فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین خودکارآمدی تصوری و هوش هیجانی با سبک های مقابله با استرس در بین دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی دختر استان قم انجام شده است. این تحقیق از نوع پس رویدادی و توصیفی است که در 120 نفر از دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی دختر استان قم گروه نمونه را تشکیل دادند. سه پرسش نامة خودکارآمدی تصوری مورگان و جلینگ و هوش هیجانی شوت و سبک های مقابله با استرس موس و بلینگز دربارة آن ها اجرا شد. پس از نمره گذاری، داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سطوح مختلف خودکارآمدی تصوری و سبک مقابله با استرس «حل مسئله» رابطة معنا داری وجود دارد. همچنین بین هوش هیجانی و سبک مقابله با استرس «حل مسئله» و سبک های «حمایتی» و «شناختی» رابطة معنا داری وجود دارد
رابطه باورهای فراشناختی با علایم اضطراب اجتماعی ( اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیک) در جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی در جمعیت غیربالینی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 300 (166زن و 134 مرد) دانشجوی دانشگاه ایلام بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای از میان افراد جامعه مزبور انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های فرم کوتاه پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و سیاهه فوبیای اجتماعی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارد(05/0P<). همچنین، نتایج ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که قوی ترین پیش بینی کننده ها برای نشانه های اضطراب اجتماعی؛ برای مؤلفه اجتناب، خرده مقیاس های کنترل ناپذیری فکرو خطر و خود آگهی شناختی؛ برای مؤلفه ترس، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر و خطر؛ برای مؤلفه ناراحتی فیزیولوژیک، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر وخطر، باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی هستند(05/0P≤). یافته های حاضر باحمایت از مدل فراشناختی ولز و میتوز برای اضطراب اجتماعی نشان می دهد که باورهای فراشناختی در ارتباط با علایم اضطراب اجتماعی نقش مهمی دارند. بنابراین، تغییر باورهای فراشناختی با توجه به اهمیت نقش آنها در مؤلفه های اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیکی می تواند به عنوان مانعی در تشدید و تداوم علائم اضطراب اجتماعی باشد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر درآمیختگی فکر- عمل،(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران بود. این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس درآمیختگی فکر- عمل، سیاهه فرونشانی افکار و پرسشنامه خصیصه گناه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای ابتدا 518 دانشجوی دختر مقطع کارشناسی به عنوان نمونه اولیه انتخاب شدند. از این میان، افرادی که در هر سه مقیاس درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه، نمره بالاتر از یک انحراف معیار داشتند . 30 نفر به روش تصادفی ساده به دو گروه 15 نفره به عنوان گروه آزمایش و گروه کنترل گماشته شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری، نشان می دهد که آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در هر سه متغیر درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه نسبت به گروه کنترل کاهش معنا داری را نشان دادند (001/0 P< ) نتایج نشان می دهد که گروه درمانی شناختی- رفتاری نقش مؤثری در کاهش علایم درآمیختگی فکر- عمل، فرونشانی افکار و احساس گناه در جمعیت دختران دانشجو دارد.
مقایسه ی حافظه ی کاذب و اطمینان به حافظه در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی و زنان بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فرضیه ی نقص حافظه در بیماران مبتلا به اختلال وسواس/ فکری عملی برای تبیین پایداری رفتارهای تکراری این بیماران مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال اغلب مطالعات انجام شده در این زمینه نتایج متناقضی به دست آورده اند. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی حافظه ی کاذب و میزان اعتماد به حافظه در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی و زنان بهنجار بود.
مواد و روش ها: با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود در قالب یک طرح علی/ مقایسه ای 26 نفر از زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی شهر زنجان انتخاب شدند و پس از همتاسازی با 26 نفر از زنان بهنجار بر اساس متغیرهای سن و سطح تحصیلات، توسط تکلیف حافظه ی کاذب و اعتماد به حافظه مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج آزمونT مستقل نشان داد که زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی در مقایسه با زنان بهنجار حافظه ی کاذب بیشتری در ارتباط با کلمات مرتبط با تهدید نشان می دهند و از میزان اطمینان به حافظه ی کمتری برخوردار هستند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود حافظه ی کاذب مبتنی بر تهدید در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری/ عملی است و به نظر می رسد رفتارهای تکراری این افراد نتیجه ی عدم اطمینان به حافظه ی خود می باشد.
اثربخشی درمان فراشناختی در بیماران اختلال تنیدگی پس از سانحه: مورد پژوهی سه بیمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب در بیماران دارای اختلال تنیدگی پس از سانحه، با استفاده از طرح مطالعه موردی است.
روش: در یک بررسی تک موردی آزمایشی از نوع خط پایه چندگانه فرایند درمان بر روی سه آزمودنی انجام شد. سه بیمار سرپایی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، پیش از درمان، حین درمان و پس از درمان با استفاده از مقیاس تأثیر رویداد- ویرایش شده، پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم، پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس واحدهای ذهنی ناراحتی ارزیابی شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که این درمان به کاهش نشانه های اختلال، کاهش اضطراب و افسردگی، ناراحتی کلی منجر شد. رویکرد درمانی مبتنی بر مدل فراشناختی در درمان اختلال تنیدگی پس از سانحه مؤثر است.
نتیجه گیری: نتایج بررسی این سه آزمودنی، حاکی از اثربخشی بالینی درمان فراشناختی در فرهنگی متفاوت از فرهنگ اولیه سازنده این پروتکل درمانی بود. هر چند که این مطالعه فاقد گروه کنترل بود، اما یافته های پژوهش حاضر دلالت بر تعمیم پذیری بالای یافته های مربوط به فراشناخت است. در نهایت، می توان گفت که این روش درمانی، رضایت بخش بوده و برای بررسی بیشتر اثربخشی آن، مطالعات ارزیابی کنترل شده ای در جهت رسیدن به یک نتیجه قطعی لازم است.
بررسی رابطه ساده و چندگانه صفات طیف اوتیسم و وسواس جبری در دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به شیوع بالای صفات طیف اوتیسم در افراد دارای اختلال وسواس جبری و همچنین تشخیص اختلالات اضطرابی در افراد با صفات طیف اوتیسم بالا، هدف از این پژوهش بررسی رابطه ساده و چندگانه اختلال وسواس جبری و صفات طیف اوتیسم در دانش آموزان دختر دوره راهنمایی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر یزد می باشد که در این پژوهش 250 شرکت کننده به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه 50 سوالی ضریب طیف اوتیسم و مقیاس وسواس جبری SCL-90 می باشد. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش ورود گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که به طور کلی صفات طیف اوتیسم می تواند 10 درصد تغییرات وسواس جبری در دانش آموزان را پیش بینی کند. در بهترین حالت از بین صفات طیف اوتیسم، ضعف در تغییر توجه و ناتوانی در مهارت اجتماعی بهترین پیش بین برای تغییرات وسواس جبری در گروه نمونه می باشد. در نتیجه، صفات طیف اوتیسم در افراد دارای اختلال وسواس جبری شایع است.
اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال وسواسی- اجباری دارای سیری مزمن است که با تداوم و افزایش علائم، ابعاد مختلف سلامت روان را کاهش می دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اجرا شد.
روش: در یک طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل، از میان بیماران مراجعه کننده به مرکز درمان و توانبخشی روان سبز، 20 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. در ابتدا، همه شرکت کنندگان پرسشنامه جمعیت شناختی را تکمیل و توسط مصاحبه بالینی ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. سپس، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط پرسشنامه سلامت روان مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 16 جلسه هفتگی تحت درمان شناختی- تحلیلی قرار گرفتند. داده ها به کمک تحلیل واریانس آمیخته تحلیل گردید.
یافته ها: بعد از اجرای درمان شناختی- تحلیلی، بین گروه آزمایش و کنترل در بهبود سلامت روان و زیر مقیاس های آن در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت آماری معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: درمان شناختی- تحلیلی به شیوه گروهی راهبرد مؤثری برای بهبود سلامت روان مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری است. این یافته ها دارای دستاوردهای کاربردی برای مسیرهای پژوهش در آینده و نیز کار بالینی در این اختلال است.
نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان: فرآیندهای فراتشخیصی یا وابسته به تشخیص در اختلال های خلقی و اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: میزان بالای همبودی میان اختلالات خلقی و اضطرابی می تواند به دلیل فرآیندهای فراتشخیصی مشترک باشد. به همین دلیل هدف از پژوهش حاضر ارزیابی نقش دو فرآیند فراتشخیصی نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، در ایجاد و تدوام اختلال های خلقی و اضطرابی است.
روش: 89 بیمار (21 نفر مبتلا به افسردگی اساسی؛ 35 نفر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر؛ 33 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری) از بیمارستان های طالقانی و بقیه الله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به وسیله ی مقیاس نشانگان شناختی/ توجّهی و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان ارزیابی گردیده و با گروه بهنجار (31 نفر) مورد مقایسه قرار گرفتند. داده ها، با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بون فرنی تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی- اجباری و اختلال افسردگی اساسی در نشانگان شناختی/ توجّهی و راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان (نشخوارفکری، ملامت خویش و فاجعه سازی)، نمرات بیشتری نسبت به افراد بهنجار کسب کردند. این تفاوت پس از در نظر گرفتن اختلال های همبود همچنان پابرجا ماند.
نتیجه گیری: نشانگان شناختی/ توجّهی و برخی از راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان (نشخوارفکری، فاجعه سازی و ملامت خویش) فرآیندهای فراتشخیصی بوده و می توانند در ایجاد و تداوم اختلال های اضطرابی و خلقی گوناگون نقش حیاتی ایفا کنند.
اثربخشی مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب، استرس و افسردگی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری بر اضطراب، استرس و افسردگی زنان سرپرست خانوار کمیته امداد امام خمینی طراحی شده است.
مواد و روش ها: تعداد 40 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه شاهد و آزمایش قرار گرفتند. با استفاده از یک طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد، گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت آموزش مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری قرار گرفت، در حالی که در این مدت گروه شاهد مداخله ای را دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک متغیره نشان داد که بین دو گروه در پیش آزمون تفاوت معنی دار وجود ندارد، اما آموزش مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری در گروه آزمایش، نمرات اضطراب، استرس و افسردگی را به طور معنی داری کاهش داد.
بحث و نتیجه گیری: برنامه آموزش مدیریت استرس به روش شناختی- رفتاری می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در سطوح جمعیت عمومی و گروه های هدف خود معرف یا تحت پوشش درمانی کمیته امداد امام خمینی قرار گیرد و از طریق کاهش اضطراب، استرس و افسردگی مشکلات این قشر آسیب پذیر را تخفیف دهد.
اثر بخشی طرح واره درمانی در تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه و کاهش حساسیت اضطرابی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
حساسیت اضطرابی ترس از اضطراب و نشانه های مرتبط با آن می باشد که ممکن است به عوارض بالقوه آسیب زای بدنی، روان شناختی و اجتماعی منجر شود. حساسیت اضطرابی یک عامل آسیب زا برای ایجاد اختلالات اضطرابی محسوب می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر طرح واره درمانی در تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه و کاهش حساسیت اضطرابی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. 10 آزمودنی به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. بوسیله پرسشنامه های فرم کوتاه طرح واره های ناسازگار یانگ و حساسیت اضطرابی رایس و همکاران داده ها جمع آوری و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مداخلات مبتنی بر طرح واره درمانی می تواند همه طرح واره ها بجز طرح واره های استحقاق/بزرگ منشی، انزوای اجتماعی/بیگانگی و شکست را به طور معنی داری تعدیل کند. هم چنین مداخلات مبتنی بر طرح واره درمانی می تواند حساسیت اضطرابی دانش آموزان را به طور معنی داری کاهش دهد. نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که طرح واره درمانی روش درمانی مناسبی برای تعدیل نمودن طرح واره های ناسازگار اولیه و کاهش حساسیت اضطرابی دانشجویان می باشد. لذا به منظور تعدیل نمودن طرح واره های ناسازگار اولیه و کاهش حساسیت اضطرابی لازم است که بر اساس مداخلات طرح واره درمانی زمینه تغییر یا تعدیل طرح واره ها فراهم شود.
رابطه ارزش تکلیف و اضطراب امتحان: بررسی نقش واسطه ای جهت گیری هدفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب امتحان مسئله ای است که با عملکرد تحصیلی ارتباط دارد و شدت آن به عملکرد فرد آسیب زده و منجر به افت تحصیلی می شود و ارزش تکلیف به عنوان یک عامل مهم در رشد تحصیلی می تواند به واسطه جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان اثر داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم ارزش تکلیف از طریق جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان انجام شد. روش: این مطالعه در سال 91 روی 350 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر کرمان که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند انجام شد. واحدهای پژوهش به پرسشنامه های ارزش تکلیف پینتریچ و دی گروت، جهت گیری هدفی الیوت و مک گریگور و اضطراب امتحان فریدبن پاسخ دادند. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه گیری شده در مدل پیشنهادی، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و داده ها با نرم افزار لیزرل8.7 تحلیل شد. یافته ها: مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. متغیر مکنون ارزش تکلیف به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان اثرگذار بود. جهت گیری هدفی نیز بر اضطراب امتحان اثر مستقیم داشت. همچنین در این الگو، تمام وزن های رگرسیونی از نظر آماری در سطح 0.05 معنی دار هستند. نتیجه گیری:ارزش تکلیف بر اضطراب امتحان اثر مستقیم و غیر مستقیم دارد. نتایج همچنین اثر مستقیم جهت گیری هدفی بر اضطراب امتحان را نشان می دهد.
اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس بر افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فشار خون یکی از مهمترین مسائل مربوط به سلامت عمومی است هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس بر افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون بود.
روش : به منظور انجام این پژوهش، 30 بیمار زن مبتلا به فشار خون که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند در 2 گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. ابزارهای مورد استفاده عبارت بود از پرسشنامه افسردگی بک و دستگاه فشار سنج جیوه ای. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت درمان گروهی مدیریت استرس قرار گرفتند .
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که درمان گروهی مدیریت استرس می تواند افسردگی و فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون را کاهش دهد(Pنتیجه گیری: بنابراین می توان در کنار درمانهای دارویی از مداخلات شناختی رفتاری مدیریت استرس جهت بهبود بیماران مبتلا به فشار خون استفاده نمود.
فرا تحلیل مقایسه اثربخشی مداخلات روان شناختی و دارو درمانی بر میزان نشانه های اختلال وسواسی- اجباری: (ایران 1389- 1379)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: در سال های اخیر، متخصصان در زمینه اختلال وسواسی- اجباری به دنبال ارزیابی و مقایسه اعتبار و کارایی مداخلات روان شناختی و درمان دارویی هستند. در این خصوص فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر روش درمان را مشخص می نماید.
هدف: پژوهش حاضر نیز بر آن است تا با استفاده ی الگوی پژوهشی فرا تحلیل، میزان اثرگذاری مداخلات روان شناختی و دارو درمانی را بر کاهش نشانه های وسواس فکری- عملی مورد بررسی قرار داده است.
روش: بدین منظور 40 پژوهش که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بود، انتخاب و فرا تحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فرا تحلیل بود.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی بر کاهش نشانه وسواس فکری- عملی 88/1 d= بود (001/0 p≤). همچنین نتایج پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات دارو درمانی بر کاهش نشانه های وسواس فکری- عملی11/1d= بود (001/0 p≤).
بحث و نتیجه گیری: پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی و دارو درمانی بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی- اجباری مطابق جدول تفسیر اندازه اثر کوهن در حد بالا می باشد.
مقایسه نیمرخ شخصیتی افراد مبتلا به حساسیت با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شیوع انواع حساسیت ها رو به افزایش است. به همین دلیل شناسایی عوامل خطرساز روان شناختی در پیشگیری و درمان این بیماری ها ضروری می باشد. مطالعه حاضر به شناسایی ویژگی های شخصیتی افراد مبتلا به حساسیت می پردازد. در این پژوهش علی- مقایسه ای، از میان بیماران مبتلا به حساسیت مراجعه کننده به کلینیک طوبی در ساری، 110 نفر مرد و زن انتخاب شدند. 110 نفر گروه گواه سالم از بین جمعیت عادی شهر انتخاب و با نمونه مبتلا به حساسیت همتاسازی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه NEO-FFI استفاده شد. سپس با استفاده از تحلیل واریانس وآزمون t داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه از نظر ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی مشاهده شد(p
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندخواندگی بر کاهش تنیدگی و تغییر سبک های مقابله ای زوجین متقاضی فرزند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه به واسطهی افزایش میزان ناباروری زوجها و بیسرپرستی کودکان، فرزندخواندگی بیشتر در کانون توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندخواندگی برکاهش تنیدگی و تغییر سبک های مقابله ای زوجین متقاضی فرزندخواندگی انجام گرفته است.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع طرحهای نیمهآزمایشی است. جامعهی پژوهش شامل تمام زوجین متقاضی فرزندخواندگی بوده که از خرداد 88 لغایت خرداد 89 به سازمان بهزیستی خراسان رضوی مراجعه نمودهاند. زوجین واجد معیارهای پژوهش به شیوهی نمونهی در دسترس انتخاب و پرسشنامهی اضطراب کتل و سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن را تکمیل نمودند. از بین ایشان تعداد 14 زوج دارای نمره ی خام بیشتر از 35 در تست اضطراب و سبک مقابلهی هیجانمدار در پرسشنامهی سبکهای مقابله بودند، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد جایگزین شدند. سپس 8 جلسهی آموزش مهارتهای فرزندخواندگی برای گروه آزمون اجرا گردید. گروه شاهد روند عادی مراحل اداری را سپری نمودند. بعد از اجرای مداخله، میزان تنیدگی و سبکهای مقابلهی دو گروه مجددا اندازهگیری و 6 هفته بعد آزمون پیگیری روی گروه آزمون اجرا شد. دادهها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس یک سویه و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل گردید.
یافتهها: بین دو گروه آزمون و شاهد، از نظر تفاوت نمرات در دو ﺁزمون اضطراب کتل (05/0P≤) و سبکهای مقابله (05/0P≤) تفاوت مثبت و معنیداری وجود داشت.
نتیجهگیری: آموزش مهارت های فرزتدخواندگی میتواند موجب کاهش میزان تنیدگی زوجین متقاضی فرزند گردیده و باعث شود که این افراد در مقابله با تنیدگی، بیشتر از سبک های مقابلهی مسئلهمدار استفاده کنند.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال وحشتزدگی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مطالعه ی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال وحشتزدگی در بین مراجعه کنندگان با تشخیص اختلال وحشتزدگی مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین شهر تهران در سال 89 بود. روش: از بین جامعه مورد نظر 1 نفر بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و با پرسشنامه های اضطراب بک، سیاهه نشانه شناسی مختصر و مصاحبه ی بالینی ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر یک طرح مطالعه تک موردی به صورت خط پایه چندگانه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری و ترسیمی استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش شدت علائم وحشتزدگی تأثیر مثبت دارد و درصد بهبودی برای بیمار به میزان 4/72 درصد به دست آمد و این اثرات در دوره پیگیری هم تا میزان زیادی باقی می ماند. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علائم اختلال وحشتزدگی مؤثر است.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: تعداد 20 فرد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون به شیوه تصادفی از مرکز ترک اعتیاد پویا در رفسنجان انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند. آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری، طی نه جلسه بر گروه آزمایش انجام شد. زیرمقیاس های اضطراب و افسردگی فهرست وارسی 90 سؤالی نشانگان مرضی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط کلیه شرکت کنندگان تکمیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون اضطراب و افسردگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه کاهش معناداری داشته است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون به کار رود.
اطمینان به حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی– اجباری در مقایسه با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اطمینان به حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی- اجباری در مقایسه با افراد بهنجار می باشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونه ای شامل 100 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اجرای تست مادزلی افراد در پنج گروه 20 نفره شامل چهار گروه حالت های وسواسی (شستشو، وارسی، کندی و تردید) و یک گروه بهنجار تقسیم شدند. تکلیف رایانه ای اطمینان به حافظه بر روی این افراد اجرا گردید. نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین هریک از گروه های وسواسی و آزمودنی های بهنجار در میزان اطمینان به حافظه تفاوت معنی داری وجود دارد. اما هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های وسواسی در میزان اطمینان به حافظه وجود ندارد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که افراد دچارحالت های وسواسی- اجباری نسبت به افراد بهنجار اطمینان به حافظه پایین تری دارند.