درخت حوزه‌های تخصصی

اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
۱۴۱.

مقایسه اثربخشی آموزشهای همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت اجتماعی آموزش مدیریت خشم آموزش همدلی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۰ تعداد دانلود : ۸۵۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش 54 کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری بود که از میان دانش آموزان شناسایی و به صورت تصادفی به 3 گروه گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستان های اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروه های آموزشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه کنترل ّّهیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد آموزش های همدلی و مدیریت خشم می تواند موجب بهبود شناخت اجتماعی (و مؤلفه های آن) در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلها ی شود. و اثر گروه های آموزشی با توجه به مجذور اتا برابر با 84 درصد است. تفاضل مقادیر میانگین تعدیل شده گروه های آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. آموزش مدیریت خشم و آموزش همدلی با فراهم آوردن توانایی درک دیگران و دیدگاه گیری به بهبود شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای منجر می شود.
۱۴۳.

مقایسه اثر بخشی بازی درمانگری کودک محور و بازی درمانگری والدینی بر کاهش نشانه هایاختلال های برونی سازی شده در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی درمانگری کودک محور بازی درمانگری والدینی مشکلات برونی سازی شده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات ارتباطی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی سایر اختلالات
  3. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی فعالیتهای هنری و بازی ها
تعداد بازدید : ۹۶۹ تعداد دانلود : ۶۳۶
اختلال های برونی سازی شده با مشکلات زیادی همراه بوده و روش های متعددی برای درمان کودکان مبتلا به این اختلال ارایه شده است.پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی بازی درمانگری کودک محور و بازی درمانگری والدینی درکاهش مشکلات برونی سازی شده کودکان انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع سری های زمانی با چند گروه است.پس از غربالگری اولیه ی300 کودک 8-7 ساله از دو مدرسه شهر اصفهان، 12 کودک 8-7 ساله (مبتلا به اختلال برونی سازی شده) به شیوه تصادفی چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. به منظور تشخیص این اختلال از دو ابزار فرم سیاهه رفتاری کودکآیبرگ (آیبرگ وراس، 1978) و فهرست رفتاری کودک آخنباخ(آخنباخ و رسکورلا، 2001)استفاده شد.این کودکان به تصادف در دو گروه مداخله بازی درمانگری کودک محور و والدینی قرار داده شدند. درگروه بازی درمانگری کودک محور،هرکودک در 16 جلسه بازی درمانگری و درگروه بازی درمانگری والدینی، مادران در 8 جلسه درمان گروهی شرکت کردند.مادران کودکان گروه بازی درمانگری کودک محوردر پایان جلسه های چهارم، هشتم، دوازدهم و شانزدهم و والدین شرکت کننده در بازی درمانگری والدینی در پایان جلسه های دوم، چهارم، ششم و هشتم، باردیگر پرسشنامه آخنباخراتکمیل کردند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان می دهد، بین میانگین های متغیربرونی سازی شدهدر دوگروه بازی درمانگری کودک محور و بازی درمانگری والدینی تفاوت معنادار وجود داشت، بدین معنا که روش بازی درمانگری والدینی موجب کاهش بیشتر رفتارهای برونی ساز ی شده کودکان شده است و این تفاوت در همه مراحلآزمون قابل مشاهده است. در نتیجه می توان بازی درمانگری والدینی را جایگزین مناسب تری برای بازی درمانگری کودک محور در کاهش مشکلات برونی سازی شده کودکان در نظر گرفت.
۱۴۴.

رابطه مشکلات دلبستگی با علائم اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان

کلید واژه ها: دلبستگی اختلال نافرمانی مقابله ای رابطه مادر - کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۸ تعداد دانلود : ۶۰۷
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان و پیامدهای بعدی این اختلال، هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه مشکلات دلبستگی با شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان دبستانی بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان مدارس ابتدایی منطقه 4 آموزش وپرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 95-1394 را شامل می شد. شرکت کنندگان تعداد 229 نفر (119 دختر، 110 پسر) از کودکان در دامنه سنی 11-6 ساله بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و از والدین شان خواسته شد مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسن و همکاران، 2006) و پرسشنامه دلبستگی میان خویشاوندی (کاپنبرگ و هالپرن، 2006) را در رابطه با کودک خود تکمیل کنند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین مؤلفه های مربوط به مشکلات دلبستگی و اختلال نافرمانی مقابله ای وجود دارد (01/0P<) و مشکلات دلبستگی پیش بین قوی برای شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان دبستانی است؛ به طوری که این مؤلفه ها توانستند 40 درصد واریانس رفتارهای مقابله ای کودکان را تبیین کنند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، همسو با نظریه دلبستگی بالبی، نقش دلبستگی در اختلال نافرمانی مقابله ای تأیید می شود. تلویحات تشخیصی و درمانی مشکلات دلبستگی برای درمان کودکان مبتلابه اختلال نافرمانی مقابله ای در مقاله بحث شده است.
۱۴۵.

مقایسه استرس ادراک شده، انسجام خانوادگی و خودپنداره مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودپنداره مادران انسجام خانوادگی استرس ادراک شده اختلال طیف اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۸ تعداد دانلود : ۵۰۳
زمینه: حضور کودک با اختلال طیف اتیسم، فشار زیادی بر اعضای خانواده، به ویژه مادران وارد می کند. مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم با چالش های بسیاری روبه رو هستند که آن ها را در معرض سطوح بالای استرس و دیگر پیامدهای منفی روانی قرار می دهند. این پژوهش به منظور مقایسه استرس ادراک شده، انسجام خانوادگی و خودپنداره مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم و عادی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری در این پژوهش عبارت از همه مادران کودکان 7 تا 11ساله با اختلال طیف اتیسم و عادی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بود. نمونه مورد مطالعه نیز 49نفر از مادران دارای کودک با اختلال طیف اتیسم و 52مادر دارای کودک عادی بود که با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران، مقیاس انسجام خانوادگی بلوم و نار و پرسش نامه خودپنداره بک استفاده شد. برای تحلیل داده ها ی به دست آمده از روش های آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و از روش استنباطی تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین 2گروه مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم و مادران کودکان عادی در استرس ادراک شده (0001/0>p)، انسجام (0001/0>P) و خودپنداره (0001/0> P)، وجود دارد.
۱۴۶.

اثربخشی آموزش حرکات ریتمیک و بازی بر بهبود عمل دقت و توالی شنیداری کودکان بر اساس رویکرد روان عصب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکات ریتمیک رویکرد روان عصب شناختی راهبرد بازی درمانی توالی و دقت شنیداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵۸ تعداد دانلود : ۹۷۰
پژوهش حاضر، با هدف تاثیر آموزش حرکات ریتمیک و بازی های گروهی بر بهبود درک، دقت و توالی شنیداری کودکان بر اساس رویکرد روان عصب شناختی در شهر یزد صورت گرفت. روش: روش این پژوهش، از نوع آزمایشی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان یزد بودند، تعداد 100 دانش آموز پسر عادی، پس از اجرای آزمون تشخیصی (آزمون هوش ریون کودکان و آزمون سیف نراقی) به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به طور تصادفی انتخاب شدند؛ سپس با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش 12 جلسه (هر جلسه به مدت 60 دقیقه – دو بار در هفته)، تحت آموزش راهبرد بازی درمانی گروهی وحرکات ریتمیک قرار گرفتند، اما گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده، و از روش آماری توصیفی و استنباطی (از میانگین و آزمون تی برای نمونه های وابسته و انحراف معیار) در درجه آزادی (p<.05) برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که عملکرد توجه و توالی شنیداری دانش آموزان آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، به صورت معنادار بهبود یافته است. نتیجه گیری: لذا می توان نتیجه گرفت که راهبرد بازی درمانی گروهی و حرکات ریتمیک سبب بهبود عملکرد توجه و توالی شنیداری دانش آموزان پسر شده است. بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان به مربیان اختلال های یادگیری، مشاوران و روان شناسان پیشنهاد کرد که از این راهبرد، برای بهبود توجه و توالی شنیداری دانش آموزان کمک کرد.
۱۴۷.

سطح انگیزش، خودپنداشت و نگرش نسبت به خواندن در دانش آموزان نارساخوان

کلید واژه ها: نارساخوانی نگرش خواندن انگیزش خواندن خودپنداشت خواندن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۹ تعداد دانلود : ۸۸۴
زمینه و هدف: یکی از رایج ترین اختلال های یادگیری در دانش آموزان، نارساخوانی است که پیامدهای منفی بسیاری به دنبال دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه انگیزش، خودپنداشت و نگرش خواندن در دانش آموزان مبتلا و غیرمبتلا به نارساخوانی بوده است. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی تحلیلی - مقطعی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بود که تعداد 108 نفر از آنها (54 آزمودنی کودکان غیرمبتلا به نارساخوانی و 54 آزمودنی کودکان مبتلا به نارساخوانی) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1388)، پرسش نامه انگیزش خواندن (ویگفیلد و گاتری، 1997)، خودپنداشت خواندن (آهلووالیا، 1961) و نگرش خواندن (مک کنا و کر، 1990) استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین کودکان مبتلا و غیر مبتلا به نارساخوانی حداقل در یکی از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین نمرات کودکان مبتلا به نارساخوانی در تمام مؤلفه های انگیزش، خودپنداشت و نگرش خواندن به طور معناداری بالاتر از نمرات کودکان غیر مبتلا به نارساخوانی است (001/0 < P). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد مشکلات تحصیلی دانش آموزان نارساخوان بر جنبه های روان شناختی آنها تأثیر منفی دارد که ضرورت دارد مورد توجه قرار گیرد.
۱۴۸.

اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر بهبود نظریه ذهن و مهارت اجتماعی دانش آموزان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ذهن مهارت اجتماعی کودکان ناشنوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۵۰
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر بهبود نظریه ذهن و مهارت اجتماعی در کودکان ناشنوا بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر ناشنوا شهر اردبیل بود که در مدارس استثنایی استان اردبیل در سال تحصیلی 1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. نمونه مورد نظر دانش آموزان ناشنوا، که دارای والدین شنوا بودند، انتخاب شدند و بعد از آن به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفری گروه کنترل و گروه آزمایشی قرار گرفتند. حجم نمونه مورد نظر شامل 16 کودک ناشنوای پنجم وششم ابتدایی بود. ابزار بکار گرفته شده در این پژوهش شامل آزمون نظریه ذهن و مقیاس مهارت اجتماعی بودند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بین گروه های آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود سطح نظریه ذهن تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر بوده است. همچنین، با کنترل پیش آزمون، بین گروه های آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود مهارت های اجتماعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (654/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود مهارت های اجتماعی کودکان ناشنوا موثر نبوده است. بنابر نتایج پژوهش، کودکان ناشنوا در کسب نظریه ذهن دچار نارسایی هایی می باشند و آموزش تکالیف باورهای غلط در بهبود و تسریع رشد نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر می باشد.
۱۴۹.

مقایس ه پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا و غیرمبتلا به اختلال کاستی توجه و بیش فعالی

کلید واژه ها: پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی اختلال کاستی توجه و بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۸ تعداد دانلود : ۵۲۱
زمینه و هدف: اختلال کاستی توجه و بیش فعالی، یکی از شایع ترین اختلال های دوران کودکی است که می تواند عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را با مشکل روبه رو سازد. پژوهش حاضر باهدف مقایسه پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان ابتدایی با و بدون اختلال کاستی توجه و بیش فعالی در شهر تهران انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ابتدایی آموزش و پرورش منطقه هفده شهر تهران بود که از این میان نمونه ای به حجم 160 دانش آموز ابتدایی در پایه های پنجم، چهارم و سوم (80 دانش آموز با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی و 80 دانش آموز بدون این اختلال) به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای تشخیص اختلال مورد نظر در دانش آموزان، فهرست بررسی هجده سوالی اختلال کاستی توجه و بیش فعالی (غنی زاده و جعفری، 2010) توسط معلمان تکمیل شد. در این پژوهش، ملاک پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دو گروه با و بدون اختلال کاستی توجه و بیش فعالی، محاسبه میانگین نمرات دروس فارسی، دیکته، ریاضی و علوم در پایه های تحصیلی گذشته بود. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به این اختلال نسبت به دانش آموزان بدون این اختلال کمتر است (01/0 >p). همچنین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی در مقایسه با دانش آموزان پسر، بالاتر است (05/0 >p). نتیجه گیری: به منظور پیشگیری از افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال کاستی توجه و بیش فعالی، شناسایی به موقع این گونه دانش آموزان و اجرای راهبردهای درمانی مناسب برای آنها توصیه می شود.
۱۵۰.

تأثیر مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر برنامه ریزی نوجوانان با علایم زیر آستانه تشخیص اختلال نقص توجه-بیش فعالی در آزمون برج لندن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی اختلال نقص توجه - بیش فعالی آزمون برج لندن آموزش مراقبه ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۲ تعداد دانلود : ۴۷۴
ذهن آگاهی از راه مکانیزم های فرا تشخیصی از جمله برنامه ریزی اثرگذار است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر آموزش مراقبه ذهن آگاهی بر کارکرد برنامه ریزی نوجوانان دختر با علایم زیر آستانه تشخیص اختلال نقص توجه- بیش فعالی (ADHD) در آزمون برج لندن (TLT) بود. این پژوهش آزمایشی شامل طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمام نوجوانان دختر (13 تا 15 سال) با علایم زیر آستانه تشخیص ADHD بود که پس از غربالگری، 30 نفر به عنوان اعضای نمونه به گونه تصادفی در گروههای درمان (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. تمرین های مراقبه ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای در طول 8 هفته به گروه درمان ارایه شد. اما، گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. TLT پیش از مداخله و 1 ماه پس از اتمام مداخله در مورد هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد که کارکرد برنامه ریزی گروه درمان در TLT از نظر تعداد مسئله های حل شده صحیح و نمره صحیح درصدی در 1 ماه پس از پایان مداخله در مقایسه با گروه کنترل با اندازه اثر بالا، به گونه معناداری بهبود می یابد (05/0>P). اما، تفاوتی معنادار بین دو گروه در زمان برنامه ریزی و زمان کل در 1 ماه پس از مداخله وجود نداشت. در مجموع، آموزش مراقبه ذهن آگاهی کارکرد برنامه ریزی در TLT را در نوجوانان دختر ADHD زیر آستانه تشخیص بهبود می بخشد. تلاش های توسعه درمان باید جمعیت های بالینی را هدف قرار دهد که مشکلاتی در این مکانیزم فرا تشخیصی نشان می دهند.
۱۵۱.

کاربرد فعالیت های موسیقایی در مداخله های کاردرمانی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربرد موسیقی کودکان دارای اختلال طیف اتیسم فعالیت های موسیقایی مداخله های کاردرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۴۰۶
زمینه: موسیقی امروزه یکی از رایج ترین اقدامات درمانی است که در کنار درمان های اصلی اختلال طیف اتیسم استفاده می شود. از آن جا که این درمان به عنوان یکی از انواع مداخله های طب مکمل مطابق با تمایلات و توانایی های این کودکان است، نتایج مثبتی را درپی داشته است. بنابراین پژوهش حاضر قصد دارد با اشاره به برخی از این مقاله ها در حوزه کاربرد موسیقی، اهمیت استفاده از این مداخله آسان، ارزان و جذاب را برای درمان نقایص مختلف در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم بیان کند.
۱۵۲.

اثربخشی مداخله سبک های پردازش حسی بر افزایش خودکارآمدی والدگری و رابطه والد-کودک در کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رابطه والد - کودک کودکان با اختلال طیف اتیسم سبک های پردازش حسی خودکارآمدی والدگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۷ تعداد دانلود : ۶۷۵
زمینه: پردازش حسی فرآیندی است که طی آن نظام عصب شناختی درون دادهای عصبی را دریافت کرده و به آن پاسخ می دهد. در برخی شرایط بالینی، مانند اختلال طیف اتیسم، پردازش های حسی مختل می شوند. اختلال اتیسم نوعی اختلال عصب تحولی با نقص در ارتباطات، تعاملات اجتماعی و الگو های رفتاری یا علایق تکراری است. خودکارآمدی والدینی به این اشاره دارد که والدین چقدر نسبت به اداره کردن مشکلات کودکان شان اعتمادبه نفس دارند. والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم در مقایسه با والدین کودکان عادی با سطوح بالاتر استرس مواجه هستند و رابطه والد-کودک با مشکلات بیشتری مواجه می شود. روش: نمونه پژوهش 8نفر از مراجعانی بودند که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند. در ابتدا پرسش نامه پروفایل حسی، مقیاس خوداثرمندی والدینی و مقیاس رابطه والد-کودک تکمیل شد. پس از آن مادران مداخله حسی را دریافت و روی کودک اجرا کردند. داده ها با استفاده از روش استاندارد میانگین و درصد بهبودی تحلیل شد. یافته ها: درصد بهبودی پس از پایان مداخله در مرحله پیگیری برای هر کدام از مقیاس ها محاسبه شد. درصد بهبودی به طور میانگین برای خودکارآمدی والدگری 45/19- درصد و برای رابطه والد-کودک 22/7- درصد است. به طور کلی افزایش معناداری در هیچ کدام از 2مقیاس مشاهده نشد. نتیجه گیری: مداخله پردازش حسی تاثیری در افزایش خودکارآمدی والدگری یا رابطه والد-کودک ندارد. به این معنا که بهبودی که به علت مداخله پردازش حسی در عملکرد حسی کودکان با اختلال طیف اتیسم ایجادشد، منجربه افزایش خودکارآمدی مادر یا بهبود رابطه مادر و کودک نخواهد شد.
۱۵۳.

اثربخشی مداخلات گروهی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر فرزندپروری مادران دارای کودک 11-8 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی – کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رابطه والد - کودک اختلال بیش فعالی - کمبود توجه فرزند پروری مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۹ تعداد دانلود : ۸۷۷
هدف پژوهش حاضر اثربخشی برنامه گروهی مداخلات مبتنی بر رابطه والد – کودک بر فرزند پروری مادران دارای کودک 11-8 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی – کمبود توجه است. این مطالعه یک تحقیق نیمه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه پژوهش شامل کلیه مادران کودکان 11-8 ساله مبتلا به ADHD است که در سال 1393 به درمانگاه مرکز طبی اطفال و کلینیک های ونک و راه سبز مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای مرکب از مادران 30 کودک مبتلا به ADHD انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. سپس مادران گروه آزمایش، به مدت 10 جلسه تحت آموزش برنامه گروهی مداخلات مبتنی بر رابطه والد – کودک بر اساس الگوی لندرث قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده مقیاس فرزند پروری آرنولد و چک لیست رفتاری کودکان فرم والدین (CBCL) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون یومن ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد اجرای برنامه گروهی مداخلات مبتنی بر رابطه والد – کودک منجر به بهبود فرزند پروری کلی مادران دارای کودک ADHD در مقایسه با گروه کنترل شد. با توجه به یافته های مطالعه حاضر , می توان چنین نتیجه گرفت که برنامه گروهی مداخلات مبتنی بر رابطه والد – کودک در بهبود فرزندپروری مادران دارای کودک ADHD سودمند است.
۱۵۴.

اثربخشی آموزش ساهاجایوگا بر کنترل توجه/ بیش فعالی، استرس والدین، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی توجه/بیش فعالی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیشرفت تحصیلی اختلال نقص توجه بیش فعالی خودکارآمدی تحصیلی استرس والدینی تمرینات ساهاجایوگا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۹ تعداد دانلود : ۷۸۰
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تمرینات ساهاجایوگا بر نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی، استرس والدین، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که بر روی 20 دانش آموز ابتدایی با تشخیص نقص توجه/ بیش فعالی و 20 نفر از مادران این کودکان انجام شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از مقیاس اسنپ چهار (فرم والدین)، مقیاس استرس والدینی آبیدین، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی هاشمی و کارنامه تحصیلی به ترتیب جهت تشخیص نشانه های نقص توجه/بیش فعالی، سنجش استرس والدین، تعیین باورهای خودکارآمدی تحصیلی و سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. از آزمون t مستقل و آزمون یومان ویتنی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در نشانه های نقص توجه/بیش فعالی، اکثر مولفه های استرس والدین بجز مولفه های پذیرندگی، احساس صلاحیت و دلبستگی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد. اما یافته ها تفاوت معناداری در متغیر پیشرفت تحصیلی نشان نداد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که برنامه تمرینی ساهاجایوگا بتواند به کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی، بهبود عملکرد این کودکان و کاهش استرس والدین کمک کند.
۱۵۵.

بررسی و مقایسه نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص، دانش آموزان با نقص توجه – بیش فعالی و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه اختلال یادگیری خاص مهارت های عصب روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۰ تعداد دانلود : ۵۰۳
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیش فعال همراه با نقص توجه و عادی شهر اصفهان انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیش فعال همراه با نقص توجه و عادی مقطع دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر دانش آموز پسر دارای اختلال یادگیری خاص که توسط مشاوران مراکز اختلال یادگیری تشخیص داده شده بودند و 30 نفر دانش آموز پسر بیش فعال همراه با نقص توجه که توسط روان پزشکان کودک تشخیص داده شده بودند و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 30 نفر دانش آموز پسر عادی انتخاب شدند و ازنظر مهارت های عصب روان شناختی موردبررسی قرار گرفتند. روش این پژوهش علی – مقایسه ای بود. ابزار مورداستفاده در پژوهش پرسشنامه مهارت های عصب روان شناختی کانرز (2007) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از تفاوت معنادار مهارت های عصب روان شناختی بین گروه ها در متغیرهای توجه، حافظه، کارکردهای اجرایی، پردازش شناختی و عدم تفاوت معنادار در متغیرهای عملکرد حسی – حرکتی و زبان بود (P ≤0/05). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص و دانش آموزان بیش فعالی همراه با نقص توجه نسبت به دانش آموزان عادی، نارسایی های عصب روان شناختی بیشتری را تجربه می کنند.
۱۵۶.

اثربخشی آموزش حل مسئله بر خودتعیینی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتخاب خودآگاهی ناتوانی یادگیری خودتعیینی آموزش حل مسئله

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی ناتوانان یادگیری
تعداد بازدید : ۱۳۷۴ تعداد دانلود : ۷۹۴
هدف از این پژوهش، سنجش اثربخشی آموزش حل مسئله بر خودتعیینی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 30 دانش آموز پسر مبتلا به ناتوانی یادگیری در پایه پنجم دبستان بود که به شیوه هدفمند از مراکز اختلالات یادگیری در سطح شیراز انتخاب شدند. افراد نمونه به گونه تصادفی در هر دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند و گروه آزمایش آموزش حل مسئله را دریافت کرد. از مقیاس خودتعیینی شلدون و دسی (1996) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. این پرسش نامه دارای دو بعد انتخاب و خودآگاهی بود. پایایی این مقیاس از روش آلفای کرونباخ و روایی این مقیاس از روش همسبتگی نمره ابعاد با نمره کل سنجیده شد و نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل پذیرش ابزار می باشد. پیش از شروع آموزش حل مسئله، مقیاس خودتعیینی در هر دو گروه به عنوان پیش آزمون اجراء شد. جلسه های آموزشی با استفاده از داستان گویی مشتمل بر 18 جلسه 90 دقیقه ای بود و هر هفته 3 بار تشکیل می شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. پس از آموزش، مقیاس خودتعیینی به وسیله دانش آموزان هر دو گروه به عنوان پس آزمون تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نهایی این پژوهش نشان دادند، دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت کرده بودند، در خودتعیینی، ابعاد انتخاب و خودآگاهی نسبت به دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت نکرده بودند، نمره ای بیش تر داشتند. بنابراین، یافته های مطالعه نشان داد که آموزش حل مسئله در خودتعیینی تأثیر مثبت دارد.
۱۵۷.

اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کیفیت دلبستگی و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای

کلید واژه ها: مهارت های اجتماعی اختلال نافرمانی مقابله ای درمان مبتنی بر دلبستگی کیفیت دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۵ تعداد دانلود : ۴۸۰
زمینه و هدف: همزمان با افزایش میزان شیوع اختلال های روانی، نگرانی در مورد سلامت روان کودکان و تاثیر آن بر تحول کودک، در سال های اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است و بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کیفیت دلبستگی و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. برای این پژوهش 30 کودک پسر با اختلال نافرمانی مقابله ای با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس از آموزشگاه های شهر اصفهان انتخاب و سپس از مادران آنها جهت شرکت در پژوهش دعوت شد. گروه آزمایش ده جلسه آموزشی درمان مبتنی بر دلبستگی را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه از این آموزش بی بهره بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ارزیابی سلامت روان کودکان و نوجوانان (اسپرافکین، لانی، یونیتات و گادو، 1984)، پرسشنامه کیفیت دلبستگی (راندولف، 2004)، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسن (1983) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد، آموزش متغیر مستقل بر مؤلفه های کیفیت دلبستگی و مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای موثر بوده است (05/0=α). نتیجه گیری: بنابر یافته های حاصل از پژوهش، می توان از درمان مبتنی بر دلبستگی بر بهبود کیفیت دلبستگی و مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بهره برد.
۱۵۸.

الگوی اسکرتس: رویکردی خانواده محور برای ارتقای توانایی های اجتماعی-هیجانی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتباط اجتماعی حمایت خانواده تنظیم هیجانی اختلال طیف اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۱ تعداد دانلود : ۵۶۶
زمینه: رویکردهای آموزشی درمانی بسیاری برای کودکان خردسال با اختلال طیف اتیسم وجود دارد. یکی از این رویکردها اسکرتس است که ارتباط اجتماعی، تنظیم هیجانی و حمایت های تبادلی را به عنوان ابعاد رشدی اساسی ای که باید در طراحی برنامه ای فراگیر برای حمایت از رشد کودکان با اختلال طیف اتیسم و خانواده های آن ها موردتوجه قرار گیرد، اولویت بندی می کند. نتیجه گیری: درزمینه ارتباط اجتماعی، اهدافی برای بهبود توجه مشترک و استفاده از نمادها در سطوح مختلف رشد و در زمینه تنظیم هیجانی، اهدافی برای بهبود توانایی خودتنظیمی هیجانی و تنظیم متقابل تعیین می شود. حمایت تبادلی نیز در 3زمینه اصلی شامل حمایت بین فردی، آموزشی و خانواده موردتوجه قرار می گیرد. این الگو که با مداخله های شواهد دیگر همسو است، مبتنی بر پایه های نظری و تجربی بوده و چالش های اصلی کودکان در این 3حوزه عمده را مدنظر قرار می دهد. در این مقاله به توصیف الگوی اسکرتس و اجزای آن پرداخته و به اهداف آموزشی-درمانی در هر 3زمینه اشاره می شود.
۱۵۹.

آموزش توجه اشتراکی به کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کودکان اختلال طیف اتیسم توجه اشتراکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۶۳۱
زمینه: توجه اشتراکی در سال های اخیر موردتوجه پژوهشگران و متخصصان اختلال طیف اتیسم قرارگرفته است و اشاره به مهارتی رشدی دارد که موجب اشتراک توجه یا پردازش پیام های دیگران می شود. نقص در رشد توجه اشتراکی، ویژه کودکان دارای اختلال طیف اتیسم است و یکی از نخستین نشانه های تشخیص اختلال طیف اتیسم در کودکان به شمار می رود. این آسیب پیش از یک سالگی یعنی حتی پیش از زمانی که بتوان تشخیص رسمی گذاشت، قابل مشاهده است. پژوهشگران همچنین معتقدند که 2نوع توجه اشتراکی وجود دارد؛ نوع نخست با عنوان پاسخ به توجه اشتراکی و نوع دوم با عنوان شروع توجه اشتراکی شناخته می شود.
۱۶۰.

بررسی اثربخشی اصلاح هم نوسانی از طریق نوروفیدبک بر آگاهی واج شناختی و حافظه فعال واج شناختی در کودکان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارساخوانی نوروفیدبک هم نوسانی ارتباط کارکردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۵۷۸
مقدمه: متغیرهای شناختی همبسته های مهم اختلال نارساخوانی هستند. پژوهش های مختلف نشان می دهند که این متغیرها در کودکان نارساخوان دچار نقص هستند. هم چنین مطالعات عصب شناختی بدکارکردی ارتباط پیشانی-گیجگاهی-پس سری را به عنوان مبنای عصبی این اختلال مطرح کرده اند. نوروفیدبک با تغییر ارتباط کارکردی یا هم نوسانی این مناطق مغزی می تواند در بهبود کارکردهای شناختی این کودکان مؤثر باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اصلاح هم نوسانی مغزی از طریق نوروفیدبک بر بهبود آگاهی واج شناختی و حافظه فعال در کودکان نارساخوان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع تک آزمودنی پلکانی با خط پایه چندگانه بود که در آن چهار کودک مبتلا به نارساخوانی 20 جلسه 30 دقیقه ای درمان نوروفیدبک دریافت کردند. یافته ها: بررسی نتایج پژوهش نشان داد که در نمرات آگاهی واج شناختی و حافظه فعال آزمودنی ها بهبودی ایجاد شده است. هم چنین مقادیر هم نوسانی بعد از اتمام درمان به سمت مقادیر نرمال تغییر پیدا کرد. نتیجه گیری: این تغییرات نشان می دهد که نارساخوانی می تواند به عنوان یک اختلال در ارتباط کارکردی مناطق مختلف مغزی مطرح باشد و اصلاح هم نوسانی از طریق نوروفیدبک می تواند به اصلاح این آشفتگی کمک کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان