فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۷٬۱۹۷ مورد.
۵۱۲۱.

نقش دین در ایجاد و تداوم تمدن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۶۹
دانشمندان در بررسی تمدن و عوامل آن، دین را از عوامل و عناصر تمدن به شمار آورده اند و این بدان جهت بوده است که تاثیر دین در جامعه های بشری یک واقعیت غیر قابل انکار است؛ یعنی دین گذشته از اینکه خود را آسمانی و منتسب به موجود برتر از طبیعت می داند، در طول قرون و اعصار؛ در گستره عمر آدمی تاثیرات عمیق و شگرفی، بر جوامع بشری و به خصوص پیروان خود داشته است؛ بدین سبب در بررسی مسایل اجتماعی و انسانی، نادیده گرفتن عامل دین، به هر علتی که باشد، بی شک، نوعی تعصب جاهلانه و مخالفت با حقایق تاریخی و عینیت های خارجی تلقی خواهد شد.ما در این نوشتار نقش دین را در ایجاد و تداوم تمدن مورد بحث قرار داده ایم، و آن را از زاویه های مختلف با تکیه بر واقعیتهای مسلم بررسی کرده و برای اولین بار خاستگاه و سرچشمه دین و سنن دینی را از زاویه ای خاص و دیدی متفاوت با دیدگاههای دیگر مورد بررسی قرار داده ایم.
۵۱۲۵.

نگاهی به پژوهشی در نسبت دین و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان دین نسبت‌ دین‌ و عرفان ابن عربی یحیی‌ یثربی نقد تأویل ‌پذیری‌ متون‌ دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۳۹
این‌ مقاله‌ بر آن‌ است‌ که‌ کتاب‌ پژوهشی‌ در نسبت‌ دین‌ و عرفان، تألیف‌ دکتر سیدیحیی‌ یثربی‌ را نقادی‌ کند. ناقد معتقد است‌ که‌ مؤ‌لف‌ کتاب، پیش‌ از هر چیز باید تصویر روشنی‌ از عرفان‌ و دین‌ ارائه‌ دهد؛ سپس‌ به‌ بررسی‌ نسبت‌ بین‌ آن‌ دو بپردازد؛ در حالی‌ که‌ چنین‌ کاری‌ را انجام‌ نداده‌ است. ناقد در ادامه‌ به‌ بعضی‌ از استنادهای‌ کتاب‌ خدشه‌ می‌کند.
۵۱۲۷.

تجربه دینی در جهان جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸۱
موضوع‌ بحث‌ این‌ مقاله‌ بررسی‌ علل‌ پیدایش‌ بحث‌ تجربة‌ دینی‌ در جهان‌ جدید است. چرا تجربة‌ دینی‌ در جهان‌ جدید پیدا شد و چه‌ تغییر و تحولاتی‌ یافت؟ به‌ نظر نگارنده، بحث‌ تجربة‌ دینی‌ دو روش‌ دارد: روش‌ معرفت‌شناختی، و روش‌ پدیدارشناختی. بحث‌ تجربه‌ دینی‌ با آغاز مدرنیته‌ ظهور کرد و در بستر جریان‌ پست‌ مدرنیسم‌ نیز دگرگونی‌هایی‌ یافت. ارکان‌ مدرنیته‌ چه‌ ارتباطی‌ با این‌ بحث‌ دارد؟ نگارنده‌ نخست‌ ارکان‌ مدرنیته‌ را برشمرده؛ آن‌ گاه‌ ارتباط‌ آن‌ را با این‌ بحث‌ بیان‌ کرده‌ است.
۵۱۳۰.

اخلاق و حقوق

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه حقوق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات رابطه اخلاق با علوم دیگر
تعداد بازدید : ۵۱۴۳
بررسى ارتباط میان اخلاق و حقوق و دادوستدهاى میان آن دو، مطلبى اساسى و پر دامنه است و توجه بسیارى را به سوى خود معطوف داشته است . این نوشتار با عناوین زیر به وجه تمایز این دو مقوله مى‏پردازد: تفاوت اخلاق و حقوق در هدف، اهمیت نیت در اخلاق، وجود ضمانت اجرایى بیرونى در حقوق، پرداختن حقوق به مسائل اجتماعى، ثبات و کلیت اصول اساسى اخلاق، و محدود شدن حقوق در چارچوب قواعد اخلاقى .
۵۱۳۱.

دین و استقلال اخلاق در دیدگاه کانت

نویسنده:

کلید واژه ها: خدا دین اخلاق کانت جاودانگى نفس خودمختارى اراده دگرآیینى برترین خیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۲۶۹۰
چکیده در این نوشتار رابطه دین و اخلاق از دیدگاه کانت، یکى از بزرگ‏ترین متفکران مغرب زمین، بحث و بررسى مى‏شود. مکتب اخلاقى کانت که یک مکتب وظیفه‏گرایانه است، بر آن است که عقل عملى با ارائه معیارهایى مى‏تواند خوبى و بدى تمامى اعمال را مشخص کند. او اوامر عقل را به دو دسته شرطى و مطلق تقسیم مى‏کند و اوامر مطلق که تنها اوامر اخلاقى است، از طریق فرمول‏ها و صورت‏بندى‏هاى قانون کلى، قانون کلى طبیعت، غایت فى نفسه بودن انسان، خودمختارى اراده و کشور غایات، قابل تشخیص است. در بحث ارتباط دین و اخلاق، صورت‏بندى خودمختارى اراده از ارزش فوق‏العاده‏اى برخوردار است. این صورت‏بندى بر آن است که چنان عمل کن که اراده بتواند در عین حال به واسطه دستور اراده خود را واضع قانون عام لحاظ کند. از این رو، به نظر کانت، هر قانونى که از طریق اراده بشرى نباشد، غیراخلاقى است. بنابراین، به نظر او، اخلاق مستقل از دین است و اوامر خداوند با خودمختارى انسان منافات دارد. او هم‏چنین از طریق اخلاق، خدا و جاودانگى نفس را اثبات مى‏کند. بنابراین، اخلاق سرانجام به دین مى‏انجامد. بررسى اشکالات دیدگاه کانت در این زمینه موضوع این مقاله است.
۵۱۳۲.

فلسفه حق(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: حق نظریه هاى حق حقوق اخلاقى حقوق سیاسى مبانى فلسفى حق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۵۸۹۵
مفهوم ((حق)) در علم حقوق, اخلاق و سیاست کاربرد وسیعى دارد و منشإ همه حقوق قانونى, اخلاقى و سیاسى, قواعدى است که پیکره این علوم را تشکیل مى دهد; براى مثال حق امنیت جسمانى اشخاص از قاعده کیفرى ممنوعیت ایراد ضرب و جرح به دست مىآید. با این وصف, هیچ حقى را نمى توان بر اساس قاعده مربوط توجیه کرد, زیرا خود این قواعد, بر اساس منطق و مبنایى وضع شده اند که در فلسفه هر یک از این علوم, از آن به نظریه حق تعبیر مى شود. در این مقاله تلاش شده است تا مهم ترین نظریه هاى حق, مبانى فلسفى وضع قواعد مذکور و ریشه هاى پنهان حق, تفکیک هر یک از حقوق از دیگرى و نسبت آنها با آزادى و... تبیین گردد.
۵۱۳۵.

برهان جهان شناختی در اندیشه کانت و فلاسفه اسلامی ‏

۵۱۳۸.

پدیدارشناسی برنتانو، حیث التفاتی و شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حیث التفاتى پدیدارشناسى شناخت‏شناسى برنتانو هوسرل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۵۶
اگر بگوییم که اساسى‏ترین مفهوم در مکتب پدیدارشناسى، مفهوم حیث التفاتى است، سخنى به گزاف نگفته‏ایم. مبناى معرفت‏شناسى و شناخت‏شناسى در این نحله فلسفى، ریشه از مفهومى مى‏گیرد که باید سرگذشت آن را در تاریخ فلسفه کاوش نمود. برنتانو بدون شک اولین کسى است که این مفهوم را دوباره در پدیدارشناسى به عنوان یک اصل شناخت‏شناسى، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. بدون ریشه یابى تاریخى این مفهوم، علل توجه برنتانو به آن نیز به روشنى تبیین نخواهد شد و نقش اساسى این مفهوم، نزد هوسرل هم دقیقا روشن نخواهد شد. البته کارکردهاى متفاوت مفهوم حیث التفاتى و پیامدهاى این مفهوم در دستگاه فکرى هوسرل، یکى از شاخصه‏هاى توجه فیلسوفان، به مکتب پدیدارشناسى شده است. در این مقال ضمن بیان تاریخچه‏اى از این مفهوم، به بررسى این موضوع نزد برنتانو مى‏پردازیم.
۵۱۴۰.

نظریه حقوق طبیعى

کلید واژه ها: عدالت حقوق موضوعه حقوق طبیعى مستقلاّت عقلى مکتب تاریخى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۹۸
چکیده فکر حقوق طبیعى یا فطرى واعتقاد به وجود قواعدى برتر از حقوق موضوعه را مى‏توان از بحث انگیزترین موضوعاتى دانست که پیشنیه آن به قرن‏ها پیش از میلاد حضرت مسیح علیه‏السلام باز مى‏گردد. این اندیشه با مناقشه‏ها و ایرادهایى روبه‏رو بوده است که در این مقاله، نویسنده از مجموعه ایرادات، چهار ایراد عمده را مطرح و سعى کرده به آنها پاسخ گوید. این چهار ایراد عبارت‏اند از: 1. عدم توافق درباره مفهوم عدالت؛ 2. تنوع قوانین وحقوق موضوعه در بین جوامع؛ 3. عدم انطباق وقایع تاریخى با حقوق طبیعى؛ 4. پیروى حقوق از داورى‏هاى خودسرانه وفردى اشخاص.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان