فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فرایندهای زیستی و روانشناختی زیادی می تواند در سوء مصرف مواد می تواند اثر گذار باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط مهارتهای ذهن آگاهی و باورهای فر اشناختی با واکنش پذیری بین فردی سوء مصرف کنندگان مواد بود. روش: آزمودنی های پژوهش شامل 100 نفر بودند که از میان سوء مصرف کنندگان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان اردبیل، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مهارتهای ذهن آگاهی، فراشناخت و شاخص واکنش پذیری بین فردی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مهارتهای ذهن آگاهی و باورهای فراشناختی با واکنش پذیری بین فردی رابطه معنی داری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که باورهای مثبت در مورد نگرانی ، خودآگاهی شناختی و باورهای منفی در مورد مورد کنترل ناپذیری افکار و خطر پیش بینی کننده های واکنش پذیری بین فردی سوءمصرف کنندگان مواد هستند. از میان مؤلفه های ذهن آگاهی، مشاهده کردن و پذیرش بدون قضاوت، از قوی ترین پیش بینی کننده های واکنش پذیری بین فردی سوءمصرف کنندگان مواد می باشند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که باورهای فراشناختی و مهارتهای ذهن آگاهی، نقش متوسطی در پیش بینی واکنش پذیری بین فردی سوء مصرف کنندگان مواد دارند؛ این نتایج تلویحات مهمی در آسیب شناسی روانی سوء مصرف مواد دارد؛ بر این اساس، متخصصان بالینی بایستی از راهبردهای فراشناختی و مهارتهای ذهن آگاهی برای مقابله با سوء مصرف مواد استفاده نمایند.
مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی چهره ای در مبتلایان به اضطراب اجتماعی و گروه سالم غیرمضطرب با فن آوری ردیاب چشمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افراد از طریق پردازش اطلاعات اجتماعی، درباره ی دنیای اجتماعی اطلاعات کسب می کنند. شیوه ی توجه و تفسیر افراد درباره ی اطلاعات، اثری واضح بر نتیجه گیری آن ها از تعاملات اجتماعی شان دارد. این اطلاعات به شکل های متنوعی شامل رفتارهای غیرکلامی، نشانه های عروضی در کلام و جلوه های هیجانی چهره ای حاصل می شود. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد غیرمضطرب، از دستگاه ردیاب چشمی استفاده کرده است. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، تمام دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دامنه ی سنی 30-18 سال مراجعه کننده در نیمه ی دوم 1390 و نیمه ی اول 1391 به کلینیک دانشکده ی روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد و جامعه ی بهنجار، دانشجویان غیرمضطرب 30-18 ساله ی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. آزمودنی ها 30 فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی و 30 فرد غیرمضطرب بودند. آزمودنی ها پرسش نامه های جمعیت شناختی، هراس اجتماعی و افسردگی بک را تکمیل کردند و توسط تکلیف دات پروب برای اندازه گیری توجه دیداری به جلوه های هیجانی چهره ای پویا با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی مدل SMI RED250 آزمون شدند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس و تحلیل تی با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل گردید.
یافته ها: افراد مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب، به طور معنی داری گوش به زنگی سریع تری به جلوه های چهره ای تهدیدکننده دارند (05/0P<). آزمودنی های مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب در 500 میلی ثانیه ی اول ارایه ی محرک ها، اجتناب بیشتری از جلوه های تهدیدکننده نشان دادند و در سرتاسر دوره ی ارایه ی محرک ها (3000 میلی ثانیه) به نشانه های تهدید اجتماعی، مدت زمان بیشتری توجه می کنند.
نتیجه گیری: افراد با اختلال اضطراب اجتماعی مفروضه های منفی درباره ی این که چگونه افراد، آن ها را می بینند شکل می دهند که باعث توجه خاصی به نشانه های محیطی تهدیدآمیز می شود.
مقایسه انتظار از نتیجه درمان جراحی ماستکتومی و پیامد درمانی ادراک شده بر اساس میزان خودکارآمدی در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف:ابتلا به سرطان سینه نگرانی هایی را در افراد مبتلا در مورد درمان، عوارض جانبی، بستری های بیمارستانی و هزینه های درمان به وجود می آورد که این نگرانی ها شایع است. از آنجا که خودکارآمدی یکی از فاکتورهای شخصی منحصر به فرد است، می تواند بر توانایی فردی افراد و درک بهتر از این که چه انتظاری باید قبل، در طول، و بعد از عمل جراحی در سرطان سینه داشته باشند تاثیر گذارد. تحقیق حاضر به مقایسه انتظار از نتیجه درمان جراحی ماستکتومی و پیامد درمانی ادراک شده بر اساس میزان خودکارآمدی در زنان مبتلا به سرطان سینه می پردازد. روش: در این پژوهش ٣۰۰ زن مبتلا به سرطان سینه، قبل و بعد از عمل ماستکتومی با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی و ناهمخوانی بین انتظار و پیامد جراحی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین بیماران با خودکارآمدی بالاو پایین، بین سطح پیشرفت بیماری و نیز بین اندازه ی تومور سینه، بر اساس انتظار از نتیجه جراحی و پیامد درمانی ادارک شده تفاوت معنی دار وجود داشت. بین میزان خودکارآمدی زنان در دو گروه مسن و غیرمسن، تفاوت معنادار بود. نتیجه گیری: خودکارآمدی بالا می تواند بعد از عمل جراحی در ایجاد سازگاری اجتماعی اولیه مفید واقع شود، اما از طرفی منجر به ناچیز پنداشتن اثرات منفی جراحی می شود و ممکن است سازگاری روانی را مختل کند. بنابراین خودکارآمدی بالا به طور غیر مستقیم نقش قابل توجهی در افزایش مشکلات بعد از عمل جراحی ماستکتومی دارد.
نقش رسانه ها در پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی و روحی، عوارض و مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرم های مرتبط با مواد مخدر مانند جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدررفتن سرمایه های کلان مادی کشورها و سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی را نیز به دنبال دارد. اکنون وضعیت اسفناک اپیدمی اعتیاد به صورت یک پدیده فراکنترل، جامعه ما را به شدت تهدید می کند و جهت رویارویی با این مشکل و تعدیل صدمات و تبعات ناشی از آن، ضروری است تا به ابزارها و راهکارهای بدیع متوسل شویم. یکی از مهمترین ابزارهایی که می تواند در پیشگیری و مقابله با شیوع و سوءمصرف مواد مخدر مؤثر باشد، بکارگیری هوشمندانه و کارآمد رسانه های ارتباط جمعی است. بدون برنامه ریزی برای ایجاد یک ارتباط مناسب از طریق رسانه ها، پیام های پیشگیری و مبارزه با مواد مخدر به مخاطبان نخواهد رسید و ارتباط گران نیز نخواهند توانست در نگرش ها و عقاید مخاطبان خود تغییرات لازم را ایجاد کنند. کارکردهای اطلاع رسانی، آموزشی، سرگرمی، تبلیغاتی، مشارکت و بسیج اجتماعی توسط رسانه ها، نیاز به این ابزارها در راستای دستیابی به اهداف پیشگیرانه و مقابله ای سوءمصرف مواد مخدر را روشن می سازد. بنابراین، هدف این پژوهش که به صورت اسنادی به انجام رسیده است، مطالعه نقش و کارکرد پیشگیرانه رسانه های سنتی در زمینه استفاده از مواد مخدر است.
رابطه نگرانی و نشخوار فکری با باورهای فراشناختی و نشانگان افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نگرانی و نشخوار فکری و نیز پیش بینی و تبیین نشانگان نباتی و غیر نباتی افسردگی اساسی بر مبنای این سازه ها انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که 45 (18 مرد و 27 زن) فرد مبتلا به افسردگی اساسی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه های نگرانی ایالت پنسیلوانیا، مقیاس پاسخ های نشخواری ، فراشناخت30، مقیاس باورهای مثبت و منفی درباره نشخوار فکری و افسردگی بِک را تکمیل کردند. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوار فکری با شدت نشخوارفکری همبستگی معنادار وجود دارد و همچنین بین شدت نشخوار فکری با نشانگان نباتی و غیرنباتی همبستگی مثبت معناداری وجود داشت (01/0P<). به علاوه، نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان دادکه، ترکیب متغیرهای شدت نشخواری و شدت نگرانی 26 درصد از واریانس نشانه های نباتی و غیرنباتی را تبیین می کنند (01/0P<). یافته ها حاکی از اثرگذاری سطح سوم شناخت (فراشناخت) بر سطح دوم شناخت (سبک تفکر) در مورد نشخوار فکری است.
بررسی تاثیر آموزش ایمن سازی دربرابر استرس بر علائم افسردگی بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
اثر بخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی ( MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارت های مقابله ای در افراد وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارت های مقابله ای در افراد وابسته به مواد افیونی انجام شده است.
روش: در یک طرح شبه آزمایشی 24 نفر مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در دو گروه آزمایشی و گواه ( هر گروه 12 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت هشت هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی های پژوهش توسط پرسشنامه مهارت های مقابله ای با سوء مصرف الکل (که برای سوء مصرف مواد نیز کارایی بالایی دارد) و نیز آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، تصادفی در طی درمان، پس از درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری سه ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA)، تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری (ANCOVA) و خی دو استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در افزایش مهارت های مقابله ای در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون خی دو نشان داد که تفاوت معنی داری بین فراوانی بازگشت در دو گروه وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت به اعتیاد و افزایش مهارت های مقابله ای مؤثر است
مقایسه راهبردهای مقابله ای و سبک های دلبستگی افراد دارای اختلال هویت جنسی با افراد بدون اختلال هویت جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای مقابل ه ای و سبک های دلبستگی افراد دارای اختلال هویت جنسی با افراد بدون اختلال هویت جنسی می باشد.
روش: این پژوهش بر اساس طرح علی مقایسه ای انجام شده است. جامعه آماری تعریف شده در این تحقیق شامل همه افراد دچار اختلال هویت جنسی و افراد عادی همتای آنها در شهر تهران بودند. بدین ترتیب که دو گروه افراد با اختلال هویت جنسی(30 نفر) و سالم بدون اختلال هویت (30 نفر) که با روش نمونه گیری در دسترس و باتوجه به متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات و سن همتا شده بودند مورد مقایسه قرار گرفتند. سپس هر دو گروه به پرسشنامه راهبردهای مقابله ای کارور، شایر و وینتراب (۱۹۸0) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS) پاسخ دادند داده ها با روش تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که افراد دارای اختلال هویت جنسی نسبت به افراد بدون اختلال هویت جنسی از سبک دلبستگی ناایمن تری برخوردارند و از راهبردهای مقابله ای هیجان مدار استفاده می کنند737/8=F و 01/0˂P.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی افراد در روابط بزرگسالی، سلامت روان و استفاده از راهبردهای مقابله ای آنها در برابر مشکلات زندگی تأثیرگذار است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضورذهن و درمان فراشناختی در دانشجویان با نشانه های افسردگی، باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوار فکری و اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن و درمان فراشناختی از درمان های موج سومی هستند که اثربخشی آن ها در دامنه ای از اختلال های روانی مختلف آزمون شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و درمان فراشناختی در دانشجویان با نشانه های افسردگی، باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوارفکری و اجتناب تجربه ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. به این منظور با استفاده از فراخوان، از دانشجویان برای شرکت در جلسات گروه درمانی دعوت شد. 28 نفر از افراد با نشانه های افسردگی طبق نمره برش پرسشنامه افسردگی بک (28-10) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن 15 نفر و درمان فراشناختی 13 نفر قرار گرفتند. پرسشنامه افسردگی بک(بک و همکاران)، مقیاس باورهای فراشناختی مثبت درباره نشخوار فکری(پاپاجورجیو و ولز) ، مقیاس باورهای فراشناختی منفی درباره نشخوار فکری(پاپاجورجیو ، ولز و منیا) و پرسشنامه پذیرش و عمل- نسخه دوم(بوند و همکاران) قبل و بعد از درمان اجرا شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه تک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان فراشناختی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن تأثیر بیشتری در کاهش باورهای مثبت (05/0 >P) و منفی (05/0 >P) فراشناختی درباره نشخوار فکری دارد. همچنین شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن اثربخشی بیشتری در کاهش اجتناب و افزایش پذیرش داشت (01/0P<). به این ترتیب یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده اثربخشی بیشتر درمان فراشناختی برای باورهای مثبت و منفی فراشناختی درباره نشخوار فکری و اثربخشی بیشترشناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن برای افزایش انعطاف پذیری روان شناختی هستند. امید است پژوهش های آینده مکانیزم های اثربخشی دو درمان مذکور را روشن تر کنند. کلید واژه ها
اثربخشی آموزش گروهی نظم جویی هیجان مبتنی بر الگوی گروس بر بازداری رفتاری و شناختی دختران نوجوان مبتلا به نشانگان اختلال شخصیت مرزی و اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی اثربخشی آموزش گروهی نظم جویی هیجان مبتنی بر الگوی گروس بر بازداری رفتاری و شناختی دختران نوجوان مبتلا به نشانگان اختلال شخصیت مرزی و اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: در چارچوب یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل،40 دانش آموز دختر با دامنه ی سنی 17- 15 از طریق نمونه گیری مرحله ای با مقیاس درجه بندی SNAP-IV و پرسشنامه شخصیت مرزی (BPI) و سپس بر اساس مصاحبه غربالگری و تشخیصی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل (4 گروه 10 نفره) قرار داده شدند. ابزار های اندازه گیری بازداری، آزمون استروپ و برو نرو بودند. برای گروه های آزمایش پیش و پس از 12 جلسه، آموزش نظم جویی هیجان انجام شد و گروه های کنترل در فهرست انتظار قرار گرفتند یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه و آزمون تعقیبی نشان داد که پس از آموزش الگوی گروس بین تمامی گروه ها از نظر میانگین زمان واکنش و نمره تداخل تفاوت معناداری مشاهده می شود؛ همچنین میانگین زمان واکنش گروه آزمایش اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی نسبت به گروه آزمایش نشانگان اختلال شخصیت مرزی و میانگین نمره تداخل گروه آزمایش نشانگان اختلال شخصیت مرزی نسبت به گروه آزمایش اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی به طورمعناداری کاهش یافت. نتیجه گیری: پس از آموزش الگوی گروس، بازداری رفتاری مبتلایان به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی نسبت به نشانگان اختلال شخصیت مرزی و بازداری شناختی مبتلایان به نشانگان اختلال شخصیت مرزی نسبت به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بهبود بیشتری نشان داد.
رابطه عوامل شخصیت و خودکارآمدی عمومی با امید عاملی و راهبردی به درمان در معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه عوامل شخصیت و خودکارآمدی عمومی با امید عاملی و امید راهبردی به درمان بود. روش: تعداد 350 نفر از معتادان خود معرف به مراکز درمانی شهر اصفهان، به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به وسیله پرسشنامه های شخصیتی نئو، خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس و امیدواری اشنایدر مورد ارزیابی قرارگرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین عوامل شخصیت و خودکارآمدی عمومی با امید به درمان همبستگی وجود دارد. همچنین ابعاد روان رنجورخویی و وظیفه شناسی و فراتر از آن، خودکارآمدی قادر به پیش بینی امید به درمان بودند. نتیجه گیری: عوامل شخصیت و خودکارآمدی عمومی در برآورد امید عاملی و امید راهبردی به درمان در معتادان سودمند می باشد.
مقایسه حساسیت بین فردی و ابراز وجود در افراد وابسته به مواد مخدر و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی حساسیت بین فردی و ابراز وجود در افراد وابسته به مواد و عادی انجام گرفته است. روش: روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این تحقیق را تمام معتادان به مواد مخدر شهر تبریز تشکیل می دادند که در زمان انجام پژوهش به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. برای نمونه گیری 30 نفر معتاد با روش نمونه گیری خوشه ای و30 نفر همتای غیر معتاد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها پرسشنامه های ابراز وجود گمبریل و ریچی(1975) و حساسیت بین فردی بایس و پارکر (1989) در میان دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد حساسیت بین فردی و ابراز وجود در افراد معتاد و غیر معتاد تفاوت دارند. افراد معتاد نسبت به افراد عادی حساسیت بین فردی بیشتر و جرأت ورزی کمتر نشان دادند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند، افرادی که قادر به ابراز خودشان نیستند و در روابط بین فردی حساسیت به خرج می دهند، یعنی نسبت به طرد حساس می شوند به احتمال بیشتری در معرض وابستگی مواد هستند و این امکان وجود دارد که با آموزش این مهارت ها از ابتلای افراد به این معضل جلوگیری نمود.
تاثیر روش آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با اختلال درخودماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با اختلال درخودماندگی بود. بدین منظوربا استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 کودک با اختلال درخودماندگی( 30 تا 54 ماهه ) از یک مرکز توانبخشی و نگه داری کودکان درخودمانده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایش آموزش تقلید متقابل را طی70جلسه( 3روز در هفته و هر جلسه 20 دقیقه ای )دریافت کردند. در این پژوهش از آزمون گارز به عنوان پیش آ زمون و پس آ زمون استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با درخودماندگی گروه آزمایش تاثیر معنی دار داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت روش آموزش تقلید متقابل منجر به بهبود نشانگان(تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارکلیشه ای) در کودکان درخودمانده می شود. به بیان دیگر مداخله رفتاری طبیعی به عنوان یک درمان انتخابی جدید و بالقوه مهم برای کودکان درخودمانده موثر است.
اثر هشیاری بر مهار و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد مصرف کننده هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد بر عملکردهای شناختی مختلفی از جمله توجه تاثیر دارد. بررسی اثر هشیاری بر مهار و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد مصرف کننده هروئین و همتایان سالم هدف تحقیق حاضر است. روش: این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری آن تمامی افراد وابسته به مواد افیونی شهر ابهر بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر افراد مصرف کننده هروئین انتخاب و60 نفر از افراد سالم که از نظر سن و جنس با گروه مصرف کننده همتا شده بود، به عنوان گروه مقایسه انتخاب شد. آزمون های عصب شناختی دات پروب و استروپ اجرا شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که در آزمون دات پروب بین دو گروه تفاوت وجود داشت و گروه بهنجار عملکرد بهتری داشتند. در آزمون استروپ نیز محرک های مواد چه به صورت هشیار و چه ناهشیار ارائه شوند، شناسایی شده و نسبت به آن ها در افراد مصرف کننده سوگیری دیده می شود. نتیجه گیری: با توجه به اثرات مخرب اعتیاد بر توانایی شناختی می بایستی در درمان مبتلایان به مشکلات شناختی آن ها توجه شود.
چالش ها و راهکارهای پیشگیری از اعتیاد در محله
حوزه های تخصصی:
اعتیاد یکی از مشکلات اجتماعی است که توافق ملی برای مواجهه با آن وجود دارد. در این مقاله به بررسی تهدیدها و نقاط ضعف یکی از روشهای مبارزه با اعتیاد، یعنی پیشگیری از اعتیاد محله محور پرداخته شده است. تبیین کلی جایگاه محله و نقش آن در فرآیند مداخلات پیشگیری از مصرف مواد در مقدمه بحث شده است. پس از آن به تفکیک در مورد مخاطرات چهار گروه اصلی طبقه بندی برنامه های متمرکز بر محله شامل زمینه های حاکمیتی و عمومی، زمینه های محله ای، زمینه های مدیریتی و ویژگی های مربوط به برنامه های پیشگیری از اعتیاد صحبت شده و موارد جزئی تر در حوزه های فرآیند، پایداری برنامه، شیوه های مدیریت، تأمین و هزینه کرد منابع، سازمانهای اجتماع محور، ویژگی های تسهیل گران، ارزشیابی و اصلاح برنامه ها، سیاستهای کلان و مفهوم داوطلبی ذکر شده است. مدیریت و برنامه ریزی مناسب و برازنده برای محلات، توانمندسازی و تسهیل مشارکت مورد بحث قرار گرفته است. در نهایت پیشنهادهایی برای گذر از این مخاطرات و پیروزی بر نقاط ضعف مطرح شده است. این مقاله توجه بیشتری به طبقه بندی چالشها داشته و فهرست ارائه شده توسط آن بخشی از این چالشها است.
اثربخشی روش آموزشی حل مسئله اجتماعی در ارتقاء تعامل مادر-کودک در مادران کودکان آهسته گام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش آموزشی حل مسئله اجتماعی در ارتقاء تعامل مادر- کودک (پذیرش فرزند، بیش حمایت گری، سهل گیری، طرد فرزند) در مادران کودکان آهسته گام انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان آهسته گام مدارس استثنایی شهر اردبیل در سال 1391 تشکیل می دادند، 48 نفر از مادران کودکان آهسته گام به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و سپس در دو گروه جایگزین شدند. برای گروه آزمایش، آموزش حل مسئله اجتماعی اعمال شد و گروه کنترل، هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. داده ها به روش اندازه گیری های مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حل مسئله اجتماعی در ارتقاء تعامل مادر-کودک مادران کودکان آهسته گام مؤثر بوده است و میانگین نمرات مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پرسشنامه تعامل مادر-کودک افزایش یافته بود. نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روش حل مسئله اجتماعی برای کاهش مشکلات ناشی از داشتن کودک آهسته گام و به ویژه ارتقاء تعامل مادر-کودک مؤثر می باشد.