نجمه حسینی سروری

نجمه حسینی سروری

مدرک تحصیلی: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸ مورد.
۱.

بررسی منصب قصّه خوان و آیین های درباری مربوط به آن در طول تاریخ ادب شفاهی ایران (تا دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۷
دربار پادشاهان از دیرباز، جلوه گاه آیین ها و مناسباتی بوده که با ریشه های ادب و تاریخ هر ملّت پیوند خورده است و به تبع آن، فرهنگ و تمدّن پیشینیان به گونه ای تسلسل وار، در پیدایش فرهنگ آیندگان تأثیرگذار بوده است. قصّه گویی و قصّه خوانی به عنوان یکی از مناصب و تشکیل دهنده آیین های ادبی در دربار، سنّت دیرین ادب شفاهی را تجدید حیات نموده است. درباره این منصب در ادوار مختلف ادبی می توان گفت: بعضی از نویسندگان، تشکیل اوّلین دوره قصّه گویی ایرانی را مربوط به دوره کیانیان و هخامنشیان و بعضی، خنیاگران عهد اشکانی یعنی«گوسانان» می دانستند. در دوره های بعدی یعنی دوره های سامانیان تا غزنویان، «موبدان» و «ندیمان» این نقش را همراه با حماسه خوانی ایفا کردند و یک ندیم می بایستی دارای مجموعه آدابی از جمله: شاعری، خنیاگری، شیواسخنی و نمایش پردازی می بود. در دوره مغولان نیز، قصّه های ایرانی در اثر تلخی های حمله مغولان بیشتر جنبه مذهبی پیدا کرد. در دربار صفویّه، قصّه خوانی به اوج شکوفایی خود رسید و این منصب در دربار قاجار با عنوان «نقّال باشی» تجدیدی دوباره پیدا می کند. این جُستار به روش تحلیل کیفی سعی بر آن دارد تا به بررسی این منصب و به تبع آن تغییرات آیین ها و آداب آن در دربار پادشاهان ایرانی بپردازد.
۲.

تحلیل رفتار شخصیّت های اصلی داستان « زال و رودابه» بر اساس الگوی «سفر قهرمان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زال رودابه تشرف گذار سفر قهرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۱۸۰
«سفر قهرمان» نظریه مشهور جوزف کمپبل است که با تأثیر از نظرات یونگ و با بهره گیری از نظرات ون جنپ بنا نهاده شده است. کمپبل سه مرحله جدایی، تشرّف و بازگشت را به همراه زیرمجموعه هایشان برای الگوی خود در نظر گرفته است. این الگو و الگوهای دیگری که با تأثیر از آن پدید آمده اند پایه و مبنای نقد کهن الگویی است. در این مقاله داستان «زال و رودابه» شاهنامه فردوسی بر اساس این الگو به روش تحلیلی و توصیفی بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که داستان زال و رودابه، در کلیّات با الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل تطابق دارد اما در جزئیات و زیرمجموعه ها با الگوی ذکر شده اختلافاتی دارد. در این داستان مرحله زیرمجموعه «شکم نهنگ» دیده نمی شود، در مرحله تشرّف «وسوسه گری» وجود ندارد که بازدارنده زال از ادامه سفر باشد و در مرحله بازگشت مورد یا مواردی برای امتناع از بازگشت، فرار جادویی، رسیدن کمک و عبور از آستان بازگشت، دیده نمی شود.  
۳.

معانی ثانویه امر در اشعار اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۸۸
علامه اقبال لاهوری، شاعر اندیشمند مسلمان، شاعری را همسنگ و هم پایه پیامبری می داند؛ او شاعر را پیشوا و راهنما و شعر را وسیله ای برای بیان حقیقت، هدایت انسان ها و ترغیب آنها به بیداری و حرکت به شمار می آورد. به سبب تأکید اقبال بر وجه ارشادی و ترغیبی کلام، در عین توجه به فصاحت و بلاغت الفاظ و معانی شعر و از آنجا که آشکارترین نمود نقش ترغیبی زبان در وجه امری کلام است، در این پژوهش به چگونگی کارکرد معانی ثانویه امر در شعر اقبال توجه شد. روش کار، شناسایی معانی ثانویه امر در شعر شاعر، دسته بندی بسامدی و تحلیل شواهد بر مبنای ارتباط دوسویه گوینده و مخاطب است. اهمیت پژوهش در توجه به کارکرد زبان و شیوه های ابلاغ پیام در شعر اقبال لاهوری، با توجه به مناسبات دوسویه شاعر و مخاطبان اوست. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد از مجموع هفتصد و هفتاد کاربرد امر در معانی ثانویه، در پنجاه درصد شواهد، امر در معنی تحذیر و تنبّه و ارشاد مخاطب آمده و شاعر ازنظر دانش و آگاهی در جایگاه برتری نسبت به مخاطب قرار گرفته است. در سی و پنج درصد شواهد، شاعر با مخاطب هم پایه خود سخن می گوید و بیشترین معنای ثانویه جملات امر در این ارتباطِ برابر، ترغیب مخاطب است. جایگاه فرودست شاعر در مقابل مخاطب، فقط آنجا دیده می شود که روی سخن شاعر با خداوند یا مخاطب غایب و مجازی است و امر در معنای دعا یا تمنّا به کار رفته است.
۴.

نوآوری های سبکی شعر در مکتب وقوع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک شاعرانگی صور خیال شعر فارسی قرن دهم مکتب وقوع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸
زبان دو کاربرد ارجاعی و عاطفی دارد. اوج کاربرد عاطفی زبان در شعر، به ویژه قالب غزل است. عاطفه، تخیل، زبان، آهنگ و شکل عناصر تشکیل دهنده شعر هستند که موجب شاعرانگی اثر می شوند. در این مقاله عناصر بلاغی مکتب وقوع از منظر سبک شناسی بررسی و تحلیل شده است. مطالعاتی که تاکنون درباره مکتب وقوع انجام گرفته است به بررسی درون مایه، بدیع و بیان و ویژگی های شعر این مکتب با تکیه بر اشعار یک یا دو شاعر پرداخته اند؛ اما هدف این پژوهش سنجش میزان شاعرانگی در مکتب وقوع با تکیه بر اشعار مشاهیر این مکتب است؛ بنابراین پژوهشی جدید است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، انجام شده است. غنی ترین عنصر شعری شاعران مکتب وقوع عاطفه است و تمام ابتکار شاعر در بُعد عاطفی است. ازنظر صور خیال ازآنجاکه شاعران در پی لفظ اندک و معنی بسیارند، به وفور از کنایه استفاده می کنند. تشبیه ها و استعاره ها، ساده و مبتذل اند و مجاز کمترین بسامد را در شعرشان دارد. همچنین زبان شعر ساده و عامیانه است. در موسیقی، اوزان عروضی متناسب با پیام شاعر انتخاب شده اند و اغلب غزل ها مُردّف هستند و میزان بهره مندی شاعر از موسیقی لفظی نسبت به موسیقی معنوی بیشتر است. در بُعد شکل، اشعار ساخت منسجم، پیوسته و هماهنگی دارند که منجر به لحن واحدی شده است.
۵.

الفتی ساوجی و آثار او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الفتی ساوجی ریاض الصنایع قطب شاهی روایح گلشن قطب شاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۴۸۴
الفتی بن حسین حسینی ساوجی، شاعر شیعه مذهب دربار عبدالله قطب شاه، هفتمین پادشاه سلسله قطب شاهیان، است که که در فاصله سال های 924ق تا 1098ق بر نواحی دکن، گلکنده و حیدرآباد فرمان روایی کرده اند. از زندگی الفتی ساوجی، اطلاع چندانی در دست نیست. اطلاعات اندک درباره زندگی الفتی و وجود شاعران بسیاری از شاعران که در دربارهای هند، الفتی تخلّص می کرده اند، باعث شده که برخی تذکره ها به اشتباه از او با عنوان «الفتی یزدی»، شاعر معاصر وحشی بافقی و از ملازمان دربار جلال الدین اکبر شاه گورکانی، نام برده اند و آثار او را به الفتی یزدی نسبت داده اند. دو اثر الفتی ساوجی، رساله ای در عروض و قافیه و صنایع شعری به نام «ریاض الصنایع قطب شاهی» و اثری به نام «روایح گلشن قطب شاهی» در مدح عبدالله قطب شاه و توصیف بناهای سلطنتی و برخی آداب و رسوم دربار او، تاکنون تصحیح و منتشر نشده است. این مقاله از طریق مطالعه نسخ خطی آثار الفتی ساوجی و مطالعه، تحلیل و تطبیق تاریخی آنچه درباره الفتی ساوجی در تذکره ها آمده است، می کوشد تا اطلاعاتی صحیح از زندگی و آثار وی ارائه قرار دهد. یافته های این پژوهش می تواند در مطالعات بعدی مربوط به تاریخ ادبیات و سبک شناسی ادبیات فارسی در قرن10 تا 11 هجری راهگشا باشد.
۶.

زوال شخصیت عیّار در داستان حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان های پهلوانی عامه حسین کرد شبستری آیین عیاری شخصیت عیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۳۱۳
داستان های مربوط به پهلوانان و عیّاران، محبوب ترین داستان های شفاهی عامه هستند که اغلب مدّت ها پس از روایت به صورت مکتوب درآمده اند. ابومسلم نامه، حمزه نامه و سمک عیّار از قدیم ترین این داستان ها هستند و حسین کرد شبستری از جمله داستان های عیّاری نسبتاً متأخر و از داستان هایی است که در دوره صفویه روایت شده است و آن را ادامه سنّت عیّاری و نقل شفاهی داستان ها دانسته اند. با وجود این، بررسی داستان حسین کرد، نشان می دهد که شخصیت عیّار این داستان با عیّار داستان های پیش از آن، تفاوت های ظاهری و رفتاری معناداری دارد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این تفاوت ها پرداخته است و نتایج این بررسی نشان می دهد که حسین کرد، پهلوانی عامی، تک رو و فاقد ظرافت های رفتاری عیّارانی مثل سمک است و برخلاف عیّاران پیش از خود که بازیگرانی هنرمند و نمونه کامل پهلوانان آگاه، دانش آموخته، زبان آور و زیرک اند، فاقد زیرکی و دوراندیشی، توانایی ها و ظرافت های زبانی و مهارت های سخنوری است.
۷.

کانونی سازی و توزیع آگاهی در داستان خسرو و شیرین شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه داستان خسرو و شیرین کانونی سازی توزیع آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۸۱۰
کانونی سازی، یکی از راه های بیان کردن یا به دست آوردن دانش (آگاهی) در روایت است. در این مقاله، جهت درک چگونگی توزیع آگاهی در روایت شاهنامه از داستان خسرو و شیرین، این داستان از نظر شیوه های کانونی سازی مورد توجه قرارگرفته است. نتایج این بررسی نشان می دهد که وجه غالب روایت رخدادها در متن، کانونی سازی بیرونی است؛ یعنی دیدن و روایت کردن توأمان رویدادها توسط راوی-کانونی گر، به شکلی که اغلب، خواننده چیزی بیشتر از شخصیّت ها نمی داند. در کلیّت اثر، تعلیق، مهم ترین عامل انگیزش خواننده نسبت به متن است که بر اثر پیش آگاهی فراتر خواننده (نسبت به اشخاص داستان) درباره سرنوشت شخصیت اصلی ایجاد می شود و در پاره روایت های داستان، به دلیل آگاهی برابر خواننده و اشخاص داستان، برانگیختن کنجکاوی مهم ترین دلیل برای خواندن متن است. در کانونی سازی های درونی نیز بیان عواطف و ذهنیت اشخاص داستان، موجب برانگیختن کنجکاوی خواننده می شود. مهم ترین عامل انسجام متن در ژرف ساخت اثر، وجه ایدئولوژیک کانونی سازی است.
۸.

آیا گلستان سعدی مقامه است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گلستان سعدی مقامات حکایت اخلاقی ساختار روایی شیوه انشاء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۴۳
گلستان سعدی از مهمترین آثار نثر فارسی است که دیدگاه منسجم و واحدی درباب نوع شناسی آن وجود ندارد، امّا اغلب، از تأثیر مقامات بر سبک نگارش آن سخن گفته اند و این امر، بر پژوهش های درباره گلستان نیز تأثیر گذاشته است. این مقاله، تلاشی است در جهت نوع شناسی گلستان سعدی و تصحیح خطای رایجی که گلستان را اگر نه مقامات، تقلیدی از اسلوب مقامه نویسی عربی می داند. به این منظور، ابتدا ضمن تعریف دقیق مقامه و ویژگی های آن در سه سطح ساختار روایی، موضوع و درونمایه و انشای مقامات، روایت های گلستان سعدی را از این زوایا مورد بررسی قرار می دهد. نتایج این بررسی نشان می دهد که گلستان سعدی، در هر سه سطح یادشده، با مقامات تفاوت های آشکار و اساسی دارد و به این جهت، علی رغم شباهت هایی که در لحن بیان مطالب در مقامات و حکایت های سعدی دیده می شود، نمی توان گلستان را مقامه نامید. در ادامه بحث، ضمن برشمردن ویژگی های حکایت های اخلاقی، نشان داده می شود که گلستان سعدی، مجموعه ای از حکایت های اخلاقی است که در عین حال، با پیش نمونه های سنّتی این نوع حکایت تفاوت هایی دارد.
۹.

مقایسه سندبادنامه و بختیارنامه از نظر الگوی مشارکت کنندگان روایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سندبادنامه بختیارنامه نظریه گریماس شخصیت نقش های روایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۳۳۶
در این پژوهش، دو داستان سندبادنامه و بختیارنامه مقایسه می شود. علت این مقایسه، شباهت ساختاری و نیز تفاوت های معنادارِ دو اثر در چگونگی کنش ها و نقش شخصیت ها و ارتباطِ میان آنهاست. مبنای این بررسی، نظریه گریماس و الگوی ارتباطی شخصیت های داستانی اوست. این الگو این امکان را فراهم می آورد تا به طور نظام مند، میزان مشارکت اشخاص داستان در وقوع رویدادها و نیز نقش انگیزه و اراده آنها در وقوع کنش ها و رخدادها دریافته شود. نتایج این بررسی نشان می دهد سندبادنامه داستانِ شخصیت های کنشگر و اراده آنهاست؛ اما بختیارنامه داستانِ قضا و قدر و سلطه بی چون وچرای آن در زندگی اشخاص داستان و روابط میان آنهاست و اینکه در این جهانِ دستخوشِ سرنوشت، زنان بیش از مردان مقهور قدرت سرنوشت و نیز نقش آفرینی مردان هستند. اگر پذیرفته شود اثر ادبی و به ویژه داستان های عامیانه ای که ساخت و پیرنگی ساده دارد، بازتاب محیط اجتماعی دوره تولید اثر است، ناگزیر باید گفت بختیارنامه به دورانی تعلق دارد که تقدیر در آن، قدرتی یکّه تاز است؛ دورانی که زنان بیش از گذشته به حاشیه رانده شده اند.
۱۰.

بررسی انتقادی مقاله های علمی درباره مینی مالیسم در حکایت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بررسی انتقادی حکایت داستان مینیمالیستی مقاله های علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۴۲۵
موضوع این مقاله، بررسی انتقادی سی مقاله نوشته شده درباره شباهت های حکایت ها با داستان های مینی مالیستی است. بدین منظور، مقاله های مورد بحث در دو زمینه رعایت اخلاق و اصول پژوهش های علمی، و دقت و صحت تحلیل ها و یافته ها، به روش توصیفی تحلیلی بررسی شده اند. نتایج این بررسی نشان می دهد اِشکال مقاله ها از نظر رعایت اخلاق و اصول پژوهش های علمی عبارت اند از: سرقت از خود، ساختار قالبی مقالات، عناوین تکراری و شبیه به هم، بی توجهی به پیشینه پژوهش و نقص در ساختار منطقی قسمت های مختلف مقالات و نیز رعایت نکردن امانت داری یعنی گرته برداری و نقل قول از منابع بدون ارجاع به منبع اصلی یا واسطه، نقل نادرست یا تغییر گفته های منابع پیشین. همچنین پرداختن به متن های غیرداستانی، حاشیه روی و ذکر موضوعات غیرضروری و نامربوط، آوردن شواهد و تحلیل های نادرست، دقت نکردن در صحت گزاره ها و درنهایت فقدان یافته های جدید، بدیع و صحیح، مهم ترین مواردی است که نشان می دهد تمام مقاله های مورد بررسی فاقد دقت و صحت شایسته پژوهش های علمی هستند. با توجه به اینکه هدف همه مقاله ها اثبات این همانی دو نوع ادبی است، نوشته شدن این تعداد مقاله در موضوع مورد بحث، ضرورتی ندارد و به علاوه پرداختن به موضوع حتی در یک مقاله، نه تنها کمکی به درک بهتر این دو نوع ادبی نمی کند، بلکه به دلیل مخدوش کردن احکام و قواعد نهادی دو نوع ادبی، مشکلاتی را پیشِ روی مخاطبان و پژوهشگران قرار می دهد.
۱۱.

تطور شخصیت جوان مرد در ادبیات داستانی فارسی (مطالعه موردی داستان سمک عیار، «داش آکل» و قیدار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت جوان مرد شخصیت پردازی سمک عیار داش آکل قیدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۲ تعداد دانلود : ۵۷۷
در مقاله حاضر به منظور بررسی سیر حضور و تحول شخصیت جوانمرد در ادبیات داستانی فارسی، سه داستان سمک عیار، «داش آکل» و قیدار از لحاظ شباهت ها و تفاوت های شخصیت و شخصیت پردازی مورد بررسی قرارگرفته اند. انتخاب سه داستان یادشده بر این مبناست که سمک عیار، اولین اثر داستانی فارسی است که نقش عیاران در آن پررنگ تر از شاهان و پهلوانان است؛ «داش آکل»، اولین شخصیت داش مشدی در ادبیات داستانی نوین فارسی و قیدار، آخرین آنهاست. این بررسی نشان می دهد که در هر سه اثر، تفاوت قهرمان و ضدقهرمان، به روشنی بر مبنای صفت جوانمردی مشخص می شود، با این تفاوت که ضدقهرمان داستان «داش آکل» و سمک از لحاظ خصوصیات ظاهری و رفتاری شبیه به قهرمان است و ضدقهرمان داستان قیدار از این نظر نیز با قهرمان تفاوت دارد. علاوه بر این امیرخانی، مؤلفه اعتقاد به اسلام را به عناصر سازنده صفت جوانمردی اضافه کرده است اما جز این، قیدار، صرف نظر از خصوصیات ظاهری، از لحاظ سامان دهی رویدادها در جهت برجسته کردن خصوصیات شخصیت نوعی (تیپ) جوانمرد، کاملاً شبیه به سمک عیار است.
۱۲.

روایت «ما» و «دیگران» در شعری از الیاس علومی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۰۸
نوشته حاضر به بررسی شعری از الیاس علوی، شاعر معاصر و فارسی زبان افغانستان می پردازد.
۱۴.

هنجارگریزی نوشتاری در اشعار نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برجسته سازی آشنازدایی هنجارشکنی نوشتاری نصرت رحمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸۱ تعداد دانلود : ۱۳۴۵
برجسته سازی ویژگی و مشخصه زبان ادبی است. اثر ادبی به این وسیله از واقعیت موجود جهان واقع و نیز ساخت آشنای متن آشنایی زدایی می کند. برجسته سازی را می توان با هنجارگریزی زبانی، یعنی انحراف هدف مند، نقش مند و غایت مند از قواعد کلی زبان، یک سان شمرد. هنجارگریزی نوشتاری یکی از انواع هشت گانه هنجارگریزی است که «لیچ» از آن ها نام برده است و بسیاری از شاعران معاصر از این شیوه برای افزودن معنا یا معناهایی ثانوی بر واحد اولیه زبانی سود برده اند. نصرت رحمانی یکی از شاعرانی است که در اشعار خود به شکل مناسب نوشتار و پیوند آن با معنا و عاطفه شعر توجه کرده است. شکستن سطرهای شعر، تکرار واژگان و نوشتن پلکانی سطرهای شعر، استفاده از شکل تصویری اعداد، جدانویسی حروف واژه ها و استفاده از علامت نگارشی مکث (...)، مهم ترین شیوه هایی اند که شاعر از آن ها سود برده است تا تصاویر، صداها، شکل طبیعی گفتار و کنش، وقفه ها و امتداهای زمانی، حالت تأمل و تفکر و کتمان واژه، و سطر یا بندی از شعر را به خواننده نشان دهد. استفاده از این شیوه های نوشتار بر تأثیر عاطفی شعر می افزاید، خواننده را در سطح آگاهی بالاتری نسبت به شنونده قرار می دهد و او را در آفرینش شعر شریک می کند.
۱۵.

بررسی اجزای کلام در داراب نامه بیغمی

کلید واژه ها: داراب نامه ساختارگرایی نظریه تودوروف روایت اسطوره ای اجزای کلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۳۷۴
نوشته حاضر داستان داراب نامه را بر پایه نظریه روایت تودوروف درباره اجزای روایت، شامل اسم، صفت و فعل (شخص، ویژگی و کنش)، بررسی می کند. اساس این شیوه بررسی مبتنی است بر روشن کردن سازوکار روایت و به طور خاص قصّه هایی که تودوروف آنها را «روایت اسطوره ای» نامیده و ضمن برشمردن ویژگی های این نوع روایت ها، آنها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده-است. داراب نامه مولانا محمد بیغمی، یکی از داستان های شفاهی بازمانده از ادبیّات کهن فارسی است که صورت مکتوب یافته است. این اثر، روایت بلندی است از کشورگشایی های فیروزشاه، پسر داراب، و ازجمله آثاری است که مشخصات روایت های مورد بررسی تودوروف را می توان به روشنی در آنها دید. به این جهت، روش بررسی تودوروف در مورد اجزای کلام در روایت های اسطوره ای، در روشن کردن سازوکار روایت و ارتباط متقابل شخصیت ها و نیز چگونگی ارائه معنا در داستان داراب نامه و روایت های مشابه آن در ادب فارسی، روشی کارآمد به نظر می رسد. نتیجه حاصل از این بررسی نشان می دهدکه در داراب نامه، تنها وضعیت شخصیّت ها تغییر می کند و کیفیت و شرایط اشخاص، پیوسته ثابت و بدون تغییر می ماند. همچنین وضعیت های حاکم بر مناسبات شخصیّت های داستان را می توان در دو قانون تبعیت از نیروی برتر جامعه (شاه) و قانون وفاداری که شامل وفاداری عاشق و معشوق نسبت به یکدیگر، وفاداری دوستان و یاران نسبت به هم، وفاداری وزیران و زیردستان به شاه یا ولی نعمت خود و وفاداری عیّاران به سوگند و پیمان خود می شود، خلاصه نمود
۱۶.

تحلیل انتقادی گفتمان قصیده ای از سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متن تحلیل گفتمان انتقادی قصیده سنایی کردار اجتماعی کردار گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۱۰
تحلیل گفتمان انتقادی شامل نظریه ها و روش هایی است برای مطالعه تجربی روابط میان گفتمان و تحولات اجتماعی و فرهنگی قلمروهای گوناگون اجتماعی. تحلیل گران انتقادی گفتمان بر آن اند که متن های ادبی، مثل سایر متن ها، در خدمت ارتباط اند، بنابراین، آن ها را نیز می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل نمود. در این پژوهش یکی از قصاید مشهور سنایی غزنوی، بر اساس روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، در سه سطح توصیف، تفسیر، و تبیین بررسی شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد سنایی، با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط روزگار خود، در قالب ژانری ازپیش موجود، ساختار و نظم گفتمانی موجود و مسلط روزگار خود را بازتولید کرده است. بنابراین، قصیده سنایی، به منزلة رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از کردار اجتماعی روزگار او نیست، بلکه، با بازتولید نظم گفتمانی، به حفظ وضع موجود کردار و نظم اجتماعی کمک می کند.
۱۷.

بازنمایی هویت طبقة متوسط مدرن شهری در آثار مصطفی مستور (تحلیل گفتمان رمان های استخوان خوک و دست های جذامی و من گنجشک نیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت بازنمایی لاکلا و موفه مصطفی مستور طبقه متوسط نظریة گفتمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
تعداد بازدید : ۱۹۸۳ تعداد دانلود : ۸۶۳
هدف از این مقاله شناسایی گفتمان های طبقة متوسط در آثار مصطفی مستور است. شناسایی این گفتمان ها در نهایت یکی از مهم ترین گونه های بازنمایی زندگی شهری در ادبیات داستانی دهة 80 را تحلیل کرده است. در بخش تحلیلی این مقاله، با استناد به دو رمان مشهور این نویسنده، شیوه های بازنمایی زندگی طبقة متوسط شهری بررسی شده و با استفاده از نظریة گفتمان لاکلا و موفه، دال های محوری و شبکه های معنایی برسازندة روایت های این دو رمان شناسایی شده است. این بررسی نشان می دهد که گفتمان برسازنده روایت در این دو رمان، هویت طبقة متوسطی را بازنمایی کرده که متعلق به گفتمان های کلان تر سنت و تجدد در ایران است. پاسخ به این پرسش که این بازنمایی تا چه حد مخدوش یا انحرافی آشکار از واقعیت زندگی طبقة متوسط مدرن در ایران است، نیازمند انجام پژوهش های گسترده تر و عمیق تر جامعه شناختی و ادبی است.
۱۸.

بحران هویت شخصیت ها در رمان «ویران می آیی» (تحلیل روایی و گفتمانی متن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پساساختارگرایی تحلیل گفتمان رمان ویران می آیی الگوی روایتی نظریه روایی تودوروف

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۲۳۷۶ تعداد دانلود : ۹۳۳
نوشته حاضر به تحلیل رمان «ویران می آیی» نوشته حسین سناپور می پردازد. قرائت ساختارگرایانه متن، نمونه ای خصیصه نما از یک تحلیل ساختارگرایانه متون ادبی و مبتنی بر ایده «تودوروف» درباره دستور روایت است. این بررسی نشان می دهد که می توان تمامی کنش ها را در روایت داستان «ویران می آیی»، به دو گزاره جست وجوکردن و نیافتن فروکاست. سپس با تکیه بر مفهوم مفصل بندی در رویکرد پساساختگرای تحلیل متن «لاکلو و موف»، نشان می دهد که شخصیت های اصلی داستان در جست وجوی روایتی جدید از هویت خود هستند که از طریق گفتمان غالب خانواده و حول محور گره گاه جنسیت شکل گرفته است، اما ناتوانی شخصیت ها در سامان دهی مجدد زنجیره هم ارزی که حول محور دال های اصلی مرد/زن شکل می گیرد، به معنای ناکامی آن ها در کسب هویت دیگری است که خواهان آن هستند. این نوشته همچنین نشان می دهد که مفصل بندی گفتمان متن، کاملاً شبیه به گفتمان های شکل دهنده هویت شخصیت های داستان است و به مانند آن ها و به دقت، هویت مردانه و زنانه را در قالب زنجیره های هم ارزی کاملاً مجزا سامان می دهد.
۱۹.

آفرینش طنز و مطایبه در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلیله و دمنه مطایبه هزل هجو طنز فابل افسانه تمثیلی شگردهای خلق وضعیت مضحک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۷
کلیله و دمنه از قدیم ترین نمونه های افسانه تمثیلی (فابل) است. فابل ها قصّه هایی کوتاه با شخصیّت های جانوری هستند که مانند انسان حرف می زنند و رفتار می کنند. فابل ها همچنین با نشان دادن برتری ها یا ضعف های اخلاقی انسان ها و مناسبات میان آنها، در قالب شخصیّت هایی که از میان جانوران انتخاب می شوند، درس هایی انسانی را به مخاطب یادآوری می کنند. تقلید مسخره آمیز رفتار آدمی و نسبت دادن آن به حیوانات، یکی از شیوه های اساسی آفرینش طنز است و به این اعتبار، کلّیت متن کلّیله و دمنه را می توان در رده آثار مطایبه آمیز و بویژه طنزهای اخلاقی و اجتماعی قرارداد که راویان آن از شگرد حیوان نمایی انسان برای مطرح کردن انحطاط اخلاقی و اجتماعی نوع بشر و نیز مردمان زمانه خود بهره می برند. علاوه بر شیوه طنزپردازی در کلّیت اثر که مبتنی بر حیوان نمایی است، راویان کلّیله و دمنه از شگردهای دیگری نیز برای خلق وضعیّت مضحک بهره برده اند. شگردهایی مثل پایان غیرمنتظره، واژگونگی موقعیّت و یا حضور شخصیّت مضحک، ابله یا زیرک، در ماجرا که با حسابگری های ناشیانه و نتیجه گیری های نادرست و یا ترفندهای زیرکانه و پیش بینی های درست خود و ... ماجرایی خنده دار را خلق می کنند. بررسی ها بیانگر آن است که بسامد طنز بیشتر از هزل است و در آفرینش مطایبه، از حضورشخصیت ابله به مراتب بیش از خلق موقعیّت مضحک استفاده شده است.        

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان