فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی - رفتاری بر شدت علایم اختلال بیش فعالی / کمبود توجه در دانش آموزان پسر 9 تا 11 ساله مبتلا به ADHD(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برای تشخیص و درمان ADHD، روش های مختلفی از جمله بازی درمانی معرفی شده است. این پژوهش به منظور بررسی اثر بخشی بازی درمانی شناختی - رفتاری بر شدت علایم اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه در دانش آموزان پسر پایه های سوم و چهارم دبستان انجام گرفته است. مواد و روشها: با اعمال طرح تجربی از میان مراجعه کنندگان دو مرکز مشاوره و خدمات روانشناسی اصفهان (ارجاعی توسط روانپزشک)، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و شاهد جایگزین شدند. قبل و بعد از برگزاری جلسات بازی درمانی شناختی - رفتاری که یک روز در میان برای آزمودنی های گروه آزمایش انجام می گرفت، پرسش نامه های علایم مرضی کودک (CSI-4) و آزمون همتایابی اشکال آشنا (MFFT) برای دو گروه به منظور پیش آزمون و پس آزمون اجرا می شد. آزمودنی ها پس از یک ماه، مورد بررسی مجدد قرار گرفتند و در نهایت گروه شاهد نیز که در لیست انتظار بود، مورد مداخله قرار گرفت. نتایج پرسش نامه ها با استفاده از آزمون کوواریانس با نرم افزارSPSS14 تحلیل گردید. یافته ها: بازی درمانی در مرحله پس آزمون باعث کاهش معنی دار شدت علایم بیش فعالی همراه با کمبود توجه، بیش فعالی، کمبود توجه، خطاهای پاسخ دهی و افزایش معنی دار زمان پاسخ دهی (همه موارد:P<0.001) شد. همچنین بازی درمانی در مرحله پیگیری باعث افزایش زمان پاسخ دهی شد (P<0.005)، ولی در خطاهای پاسخ دهی تاثیری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به وجود تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و شاهد و همچنین در دوره پیگیری می توان از بازی درمانی به عنوان یک روش درمانی موثر برای کودکان و نوجوانان مبتلا به ADHD استفاده نمود.
نشانگان آسپرگر
مقایسه اثربخشی نوروفیدبک، ریتالین و درمان ترکیبی در کاهش علائم کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/کمبود توجه (ADHD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک ، ریتالین و درمان ترکیبی در کنترل و کاهش علائم ADHD در قالب یک مطالعه آزمایشی تک آزمودنی انجام شد. بدین منظور تعداد 16 نفر از دانش آمو.زان مبتلا به ADHD نوع مرکب در سه موقعیت درمانی و یک موقعیت فهرست انتظار مورد مطالعه قرار گرفتند. کلیه آزمودنی ها قبل و پس از مداخله با آزمون کامپیوتری Iran TOVA ( به عنوان یک آزمون ارزیابی عملکرد مستمر با هدف ارزیابی متغیرهای توجه)، فرم تجدیدنظر شده آزمون هوشی وکسلر کودکان (WISC-R) و آزمون کانرز – فرم والدین ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که روش درمان ترکیبی نوروفیدبک به همراه ریتالین مؤثرتر از هر یک از این روش ها به تنهایی است. میزان اثربخشی نوروفیدبک به اندازه ریتالین بود؛ اگرچه میزان رضایتمندی والدین ( که در نمرات پس آزمون کانرز منعکس شده است) از روش نوروفیدبک بیش تر از دارو درمانی بود. نتایج این مطالعه با مطالعاتی که از کاربرد رویکردهای درمانی چندوجهی حمایت می کنند همخوان است. همچنین می توان نتیجه گرفت که نوروفیدبک می تواند در شرایطی که بیمار به دارو پاسخ نمی دهد یا از عوارض جانبی آن رنج می برد به عنوان روش درمانی جایگزین مطرح باشد.
شیوع لکنت در دانش آموزان دوزبانه مقاطع مختلف شهر جوانرود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: به منظور بررسی نقش عوامل زبان شناختی در ابتلا به لکنت و پاسخ گویی به نیازهای درمانی آن، برآورد میزان شیوع این اختلال در دوزبانه های ایرانی ضروری است. لذا هدف از مطالعه حاضر برآورد شیوع لکنت در دانش آموزان مقاطع مختلف شهر دوزبانه جوانرود به تفکیک جنس و مقطع تحصیلی است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی است. تمام دانش آموزان مدارس عادی سه مقطع تحصیلی شهر جوانرود به صورت تمام شمار بررسی شدند. غربالگری اولیه جهت شناسایی دانش آموزان مبتلا به انواع اختلالات گفتاری توسط معلمان و با نظارت کارشناس گفتاردرمانی انجام گرفت و اطلاعات لازم در این زمینه در جلسات توجیهی به معلمین داده شد. از بین دانش آموزان معرفی شده توسط معلمان، موارد مبتلا به لکنت از طریق ارزیابی گفتار خودبه خودی، توصیف تصاویر داستانی و خواندن متن به دو زبان کردی و فارسی توسط کارشناس گفتاردرمانی بررسی و بر اساس علائم آسیب شناختی لکنت تشخیص داده شدند. داده های حاصل با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر و رگرسیون لجستیک مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: از تعداد کل 11425 دانش آموز، 129 نفر مبتلا به لکنت بودند. این تعداد معادل 13/1 درصد کل جامعه مورد مطالعه است. شیوع لکنت در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان به ترتیب 06/2، 87/0 و 5/0 درصد بود. شیوع لکنت بین پسران 13/1 درصد و بین دختران 88/0 درصد به دست آمد. نسبت ابتلای پسران به دختران 5/1 به 1 بود. شیوع لکنت بین مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان باهم تفاوت معنی دار داشت . تفاوت شیوع لکنت بین پسران و دختران از لحاظ آماری معنادار بود(034/0 = P).
نتیجه گیری: شیوع لکنت در بین دانش آموزان دوزبانه شهر جوانرود بیشتر از میزان گزارش شده به عنوان میانگین شیوع لکنت در جوامع یک زبانه (1 درصد) است. خطر ابتلا به لکنت در پسران بیشتر از دختران است.
"
آسیب شناسی مشکلات رفتاری و عاطفی نوجوانان دختر در خانواده های محروم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابعاد گوناگون اختلال هاى عاطفى ـ رفتارى کودکان سبب شده است که دیدگاه ها و پژوهش هاى علمى زیادى در این باره متمرکز گردند. کودکانى که در معرض خطرِ مشکلات رفتارى، سازگارى و عاطفى هستند، درصد زیادى از جوانان امروز را تشکیل مى دهند. از سال 1374 ه . ش مطالعه در مورد اختلالات عاطفى ـ رفتارى کودکان و نوجوانان بیشتر شده و مطالعات نشان داده است که مداخلات خانوادگى در این زمینه مؤثرتر از مداخلات و درمان هاى فردى است که این امر دال بر شکل گیرى هسته این مشکلات در خانواده مى باشد. این پژوهش درباره 85 تن از دختران نوجوان (با میانگین سنى 5/12 سال) از منطقه محروم همدان ـ که به عنوان یک منطقه آسیب پذیر در نظر گرفته شده بودـ اجرا شد. هدف این پژوهش تعیین نقش عوامل خانوادگى در سلامت روانى ـ اجتماعى دختران نوجوان در چارچوب الگوى نظرى «آسیب پذیرى روانى ـ اجتماعی» است. ابزارهاى مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از:
1. مصاحبه نیم ساخت یافته عوامل خطر که با مادران انجام شد؛
2. پرسش نامه رویدادهاى نامطلوب خانواده (کوبین، 1998م.) که کودکان تکمیل کردند؛
3. پرسش نامه مشکلات عاطفى ـ رفتارى کودکان (کودمن، 2001م.) که مادران تکمیل کردند.
تحلیل داده ها به وسیله هم بستگى و تحلیل رگرسیون چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که بین عوامل خطرزاى خانواده و مشکلات عاطفى ـ رفتارى دختران از یک سو و بین حوادث نامطلوب خانواده و مشکلات عاطفى ـ رفتارى دختران از سوى دیگر، ارتباطى قوى، مثبت و معنادار وجود دارد.
شیوع اختلالات خواندن در دانش آموزان پایه سوم و چهارم ابتدایی شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر، با هدف بررسی میزان شیوع اختلال خواندن در دانش آموزان پایه سوم و چهارم ابتدایی شهرکرد انجام شد. روش : این پژوهش از نوع توصیفی- همه گیرشناسی است.400 نفر دانش آموز دختر و پسر پایه سوم و چهارم ابتدایی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و آزمون تشخیصی سطح خواندن برای آنها اجرا شد. داده های این پژوهش از طریق روشهای آمار توصیفی و آزمون خی دو تحلیل شدند. یافته ها : این پژوهش نشان داد که به طور کلی 5/10 درصد از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی و 3/7 درصد دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی دچار اختلال خواندن هستند. در ضمن 4/8 درصد از دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی و 3/4 درصد دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی دبستانهای شهرکرد از اختلال در خواندن رنج می برند. همچنین مشخص شد که هرچند بین فراوانی اختلال خواندن در دانش آموزان پسر و دختر تفاوت معنادار وجود دارد، ولی تفاوت دانش آموزان پایه سوم و چهارم معنادار نیست. نتیجه گیری : شیوع اختلال خواندن در میان دانش آموزان پایه سوم و چهارم دبستانهای شهرکرد نسبتاً بالاست و اختلال خواندن در دانش آموزان پسر بیش از دانش آموزان دختر است ولی تفاوت معناداری بین فراوانی اختلال خواندن در میان دانش آموزان پایه سوم و چهارم وجود ندارد.