زبان و ادبیات فارسی (دوفصلنامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی خوارزمی)
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان 1395 شماره 25 (پیاپی 80) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به ادبیات فارسی و انگلیسی، به نظر می رسد شباهت هایی میان جوانان ایرانی چون محمدرضا میرزاده عشقی در دوره شکست پس از انقلاب مشروطه و جوانانی چون پرسی بیش شلی در دوره وحشت در انگلیس پس از انقلاب فرانسه وجود دارد و مطالبی را که در دوره شکست و وحشت در این دو سرزمین مطرح می شود می توان مقایسه کرد. این پژوهش دوره شکست و وحشت حاکم بر ایران و انگلیس پس از دو انقلاب و نیز مقاومت و واکنش روشنفکرانی چون عشقی و شلی را از دریچه ماتریالیسم فرهنگی بررسی می کند. آلن سینفیلد به وجود گسست هایی در متن ادبی اشاره می کند که به دنبال تضاد میان گفتمان های گوناگون شکل می گیرند و ایدئولوژی حاکم را زیر سؤال می برند. هدف گفتمان های غالب در عصر عشقی و شلی راندن به انزوا و سرکوب شاعران انقلابی بود. اما در چنین فضایی، این دو با زیرسؤال بردن ایدئولوژی حاکم، صدای خود را، که صدایی مخالف است، به گوش همگان رساندند و نوعی پایداری از خود نشان دادند. این نوشتار بر آن است تا نشان دهد آثار عشقی و شلی را می توان مقاومت، مخالفت و گسست در ایدئولوژی حاکم در ایران و انگلستان آن دوران دانست.
پرسش و اغراض ثانویه آن در غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علمای معانی پرسش را طلب امری می دانند که بر گوینده مجهول است و غرض آن را طلب اخبار دانسته اند، اما یادآور می شوند که گاهی جمله های پرسشی بر معانی ثانویه دیگری دلالت می کنند. در کتاب های معانی اغراض ثانویه جمله های پرسشی با اختلاف بیش وکم ذکر شده که عمدتاً برپایه جمله های قرآن کریم بوده است. متأخران نیز نمونه هایی فارسی دربرابر آن اغراض ذکر و به کارکردهای ثانوی دیگری از پرسش اشاره کرده اند. سعدی ازجمله شاعرانی است که در غزل به طور گسترده از پرسش برای تمهیدات بلاغی سود جسته است. این پژوهش با بررسی و کشف اغراض ثانویه پرسش در غزلیات سعدی نشان می دهد که سعدی در غزل برای اظهار کدام اغراض از پرسش بهره گرفته است تا، علاوه بر توسعه دانش اغراض ثانویه، بیان کند که اغراض ثانویه جمله های پرسشی به همان مواردی محدود نیست که در کتاب های معانی قدما و متأخّران آمده است. چون سعدی در غزل از ساختارهای ویژه گفتار برای القای ظرایف معنایی و اهداف بلاغی استفاده کرده است، نگارنده با مطالعه آن به بازاندیشی اغراض ثانویه جمله های پرسشی در زبان فارسی می پردازد.
پژوهش حاضر برپایه مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته و یافته ها براساس تحلیل محتوا بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش 714 غزل و حجم نمونه براساس فرمول کرجسی و مورگان 238 غزل است که به شیوه تصادفی منظّم انتخاب شد. نتیجه نشان می دهد که سعدی به 45 غرض ثانوی در پرسش توجه داشته و اظهار معانی متعدد به طور توأمان نیز در یک جمله صورت گرفته است.
بازتاب رئالیسم وهمی در رمان شهری که زیر درختان سدر مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رئالیسم وهمی اصطلاحی در مکتب های ادبی است که نام روسیه و نویسنده بزرگ آن داستایفسکی را تداعی می کند. این سبک میان نویسندگان ایرانی ای هم گسترش یافت که ازطریق ترجمه با آثار نویسندگان جهان به ویژه روسیه آشنایی کسب کرده بودند و به دلایل فرهنگی زمینه و آمادگی پذیرش چنین روشی را داشتند. رئالیسم وهمی نظریه ای نو در مکتب های ادبی است که در بطن خود واقعیت و وهم و گمان را درهم می آمیزد و درحین پرداختن به واقعیت بیرونی، واقعیت را برمبنای درون انسان به تصویر می کشد. همین سبب می شود که خواننده در شناخت حقیقت دچار تردید و دودلی شود. دربین نویسندگان ایرانی، خسرو حمزوی بیش از دیگران به این سبک گرایش دارد و رمان شهری که زیر درختان سدر مرد یکی از بهترین رمان های این نویسنده است که رگه های رئالیسم وهمی را به وفور می توان در آن یافت. در این رهیافت رمان شهری که زیر درختان سدر مرد براساس رئالیسم وهمی به روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود
امیر داد: منصبی دیوانی در تعدادی از متون تاریخی و ادبی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام حکومتی و تشکیلات اداری ایران در طول تاریخ تغییر کرده و دگرگون شده است. یکی از مناصبی که در بعضی از اعصار دایر بود و جزو مشاغل مهم دیوانی به شمار می رفت منصب امیر دادی است. صاحب این سمت را امیر داد یا میر داد می گفتند. فرهنگ نویسان و اربابان لغت چندین وظیفه متفاوت را برای امیر داد برشمرده اند. عده ای او را همان قاضی القضات می دانند. برخی وی را مجری اوامر شاه در روز مظالم و بعضی دیگر متصدی رسیدگی به امور توده مردم تلقی کرده اند. عده ای نیز از او با عنوان وزیر یا سرپرست دیوان عدالت یاد کرده اند. نگارنده در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است: امیر داد در تشکیلات اداری قدیم چه جایگاهی داشته و چه وظایفی برعهده او بوده است؟ این مقاله در چهار بخش تدوین شده است: در بخش نخست، ساخت واژگانی امیر داد بررسی می شود. بخش دوم، روزگار رواج این اصطلاح را می کاود. در بخش سوم، با توجه به برخی شواهد ادبی و تاریخی موجود، وظایف امیر داد و جایگاه او در نظام های حکومتی ای شرح داده می شود که این منصب را به رسمیت می شناختند. سرانجام در بخش چهارم، نگارنده به ذکر چند نکته درباره آداب تفویض سمت امیر دادی پرداخته است.
نقش موسیقی در گزینش واژگان ِ نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفثه المصدور زیدری نسوی از معدود آثار نثر فنی است که هدف از نوشتن آن، به جای ارسال معنا، انتقال عاطفه است. زیدری با توجه به سویه عاطفی ادبی متن خود، موسیقی را عاملی مناسب در انتقال احساس دانسته و به شیوه های گوناگون، ازجمله کاربرد ارکان عروضی، صناعات موسیقی ساز، و گزینش و چینش واژگان در محور جانشینی و هم نشینی، به ایجاد فضایی موسیقایی دست یافته است. بدین ترتیب، او با دیدگاهی فرمالیستی و با کاربرد متفاوت واژگان و استفاده از وجه جمال شناسیک متن، نه تنها متنی موزون پدید آورده، بلکه به دلیل غلبه وزن، به شکل گردانی معنی از این طریق نیز پرداخته است. این شیوه باعث دقت بیشتر او در انتخاب واژه ها شده است؛ زیرا تغییر زبان معیار در کتاب او زیر فشار تمهیدات آوایی باعث آشنایی زدایی شده است و مشخص می کند که کدام واژه از میان مترادفات خود می تواند در بافت جمله قرار گیرد تا با ایجاد موسیقی به انتقال تجارب او کمک کند. همین امر کار او را به تخیل هم کشانده و اثرش را از گزارش تاریخ به ادب غنایی و شعر نزدیک کرده است.
تحلیل شناختی استعاره مفهومی «جمال» در مثنوی و دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر، کارکردهای استعاره مفهومی «جمال» و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی جهان، انسان، صورت (رخ)، آفتاب، آیینه و جز آن در غزل های مولوی تحلیل و تبیین می شود. پژوهش حاضر به این می پردازد که پیوندِ میان استعاره و بنیانِ فکری شاعر به چه شکل است و مولوی چگونه توانسته است ازطریق استعاره جمال، ایدئولوژی خود را مطرح کند. بن مایه استعاره مفهومی جمال در گفتمانِ کلامی، براساس نظریه «رؤیت» است. رؤیت با ورود به گفتمان عرفان در بافتِ استعاری جمال قرار می گیرد و انتقال از ایده به استعاره و زبان هنری صورت می گیرد. از رهگذر بررسی استعاره جمال و خوشه های تصویری آن در مثنوی و دیوان شمس درمی یابیم که «خداوند دیدنی است». این انگاره استعاری در ژرف ساختِ کلّ اثر نمایان است. مولوی با توجه به این انگاره، جمال حق را در خرده استعاره های حسن یوسف، جهان، انسانِ کامل، آفتاب و خوراک به تصویر می کشد و با کمک همین خرده استعاره ها دیدنی بودن خداوند را اثبات می کند. براساسِ مدلِ ارائه شده در این مقاله، می توان از رهگذر مطالعه روابطِ میان استعاره و ایدئولوژی، بازخوانی تازه ای از ادبیات فارسی به ویژه گفتمان های عرفانی به دست داد.
خاقانی در قلمرو مرثیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات دلپذیر و مؤثری که از آغاز شعر دَری تا امروز توجه ادب شناسان و شعردوستان را جلب کرده مرثیه سرایی است که از قدیمی ترین دوران در دیوان شاعران موجود بوده است و دراین میان، تفاوت فقط در نوع ابراز آن و شدت و ضعف بیان تأثرات قلبی است. خاقانی شروانی یکی از شاعرانی است که در این زمینه طبع آزمایی کرده و مهارت و استادی خود را به ثبوت رسانده است. دیوان خاقانی، که همچون دیگر انسان ها همواره در گذر حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین بود، پر است از سوگ سروده هایی در ماتم عزیزان و خویشاوندان. مراثی خاقانی نمایانگر اوج عاطفه و قله احساس این شاعر نازکدل است و از پراحساس ترین و شاعرانه ترین آثار اوست. مرثیه های این شاعر داغ دیده و آزرده شروان، از سوز دل و آتش درون او حکایت می کند؛ سوزوگدازی که هرگونه حجابی را به آتش می کشد و با زبانی ساده و بی تکلف، غوغا و آشوب دلش را برملا می کند و شرط اساسی مرثیه، که همانا لطافت و رقت و دردانگیزی و شورآفرینی و قوّت تأثیر و دلنشینی است، در مراثی این شاعر در سر حد کمال احساس می شود. در این مقاله به بررسی مرثیه در دیوان خاقانی پرداخته شده است.
مؤلفه های نوشتار زنانه در رمان سرخی تو از من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد فمینیستی با دست یابی به زبان و مشخصه های اصلی، به کاربردِ فرهنگ و ایدئولوژی خاص زنانه در آثار ادبی نظر دارد. این نوع نقد در آثار داستانی به دو شیوه انجام می شود: نخست، جلوه های زن که شخصیت و نقش زن را در داستان پررنگ می کند. دوم، نقد زنان که در آن به زنان نویسنده توجه می شود. رمان سرخی تو از من اثر سپیده شاملو یکی از رمان های زن محوری است که در سال های اخیر با دغدغه بررسی دنیای زنان جای خود را در میان رمان های معاصر فارسی باز کرده است. با توجه به اهمیت این رمان در جریان نوشتار زنانه در ادبیات داستانی پس از انقلاب، این جستار به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر مؤلفه های نقد فمینیستی تلاش کرده است به واکاوی عناصر نوشتار زنانه بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که این رمان مدرنیستی به شیوه ساختارشکنانه درپی ایجاد تردید در تقابل دوگانه مرد/ زن است. ازاین جهت، شخصیت های زن داستان موقعیت و هویت زنانه خویش را محصول روابط اجتماعی تحمیلی مردسالار می دانند که مردان و اقتدار زبان مردانه برایشان آفریده است. زبان نوشتاری متن به سبب انعکاس باورها، جهان بینی و عواطف زنانه، برجسته کردن اندام جنسی، توجه به حس بیزاری و هراس در زنان، هرزه نگاری، اعتراض به نگاه خیره مردانه، برگزیدن جمله های کوتاه و... تلاشی برای رسیدن به سبک نوشتاری زنانه به شمار می آید.
تحلیل کارکرد خنده در شاهنامه براساس نظریه باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که با رویکرد روایت شناسی باختینی یعنی منطق گفت وگویی به بررسی شاهنامه فردوسی بپردازد. منطق گفت وگویی نوعی روایت است که به بررسی روابط بین دیدگاه های مختلف ازطریق گفت وگو می پردازد و یگانه راه تعامل را گفت وگو می داند. منطق گفت وگویی با مفاهیمی نظیر «چندصدایی»، «دگرآوایی» و «کارناوال» تکمیل می شود. از لوازم ضروری زندگی کارناوالی خنده است؛ در شاهنامه به سه نوع «خنده» برمی خوریم که یک نوع آن به خنده ای که مدنظر باختین است نزدیک است و آن خنده ای است که مفهوم مسخره کردن و تحقیر را می رساند. انواع دیگر خنده عبارت اند از: «خنده» شادمانی و «خنده»ای که تمثیلی از طبیعت است. در فرجام نیز به تفاوت ها و شباهت های بین خنده کارناوالی و خنده شاهنامه پرداخته شده است، تا مطابقت نظریه منطق گفت وگویی با شاهنامه سنجیده شود. در این پژوهش تلاش شده تا واژه «خنده» و مشتقات آن با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی در شاهنامه بررسی و براساس نظریه منطق مکالمه باختین سنجیده شود و تفاوت ها و شباهت های آن با «خنده» کارناوالی باختین تبیین شود.
تحلیل ژرف ساخت رمان ملکان عذاب و تبیین پیوند آن با شگرد نویسنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان ملکان عذاب آخرین رمان چاپ شده ابوتراب خسروی است. اهمیتی که خسروی برای کلمه و کتابت قائل است و سبک پسامدرنی که به کمک کلمه ایجاد می کند در این داستان نیز همچنان تداوم یافته است؛ اما تلاش نویسنده برای ایجاد فضا و شگرد تازه، سبب پیچیدگی داستان شده است. برای دریافت اسباب این پیچیدگی و فهم و تحلیل متن، با استفاده از عناصر غیرروایی، دلالت ضمنی نشانه ها و تقابل دوگانه ای که در کنش دلالت وجود دارد، به تحلیل ژرف ساخت داستان و تبیین پیوند آن با شگرد نویسنده پرداخته ایم. ژرف ساخت اصلی داستان مبارزه با زمان است. شیوه روایت داستان به صورت چندمحور با ژرف ساخت آن تطابق دارد. نویسنده، با توجه به اهمیت و پیوندی که میان کلمه و آفرینش وجود دارد، به ایجاد پیوندی میان نوشتن و آفرینش و اهمیت کتابت در خلق و ایجاد روی آورده است و به ترسیم ساختار مدور شخصیت های داستان پرداخته است. تجسدیافتن شخصیت های داستان به صورت کلمه و عناصر کتابت، موجب حیات یافتن راوی درقالب شمایل های جدید یعنی همین شخصیت هایی می شود که درقالب کلمه متجلی شده اند. شیوه جدید نویسنده برای مبارزه با زمان، شیوه ""استحاله در متن"" است؛ شخصیت های داستان درقالب شمایل های راوی در متن حلول می یابند و در قرائت متن به حیات خود تداوم می بخشند. عناصر نمادین داستان نیز با ساختار مدور شخصیت ها پیوند دارند و درجهت گسترش ژرف ساخت داستان، در چارچوب استحاله در متن، صورت بندی شده اند.
قطب مجازی زبان نثر صوفیه با تکیه بر مقالات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمیان کتاب های به جامانده از نثر صوفیه، نثر مقالاتِ شمس تبریزی از کیفیتی خاص برخوردار است. زبان ویژه مقالات و حساسیتی که شمس در جای جای مقالات درباره زبان از خود نشان می دهد باعث شده است شاهد دیالکتیکی میان ساخت و معنای زبان باشیم که نتیجه آن شکل گیری نثری پیشرو نسبت به نثر هم عصران اوست. درمیان کارکردهای مختلف زبان شمس، کارکرد مجازی نثر از اهمیتی ویژه برخوردار است که آن را باید یکی از کارکردهای اصلی در گسترش مفاهیم زبانی مقالات به حساب آورد. ازاین رو، با توجه به نیازی که درباب بررسی ساختار مقالات به چشم می خورد، این مقاله با رویکردی فرمالیستی به کارکرد مجازی زبان پرداخته و دراین راه از نظریات رومن یاکوبسن درخصوص قطب استعاری و مجازی زبان بیشترین بهره را گرفته است. یاکوبسن با پذیرفتن نظریه سوسور درباره قراردادی بودن زبان و پذیرفتن دو محور جانشینی و هم نشینی در زبان، این موضوع را اضافه می کند که مجاز مرسل ازخلال رابطه مجاورت و محور هم نشینی کلمات، و استعاره ازخلال رابطه شباهت در محور جانشینی زبان صورت می بندد. او همچنین معتقد است که نثر از منشی مجازی درمقابل شعر که منشی استعاری دارد برخوردار است. با بررسی مقالات نیز می توان به این نتیجه رسید که نثر مقالات در قسمت هایی که قصد ارائه مفهومی خاص و ویژه درکار بوده از منشی مجازی درجهت ارائه مضمون سود برده است.
تحلیل اسطوره کیومرث براساس نظریه روان شناسی شخصیت یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساطیر بخشی بزرگ، بنیادین و مؤثر از اندیشه بشری را به خود اختصاص داده اند. شناخت اساطیر درحقیقت شناخت زیرساخت های تعیین کننده اندیشه، فرهنگ و تمدن بشری است. یکی از رایج ترین شیوه های بررسی اساطیر تحلیل روان شناختی آنهاست. ثمره این کار، نه همین شناخت بهتر اساطیر، بلکه شناخت بهتر روان بشر و نحوه زندگانی فردی و جمعی اوست؛ چراکه اساطیر کهن ترین مجموعه تجربیات حیات بشری را در خود دارند. در این پژوهش برآنیم که با بهره گیری از نظریه روان شناسی شخصیت یونگ به واکاوی اسطوره آفرینش انسان در اساطیر ایران باستان بپردازیم. کارل گوستاو یونگ بر آن است که انسان در درون خود دو جنس نرینه و مادینه را توأمان دارد. کیومرث، انسان نخستین اساطیر ایرانی، نیز آفریده ای است که با ازهم گسیختگی شخصیت، به مرد و زن نخستین یا مشی و مشیانه تفکیک می شود. همچنین، تحول انسان غول آسای نخستین به شاه موبد، تورم یافتن شخصیت او، و سرانجام شهید ساختنش، مراحلی است که براساس نظریه یونگ، در اسطوره ایرانی انسان نخستین، می توان پی گیری کرد. این مقاله در بازسازی اسطوره آفرینش انسان، بر منابع ایرانی باستان و ایرانی میانه متکی است و از منابع ایرانی نو (دوران فارسی دری) آن مقدار بهره برده است که روایت، متکی بر یا همسو با منابع ایرانی باستان و میانه باشد، مانند آنچه در تاریخ نامه های حمزه اصفهانی و گردیزی آمده است. همچنین مباحث این مقاله زیرمجموعه ای از ادبیات تطبیقی است و در آن، روش نقد اساطیری رعایت شده و تکیه بر نظریه شخصیت یونگ است.