گروه بیست نفر). از دو روش درمانی فراشناختی و دارویی استفاده شد. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه بالینی سازمان یافته، فرم کوتاه پرسش نامه فراشناخت و پرسش نامه وسواسی- اجباری در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه درمانی (فراشناختی و دارویی) و گروه کنترل در متغیرهای باورهای فراشناختی و نشانه های وسواسی تفاوت معنا داری وجود دارد. آزمون چندمقایسه ای نشان داد که درمان فراشناختی در مقایسه با درمان دارویی در کاهش نشانه های وسواسی مؤثرتر بود. همچنین روش درمانی فراشناختی بیشتر از روش دارویی در اصلاح باورهای فراشناختی مؤثر بود.
نتیجه گیری: این نتایج از نقش درمان فراشناختی در کاهش نشانه های وسواسی و اصلاح باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری حمایت می کند.
اختلالات درونی سازی نقش اضطراب و افسردگی مادران در سلامت روانی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات نشان داده اند اضطراب و افسردگی مادران در ابتلای فرزندان به اختلالات درونی سازی نقش دارند. هدف از این مطالعه بررسی رابطه افسردگی و اضطراب مادر با اختلالات درونی سازی در دختران نوجوان می باشد.
روش: در این مطالعه که از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی است، 108 دانش آموز دختر عادی، در دامنه سنی 11 تا 16 سال با میانگین و انحراف استاندارد 26/13 (92/0) از تبریز شرکت کردند. مادران به مقیاس علائم مرضی کودکان (CSI-4) و مقیاس DASS-42 پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون t مستقل، تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: اضطراب و افسردگیِ مادر پیش بینی کننده قوی اختلالات درونی سازی در دختران نوجوان بود. عامل اضطرابِ مادر (377/0=β) در مقایسه با افسردگی مادر (243/0=β) سهم بیشتری در پیش بینی اختلالات درونی سازی دختران نوجوان داشت. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که بین افسردگی مادر با اختلالات درونی سازی دختران نوجوان (49/0=R)، همچنین بین اضطراب مادر و اختلالات درونی سازی دختران نوجوان (53/0=R) رابطه علی معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: افسردگی و اضطراب مادر می تواند علت ابتلای دختران نوجوان به اختلالات درونی سازی باشد. نتایج این پژوهش در پیشگیری و درمان اختلالات درونی سازی دختران نوجوان کاربرد دارد.
رابطه پردازش پس رویدادی و اجتناب شناختی با اضطراب اجتماعی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه پردازش پس رویدادی و اجتناب شناختی با اضطراب اجتماعی در دانشجویان است.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویانی می باشند که در نیمسال اول سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای 400 دانشجو (221 دختر و 179 پسر) انتخاب شدند و به پرسشنامه پردازش پس رویدادی، پرسشنامه اجتناب شناختی و مقیاس انواع واکنش هراس پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام و برنامه SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
یافته ها: بین پردازش پس رویدادی و اضطراب اجتماعی در کل دانشجویان همبستگی معنادار وجود دارد. هم چنین بین فرونشانی فکر، جانشینی فکر و تبدیل تصورات به افکار و اضطراب اجتماعی در کل دانشجویان همبستگی بالایی وجود دارد اما بین حواس پرتی و اجتناب از محرکتهدیدکننده و اضطراب اجتماعی همبستگی معنادار نبود. متغیر های پردازش پس رویدادی و جانشینی فکر بهترین پیش بینی کننده های اضطراب اجتماعی محسوب می شوند به طوری که 19 درصد واریانس اضطراب اجتماعی توسط این متغیر ها قابل تبیین می باشند.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که مبتلایان به اضطراب اجتماعی در قبال رویدادهای محیطی به پردازش شناختی می پردازند و این پردازش پس رویدادی آن ها را به سوی اجتناب بیشتر از محیط اجتماعی سوق می دهدو تداوم اضطراب اجتماعی را پیش بینی می کند. افزایش آگاهی و استفاده از درمان های شناختی به در مان اضطراب اجتماعی و بهبود عملکرد اجتماعی آن ها کمکمی کند.
رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت انجام شد. نمونه ای شامل 226 دانشجو (105 پسر، 121 دختر) از دانشگاه تربیت معلم به پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-39)، پرسشنامه کنترل فکر (TCQ) و پرسشنامه اضطراب حالت- صفت (STAI) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر و اضطراب صفت، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. از میان زیرمقیاس های باورهای فراشناختی، باورهای مربوط به کنترل ناپذیری و خطر افکار، اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار با اضطراب صفت رابطه معنادار داشتند. همچنین راهبردهای توجه برگردانی، تنبیه، ارزیابی مجدد و نگرانی از زیرمقیاس های راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت، رابطه مثبت معنادار داشتند. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، باورهای فراشناختی مربوط به کنترل ناپذیری و خطر افکار و اطمینان شناختی و راهبردهای توجه برگردانی و ارزیابی مجدد، 51 درصد از واریانس اضطراب صفت را در دانشجویان مورد مطالعه تبیین کردند. این یافته ها با حمایت از مدل فراشناختی اضطراب نشان می دهند که تغییر باورهای فراشناختی منفی و راهبردهای ناسازگار کنترل فکر، می تواند در کاهش اضطراب مفید واقع شود.
مقایسه تاثیر روشهای درمان رفتاری ـ شناختی و رفتاری ـ فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس ـ اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی و فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار بوده است.
روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شده است. گروه های آزمایشی شامل دو گروه رفتاری- شناختی (18n=) و رفتاری- فراشناختی (11n=) بودند. مداخله های رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی روی دو گروه آزمایشی انجام و سپس بیماران توسط پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی (MOCI) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: اندازه اثر درمان رفتاری- شناختی برابر 6/1 و اندازه اثر درمان رفتاری- فراشناختی برابر 4/1 به دست آمد که نشان دهنده میزان تاثیر زیاد درمانی هر دو گروه است. اما در مقایسه نتایج دو گروه با روش تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: مطابق یافته های این پژوهش تمرکز درمان روی تحریفات شناختی و باورهای فراشناخت هر دو منجر به کاهش علائم وسواس- اجبار در بیماران OCD می شود و میزان تاثیر دو روش رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارد.
بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر فن خودگویی در کاهش میزان هراس اجتماعی و تصحیح تعابیر مربوط به خود و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر فن خود گویی بر کاهش میزان هراس اجتماعی و تصحیح تعابیر مربوط به خود و دیگران صورت گرفته است. گروه نمونه 8 نفر زن از 16 نفر زن ومرد مبتلا به هراس اجتماعی بودند که از میان 27 نفر مراجعه کننده شاکی از اضطراب به یک مرکز مشاوره دولتی انتخاب شدندو با استفاده از ابزار تشخیصی (SPIN) و ملاکهای تشخیصی DSM-IV تعیین شده بودند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هراس اجتماعی و پرسشنامه تعبیررویدادهای های مربوط به خود و دیگران استفاده شد.تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد اگر چه درمان شناختی مبتنی بر فن خودگوئی بر کاهش میزان هراس اجتماعی مؤثر است اما در تصحیح تعبیر رویدادهای مربوط به خود و دیگران اثر معنادار نداشته است.
رابطه آمیختگی فکر- عمل با علایم وسواس در بیماران وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این بررسی، با هدف تعیین رابطه بین آمیختگی فکر- عمل و خوشه های علایم شستشو، کندی، وارسی و تردید در بیماران وسواسی انجام شد. یکی از سازه های فراشناختی که در اختلال وسواس فکری- عملی به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته، آمیختگی فکر- عمل است. این سازه، اعتقاد به این است که افکار مزاحم خاص شخص می توانند به طور مستقیم بر رویدادهای بیرونی اثر بگذارند یا این که چنین افکاری از لحاظ اخلاقی معادل انجام آن اعمال منع شده است. نمونه پژوهش شامل 60 بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی بود. شرکت کننده ها، پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادسلی (MOCI) و پرسشنامه آمیختگی فکر- عمل (TAF) را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که بین نشانه های وسواس و آمیختگی فکر- عمل همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، احتمال برای دیگری بهترین پیش بینی کننده وسواس فکری- عملی و خوشه علایم وارسی و احتمال برای خود، پیش بینی کننده خوشه علایم تردید و وسواس فکری بود. این مطالعه نشان داد که بین آسیب شناسی روانی اختلال وسواس فکری- عملی و زیرمقیاس های احتمال رابطه وجود دارد. بنابراین، سوگیری های شناختی آسیب-پذیری فرد را به وسواس افزایش می دهند به این معنا که فرد مبتلا به اختلال وسواس، به اشتباه نوعی رابطه بین افکار منفی و غیراخلاقی خود و وقایع دنیای بیرونی تصور می کند و بر اساس نظریه فراشناختی، سعی در کنترل افکار خود سبب افزایش افکار مزاحم و اعمال اجباری برای خنثی سازی این افکار می شود.
بررسی اثربخشی درمان کوتاه مدت متمرکز بر فراشناخت بر کاهش علائم اختلال هراس اجتماعی: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه، اثربخشی یک روش جدید درمانی برای اختلال هراس اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس رویکرد فراشناختی، افکار و عقاید منفی در مورد خود اجتماعی، از سبک پردازش ایجاد شده به وسیله فراشناخت های فرد به وجود می آیند. بنابراین، درمان بر اصلاح سبک پردازش، قبل، در حین و بعد از رویارویی با موقعیت اجتماعی تمرکز می کند.
روش کار: در این تحقیق، طرح مطالعه موردی (1n=) با تکرار A-B همراه با خط پایه چندگانه و پیگیری سه ماهه به کار برده شد. نمونه مورد پژوهش از بین مراجعینی که از آبان ماه تا دیماه سال 1387 به مرکز مشاوره دانشگاه شیراز مراجعه نمودند، انتخاب گردید. وی تحت 8 جلسه درمان فراشناختی قرار گرفت. در این تحقیق، از مقیاس های فراشناخت هراس اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی، اجتناب و آشفتگی اجتماعی و هراس اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل نگاره ای و تعیین درصد بهبودی استفاده گردید.
یافته ها: در پایان درمان، نتایج حاکی از تغییر معنادار بالینی و آماری در نمرات به دست آمده از همه مقیاس های خاص هراس اجتماعی در مورد این بیمار بود؛ ضمن این که این نتایج در پیگیری نیز حفظ شد.
نتیجه گیری: درمان فراشناختی می تواند درمانی اثربخش و کوتاه مدت برای اختلال هراس اجتماعی باشد. با توجه به بدیع بودن این تحقیق، پر واضح است که ارزیابی های بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
پیش بینی وسواس مرگ بر اساس سوگیری های مذهبی: بررسی نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با در نظر گرفتن پیشینه پژوهشی مربوط به رابطه سوگیری های مذهبی و سلامت روانی، به نظر می رسد تمایز بین سوگیری های مذهبی درونی و بیرونی در فهم رابطه مذهب و وسواس مرگ مفید واقع شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه سوگیری های مذهبی با وسواس مرگ با بررسی نقش جنسیت انجام گرفت.
روش: این پژوهش در یک بررسی همبستگی نگر انجام شده است. نمونه ای به حجم 468 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب و با مقیاس های وسواس مرگ و سوگیری مذهبی مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چند متغیری همزمان تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد در هر دو جنس وسواس مرگ با سوگیری مذهبی بیرونی رابطه مثبت دارد، در حالیکه با سوگیری مذهبی درونی رابطه ای منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون هم حاکی از آن بود که سوگیری های مذهبی بیرونی در گروه مؤنث قدرت پیش بینی بیشتری برای وسواس مرگ دارد.
نتیجه گیری: از آنجایی که سوگیری مذهبی درونی با وسواس مرگ رابطه ای منفی دارد، می توان نتیجه گرفت که رشد نایافتگی مذهبی دلیلی بر نگرش های مرضی نسبت به مرگ است. نقش جنسیت در رابطه سوگیری مذهبی بیرونی با وسواس مرگ حائز اهمیت است.
بررسی سوگیری حافظه آشکار و ضمنی (مثبت و منفی) با شرایط آسان و دشوار، و ادارک پیامد مخاطره آمیز در دانشجویان افسرده، مضطرب، ترکیبی و سالم دانشگاه های الزهرا (س) و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی سوگیری حافظه آشکار و ضمنی در دانشجویان افسرده، مضطرب، اختلال ترکیبی و سالم است. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه های الزهراء(س) و تهران است. ابتدا400 نفرآزمودنی از میان دانشجویان دانشگاه های الزهرا(س) و تهران به صورت تصادفی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آنگاه آزمون های حافظه آشکار و ضمنی از طریق به کارگیری تکلیف یادآوری آزاد بر حسب شرایط آسان و دشوار درباره کلمات با بار عاطفی مثبت، بار عاطفی منفی و کلمات تهدید کننده(ادراک پیامد مخاطره) به اجرا درآمد و با استفاده از روش تحقیق علی- مقایسه ای نتایج تجزیه و تحلیل شد. یادآوری آزمودنی های گروه افسرده وگروه سالم در حافظه ضمنی هم در شرایط آسان و هم در شرایط دشوار درباره کلمات با بار عاطفی مثبت با یکدیگر تفاوت معنادار داشت (05/0 P<) آزمودنی های افسرده لغات با بار عاطفی منفی را در حافظه ضمنی در شرایط آسان و دشوار بیش از آزمودنی های مضطرب و آزمودنی های دارای اختلال ترکیبی یادآوری کردند (05/0>.(P درباره یادآوری کلمات تهدیدکننده (ادراک پیامد مخاطره) در حافظه ضمنی تحت شرایط آسان و دشوار گروه مضطرب با سه گروه افسرده، اختلال ترکیبی و سالم تفاوت معنادار داشت (001/0> (Pدانشجویان افسرده، مضطرب و اختلال ترکیبی در مقایسه با افراد سالم در حافظه آشکار درباره یادآوری کلمات با بار عاطفی مثبت در شرایط آسان یادآوری کمتری داشتند(05/0>، (Pدانشجویان مضطرب دختر در مقایسه با دانشجویان پسر مضطرب در حافظه ضمنی لغات تهدیدکننده (ادراک پیامد مخاطره) را تحت شرایط آسان بیشتر یادآوری می کردند.در ضمن، دانشجویان مبتلا به اختلال ترکیبی در حافظه ضمنی لغات تهدیدکننده (مرتبط با ادراک پیامد مخاطره) را تحت شرایط دشوارکمتر به خاطر می آورند.
مقایسه اثربخشی آموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سلامت روان جانبازان شیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سلامت روانِ پایین یکی از مشکلات روان شناختی جانبازان شیمیایی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سلامت روان جانبازان شیمیایی بود.
روش: روش پژوهش حاضر آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. 47 نفر از جانبازان شیمیایی دارای نمره بالا در پرسشنامه سلامت عمومی از شهرستان سردشت، به صورت تصادفی انتخاب و سپس در سه گروه آموزش ذهن آگاهی، آموزش تنظیم هیجان و کنترل جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و برای گروه دوم آموزش تنظیم هیجان اعمال شد و به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. جمع آوری داده ها با کمک پرسشنامه سلامت عمومی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
یافته ها: یافته های نشان داد که میانگین نمرات سلامت روان در گروه آموزش ذهن آگاهی نسبت به گروه آموزش تنظیم هیجان و در گروه آموزش تنظیم هیجان نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری به طور معنی داری بهبود یافته است. همچنین یافته ها نشان داد که میانگین نمرات علائم جسمانی، اضطراب، افسردگی و اختلال در عملکرد اجتماعی در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری کاهش معنی دار داشته است.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از اثربخشی آموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر بهبود سلامت روان جانبازان شیمیایی است. بنابراین، توجه به اثربخشی ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سلامت روان در جانبازان شیمیایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
شیوع اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران اورژانس بیمارستان ها و کارکنان مراکز آتش نشانی شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال استرس پس از سانحه، یکی از اختلالات اضطرابی است که مواجه شدن با حوادث آسیب زا به عنوان یکی از عوامل سببی در بروز این اختلال مطرح می باشد. از آن جا که پرستاران اورژانس بیمارستان ها و کارکنان مراکز آتش نشانی بیشتر در معرض حوادث آسیب زا قرار می گیرند، این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در بین این دو گروه تدوین شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش زمینه یابی از نوع مقطعی و همبستگی بود که بر روی 100 نفر از پرستاران اورژانس بیمارستانی و 100 نفر از کارکنان مراکز آتش نشانی شهرستان ارومیه در سال 1387 به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. اعضای نمونه به صورت انفرادی و در محل کار به پرسش نامه اختلال استرس پس از سانحه پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز به وسیله نرم افزار 16 SPSSبا استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران اورژانس، 14 در صد و در کارکنان مراکز آتش نشانی، 8 درصد بود. متغیرهای جمعیت شناختی و سن به صورت معکوس و تأهل به صورت مستقیم، اختلال استرس پس از سانحه را پیش بینی کردند ولی سطح تحصیلات و جنسیت نتوانستند این اختلال را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد پرستاران اورژانس و کارکنان آتش نشانی در معرض خطر اختلال استرس پس از سانحه قرار دارند. این امر لزوم آموزش مهارت های مقابله ای برای این افراد را خاطر نشان می سازد.