پژوهش های ادبی - قرآنی
پژوهش های ادبی - قرآنی سال سوم زمستان 1394 شماره 4 (پیاپی 12) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
برخی از آیات قرآن کریم افزون بر معنایی که در ضمن فضای سیاقی و بافت زبانی افاده می کنند، قابلیت دلالت بر معانی دیگر، با چشم پوشی از سیاق متنی را نیز دارا هستند که از این معانی، در این پژوهش به مدلول فراسیاقی یاد می شود. کشف چنین دلالت هایی در کنار پایبندی به اصول و ضوابط تفسیری، در سایه جداسازی و تقطیع گزاره های قرآنی و یا فرانگری از تنگناهای سیاق متنی آیات، امکان پذیر است. شیوه بیانی بی بدیل، قرآن به دلیل برخورداری از شاخصه ها و مؤلفه هایی چون ذووجوه بودن، جامعیت دلالی در قالب ساختارهای موجز، قابلیت چند معنایی و تکرار گزاره های یکسان در مجموعه ها و سیاق های معنایی متفاوت، که جملگی برخاسته از ماهیت زبانی و ساختار خاص ادبی آیات قرآن کریم است، اعتبارمندی استنباط های فراسیاقی را فراهم می آورد. در این پژوهش، کوشش بر آن است تا با رویکردی توصیفی تحلیلی، بر پایه ویژگی های زبان شناختی و ادبی آیات قرآن، با تکیه بر منابع اصیل علوم قرآن و مصادر ادبی، ضمن ارائه نمونه ها و شواهدی عینی از آیات قرآن به اعتبارسنجی این رویکرد معناشناختی، در تبیین آیات پرداخته شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در روایات تفسیری اهل بیت(ع) نیز، مدلول فرا سیاقی قرآن، معتبر شناخته شده است.
خویشکاری های موجود در داستان های قرآن برمبنای دیدگاه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه پردازی را می توان نخستین هنر آدمی در عرصه ی کلام دانست. قرآن کریم نیز برای پند و راهنمایی بشر از بیان قصه استفاده نموده و زندگی بسیاری از پیامبران را در قالب قصه آورده است. پژوهش حاضر، ضمن بررسی خویشکاری ها در متن داستان های قرآن برمبنای دیدگاه پراپ (1982) تلاش دارد به این سؤالات پاسخ دهد که: آیا هر سی و یک خویشکاری پراپ را می توان در داستان های قرآن یافت؟ آیا با توجه به خویشکاری های یافته شده می توان اولویت های قرآن را ترسیم کرد؟ آیا پس از تحلیل داستان های قرآن با دیدگاه پراپ می توان گفت چه شباهت ها و تفاوت هایی بین متن داستان های قرآن با سایر داستان ها وجود دارد؟ به طور کلی، خویش کاری یعنی، عمل شخصیتی از اشخاص قصه که در پیشبرد قصه حائز اهمیت و از نظر پراپ کوچک ترین جزء سازنده ی قصه های پریان است. تحلیل داستان های قرآن که از ترجمه ی محمدرضا صفوی اقتباس شده، نشان می دهد که: به طور کلی، می توان کلیه ی خویشکاری های پراپ را در داستان های قرآن یافت، اما ماهیتاً متفاوت است و بعضی از این خویشکاری ها در قرآن دارای انواعی است که در دیدگاه پراپ اشاره نشده است. در قرآن ترسیم هنجارها (بایدها و نبایدها)، خبرگیری و خبردهی از عقاید و تلاش برای اصلاح عقاید ناصواب، احساس کمبود افراد و التیام این کمبودها، شرارت گمراهان و در نهایت مجازات آنان و ارائه ی نشانه هایی ماورایی بر نبوّت پیامبران از اولویت های اساسی هستند. علی رغم شباهت هایی همچون به کارگیری خویشکاری های کلی پراپ در سیر پیشبرد داستان ها و نیز وجود جفت هایی همچون خبرگیری-خبریابی، شرارت-مجازات و کمبود- التیام کمبود، اختلافاتی نیز مشهود است. تفاوت در ماهیت خبرگیری و خبریابی، عوامل ماورایی و پاداش های بیشتر معنوی از جمله تفاوت های داستان های قرآن با یافته های پراپ هستند.
بررسی ادبی واژه ویل و بیان مخاطبان آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در تحلیل و تفسیر آیات قرآن کریم بررسی واژه ها می باشد.خواستگاه هر واژه، در فهم مطالب هرعبارت بسیار تأثیر گذار است. این مقال به بررسی و بیان واژه ویل و کاربرد آن در آیات قرآن کریم می پردازد. روشن شدن جایگاه و معنای اصیل لغت مورد نظر، می تواند مخاطب را به فضای نزول قرآن برده و درک وی را از غرض کاربردی واژه در آیات ،روشن نماید. ویل در لغت عرب برای بیان حسرت و اندوه فراوان برای یک عمل شر و اندوهناک و دارای عذاب وعواقب شدید به کار می رود.و یکی از واژه هایی است که خداوند از آن برای ابراز تنفر و وعید عذاب استفاده کرده است.. از جمله ی مخاطبین این واژه، کافران، مشرکان، می باشند که در اثر انجام اعمال یا ترک افعالی مورد خشم پروردگار قرار می گیرند و مشمول عذاب سخت الهی واقع می شوند. پس از بیان معنای ویل با استفاده ازلغت نامه های معتبرعربی به جمع آوری آیاتی که کلمه ویل در آنها به کار رفته پرداخته ایم واحیانا به تفسیر مختصری از آنها اشاره شده است.ازمهمترین یافته های این مقاله می توان به این نکته اشاره کرد که هر جا قرآن کریم از این واژه استفاده کرده است ، بیشترهشداربه کافران و معاندان بوده است.و به آنان وعید عذاب و آتش داده است. ویل برای کسانی است که پیامبران و سفراء الهی را تکذیب نمودند و نسبت ناروا مثل دروغگویی یا جنون یا سحر به آنها دادند.
بینامتنیت آیات و روایات در گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت گویای این امر است که هر متنی در برهه ای از زمان ،تحت تأثیر آثار قبل خود بوده و با تغییر و تحول آثار پیشین، به خود هویتی متنی بخشیده است.اگراین متن نوین را بشکافیم، می توان به وضوح و البته با دقت و تأمّل، ارجاعاتی به آثار قبل آن دید.اگر خواسته باشیم به عبارتی دیگر توضیح دهیم، این است که هر نویسنده ای در بنیان و اساس آرا و افکارش می توان ،اندیشه ها و تفکّرات افکار دیگر نویسندگان و ادبا و شعرا را دید.همین دیدگاه بینامتنیت نام دارد که در سایه سار این نوع نگرش، هر متنی زاییده ی آرا و اندیشه های متون قبل خویش است. در این باره، بلوم می گوید که هنرمند متأخّر همیشه در اضطراب تاثیرگذاری از هنرمند پیشین است که مبادا کارش به کپی برداری محض تبدیل شود.بسیاری از شعرا و ادبا در حین کاربرد مضامین، افکار، حکایات، تمام اهتمام خود را در این مصروف می دارند که از الفاظ و تراکیب و عبارات قرآنی بهره می گیرند .یکی از این نویسندگان زبر دست ،سعدی شیرین سخن است که در حدّ وسیع از آیات وحی و احادیث اهل بیت علیهم السلام در گلستان همیشه خوشش از قرآن و نهج البلاغه استفاده کرده است. این پژوهش با هدف نمایاندن بینامتنیت قرآنی و نهج البلاغه در گلستان صورت گرفته است تا در پایان بتوان با رنگ و روی قرآنی و سخنان مولا علی ابن ابی طالب علیه السلام در گلستان سعدی بیش از پیش آشنا شد.
نقد نظریه ی اقتباس قرآن از ادب زمانه با تحلیل دیدگاه یوسف دره حداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم که در 1400 سال پیش در سرزمین حجاز بر رسول الهی حضرت محمد (ص)، برای هدایت و تربیت انسانها نازل گردید، در تعامل فرهنگی و سیاسی ، بسیاری از نیازهای اخلاقی، اجتماعی ،اقتصادی،و فرهنگی مردم آن زمان را تامین کرد ، اما با دیدگاه تاریخی نگری به قرآن، برخی از مستشرقین معتقدند که این کتاب از ادبیات و فرهنگ زمانه، تاثیر فراوانی پذیرفته و آموزه های آن ، مقتبس از آداب و رسوم عرب معاصر نزول می باشدو با این تفکر قرآن نمی تواند پاسخگوی تمام نیازهای متغیر مردم در اعصار و امصار گوناگون باشد .در این مقاله، تشریح می شود که اگرچه در ظاهر بخش هایی از قرآن اقتباس شده از ادب زمانه می باشد، اما حقیقت این است که این کتاب با بهره برداری هوشمندانه از واژگان و مکاتب زمان نزول به تدریج قانونمندی نموده و مترصد تربیت انسانها بوده است، علیهذا لازم است قرآن همراه با تجزیه و تحلیل فضا ،جو و شان نزول آیات کریمه اش، زمان شناسی و ترجمه ی فرهنگی، علمی و تاریخی شود و مفسرین و مترجمین باید با توجه به عناصر زمان و مکان و با اقتباس از داستان های تاریخی و دستورات تربیتی و عقیدتی قرآن وبا عنایت به استواری و ثبوت این کتاب ،برداشتهای عصری و فرهنگی مناسب را در آن لحاظ نموده ؛و قرآن را با زبان و فرهنگ روز ترجمه نمایند.
تحلیل مفهوم تعلیق در ساختار روایت«مطالعة موردی سورة نبأ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلیق، مفهومی است که مرزهای آن از سطح مفهوم بودگی و شناختی صرف فراتر می رود و از حوزة نظری، به سوی حوزه های عملی با ساز و کارهایی مؤثر، متمایل است. تحدید این موضوع به زمینه های نظری صرف، آن را به یک موضوع منفعل، همچون بی نهایت موضوع دیگر که در موقعیت انفعالی بازشناسی یا بازسازی قرار دارند، تبدیل می کند. البته، این ویژگی کاربردی و عملی، منجر به نادیده گرفتن جنبه های مفهومی تعلیق نمی شود؛ زیرا هر عملی، هر چند جنبه های شناختی آن طبیعی و ناپیدا شده باشند، به ناگزیر، مبتنی بر زمینه های نظری است. بر این اساس، در این نوشتار، نخست، به طور فشرده، جنبه ها و زمینه های نظری این مفهوم بازکاوی شده است و سپس، سوره نبأ، به عنوان نمونه ای عملی تحلیل شده است. نگارندگان بر این باورند که متن قرآن کریم، یکی از بهترین گزینه های پژوهش در این زمینه است و قوی ترین و در عین حال، موجزترین جلوه های تعلیق در این متن وجود دارد. تعلیق در سوره نبأ، به گونه ای چند لایه و متراکم، متن را از شیوه های خطی معمول روایی جدا ساخته است و با ایجاد احساس شگفتی و ابهام و سرگردانی و انتظار و نیز با برانگیختن پرسش های ضمنی پیاپی، هر آنچه را لازمه یک اثر بزرگ ادبی است، در یک ساختار منسجم و در عین حال پیچیده و غیر قابل پیش بینی، فراهم آورده است.
نشانه شناسی لایه ای رمزگان ها در داستان قرآنی خلقت آدم(ع) با تأکید بر کشف الاسرار میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماجرای خلقت آدم(ع) ، از جمله داستان های قرآنی است که در متون تفسیری و بویژه تفسیرهای عرفانی، با ظرایف خاصی همراه می باشد. در این میان، کشف الاسرار میبدی با زبانی نمادین و تصویری، به تفسیر عرفانی این داستان می پردازد. روایت میبدی از این ماجرا، در نوبه ثالثه کشف الاسرار، لایه های درونی و دلالت های معنایی فراوانی دارد. نظر به تعدد سطوح رمزگانی در این داستان، این پژوهش به رمزگان شناسی این متن نظر داشته است. در بررسی رمزگان های یک متن، تقسیم بندی ها و نظریه های مختلفی مطرح است و این پژوهش بر اساس الگوی پنج گانه بارت انجام شده است. با توجه به ویژگی های این الگو، همچون روایت محور بودن، توجه به رمزگان های فرهنگی و ایدئولوژیکی که در متون تفسیری عرفانی جایگاه ویژه ای دارد پژوهش حاضر این الگو را اساس بررسی رمزگان ها قرار داد. محدوده این پژوهش نیز تفسیر آیات سی ام تا سی و هشتم سوره بقره در نوبه ثالثه کشف الاسرار بوده است. نتایج این بررسی، نشان می دهد در داستان خلقت آدم(ع) به روایت میبدی انواع رمزگان های هرمنوتیکی، کنشی، معنایی، نمادین و فرهنگی درخور تشخیص است. برخی از این رمزگان ها از نصّ صریح قرآن هم برداشت می شود و برخی، شاخ و برگی است که میبدی به این داستان می دهد. از بین انواع مذکور ، رمزگان هرمنوتیکی و کنشی، بیش ترین نقش را در پیشبرد فرایند داستان ایفا می کنند.