فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۱٬۱۷۹ مورد.
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این مطالعه شناسایی پیشران ها و عدم قطعیت های بحرانی باشگاه های حرفه ای ایران از طریق تحلیل ماتریس متقاطع بود.
روش شناسی : روش پژوهش از نوع پارادایم تفسیری، جامعه آماری تمامی خبرگان حوزه ورزش حرفه ای بودند، از افراد آکادمیک و تجربی به روش هدفمند با تکنیک نمونه گیری گلوله برفی در فرآیند پژوهش استفاده شد. تحلیل پژوهش، با تحلیل محتوای 20 مصاحبه عمیق، تعداد کد باز در 114 شاخص تجمیع و دسته بندی شد، شاخص ها در قالب فهرستی از سؤالات بسته، بین 10 نفر از خبرگان با بهره گیری از تکنیک دلفی به اشتراک گذاشته شد در و پس از سه دور مصاحبه دلفی و رسیدن به توافق گروهی، 20 عامل موثر بر باشگاه ها شناسایی شد؛ سپس عوامل استخراج شده با تحلیل اثرات متقابل و استفاده از نرم افزار MicMac مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها : نتایج پژوهش بیانگر شناسایی تعداد 20 عامل کلیدی و راهبردی بود. آنچه از وضعیت صفحه پراکندگی متغیرهای تأثیرگذار بر شکل دهی آینده باشگاه های حرفه ای ایران می توان فهمید وضعیت ناپایداری بسیار شدید سیستم است. با این حال چند عامل در نزدیکی این منطقه نشان داده می شوند که حاکی از توان تأثیرگذاری کلان آن ها بر کل سیستم است. رسانه ها، زیرساخت های حقوقی و قانونی، دانش افزایی مدیران و منابع انسانی و ساختار و زیرساخت مناسب در دسته متغییرهای ورودی و تأثیرگذارها قرار می گیرند.
نتیجه گیری : پیشران های موثر بر باشگاه های حرفه ای ورزش ایران شامل پیشران های فردی، مدیریتی، حقوقی و قانونی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی، محیطی کالبدی و سیاسی و مهمترین عدم قطعیت شامل فنآوری و شرایط اقلیمی می باشد.
ارائه راهکارهای مؤثر جهت غلبه بر صخره شیشه ای مدیریت زنان در سازمان های ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۹)
33 - 1
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این تحقیق، اولویت بندی عوامل و ارائه راهکارهای مؤثر برای عبور از پرتگاه شیشه ای مدیریت زنان در ایران بود. روش پژوهش: روش این تحقیق ترکیبی از اکتشافی (کیفی و کمی) است. جامعه آماری شامل مدیران ارشد وزارت ورزش و جوانان، فدراسیون ها، اداره کل ورزش و جوانان، کمیته های ملی المپیک و پارالمپیک و ادارات ورزش و جوانان، اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مدیران باشگاه های ورزشی است. یافته ها: عنوان اولویت اول از اهمیت زیادی برخوردار است، همچنین ایجاد بستر فرهنگ سازی در راستای توسعه نگرش مثبت خانواده و جامعه نسبت به توانایی های مدیریتی زنان در اولویت دوم، ایجاد عزت نفس و اعتمادبه نفس در زنان مورد بررسی در اولویت سوم، افزایش اعتمادبه نفس در شایستگی زنان در سمت های مدیریتی ارشد سازمان های ورزشی در اولویت چهارم و توجه به تفاوت های شخصیتی زنان و مردان در اولویت پنجم قرار گرفت. نتیجه گیری: یکی از اهداف این تحقیق، ساده سازی پیچیدگی مسیرهای تأثیرگذار بر عوامل تعیین کننده و همچنین ارائه راهکارهای مناسب برای رفع عوامل مؤثر بر صخره شیشه ای مدیریت زنان در سازمان های ورزشی ایران بوده است.
ائتلاف های ورزشی و نظریه بازی ها: مقیاس رقابت پذیری بازیگران اصلی توسعه ورزش همگانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۹)
73 - 51
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توسعه به معنای پیشرفت و تغییر به سمت بهبود وضعیت فعلی است؛ برای دستیابی به این مهم در ورزش همگانی ایران و رفتن به سمت توسعه و پیشرفت آن، تاکنون بصورت اختصاصی متولیان اصلی ورزش همگانی در ایران، در ارتباط با اهداف توسعه، مورد مطالعه و مقایسه قرار نگرفته اند. از این رو این مطالعه به دنیال پر کردن این گپ تحقیقاتی است و هدف آن تحلیل بازیگران کلیدی ورزش همگانی ایران برای شناخت ائتلاف های ورزشی احتمالی در این ارتباط، بر اساس نظریه بازی هاست. این امر بوسیله ابزار شبیه سازی برنامه ریزی استراتژیک به نام مک تور انجام گردید. روش پژوهش: در این مطالعه، 20 مشارکت کننده بصورت کاملاً هدفمند انتخاب گردیدند؛ یکی از معیارهای ورود مشارکت کنندگان در این مطالعه، انجام پژوهش در زمینه توسعه ورزش و داشتن سابقه اجرایی در ورزش همگانی بود. در این مطالعه 12 بازیگر اصلی ورزش همگانی ایران و اهداف اصلی اشان در ارتباط با توسعه، شناسایی گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که اهداف بسیار مهمی مانند تحریک حس ورزش خواهی با تولید محتوای مرتبط، نهادینه سازی سبک زندگی فعال، کیفیت بخشی اوقات فراغت و نهادینه کردن پیشگیری به جای درمان از طریق ورزش با قوانین الزام آور مورد توجه همه بازیگران اصلی نیستند! در ادامه، زوج ها و ائتلاف هایی که همگرایی نسبتاً خوبی در مسئله توسعه ورزش همگانی دارند، معرفی گردیدند. در نهایت بر اساس اساس نظریه بازی ها، گونه های ائتلاف تاکتیکی و ائتلاف استراتژیک، مشخص گردیدند.
اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت بدنی مبتنی بر یادگیری ترکیبی برای دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۹)
210 - 190
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد یادگیری ترکیبی در دوره ابتدایی بود. روش پژوهش: پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) و از نوع متوالی بود. جامعه پژوهش شامل افراد دارای تجربه فعالیت در حوزه برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد یادگیری ترکیبی بود. مشارکت کنندگان به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه سازمان یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. داده ها در بخش کیفی به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی با استفاده از آزمون t و آزمون رتبه بندی فریدمن تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 81 کد باز، 41 کد محوری شناسایی و در هشت طبقه دسته بندی شدند، سپس برای هر طبقه یک نام انتخاب شد که عبارتنداز: نظام برنامه ریزی درسی یادگیری ترکیبی، نهاد آموزش، محتوا و ویژگی های آن، شیوه ها و فنون آموزش، تدریس و یادگیری، ویژگی های عناصر انسانی آموزش، عناصر اخلاقی-انسانی، زیرساخت، تجهیزات و پشتیبانی فنی، مدیریت آموزشی مدرسه (مدیریت رویکرد یادگیری ترکیبی). یافته های بخش کمی نشان داد؛ بر اساس مقدار تی (در سطح 01/0) مولفه های شناسایی شده مورد توافق مشارکت کنندگان قرار گرفت. نتیجه گیری: هر یک از عناصر هشتگانه جایگاه خاص در برنامه درسی تربیت بدنی با رویکرد یادگیری ترکیبی دارند و غفلت از هر یک از این عناصر در اجرای برنامه درسی اثربخشی برنامه درسی را تحت تأثیر خواهد گذاشت.
اثر حاد دهانشویه کافئینی بر شاخص خستگی و توان بی هوازی کشتی گیران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۴)
79 - 97
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگرچه مزایای خوردن کافئین بر بهبود عملکرد به طور گسترده در منابع مختلف بحث شده است، سایر اشکال جایگزین مصرف آن از جمله به شکل دهانشویه برای بهبود عملکرد ورزشی پیشنهاد شده است. روش پژوهش: تعداد 16 کشتی گیر مرد با میانگین وزن (3٫25±65٫94) کیلوگرم، قد (0٫08±1٫68) متر و سن (1٫4±16٫87) سال در پژوهش حاضر شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه هشت نفره شامل گروه دهانشویه با محلول کافئینی و گروه کنترل تقسیم شدند. در جلسه ی پیش آزمون، با انجام آزمون رست مقادیر پیش آزمونِ فاکتورهای حداکثر، متوسط و حداقل توان بی هوازی به علاوه ی شاخص خستگی، با استفاده از فرمول های مربوطه اندازه گیری و محاسبه شد. متغیر های پژوهش در جلسه ی پس آزمون، به فاصله ی یک هفته، در ساعت مشابهی از شبانه روز، با شستشوی دهان با آب و محلول دهانشویه ی 1٫2% کافئینی مجموعا سه مرتبه، یک مرتبه پیش از استارت و دو مرتبه بعد از دو بار طی کردن مسیر 35 متری، مجددا مورد اندازه گیری قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمونt زوجی و مستقل در سطح معنی داری 0٫05≥p صورت گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بین دو گروه تحقیق در متغیرهای حداقل توان بی هوازی (0٫78=p)، متوسط توان بی هوازی (0٫24=p)، حداکثر توان بی هوازی (0٫17=p) و شاخص خستگی (0٫07=p) تفاوت معنی داری در پس آزمون وجود نداشت (0٫05≥p). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان از عدم وجود تأثیری چشمگیر، متعاقب استفاده از دهان شویه کافئینی بر توان بی هوازی و شاخص خستگی در مقایسه با گروه کنترل داشت و اثر ارگوژنیک احتمالی این رویکرد را تأیید نکرد.
فعالیت الکتریکی مناطق مختلف مغز در یادگیری آشکار و پنهان یک مهارت حرکتی در دختران نوجوان با کارکردهای اجرایی سرد (مطالعه الکترونسفالوگرافی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکردهای اجرایی فرایندهای شناختی را کنترل، هدایت و هماهنگ می کنند. هدف تحقیق حاضر مقایسه فعالیت الکتریکی مناطق مختلف مغز در یادگیری آشکار و پنهان یک مهارت حرکتی در دختران نوجوان با کارکردهای اجرایی سرد است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود که 20 دختر 12 تا 14 ساله بصورت هدفمند بر اساس نمره آزمون های کاگلب انتخاب و در دو گروه یادگیری آشکار و پنهان قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون افراد 15 پرتاب دارت داشتند و همزمان امواج مغزی با دستگاه الکترونسفالوگرافی ثبت شد. سپس هر دو گروه به مدت پنج روز متوالی با آموزش های متفاوت جلسات تمرینی 60 دقیقه ای را پشت سر گذاشتند. بعد از اتمام تمرینات، روز ششم آزمون یادداری و انتقال انجام شد. نتایج با استفاده از نرم افزار متلب، اس .پی. اس. اس و اکسل در سطح معناداری 0/05 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد پاسخ بخش های مختلف سیستم عصبی در قالب انواع امواج مغزی در پنج منطقه مغز DLPFC، OFC، CF، Frontal، All Frontal به روش یادگیری آشکار معنادار بوده است و به روش یادگیری پنهان معنادار نبوده است. نتیجه گیری: براساس نتایج حاضر می توان گفت روش یادگیری آشکار باعث ایجاد تغییرات مثبتی در سطح قشر مغزی می شود ولی یادگیری پنهان نیاز به تقویت بلندمدت دارد. بنابراین، یادگیری آشکار می تواند یک مداخله مؤثر برای بهبود امواج مغزی و ارتقای یادگیری مهارت حرکتی در افراد با کارکرد اجرایی سرد در کوتاه مدت باشد.
کاربرد فرایند سلسله مراتبی فازی در اولویت بندی عوامل مؤثر بر سهم کالاهای ورزشی در تجارت خارجی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۷۰)
143 - 126
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تجارت کالاهای ورزشی جزء لاینفک اقتصاد کشورها به شمار می رود، اما سهم ایران از این صنعت بسیار ناچیز است. برای ورود به عرصه تجارت جهانی کالاهای ورزشی یکی از الزامات، شناخت عوامل مؤثر بر تجارت خارجی کالاهای ورزشی کشور است که هدف تحقیق حاضر بود.
روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نوع آمیخته بود و در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. مصاحبه ای نیمه ساختاریافته و عمیق با 19 خبره در حیطه موضوع پژوهش انجام گرفت و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی اقدام به استخراج 34 زیرمقوله و 10 مقوله شد. به منظور اجماع و اتفاق نظر، روش دلفی در دو دور با هفت خبره صورت گرفت؛ سپس پرسشنامه خبره طراحی و توزیع شد. در پایان اولویت بندی عوامل مؤثر بر سهم کالاهای ورزشی در تجارت خارجی با نرم افزار متلب و به روش سلسله مراتبی فازی انجام شد.
یافته ها: نتایج تحلیل AHP فازی نشان داد عوامل مدیریتی ساختاری (131/0)، عوامل فنی و علمی (121/0)، آمیخته بازاریابی (113/0)، حمایت های دولت (109/0)، عوامل اقتصادی (106/0)، عوامل تولید (101/0)، عوامل فرهنگی اجتماعی (1/0)، قوانین و مقررات (099/0)، ساختار بازار (093/0) و عوامل سیاسی (025/0) به ترتیب بر سهم کالاهای ورزشی در تجارت خارجی کشور مؤثرند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد به منظور افزایش سهم کالاهای ورزشی در تجارت خارجی کشور، توجه به عوامل مدیریتی و ساختاری ضروری است تا با توجه به پتانسیل های موجود، بسترهای لازم برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی، ارتقای کیفیت محصولات، در دست گرفتن بازار داخلی و در نهایت ورود به بازارهای جهانی میسر شود.
The Role of Relationship Marketing on Brand Equity: The Mediating Role of Brand Identification and Brand Experience (A Case Study of Isfahan Fitness Clubs)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Relationship marketing is considered an influential factor in changing customer purchasing behavior and plays an important role in the development of sport clubs' brand equity. This research aims to investigate the role of relationship marketing on brand equity with the mediating role of brand identification and brand experience in Isfahan fitness clubs during the year 2024. The study is applied in nature and was conducted using a survey method. The research instruments included standard questionnaires measuring relationship marketing, brand equity, brand identification, and brand experience. The reliability coefficients of the questionnaires were estimated at 0.82, 0.81, 0.86, and 0.74, respectively. The statistical population consisted of 384 customers of Isfahan fitness clubs. The findings revealed that relationship marketing had a significant impact on brand equity (β=0.33, t=6.94, p<0.01), brand identification (β=0.48, t=11.17, p<0.01), and brand experience (β=0.55, t=15.86, p<0.01). Additionally, brand identification (β=0.32, t=6.72, p<0.01) and brand experience (β=0.24, t=5.16, p<0.01) had a significant effect on brand equity. Since previous studies have mostly focused on the importance of relationship marketing in non-sport organizations, the present research underscores the importance of evaluating its effect on brand equity in sport clubs, considering the mediating role of brand identification and experience.
تحلیل و واکاوی جامعه شناختی کلیشه های جنسیتی حاکم بر ورزش زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
91 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل جامعه شناختی کلیشه های جنسیتی حاکم بر ورزش زنان بود. پژوهش از نوع تحقیق کیفی بود که با استفاده از روش تحلیل تماتیک (تحلیل مضمون) انجام شد؛ بر این اساس، 150 پژوهش معتبر از مجموعه اسناد و پژوهش های علمی از پایگاه های پراستناد معتبر علمی با محوریت کلیشه های جنسیتی در ورزش، به صورت نمونه گیری هدفمند و براساس اشتراک مفهومی تحلیل و کدگذاری شد. از هشت مضمون پایه (اصلی)، چهار مضمون سازمان دهنده و درنهایت تم فراگیر استخراج شد که شبکه مضامین مرتبط با کلیشه های جنسیتی حاکم بر ورزش زنان را ترسیم و تحلیل کرد. روش اعتبارسنجی پژوهش نیز براساس ارائه و بازخورد نتایج پژوهش به صاحب نظران برای تأیید نهایی آن اعمال شد. براساس تحلیل مضمون داده های پژوهش، چهار مضمون سازمان دهنده شامل کلیشه های هویت جنسیتی، کلیشه های هویت بدنی، کلیشه های هویت ورزشی و بازنمایی رسانه ای کلیشه های جنسیتی در ورزش زنان، شناسایی شدند که توانستند مضمون مرکزی کلیشه های جنسیتی حاکم بر ورزش زنان را آشکار کنند. به طور کلی، کلیشه های جنسیتی سطح وسیعی از ورزش زنان را از ظاهر ورزشکار تا هویت جنسیتی آن ها، عملکرد ورزشی زنان و نوع بازنمایی آن ها را در برمی گیرند؛ از این رو زنان ورزشکار و بسیاری از عاملان بانفوذ در ورزش می توانند کلیشه های جنسیتی را که مانند دیوار محکمی در مقابل پیشرفت زنان ورزشکار قرار دارد، از میان بردارند.
طراحی مدل محدودیت ها – مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
481 - 496
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین شاخص های موانع و مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی و ارائه مدل کیفی مطلوب انجام شده است. روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه مورد مطالعه این تحقیق در بخش کیفی را مدیران ستادی وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران و روسای فدراسیون های ورزشی مرتبط با ورزش همگانی تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری (17 مصاحبه) ادامه یافت. کارشناسان حوزه ورزش و کارشناسان حوزه جوانان ادارات کل ورزش و جوانان استان های کشور جامعه آماری این تحقیق در بخش کمّی بودند که تعداد تقریبی آنها 186 نفر است که به دلیل محدود بودن تعداد نمونه آماری به صورت تمام شمار انتخاب شدند.
روند تجزیه و تحلیل داده های کیفی براساس مدل نظام مند استراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری اولیه، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. در انتهای مراحل سه گانه کدگذاری، لایه های مدل نهایی تحقیق به صورت تک تک و شماتیک ارائه شد و در نهایت، مدل نهایی تحقیق با ترکیب کردن این لایه ها ارائه گردید و در بخش کمی آمار؛ از تحلیل عاملی تاییدی برای بررسی روایی سازه پرسشنامه و برای آزمون مدل از معادلات ساختاری و از آزمون فریدمن برای اولویت بندی عوامل استفاده شد.
بر اساس نتایج تعداد 100 مفهوم (کد) از مصاحبه ها استخراج شد که در زیر مجموعه 21 مولفه قرارگرفتند و در نهایت زیرشاخه های مدل داده بنیاد با رویکرد استراوس و کوربین را تشکیل دادند.
نتایج نشان داد که مدل تحت تاثیر عوامل مختلفی می باشد. لذا زمانی که مکانیسم اثر این عوامل به درستی شناسایی و تشخیص داده شوند می توان شاهد کاهش محدودیت های فعالیت های اوقات فراغت ورزشی فعال و افزایش مشارکت در فعالیت های فراغتی ورزشی فعال و تسهیل مذاکرات بود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در طراحی مدل تحول دیجیتال در فعالیت های ورزشی– تفریحی درجامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
497 - 516
حوزههای تخصصی:
تحول دیجیتال در جامعه ی امروزی به مسئله ای بنیادین مبدل شده است و شکل کلی مشارکت های ورزشی را با تغییر مواجه ساخته است. با توجه به اهمیت ورزش تفریحی، این نوع تحول می تواند در مشارکت افراد در این فعالیت ها نقش مهمی ایفا کند. هدف از انجام این تحقیق شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در طراحی مدل تحول دیجیتال در فعالیت های ورزشی- تفریحی در سطح جامعه است. پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی بود، که با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی)،در بازه زمانی فروردین 1401 الی آذر 1401 انجام شد. روش تحقیق کیفی از نوع اکتشافی و با استفاده از نظریه پردازی داده بنیاد و رویکرد گلیزر انجام گرفت. روش تحقیق کمی از نوع همبستگی و با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری انجام پذیرفت. افراد مشارکت کننده شامل 11 نفر بودند که از میان اساتید دانشگاه، متخصصان فناوری اطلاعات و فعالان در این حوزه، با استفاده از روش هدفمند، انتخاب شدند. سپس عوامل با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی، دسته بندی و طبقه بندی شدند. با توجه به اولویت بندی انجام شده در این تحقیق، به ترتیب فرآیندهای تحول دیجیتال با وزن360/0 در اولویت اول، زیرساخت های اساسی با وزن 248/0 در اولویت دوم، محیط دیجیتال با وزن 168/0 در اولویت سوم، تسهیل کننده ها با وزن087/0 قرار گرفتند. پیشنهاد می شود با توجه به اولویت بدست آمده برای طراحی مدل تحول دیجیتال در ورزش تفریحی، ابتدا فرآیندهای یافت شده، مورد بررسی و بازنگری قرارگیرند، سپس زیرساختهای لازم برای توسعه تحول دیجیتال در ورزش تفریحی توسط ذینفعان فراهم گردد.
طراحی الگوی دوسوتوانی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
239 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی الگوی دوسوتوانی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران بود که به روش آمیخته (ترکیبی) کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل تمامی خبرگان مدیریت ورزشی در دانشگاه ها و سازمان ورزش و جوانان و در بخش کمی شامل تمامی کارکنان وزارت ورزش و جوانان به تعداد 901 نفر در سال 1399 بود که در بخش کیفی تعداد 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی تعداد 269 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته متشکل از 14 مقوله و 42 گویه در طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. داده ها با استفاده از تکنیک دلفی و بر اساس کدگذاری باز و ثانویه از طریق نرم افزارهای SPSS22 و PLS3 تحلیل شد. نتایج نشان داد سازمان دوسوتوان در وزارت ورزش در بردارنده دو بعد نوآوری اکتشافی و نوآوری بهره بردارانه بود. همچنین نتایج نشان داد که دوسوتوانی سازمانی شامل 14 مقوله بود. از سوی دیگر نتایج نشان داد مدل طراحی شده برای دوسوتوانی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان از برازش مناسبی برخوردار بود. بر اساس نتایج یافته های پژوهش می توان گفت الگوی تدوین شده بر مبنای نظر کارشناسان و افراد صاحب نظر می تواند در دوسوتوانی سازمانی وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران اثرات مثبتی داشته باشد.
طراحی مدل پیامدهای توسعه بازی ها و ورزش های سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
321 - 336
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی و آزمون مدل پیامدهای توسعه ورزش های سنتی و بازی های بومی محلی اجرا گردید. جامعه آماری در بخش کیفی را متخصصان صاحب نظر در حوزه ورزش های سنتی و اساتید مدیریت ورزشی بود. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و مصاحبه با خبرگان تا زمان اشباع اطلاعاتی ادامه پیدا کرد و 15 مصاحبه با 15 نفر از خبرگان انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق در بخش کمی شامل کلیه مدیران و کارکنان ستادی وزارت ورزش و جوانان، مدیران ورزش استانی و مدیران فدراسیون ها و هیات های ورزشی و اساتید مدیریت ورزشی بود. با توجه به اینکه جامعه آماری بر اساس استعلام از وزارت ورزش و جوانان 1800 نفر بود، در بخش کمی 288 نفر به عنوان نمونه و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر از کدگذاری در بخش کیفی و از روش معادلات ساختاری در بخش کمی استفاده گردید. در بخش کیفی پژوهش مشخص گردید که مقوله ها در قالب 29 کد مفهومی و 6 مقوله اصلی استخراج شد. در بخش کمی نیز مشخص گردید که هر 6 مقوله اصلی پژوهش(ورزشی، رویداد ورزشی، سلامت روانی، سلامت جسمی، فرهنگی اجتماعی و اقتصادی) از برازش مناسبی برخوردار است و استفاده از ظرفیت های بسیار بالای بازی های بومی محلی و ورزش های سنتی، منجر به پیامدهای مثبت بسیاری می گردد.
طراحی الگوی پارادایمی توسعه بازی فوتبال خیابانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
49 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پارادایمی توسعه فوتبال خیابانی ایران با کمک نظریه داده بنیاد انجام شد.روش شناسی: پژوهش از نوع کیفی و با هدف، کاربردی- توسعه ای بود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 21 تن از صاحب نظران علمی دانشگاهی مدیریت ورزش، مدیران ستادی و اجرایی فوتبال کشور و 34 مقاله علمی مرتبط، بودند که با نمونه گیری نظری جهت مصاحبه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با کدگذاری های باز، محوری و انتخابی اسناد و مصاحبه ها با سه دور مصاحبه تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری انجام شد. ضریب توافق بین کدگذاران 90/0 محاسبه شد.یافته ها: نتایج کیفی در قالب 44 مقوله، 179 کد مفهومی و 226 گویه در 6 سازه الگوی پارادایمی شرایط علّی (6 مقوله، 32 مفهوم و 39 گویه)، پدیده اصلی (7 مقوله، 18 مفهوم و 22 گویه)، راهبردها (10 مقوله، 37 مفهوم و 77 گویه)، شرایط زمینه ای (7 مقوله، 31 مفهوم و 39 گویه)، شرایط مداخله گر (6 مقوله، 24 مفهوم و 30 گویه) و پیامدها (8 مقوله، 35 مفهوم و 59 گویه) در 4 محور (پیشران ها، موانع، محرک ها و ملزومات) جای گرفتند.نتیجه گیری: توسعه مطلوب فوتبال خیابانی و دستیابی به پیامدهای اثرگذار ملی و فراملی نیازمند اجرای اصلاحات و راهبردهای مدیریتی، رشد و توسعه قوانین است.
بررسی تأثیر برنامه تمرینی +11 بر نمره کل FMS و نقش آن در پیشگیری از آسیب های اسکلتی-عضلانی در نوجوانان فوتبالیست
حوزههای تخصصی:
نوجوانان فوتبالیست به دلیل رشد فیزیکی سریع و شرکت در فعالیت های پرفشار، در معرض آسیب های ورزشی قرار دارند. آزمون غربالگری حرکتی عملکردی (FMS) یکی از ابزارهای ارزیابی کیفیت حرکتی است که می تواند به شناسایی ناهنجاری ها و نقاط ضعف حرکتی کمک کند. از سوی دیگر، برنامه تمرینی فیفا +11 به عنوان یک پروتکل استاندارد گرم کردن، برای بهبود عملکرد حرکتی و کاهش آسیب ها پیشنهاد شده است. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر برنامه تمرینی +11 بر نمره کل آزمون FMS و نقش آن در پیشگیری از آسیب در نوجوانان فوتبالیست بود. در این مطالعه نیمه تجربی، ۴۰ فوتبالیست نوجوان 10 تا 15 ساله به طور تصادفی به دو گروه 20 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت ۶ هفته، سه جلسه در هفته، برنامه فیفا +11 را اجرا کرد، در حالی که گروه کنترل از برنامه گرم کردن معمولی استفاده نمود. ارزیابی های FMS در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. نتایج آزمون کواریانس نشان داد با کنترل پیش آزمون بین گروه تجربی و کنترل، نمره کل FMS در گروه تجربی به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافت (P<0.05). اندازه اثر مداخله (ES=0.29) نشان دهنده تأثیر مثبت برنامه تمرینی +11 بر بهبود الگوهای حرکتی عملکردی است. این یافته ها تأیید می کنند که اجرای منظم برنامه تمرینی +11 می تواند به عنوان یک راهکار کارآمد در بهبود کیفیت حرکتی و کاهش آسیب های ورزشی نوجوانان فوتبالیست مورد استفاده قرار گیرد
The psychological state of elite athletes during the COVID-19 pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: The study of the psychological effects of this viral disease on the mental health of individuals at different levels of society, especially elite athletes, is of great importance.Aim: Present study aimed to investigate the psychological status of elite athletes during the COVID-19 pandemic.Materials and Methods: The statistical population of this study included 87 Iranian elite and national athletes in various sports. The statistical population of this study included 87 elite and national athletes in various sports. Data were collected using the stress, anxiety, depression inventory (DASS-14), perceived stress inventory (PSS-14), the revised event impact inventory (IES-R), and the Graz Emotional Disorders Questionnaire.Results: There is no significant difference between the components of depression, anxiety, event impact, and emotional disorders (P≥0.05). There is a significant difference between the mean scores obtained by elite athletes and the mean scores of the stress component (P=0.01). The mean scores obtained by elite athletes were lower than the mean scores in the perceived stress component (P=0.001).Conclusion: The elite Iranian athletes in the Corona pandemic are in a relatively good psychological state.
بررسی پایایی انواع تکالیف فرود تک پا جهت ارزیابی بیومکانیک مفصل زانو (مطالعه مروری سیستماتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اکثر مطالعات تکلیف فرود تک پا را از نظر ویژگی های بیومکانیکی، به ویژه کینماتیک و کینتیک صفحات حرکتی مقایسه کرده اند و چنین نتیجه گرفتند که پایایی برای زوایای والگوس زانو و اداکشن هیپ، متوسط تا عالی است. بااین حال، هیچ مطالعه ای تحت عنوان پایایی انواع مختلف فرود تک پا صورت نگرفته است؛ بنابراین، هدف از این تحقیق مرور مطالعاتی است که پایایی انواع فرود تک پا را جهت ارزیابی بیومکانیک مفصل زانو مورد بررسی قرار داده اند. روش: مقالات مربوطه از پایگاه های اطلاعاتی معتبر و با کلیدواژه هایSingle Leg Landing, Landing, Kinematic, Biomechanics, Return to Sport, Performance Test, Functional Test, Hop Test, Kinetic به روش جستجوی موضوعی از سال 1995 تا 2023، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: در مجموع 1022 مقاله شناسایی و مطالعات تکراری حذف شدند. سپس عناوین و چکیده مطالعات مورد بررسی قرار گرفت و 439 مطالعه به علت عدم همخوانی با سوال تحقیق از مطالعه خارج شدند و تنها 9 مقاله که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه گیری نهایی: این بررسی نشان داد که تکالیف مختلف فرود تک پا برای متغیرهای کینماتیکی اعم از چرخش داخلی، اداکشن و فلکشن هیپ، اکستنشن زانو، والگوس زانو، فلکشن جانبی تنه و همچنین تیلت لگن دارای پایایی خوب هستند.
مقایسه اثر هشت هفته تمرین پلایومتریک روی سطح سالن و چمن بر نشانگرهای آسیب عضلانی در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فوتبال به عنوان محبوب ترین رشته ورزشی در جهان شناخته می شود و با توجه به ماهیت این رشته ورزشی و آسیب های آن، محققین هنوز تاثیر تمرینات ورزشی بر روی سطوح مختلف را به خوبی نشناخته اند. لذا هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر هشت تمرین پلایومتریک روی سطوح سالن و چمن بر نشانگرهای آسیب عضلانی در بازیکنان فوتبال بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، 36 بازیکن فوتبال لیگ دسته یک و دو رده جوانان و امید کشوری (با میانگین سنی 81/2 ± 94/20 سال) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی در سه گروه مساوی (12 نفر) شامل تمرین پلایومتریک روی چمن، تمرین پلایومتریک در سالن و گروه کنترل تقسیم گردیدند. تمرینات منتخب پلایومتریک روی سطوح سالن و چمن به مدت هشت هفته، دو جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه انجام شد. در ابتدا و انتهای دوره تحقیق، مقادیر سرمی تروپونین T ویژه عضلات اسکلتی (sTnT) به روش الایزا و DNA میتوکندریایی (mtDNA) در سلول های سفید خون به روش Real Time-PCR در سه گروه اندازه گیری شد. جهت تجزیه تحلیل یافته ها از آزمون های آماری t وابسته و آنالیز واریانس یک راهه همراه با آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0≥p استفاده شد. یافته ها: تفاوت معنی داری در مقادیر sTnT بین گروه های تحقیق وجود نداشت (47/0=p)؛ اما بیان ژنی mtDNA در گروه های تمرین در چمن (001/0=p) و تمرین در سالن (001/0=p) به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود. همچنین بیان ژن mtDNA در گروه تمرین در چمن به طور معنی داری بالاتر از گروه تمرین در سالن بود (001/0=p). نتیجه گیری: اگرچه تمرین پلایومتریک در چمن و سالن هر دو، با افزایش بیان ژنی mtDNA در سلول های لکوسیت خون همراه هستند؛ اما اثر تمرین در چمن نسبت به تمرین در سالن بر بیان ژنی mtDNA مطلوب تر است. بنابراین پیشنهاد می گردد به منظور افزایش محتوای DNA بازیکنان فوتیال از تمرینات پلیومتریک در چمن استفاده کنند.
مطالعه میزان مشارکت گیمرهای ورزش های الکترونیک در فعالیت های جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
23 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی میزان مشارکت گیمرهای ورزش های الکترونیکی در فعالیت های جسمانی و شناسایی عوامل موثر بر رفتار و تمایلات آن ها نسبت به مشارکت در فعالیت های بدنی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل گیمرهای نسل زد (متولدین سال های 1373 تا 1388) ساکن ایران بودند که در ورزش های الکترونیکی به صورت حرفه ای یا تفریحی فعالیت داشتند و حداقل یک سال تجربه مرتبط در این حوزه را دارا بودند. این افراد به صورت در دسترس از میان سکوهای گیمینگ، انجمن های آنلاین، باشگاه های ورزش های الکترونیکی و سایر اجتماعات مرتبط شناسایی شدند. برای تعیین حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده و تعداد 408 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسش نامه استاندارد شامل پرسش نامه تئوری رفتار برنامه ریزی شده (شامل سنجش نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک شده و میل رفتاری)، پرسش نامه سودمندی و لذت درک شده (برای ارزیابی برداشت کاربران از ارزش ها و تجربه های خوشایند حاصل از فعالیت بدنی) و پرسشنامه محقق ساخته مشارکت در فعالیت های بدنی بود. به منظور تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با نرم افزار PLS4 استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای کنترل رفتاری درک شده و هنجار ذهنی، تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل بازیکنان ورزش های الکترونیکی برای مشارکت در فعالیت های جسمانی دارند. همچنین نگرش مثبت بازیکنان نسبت به فعالیت های بدنی، به ویژه زمانی که با لذت و سودمندی درک شده همراه است، نقش مهمی در تقویت میل رفتاری آن ها ایفا می کند.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که برای افزایش مشارکت بازیکنان ورزش های الکترونیکی در فعالیت های جسمانی، توجه به عوامل روان شناختی مانند کنترل رفتاری درک شده، نگرش مثبت، و هنجارهای اجتماعی ضروری است. برنامه ریزان حوزه ورزش و سلامت می توانند با طراحی کمپین های آگاهی بخشی جذاب و مبتنی بر فرهنگ بین نسلی، بر لذت و سودمندی فعالیت های بدنی تأکید کرده و نگرش مثبت نسبت به این فعالیت ها را تقویت کنند.
تأثیر روش آموزش خطی و غیرخطی بر قابلیت تعادل ایستای کودکان فلج مغزی همی پلاژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: منظور از فلج مغزی طبقه ای از اختلالات عصبی غیرپیشرونده است که دارای تأثیرات دائمی بر توانایی های حسی – حرکتی افراد می شود و در نوزادی یا اوایل کودکی ظاهر می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر آموزش خطی و غیرخطی بر قابلیت تعادل ایستای کودکان فلج مغزی همی پلاژی بود.
روش پژوهش: 20 پسر فلج مغزی همی پلاژی در دامنه سنی 7-12 سال به صورت در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. آزمون شارپند رومبرگ برای اندازه گیری نمرات تعادل ایستا به کار گرفته شد. گروه های خطی و غیرخطی به مدت چهار هفته، سه روز در هفته و هر روز یک ساعت به انجام تمرینات مخصوص به هر گروه پرداختند. آزمون های تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) و تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) در سطح 0/05> p اجرا شدند.
یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق، بین دو گروه روش آموزشی خطی و غیرخطی حداقل در یکی از متغیرهای تعادل ایستا تفاوت معناداری وجود داشت (0/001=p). همچنین با توجه به نمرات بالاتر گروه غیرخطی، این روش آموزشی در مقایسه با روش خطی سبب نمرات بهتر تعادل ایستا (با چشم باز و بسته) در کودکان فلج مغزی همی پلاژی شد.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج تحقیق حاضر بر اهمیت آموزش غیرخطی در بهبود تعادل ایستای کودکان فلج مغزی همی پلاژی تأکید دارد و نتایج تأییدی بر رویکرد قیودمحور است.