مقالات
حوزه های تخصصی:
"هدف: بررسی یادگیری صریح در بیماران مبتلا به سکته مغزی یک طرفه و مقایسه آن با افراد سالم و تعیین نقش عوامل مؤثر بر یادگیری این بیماران هدف این مطالعه می باشد.
روش بررسی: در این تحقیق تحلیلی مورد - شاهدی، از یک نرم افزار کامپیوتری جهت بررسی یادگیری حرکتی استفاده شده است که طی آن 4 مربع با رنگهای مختلف بر صفحه نمایشگر ظاهر می شد و داوطلب به محض مشاهده هر مربع باید کلید تعریف شده مرتبط با آن را فشار می داد. 15 بیمار مبتلا به سکته مغزی با انتخاب هدفمند و غیر تصادفی و 15 فرد سالم همسان که با گروه مورد جور شده بودند، در این تحقیق شرکت داشتند. در روز اول 8 بلوک حرکتی تمرین می شد. 24 ساعت بعد یک آزمون یادآوری از داوطلبین بعمل می آمد که شامل دو بلوک حرکتی با الگوی منظم بود. همه داوطلبین راست دست بوده و بیماران نیز دارای ابتلای سمت راست بوده و با همان سمت مبتلا تمرین را انجام می دادند و زمان سکانسها و بلوکهای حرکتی به عنوان متغیر تحقیق اندازه گرفته می شد.
یافته ها: انجام بلوکهای تحقیق در بیماران با اختلاف معنی داری کندتر از افراد سالم بود (05/0 P<). بین زنان و مردان چه در بیماران و چه در افراد سالم اختلاف معنی داری وجود نداشت. همچنین متغیرهای سن، جنس و سطح تحصیلات تأثیر قابل توجهی بر نتایج تحقیق نداشت(05/0 P>). زمان انجام بلوکهای حرکتی در دفعات آخر نسبت به دفعات ابتدایی کاهش معنی داری در هر دو گروه داشت(05/0 P<).
نتیجه گیری: اگرچه بیماران مبتلا به سکته مغزی یک طرفه، درمجموع حرکت را کندتر از افراد سالم همسان انجام می دادند، اما یادگیری حرکتی که بصورت کاهش پایدار در زمان بلوکها تعریف شده بود، در هر دو گروه سالم و بیمار وجود داشت. به عبارت دیگر بیماران مبتلا به سکته مغزی در طی انجام حرکت با دست مبتلا قابلیت یادگیری حرکتی را دارا هستند. "
" تهیه و بررسی روایی و اعتبار آزمون هجی کردن در دانش آموزان کلاس اول ابتدایی در تهران "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: این مطالعه با هدف تهیه آزمون هجی کردن و تعیین روایی و اعتبار آن در پایه اول ابتدایی به منظور بررسی تأثیر طول کلمه بر خطاهای هجی کردن انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی و از نوع ابزار سازی و اعتبارسنجی می باشد. جمعیت مورد مطالعه دانش آموزان کلاس اول ابتدایی (یک کلاس از مدرسه دخترانه و یک کلاس از مدرسه پسرانه) از منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران می باشند که به صورت آسان و غیر تصادفی انتخاب شدند. ابتدا کلمات کتاب «بنویسیم» پایه اول ابتدایی بر اساس طول کلمه (ساختار هجایی) مورد بررسی قرارگرفت. سپس از میان 494 کلمه موجود در کتاب فارسی، 241 کلمه که حاوی تمام ساختارهای هجایی بودند، برای انتخاب به صاحب نظران داده شد. بر اساس نظر آنان از میان 241 کلمه، 40 کلمه انتخاب گردید. این کلمات توسط دو آزمونگر در طی دو مرحله به تفکیک به دانش آموزان پایه اول ابتدایی به صورت دیکته گفته شد و خطاهای دیکته تعیین و با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که ضریب همبستگی بین اجراهای متوالی بالا است. همچنین مقایسه میانگین تعداد خطاها در نوبت های مختلف اجرا نشان می دهد که در پسران اختلاف میانگین از نظر آماری معنی دار نیست (مقدار p به ترتیب در دو مرحله اجرا توسط آزمونگر اول و دوم عبارت است از: 33/0 = P و 56/0 = P)، اما در دختران بین میانگین تعدادخطاهای مرحله اول و دوم از نظر آماری اختلاف وجود دارد (مقدار p به ترتیب در دو مرحله اجرا توسط آزمونگر اول و دوم عبارت است از: 002/0 P و 1= P).
نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد آزمون مورد نظر از روایی و اعتبار بالایی برخوردار است و می توان از آن در پژوهشهای مورد نظر و بررسی ارتباط ساختار هجایی کلمه و خطاهای هجی کردن استفاده نمود.
"
بررسی و مقایسه کنش پریشی در سالمندان مبتلا به دمانس نوع آلزایمر و سالمندان سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: بسیاری از بیماران مبتلا به آلزایمر در مراحل اولیه بیماری، علاوه بر نقایص حافظه و زبان پریشی، کنش پریش هستند که می تواند باعث بروز اختلالاتی در زندگی روزمره آنان گردد. هدف از تحقیق حاضر بررسی وجود هرگونه کنش پریشی و نوع آن در سالمندان مبتلا به دمانس نوع آلزایمر در مراحل اولیه و مقایسه آن با گروه سالمندان سالم (کنترل) می باشد.
روش بررسی: این تحقیق از نوع تحلیلی مورد - شاهدی می باشد. تعداد 14 بیمار سالمند مبتلا به دمانس از نوع آلزایمر و 20 نفر سالمند سالم که از نظر سن و تحصیلات با آنها همتا شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران از بین مراجعان به انجمن آلزایمر و با تشخیص روانپزشک از بین افراد با دمانس خفیف تا متوسط (27-15MMSE= ) بصورت هدفمند انتخاب شده و با سالمندان سالم (30-25 = MMSE) مقایسه گردیدند. روی افراد هر دو گروه آزمون کنش پریشی (نیلی پور، 1384) اجرا گردید. این آزمون شامل چهار زیرآزمون حرکات مفهومی، حرکت های مفهومی اشاره با دست، حرکت های دهانی و تنفسی و حرکت های تقلیدی کار با اشیا می باشد. داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف، من – ویتنی، آزمون تی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات آزمون کنش پریشی در دو گروه بیمار و کنترل تفاوت معنی داری دارد. به طوری که بیماران آلزایمر، مبتلا به کنش پریشی و افراد سالمند سالم، غیر مبتلا به کنش پریشی تشخیص داده شدند. علاوه بر این مقایسه نمرات افراد بیمار در زیر آزمون های مختلف آشکار کرد که نمرات آنان در زیر آزمون حرکات مفهومی از همه زیرآزمون های دیگر کمتر (کنش پریشی بیشتر) و تفاوت آن معنادار می باشد. همچنین نمرات بیماران در زیرآزمون حرکت های دهانی و تنفسی از همه زیرآزمون ها بیشتر (کنش پریشی کمتر) و تفاوت آن معنادار است .
نتیجه گیری: کنش پریشی به عنوان یکی از علائم عصب روانشناختی در مراحل اولیه بیماری آلزایمر قابل بررسی است و می تواند به صورت تکمیلی برای تأیید تشخیص افتراقی به کار رود. بررسی زیر گروه های کنش پریشی نیز می تواند در تعیین نوع کنش پریشی، فهم اختلالات مشاهده شده و راه های احتمالی توان بخشی آنان کمک کند. "
تأثیر مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی کودکان دارای اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: بررسی و تشخیص اختلال بینایی- حرکتی در کودکان با اختلال ویژه یادگیری و کاربرد مداخلات کاردرمانی در جهت ارتقا و بهبود این مهارت، می تواند در بهبود وضعیت خواندن و نوشتن این کودکان مؤثر واقع شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی کودکان دارای اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی می باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر به روش تجربی و مداخله ای می باشد. برای انجام این پژوهش، 23 کودک با اختلال ویژه یادگیری (پایه دوم، سوم و چهارم) از مراجعین به مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران، انتخاب شدند. این کودکان از نظر بینایی و شنوایی سالم و بهره هوشی آنها طبیعی بود. نمونه ها بطور تصادفی به دو گروه مداخله (11 نفر) و مقایسه یا شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. مهارتهای بینایی- حرکتی کلیه نمونه ها ابتدا توسط آزمون مهارتهای بینایی- حرکتی (TVMS-R) مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مداخلات کاردرمانی در گروه مداخله صورت گرفت و مجدداً توسط آزمون TVMS-R ارزیابی هر دو گروه انجام و با استفاده از آزمون تی زوجی و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: در بررسی نمره کل آزمون، اختلاف معناداری در گروه مقایسه، قبل و بعد از مداخله داده نشد (4/0=P)، اما در گروه مداخله اختلاف معناداری دیده شد. در بررسی مجموع نمرات طبقه 2، 5 و 7 نیز که علاوه بر مهارتهای یکپارچگی بینایی- حرکتی و تثبیت چشمی بیشتر نیازمند مهارتهای بینایی- فضایی هستند، تأثیر معنادار مداخلات کاردرمانی دیده شد و بررسی مجموع نمرات طبقات 1، 3، 4، 6 و 8 نشان داد که مداخلات کاردرمانی تأثیر معناداری بر مجموع این طبقات و در نتیجه مهارتهای تجزیه و تحلیل بینایی داشته است .
نتیجه گیری: مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی و اجزای آن (یکپارچگی بینایی- حرکتی، تجزیه و تحلیل بینایی و بینایی- فضایی و تثبیت چشمی) در کودکان دچار اختلال ویژه یادگیری مراجعه کننده به مرکز مورد نظر، بطور معناداری مؤثر بوده است.
"
" تعیین ضریب پایایی دستورالعمل کنترل حرکتی دهان/گفتار رابینز-کلی در جامعه کودکان فارسی زبان اصفهانی و ارائه برخی از نمرات هنجار آنها "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: بررسی حاضر با هدف ارائه یک ارزیابی جامع و کامل از ساختمان و عملکرد حرکتی مکانیسم گفتار در کودکان پیش دبستانی شکل گرفت.
روش بررسی: این مطالعه در بخش اول بصورت توصیفی و اعتبارسنجی و در بخش دوم بصورت مقطعی مقایسه ای انجام شد. پس از ترجمه و اعتباریابی «پروتکل کنترل حرکتی دهان- گفتار رابینز و کلی» طی یک مطالعه مقدماتی، این دستورالعمل به منظور ارزیابی عملکرد راه صوتی برای 300 کودک 3 تا 6 ساله فارسی زبان اصفهانی که به شیوه تصادفی و خوشه ای از بین مهدکودکها و آمادگیها انتخاب و به سه گروه تقسیم شده بودند، اجرا شد. از معیار آلفای کرونباخ برای تعیین ضریب پایایی و برای گزارش هنجارها از ارائه میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. برخی از تفاوتهای مشاهده شده میان گروههای سنی مختلف نیز با آزمونهای تی و آنووا مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نمرات کودکان 5 تا 6 ساله در اغلب متغیرهای عملکردی به طور معناداری بیشتر از سایر گروههای سنی بود. ضریب پایایی فرم پروتکل نیز به تفکیک گروههای سنی و دو متغیر ترکیبی نمره کل ساختمان از 19/0 تا 59/0 و نمره کل عملکرد اندامهای گفتاری از 75/0 تا 80/0 گزارش شد.
نتیجه گیری: عملکردهای گفتاری کودکان با افزایش سن افزایش یافته که نشان از بلوغ عصبی و مهارتی کودکان بزرگتر در اجرای عملکردهای دهانی و گفتاری دارد. این پروتکل در مقایسه با سایر ارزیابی های موجود می تواند ارزیابی صحیح تری از مکانیسم دهان- حنجره در دیزارتری دوران کودکی ارائه داده و برای آپراکسی رشدی گفتار نیز معرف بهتری نسبت به سایر تستهای موجود می باشد. با توجه به بالا بودن ضرایب پایایی نمره کل عملکرد اندامهای گفتاری در گروههای مختلف سنی، می توان از این بخش از پروتکل در تحقیقات و امور بالینی استفاده مطلوب نمود.
"
سنجش میزان اثر بخشی توانبخشی روانی بر کودکان دارای معلولیت جسمی و ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: با توجه به اینکه بومی کردن مدل های توانبخشی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ در این مطالعه ضمن معرفی توانبخشی روانی ژاپنی، میزان اثر بخشی آن بر کودکان دارای معلولیت جسمی و ذهنی سنجیده می شود.
روش بررسی: در این پژوهش شبه تجربی از نوع قبل و بعد، با انتخاب 120 نفر کودک 5 تا 10 ساله دارای معلولیت های فلج مغزی (CP) و کم توان ذهنی (MR) بصورت نمونه های در دسترس از کلینیکهای توانبخشی تهران، با انجام تکنیک های توانبخشی روانی به روش ژاپنی (دوسا) به مدت سه ماه شامل 24 جلسه یکساعته درمانی برای هر کودک و جمعاً 2880 جلسه درمانی، وضعیت قبل و بعد از مداخله کودکان مورد مقایسه قرار گرفت. کودکان مبتلا به فلج مغزی جهت بررسی تأثیر انجام تکنیکهای دوسا بر وضعیت ستون فقرات و متغیرهای قابل سنجش قوس گردن، پشت، کمر و وضعیت لگن و کودکان کم توان ذهنی جهت بررسی تأثیر انجام تکنیکهای دوسا بر وضعیت بدن و حرکت و چکونگی تعامل اجتماعی آنها، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل کیت سنجش، پرسشنامه تعامل اجتماعی و ابزارتصویری ترسیمی بود. داده های حاصل با انجام آزمونهای آماری ویلکاکسون و آنووا مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تکنیکهای درمانی دوسا بطور معناداری بر بهبود وضعیت ستون فقرات و قوسهای گردن، پشت و کمر کود کان مبتلا به فلج مغزی مؤثر بوده است. همچنین در مورد کودکان کم توان ذهنی، وضعیت بدن و حرکت آنان بعد از مداخله با توجه به نتیجه آزمون آنووا نسبت به قبل از مداخله اختلاف معناداری نشان نداد (237/0 = P). تعامل اجتماعی آنان بخصوص تعامل با خانواده بعد از تمرینات پیشرفت چشمگیری داشت .
نتیجه گیری: بطور کلی با توجه به شواهد آماری، تصویری و بالینی این تحقیق می توان نتیجه گرفت که تمرینات برنامه توانبخشی روانی دوسا بر بهبود وضعیت بدنی و روانی کودکان مبتلا به فلج مغزی و کم توان ذهنی مؤثربوده است و می توان از آن بعنوان یک روش تکمیلی در درمان استفاده کرد.
"
رابطه تحلیل فضایی با دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی شهرری(1385)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: یکی از مشکلات رایج در مدارس کودکان کم توان ذهنی اختلالات دست نویسی است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط تحلیل فضایی و دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی است.
روش بررسی: در این پژوهش که از نوع مطالعات توصیفی مقطعی و به روش همبستگی است، کلیه 126 دانش آموز کم توان ذهنی (53 دختر و 73 پسر) در دامنه سنی 9 تا 19 سال که در سال تحصیلی 85-1384 در پایه های اول تا پنجم ابتدایی در مدارس استثنایی شهرری مشغول به تحصیل بودند، به روش تمام شمار شرکت نمودند. برای همه دانش آموزان چک لیست دست نویسی محقق ساخته و نیز خرده آزمون طراحی با مکعب های وکسلر اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، یومن ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: ضریب همبستگی ثانوی کندال نوع C نشان داد که بین دست نویسی و تحلیل فضایی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین تحلیل فضایی با اندازه حروف نسبت به هم ، با اندازه کل نوشته و با روی خط نویسی رابطه مثبت معنی دار دارد.
نتیجه گیری: وجود ارتباط بین تحلیل فضایی و دست نویسی مبین این امر است که به منظور بهبود خوانایی دست نویسی دانش آموزان کم توان ذهنی در مقوله های اندازه حروف نسبت به هم، اندازه کل نوشته و روی خط نویسی، مداخلات درمانی در زمینه تحلیل فضایی الزامی است.
"
" نقش حافظه آشکار وحافظه ضمنی در افراد مبتلا به لکنت "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: لکنت یکی از شایع ترین اختلالات گفتاری است. با این وجود علت آن به درستی مشخص نیست. آسیب عملکردهای شناختی همچون حافظه هیجانی و توجه یکی از عوامل مهم آن به شمار می رود. در این تحقیق بعنوان هدف اصلی، عملکرد حافظه آشکار و حافظه ضمنی بین افراد مبتلا به لکنت و افراد عادی مورد مقایسه قرار گرفته و همچنین بصورت جنبی میزان اضطراب و افسردگی در این دو گروه مقایسه شده است.
روش بررسی: این مطالعه ازنوع تحلیلی مورد- شاهدی تحلیلی می باشد. تعداد 30 نفر افراد مبتلا به لکنت به عنوان آزمودنی با انتخاب هدفمند از نمونه های در دسترس و مراجعه کننده به کلینیک های گفتار درمانی تهران و 30 نفر افراد عادی به عنوان گروه شاهد از طریق همتاسازی با گروه مورد بر اساس سن، جنس، تحصیلات و دوزبانگی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای بررسی عملکرد حافظه آشکار از آزمون «یادآوری نشانه ای» و برای بررسی عملکرد حافظه ضمنی از آزمون «تکمیل کردن ریشه واژه» و برای سنجش میزان اضطراب و افسردگی افراد از پرسشنامه سلامت عمومی (28 GHQ) استفاده شد. سپس متغیرهای تعداد واژه های با بار عاطفی مثبت و منفی در حافظه آشکار و حافظه ضمنی و نیز نمره میزان اضطراب و افسردگی با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، تی زوجی، من ویتنی و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که افراد مبتلا به لکنت واژه های با بار عاطفی مثبت درحافظه آشکار را به طور معنی داری نسبت به افراد عادی کمتر بازشناسی می کنند. همچنین افراد مبتلا به لکنت در آزمون های حافظه آشکار وحافظه ضمنی، واژه های با بار عاطفی منفی را بیشتر از واژه های با بار عاطفی مثبت بازشناسی می کنند. علاوه بر این مشخص شد که میزان اضطراب افراد مبتلا به لکنت به طور معناداری بیشتر از افراد عادی بود، همچنین میزان افسردگی افراد مبتلا به لکنت بیشتر از افراد عادی بود ولی تفاوت آنها معنادار نبود .
نتیجه گیری: با توجه به نقش عملکردهای شناختی از جمله حافظه هیجانی در برنامه ریزی حرکتی گفتار و مشاهده تفاوت درعملکرد حافظه هیجانی مثبت و منفی بین افراد لکنتی و عادی در این مطالعه، به نظر می رسد که توجه به مقوله حافظه هیجانی در بازتوانی افراد مبتلا به لکنت می تواند مؤثر واقع شود."
برنامه های مداخله به هنگام و شیرخواران پر خطر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سرویس های مداخله به هنگام خدمات تشخیصی- درمانی درکودکان در معرض تکامل غیر طبیعی در سالهای اول زندگی هستند که در مواجهه با ناتوانی های مشخص یا عوامل خطرساز طبی و روانشناختی همانند نارس بودن یا بی توجهی والدین می باشند. در این بحث به انواع ساختار بین بخشی و برنامه های پیگیری شیرخواران پر خطر اشاره شده و نظرات رایج در خصوص اثربخشی این روندها در پیشرفت تکامل کودک عنوان می گردد. نقش متخصص کودکان در تیم پیگیری به عنوان مراقب، ارجاع دهنده، هماهنگ کننده تیم مداخله و در پاسخگویی به کودک- خانواده مطرح است.