مسکن و محیط روستا (مسکن و انقلاب)

مسکن و محیط روستا (مسکن و انقلاب)

مسکن و محیط روستا دوره 39 تابستان 1399 شماره 170 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی تطبیقی الگوی فضایی سکونتگاه روستایی و علل شکل گیری آن نمونه های (موردمطالعه: روستای شلحه امام حسن آبادان و روستای حدبه ی خنافره شادگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکونتگاه روستایی پیکربندی فضایی الگو شلحه امام حسن حدبه ی خنافره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 242 تعداد دانلود : 290
روستا، نوعی دیرین از سکونتگاه های بشری است که مأمن الگوی بومی سکونت بشر و شیوه های بدیع سازگاری با محیط است. روستاییان خالق مناظر فرهنگی بی بدیل هستند، مناظری که میراثی ماندگار برای نسل های آینده اند. به همین دلیل شناخت الگوهای غالب در مناظر روستایی همواره موردتوجه پژوهشگران بوده است. سازمان فضایی زیستگاه های انسانی را نتیجه ی مستقیم فرایندهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نهادی می دانند. هدف از این مطالعه، بررسی الگوی فضایی و پیکربندی کالبد روستایی و واکاوی تأثیر سبک زندگی و معیشت روستاییان در شکل گیری آن با مطالعه و قیاس دو روستا در جنوب غربی ایران می باشد. روستاهای موردمطالعه، روستای شلحه امام حسن در شهرستان آبادان، در امتداد رودخانه جزرومدی اروند و روستای حدبه ی خنافره در شهرستان شادگان در جوار تالاب شادگان می باشند که دارای محیط فرهنگی مشابه لیکن از نظر نوع معیشت متفاوت اند. روش این پژوهش از نوع مدل سازی و مطالعه موردی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) می باشد. با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در دو مقیاس منظر و بافت، الگوی فضایی روستاهای موردمطالعه کمی و مورد تجزیه وتحلیل هندسی قرار گرفت. مطالعه و قیاس نتایج حاکی از وجود تفاوت هایی در الگوی فضایی و پیکربندی کالبد روستا به رغم محیط فرهنگی و بستر اجتماعی مشابه هر دو روستا است. تجربه حاضر نشان داد که عوامل فرهنگی اجتماعی اگرچه در مقیاس مسکن بسیار تأثیرگذارند، اما در مقیاس منظر آنچه بیشتر می تواند نظام فضایی و الگوی سکونتگاه روستایی را تعیین کند، ظرفیت بهره برداری معیشتی از بستر جغرافیایی است. با توجه به ریشه های اقتصادی شکل گیری الگوی منحصربه فرد کالبد هر دو روستا، هرگونه تغییر در معیشت یا طبیعت مورد بهره برداری معیشتی روستاییان می تواند منجر به تغییر در ساخت و الگوی کالبد روستاهای موردمطالعه شود و تبعاتی چون آسیب های اجتماعی و مهاجرت به دنبال داشته باشد. این مهم، ضرورت شناخت الگوی فضایی سکونتگاه را پیش از هرگونه سیاست گذاری جدید و طرح های توسعه ای در سطح روستاها و یا در سطوح کلان و تأثیرگذار بر بستر جغرافیایی روشن می سازد.
۲.

تبیین ارتباط فرم شهری با تاب آوری در برابر سوانح در سطح محلات کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری فرم شهری فرم شهری تاب آور تحلیل رگراسیونی کلان شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 325 تعداد دانلود : 303
درک فرم شهری تاب آور بسیار مهم و ضروری است زیرا در فرایند برنامه ریزی شهری، مصرف منابع، پویایی و حتی حیات شهر پس از مواجهه با سانحه تحت تأثیر تصمیمات پیشین در زمینه ساختار کالبدی شهرها است. فرم شهری به عنوان ساختار شهر بر فروپاشی و یا پایایی سیستم شهری در برابر سوانح می تواند تأثیر بگذارد. ازسوی دیگر، فرم شهری به مثابه نمود فضایی و کالبدی فعالیت های انسانی، بستر و زمینه ای برای ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی تاب آوری است. با وجود تأثیر فرم شهری بر تاب آوری، فرم شهری تاب آور همچنان به عنوان یک موضوع اکتشاف نشده تاب آوری شهری است. در این پژوهش با تکیه بر ویژگی های شهر تاب آور، ویژگی های فرم تاب آور همچون استحکام، تنوع، ارتباطی، کارآمدی، افزونگی و مدولاریتی معرفی شده است. سپس با هدف شناسایی مؤلفه های فرم شهری که ویژگی تاب آوری را دارند، ارتباط معنی دار شاخص ها و مؤلفه های فرم شهری با تاب آوری و ابعاد آن تبیین شده است. برای این کار، در این پژوهش با انتخاب محلات کلان شهر تهران به عنوان محدوده موردمطالعه (۳۶۸ محله)، پس از تعیین و سنجش ابعاد تاب آوری و مؤلفه های فرم شهری با استفاده از تحلیل عاملی، از تحلیل رگراسیونی جهت تبیین ارتباط میان مؤلفه های فرم شهری و تاب آوری و ابعاد آن استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که مؤلفه های مختلف فرم شهری بر عوامل مختلف تاب آوری تأثیر متفاوت گذاشته و در برخی موارد، رفتار متضادی بر مؤلفه های تاب آوری داشته اند. در میان ابعاد تاب آوری، تاب آوری جامعه ای هیچ تأثیری از مؤلفه های فرم شهری نمی گیرد. بیشترین ارتباط میان مؤلفه متراکم بودن با تاب آوری زیرساختی مشاهده شده است. بعد اجتماعی و تاب آوری کل بیشترین ارتباط را با مؤلفه دسترسی به قطعات داشته اند. درمجموع ارتباط مستقیم مؤلفه های دسترسی به حمل ونقل عمومی و دسترسی به قطعات و ارتباط معکوس مؤلفه های دسترسی به مراکز تجاری و میزان فضای باز و سبز با تاب آوری و ابعاد آن، نشان از تأثیر مؤلفه های فرم شهری بر افزایش یا کاهش تاب آوری در برابر سوانح دارد.
۳.

ارزیابی عوامل موثر بر عملکرد نظام فنی و مهندسی بنیاد مسکن در روستاها (نمونه موردی: روستاهای شهرستان مهریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن روستایی مقاوم سازی پرسش نامه بنیاد مسکن شهرستان مهریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 281 تعداد دانلود : 663
تقویت و توسعه بخش مسکن روستایی و ارائه خدمات فنی و مهندسی باعث بهبود ارتقای کیفیت زندگی، ایجاد اشتغال پایدار، توسعه روستا و تنوع بخشیدن به اقتصاد روستا، افزایش درآمدها و کاهش فقر و درنتیجه محرومیت زدایی شده است. همچنین لزوم ساخت مقاوم و امن در مقابل خطرات حوادث طبیعی ضرورت تشکیل یک نظام کنترلی، اصولی و فنی در ساخت وسازهای روستایی ضروری می باشد. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی عوامل مؤثر بر عملکرد نظام فنی و مهندسی بنیاد مسکن در روستاهای شهرستان مهریز می باشد. روش تحقیق، از نظر هدف کاربردی، از لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات موردنیاز به شیوه میدانی انجام شد و به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از ابزار مصاحبه، مشاهده و پرسش نامه استفاده شد. ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ ﺍی توسط ﻣﺤﻘﻖ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺗﻬیﻪ شد. ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣه ﺍﺯ ﺳﺆﺍﻻﺕ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﻫﺎی ﺩﺭ ﻃیﻒ ﻟیکﺮﺕ ﭘﻨﺞ ﻣﻘیﺎﺳی ﺗﺸکیﻞ ﺷﺪﻩ، کﻪ ﺳﺆﺍﻻﺕ ﺁﻥ در جهت برآورد نیاز محقق ﺗﻌﺮیﻒ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. به منظور ﺳﻨﺠﺶ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺩﺭﻭﻧی، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻣﺤﺘﻮﺍ ﺑﺮﺍی ﺍﻓﺰﺍیﺶ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ به منظور ﺳﻨﺠﺶ ﭘﺎیﺎیی ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺗﺤﻘیﻖ ﺍﺯ ﺁﻟﻔﺎی کﺮﻭﻧﺒﺎﺥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ. جامعه آماری این تحقیق شامل سرپرست خانوار، دهیاری و شورای اسلامی روستا، مدیران و کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، مدیران و کارشناسان بخشداری و فرمانداری شهرستان و مدیران و کارشناسان امور روستایی استانداری را در برگفته اند. ﺍﺯ ﺁﻣﺎﺭ ﺗﻮﺻیﻔی ﺑﺮﺍی خلاصه سازی ﻧﺘﺎیﺞ ﭘیﻤﺎیﺶ، از ﺁﺯﻣﻮﻥ کای اسکوئر ﺑﺮﺍی ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻓﺮﺿیﻪ ﻫﺎ، از آزمون فریدمن و t برای اولویت بندی متغیرها ﺩﺭ ﻣﺤیﻂ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ ﺁﻣﺎﺭی اس پی اس اس ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. نتایج نشان دادند که عوامل مؤثر بر عملکرد نظام فنی و مهندسی بنیاد مسکن در سه شاخص خلاصه شدند به ترتیب 1- مهم ترین عامل از شاخص نیروی انسانی، تعامل مناسب بین کارکنان در جهت پیشبرد کار ارباب رجوع، 2- مهم ترین عامل از شاخص مالی و اقتصادی، اختصاص اعتبار مناسب برای ساخت، 3- مهم ترین عامل از شاخص کارگاهی و تجهیزاتی، استفاده از مصالح نوین، پیش ساخته، بادوام و باکیفیت برای اجرای پروژه های روستایی، می باشند.
۴.

به کارگیری مفهوم مناطق شهری چندمرکزی در مجموعه های شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مناطق شهری چندمرکزی چندمرکزیت مجموعه های شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 607 تعداد دانلود : 262
انگاشت مناطق شهری چندمرکزی در دو دهه اخیر در زمره سیاست های برنامه ریزی فضایی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. در تعریفی موجز، منطقه شهری چندمرکزی1 عبارت است از دو یا چند شهر نزدیک، مستقل با ساختار ارتباطات شهری متقابل غیرسلسله مراتبی که ظرفیت و توان ناشی از همکاری بین آن ها فراتر از حاصل جمع تک تک شهرهاست و در عین بهره مندی از مزایا و صرفه های تجمع و مقیاس، اندازه بازار؛ مشکلات ازدحام و تراکم مناطق متمرکز شهری را نیز ندارند. در این مقاله خاستگاه نظری و پیشینه، سیر تکامل موضوع تبیین و با بررسی پژوهش های کاربردی کشورهای مختلف، گسترش و بسط موضوع در دهه اخیر تصویر گردید. ازآنجایی که انگاشت چندمرکزیت مبتنی بر شناسایی الگویی از توسعه منطقه ای در مناطق شهری اروپای غربی پدید آمده است، ضمن پرداختن اجمالی به نمونه های شاخص و شناخته شده ازجمله رانشتاد هلند، راین - رور آلمان، فلمیش دیاموند بلژیک؛ ویژگی های متمایز آن ها، مزیت ها و نقدهای مترتب بر رویکرد منطقه شهری چندمرکزی تبیین گردیده است. مبتنی بر مبانی نظری و مقایسه نظریات گوناگون مورد وفاق و پژوهش های کاربست موضوع در کشورهای مختلف و با بهره گیری از یافته های بررسی نمونه های شاخص؛ تعریف پیشنهادی و معیارهای اصلی انگاشت منطقه شهری چندمرکزی ارائه گردید و به منظور تطابق با زمینه و بستر و مناسبات فضایی ایران، جایگاه این انگاشت در ارتباط با نظام برنامه ریزی فضایی کشور تحلیل و برهمین اساس، پنج تفاوت مهم زمینه ای که در کاربست این انگاشت در ایران باید مدنظر قرار گیرد، نمایان شد. نظر به خلأ موجود در برخورد با مصادیق انگاشت و هم سویی با رویکردهای موردپذیرش و وفاق کشور در توسعه منطقه ای، تمرکززدایی از کلان شهرها و مناطق کلان شهری، حمایت از شهرهای کوچک و میانی و افزایش رقابت پذیری بین شهرها؛ با توجه به ظرفیت قانونی مصوبه تعریف مجموعه های شهری و شاخص های تبیین آن، گنجاندن این انگاشت در این مصوبه از طریق شورای عالی شهرسازی و معماری ایران پیشنهاد گردید.
۵.

طبقه بندی و تحلیل معماری دَستکند در شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرستان مراغه معماری دستکند عامل شکل گیری طبقه بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 861 تعداد دانلود : 358
فضاهای دَستکند گونه خاصی از معماری است که در آن مصالحی برای تولید فضا استفاده نمی شود و با کاست توده های صخره ای توسط انسان از بستر زمین و صخره، فضا ایجاد می شود. در مناطق مختلفی از کشور تاکنون شمار زیادی از فضاهای دستکند شناسایی و معرفی شده است. شهرستان مراغه واقع در دامنه های جنوبی کوهستان سهند یکی از مناطق مستعد برای این گونه معماری می باشد. براساس پیمایش میدانی مشخص شد در محدوده شهرستان مراغه فضاهای دستکند متنوعی باقی مانده است؛ که بررسی و مستندنگاری آن ها ارزشمند می باشد و علاوه براین، نتایج این پژوهش می تواند الگوی مطالعات بعدی آثار معماری دستکند سایر روستاهای دامنه کوهستان سهند گردد. بررسی ها نشان می دهد با وجود تنوع و تعداد نسبتاً زیاد فضاهای دستکند صخره ای در برخی از روستاهای این منطقه، تاکنون مطالعات کاملی در مورد آن ها صورت نگرفته است؛ بنابراین فضاهای دستکند این منطقه کمتر شناخته شده و اقدامی جهت ثبت این آثار فاخر در فهرست آثار ملی کشور نشده است؛ برهمین اساس این پژوهش ضمن شناسایی، معرفی و تبیین ویژگی های فضاهای دستکندِ این منطقه، به عامل شکل گیری این فضاهای معماری نیز پرداخته است؛ بنابراین در کنار روش میدانی جهت ثبت، ضبط و توضیح وضعیت کنونی، از مطالعات اسنادی و براساس روش توصیفی – تحلیلی، برای شناخت عامل شکل گیری معماری دستکند شهرستان مراغه استفاده شده است؛ همچنین از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نیز برای شناخت الگوی توزیع فضاهای دستکند روستاهای مراغه بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که آثار دستکند روستاهای مراغه براساس ریخت شناسی در قالب های سطحی و زیرسطحی قابل دسته بندی هستند؛ همچنین ازلحاظ گونه شناختی و تقسیم بندی ماهیت کاربری دارای استفاده های مختلفی، از قبیل الف) سکونتگاهی، ب) آیینی – مذهبی، ج) استحفاظی، د) عام المنفعه است. هم اکنون بسیاری از این فضاهای دستکند صخره ای دچار ویرانی شده و کاربری اولیه خود را از دست داده اند و بیشتر در قالب فضاهای انباری و نگهداری احشام مورداستفاده قرار می گیرند.
۶.

واکاوی ساختار معماری خانه های تاریخی و سنتی روستای سپورغان شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گونه شناسی معماری سنتی روستا روستای سپورغان ارومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 166 تعداد دانلود : 667
میراث روستایی شامل معماری و چشم اندازهای ویژه آن است؛ ساختار معماری سکونتگاه های روستایی برآیند مجموعه فعالیت های انسان در ارتباط با محیط طبیعی و فرهنگی بشمار می آیند. بطوریکه مصداق های خوب این گونه از معماری را می توان در معماری بومی مشاهده نمود که عمده ترین عنصر تشکیل دهنده بافت روستایی است؛ سازمان فضایی، نحوه استقرار و ساختار کالبدی آن بیانگر کیفیت استفاده از محیط، تأثیر اقتصاد، سنت ها و فرهنگ حاکم بر جامعه روستایی می باشد که پس از سالها آزمون وخطا، راهبردها، راه کارها، روش ها، الگوها و سرمشق های خود را منطبق با نیازهای مادی و معنوی مردم و محیط و فعالیت های روزمره آنان یافته است که می تواند به عنوان الگویی جهت برنامه ریزی و طراحی نمونه های جدید به کار گرفته شود. جلگه ارومیه به واسطه شرایط طبیعی از هزاران سال گذشته مسکون بوده و ساختار فضایی-کالبدی روستاهای واقع در آن نشان از اهمیت و غنای فرهنگی است و ارزش های معماری خانه های روستایی برجا مانده از گذشته آن نیز قابل توجه می باشد، که دراین ارتباط روستای سپورغان به واسطه وجود بقایای بافت سنتی و معماری خانه های تاریخی و سنتی؛ نمونه بارزی می باشد. این تحقیق باهدف شناخت جامع از سازمان کالبدی - فضایی خانه های تاریخی و سنتی روستای سپورغان شهرستان ارومیه به بررسی مجموعه ویژگی های روستا و معماری خانه های تاریخی و سنتی پرداخته است. داده های پژوهش به واسطه مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی حاصل شده که به روش توصیفی و تحلیلی موردبررسی قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در ساختار کالبدی - فضایی اعم از سازمان دهی فضاها، فن آوری ساخت، مصالح به کاررفته و همچنین جهت گیری خانه های روستا علاوه بر شرایط اقلیمی حاکم بر منطقه؛ متأثر از مسائل فرهنگی، سنت های محلی، باورهای دینی و مقتضیات اقتصادی است. به طوری که تمام بناهای موجود سمت گیری شرقی-غربی دارند و نورگیرها به سمت شرق و یا غرب می باشد. مجموعه این ویژگی ها ساختاری متفاوت نسبت به سایر گونه های مشابه در شهرستان ارومیه به وجود آورده است؛ که امروزه به واسطه مداخلات متعددی که صورت گرفته بسیاری از نمونه ها تخریب و از بین رفته است.
۷.

امکان سنجی قابلیت های هنر عمومی به عنوان محرک توسعه در بازآفرینی بافت فرسوده (نمونه موردی: محله چهارراه مازندران سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی بازآفرینی فرهنگ مبنا محرک توسعه هنر عمومی محله چهارراه مازندران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 341 تعداد دانلود : 484
یکی از مهم ترین اهداف حرفه شهرسازی در سال های اخیر، تعدیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی بافت های فرسوده شهرهای کشور می باشد. با توجه به مطالعات نظری و تجارب جهانی، بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان رویکردی جامع و اجرایی با قابلیت بهره وری از مشارکت نوآورانه ساکنان، در دستور کار پژوهش های متعددی قرار گرفته است. همچنین از استراتژی های نوین توسعه مجدد شهری می توان به محرک های توسعه که منجر به راه اندازی و هدایت توسعه در بافت های فرسوده شهری می گردند، اشاره داشت. ازجمله اهداف اصلی پروژه های محرک توسعه، دستیابی به بازآفرینی شهری است، رویکردی که به عنوان یک راهبرد جامع، برای ایجاد تغییر در یک مکان با نشانه های زوال به کار می رود. ازاین رو پژوهش حاضر، امکان سنجی قابلیت های استفاده از هنر عمومی به عنوان محرک توسعه در بازآفرینی بافت فرسوده را به عنوان هدف اصلی برگزیده است و سعی گردیده به موضوعاتی همچون شناسایی مؤلفه های هنر عمومی، میزان تأثیرگذاری آن ها و همچنین امکان سنجی استفاده از هنر عمومی در محله موردمطالعه پاسخ داده شود. این پژوهش از نوع کاربردی- توصیفی و با رویکرد کمی در محله «چهارراه مازندران شهر سمنان» با جمعیت 5504 نفر صورت گرفته است. جهت جمع آوری اطلاعات نیز با تدارک نمونه تصادفی 384 نفری (با استفاده از فرمول کوکران) و توزیع پرسشنامه از روش آماری تحلیل مدل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده گردیده و با نرم افزار لیزرل تحلیل شده است. نتایج این پژوهش بیانگر این است که از بین مؤلفه های بررسی شده به ترتیب: هنر منظر (مبلمان و فضای سبز)، هنر معماری (موزه، چایخانه، سفره خانه و آموزشگاه)، هنر زنده (نمایش خیابانی، مسابقات، نمایشگاه، اسکان هنرمندان و جشنواره)، هنر دیجیتالی (نورپردازی، صداگذاری و نمایش فیلم)، هنر نقاشی (نقاشی دیواری، گرافیتی، موزائیکی و کنده کاری) و هنر مجسمه سازی (المان، مجسمه و یادبود)، از میان گونه های متعدد هنر عمومی در محله موردمطالعه از ظرفیت و قابلیت استفاده بیشتری جهت توسعه و بازآفرینی بافت فرسوده برخوردار بوده است. در این پژوهش نهایتاً علاوه بر امکان سنجی گونه های مختلف هنر عمومی، مکان گزینی مناسب جهت استقرار آن ها ارائه گردیده که می تواند الگوی مناسبی برای بسط هنر عمومی جهت بازآفرینی بافت های فرسوده برای سایر مطالعات باشد.
۸.

بررسی و مطالعه آسیاب های آبی شهرستان دره شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دره ش‍ه‍ر آسیاب های آبی معماری شیوه اداره الگوی پراکندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 135 تعداد دانلود : 214
انسان همواره به دنبال رفع نیازهای خود، متناسب با توانمندی های محیطی است. اندیشه استفاده از این توانمندی ها، نشان دهنده تلاش انسان ها درزمینه انطباق با شرایط محیطی و استفاده حداکثری از آن ها با خلق آثار معماری گوناگون است. آسیاب آبی یکی از گونه های مختلف معماری ایرانی است که ارتباط مستقیمی با زندگی اجتماعی و اقتصادی ساکنان گذشته این سرزمین و به ویژه روستاییان دارد. در این پژوهش درنتیجه مطالعات بررسی و شناسایی باستان شناسی، 14 باب از آسیاب های آبی پراکنده در روستاهای شهرستان دره شهر با هدف مستندنگاری و مطالعه این آثار در شهرستان دره شهر و درک درستی از ساختار معماری و دیگر ابعاد اجتماعی و اقتصادی آن ها شناسایی و موردمطالعه قرارگرفته است. براین اساس و برای نیل به چنین مقصودی، سؤالات پژوهش عبارتند از؛1: ساختار معماری و اجزای سازنده آسیاب های آبی شهرستان دره شهر چه بوده است؟2: آسیاب های آبی شهرستان دره شهر از کدام گونه آسیاب های آبی شناخته شده در ایران است؟3: اداره آسیاب های آبی چگونه و توسط چه کسانی صورت گرفته است؟4: الگوی پراکندگی آسیاب های آبی دره شهر، متأثر از کدام عوامل یا عامل محیطی بوده است؟ برآیند پژوهش نشان می دهد، آسیاب های آبی شهرستان دره شهر از نوع آسیاب های تنوره ای و الگوی پراکندگی آن ها به طور مستقیم وابسته به مسیر رودخانه هایی است که از کوه کبیرکوه سرچشمه می گیرند. ساختار معماری این آسیاب ها شامل؛ تنوره، تَوَرَه، بِلِسْکَه، مَزْگِیو، پَرَه پَرَه، کُینَه میخ، سنگ مِیرَه(مهره)، خُو، چَقْچَقَه، سرسُویل، سَردُولَلون، سنگ های آسیاب، ژِیرشُو و محل استراحت است. مدیریت و نظارت بر این آسیاب ها که برخی از آن ها را افراد متمول روستاها صاحب بودند به ترتیب بر عهده اشخاصی بنام های؛ اُوستا آسیاُو، ُلوِینَه و مِیشَه کُونَه بوده و تأمین دستمزد آن ها به صورت برداشت آرد غلات چون، دریافت 1 مَن از 20 یا 10 مَن محصول وارداتی به آسیاب ها توسط ُلوِینَه، برداشت یک کاسه تا 1مَن آرد از گندم آسیاب شده توسط شخص مِیشَه کُونَه و یا اجاره دادن این آسیاب ها در ازای 5 خلوار گندم یا جو بوده است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و اطلاعات آن براساس مطالعات میدانی و کتابخانه به سرانجام رسیده است.
۹.

تحلیل ساختاری – کارکردی طرح های هادی روستایی در ارتقای کیفیت سرزندگی روستائیان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مناطق روستایی طرح هادی کیفیت سرزندگی دهستان پنج هزاره بخش مرکزی شهرستان بهشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 420 تعداد دانلود : 724
در سال های اخیر طرح های هادی روستایی در کشور به منظور بهبود کیفیت سرزندگی در مناطق روستایی اجرا می شود، بنابراین ارتقا و بهبود سطح کیفیت سرزندگی روستاییان به عنوان هدف اصلی اجرای برنامه های توسعه روستایی و از مهم ترین آن ها یعنی طرح های هادی به عنوان موردی ترین طرح های توسعه محلی است. در این راستا نیاز بود که پس از گذشت چند سال از اجرای طرح های هادی، ارزشیابی لازم انجام شود، تا از یک سو پیامدهای اجرای طرح بر تغییرات سطح کیفیت سرزندگی روستاییان مشخص گردد و از سویی دیگر با شناسایی نقاط قوت و ضعف، اطلاعات لازم برای مدیریت بهتر طرح های یادشده جهت ارتقای مطلوب سطح کیفیت سرزندگی روستاییان حاصل آید. هدف این تحقیق تحلیل ساختاری- کارکردی طرح های هادی روستایی در ارتقای کیفیت سرزندگی روستائیان در دهستان پنج هزاره بخش مرکزی شهرستان بهشهر است. در تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و برداشت های اسنادی و میدانی اطلاعات لازم گردآوری گردیده است. جامعه آماری شامل 9 روستا در دهستان پنج هزاره است، که چندین سال از اجرای طرح در آن ها می گذرد و با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 07/0 تعداد 186 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (کای اسکوئر، t تک نمونه ای، همبستگی و تحلیل واریانس) و مدل وایکور استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که کارکرد اجرای طرح های هادی روستایی، زمینه تغییراتی را در ابعاد مختلف کیفیت سرزندگی شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، زیرساختی و کالبدی فراهم کرده است، که تغییر و تحولات در شاخص های فرهنگی و کالبدی نسبت به دیگر شاخص بیش تر بوده است. همچنین یافته های مدل وایکور نشان می دهد که روستای پاسند با میزان (0) به دلیل نزدیکی به مرکزیت دهستان و دسترسی به خدمات دارای بالاترین رتبه و روستای چالکده با میزان (983/0) به دلیل فاصله زیاد نسبت به مرکز دهستان و انزوای جغرافیایی، دارای پایین ترین رتبه از لحاظ میزان کیفیت سرزندگی در بین روستاهای محدوده موردمطالعه بوده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۹