فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10-4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه است. بدین منظور از بین مراجعه کنندگان به دو مرکز اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان (صبا و رفیده)، 13 کودک مبتلا به ADHD انتخاب شدند. تشخیص قطعی با توجه به ارزیابی متخصص روان پزشکی اطفال و روان شناس بالینی صورت گرفت. به منظور کنترل تاثیر دارو، کودکانی انتخاب شدند که حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان با داروی ریتالین قرار گرفته بودند. سپس، مادران کودکان مذکور در 6 جلسه هفتگی و حضوری 120 دقیقه ای و 2 جلسه تماس تلفنی 15 دقیقه ای آموزش گروهی فرزندپروری مثبت شرکت کردند. تحقیق حاضر فاقد گروه گواه بود و جلسات گروه آزمایش با احتساب افت آزمودنی با 8 مادر ادامه پیدا کرد. آزمودنی ها در 6 مرحله خط پایه 1 (یک هفته پیش ار شروع جلسات آموزشی)، پیش آزمون (در اولین جلسه آموزشی)، میان آزمون (پس از چهار جلسه آموزشی)، پس آزمون (پس از اتمام جلسات تلفنی) و دو مرحله پی گیری هر یک به ترتیب به فاصله 1 و 2 ماه پس از آخرین تماس تلفنی، با استفاده از پرسشنامه تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده از طریق آزمون تحلیل واریانس (آزمون اندازه گیری های مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که برنامه گروهی فرزندپروری مثبت منجر به کاهش استرس والدگری در قلمرو کودک (008/0=α، 672/33=F) و قلمـرو والـدین (001/0=α، 539/119=F) شده است و تغییرات صورت گرفته تا 2 ماه پی گیری نیز هم چنان باقی مانده است. از سوی دیگر، نتایج تحقیق نشان داد که حس صلاحیت و روابط با همسر نیز به عنوان دو متغیر مداخله گر در استرس والدگری، بهبود پیدا کرده است.
مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی در مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر، آزمون دیداری حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی و مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت بود. پس از ارزیابیهای متعدد بر اساس تفاوت معنادار بین هوشبهر کلامی و عملی و نمرات مقیاس درجهبندی دانشآموزان: تشخیص اولیه کودکان دارای اختلالات یادگیری (مایکل باست، 1971) دو گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی از میان مراجعهکنندگان به مراکز اختلالات یادگیری سازمان کودکان استثنایی شهر شیراز شناسایی شدند. اطلاعات لازم بهمنظور انجام این پژوهش با استفاده از مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت از 52 آزمودنی دختر و پسر 6 تا 11 ساله دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی (23 نفر) و دارای اختلالات یادگیری کلامی (29 نفر) جمعآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و آزمون T مستقل با روش تصحیح بونفرنی استفاده شد. نتایج نشان داد که:
1ـ میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در خردهآزمونهای اطلاعات، شباهتها، حساب و واژهها از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی بهطور معنادار بالاتر است. و در خردهآزمون حساب برخلاف سایر زیرآزمونها میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه اختلالات یادگیری کلامی پایینتر است.
2ـ تفاوت معناداری در تمام خردهآزمونهای عملی مقیاس تجدیدنظرشده هوشی وکسلر بجز تطبیق علایم در دو گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و دارای اختلالات یادگیری کلامی وجود دارد. میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی بهطور معناداری کمتر است.
3ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت بهطور معنادار پایینتر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است.
4ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در تمام بخشهای مقیاس ریاضیات ایران کیمت بهطور معنادار پایینتر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است.
با استفاده از نتایج فوق تشخیص اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی با استفاده از نیمرخ نمرات در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظرشده هوشی وکسلرکودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندر گشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کی مت امکانپذیر بوده و استفاده از هر سه مقیاس توصیه میشود.
"
مقایسه ویژگیهای شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار 18 ـ 12 ساله شهرستان اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان مقایسه ویژگیهای شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار شهرستان اهواز انجام شده است. هدف از اجرای این تحقیق پاسخ به این سؤال بوده که آیا بین نوجوانان عادی و بزهکار از لحاظ ویژگیهای شخصیتی از قبیل هیجان پذیری، گوشه گیری، وسواس، افسردگی، افکار پارانوئید، پرخاشگری، بی قراری و تمایلات ضداجتماعی تفاوت معنیداری وجود دارد؟
حجم نمونه پژوهش 150 نوجوان مشتمل بر (75 نوجوان عادی و 75 نوجوان بزهکار) بود که گروه بزهکار بصورت تصادفی از مرکز اصلاح و تربیت شهرستان اهواز و افراد عادی نیز به صورت گروه های در دسترس با در نظر گرفتن دامنه سنی مورد نظر از سطح شهر انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی و ودورث (1920) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری میانگین، واریانس، آزمونt گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک عاملی با طرح اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج آزمونt نشان داد که بین نوجوانان عادی و بزهکار از لحاظ ویژگیهای شخصیتی هشتگانه مذکور اختلاف معنیداری وجود دارد. بنابراین تمام فرضیه ها به صورت مورد نظر تأیید شدند. همچنین تحلیل واریانس یک عاملی با طرح اندازه گیری مکرر (مانووا) نشان داد که بین متغیرهای آزمایشی هشتگانه در هر دو گروه (عادی و بزهکار) اختلاف آماری معنیداری وجود دارد. (001/0p <).
مقایسه نوع لکنت در کلمات عملکردی و معنایی بین کودکان و بزرگسالان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه نوع یا الگوی لکنت در کلمات عملکردی و معنایی بین کودکان و بزرگسالان فارسی زبان مبتلا به لکنت انجام شد .
روش: 50 فرد مبتلا به لک نت مراجعه کننده به مراکز درمانی و آموزشی خصوصی و دولتی کرج در قالب پنج گروه سنی 1013 و 17 سال به بالا ) مورد بررسی قرار گرفتند . حداقل به مدت -16 ،10-12 ،7-9 ،3- نفره ( 6پنج دقیقه از گفتار خودانگیخته هر فرد ضبط آوایی شد و انواع الگوهای لکنت هر فرد بر حسبنوع کلمات مشخص گردید . سپس داده ها به وسیله آزمون های کروسکال -والیس و من -ویتنی مورد بررسی قرار گرفت .
یافته ها: الگوی غالب لکنت در کودکان صرف نظر از نوع کلمات تکرار بود، درحالی که با افزایش سن غالباً الگوهای کشش سکوت یا گیر، میان اندازی و بازنگری اصلاحی ظاهر می شد. با افزایش سن، الگوی لکنت هم در کلمات عملکردی و هم معنایی تغییر می کرد .
نتیجه گیری: افراد فارسی زبان مبتلا به لکنت در سنین مختلف الگوهای ناروانی متفاوتی نشان می دهند، چنانچه با افزایش سن در جهت افزایش الگوهای کشش سکوت ،(EXPLAN) یا گیر، میان اندازی و بازنگری اصلا حی تغییر می کند . بر اساس نظریه اکس پلن انتظار می رفت الگوی تکرار کل کلمات، میان اندازی و سایر الگوهای تأخیراندازی لکنت همه
گروه های سنی دیده شود، اما علت اینکه الگوی لکنت در کلمات عملکردی نیز مانند کلمات
معنایی در سنین مختلف تغییر می یابد می توان د مربوط به تفاوت ساختار کلمات عملکردی در
زبان فارسی و دشوارتر بودن برنامه ریزی زبانی آن نسبت به زبان انگلیسی باشد.
حافظه بینایی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی در مقایسه با افراد طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : مطالع ات انجام شده در مورد اختلال بیش فعالی - کم توجهی حاکی از وجود اختلال در عملکرد اجرایی از جمله حافظه کاری است . از طرف دیگر در این بیماران شواهدی دال براختلال در حافظه بینایی نیز به دست آمده است . هدف این مطالعه بررسی حافظه بینایی با
استفاده از آزمون های نوروپسیکولوژی حساس به عملکرد لوب تمپورال در کودکان مبتلا به
اختلال بیش فعالی - کم توجهی بود .
روش: در این مطالعه مقطعی - تحلیلی 41 کودک 6 تا 11ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی با بهره هوشی طبیعی که قبلاً تحت درمان دارویی نبودند، با 30 کودک سالم که از نظر سن، جنس و بهره هوشی با آنها همسان شده بودند، به یادگیری جفت ، (DMS) وسیله آزمون های نوروپسیکولوژی تأخیر در جور کردن با نمونه عملکرد PAL مقایسه شدند . یافته ها : در آزمون (PRM) و حافظه شناسایی الگو (PAL) ارتباط افراد مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی ضعیف تر از گروه کنترل بود . تعداد کل خطاها و تعداد کل تلاش ها به شکل معنی داری بیشتر و تعداد مراحل تکمیل شده به شکل معنی داری کمتر درصد پاسخ های صحیح، گروه بیمار به طور معنی داری کمتر از گروه DMS بود . در آ زمون کنترل بود و این اختلاف در مورد درصد پاسخ های صحیح کل تأخیرها و نمایش همزمان نیز نشان داد که درصد پاسخ های صحیح و میانگین زمان PRM معنی دار بود . نتایج آزمون پاسخدهی صحیح در گروه بیمار ضعی ف تر از گروه کنترل بود، اما این تفاوت به لحاظ آماری معنی دار نبود .
نتیجه گیر ی : کارکرد بیماران مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی بدون دریافت قبلی دارو در آزمون های حساس به عملکرد تمپورال به ویژه در زمینه حافظه بینایی نسبت به گروه کنترل دارای درجاتی از اختلال می باشد.
رابطه تحلیل فضایی با دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی شهرری(1385)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: یکی از مشکلات رایج در مدارس کودکان کم توان ذهنی اختلالات دست نویسی است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط تحلیل فضایی و دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی است.
روش بررسی: در این پژوهش که از نوع مطالعات توصیفی مقطعی و به روش همبستگی است، کلیه 126 دانش آموز کم توان ذهنی (53 دختر و 73 پسر) در دامنه سنی 9 تا 19 سال که در سال تحصیلی 85-1384 در پایه های اول تا پنجم ابتدایی در مدارس استثنایی شهرری مشغول به تحصیل بودند، به روش تمام شمار شرکت نمودند. برای همه دانش آموزان چک لیست دست نویسی محقق ساخته و نیز خرده آزمون طراحی با مکعب های وکسلر اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، یومن ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: ضریب همبستگی ثانوی کندال نوع C نشان داد که بین دست نویسی و تحلیل فضایی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین تحلیل فضایی با اندازه حروف نسبت به هم ، با اندازه کل نوشته و با روی خط نویسی رابطه مثبت معنی دار دارد.
نتیجه گیری: وجود ارتباط بین تحلیل فضایی و دست نویسی مبین این امر است که به منظور بهبود خوانایی دست نویسی دانش آموزان کم توان ذهنی در مقوله های اندازه حروف نسبت به هم، اندازه کل نوشته و روی خط نویسی، مداخلات درمانی در زمینه تحلیل فضایی الزامی است.
"
بررسی شیوع کودک آزاری و پیش بینی این متغیر از طریق سلامت عمومی والدین،سازگاری، عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموز و متغیرهای جمعیت شناختی در دانش آموزان دختر آزاردیده و عادی دوره راهنمایی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر میزان شیوع کودک آزاری در دخترهای دوره راهنمایی شهر اهواز بررسی شده است. همچنین، سلامت عمومی والدین، سازگاری، عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموز و متغیرهای جمعیت شناختی خانواده به عنوان پیش بین های کودک آزاری در دانش آموزان دختر آزار دیده و عادی دوره راهنمایی شهر اهواز بررسی شده است. فرضیه کلی تحقیق عبارت بود از: ترکیب خطی سلامت عمومی والدین، سازگاری، عزت نفس و عملکرد تحصیلی دخترهای دوره راهنمایی و ویزگی های جمعیت شناختی خانواده کودک آزاری را پیش بینی می کند. در این پژوهش سه نوع نمونه، 350 نفر در مرحله اعتباریابی، 2000 نفر در مرحله شیوع و 400 نفر (200 نفر آزاردیده و 020 نفر عادی)، در مرحله آزمون فرضیه ها، شرکت داشتند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه های ضربه کودکی (CTQ)، سلامت عمومی (GHQ)، سازگاری دانش آموز (SAI)، عزت نفس کویر اسمیت و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی محقق ساخته می باشند. از معدل نیز به عنوان ملاک عملکرد تحصیلی استفاده شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های آماری توصیفی، روش تحلیل ممیز نیز به کار رفت. بر اساس نتایج حاصل، حدود 18 درصد آزمودنی ها در معرض کودک آزاری بالاتر از متوسط قرار گرفته اند. همچنین، کودک آزاری را می توان از روی متغیرهای سلامت عمومی والدین، سازگاری، عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموز و متغیرهای جمعیت شناختی پیش بینی نمود.
اثر شیوه های درمانی نوروسایکولوژیک در کارآمدی خواندن دانش آموزان با نارساخوانی تحولی نوع ادراکی
مقایسه شیوههای فرزندپروری والدین نوجوانان با اختلال سلوک و نوجوانان عادی
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش، بررسی شیوههای فرزندپروری در بین والدین دارای نوجوانان با اختلال سلوک و والدین دارای نوجوانان عادی است. در انتخاب نمونه مورد مطالعه به دو روش نمونهبرداری تصادفی و نمونهبرداری انباشته عمل شده است. نمونه مورد مطالعه 282 نفر است که 137 نفر آزمودنیهای با اختلال سلوک و 145 نفر آزمودنیهای عادی میباشد. کلیه آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه اختلال رفتاری کودکان ) (CSI- و والدین آنها با استفاده از پرسشنامه شیوههای فرزندپروری رابینسون مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتایج استخراج شده از پرسشنامهها با استفاده از آزمون مجذورخی و آزمون لگاریتم خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه در والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک بیشتر از والدین آزمودنیهای عادی به کار گرفته میشود (001/0 P<). شیوه فرزندپروری مقتدرانه در والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک کمتر از والدین آزمودنیهای عادی به کار گرفته میشود (001/0 P<). بین والدین آزمودنیهای عادی و والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک، در استفاده از شیوه فرزندپروری سهلگیرانه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). تضاد بین شیوههای فرزندپروری والدین، در والدین آزمودنیهای با اختلال سلوک، بیشتر از والدین آزمودنیهای عادی است (001/0 P<). آزمودنیهای پسر، تحت تاثیر شیوههای فرزندپروری هر دو والدشان هستند (01/0 P<). در حالی که آزمودنیهای دختر، تحت تاثیر شیوه فرزندپروری مادرانشان هستند (05/0P<). همچنین یافتههای جانبی تحقیق نشان داد که میزان افت تحصیلی در آزمودنیهای با اختلال سلوک بیشتر از آزمودنیهای عادی است (05/0 P<) و اعتیاد در بین پدران آزمودنیهای با اختلال سلوک بیشتر از آزمودنیهای عادی است (05/0 P<). در بین سایر متغیرها، تفاوت معنادار یافت نشد.
"
بررسی مشکلات رفتاری نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
مقدمه: از آنجا که دوره نوجوانی با تحولات فراوانی در زمینههای زیستشناختی، روانشناختی و اجتماعی همراه میباشد و هر یک از این تغییرات میتواند یک عامل بحرانزا برای نوجوان محسوب گردد و در مواردی موجب بروز مشکلات رفتاری برای آنها شود، بررسی و تفحص پیرامون این تحولات و مشکلات حائز اهمیت بسیاری میباشد، بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین میزان مشکلات دختران نوجوان در رابطه با والدین، امورتحصیلی، همسالان، مسائل شخصی، و اجتماعی میباشد. روش: 1879 دختر نوجوان 21-11 ساله که از 10 استان کشور با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شده بودند، در پژوهش شرکت کردند.ابزارهای استفاده شده شامل پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه شخصیتی نوجوانان آیزنک بود. دادههای بدست آمده با آزمون تحلیل واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که مسایل و مشکلات دختران به ترتیب عبارت هستند از مشکلات با همسالان، مشکلات شخصی، مشکلات تحصیلی، مشکلات اجتماعی، و مشکلات والدینی. همچنین رابطه معنادار میان مشکلات دختران با سن و تحصیلات والدین، مشاهده شد. نتیجه گیری : با توجه به اهمیت آشنایی دختران نوجوان با مسایل و مشکلات دوره نوجوانی و همچنین نحوه مقابله با مسائل و مشکلاتشان، ضرورت دارد برنامهریزیهای بهداشت روانی متناسب با مسائل و مشکلات دختران و شرایط سنی و تحصیلی آنها تدوین شود.
"
کودک خجالتی
مقایسه ویژگیهای شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار 18 - 12 ساله شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
تاثیر آموزش فنون کنترل خود بر بهبود مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش فنون کنترل خود بر بهبود مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی انجام شده است. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه مورد مطالعه را همه دانش آموزان پسر دبستانی شاغل به تحصیل در شهر تهران، در سال تحصیلی 83-1382 تشکیل می داد. نمونه های پژوهش 20 نفر از دانش آموزان با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی بودند که به شیوه در دسترس از یک دبستان واقع در آموزش و پرورش منطقه 6 تهران انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. از هر دو گروه، پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد و گروه آزمایشی به مدت یک ماه تحت آموزش فنون کنترل خود قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش فنون کنترل خود، مهارتهای اجتماعی دانش آموزان با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی را به طور معناداری افزایش می دهد و بعد از یک ماه پیگیری نیز آشکار شد که نتایج به دست آمده پایدار مانده اند. نتیجه گیری: از یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که آموزش فنون کنترل خود بر بهبود مهارتهای اجتماعی تاثیر مثبتی داشته است.
تعیین اثربخشی نوروفیدبک بر عملکرد هوشی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی روش نوروفیدبک و مقایسه آن با ریتالین و درمان ترکیبی نوروفیدبک و ریتالین توأم در کاهش علائم اختلال بیش فعالی / کمبود توجه انجام شده، یعنی اثربخشی این روشهای درمانی را بر افزایش نمرات هوشی آزمودنیها مد نظر قرار داده است.
روش بررسی: در این پژوهش شبه تجربی که به شکل (Case series) انجام شد، تعداد 16 نفر آزمودنی مبتلا به اختلال بیش فعالی – کمبود توجه نوع مرکب که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، در 4 گروه مختلف به مدت 10 هفته تحت درمان با هر یک از سه رویکرد فوق قرارگرفتند. گروه چهارم هیچ درمانی نگرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ترکیبی نوروفیدبک و ریتالین در هر 4 آزمودنی موجب افزایش هوشبهر شده است. درمان با ریتالین به تنهایی نیز در هر 4 آزمودنی موجب افزایش نمرات هوشی گردید، اما این میزان در برخی موارد خیلی قابل توجه نبود. روش درمانی نوروفیدبک نیز در 3 نفر از آزمودنیها موجب افزایش نمره هوشبهر گردید. در گروه چهارم تغییراتی حاصل نشد.
نتیجه گیری: اثربخشی درمان ترکیبی نوروفیدبک و ریتالین در افزایش نمرات کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی / نقص توجه در آزمون هوشی تجدید نظر شده وکسلر کودکان بیشتر از هریک از دو روش دیگر به تنهایی است. "