۱.
یکى از پیشفرضهاى پذیرش دین این است که برخى از نیازهاى بنیادین آدمى جز با دینباورى برآورده نمىشود . امروزه کسان بسیارى با بهرهگیرى از دانشهاى جدید، نیازهاى اصیل انسانى را مىکاوند و به پاسخگویى این پرسش مىپردازند که «آیا مىتوان از چنین نیازى سخن گفت؟» نویسنده در این مقاله به برخى از نیازهاى روانى آدمى اشاره کرده و براى تبیین پاسخگویى دین به این نیازها از سخنان امام على علیه السلام بهره فراوان برده است .
۲.
در این مقاله، نویسنده ابتدا به معناى لغوى واژه «اصلاحات» مىپردازد و در ادامه تفاوت آن را با اصطلاحاتى همچون «انقلاب» و «کودتا» بررسى مىکند . بیان کاربردهاى این اصطلاح و تقسیم اصلاحات از نظر نوع عملکرد و هدفى که به دنبال دارد، از دیگر دغدغههاى این مقاله به شمار مىرود . نویسنده در پایان نوشتار به جنبش اصلاحطلبى در ایران اشاره مىکند و بر شفاف نبودن مقصود حقیقى برخى از مدعیان اصلاحطلبى تاکید مىورزد .
۳.
سال 81 سال" عزت و افتخار حسینى" است . حلول ماه محرم در ابتدا و انتهاى سال موجب شد یاد و نام سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین7 و بزرگ داشت قیام اصلاح طلبانه آن حضرت، همه ایام سال جارى را معطر و جانهاى تشنه به حقیقت و عزت را از دریاى پر فیض قیام حسینى سیراب سازد . از سوى دیگر مقوله اصلاحات فضاى سیاسى، فرهنگى و علمى کشور را به خود مشغول ساخته و از موضوعات مهم جامعه ما به شمار مىآید .
بدین مناسبت، این مقاله در تلاش است اصلاحات را از منظر آن امام بزرگوار دنبال کند . تا همان گونه که در طول تاریخ، سیره و قیام آن حضرت الگو و اسوه همه مصلحان دین بوده، امروز نیز درسهاى تازهترى از آن در جهتحفظ و تداوم انقلاب اسلامى و اجراى دقیق اصلاحات اسلامى بر گیریم .
۴.
در این مقاله، نویسنده پس از اشاره به معناى اصلاحات و بیان معیارهاى صلاح و فساد، اصلاحات اسلامى را بر اصلاحات موسوم به آمریکایى ترجیح مىدهد و ولى فقیه را بهترین مجرى و سیاستگذار آن معرفى مىکند . بررسى اولویتهاى اصلى اصلاحات از دیدگاه مقام معظم رهبرى (از میان بردن فقر، فساد و تبعیض) و بیان اهمیت آنها از نظر پیشوایان معصوم، بخش پایانى این نوشتار را شکل مىدهد .
ضرورت اصلاحات در جامعهاى پویا و رو به پیشرفت، حقیقتى انکار ناپذیر است . فرد یا جامعهاى که در مسیر پیشرفت گام بر مىدارد، همواره باید با ارزیابى و محاسبه راه طى شده و مسیر باقیمانده به اصلاح مفاسد خویش بپردازد، همان طور که در دعا از خدا مىخواهیم: اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین (1) (خدایا تمام مفاسد را از امور مسلمانان اصلاح بفرما .) رهبر معظم انقلاب درباره لزوم اصلاحات مىفرمایند: «اصلاحات جزء ذات و هویت انقلابى و دینى نظام ماست . اگر اصلاح به صورت نوبه نو انجام نگیرد، نظام، فاسد خواهد شد و به بیراهه خواهد رفت . اصطلاحات یک فریضه است» . (2)
مسئله مهم این است که گاهى اصلاحات از مسیر خود منحرف شده، شخص مصلح به جاى «اصلاح» به «افساد» امور مىپردازد و پروژه اصلاحات به راه نفوذ دشمن تبدیل مىشود; به این صورت که دشمن راه و روش و عمل ما را فاسد و قدیمى مىنمایاند و براى اصلاح آن، راه و روش فاسد خود را ارائه مىکند . اینجا است که متفکرین و دانشمندان متعهد باید وارد صحنه شوند و صلاح را از فساد جدا کنند . بنابراین بحث از اصلاحات نیز ضرورت مىیابد .
در این مقاله تلاش مىکنیم معانى و موارد اصلاح را بیان کرده و معنى درست اصلاح و هدف از آن را بررسى کنیم و از میان انواع گوناگون اصلاحات و معیارهاى صلاح و فساد، بهترین را گزینش کنیم . سپس محورها و اولویتهاى اصلاحات را تعیین کرده، اهمیت هر یک را گوشزد نمائیم .
۵.
در دنیاى جدید، برخى از مکتبهاى سیاسى همچون لیبرالیسم، شعارهایى را مطرح مىسازند که گاه پارهاى از آنها با رهآورد ادیان در تعارض قرار مىگیرد . بررسى جنبههاى گوناگون این مکاتب و میزان سازگارى آنها با ادیان آسمانى، به ویژه دین مبین اسلام، یکى از مسائل مهم دینپژوهى است . در این نوشتار، نویسنده یکى از آموزههاىمشترک لیبرالها (فردگرایى) را مطرحمىسازد و به بررسى انتقادى عناصر چهارگانه آن مىپردازد .
لیبرالها در مقابل مارکسیستها که شعار اصالت جامعه و تقدم منافع اجتماعى بر منافع فردى را سر مىدهند، به گونهاى افراطى به اصالت فرد و رجحان مصالح فردى مىاندیشند . از آن جا که این تفکر، فرد انسانى و خواستههاى او را بر همه چیز - حتى بر خدا و دستورات دینى - غالب و حاکم مىداند، در این مقاله در صددیم با معرفى این نگرش از زبان محققان غربى، به بررسى و نقد آموزههاى آن بپردازیم; اما پیش از ورود به بحث لازم است مختصرى درباره تعریف لیبرالیسم، پیشینه تاریخى آن و عقاید مشترک لیبرالیستها بدانیم .
۶.
آیات قرآن کریم و احادیث پیشوایان معصوم، از یک سو به نکوهش دنیا پرداخته و از دیگرسو نظام عالم را به حق دانسته و گاه بر بهرهگیرى از آن تاکید ورزیدهاند . نویسنده در این نوشتار در پى آن است که نگاهى گذرا به این موضوع بیاندازد و دنیاى مذموم و نکوهیده را از دنیاى ممدوح و ستوده بازشناسد .
۷.
در جهانى که بسیارى جنگ را سادهترین نوع برخورد میان فرهنگها مىدانند، شعار گفتوگوى تمدنها داراى زیبایى و جلوه خاصى است . به باور نویسنده، اخلاق را مىتوان یکى از محوررهاى اصلى این گفتوگوها دانست، و البته زمانى این گفتوگو نتیجهبخش خواهد بود که مساله اخلاق امرى کاملا نسبى قلمداد نشود و از اطلاق قابل توجهى برخوردار باشد . بر این اساس، نوشتار حاضر پس از بیان انواع سهگانه نسبىگرایى اخلاقى به نقد آنها مىپردازد .
۸.
در سالهاى اخیر گروهها و افراد فراوانى به دفاع از حقوق زنان برخاسته و یا به صورتى ریشهاىتر، درباره جایگاه زن در نظام آفرینش سخن گفتهاند . در این نوشتار، نویسنده جریانهاى مدافع حقوق زنان را در سه دسته «سیاسى» ، «سکولار» و «دینى» جاى مىدهد و گروه سوم را به دو طیف «تجدیدنظر طلب» و «اصولگرا» تقسیم مىکند . بررسى ویژگىهاى هرکدام از این گروههاى چهارگانه، از بخشهاى اصلى این نوشتار به شمار مىآید .