فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از آثار انیمیشن و سینما نماهایی وجود دارد که دستِ کاراکتر، به تنهایی، یا بخش قابل ملاحظه ای از فضای فیزیکی کادر را به خود اختصاص داده است و یا سهم عمده ای از کنش دراماتیک پلان را در اختیار دارد. هدف از این پژوهش، بررسی کارکردهای نشانه شناسیِ دست در پلان های فیلم های انیمیشن است؛ تا امکاناتی که این کارکردها برای روایت داستان فراهم می کنند، مشخص شود. پرسش اصلی این مقاله آن است که: آیا با تکیه بر نظریه های روایت و اصول نشانه شناسی، و در کنار این دو با مشاهده و تحلیل پلان های آثار انیمیشن، می توان به الگوهایی کاربردی دست یافت که در آن ها، استفاده از دست کاراکتر در پلان به پیش برد روایت ماجرا کمک کند؟ پژوهش پیش رو، ابتدا، با استفاده از منابع موجود و روش مطالعه کتاب خانه ای، تعریفی متناسب با موضوع از روایت و نشانه ارائه می دهد و سپس، کارکرد دست را به عنوان یک نشانه در روایت مشخص می کند. بعد از آن، با تکیه بر این تعاریف و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به مطالعه موردی پلان های آثار انیمیشن پرداخته می شود و کارکردهای روایی مختلف دست در این پلان ها استخراج می شود. رویکرد اصلی این پژوهش، نشانه شناسی روایی از منظر بوردول است. نتایج به دست آمده، به عنوان کارکردهای دست، عبارتند از: 1) دست، نشانه قدرت؛ 2) دست، نشانه ضعف؛ 3) دست، نشانه مالکیت؛ 4) دست، ابزار ارتباط، شناخت و صمیمیت؛ 5) دست، ابزار تاکید بر گفتار و حالت چهره؛ 6) دست، نماینده خواسته درون؛ 7) دست، وسیله انتقال پیام.
ارزیابی عوامل محیطی موثر بر ایجاد حس فضای قدسی در مساجد (مطالعه موردی: مسجد بازارتهران، مسجد دانشگاه تهران، مسجد الجواد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای قدسی، فضایی است رشددهنده و تعالی بخش که در آن، وحدانیت به عنوان کیفیتی هویت بخش، معیار و مبنای شخصیت و روح فضا محسوب می شود؛ وحدانیتی که باوجود تکثر و تنوع عناصر شکل می گیرد تا مخاطب چنین فضایی را به فطرت خویش رجعت دهد و نمودی از کمال باطنی اش را در آن باز یابد. مساجد به عنوان نماینده اصلی ساختارهای فیزیکی معماری اسلامی روزگاری نمایشی آشکار از تبلور فضای قدسی در عرصه محیط انسان ساخت بوده اند، درحالی که امروزه متأسفانه به دلیل تسامح و بی توجهی، اغلب، این کیفیت کلیدی و حیاتی شان رنگ باخته و در قالب کالبدهایی صرفاً فیزیکی از پاسخ دهندگی فضایی به نیازهای معنوی مخاطب، بازمانده اند. پژوهش حاضر با هدف بازشناسی مفهوم فضای قدسی و ارزیابی معیارهای آن در تعدادی از مساجد معاصر، به دنبال پاسخ این پرسش است که در مساجد معاصر، معیارها و شاخص های مفهوم فضای قدسی چگونه و به چه میزان حضور دارند؟ روش این تحقیق، از نوع توصیفی- ارزیابی و گردآوری اطلاعات آن بر مبنای مطالعه منابع کتابخانه ای، مشاهده و تحلیل محتوا است. در رابطه با تجربه حسِ فضای قدسی در مسجد، میزان حس فضای قدسی در سه مسجد با یکدیگر متفاوت است. این حس در مسجد امام تهران (شاه سابق) از بقیه مساجد بیشتر است؛ مسجد دانشگاه تهران در وضعیتی بینابین و میانه در مقایسه با دو نمونه دیگر قرار دارد و مسجد الجواد در وضعیتی کاملاً متفاوت، ازلحاظ دلالت های عینی و ذهنی حس فضای قدسی، بسیار ضعیف ارزیابی می شود که عمدتاً معلول نگاه مدرن و حداقلی ای است که در زمان ساخت این بنا موردتوجه قرارگرفته است.
نماهای زیستی مؤلفه ساماندهی نما و کاهش دی اکسید کربن هوا به منظور کاهش گرمایش جهانی (نمونه موردی: خیابان انقلاب تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
33 - 44
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: کالبد جداره خیابان های شهری از مهم ترین ابعاد طراحی تأثیرگذار بر زیبایی منظر شهری هستند. ازاین رو جداره های شهری ازجمله عناصر محیطی تأثیرگذار درزمینه ارتقای کیفیت های بصری زیبایی شناسی در فضاهای ش هری محس وب می شوند. در این بین یکی از معضلات اصلی شهرها بحث افزایش موضعی دمای هوا به واسطه افزایش دی اکسید کربن است؛ این در حالی است که برنامه های مدیریت کنترل کیفی هوا عمدتاً بر کنترل منابع تولید دی اکسید کربن متمرکز هستند. حرکت به سوی معماری و شهرسازی همساز با محیط زیست، تغییر استراتژی های طراحی و خلق راهکارهای نوین برای بازگرداندن تعادل به طبیعت، ضمن تأمین نیازهای بشر امروزی سبب توسعه روزافزون کاربرد سیستم های سبز عمودی در سراسر دنیا شده است. هدف پژوهش: هدف، ارائه راهکاری برای تلفیق زیست رآکتورهای حاوی ریزجلبک با نمای ساختمان است؛ به نحوی که ضمن حفظ هویت و یکپارچگی کلی سیمای آن، موجب جذب دی اکسید کربن موجود در هوا شود تا از افزایش دمای هوا بکاهد. روش پژوهش: با توجه به بدیع و بین رشته ای بودن موضوع پژوهش، روش انجام این تحقیق مستلزم روشی ترکیبی است. این پژوهش به گونه توصیفی - تحلیلی و ازنظر ماهیت، در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد؛ لذا ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای و استناد به متون علمی به روش کیفی، به معرفی و بررسی ریزجلبک ها به عنوان موجودات جاذب آلودگی هوا پرداخته است، سپس نمای خیابان انقلاب به عنوان یکی از گره های آلوده شهری برداشت شد. درنهایت با استخراج سطوح مناسب برای نصب زیست رآکتورهای حاوی ریزجلبک، نمای خیابان انقلاب مورد بازطراحی قرار گرفت. نتیجه گیری: استفاده از ریزجلبک ها به عنوان یکی از میکروارگانیسم های زنده با قابلیت جذب بالای دی اکسید کربن از هوا و تلفیق آنها با نماهای ساختمان در محفظه هایی به نام زیست رآکتور، باعث تبدیل این جداره ها به سطوح فتوسنتزکننده در جهت پاسخ به تغییرات گرمایی اقلیم، بهبود عملکرد حرارتی غیرفعال ساختمان، تبدیل یک ساختمان معمولی به یک ساختمان زنده و درنهایت جداره های ساختمان را به یک کارخانه تولید انرژی تبدیل می کند.
تحلیل کیفی بناهای عمومی معماری معاصر ایران در دوره پهلوی دوم با رویکردتکتونیک معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
93 - 110
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه در رابطه میان ساخت، سازه و معماری، واگرایی به وجود آمده و به دلیل رشد علوم، فن آوری و تخصص گرایی، انفکاکی ریشه دار بین این حوزه ها حادث شده است. ارتباط بین سازه و معماری با واژه ای به نام تکتونیک معنا پیدا می کند. تکتونیک در معماری مفهومی دیرپاست که از تاریخ باستان تا عصر دیجیتال معنای خود را حفظ کرده است و می تواند چارچوبی منسجم و معنادار برای ارتباط میان طراحی، سازه، معماری و ساخت ایجاد کند. این ترکیب معنا و ساخت در معماری، همانا عرصه حضورِ تکتونیک است.هدف پژوهش: مقاله حاضر جهت تبیین معیارها، خوانش و استنباط تکتونیکی بناهای عمومی معماری معاصر ایران در دوره پهلوی دوم انجام شده است. هدف مقاله، ارائه تعریف دقیقی از خوانش تکتونیکی معماری، شناخت وحدت یا انفصال سازه، ساخت و معماری، شناخت تحلیلی و تعیین عوامل مؤثر بر ایجاد وحدت فضایی و ساخت به عنوان یکی از ابعاد روشن نشده معماری در ایران و تبیین یک چارچوب نظری متکی بر تکتونیک و معیارهای تعیین گر زیباشناسانه معماری و سازه با مطالعه بناهای عمومی معماری معاصر ایران است.روش پژوهش: تحقیق حاضر با روش ترکیبی، تفسیری-تاریخی و رویکرد غالب کیفی در گردآوری و تحلیل اطلاعات انجام شد. برای خوانش تکتونیکی نمونه های موردی براساس طرحی هدفمند، از روش تحلیل اسناد و مشاهده توصیفی مبتنی بر پدیدارشناسی توسط خبرگان و نخبگان معماری استفاده شد. در این میان، انتخاب نمونه های موردی از طریق بررسی نتایج حاصل از توزیع پرسش نامه در میان خبرگان معماری انجام شد و همچنین در روند تحقیق، از نرم افزار کیفی مکس کدا (MAXQDA) و نرم افزار آماری اس پی اس اس (SPSS) برای ارائه خروجی های مفهومی تر نیز استفاده شد. در پایان نیز با استفاده از مثلث سه سویه سازی (خوانش پدیدارشناسی، استنباط های محقق براساس اسناد و مدارک موجود، ادبیات غنی تکتونیک)، استحکام و تأیید پژوهش از جهات مختلف بررسی شد. نتیجه گیری: تکتونیک معماری با ابعاد سازه، پوسته ، مصالح، جزییات و تأسیسات قابل تبیین است. در بعد سازه ای با هندسه، مشارکت در سازمان فضایی و القای بصری پایداری و در جزئیات با پوسته، مصالح و ریزمعیار همبندی مرتبط است. همچنین ابعاد سازه ای تکتونیک معماری با مؤلفه های مختلف خود، به نسبت سایر مؤلفه ها در خوانش تکتونیکِ معماری بناهای عمومی معاصر ایران مربوط به دوره پهلوی دوم حضور بیشتری داشته است.
تبیین الگوی برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوستان های شهری یکی از مهمترین فضاهای شهری هستند. برای برنامه ریزی بوستان های شهری جهت استفاده انواع گروه های سنی و جنسی، نیاز است تا منابع فرهنگی بوستان های شهری کشف شوند و کشف منابع فرهنگی، با استفاده از برنامه ریزی فرهنگی امکان پذیر است. برنامه ریزی فرهنگی یک رویکرد مکان محور برای استفاده از منابع فرهنگی در برنامه ریزی شهری است. مطالعه حاضر در پی یافتن الگویی برای برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری بوده است. این مقاله، با روش تفسیری به مطالعه مبانی نظری و سوابق تجربی و پیشینه علمی پرداخته و سپس پدیده بوستان شهری، منابع فرهنگی و الگوی رویدادهای آن را مورد بررسی قرار داده و در نهایت با توجه به رویکرد پژوهش و با استفاده از استدلال منطقی، مدل نهایی را برای آن ارائه شده است. یافته ها نشان می دهند که برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری شامل مراحل مختلفی است که لازم است به ترتیب انجام شوند تا نتیجه مطلوب حاصل شود. گام اول انتخاب میدان مطالعه است. لازم است بوستانی انتخاب شود که دارای تعدد و تنوع کافی در زمینه عناصر، رویدادها و همچنین معانی و تداعی ها برای استفاده کنندگان باشد. در گام دوم، یعنی نگاشت فرهنگی، شناسایی منابع فرهنگی موجود در بوستان شهری مورد مطالعه شامل منابع فرهنگی ملموس (عناصر و رویدادها) و منابع فرهنگی ناملموس (معانی و تداعی ها) انجام می شود. در گام سوم، یعنی ارزیابی فرهنگی، تجزیه و تحلیل رویکرد مدیران و سیاست گذاران بوستان شهری نسبت به منابع فرهنگی صورت می گیرد و در گام پایانی، روش خلاقانه برای استفاده بهینه از منابع فرهنگی در جهت بهبود بوستان شهری انتخاب می شود.
خوشنویسان و علماء: بحث در باب تعامل آنها در دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره ی تیموری، عصری طلایی در رواج و تکامل خوشنویسی ایرانی است؛ در این دوره با ابداع و رواج خط نستعلیق، خوشنویسان توانمندی پدیدار گشتند. خوشنویسان به عنوان یکی از اقشار مهم تعاملاتی با دیگر طبقات اجتماعی در عصر خودشان داشته اند. مسأله اصلی این مقاله، بررسی کیفیت و چگونگی روابط بین علما و خوشنویسان در دوره تیموری است. فرضیه مورد نظر پژوهشگر در انجام پژوهش این بود که در این دوره، به دلیل حمایت تیموریان از هنر خوشنویسی، این هنر در سطح جامعه نیز مورد توجه فرهیختگان واقع شد و از آنجایی که خوشنویسان به کتابت متون مذهبی می پرداختند، چنین به نظر رسید که روابط میان خوشنویسان و علما در این دوره در تعامل باشد. روش انجام پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای و اسناد صورت گرفت. پس از بررسی و تحلیل داده ها، فرضیه مورد نظر اثبات گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نمایان ساخت که در عصر تیموری، علمای شیعه و خوشنویسان در تعامل با یکدیگر به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی مشغول بوده اند، به گونه ای که اهمیت و فضیلت خط نزد علما از یکسو و توجه خوشنویسان به علوم مذهبی و عرفانی از دیگر سو پیوند محکمی بین آنان برقرار نمود.
تحلیل ریخت و تزیین در کوزه قلیان های عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
169 - 187
حوزه های تخصصی:
پیامد اختراع قلیان در دوره صفوی، نمونه های فوق العاده زیبا و متنوعی از کوزه قلیان در این عهد ساخته شد که باتوجه به نمونه های برجای مانده، همچون سایر نمونه های سفالی این دوره بی بدیل هستند. تحقیق حاضر به بررسی، طبقه بندی و تحلیل فرم و نقوش تزیینی بیست نمونه شاخص از کوزه قلیان های صفوی پرداخته و در ادامه با مقایسه با برخی نمونه های مشابه چینی (البته با کاربرد متفاوت از کوزه قلیان)، به تاثیرات احتمالی هنر سفالگری کشور چین بر آنها می پردازد. در همین راستا پرسش کلی و محوری قابل طرح عبارت از این است که؛ انواع فرمهای کوزه قلیانهای چینی عهد صفوی و نیز انواع نقوش و مضامین تزیینی روی آنها چیست و دارای چه ویژگی های می باشد؟ اهمیت این پژوهش نیز در کمک نتایج آن به شناخت منابع احتمالی الهام بخش در شکل دهی فرم و انتخاب نقوش تزیینی روی این کوزه قلیانها است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و شیوه ی گردآوری اطلاعات بصورت اسنادی و کتابخانه ای است. بر اساس یافته های تحقیق، کوزه قلیان های عهد صفوی به اشکال متفاوت و اغلب به فرم گلابی با الهام از ظروف «کَندی» ساخته و در ادامه با اعمال تغییراتی جزئی در فرمهای بومی همچون صُراحی و تفدان تداوم یافته است. همچنین کوزه قلیان های مزبور در ابتدا با نقوش هنری چینی تزیین می شده اما در ادامه نقوش گیاهی، اسلیمی، حیوانی (اغلب پرندگان) و به ندرت انسانی ایرانی جایگزین آنها شده است.
واکاوی معیارهای موثر بر شهر شاد (نمونه موردی: منطقه 2 تهران)
حوزه های تخصصی:
از دستاوردهای پیشرفت روز افزون تکنولوژی و زندگی ماشینی روی آوردن شهروندان به انزوا و فرو رفتن در مشکلات و دغدغه های روزمره خود است که این امر استرس و افسردگی های فردی را همراه دارد و به ناشاد بودن هر چه بیشتر جوامع شهری کنونی دامن می زند. عدم وجود شادی در فضاهای شهری و مهیا نبودن فضایی برای ابراز احساسات نهفته شهروندان، آنان را به زندگی فست لایفی ترغیب و فشارهای عصبی روانی منتج از آن را گسترش میدهد. به منظور مقابله با مشکلات روزافزون روحی و روانی، نقش شهرها در پاسخگویی به نیازهای انسان در جهت دستیابی به شهرهای سالم و شاد اهمیت بیشتری یافته است. هدف این پژوهش ایجاد فضاهایی شاد به منظور ایجاد آرامش روحی و روانی و ایجاد این همانی و تعلق خاطر در فضاست به گونه ایی که این همانی و تعلق خاطر به فضا بر احساس گریز از فضاهای شهری امروزی غلبه و موجبات حضور بیشتر شهروندان و ایجاد جامعه و فضاهای شهری شادتر را فراهم آورد. جهت دستیابی به این هدف، با تاکید بر ابعاد کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی در فضاهای شهری به تبیین معیارها هر کدام با توجه به پیشینه پژوهش پرداخته شد که معیارها بدست آمده شامل ارتباط با طبیعت، پیاده مداری، دوچرخه سواری، رنگ، هماهنگی بصری، جداره های فعال، حس تعلق، امنیت و تعاملات اجتماعی می باشد و این معیارها با استفاده از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است و نتیجه بدست آمده حاکی از آن است که جداره های فعال، هماهنگی بصری و رنگ به عنوان مهترین معیارها محسوب می شود که این نشان از آن دارد که بعد کالبدی بیشتری تاثیر را در شادی و نشاط مردم و ساکنان خواهد داشت و در نهایت با توجه به یافته های پژوهش به ارائه راهکارهایی در این زمینه پرداخته شده است.
هدایت گری رسانه و شناخت مخاطب؛ پهنه ای متکثر و چالش زا
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
57 - 85
حوزه های تخصصی:
توان رسانه در پیشبرد زندگی انسانی از طریق دستکاری ذهنی و هدایت وی که می توان آن را «هدایت گری» نامید، از هنگام پیدایش رسانه های جمعی، مورد توجه اندیشمندان این حوزه قرار گرفت. پرسش در مورد توان هدایت گری یا تربیت مخاطب توسط رسانه هایی چون رادیو و تلویزیون به خلق دیدگاه های مختلفی انجامید. نحوه تعامل رسانه و مخاطب، از مولفه های اصلی گونه گون شدن این دیدگاه ها است. با وجود تنوع این آرا، امروزه آنچه توان رسانه را در تربیت فکر و عمل فردی، مورد تردید قرار می دهد «شناخت مخاطب» و تأثیر آن بر نحوه تعامل فرد با رسانه است. با این توضیح، مقاله ی حاضر به روش کتابخانه ای، دیدگاه هایی را که حوزه ی جهت دهی رسانه ها را مورد پرسش قرار داده اند، مطالعه می کند و با تأکید بر چگونگی تعامل «رسانه با مخاطب» نظریه های مشابه را دسته بندی نموده، روند تغییرات آنها را در گذر زمان توضیح داده، عوامل موثر بر این موازنه را مشخص می سازد. یافته های این مطالعه نشان می دهد «شناخت» مخاطب که تابعی از ویژگی های زیستی، محیطی و تجارب فردی است، بر قدرت وی افزوده و موازنه را به نفع او تعدیل نموده، به او اجازه می دهد با خوانش فردی در مقابل پیام های هدفمند رسانه ها به شیوه های گوناگون، مقاومت کند.
مطالعه و شناختِ موردی جنبه های تصویرسازانه فرش کاشان (دوره ی صفوی و قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۷
39 - 52
حوزه های تخصصی:
طراحان و بافندگان قالی های کاشان از مضامین مختلفی در خلق آثار خود استفاده کرده اند؛ برخی از این مضامین حوزه ی ادبیات دینی، ملی، بومی و... را در برمی گیرد. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به جنبه های تصویرسازانه نقوش به کار رفته در فرش های کاشان است. با توجه به روش آیکونوگرافی، سعی بر آن شده تا با این رویکرد مفاهیم تصویری به کار رفته در فرشِ کاشان به مخاطب منتقل شود. اغلب نقش مایه های به کار رفته در فرش های کاشان با رنگ گزاری های تخت و رنگ های مشابه طبیعت پدید آمده اند. در این میان پرسش هایی را می توان مطرح نمود و به آن ها پاسخ داد؛ 1.چه جنبه های تصویرسازانه ایی در فرش کاشان موجود است؟ 2. مهم ترین عامل تاثیرگذار در به وجود آمدن نقوش به کار رفته در فرش کاشان عصر قاجار چیست؟ پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعاتِ کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (گفت وگوی حضوری با متخصصان و کارشناسان) انجام پذیرفت و نتایج پژوهش نشان داد که با نگاه به نَقش های قالی ها، دو زیر مجموعه از نقش ها قابل تفکیک از یک دیگرند؛ نقش هایی که از طبیعت الهام گرفته اند و نقش مایه هایی که هندسی و تجریدی محض هستند؛ نتایج پژوهش نشان داد که هنر نگارگری بیشترین تأثیرگذاری را روی قالیچه ها داشته است و از تأثیراتی که قالیچه های تصویری از هنر نگارگری گرفته اند، فضاسازی های غیرواقعی و مثالی هستند با این تفاوت که در نقوش فرش ساده سازی و خلاصه شده و گاه ترکیب بندی های آن فرش تغییر کرده است. .
ارتقای کیفیت تهویه طبیعی در کلاس های مدارس استان مازندران بر اساس وضعیت بازشوها با روش CFD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تامین هوای پاک و تازه برای دانش آموزان در کلاس درس، خصوصا در فصل گرم، بسیار ضروری است. بر اساس شواهد و مطالعات، سیستمهای تهویه مکانیکی، ضمن گرانی، مصرف انرژی نسبتا بالایی دارند و تولید نوفه مینمایند. این مسئله در اقلیم مازندران، خصوصا در هوای شرجی، بسیار مطرح است خصوصا اینکه این مدارس با کولر آبی خنک میشوند؛ درحالیکه در بخش قابل توجهی از سال امکان استفاده از فرایند تهویه طبیعی وجود دارد و در فصل گرم مدارس تعطیل است. لذا هدف اصلی این مقاله ارائه راه حلی اجرایی در معماری کلاسهای درس است که بتواند موجب بهبود جریان هوای داخل تحت تاثیر باد خارج (تهویه طبیعی) شده، به نحوی که جریان هوای مطلوب و قابل کنترلی طبق استاندارد اشری در فضای داخلی برقرار باشد. پژوهش حاضر که یک تحقیق کاربردی است و ماهیتی میان رشته ای دارد، با اتکا به اندازه گیریهای تجربی در یک مدرسه موردی در آمل، بدست آمده است. روش تحقیق در این پژوهش، یک روش ترکیبی است: در مرحله اول با استفاده از یک راهبرد تجربی، متغیرهای مستقل تأثیرگذار، شناسایی و متغیر وابسته (سرعت و جهت جریان هوای داخل) توسط دستگاه های دقیق دیجیتال و انجام آزمایش دود اندازه گیری شد. سپس داده ها با استفاده از راهبرد شبیه سازی، تحلیل شدند. شبیه سازی در این پژوهش با روش دینامیک سیال محاسباتی (CFD) و با استفاده از نرم افزارهای Gambit و Fluent صورت پذیرفت. ابتدا روایی و پایای شبیه سازیها از طریق تطبیق با شواهد تجربی به اثبات رسید و سپس اقدام به تجزیه و تحلیل داده ها و متعاقبا مداخله در معماری از طریق شبیه سازی شد. نتایج نشان دادند که ترکیب بندی صحیح بازشوها و ایجاد نمای پلکانی در راستای باد موافق و نیز پیش بینی مکنده های موثر در دیوار رو به باد، میتواند با کنترل موثر ورود، خروج و پخشایش هوا در فضای داخلی (طبق استاندارد اشری)، تهویه طبیعی را تحت کنترل قرار داده و جریان مطلوبی را در تمام فضای داخل برقرار نماید.
تعاملات اجتماعی در محوطه های کارگری دوره هخامنشی و معماری شهرک های صنعتی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
231 - 248
حوزه های تخصصی:
از مهمترین ویژگی های فضا، فراهم نمودن فرصت هایی در جهت تعاملات اجتماعی است. هنگامی که مردم یک اجتماع با یکدیگر در تعامل هستند، رابطه احساسی قوی تری با مکان و فضای اجتماعی خود برقرار می کنند. این تعامل نه تنها بر روان اجتماعی آن جمع تاثیرگذار است که موجب رشد و پیشرفت اقتصادی اجتماعات حاضر در آن فضاها همچون محوطه/ شهرک های کارگری- صنعتی نیز می شود. از همین رو، هدف این پژوهش، بررسی و تببین تعاملات اجتماعی در محوطه کارگری دوره هخامنشی و معماری شهرک صنعتی نوین است. نگارندگان، از میان عوامل کالبدی، کارکردی و معنوی معماری، عامل فضا/کالبد را مورد توجه قرار داده اند. روش این پژوهش توصیفی– تحلیلی و تاریخی، به شیوه اسنادی و براساس مطالعه کتابخانه ای است. پس از بررسی اسناد دیوانی پارسه در ارتباط با کارگران و متخصصان حاضر در محدوده اطراف پارسه/ تخت جمشید و همچنین کندوکاو در متون مختلف مرتبط با تعاملات اجتماعی این نتیجه دست آمد: کیفیت محیط کالبدى محوطه / شهرک های کارگری- صنعتی براى جذب افراد، به عوامل گوناگونی بستگی دارد که یکی از این عوامل مرتبط به ساختار کالبدى محیط مانند ایمنى و امنیت، تنوع و سازگارى کاربرى ها، آسایش اقلیمی، تراکم و ظرفیت مناسب، دسترسی، زیبایی و سرزندگی است. باتوجه به اسناد ارایه شده، محوطه های کارگری دوران هخامنشی با امکانات و اندیشه های منطبق بر آرای زمان خویش، نه تنها توانستند موجب تعاملات اجتماعی بین کارگران ایرانی و غیرایرانی شوند، بلکه محیطى سرزنده و جذاب را نیز برای کارگران خلق نمودند که انعکاس آن را می توان در اسناد دیوانی پارسه – الواح خزانه و بارو- به نظاره نشست؛ اما در شهرک های صنعتی نوین، متاسفانه به علت عدم توجه و کم توجهی به مولفه های بالا، آنها فضاهایی تعامل پذیر برای کارگران نیستند. بنابراین، باتوجه به اهمیت و نقش انسان در فضا، یکی از کارهای مهم در طراحی معماری شهرک های صنعتی توجه به فضاهای تعامل پذیر است که اگر به درستی این امر در طراحی لحاظ شود، موجب رشد و توسعه اقتصادی در آن شهرک صنعتی و به تبع در کل کشور خواهد شد.
نقش اقلیم،فرهنگ و طبیعت در معماری خانه های سنتی استان گیلان
حوزه های تخصصی:
استفاده از اقلیم،فرهنگ و طبیعت امری تاثیر گذار در معماری خانه های سنتی گیلان می باشد. در معماری این خانه ها بهره گیری از جریانات باد در تابستان امری مهم شمرده می شود و تمامی قسمت های خانه را تحت الشعاع قرار می دهد به گونه ای که دورتا دور بنا را ایوان و تلار1 در برگرفته است. ایوان ها و تلارها، به جریان افتادن کوران های2 هوا در سرتا سر خانه کمک کرده و تهویه اتاق ها از طریق بازشوهایی که به آن ها متصل است را میسر می کنند. علاوه بر آن این عناصر به کم کردن تاثیر رطوبت و نور مستقیم خورشید در فصل تابستان کمک کرده و حایل مناسبی برای جلوگیری از برخورد باران به دیوارهای خانه است. معماری گیلان علاوه بر نقش پر رنگ اقلیم در خانه های سنتی خود فرهنگ بومیان منطقه را نیز در دل خود جای داده، به گونه ای که در هر قسمت از این خانه ها می توان آن را احساس کرد. طبیعت همواره جایگاه ویژه ای در این خطه داشته و مردم به همجواری و استفاده از طبیعت عشق می ورزند. این خواسته سبب شده که در بسیاری از عناصر، احترام به طبیعت و دید منظر جایگاه ویژه داشته باشد و عمده مصالح آن را نیز مصالح طبیعی تشکیل دهد.
تحلیلی بر طرح و نقوش و بررسی ریشه های تاریخی قوچ های سنگی در گورستان های دوران اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
121 - 137
حوزه های تخصصی:
در طی ادوار مختلف اسلامی، بنا بر اعتقادات و باورهای مذهبی و فرهنگ و جغرافیای خاص هر منطقه از ایران، سنگ قبر های متنوعی در اشکال و ابعاد مختلف مورد استفاده قرار گرفته که از آن جمله می توان به افراشته، محرابی، ساده ایستاده، صندوقی، گهواره ای، قوچ شکل، شیر سنگی، اسب شکل اشاره کرد. از مهمترین این دسته از سنگ قبرها، از منظر معناشناختی و باورهای اسطوره ای، قوچ های سنگی هستند که عموماً در نیمه غربی ایران و بالاخص در شمال غرب و غرب ایران یافت می شوند. بررسی و مطالعه این گروه از سنگ قبرها می تواند به نمودارسازی و کشف مفاهیم این آثار ارزشمند در هنر ایرانی – اسلامی منجر شود و در نهایت می تواند به اهداف و جوابی منطقی برای سؤالات زیر نیز دست یابد: اهداف: الف. بررسی و مطالعه قوچ های سنگی گورستان های حاوی این سنگ قبر ب. نمادشناسی و مطالعه کهن الگوی قوچ های سنگی و تطبیق آن با مفهوم شناختی این نقش در ایران باستان ج.بررسی طرح و نقوش موجود بر روی قوچ ها سؤالات: قوچ های سنگی در گورستان های دوران اسلامی ایران، در کدام حوزه جغرافیایی و در چه زمانی مورد استفاده قرار گرفته است؟ باورها و اعتقادات نهفته در تندیس قوچ سنگی در گورستان های ایران کدام بوده و چه ارتباطی بین مفاهیم و نمادشناسی این نقش در دوران اسلامی با نقش آن در پیش از اسلام وجود دارد؟ انواع نقوش بر روی قوچ های سنگی کدامند و ریشه های آنها چیست؟ در این راستا، پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی – تحلیلی و تاریخی و به کمک اسناد کتابخانه ای و بررسی های میدانی به دنبال معناشناسی، جست و جوی کهن الگویی و همچنین ریشه شناسی اعتقادی نقش قوچ در سنگ قبور اسلامی ایران، از طریق پی جویی آن در طول دوره های پیش از تاریخ و تاریخی است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که قوچ های سنگی بیشتر در نیمه غربی ایران یافت می شوند و غیر از چند مورد، اکثراً متعلق به قرون نهم و دهم هجری هستند. قوچ در ایران باستان نماد باروری و به عنوان نشانه ای از فر ایزدی و در ارتباط با خدای پیروزی یعنی بهرام بوده است. قرار گرفتن نقش قوچ به شکل سنگ قبر روی گورهای دوران اسلامی، به معنای طی طریقت و فرزانگی و نشان از استحاله فرد متوفی است. بنا بر اعتقاد مردم، حضور قوچ های سنگی در گورستان ها، مانع از ورود شیاطین می شده و استفاده از آنها با ظاهری انتزاعی نشانه دلاوری و رشادت دلیران ایرانی و حاکی از مردانگی، قدرت و شجاعت آنان است.
دیپلماسی و بازنمایی؛ تحلیل تطبیقی بازنمایی سفیر پادشاه صفوی در حضور فرمانروای گورکانی و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو تلاش شده از طریق بررسی تطبیقی دو نگاره از کتب مصورِ تاریخ عثمانی و گورکانی با موضوعی مشابه، تفاوت های موجود در دو بازنمایی تصویری را یافته و از این رهگذر، به فهم کارکرد بازنمایی ها و اهداف پدیدآورندگان آثار نائل آییم. رویکرد تاریخ فرهنگی نو، به ویژه دیدگاه های پیتر برک در باب الگوهای رایج "بازنمایی دیگری"، چارچوب نظری پژوهش را شکل می دهد. با توجه به مضمون نقاشی ها که به روابط دیپلماتیک ایرانِ عصر صفوی با همسایگان آن مرتبط است، تصاویر در نسبت با چگونگی مناسبات و رخدادهای سیاسی معاصر خود بررسی و تحلیل خواهند شد. متناسب با این رویکرد، پرسش های زیر طرح شده اند: الگوی مواجهه گورکانیان و عثمانیان با صفویان به عنوان دیگری چگونه بوده است؟ کارکرد بازنمایی ها در نظام سیاسی عثمانیان و گورکانیان چه بوده است؟ هدف از این تحقیق، دریافت روابط معنادار بین چگونگی و کارکرد بازنمایی صفویان در نظام های سیاسی- فرهنگی است که آثار محصول آنها هستند تا بتوان به پاسخ چرایی بازنمایی ها دست یافت. یافته های تحقیق حاکی از آن هستند که صفویان در وقایع نگاری تصویری عثمانیان و گورکانیان در نگاره هایی با مضمون مشابه، به شیوه متفاوتی بازنمایی شده اند و بر جنبه های متفاوتی از این رویداد سیاسی تأکید شده است. گورکانیان، الگوی "همانندسازی" و عثمانیان، الگوی "دیگری سازی" را در بازنمایی صفویان انتخاب کردند. چرایی انتخاب ها به کارکردهای متفاوتی که بازنمایی ها برای عثمانیان و گورکانیان داشته است بازمی گردد. ماهیت این پژوهش بنا بر موضوع تحقیق که بررسی رویدادی در زمان گذشته است، تاریخی است و روش تحقیق بر مبنای چگونگی انجام پژوهش، تحلیلی- تطبیقی و موردکاوی است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و شیوه نمونه گیری هدفمند، غیرتصادفی و انتخابی بر مبنای مضمون تصاویر است.
واکاوی و ارزیابی نقش نهاد قدرت در سازمان یابی فضایی در مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
141 - 172
حوزه های تخصصی:
امروزه برنامه های توسعه شهری بواسطه واگرایی و جدایی گزینی مولفه ها و گروه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صاحب نفوذ و قدرت در قلمروهای سرزمینی، کنترل کمی بر مولفه ها و نیروهای شکل دهنده خود دارند، بطوریکه فرآیند قدرت در مجموعه شهری باعث حذف تدریجی گروه ها و منافع غیر متشکل به نفع گروه های مسلط می باشد. در مجموعه شهری مشهد علیرغم وجود برنامه های منطقه ای، ناحیه ای و شهری در راستای سازمان یابی متوازن فضا و تحقق عدالت فضایی، شاهد عدم تعادل ناحیه ای و شهری، تمرکز شدید سرمایه و قدرت هستیم؛ به نحوی که فرآیندهای ناشی از توسعه بی حدومرز منجر به تخریب محیط زیست، مهاجرت روستائیان به شهر، افزایش حاشیه نشینی و آسیب های دنباله دارشده است. قدرت بلامنازع سیاسی با استفاده از ابزارهای قدرتمند سیاسی- اقتصادی و اجتماعی، عنصر اصلی تعیین سازمان فضایی بوده و به تنظیم و هدایت اقدامات کنشگران بخش های خصوصی، عمومی و مردمی پرداخته است. پژوهش حاضر با هدف کشف رابطه میان حاکمیت منطقه کلان شهری مشهد و سازمان یابی فضایی با بهره گیری از روش شناسی ترکیبی، استفاده از پرسشنامه متخصصین وکاربست مدل تحلیل عاملی CFA، به شناسایی قدرت و نفوذ بازیگران بر ساختاریابی فضایی و روابط، اهداف و نیات آن ها به عنوان اصلی ترین عامل در تحلیل بازیگران و صاحبان منافع در مجموعه شهری مشهد پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که عناصر قدرتِ حاکمیتی، دولتی، بخش عمومی و شهروندان به ترتیب بیشترین قدرت و تأثیر را در شکل دهی به سازمان فضایی مجموعه شهری مشهد داشته اند.
تبیین اثرات راه و سیستم حمل ونقل روستا - شهری بر توسعه اقتصادی، اجتماعی نواحی روستایی (مطالعه موردی: بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۳۲-۱۷
حوزه های تخصصی:
سیستم حمل ونقل روستا شهری و راه روستایی نقش مهمی در پیش گیری از محرومیت اجتماعی، اقتصادی و انزوای مناطق دورافتاده و روستایی برعهده دارد و در همه جوامع پیش نیاز پیشرفت و توسعه می باشد. بنابراین، قابلیت دسترسی به حمل ونقل عمومی روستایی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم توسعه می تواند آثار مختلفی بر توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی داشته باشد. در این مقاله، نقش شبکه راه های ارتباطی و سیستم حمل ونقل عمومی روستا شهری بر توسعه اقتصادی، اجتماعی نواحی روستایی مطالعه می شود. نوع پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی تحلیلی می باشد. داده های موردنیاز از طریق پرسش نامه گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان روستاهای جلگه ای جنگلی و روستاهای کوهستانی جنگلی دهستان سجادرود و فیروزجاه شهرستان بابل می باشند. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی با حجم نمونه ی 1028 خانوار (روش کوکران) استفاده شده و برای تحلیل متغیرها، متناسب با نوع داده ها، از آزمون من ویتنی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. با توجه به یافته های تحقیق، توسعه اقتصادی روستاهای دهستان فیروزجاه بیشتر از عناصر تبیین کننده زیرساختی و کیفی شبکه راه ها و سیستم حمل ونقل عمومی (85 درصد) و توسعه اجتماعی آنها از عناصر تبیین کننده مرتبط با وضعیت خدماتی و ایمنی (30 درصد) تأثیر پذیرفته است. در مقابل روستاهای موردمطالعه دهستان سجادرود در بعد توسعه اجتماعی بیشتر از عناصر زیرساختی و کیفی (45 درصد) و از نظر توسعه اقتصادی بیشتر از عناصر خدماتی و ایمنی شبکه راه و سیستم حمل ونقل عمومی (61 درصد) تأثیر پذیرفته است. گسترش شبکه راه و حمل ونقل عمومی به عنوان پیش نیاز و زیربنای توسعه در باروری استعدادهای بالقوه جوامع نقشی اساسی دارد و پیوند ناگسستنی با توسعه اجتماعی و اقتصادی دارد و سبب تضعیف انزواگرایی و اقتصاد بسته روستاها و تقویت حس تعلق به جامعه بزرگ تر می شود.
تحلیل ساختاری – کارکردی طرح های هادی روستایی در ارتقای کیفیت سرزندگی روستائیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۱۲۳-۱۱۱
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر طرح های هادی روستایی در کشور به منظور بهبود کیفیت سرزندگی در مناطق روستایی اجرا می شود، بنابراین ارتقا و بهبود سطح کیفیت سرزندگی روستاییان به عنوان هدف اصلی اجرای برنامه های توسعه روستایی و از مهم ترین آن ها یعنی طرح های هادی به عنوان موردی ترین طرح های توسعه محلی است. در این راستا نیاز بود که پس از گذشت چند سال از اجرای طرح های هادی، ارزشیابی لازم انجام شود، تا از یک سو پیامدهای اجرای طرح بر تغییرات سطح کیفیت سرزندگی روستاییان مشخص گردد و از سویی دیگر با شناسایی نقاط قوت و ضعف، اطلاعات لازم برای مدیریت بهتر طرح های یادشده جهت ارتقای مطلوب سطح کیفیت سرزندگی روستاییان حاصل آید. هدف این تحقیق تحلیل ساختاری- کارکردی طرح های هادی روستایی در ارتقای کیفیت سرزندگی روستائیان در دهستان پنج هزاره بخش مرکزی شهرستان بهشهر است. در تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و برداشت های اسنادی و میدانی اطلاعات لازم گردآوری گردیده است. جامعه آماری شامل 9 روستا در دهستان پنج هزاره است، که چندین سال از اجرای طرح در آن ها می گذرد و با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 07/0 تعداد 186 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (کای اسکوئر، t تک نمونه ای، همبستگی و تحلیل واریانس) و مدل وایکور استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که کارکرد اجرای طرح های هادی روستایی، زمینه تغییراتی را در ابعاد مختلف کیفیت سرزندگی شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، زیرساختی و کالبدی فراهم کرده است، که تغییر و تحولات در شاخص های فرهنگی و کالبدی نسبت به دیگر شاخص بیش تر بوده است. همچنین یافته های مدل وایکور نشان می دهد که روستای پاسند با میزان (0) به دلیل نزدیکی به مرکزیت دهستان و دسترسی به خدمات دارای بالاترین رتبه و روستای چالکده با میزان (983/0) به دلیل فاصله زیاد نسبت به مرکز دهستان و انزوای جغرافیایی، دارای پایین ترین رتبه از لحاظ میزان کیفیت سرزندگی در بین روستاهای محدوده موردمطالعه بوده است.
بازخوانی اثر معماری به کمک مدل نقد بینامتنی؛ نمونه موردی: مسجد ولیعصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
41 - 52
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: فقدان خوانش نظام مند آثار معماری در جامعه معماری منجر شده است تا شاهد نقدهای مستدلی که منجر به ارتقای کیفی آگاهی طراحی شوند نباشیم. این پژوهش با تکیه بر خوانش بینامتنی آثار معماری، روابط میان عناصر درون متن و برون متن و تأثیر آن ها در شکل گیری معنای کلی اثر معماری را بررسی می کند. در این پژوهش پس از تبیین مبانی نظریه بینامتنیت به عنوان ابزار نقد، مدل نقد بینامتنی معماری تدوین شده است. سپس این مدل در خوانش مسجد ولیعصر آزمون شده است. هدف: این پژوهش با هدف شناخت و بررسی جایگاه نظریه بینامتنیت در روش نقد معماری به دنبال ارائه یک روش جدید در نقد معماری مبتنی بر این نظریه بوده است. روش تحقیق: این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است که در مرحله جمع آوری داده ها از روش توصیفی و مرور متون مرتبط یا ادبیات موضوع، و در مرحله تجزیه و تحلیل داده ها از روش استدلال منطقی بهره گرفته است. این تحقیق با تکیه بر نظریه بینامتنیت صورت گرفته است و در لایه های مختلف به بررسی متن مورد نظر (در اینجا اثر معماری) پرداخته است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که متن معماری در لایه های متعدد معنایی از لایه های پدیداری تا زایشی شکل می گیرد و انواع دلالت در شکل گیری لایه های آن مؤثر است و با به کارگیری مدل نقد بینامتنی، لایه های شکل دهنده آن از لایه های معماری تا فرامعماری مورد بازخوانی قرار می گیرد. به کارگیری نقد بینامتنی از خوانش سطحی آثار معماری جلوگیری می کند و اثر معماری را به عنوان عضوی از مجموعه ای از آثار مطالعه می کند که در طول مقطع زمانی و به دلایل خاصی شکل گرفته اند و بدین ترتیب می تواند منجر به درک لایه های پنهان معنا شود و در خوانش اثر، پارادایم های گسترده تری را فراخوانی می کند.
بررسی نقش قلمروی محله در افزایش حس تعلق خاطر به محیط زندگی و تقویت تعاملات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
احیای هویت محله ای و تعلقات اجتماعی به منظور مدیریت بهینه و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، همواره مورد تاکید محققان و کارشناسان شهری بوده است. همچنین بررسی و شناخت عوامل مداخله گر تاثیر گذار بر احساس هویتمندی می تواند در جهت حل معضل نبود تعاملات اجتماعی و بحران هویت در شهرها و محلات امروز کارساز باشد .انسان ساکن در محلات کلانشهر های امروز با فضای محله خود مأنوس نیست و در تصویر ذهنی وی، محله بخشی از شهر محسوب می شود. این پژوهش در پی شناسایی دقیق عوامل هویت بخش به محلات در کلانشهرها بوده تا از طریق مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی، به یافتن این شاخصه های هویت بخش که منجر به تقویت تعاملات اجتماعی و حس تعلق خاطر به محیط زندگی در میان ساکنین می گردد، کمک نماید. هویت محله ای در سه بعد مطرح می شود؛ فیزیکی، سیاسی، اجتماعی. هویت اجتماعی یک محله به وجود شبکه های اجتماعی و محیط های حمایتی بستگی دارد؛ چرا که این شبکه ها در سلامت روانی انسان اهمیت به سزایی دارند؛ به طوری که هرچه تمرکز گروه در سطح هویت محله ای افزایش یابد، میزان بیماری های روانی آن گروه کاهش می یابد. بررسی مفهوم محله در ایران نشان دهنده آن است که محله سنتى ایران بر اثر همبستگى و یکپارچگى اجتماعى قوى بین ساکنین که دارای ارزش های مشترک بودند ایجاد مى شد و زمینه اى براى حمایت ساکنین از شرایط جمعی فراهم می نمود. بررسی و قیاس بین محله در شهرهای ایرانی و واحد همسایگی غربی، نشان می دهد که محله سنتی در شهرهای ایران دارای انعطاف پذیری و ظرفیت اجتماعی بالاتری نسبت به واحد همسایگی غربی می باشد. لذا استفاده از اصول محله سنتى ایرانى، به منظور باز تولید مفهوم محله در شهرسازى معاصر کشور، توصیه می گردد.