فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۹۳۱ مورد.
اسطوره قربانی در آثار «بهرام بیضایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین قربانی از کهن ترین آیین هایی است که در میان ادیان و ملل مختلف مورد توجه بوده است. انسان ها در تمامی اعصار تلاش کرده اند تا با دادن هدیه و قربانی به پیشگاه خدایان، خشنودی شان را جلب نموده، از خشم شان در امان باشند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل «اسطوره قربانی» در فیلم نامه ها و نمایشنامه های «بهرام بیضایی» است. وی با شناخت گسترده ای که از اسطوره ها دارد، در نگارش آثار ادبی خود از انواع آن ها بهره می برد. او در نگاشته هایش، به دو شیوه از «اسطوره قربانی» استفاده می کند. نخست، در خلال داستان به شکل صریح به اجرای این آیین، آن هم به اشکال گوناگون و برای اهداف مختلف پرداخته است. دوم، نمایشنامه ها یا فیلم نامه هایی آفریده که در دل روایت، «قهرمان قربانی» را جای داده اند. البته این نویسنده خلاق گاهی از هر دو شیوه، استفاده می کند. در این بررسی، نمایشنامه «فتح نامه کلات» و فیلم نامه های «قصه های میرکفن پوش»، «زمین»، «طلحک و دیگران» و «طومار شیخ شرزین» تحلیل شده اند. نتیجة این بررسی نشان می دهد «بیضایی» از انواع قربانی، در بخشِ «مناسک قربانی» استفاده کرده است: پیشکش های «خونی انسانی»؛ پیشکش های «خونی حیوانی» و پیشکش های «غیرخونی»، از نوع آشامیدنی ها. بیضایی از سه نوع «هدف قربانی» در روایت هایش بهره برده است: «کفاره ای»، «توسلی» و «شکرگزاری». شیوه دوم یعنی «قهرمان قربانی» نیز در آثار او چشمگیر است.
خویشکاری های موجود در داستان های قرآن برمبنای دیدگاه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه پردازی را می توان نخستین هنر آدمی در عرصه ی کلام دانست. قرآن کریم نیز برای پند و راهنمایی بشر از بیان قصه استفاده نموده و زندگی بسیاری از پیامبران را در قالب قصه آورده است. پژوهش حاضر، ضمن بررسی خویشکاری ها در متن داستان های قرآن برمبنای دیدگاه پراپ (1982) تلاش دارد به این سؤالات پاسخ دهد که: آیا هر سی و یک خویشکاری پراپ را می توان در داستان های قرآن یافت؟ آیا با توجه به خویشکاری های یافته شده می توان اولویت های قرآن را ترسیم کرد؟ آیا پس از تحلیل داستان های قرآن با دیدگاه پراپ می توان گفت چه شباهت ها و تفاوت هایی بین متن داستان های قرآن با سایر داستان ها وجود دارد؟ به طور کلی، خویش کاری یعنی، عمل شخصیتی از اشخاص قصه که در پیشبرد قصه حائز اهمیت و از نظر پراپ کوچک ترین جزء سازنده ی قصه های پریان است. تحلیل داستان های قرآن که از ترجمه ی محمدرضا صفوی اقتباس شده، نشان می دهد که: به طور کلی، می توان کلیه ی خویشکاری های پراپ را در داستان های قرآن یافت، اما ماهیتاً متفاوت است و بعضی از این خویشکاری ها در قرآن دارای انواعی است که در دیدگاه پراپ اشاره نشده است. در قرآن ترسیم هنجارها (بایدها و نبایدها)، خبرگیری و خبردهی از عقاید و تلاش برای اصلاح عقاید ناصواب، احساس کمبود افراد و التیام این کمبودها، شرارت گمراهان و در نهایت مجازات آنان و ارائه ی نشانه هایی ماورایی بر نبوّت پیامبران از اولویت های اساسی هستند. علی رغم شباهت هایی همچون به کارگیری خویشکاری های کلی پراپ در سیر پیشبرد داستان ها و نیز وجود جفت هایی همچون خبرگیری-خبریابی، شرارت-مجازات و کمبود- التیام کمبود، اختلافاتی نیز مشهود است. تفاوت در ماهیت خبرگیری و خبریابی، عوامل ماورایی و پاداش های بیشتر معنوی از جمله تفاوت های داستان های قرآن با یافته های پراپ هستند.
پدیدارشناسی هرمنوتیکی شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار، ضمن معرفی روش تاویل پدیدارشناسیِ هرمنوتیکیِ آثار هنری، برتری های آن به روش های موجود و غالبی چون ساختگرایی و پدیدارشناسی نشان داده می شود. در این راستا، شعر «دیوار» احمد شاملو مورد بررسی قرار گرفته و تحلیل شده است. این تحلیل در ساحت های پدیدارشناختی، اسطوره ای، زمانمندی، تاریخمندی، و نهایتاً بیناذهنی انجام می پذیرد و در هربار معناداری اجزاء در پرتو معنای کل و معنای کلی در پرتو اجزاء ،وجهی از معنای شعر را در اینهمانی شعر می نمایاند. نشان داده خواهدشد که دال و مدلول چه بازی های متنوعی می توانند داشته باشند و نماد در این رویکرد ورای یک رابطه یک به یک بین دال و مدلول است.
تحلیل انتقادی گفتمان قصیده ای از سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی شامل نظریه ها و روش هایی است برای مطالعه تجربی روابط میان گفتمان و تحولات اجتماعی و فرهنگی قلمروهای گوناگون اجتماعی. تحلیل گران انتقادی گفتمان بر آن اند که متن های ادبی، مثل سایر متن ها، در خدمت ارتباط اند، بنابراین، آن ها را نیز می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل نمود. در این پژوهش یکی از قصاید مشهور سنایی غزنوی، بر اساس روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، در سه سطح توصیف، تفسیر، و تبیین بررسی شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد سنایی، با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط روزگار خود، در قالب ژانری ازپیش موجود، ساختار و نظم گفتمانی موجود و مسلط روزگار خود را بازتولید کرده است. بنابراین، قصیده سنایی، به منزلة رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از کردار اجتماعی روزگار او نیست، بلکه، با بازتولید نظم گفتمانی، به حفظ وضع موجود کردار و نظم اجتماعی کمک می کند.
بررسی نشانه ـ معنا شناسی گفتمان در شعر «پی دارو چوپان» نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه نشانه در گذر از رویکرد ساختارگرایی سوسوری و سپس نظام گفتمان روایی گریماسی وارد حوزه جدیدی شد که نشانه- معنا شناسی گفتمانی نامیده می شود. در حالی که جریان اول مبتنی بر رابطه تقابلی صرف میان قطب های معنایی از پیش تعیین شده و جریان دوم برنامه گرا و بر مبنای تغییر از وضعیت اولیه به ثانویه بود، این رویکرد نو با تأثیرپذیری از داده های مربوط به علم پدیدارشناسی و به کارگیری دیدگاه هستی مدار، دریچه ای بدیع در مطالعات زبان شناسی و نشانه شناسی می گشاید. در این رویکرد، فرآیند تولید معنا با شرایط حسی- ادراکی پیوند خورده و نشانه ها همراه با معنا، به گونه هایی سیال، پویا، متکثر و چند بعدی تبدیل می شوند. پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن مطالعه فرآیند گفتمانی شعر «پی دارو چوپان» نیما در ابعاد حسی- ادراکی، عاطفی و زیبایی شناختی، چگونگی تولید جریان سیال معنا و عناصر اصلی و دخیل در آن را بررسی کند. این مقاله همچنین در پی نشان دادن این موضوع است که تکثر روایی و تکثر ارزشی در شعر نیما چگونه باعث ایجاد فضای تنشی و سیالیت گفتمان می شود و نیز این فضای تنشی به چه شکلی جریان حسی- ادراکی، عاطفی و زیبایی شناختی را ایجاد و هدایت می کند.
گرشاسب؛ شبه قهرمانِ حماسه ی اسدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بررسی متون گذشته از منظرهای نوین یکی از محورهای بنیادین مطالعات ادبی است. در این میان نقد اسطوره شناختی یا کهن الگویی که رویکردی تلفیقی از علومی چون روان شناسی و انسان شناسی است از اهمیتی ویژه برخوردار است. این نوع رویکرد بر پایة اندیشة کارل گوستاو یونگ شکل گرفت، او پس از مطالعه ی اسطوره های ملل مختلف، به منشأ آن ها توجه و «ناخوداگاه جمعی» -که حاوی کهن الگوهاست- را به عنوان خاستگاه مشترک اسطوره های بشری معرفی کرد. به زعم یونگ لازمه «تفرّد» و یکپارچگی شخصیتِ قهرمان این است که «قهرمان» بتواند پس از تمام دشواری ها «سایه» را مقهور کرده و خود را از سلطه آن نجات دهد.
در این جستار تلاش شد داستان گرشاسب، به روایت اسدی، به روش توصیفی-تحلیلی مورد مطالعه قرار گیرد. در این تحقیق علاوه بر معرفی شخصیت گرشاسبِ حماسی، نقبی هم به شخصیتِ اساطیریِ گرشاسب زده شد تا ضمن معرفی این شخصیت به بیان شباهت ها و تفاوت های دو روایت اساطیری و حماسی پرداخته و هم چنین علت این تفاوت ها تبیین شود. در اساطیر و متون پهلوی نابودی نهاییِ ضحاک به دست گرشاسب صورت می گیرد و قهرمانِ ما الگوی «نبرد قهرمان و سایه» را تکمیل می کند. اما در حماسه گرشاسب نامه، گرشاسب مطیع ضحاک و در سیطره اوست و نبردِ فرجامین او، که مطابق با الگوی اسطوره ای نبرد با ضحاک است، محقق نمی شود؛ بنابراین به سبب مسکوت ماندن این موضوع و سلطه «سایه» بر «قهرمان»، «فرایند فردیتِ» روان و خودشناسی قهرمان در این حماسه رخ نمی دهد.
تحلیل و مقایسة کهن الگویی قصه های عاشقانه در ایران (سمک عیار) و فرانسه (تریستان و ایزولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف مطالعات تطبیقی ادبی، جست وجوی نمونه های «حقیقت» انسانی است که به صورت کهن الگوها در ادبیات همة ملت ها در همة زمان ها آشکار شده است. در این مقاله، نگارندگان با بهره گیری از مکتب آمریکایی (بین المللی) مطالعات تطبیقی ادبی، به مقایسة کهن الگویی عشق رمانتیک در قصة فرانسوی «تریستان و ایزولت» و قصة ایرانی «خورشیدشاه و مه پری» در رمانس حماسی سمک عیار می پردازند. بدین منظور ابتدا به تعریف کهن الگوهای مادر و پدر، آنیما و آنیموس، مفاهیم خودآگاه و ناخودآگاه، خودآگاه و ناخودآگاه جمعی و مردانگی و زنانگی در روان شناسی یونگی می پردازیم. سپس مفهوم فرآیند «فردیت» که مبتنی بر ایجاد تسلط فرد بر خودآگاه و ناخودآگاه خویش است را توضیح داده و نشان می دهیم که با توجه به وجود ناخودآگاه زنانه (آنیما) در مرد و ناخودآگاه مردانه (آنیموس) در زن، قصة عشق رمانتیک با فرآیند فردیت در انسان تطبیق دارد. نگارندگان ضمن بیان پیرنگ کلی دو قصة عاشقانة مورد بحث، به تعبیر کهن الگویی یونگی عناصری چون شاه، ملکه، قهرمان مرد، جادوگران و معشوق پرداخته و نقش نمادین و روان شناختی آن ها را در هر دو قصه توضیح می دهند. آن گاه به مطالعة تطبیقی شخصیت ها، کارکردها و حوادث هر قصه پرداخته و ضمن بیان تفاوت ها و شباهت های آن ها، به تجزیه و تحلیل فرآیند عشق رمانتیک در هریک از قصه ها و مقایسة تحلیلی آن ها با یکدیگر می پردازند.
این مطالعة تطبیقی قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که چرا عشق رمانتیک در قصة فرانسة عصر مدرن به مرگ و تراژدی منجر می شود ، اما در قصة ایران پیش از اسلام به وصال عشاق می انجامد.
تأثیر روابط بینامتنی در خوانش متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جُستار، کوشش خواهد شد تا پس از طرح اجمالیِ مبانی نظری بینامتنیت و معرفی زمینه های ایرانی (در ادبیات و تفسیر دینی) و اروپایی (میخائیل باختین، ژولیا کرستوا، ژرار ژنت و اومبرتو اکو)، روابط میان عناصر درون متن با بیرون از متن - خواه بافت و محیط فیزیکی، خواه جهان بیناذهنی جامعة زبانی یا فرهنگ و جهان ذهنی خواننده – و تأثیر آن ها در شکل گیری معنای کلی متن و در نتیجه، معنایی که فراتر از برآیند معنای تک تک عناصر درون متن و ساختار درونی متن است، بررسی شود. در این راستا، نمونه هایی از روابط برون متنی در متن های مختلف ارائه و این روابط دسته بندی خواهد شد.
قطب مجازی زبان نثر صوفیه با تکیه بر مقالات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزه های تخصصی:
درمیان کتاب های به جامانده از نثر صوفیه، نثر مقالاتِ شمس تبریزی از کیفیتی خاص برخوردار است. زبان ویژه مقالات و حساسیتی که شمس در جای جای مقالات درباره زبان از خود نشان می دهد باعث شده است شاهد دیالکتیکی میان ساخت و معنای زبان باشیم که نتیجه آن شکل گیری نثری پیشرو نسبت به نثر هم عصران اوست. درمیان کارکردهای مختلف زبان شمس، کارکرد مجازی نثر از اهمیتی ویژه برخوردار است که آن را باید یکی از کارکردهای اصلی در گسترش مفاهیم زبانی مقالات به حساب آورد. ازاین رو، با توجه به نیازی که درباب بررسی ساختار مقالات به چشم می خورد، این مقاله با رویکردی فرمالیستی به کارکرد مجازی زبان پرداخته و دراین راه از نظریات رومن یاکوبسن درخصوص قطب استعاری و مجازی زبان بیشترین بهره را گرفته است. یاکوبسن با پذیرفتن نظریه سوسور درباره قراردادی بودن زبان و پذیرفتن دو محور جانشینی و هم نشینی در زبان، این موضوع را اضافه می کند که مجاز مرسل ازخلال رابطه مجاورت و محور هم نشینی کلمات، و استعاره ازخلال رابطه شباهت در محور جانشینی زبان صورت می بندد. او همچنین معتقد است که نثر از منشی مجازی درمقابل شعر که منشی استعاری دارد برخوردار است. با بررسی مقالات نیز می توان به این نتیجه رسید که نثر مقالات در قسمت هایی که قصد ارائه مفهومی خاص و ویژه درکار بوده از منشی مجازی درجهت ارائه مضمون سود برده است.
روایت شناسی تاریخ بیهقی؛ بررسی ساز و کار روایت «حکایت بوبکر حصیری» بر اساس نظریه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار روایت خسرو و شیرین نظامی (برپایه نظریه معناشناسانه گریماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نشانه- معناشناسی گریماس، در پی شناخت مراحل تولید تا دریافت معنا، ژرف ساخت روایت در قالب فرایندها و الگوهای گفتمانی متنوع مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از آن جا که بررسی و شناخت سازوکارهای تولید معنا در روایت منظومه های غنایی امری ضروری به نظر می رسد؛ بر همین اساس، در مقاله ی حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی و تجزیه و تحلیل ویژگی های نشانه معناشناسی و راهکارهای تولید معنا در روایت «خسرو و شیرین» نظامی، بر پایه ی نظریه ی معناشناسانه ی گریماس پرداخته ایم. هدف از این مقاله روشن ساختن این مسئله است که تا چه اندازه نظریه ی گریماس که به باور او جهان شمول و قابل انعطاف با سایر متون است، با ساختار منظومه های غنایی هم خوانی دارد و دیگر این که چگونه نیروی حسی عاطفی با تأثیر بر عامل معنایی، باعث تولید معنا می شود؟ پس از تجزیه و تحلیل مشخص شد که در این روایت، معنا در قالب شوش و کنش هر دو تحقق می پذیرد و در مسیر تولید معنا، از نظم حاکم در بعضی از الگوهای مطرح شده ی گریماس پیروی نمی کند و در این مسیر، با چالش هایی مواجه است که عامل زمان در کنار برش زمانی و عامل انتظار، نقش تعیین کننده ای در تحقق و تولید معانی به چالش کشیده شده ی روایت ایفا می کنند.
ریخت شناسی تمثیل های عرفانی با تکیه بر اشعار سنایی، عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و همچنین یک شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که از دیرباز در ادبیات ایران متداول بود در متون عرفانی از اشعار سنایی آغاز شد، در اشعار عطّار تکامل یافت و در اشعار مولوی به نقطه اوج خود رسید. بررسی تمثیل های عرفانی از دید «ریخت شناسی» امکان تحلیل جامع ادبی، اجتماعی و عرفانی آنها ر ا فراهم می کند و فرصتی پدید می آورد که کاربرد صنعت تمثیل در ادبیات عرفانی با روشی کاملاً علمی مورد بررسی قرارگیرد. این بررسی افق های جدیدی را در تحلیل، تفسیر و معناشناسی متون عرفانی ادبیات فارسی که شاخه اساسی و محوری ادبیات ماست، فراهم می آورد. در این مقاله ضمن بیان و بررسی دیدگاه های علمای بلاغت در باب تمثیل، تلاش می کنیم عناصر سازای آن را از دیدگاه نظریه پردازان ریخت شناسی تجزیه و تحلیل کنیم تا از این رهگذر روند تکاملی بیان تمثیلی عرفا با تکیه بر متغیرها و عناصر تمثیل تبیین شود.
کارکرد روایی نشانه ها در حکایت رابعه از الهی نامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی با طرح مفاهیمی چون: نظام، رمزگان، هویت ارتباطی و افتراقی نشانه ها و... روشی دیگرگون را در خوانش متون بنیان نهاده است. این دانش با تأکید بر عناصر درونی نظام، سازکار شکل گیری معنا را از طریق فرایند دلالتی نشانه ها به تصویر می کشد و به طبقه بندی و سازماندهی نشانه ها در جریانِ بظاهر آشفته و بی نظمِ متن می پردازد. الهی نامه عطّار از جمله متونی است که سهم بسزایی در شکل گیری و گسترش روایت های کوتاه و بلند در آثار عرفانی دارد. تحلیل نشانه شناختی روایت در حکایت های این متن می تواند تا حدودی زمینه را برای نمایش نحوه ساماندهی عناصر روایت در متون عرفانی مهیا کند. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیلِ نشانه شناختی حکایت «دختر کعب و عشق او و شعر او» بپردازد. این حکایت که به لحاظ ساختار و معنا ارتباط مستقیمی با ساختار روایت جامعِ الهی نامه دارد، نشان می دهد که پیشرفت پیرنگ روایت در این حکایت از طریق تباین و تنش در عناصر دو رمزگانِ قدرت و عشق صورت می گیرد؛ یعنی هر عنصر با قرار گرفتن در ذیل این دو رمزگان هم به لحاظ روایی و هم از نظر زبانی، شکل و معنایی متناسب با آن رمزگان می گیرد و پردازش عناصر روایی حکایت در ضمن این تقابل ها صورت می گیرد. با در نظر گرفتن این موضوع و توجه به این نکته که خود این حکایت در ضمن روایت جامع و عرفانی الهی نامه بیان شده است، می توان گفت که تمامی نشانه های موجود در این حکایت از لحاظ ساختاری، در یک فرایند جانشینی، ذیلِ ساختار و نظام گسترده تری به نام عرفان به معنا می رسند و این قواعد و قراردادهای عرفان است که بر چگونگی شکل گیری و صورت بندی روایت تأثیر می گذارد.
درآمدی بر درک و فهم روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح سفر «ارداویراف» پرهیزگار به بهشت و دوزخ در متن اوستایی آن و زندگینامه خود نوشت قدیس «اگوستین» در قرن چهار میلادی بر راویانی دلالت دارد که قواعد مخاطب پسند را در زمانه اش با سازمان بخشیدن به داستان «متن» به کار بستند که کماکان قابل خوانش و بازخوانی است. گردآوری این اجزا و پویش های پراکنده و ناهمساز در کلیتی با معنا، دقتی را حکایت میکند که روایت خوانند. مفهوم روایت و ساز و کارهای روایت گرانه توجه بسیاری از متفکران را خصوصا در دهه های اخیر به خود جلب کرده است. علاقه و رویکردی که در حوزه های فکری متفاوت چون سینما و درام، فلسفه، اسطوره شناسی، نظریه تاریخ، نظریه ادبی و ... کار ویژه های خود را پیدا کرده و همچنان خواهد یافت.