ایمان رییسی

ایمان رییسی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

«بِینامعماری»؛ تبیین روابط میان یک اثر معماری با آثار دیگر بر پایه رویکرد «بینامتنیت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد معماری بینامتنیت معماری معاصر بینامعماری بافت معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 477 تعداد دانلود : 540
ارتباط میان یک اثر معماری با آثار دیگر از موضوعات مهمی است که با به چالش کشیدن مفاهیم تألیف، اصالت و خودبودگی اثر، در جامعه معماری مطرح است و فقدان رویکردی مدون جهت نقد روش مند روابط میان آثار با یکدیگر، بررسی دقیق تر این موضوع را ضروری می کند. در این پژوهش با طرح این پرسش که ارتباط میان یک اثر معماری با آثار دیگر چگونه است؟ تلاش شده مناسبات میان متنی در معماری (بینامعماری) تبیین شود. برای این منظور از رویکرد «بینامتنیت» استفاده شده است که به نحوه تأثیر متن ها در شکل گیری یکدیگر و خوانش متن ها توجه می کند و چگونگی تکثیر متنی را توضیح می دهد .نوع تحقیق کیفی است و روش های تحقیق، توصیفی و تاریخی-تفسیری است. برای رسیدن به مفهوم نقد «بینامعماری» و چارچوب نظری تحقیق، ابتدا موقعیت یک اثر معماری به عنوان یک متن در ارتباط با سایر متون مشخص می شود. سپس ساختار نقد ارائه شده در دو لایه نوع و مراتب ارتباط بینامتنی، دلالت های ضمنی اثر در شبکه ارتباط بینامتنی را آشکار می سازد و نشان می دهد که این ارتباط تا چه اندازه به قابلیت تکثیر و چندمعنایی بودن اثر می انجامد و اثر را به یک «بافت  معماری» چندرگه و یا در مقابل به یک «شیء معماری» با یک ایدئولوژی مسلط نزدیک می کند. این روش نقد در پروژه ها ی پردیس سینمایی ملت و ساختمان نظام مهندسی بیرجند به عنوان نمونه های مورد مطالعه آزموده می شود.
۲.

بازشناسی مکانیسم سیستم های الگوریتمیک در فرآیند طرح و ساختار معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 94 تعداد دانلود : 986
ظهور نظریات و روش های رایانشی نوین برگرفته از سیستم های زیست شناختی، در طی چند دهه اخیر، تعمیق در اصول و قواعد فرآیند تولید فرم را امکان پذیر کرده است. فرآیند الگوبرداری و الگوسازی، امروزه فراتر از حوزه شکلی بوده و مجموع دانشی که در نحوه شکل گیری اجزاء زیستی وجود دارد به حوزه ارزشمند برای تولید الگو تبدیل شده است. چنین الگوبرداری نوینی از طبیعت، در مسیری تحت عنوان طراحی الگوریتمیک یعنی خدمت گرفتن رایانش به عنوان ساختار اصلی فعالیت های رایانه، از طریق الگوریتم ها و کد ها و برنامه ها، معادل آنچه در طبیعت به عنوان ژنوم شناخته شده است میسر می گردد. در این پژوهش، هدف عمده بر روی ارائه چارچوبی مشخص و روشی نظام مند از نقش سیستم های زایشی در تولید فرآیندی فرم معماری می باشد. برای این منظور با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی به استناد تحقیقات کتابخانه ای، به مطالعه، دسته بندی و توصیف ویژگی ها و مکانیسم سیستم های زایشی و مقایسه توانمندی هریک از آن ها در تولید فرم پرداخته شده است. نتیجه اینکه سیستم های زایشی با الهام از اصول زیست شناختی شکل گیری پدیده ها، در مسیر الگوریتمیک، نقش عمده ای در تولید فرآیندی فرم معماری، می تواند داشته باشد. اهداف پژوهش: شناخت مکانیسم سیستم های الگوریتمیک در فرایند تولید فرم معماری. بررسی تولید فرایندی فرم معماری. سؤالات پژوهش: برای تولید فرم در معماری چه فرایندی وجود دارد؟ کدام مکانیسم سیستم های الگوریتمیک در فرایند تولید معماری نقش دارد؟
۳.

نخستین نگارگر، نخستین امضاء (رقم) بررسی امضاء (رقم) در نگاره های ایرانی، پیش از ظهور جنید سلطانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگارگری ایران مکتب بغداد جلایری مکتب سلجوقی جنید سلطانی عبدالمؤمن بن محمدالنقاش الخویی امضاء (رقم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 220 تعداد دانلود : 734
یکی از موضوعات چالش برانگیز در نگارگری ایرانی آن است که کدام نگارگر برای نخستین بار، و در چه زمانی، اثرش را امضاء زده است. پژوهشگران بسیاری معتقدند که جنید بغدادی، نخستین نگارگری ست که با لقب سلطانی،-لقبی که سلطان احمد جلایر به او اعطا کرده بود-؛ اثرش را در خمسه خواجوی کرمانی (798 ه.ق) امضاء نمود. این ادعا از زمان نگارش نخستین تاریخ نگاریها درباره ی نقاشی ایرانی، از شروع قرن بیستم تاکنون، در متون مختلف تکرار شده است. در این مقاله، با رویکردی انتقادی، ضمن نقد منابع، نگاره های دارای امضاء به ترتیب زمانی، معرفی و بررسی خواهند شد. بررسی هشت نگاره ی این مقاله نشان می دهد، در دوره جلایری- پیش از دوره ی سلطان احمد جلایر (784-813 ه.ق)- و دوره ی سلجوقی نگاره های متعددی با امضاء نگارگران مصور شده است. این نگاره ها در فاصله ی زمانی نیمه دوم قرن هفتم تا سال 798 ه.ق تولید شده اند. طبق نتیجه پژوهش، قدیمی ترین نگاره ی دارای امضاء به عبدالمؤمن بن محمدالنقاش الخویی تعلّق دارد که در کتاب ورقه و گلشاه، با خط نسخ و به رنگ سفید امضاء شده است. جهت رسیدن به هدف مقاله از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. نگاره ها نیز از سایت کتابخانه های بریتانیا، برلین، و استانبول دریافت گردیده اند. روش پژوهش نیز به صورت تاریخی، توصیفی-تحلیلی و انتقادی می باشد.
۴.

تحلیل محتوای رویکرد مجله آپوزیشنز نسبت به تئوری معماری پس از مدرنیسم (1984-1973)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آپوزیشنز مدرنیسم نومدرنیسم پسامدرنیسم معماری مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 193 تعداد دانلود : 243
بیان مسئله: بی گمان جریان مدرنیسم در اواخر سده بیستم با نقدهای بسیاری در نشریه های معماری روبه رو بوده است. این نقدها هم موجب شکل گیری معماری پست مدرن بوده اند و هم دیگر جریان های هوادار مدرنیسم را نمایندگی کرده اند. مجله آپوزیشنز به عنوان معتبرترین مجله معماری، در اواخر سده بیستم نویسندگان و نقدهای گوناگونی از هر دو طیف را در بر گرفته است. با طرح این «پرسش» که «مجله آپوزیشنز در طول سالیان نشر خود چه رویکردهایی از نقد مدرنیسم را نمایندگی می کرده است؟» تلاش می شود تا جایگاه آپوزیشنز در مسیر شکل گیری تئوری معماری پس از مدرن مورد مطالعه قرار گیرد. می توان این «فرضیه» را مطرح کرد که آپوزیشنز با طیف گسترده نویسندگان، که هرکدام بعدها از سردمداران شکل های مختلف تئوری معماری پس از مدرن بوده اند («پیتر آیزنمن»، «کِنت فرامپتون»، «رِم کوله اس»، «رافائل مونئو»، «دنی س اسکات براون»، «مانفردو تافوری»، «برنارد چوم ی» و دیگ ران)، می تواند نمونه خوبی برای ارزیابی جریان حاکم بر تئوری معماری در آن دوره مهم باشد.هدف پژوهش: عبارت است از واکاوی اندیشه های منتقدانی که در یک بازه زمانی تأثیرگذار، تئوری معماری پس از مدرن را رقم زده اند.روش پژوهش: چارچوب نظری مقاله به کمک شیوه استدلال منطقی به نگارش درآمده و برای تحلیل یافته ها از نمونه گیری «تمام شماری» در روش پژوهش «تحلیل محتوا» استفاده شده است.نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت آپوزیشنز تعاملی دوسویه با جریان های تئوری معماری پس از مدرن و نقشی اثرگذار بر شکل دادن به آنها داشته است. تلاش برای تئوری پردازی - و نه تاریخ نگاری معماری - با رویکردی تفسیری در تحلیل جریان های روز معماری ناشی از اهمیت چنین نقشی برای نویسندگان آپوزیشنز است. در سال های میانی انتشار مجله، نئومدرنیست ها و ستایش از اقتصاد آزاد، جهانی سازی و تکنولوژی بیشتر به چشم می خورد، ولی در سال های ابتدایی و انتهایی، به تأثیر از رویکرد منطقه گرایی انتقادی پست مدرنیست ها واژه های زیرمتن گرایی، فرهنگ و جامعه، کلیدواژه های آپوزیشنز را شکل داده اند.
۵.

سیر اندیشه های معماران دوره پهلوی، کاربست تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیر اندیشه ها دوره تجدد معماری معماران دوره پهلوی تحلیل محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 91 تعداد دانلود : 142
مطالعه تاریخ معماری، کوششی نقادانه به منظور فهم معماری است. معماری دوره پهلوی، سرآغازی برای جریان معماری مدرن ایران است. هدف این پژوهش، شناخت اندیشه های تأثیرگذار بر دگرگونی های ایجادشده در معماری این دوره است. تأمل در پیشینه های مطالعات معماری پهلوی مؤید خلأهایی نظیر عدم توجه به یافته های محققین قبلی و تکرار برخی موضوعات ثابت است؛ لذا پژوهش حاضر سعی نموده با تحلیل تحقیقات پیشین، بتواند انسجامی بین یافته های معماری دوره پهلوی تاکنون ایجاد نماید. روش تحقیق مورداستفاده به صورت ترکیبی از استدلال های منطقی و تحلیل محتوا است. نتایج تحقیق مؤید آن است که در معماری دوره پهلوی نیز، اندیشه های معماران به مثابه رکن اساسی عمل می کند و از طریق آنان می توان نحوه ی تغییرات شکلی و محتوایی جریان معماری پهلوی را تبیین کرد. سیر اندیشه معماران دوره پهلوی در هفت حوزه تقویت مبانی نظری معماری، تغییر آموزش معماری، نحوه ی بهره گیری از معماری سنت، تأمین مسکن، اندیشه های متأثر از معماران خارجی، ایجاد فضای گفت وگو و اشتغال خلاصه می شود. درنهایت این که معماری دوره پهلوی اگرچه مسیری تکاملی طی نکرده است ولی نمود کالبدی اندیشه های معماران دوران خود از غرب گرایی مطلق (ساخت مکعب های مدرن) تا غرب گریزی (در آثار دیبا، سیحون) است که منجر به ایجاد سبک مدرن ملی در اواخر دوره پهلوی دوم شده است.
۶.

بازخوانی اثر معماری به کمک مدل نقد بینامتنی؛ نمونه موردی: مسجد ولیعصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد معماری نظریه بینامتنیت نقد بینامتنی مسجد ولیعصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 769 تعداد دانلود : 952
بیان مسئله: فقدان خوانش نظام مند آثار معماری در جامعه معماری منجر شده است تا شاهد نقدهای مستدلی که منجر به ارتقای کیفی آگاهی طراحی شوند نباشیم. این پژوهش با تکیه بر خوانش بینامتنی آثار معماری، روابط میان عناصر درون متن و برون متن و تأثیر آن ها در شکل گیری معنای کلی اثر معماری را بررسی می کند. در این پژوهش پس از تبیین مبانی نظریه بینامتنیت به عنوان ابزار نقد، مدل نقد بینامتنی معماری تدوین شده است. سپس این مدل در خوانش مسجد ولیعصر آزمون شده است. هدف: این پژوهش با هدف شناخت و بررسی جایگاه نظریه بینامتنیت در روش نقد معماری به دنبال ارائه یک روش جدید در نقد معماری مبتنی بر این نظریه بوده است. روش تحقیق: این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است که در مرحله جمع آوری داده ها از روش توصیفی و مرور متون مرتبط یا ادبیات موضوع، و در مرحله تجزیه و تحلیل داده ها از روش استدلال منطقی بهره گرفته است. این تحقیق با تکیه بر نظریه بینامتنیت صورت گرفته است و در لایه های مختلف به بررسی متن مورد نظر (در اینجا اثر معماری) پرداخته است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که متن معماری در لایه های متعدد معنایی از لایه های پدیداری تا زایشی شکل می گیرد و انواع دلالت در شکل گیری لایه های آن مؤثر است و با به کارگیری مدل نقد بینامتنی، لایه های شکل دهنده آن از لایه های معماری تا فرامعماری مورد بازخوانی قرار می گیرد. به کارگیری نقد بینامتنی از خوانش سطحی آثار معماری جلوگیری می کند و اثر معماری را به عنوان عضوی از مجموعه ای از آثار مطالعه می کند که در طول مقطع زمانی و به دلایل خاصی شکل گرفته اند و بدین ترتیب می تواند منجر به درک لایه های پنهان معنا شود و در خوانش اثر، پارادایم های گسترده تری را فراخوانی می کند.
۷.

شیوه نوین خوانش متن معماری مبتنی بر نظریه بینامتنیت: (نمونه موردی: مسجد الغدیر)

کلید واژه ها: نقد معماری نقد بینامتنی نظریه بینامتنیت مسجد الغدیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 261 تعداد دانلود : 166
خوانش اثر معماری به صورت انفرادی و بدون در نظر گرفتن لایه های متنیِ مرتبط و مؤثر بر شکل گیری آن، یکی از کمبودهای حوزه نقد معماری است. نظریه بینامتنیت به هنگام مواجهه با آثار، آن ها را به صورت شبکه ای از متون در هم تنیده مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش با تکیه بر خوانش بینامتنی آثار معماری، روابط عناصر درون متنی با برون متنی و تأثیر آن ها در شکل گیری معنای کلی اثر معماری را مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش پس از بررسی نظریات نظریه پردازان بینامتنیت، مدلی برای نقد بینامتنیِ معماری تدوین شده است. سپس مدل ارائه شده در خوانش مسجد الغدیر مورد آزمون قرار گرفته است. پرسش اصلی که نگارندگان در پی پاسخگویی به آن بوده اند، بدین قرار است: اثر معماری چگونه مبتنی بر مدل نقد بینامتنی مورد خوانش قرار می گیرد؟ این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است که در مرحله جمع آوری اطلاعات از روش توصیفی و در مرحله تجزیه وتحلیل داده ها از روش استدلال منطقی بهره گرفته است. این تحقیق با تکیه بر نظریه بینامتنیت صورت گرفته و در لایه های مختلف به بررسی متن مورد نظر (در اینجا اثر معماری) پرداخته است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که به کارگیری خوانش بینامتنی، از خوانش سطحی آثار معماری جلوگیری می کند و می تواند منجر به درک لایه های پنهان معنا شود و در خوانش اثر پارادایم های گسترده تری را درگیر نماید. ابعاد گوناگون معنایی در آثار معماری، در روابط بینامتنی به وسیله تعدد لایه های مختلف در درون خویش در دو محور عمودی (درزمانی) نظامِ نشانگی درون آن و محور افقی (هم زمانی) نظام رمزگانی آن، حاصل می شود.
۸.

بررسی رابطه خلوت و تعامل در چند مجتمع مسکونی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلوت نظارت بر مرزها تعاملات اجتماعی ساختمان های مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 135 تعداد دانلود : 685
این مقاله به بررسی رابطه ی دو نیاز انسان در حوزه ی روانشناسی محیط با عنوان خلوت و تعامل می پردازد که با مفاهیمی چون تراکم و ازدحام مرتبط است. هدف اصلی، بررسی تأثیر تأمین خلوت بر تعاملات انسان ها در ساختمان های مسکونی قزوین می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق همبستگی در ترکیب با روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است. فرضیه ی پژوهش با این مضمون که رسیدن به سطح مطلوب خلوت می تواند کیفیت تعاملات اجتماعی را بهبود بخشد، از طریق پرسشنامه در جامعه ی نمونه ی ساختمان های مسکونی شهر قزوین، به آزمون گذاشته شده است و این نتیجه حاصل شده است که تأمین خلوت مانع احساس ذهنی ازدحام و تنش بوده و در کیفیت روابط متقابل مردم تأثیرگذار است. لذا پیشنهاد شده است که سعی شود با رعایت اصول طراحی برای تأمین خلوت در ساختمان های مسکونی، مانند طراحی موانع واقعی و نمادین، تعریف قلمروهای خصوصی و عمومی و افزودن عناصر کارکردی مناسب، تعامل انسان ها افزایش یابد.    
۱۰.

تحلیل واژه شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 693
این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی انجام شده است. ابتدا معنا و تعریف واژه ی Criticرا، با استفاده از 4 فرهنگ لغات انگلیسی شناخته شده (وبستر1، آکسفورد2، لانگ من3 و امریکن هریتیج4) استخراج نموده و ضمن مقایسه ی معانی با هم، واژگان مترادف مورد استفاده در هر فرهنگ به دست آمده است. سپس با توجه به میزان فراوانی هر واژه، پنج واژه ی analyse، judge، evaluate، appraise، assess از میان واژگان انتخاب شده و تعریف و معنای آن ها هم با استفاده از فرهنگ لغات مورد نظر استخراج و تحلیل شده است. سپس معنای واژگان را در فرهنگ های انگلیسی_فارسی (فرهنگ معاصر انگلیسی_فارسی، باطنی و همکاران5 و فرهنگ پیشرو آریانپور6) جستجو نموده و رابطه ی معنایی واژگان در انگلیسی و فارسی تحلیل شده است. سرانجام با جستجوی معنای واژگان در فرهنگ های فارسی (لغت نامه ی دهخدا7و فرهنگ فارسی امروز8) رابطه ی واژگان انگلیسی با واژگان فارسی دقیق شده و حوزه ی کاربردی هر یک تعریف شده است. در خاتمه ضمن تحلیل معنای واژگان مورد نظر، دیاگرام سطح بندی واژگان مرتبط با نقد نیز ارائه شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان