فاطمه ثواب

فاطمه ثواب

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

انسجام واژگانی در متن سوررئالیستی بوف کور برپایه نظریه هالیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوف کور انسجام واژگانی متن سوررئالیستی نظریه هالیدی و حسن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری کاربرد شناسی و تحلیل گفتمان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۱۱۲۵ تعداد دانلود : ۸۲۴
انسجام متن از به هم پیوستن مجموعه ای از واژه ها و جملاتی که متضمّن معنا و پیام خاصی است، به وجود می آید. نویسنده، دنیای واقع و فراواقع خود را در قالب متن منعکس می کند و در این انعکاس اگرچه از زمان فاصله می گیرد، اما به مدد زبان و حفظ ارتباط بین عناصر دستوری و واژگانی، معنا را منتقل می کند و متنی منسجم می آفریند. متن سوررئالیستی که بازتابی از دنیای فراواقع است، به دلیل هجوم واژگان ناشی از نگارش خودکار، چنین تصوری را در اذهان ایجاد می کند که دور از انسجام و پیوستگی است و ارتباط معنایی در این متون گسسته می نماید. این پژوهش در پاسخ به این مسأله که آیا این متون، با وجود زیر پا گذاشتن زبان معیار و آزادی زبان و واژه ها - نگارش خودکار- از انسجام واژگانی برخوردار هستند، به بررسی انسجام واژگانی داستان سوررئالیستی «بوف کور» صادق هدایت، بر پایه نظریه انسجام متن مایکل هالیدی و رقیه حسن می پردازد. پس از تحلیل و بررسی داده ها، این نتیجه حاصل شد که متن بوف کور، با 3282 گره انسجام واژگانی، از انسجام بالایی برخوردار است و نویسنده با بهره مندی از عناصر انسجام واژگانی به ویژه عنصر تکرار و باهم آیی و ترادف توانسته است، پیوندی ناگسستنی میان الفاظ و معانی ایجاد کند و به این طریق اندیشه و امیال درونی خود را در متن منعکس سازد.
۲.

عبور از مربع معنایی گریماس و صعود با نردبان معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مربّع معنایی گریماس نردبان معنایی معنای دینامیکی و سیّال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۹ تعداد دانلود : ۸۳۸
به اعتقاد گروهی از پژوهشگران، مربع معنایی گریماس در برخی از متون ساختاری مکانیکی و منجمد دارد و به خوبی نمایانگر معانی موجود در یک گفتمان نمی باشد؛ بنابراین مربع تنشی را که کاربردی پویا و سیّال دارد، برای این امر مناسب می دانند. این در حالی است که می توان به مدد «مربع های معنایی متوالی»، معانی موجود در ژرف ساخت یک روایت را به گونه ای سیّال و متحرک به تصویر کشید و یا به عبارتی دیگر می توان مراحل تولید معانی موجود در یک روایت را از معنای اولیه تا معنای نهایی آن به نمایش درآورد. در همین راستا، ما در این پژوهش با پیشنهاد الگوی جدید «نردبان معنایی»، به تجزیه و تحلیل چند روایت در ژانر غنایی پرداخته ایم تا ضمن کشف معانی درونی و ژرف ساختی آن ها، به اثبات ویژگی دینامیکی معنا در مربع معنایی نیز بپردازیم. پس از تجزیه و تحلیل مشخص شد که فرایند نردبان معنایی به مدد مربع های معنایی متوالی، نمایانگر جابجایی و سیّالیت معانی یک روایت است و مربع ها کاربردی مکانیکی و منجمد ندارند و فرآیند نردبان معنایی در تمامی روایت ها قابل تطبیق و اجرا است.
۳.

ساختار روایت خسرو و شیرین نظامی (برپایه نظریه معناشناسانه گریماس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خسرو و شیرین گریماس نشانه معناشناسی فرایندهای معنایی منظومه غنایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی منظومه های غنایی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۸۷۲ تعداد دانلود : ۱۱۱۱
در نشانه- معناشناسی گریماس، در پی شناخت مراحل تولید تا دریافت معنا، ژرف ساخت روایت در قالب فرایندها و الگوهای گفتمانی متنوع مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از آن جا که بررسی و شناخت سازوکارهای تولید معنا در روایت منظومه های غنایی امری ضروری به نظر می رسد؛ بر همین اساس، در مقاله ی حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی و تجزیه و تحلیل ویژگی های نشانه معناشناسی و راهکارهای تولید معنا در روایت «خسرو و شیرین» نظامی، بر پایه ی نظریه ی معناشناسانه ی گریماس پرداخته ایم. هدف از این مقاله روشن ساختن این مسئله است که تا چه اندازه نظریه ی گریماس که به باور او جهان شمول و قابل انعطاف با سایر متون است، با ساختار منظومه های غنایی هم خوانی دارد و دیگر این که چگونه نیروی حسی عاطفی با تأثیر بر عامل معنایی، باعث تولید معنا می شود؟ پس از تجزیه و تحلیل مشخص شد که در این روایت، معنا در قالب شوش و کنش هر دو تحقق می پذیرد و در مسیر تولید معنا، از نظم حاکم در بعضی از الگوهای مطرح شده ی گریماس پیروی نمی کند و در این مسیر، با چالش هایی مواجه است که عامل زمان در کنار برش زمانی و عامل انتظار، نقش تعیین کننده ای در تحقق و تولید معانی به چالش کشیده شده ی روایت ایفا می کنند.
۴.

تبارشناسی توکّل عرفانی در رساله قشیریه بر مبنای نظریه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گادامر تأویل هرمنوتیک عرفا رساله قشیریه توکل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۱۴۱
عرفا به منظور وصول به حقیقت، همواره در جستجوی درک تازه ای از قرآن و مفاهیم دینی بودند. آن ها در مسیر دریافت یک معنا، قطعاً از پیش فرض هایی چون مفهوم آیات قرآنی، بهره می گرفتند. یکی از مفاهیم قرآنی که در میان عرفا، به خصوص عرفای قرن سوم و چهارم مطرح شد و هر کدام در مورد آن، با تدبّر و تفکر خاص خود دست به تأویلاتی زده و مفهوم تازه ای از آن درک کرد، اصطلاح عرف انی «توکّل» است. توکّل با مفاهیم گسترده خویش، از چنان اهمیتی برخوردار است که برخی عرفا، با توجه به گستره مفهوم حال و مقام، آن را بالاترین مقام عرفانی شمرده اند. این تحقیق به دنبال بررسی دگرگونی مفهوم قرآنی توکل و چگونگی خلق مفاهیم عرفانی تازه از آن نزد عرفا است. محدوده تحقیق بر مبنای اقوال مشایخ اولیه مندرج در متون معتبر صوفیان، با تأکید بر رساله قشیریه نهاده شده است و فرضیه تحقیق مبنی بر اینکه صوفیان براساس موقعیت تاریخی و فرهنگی، حالات و مقامات متفاوت خویش، برداشتی متفاوت از مفهوم توکل داشته اند؛ از رهگذر روش تحقیق براساس دیدگاه معرفت شناختی و هرمنوتیک سنّت گرای گادامر، آزموده می گردد تا ماهیت تفاوت برداشت های عرفا و پیش داوری های آنان، از تأویل آیات قرآنی در باب مقام توکّل، تبیین و بازشناسی شود. بررسی این تفاوت نگرش، می تواند در شناخت دلایل اختلاف نظر صوفیان در تعاریف یک اصطلاح و گوناگونی برداشت آن ها کارآمد باشد.
۵.

تحلیل ساختار روایتی داستان بهرام و گل اندام برپایة نظریّة گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت شناسی ساختار طرح گریماس الگوی کنشی منظومة غنایی بهرام و گل اندام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۴۳
روایت شناسی به عنوان بزرگترین ارمغان ساختارگرایی، یکی از مهم ترین حوزه های نظریّة ادبی مدرن محسوب می شود. در قرن بیستم میلادی، ساختارگرایان به پیروی از پراپ، در صدد ارائة الگوی کلّی در ساخت انواع روایت برآمدند. در همین زمینه، آ.ژ.گریماس، مشهورترین نظریّه پرداز روایت، از دامنة محدود مطالعات پراپ فراتر رفت و با ارائة الگوی کنشی و زنجیره های روایتی خود، تلاش کرد تا به دستور کلّی زبان روایت دست یابد و هر روایت را با ساختار روایی خاص تجزیه و تحلیل کند. او الگوی کنشی خود را به گونه ای طرّاحی کرد که با تمام روایت ها قابل تطبیق باشد. بر همین اساس، در این پژوهش سعی بر آن است تا ساختار روایتی داستان «بهرام و گل اندام»، به عنوان نمونه ای از منظومه های غنایی عاشقانه، بر مبنای نظریّة گریماس مورد مطالعه قرار گیرد و ساختار طرح اصلی روایت با تغییر وضعیّت ها بر اساس تقابل های دوگانه و زنجیره های روایی و همچنین الگوی کنشی روایت تحلیل و بررسی شود. پس از تجزیه و تحلیل متن، این نتیجه حاصل شد که الگوی کنشی گریماس در تحلیل روایت منظومة غنایی بهرام و گل اندام تقریباً مفید و قابل تطبیق است و طرح داستان از ساختار و انسجام روایی خاصّی برخوردار و از دو منظر (تقابل های دوگانه و قاعده های نحوی) قابل بررسی است و از لحاظ کنشی، شامل دو الگوی کنشی مجزّا با کنشگران متمایزی است که در دیگر روایت ها کمتر مشاهده می شود.
۶.

نقـد و بـررسی تشبیه در قصـاید سیف فرغـانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشبیه خیال قصیده زاویه تشبیه سیف فرغانی ایستایی و پویایی تشبیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۹ تعداد دانلود : ۹۳۵
چکیده تشبیه به عنوان عنصر اصلی خیال، نقش بسزایی در خلق انواع تصاویر شاعرانه ایفا می کند. سیف فرغانی نیز شاعری تصویـر گراست که به مدد این عنصر، در عرصه ی تصویر آفرینی های بکر و خیال انگیز، گام بر می دارد. در این پژوهش تشبیهات قصاید سیف فرغانی از جنبه های مختلف، چون انواع تشبیه، مواد تشبیه، تشبیهات نوین، ابزار تشبیه و ایستایی و پویایی آن ها مورد بررسی قرار گرفته و در پایان تحلیل آماری نیز از آن ها ارائه شده است؛ تا ضمن شناخت چگونگی ابزارهای بیانی در آفرینش شعر و تأثیر آن ها بر سبک و زبان شاعر، معیارهای اساسی زیباشناختی شعر سیف فرغانی به خواننده ارائه گردد. این پژوهش ثابت می کند که شاعر از نظر انواع تشبیه، به تشبیهات فشرده و اضافه ی تشبیهی، تشبیه مفرد به مفرد و حسی به حسی گرایش بیشتری دارد و از نظر ساختار شکلی، تشبیه مفروق بیشترین بسامد را در اشعار وی به خود اختصاص داده است. ضمن این که گاهی شاعر چندین ساختار شکلی را در یک تشبیه گنجانده که باعث نوآوری شده است. وی همچنین در ضمن اشعار خویش، مبدع تشبیهات نوینی است که در نوع خود بی نظیرند. شاعر از نظر موضوعات مختلف مواد تشبیه، در جهت أخذ مشبه، با توجه به تفکر و اندیشه خاص خود، به معنویّات و مفاهیم مجرد و انتزاعی گرایش بیشتری دارد، در حالی که از لحاظ مشبّهٌ به ابزارآلات و اشیا بیشترین بسامد را در تصاویر وی به خود اختصاص داده اند. با بررسی زاویه تشبیه تنها حدود 3/1 تشبیهات وی با زاویه باز و ابداعی و بقیه موارد، تکراری هستند و تصاویر شعری وی بیشتر ایستا می باشند تا پویا و متحرک.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان